کلام خدا درست است. من فهمیدم که تمام چیزهایی که من درباره تکامل و جنین شناسی و نظریه بیگ بنگ آموخته ام ، تمام آنچه که مستقیم از گودال جهنم نهفته است. و دروغ این است که سعی کنید من و همه مردمی که به آنها آموخته شده اند را حفظ کنید ، از درک اینکه آنها به یک ناجی نیاز دارند. - پل سی برون, کنگره جمهوریخواه از جورجیا از 2007 به 2015، کمیته علوم مجلس ، در یک سخنرانی در ضیافت ورزشکار کلیسای باپتیست کلیسا در 27 سپتامبر 2012

 شما نمی توانید هر دو باشید عاقلانه و خوب تحصیل کرده و تکامل را باور نکنید. شواهد و قرائن به قدری محکم است که هر انسان تحصیل کرده و عاقلی باید باور به تکامل داشته باشد. - ریچارد داوکینز

احتمالاً بیشتر ما از تأیید هریک از نظرات بیان شده در بالا دریغ می کنیم. اما آیا بعضی از نقاط میانی وجود دارد که بره خلقت کتاب مقدس و شیر تحول می تواند به راحتی خزنده شود؟
موضوع منشأ و پیشرفت زندگی در همه تنوع آن ، باعث تحریک پاسخ های دلسرد شده می شود. به عنوان مثال ، اجرای این موضوع در کنار سایر مشارکت کنندگان در این وب سایت ، فقط در دو روز ایمیل 58 ایجاد می کند. دونده بعدی فقط طی یک دوره 26 روز 22 ایجاد می کند. در تمام این ایمیلها ، به غیر از اینکه خدا همه چیز را خلق کرده بود ، به یک نظر اجماع نرسیدیم. به نحوی.[1]
اگرچه "خدا همه چیز را خلق کرده" به نظر ناامیدکننده مبهم به نظر می رسد ، اما مطمئنا مهمترین نکته است. خدا می تواند هر چیزی را که بخواهد ، به هر شکلی که بخواهد خلق کند. ما می توانیم حدس بزنیم ، می توانیم نظر بدهیم ، اما محدودیت هایی برای ادعای منطقی وجود دارد. بنابراین ما باید در برابر امکاناتی که مورد توجه قرار نگرفته ایم ، یا شاید حتی برخی از آنها را که قبلاً رد کرده ایم ، باز نگه داریم. ما نباید با اظهاراتی مانند نقل قول هایی که این مقاله را شروع می کنند ، به خودمان اجازه بدهیم که نشان یا کبوتر بشویم.
اما آیا کلام خدا حداقل امکاناتی را که باید در نظر بگیریم محدود نمی کند؟ آیا یک مسیحی می تواند نظریه تکامل را بپذیرد؟ از طرف دیگر ، آیا یک فرد باهوش و آگاه می تواند رد کردن سیر تکاملی؟ بیایید ببینیم آیا می توانیم بدون تعصب قبلی به این موضوع نزدیک شویم ، در حالی که نه دلیل و نه احترام خود را برای خالق و کلام او قربانی می کنیم.

در ابتدا خداوند آسمانها و زمین را آفرید. 2زمین بدون شکل و خالی بود و تاریکی بر سطح آبهای عمیق پر آب بود ، اما روح خدا بر فراز سطح آب حرکت می کرد. 3 خدا گفت ، "بگذارید نور باشد." و نور هم وجود داشت! 4 خدا دید که نور خوب است ، بنابراین خداوند نور را از تاریکی جدا کرد. 5 خداوند نور را "روز" و تاریکی را "شب" نامید. عصرانه بود و صبح روز بود که روز اول را نشان می داد. (خالص)

