گنجینه های کلمات خدایان: خداوند طبق کارهای خود به هر کسی اهدا خواهد شد
ارمیا 39: 4-7 - سدکیه عواقب عدم اطاعت از یهوه را متحمل شد
در حالی که درست است که صدیقیه شخصاً عواقب وحشتناکی متحمل شد ، ما نباید فراموش کنیم که وی مسئول عواقب وحشتناکی بر اسرائیلیان باقی مانده بود که به جای ارمیا از او اطاعت می کردند. پیروی کورکورانه از افراد حاکم عواقب خاص خود را دارد ، حتی در موارد کوچک. به عنوان مثال ، پیروی از درخواست هیئت حاکمه برای قرار دادن نام و آدرس شخصی خود در نامه هایی که به مقامات روسی ارسال شده است می تواند به هر شاهدی که بعداً به دلایل شغلی یا رضایت ویزای ویزای خود برای دیدار با روسیه احتیاج داشته باشد ، آتش سوزی کند. ما به عنوان مسیحیان باید مسئولیت فردی را برعهده بگیریم تمام تصمیمات ما ، و نه فقط کورکورانه تصمیم گیری خود را به بدن مردانی واگذار کنیم که ممکن است منافع منافع فردی ما را داشته یا نداشته باشند.
حفاری برای سنگهای معنوی (ارمیا 39 -43)
ارمیا 43: 6,7 - اهمیت وقایع شرح داده شده در این آیات چیست؟ (it-1 463 par. 4)
بخشی از مرجع ، "از این رو شمارش سالهای ویرانی 70 است باید شروع شده باشد [پررنگ ما] در حدود 1 اکتبر 607 پ.م ، که در 537 پ م به پایان می رسد. در هفتمین ماه سال جاری ، اولین یهودیان بازگردانده شده ، 70 سال از آغاز ویرانی کامل این کشور ، به یهودا بازگشتند. - 2 تواریخ 36: 21-23؛ عزرا 3: 1. "
تاریخ های موجود در این مرجع با زمان بندی دوره ای که مورخان پذیرفته اند مطابقت ندارد. ما برای تفاوت پاراگراف قبلی مرجع (پاراگراف 3) سرنخ هایی پیدا می کنیم که در آن می گوید: طول این دوره با حکم خود خدا در مورد یهودا مشخص شده است که "همه این سرزمین باید به مکانی ویران شده ، حیرت تبدیل شوند و این ملت ها باید هفتاد سال به پادشاه بابل خدمت کنند." - ارمیا 25: 8 -11
پیشگویی کتاب مقدس اجازه نمی دهد [جسورانه ما] برای استفاده از دوره 70 ساله در هر زمان به غیر از زمان بین ویرانی یهودا ، همراه با تخریب بیت المقدس ، و بازگشت تبعیدان یهودیان به عنوان نتیجه فرمان کوروش. آی تی به وضوح مشخص می کند [جسورانه ما] که سالهای 70 سالهای ویرانی سرزمین یهودا خواهد بود.
مثل همیشه ، زمینه اصلی است. در ارمیا 25: 8-11 هفتاد سال دوره زمانی است که ملت ها باید به پادشاه بابل خدمت کنند ، نه مدت زمانی که در آن سرزمین اسرائیل و یهودا ویران می شود. ارمیا 25: 12 (بخشی از متن) تأیید می کند که با گفتن اینکه دوره هفتاد سال (بندگی ملل از جمله اسرائیل و یهودا ، مصر ، تایر ، Sidon و دیگران) کامل است ، خداوند خواستار پاسخگویی به پادشاه بابل و ملتش به خاطر خطای آنها. این امر خطای اسرائیل نخواهد بود.
همچنین لازم است که زمان تنش ها را بررسی کنیم. عبارت 'خواهد به' یا 'باید"در زمان کامل (حال) است ، بنابراین یهودا و دیگر ملل قبلاً تحت سلطه بابلیان بودند و باید" خدمت پادشاه بابل "را تا پایان 70 سال ادامه دهند ، در حالی که"تمام این سرزمین باید به مکانی ویرانگر تبدیل شوددر آینده پرتنش است و بدین ترتیب زمان تخریب هنوز آغاز نشده است. بنابراین ویرانی یهودا نمی تواند دقیقاً همان مدت زمان خدمت به بابل باشد که در آینده بود ، در حالی که بندگی در حال انجام بود.
چه موقع بابل پاسخگو شد؟ دانیال 5: 26-28 در سند وقایع شب هنگام سقوط بابل جواب می دهد: 'من روزهای پادشاهی شما را شماره کردم و آن را به پایان رساندم ،… شما در ترازوها سنجیده شده اید و کمبود یافته اید ، kingdom پادشاهی شما تقسیم شده و به مادها و پارس داده شده است" با استفاده از تاریخ پذیرفته شده به طور کلی اواسط اکتبر 539 قبل از میلاد[1] برای سقوط بابل می توان 70 سال به عقب اضافه کرد که ما را به 609 سال قبل از میلاد می برد. تخریب پیشگویی شد زیرا بنی اسرائیل اطاعت نکردند (ارمیا 25: 8) و ارمیا 27: 7 اظهار داشتند کهتا زمان فرا رسیدن زمان بابل (بابل) به بابل خدمت کنید".
آیا در 610 \ 609 قبل از میلاد اتفاق مهمی افتاده است؟ [2] بله ، به نظر می رسد که تغییر قدرت جهانی از نظر کتاب مقدس ، از آشور به بابل ، زمانی اتفاق افتاد که نابوپلاسار و پسرش نبوکدنصر ، حران ، آخرین شهر باقی مانده آشور را به دست گرفتند و قدرت آن را شکستند. در مدت کمی بیش از یک سال ، در سال 608 قبل از میلاد ، آخرین پادشاه آشور آشور-اوبالیت سوم کشته شد و آشور به عنوان یک کشور جدا دیگر متوقف شد.
