[از ws1 / 18 ص. 27 - 26 مارس - 1 مارس]

 "شما خواهی کرد. . . تفاوت بین یک فرد صالح و یک شخص شرور را ببینید. " ملاکی 3:18

عنوان بسیار مهم این است برج نگهبانی مقاله مطالعه نگران کننده است هنگامی که ما شروع به خواندن مطالب آن می کنیم. به نظر می رسد رانش آن باعث می شود که ما خود را از هرگونه تماس با افرادی که به دلیل صفاتشان ناشایست تلقی می شوند ، جدا کنیم. به راستی ، چرا باید تفاوت افراد را بررسی کنیم؟ اگر ما در بهبود خصوصیات مسیحی خود تمرکز کنیم ، آیا واقعا تفاوت دیگران متفاوت است؟ آیا روی ما تأثیر می گذارد؟

لطفاً قبل از ادامه این بررسی ، Malachi 3 را بخوانید ، زیرا این امر به شما كمك می كند تا زمینه آیات مورد استفاده این مقاله WT را بهتر بشناسید ، تا بتوانید زمینه واقعی سخنان كتاب مقدس را دریابید.

پاراگراف 2 با:

"این روزهای آخر زمان هرج و مرج اخلاقی است. نامه دوم پولس رسول به تیموتیه ویژگی های افرادی را که با خدا بیگانه هستند توصیف می کند ، ویژگی هایی که در روزهای آینده بارزتر می شوند. (دوم تیموتیوس 2: 3-1 ، 5 را بخوانید)

پولس رسول دومین نامه خود را به تیموتی در حدود سال 65 م نوشت زمان را در نظر بگیرید. این آخرین روزهای نظام یهود بود. با شروع یک سال بعد (66 میلادی) اولین حمله رومی ها آغاز شد. تا سال 70 میلادی ، شهر ویران شد و تا سال 73 میلادی همه شورش برطرف شد.

اکنون به Malachi 3 برگردید.

  • Malachi 3: 1 به وضوح پیشگویی در مورد عیسی است که به عنوان مسیح ، مسیح مورد انتظار اسرائیل است.
  • Malachi 3: 5 درباره آینده خداوند صحبت می کند که برای داوری بنی اسرائیل صحبت کند.
  • آیه های بعدی دعای خدا را به مردمش ضبط می كنند كه به سوی او بازگردند تا آنها نابود نشوند.
  • Malachi 3: 16-17 به وضوح در مورد اسرائیل معنوی ، "یک دارایی ویژه" صحبت می کند ، و به مالکیت خداوند تبدیل می شود و جایگزین ملت شرور اسرائیل می شود. این افراد دلسوزی نشان داده می شوند (با نجات از نابودی ملت اسرائیل). تمام این وقایع در قرن اول از زمان خدمت عیسی مسیح آغاز شد و در 29 بعد از میلاد تا نابودی یهودیان به عنوان یک ملت در 70 CE و فرار مسیحیان اولیه به پله رخ داد.

بنابراین ، متن مقدس ملاکی 3:18 در آن دوره زمانی تحقق یافت. تمایز بین یک فرد صالح و یک شخص شرور منجر به نجات اولی (مسیحیان) و نابودی دومی (یهودیان بی ایمان) شد. بنابراین هیچ مبنایی وجود ندارد که بتوان ادعای یک تحقق ضد نوع جدید را داشت. به عبارت دقیق تر ، پاراگراف باید "کسانی که روزهای گذشته بود زمان هرج و مرج اخلاقی"

چگونه خودمان را می بینیم

پاراگرافهای 4 از طریق 7 ، مشاوره ای مبتنی بر کتاب مقدس در مورد اجتناب از صفاتی از قبیل غرور ، افتخار چشم و کم تحقیر بودن دارند.

چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کنیم

پاراگرافهای 8 از طریق 11 دوباره حاوی توصیه های خوب مبتنی بر کتاب مقدس هستند. با این حال ، ما باید قسمت آخر پاراگراف 11 را بررسی کنیم که در آن می گوید:عیسی همچنین گفت که عشق به یکدیگر کیفیتی است که مسیحیان واقعی را شناسایی می کند. (جان 13 را بخوانید: 34-35.) چنین عشق مسیحی حتی به دشمنان فرد نیز گسترش می یابد. - ماتو 5: 43-44. "

در طول این سالها ، من عضو چند جماعت بوده ام و از بسیاری دیگر نیز بازدید کرده ام. تعداد کمی از آنها خوشحال شده اند ، بیشتر آنها به دلیل مشکلات این نوع ، از جمله کلیسا ، شایعات ، شایعات تهمت زدن ، و سو abuse استفاده از قدرت توسط بزرگان برطرف شده اند. دومی غالباً از این سكوی استفاده می كرد تا علیه اعضای جماعت كه در مقابل آنها ایستاده بودند ، رامباشی بپا كند. من عشق را دیده ام و می بینم ، اما معمولاً به صورت فردی ، به ندرت ثابت شده است که در کل جماعت باشد. مطمئناً ، من این عشق را به اندازه کافی وسیع شاهد نبوده ام و ادعا کنم که سازمان به عنوان یک کل اجتماع واقعی مسیحی است که به دلیل عشق اعضای خود به یکدیگر ، توسط خداوند انتخاب شده است. (مسلماً این برداشت یک مرد است. شاید تجربه شما متفاوت باشد.)