اگر بخواهیم وقت خود را فرا بگیریم ، اتاق کاملاً جادویی داریم. اول ، این احتمال وجود دارد که این بیانیه ، "در آغاز خداوند آسمانها و زمین را آفرید" جدا از روزهای خلاق باشد ، که امکان یک جهان میلیاردی 13 ساله را ممکن می سازد.[2]. دوم این احتمال وجود دارد که روزهای خلاقیت روزهای 24 ساعت نباشند ، بلکه دوره هایی از طول نامعین هستند. سوم ، این احتمال وجود دارد که آنها با هم همپوشانی داشته باشند ، یا فضاهای زمانی - یک بار دیگر ، با طول نامعین - بین آنها وجود داشته باشد.[3]. بنابراین ، می توان Genesis 1 را خواند و در مورد سن جهان ، زمین و زندگی روی زمین به بیش از یک نتیجه گیری رسید. با حداقل تفسیر ، ما نمی توانیم هیچ تضادی بین Genesis 1 و جدول زمانی که نشان دهنده اجماع علمی است ، پیدا کنیم. اما آیا حساب ایجاد زندگی زمینی به ما اتاق می دهد تا اعتقاد به تکامل داشته باشیم؟
قبل از جواب دادن که، ما باید منظورمان را از تکامل تعریف کنیم ، زیرا این اصطلاح در این زمینه معانی مختلفی دارد. بیایید روی دو مورد تمرکز کنیم:

  1. تغییر در طول زمان در موجودات زنده به عنوان مثال ، تریلوبیت ها در کامبری اما در ژوراسیک نیستند. دایناسورها در ژوراسیک اما در زمان حال؛ خرگوش در زمان حال ، اما در ژوراسیک یا کامبری نیست.
  2. La بدون جهت (با هوش) روند تنوع ژنتیکی و انتخاب طبیعی که به موجب آن تصور می شود همه موجودات زنده از یک جد مشترک رواج داشته اند. این فرآیند همچنین Neo-داروینیین تکامل (NDE) نامیده می شود. NDE اغلب در میکرو تکامل (مانند تغییر منقار باله یا مقاومت باکتری در برابر داروها) و رشد کلان (مانند رفتن از چهارپایه به نهنگ) تقسیم می شود.[4].

همانطور که می بینید ، در تعریف #1 مسئله کمی وجود دارد. از طرف دیگر تعریف #2 جایی است که بعضی اوقات مومنان مومن بالا می روند. با این وجود ، همه مسیحیان با NDE مشکلی ندارند و برخی از کسانی که این کار را انجام می دهند ، تبار مشترک را می پذیرند. هنوز گیج هستید؟
بیشتر کسانی که مایل به آشتی دیدگاه خود در مورد علم و ایمان مسیحی خود هستند ، در یکی از مقولات اعتقادی زیر قرار می گیرند:

  1. تکامل نظری (چای)[5]: خداوند شرایط لازم و کافی را برای ظهور حیات در جهان در زمان ایجاد آن از پیش رو برداشته است. طرفداران TE NDE را می پذیرند. همانطور که دارل فالک از biologos.org قرار می دهد آن را، "فرایندهای طبیعی جلوه ای از حضور مداوم خداوند در جهان است. هوشمندی که من به عنوان یک مسیحی به آن اعتقاد دارم ، از ابتدا در سیستم تعبیه شده است و از طریق فعالیت مداوم خداوند تحقق می یابد که از طریق قوانین طبیعی آشکار می شود. "
  2. طراحی هوشمند (ID): جهان و زندگی روی زمین شواهدی از علیت هوشمندانه را نشان می دهد. گرچه همه طرفداران شناسنامه مسیحی نیستند ، کسانی که به طور کلی معتقدند منشأ زندگی ، همراه با برخی از وقایع مهم در تاریخ زندگی ، مانند انفجار کامبرین ، نشان دهنده افزایش اطلاعات غیرقابل توجیه و بدون دلیل هوشمند است. طرفداران شناسه ، NDE را برای توضیح منشأ اطلاعات بیولوژیکی جدید ، ناکافی می دانند. با توجه به موسسه دیسکاوری تعریف رسمی، "تئوری طراحی هوشمند معتقد است که ویژگی های خاص جهان و موجودات زنده به بهترین وجه با یک دلیل هوشمندانه تبیین می شود ، نه یک روند غیرمستقیم مانند انتخاب طبیعی."

البته در اعتقاد فرد تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. برخی معتقدند خداوند اولین ارگانیسم زنده با اطلاعات کافی (کیت ابزار ژنتیکی) را ایجاد کرده است که بعداً بدون دخالت الهی در همه انواع موجودات دیگر تکامل یافت. مطمئناً این یک برنامه نویسی است و نه NDE. برخی از طرفداران شناسه تبار مشترک جهانی را می پذیرند ، و فقط با مکانیسم NDE مسئله دارند. فضا اجازه بحث در مورد همه دیدگاه های ممکن را نمی دهد ، بنابراین من خودم را به بررسی کلی بالا محدود می کنم. خوانندگان باید احساس راحتی کنند که نظرات خود را در بخش نظرات به اشتراک بگذارند.
چگونه کسانی که NDE را قبول دارند دیدگاه خود را با حساب Genesis هماهنگ می کنند؟ به عنوان مثال ، چگونه آنها عبارت "متناسب با انواع خود" را پیدا می كنند؟
کتاب LIFE — چگونه آن را گرفت؟ توسط تکامل یا بواسطه ایجاد؟, کلاهبرداری 8 ص. 107-108 پار. 23 ، می گوید:

زندگی موجودات تنها مطابق با انواع آنها تولید مثل می کنند. دلیل این امر این است که کد ژنتیکی باعث می شود گیاه یا حیوان نتواند خیلی از حد متوسط ​​حرکت کند. تنوع زیادی وجود دارد (همانطور که مشاهده می شود ، به عنوان مثال ، در میان انسان ها ، گربه ها یا سگ ها) اما نه به حدی که یک موجود زنده به دیگری تغییر کند.

با استفاده از گربه ها ، سگ ها و انسان ها به نظر می رسد که نویسندگان درک می کنند که "انواع" حداقل "تقریباً" با "گونه ها" معادل است. محدودیت های ژنتیکی در مورد تنوع که نویسندگان ذکر کرده اند واقعی هستند ، اما آیا می توانیم کاملاً مطمئن باشیم که نوع "پیدایش" محدود است؟ ترتیب طبقه بندی طبقه بندی را در نظر بگیرید:

دامنه ، پادشاهی ، پناهندگی ، طبقه ، نظم ، خانواده ، جنس و گونه ها.[6]

پس جنسیس به کدام طبقه بندی اطلاق می شود؟ برای آن موضوع ، آیا واقعاً عبارت "با توجه به نوع آنها" به عنوان یک تلفظ علمی برای محدود کردن امکانات تولید مثل موجودات زنده در نظر گرفته شده است؟ آیا واقعاً این احتمال را رد می کند که همه چیز با توجه به نوع خود در حالی که به تدریج - در طی میلیون ها سال - در حال تبدیل شدن به انواع جدید است ، تکثیر می کند؟ یكی از همكاران انجمن تأكید كرد كه اگر كتاب مقدس مبنای روشنی برای "نه" واضح و روشن ایجاد نكرد ، باید بسیار مردد باشیم كه خود این موارد را رد كنیم.
در این مرحله ممکن است خواننده این سوال را داشته باشد که آیا ما چنان جایزه مجازی تفسیری به خود می بخشیم که ثبت الهام الهی را تقریباً بی معنی می کنیم. این یک نگرانی معتبر است. با این حال ، در مورد درک طول روزهای خلاقیت ، معنی "پایه های سوکت" زمین و ظاهر "نورانی ها" در چهارمین روز خلاقیت ، ما احتمالاً قبلاً آزادی تفسیری به خود داده ایم. اگر اصرار بر تعبیر بیش از حد واقعی کلمه "انواع" داریم ، باید از خود بپرسیم که آیا ما مقصر یک استاندارد دو گانه هستیم؟
پس از مطرح كردن ، این كتاب كتاب به همان اندازه كه تصور می كردیم محدود كننده نیست ، بیایید نگاهی به برخی از باورهایی كه تاكنون گفته شد ، بیاندازیم ، اما این بار با توجه به علم و منطق[7].

تکامل نئو دارویین: اگرچه این هنوز محبوب ترین دیدگاه در بین دانشمندان (به ویژه کسانی که مایل به حفظ شغل خود هستند) است ، اما مشکلی وجود دارد که به طور فزاینده ای توسط دانشمندان مذهبی شناخته نمی شود: مکانیسم تغییر / انتخاب آن قادر به تولید اطلاعات ژنتیکی جدید نیست . در هیچ یک از نمونه های کلاسیک NDE در عمل - تغییر در اندازه منقار یا رنگ آمیزی پروانه یا مقاومت باکتری در برابر داروها ، برای چند نمونه - چیزی واقعی نیست که تولید شود. دانشمندانی که از احتمال منشأ هوشمند خودداری می کنند ، می یابند که مکانیسم جدید و تا کنون گریزان را برای تکامل در نظر بگیرند ، در حالی که موقتاً اعتقاد به تکامل غیرمستقیم را در ایمان حفظ می کنند که چنین مکانیسمی واقعاً آینده است.[8].