حال عشق در دشمنان چیست؟

  • آیا می توان اجتناب از حضور یک نوجوان در جلسات را عملی محبت آمیز دانست؟ آیا نوجوان از دشمنان خود بدتر از این می شود ، که شایسته عشق کمتری است؟
  • آیا می توان از خجالت کشیدن یک قربانی سوء استفاده جنسی از کودک را دوست داشتنی و مسیحی دانست ، زیرا آنها دیگر نمی توانند تحمل کنند که در هر جلسه ، چهره به چهره خود را به چهره ببینند؟
  • آیا می توان به خاطر این که دیگر در جلسات شرکت نمی کند ، مسیحی بودن از مادر شدن به تازگی ناامید شده توسط فرزند و داماد خود جلوگیری کرد؟

از چه زمانی عدم حضور در جلسات باعث بدتر شدن شخص از دشمن شد؟ آنچه به ویژه در مورد این اقدامات در سازمان شاهدان یهوه ناراحت کننده است ، همین است نادر نیست نه جدا شده آنها به یک هنجار تبدیل شده اند.

در مورد برخورد با کسانی که آموزه های سازمان را زیر سوال می برند ، چه می شود؟

  • حتی اگر آنها به عنوان دشمنان (نادرست) به جای خواسته حقیقت فکر می شوند ، آیا عشق مسیح است که آنها را "بیمار روانی" یا "مرتد"هنگامی که آنها نه عیسی و نه خداوند را ترک نکرده اند؟
  • آیا عشق مسیح است که از آنها رد شود زیرا آنها بیش از خدا از مردان سازمان اطاعت نمی کنند؟ (اعمال 5:29)
  • اگر ما واقعاً احساس می کنیم چنین افرادی اشتباه می کنند ، آیا روند عشق واقعی مسیحی ما را به این دلیل سوق نمی دهد که با آنها از کتاب مقدس استدلال کنیم ، بلکه می خواهیم به یک داوری زودگذر برسیم؟
  • آیا این عشق یا ترس است که باعث می شود بسیاری از افراد از این طریق ارتباط خود را قطع کنند؟

سپس ما مثال عیسی را یادآوری می کنیم.

"عیسی عشق و علاقه زیادی به دیگران نشان داد. او از شهري به شهر ديگر رفت و خبرهاي خوب پادشاهي خدا را به مردم گفت. او نابینایان ، لنگ ها ، جذام ها و ناشنوایان را درمان کرد (لوک 7: 22) ". (بند 12)

چگونه سازمان با این مثال مطابقت دارد؟

آیا واقعاً خبرهای خوب پادشاهی خدا را به مردم می گوید؟ این به ما می گوید ما فقط می توانیم دوست خدا باشیم وقتی که غلاطیان 3: 26-29 می گوید "شما هستید تمام، در واقع، فرزندان خدا از طریق ایمان خود به مسیح عیسی. "

در حالی که ما نمی توانیم نابینا ، لنگ و ناشنوا را همانطور که عیسی انجام داد ، درمان کنیم ، می توانیم از روح او در انجام آنچه می توانیم تقلید کنیم تا رنج دیگران را از طریق کارهای خیرخواهانه کاهش دهد. با این حال سازمان از چنین تلاشهایی به نفع پشتیبانی ما از برنامه های خود در زمینه ساخت سالن و انجام خدمات میدانی به روش JW دلسرد می کند.

پاراگراف 13 حاوی یک تجربه غیر قابل تأیید دیگر در تلاش برای تقویت پیامی است که می خواهند منتقل کنند. گرچه درست است که جو در کنگره های بزرگ پریشان است ، کسانی که در همایش های مشابه دیگر فرقه های مذهبی شرکت می کنند همان حرف را می زنند. این مهم نیست که به نظر می رسد وقتی همه ما روحیه خوبی داریم محبت می کنیم. خود عیسی این را تشخیص داد:

. . اگر شما عاشق کسانی که عاشق شما هستند ، چه پاداشی دارید؟ آیا مأمورین مالیات نیز همین کار را انجام نمی دهند؟ 47 و اگر فقط به برادران خود سلام کنید ، چه کارهای خارق العاده ای انجام می دهید؟ آیا مردم ملت نیز همین کار را نمی کنند؟ (متیو 5: 46 ، 47)