تکامل نظری: از نظر من ، این گزینه نشان دهنده بدترین وضعیت هر دو جهان است. از آنجا که تکامل گرایان خداباور بر این باورند که خدا پس از خلق جهان ، دستانش را از روی چرخ خارج کرد ، بنابراین می توان گفت ، آنها معتقدند که ظهور زندگی روی زمین و تکامل بعدی ، هر دو توسط خداوند هدایت نشده اند. بنابراین ، آنها دقیقاً در همان معضل بی دین ها قرار دارند که باید منشا and و تنوع بعدی زندگی روی زمین را فقط از نظر شانس و قانون طبیعی توضیح دهند. و از آنجا که آنها NDE را می پذیرند ، تمام کمبودهای آن را به ارث می برند. در همین حال ، خدا در حاشیه بیکار می نشیند.

طراحی هوشمند: از نظر من ، این منطقی ترین نتیجه گیری را نشان می دهد: زندگی در این سیاره ، با سیستم های پیچیده و اطلاعاتی محور ، تنها می تواند محصول یک طراحی طراحی باشد ، و تنوع بعدی ، ناشی از تزریق دوره ای اطلاعات به داخل است. زیست کره ، مانند انفجار کامبری در واقع ، این دیدگاه - در واقع ، نمی توان - طراح را مشخص کنید ، اما یک عنصر علمی قوی در یک استدلال فلسفی برای وجود خدا فراهم می کند.

همانطور که در ابتدا اشاره کردم ، وقتی مشارکت کنندگان در این مجمع ابتدا در مورد این موضوع بحث کردند ، ما نتوانستیم دیدگاه اجماعی ایجاد کنیم. من در ابتدا از این موضوع کمی شوکه شدم ، اما فکر کردم که اینطور است که باید باشد. متون مقدس به سادگی کافی نیستند که بتوانند تجمل جزم گرایی را در اختیار ما قرار دهند. دارل فالک ، تکامل گرای خداباور مسیحی اظهار داشت: با توجه به دشمنان فکری او در این ایمان که "بسیاری از آنها ایمان من را دارند ، ایمانی نه تنها در مبادله مودبانه ، بلکه عشق کاملاً محکم". اگر اعتقاد داشته باشیم که ما توسط خدا آفریده شده ایم و مسیح زندگی خود را به عنوان باج داده است تا بتوانیم در فرزندان خدا زندگی ابدی داشته باشیم ، اختلافات فکری چگونه ما خلق شده ایم نیازی به تقسیم ما نیست. ایمان ما ، بالاخره ، "ریشه در عشق صریح" دارد. و همه ما می دانیم کجا که آمده از.
______________________________________________________________________
[1]    برای اعتبار در جایی که اعتبار به آن تعلق می گیرد ، بخش عمده ای از آنچه در پی می آید تقطیر افکار مبادله شده در آن موضوع است.
[2]    در این مقاله از میلیارد دلار آمریکا استفاده شده است: 1,000,000,000.
[3]    برای بررسی دقیق روزهای خلاقیت ، توصیه می کنم هفت روز که جهان را تقسیم می کندتوسط جان لنوکس.
[4]    برخی از طرفداران تکامل با پیشوندهای خرد و کلان مشکلی دارند و ادعا می کنند که تکامل کلان به سادگی "تکامل خرد" است. برای درک اینکه چرا آنها نکته ای ندارند ، ببینید اینجا کلیک نمایید.
[5]   TE همانطور که من در اینجا توصیف کردم (این اصطلاح گاهی اوقات به طور متفاوتی استفاده می شود) توسط موقعیت فرانسیسکو آیالا در نشان داده شده است این بحث (رونوشت اینجا کلیک نمایید) اتفاقاً ، شناسه به خوبی توسط ویلیام لین کریگ در همین بحث توضیح داده شده است.
[6]   ویکیپدیا با کمک مفیدی به ما می گوید که این سیستم رتبه بندی را می توان به خاطر بسپار "آیا پادشاهان در مجموعه های شیشه ای زیبا شطرنج بازی می کنند؟"
[7]    در سه بند بعدی من فقط برای خودم صحبت می کنم.
[8]    برای مثال ، ببینید اینجا کلیک نمایید.

54
0
لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x