در همایش ها ، ما "کسانی را دوست داریم که دوستمان دارند". این امر فوق العاده ای نیست ، اگرچه این مقاله ما را بر این باور خواهد داشت. ما باید دشمنان خود را مانند پدر دوست داشته باشیم. (متی 5: 43-48) ما باید دوست نداشتن را دوست داشته باشیم که مانند مسیح باشد. غالباً ، بزرگترین امتحان ما زمانی رخ می دهد که ما باید برادران خود را که از ما آزرده خاطر می شوند ، یا "به دروغ هر نوع حرف شر را درباره ما می گویند" دوست داشته باشیم ، زیرا آنها از حقیقتی که ما می گوییم ترس دارند. (مت 5:11)

گرگ و بره

سپس با مقاله ظالمانه تبلیغاتی برخورد می شود تا وقتی مقاله می گوید هیچ ارتباطی با افراد غیر شاهد ندارد:

"سایر خصوصیاتی که در روزهای گذشته توسط مردم نشان داده می شود دلایل دیگری برای مسیحیان فراهم می کند تا فاصله خود را از چنین افرادی حفظ کنند."(بند 14)

پیام منتقل شده این است که "از آن افراد دنیوی دور باشید". به عبارت دیگر ، ما تشویق می شویم که همه را در یک گروه قرار دهیم. هر کسی را که از شاهدان یهوه نیست با همان برس نقاشی کند. اما در داخل جماعت ، گویا ، ما در امان هستیم.

من شخصاً بزرگان را می شناسم که بارزترین ویژگی آنها فروتنی نیست ، بلکه آن چیزی است که پولس به عنوان "بدون خودکنترلی ، شدید ،سرگردانی.  مدارک این امر زمانی قابل مشاهده است که شما از اطاعت از جهت بدن بزرگان امتناع ورزید. چقدر سریع آنها این را به عنوان "رفتار ضعیف" برچسب گذاری می کنند ، و تهدید به اخراج از جماعت به کسانی می دانند که سرکش هستند.

من مطمئن هستم كه بیشتر خوانندگان مجبورند با چنین مردانی در جماعت مخلوط شوند ، پس چرا برای افراد غیر شاهد استثنا قائل می شویم؟ یهودیان اولترا ارتدکس چشم خود را از یک غیر یهودی دور می کنند. کولی ها اصطلاح خاص خود را برای کولی های غیر روما ، "Gorgas" دارند. پیام این گروه ها و گروه های مشابه این است که "با کسانی که از نوع ما نیستند کاری نداشته باشید". مردم عادی آنها را افراطی می پندارند. آیا سازمان فرق می کند؟

مثال عیسی چیست؟ او وقت خود را با مأموران جمع آوری مالیات و گناهکاران گذراند و سعی کرد به آنها کمک کند تا متفاوت باشند تا اینکه از آنها دوری کنند (متی 11: 18-19).

پاراگراف 16 نشان می دهد که چگونه یادگیری در مورد کتاب مقدس زندگی مردم را تغییر داده است. همانطور که شگفت آور است ، همه مذاهب می توانند به نمونه هایی از این دست اشاره کنند. این کتاب مقدس است که زندگی مردم را به سمت بهتر تغییر می دهد. این نشانگر شناسایی کننده ی دین واقعی نیست بلکه همان چیزی است که مقاله سعی دارد دلالت کند.

از اینها دور می شوند

بند 17 به ما می گوید "ما که به خدا خدمت می کنیم باید مراقب باشیم که تحت تأثیر رفتارهای ناعادلانه دیگران قرار نگیریم. عاقلانه ، ما از مشاوره الهام گرفته توجه می کنیم تا از آنچه در 2 تیموتی 3 شرح داده شده است ، استفاده کنیم: 2-5. " با این حال ، آیا واقعاً همان چیزی است که 2 تیموتی 3: 2-5 به ما می گوید؟

هر ترجمه بین خطی یونانی را برای 2 تیموتی 3 بررسی کنید: 5 از جمله آن ترجمه بین خطی پادشاهی. آیا می گوید ما نیاز داریم "به دور شدن از آن دسته از مردم"؟ نه ، بلکه می گوید "اینها خودت را از خود دور کن. چیست "اینها" با اشاره به؟ پولس خصوصیات مردم را توصیف کرده بود. این صفاتی است که از آن یاد می شود "اینها". بله ، باید خود را از تمرین چنین صفاتی دور کنیم. کسانی که این صفات را تمرین می کنند همان مواردی هستند که باید به آنها کمک کنیم تا تغییر کنند ، نه اینکه از آنها دور شویم (یا پشت خود را روشن نکنیم).

همانطور که قسمت دوم پاراگراف به درستی می گوید ، "اما ما می توانیم از جلب فکر و تقلید از خصوصیات آنها جلوگیری کنیم. ما این کار را با تقویت معنویت با مطالعه کتاب مقدس انجام می دهیم. "

در خاتمه ، به جای اینکه به دنبال اختلاف با افراد دیگر باشیم ، به ما کمک کنیم تا خصوصیات خدادادی را توسعه داده و هرگونه اختلاف را از بین ببریم.

تادوا

مقالات تادوا.
    12
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x