این بدان معنی است که ادعای "پیشگویی کتاب مقدس امکان استفاده از دوره سال 70 را در هر زمان دیگر ندارد » is به اشتباه اشتباه است. همینطور است بسیار اشتباه به ادعای "این به وضوح مشخص می کند که سالهای 70 سالهای ویرانی سرزمین یهودا خواهد بود".
آیا Daniel 9: 2 به ادعای ادعایی نیاز دارد؟
نه. دانیل از ارمیا تشخیص داد که ویرانی ها (توجه داشته باشید: ویرانی های کثرت ، بجای ویرانی های مفرد) پایاننه آنچه آغاز آنها را نشان می دهد. طبق ارمیا 25: ملتها و اورشلیم و یهودا قبلاً مکانی ویران شده بودند (ارمیا 18: 36 ، 1,2,9-21 ، 23-27[3]) سوابق کتاب مقدس نشان می دهد که بیت المقدس در سالهای 4 یا 5 یوهیاقیم (سال اول یا دوم نبوکدنصر) احتمالاً در نتیجه محاصره اورشلیم در سال چهارم یهویاکیم ، مکانی ویران شده بوده است. این قبل از ویرانی اورشلیم در یازدهمین سال یوحیاكیم و 1 ماه بعد تبعید یوهویاكین و ویرانی نهایی در سال یازدهم صدكیا است. بنابراین درک منطق دانیل 2: 4 منطقی استبرای تحقق ویرانی از اورشلیم"به مواردی بیشتر از نابودی نهایی بیت المقدس در سال 11 ازتکیا اشاره دارد.
با توجه به موارد فوق ، چگونه می توانیم 2 Chronicles 36: 20 ، 21 را بفهمیم؟
این متن به جای پیشگویی رویدادهای آینده به عنوان خلاصه ای از وقایع گذشته نوشته شده است. برجسته می کند که چگونه به دلیل انجام کار بد در نگاه خداوند و شورش علیه نبوکدونصر از طرف سه پادشاه آخر یهودا: یهوایاکیم ، یهویاچین و سدکیا ، و مردمی که انبیای یهوه را رد می کنند ، سرانجام خداوند به نبوکودنصر اجازه داد تا اورشلیم را نابود کند و اکثریت باقی مانده در یهودا را بکشید. بقیه را تا زمان تسخیر آن توسط ایرانیان به بابل بردند تا پیشگویی های ارمیا را انجام دهند و تا پایان سالهای 70 (بندگی به بابل) ، سبت های بی توجهی را پرداخت کنند.
بررسی دقیق تر آیات 20-22 موارد زیر را آشکار می کند:
آیه 20 می گوید: علاوه بر این ، او باقیمانده از شمشیر اسیر به بابل و آنها را نیز برد آمد تا به او خدمتگزار شوید (تحقق بندگی) و فرزندانش تا زمانی که سلطنت ایران شروع به سلطنت کرد (هنگامی که بابل سقوط کرد ، نه در بازگشت تبعید کنندگان به یهودا 2 سال بعد)؛'
آیه 21 می گوید: 'تا سخنان یهوه را از طریق ارمیا عملی کند ، تا زمانی که زمین سباح خود را پرداخت نکرده است. تمام روزهای دروغ گفتن ، آن را سپری کرد تا سالهای 70 را تمام کند."نویسنده تواریخ (عزرا) درباره دلیل خدمت مجبور به بابل اظهار نظر می کند. دو برابر بود ، (1) برای تحقق پیشگویی های ارمیا و (2) برای پرداخت زمین برای پرداخت سبت های خود ، طبق نیاز Leviticus 26: 34[4]. این پرداخت مبلغ سبت آن در پایان سالهای 70 انجام می شود یا تکمیل می شود. چه سال 70؟ ارمیا 25: 13 می گوید "هنگامی که سالهای 70 تمام شد (تکمیل شد) ، من خواهان پاسخگویی به پادشاه بابل و آن ملت هستم" بنابراین دوره سال 70 با فراخواندن پادشاه بابل پایان یافت و نه بازگشت به یهودا. گذر از کتاب مقدس نمی گوید "سالهای ویرانی 70". (به ارمیا 42 مراجعه کنید: 7-22)
آیا یک دوره زمانی خاص برای پرداخت سبت الزامی بود؟ اگر چنین است ، بر چه اساس باید محاسبه شود؟ ساخت و فرم بندی گذرگاه نیازی به آن ندارد که مدت نگهداری سبت سال های 70 باشد. اما سالهای 70 به عنوان شرط ، بین 987 و 587 (آغاز سلطنت Rehoboam و نابودی نهایی اورشلیم) 400 سال و چرخه Jubilee 8 است که برابر با 64 سال است و این فرض می کند که سالهای سبت برای همه نادیده گرفته می شد یکی از این سالها بنابراین نمی توان تعداد دقیق سالهای مورد نیاز برای محاسبه را محاسبه کرد و همچنین هیچ دوره شروع مناسبی که در کتاب مقدس ذکر شده است برای مطابقت با 70 یا 50 سالهای از دست رفته سبت وجود ندارد. آیا این نشانگر این نیست که پرداخت سباح ، بازپرداخت مشخصی نبود ، بلکه مدت کافی در طول دوره ویرانی برای بازپرداخت آنچه که مدیون بود ، سپری شده است؟
به عنوان یک نکته پایانی ، می توان ادعا کرد که در داشتن طول ویرانی سال 50 نسبت به سالهای 70 اهمیت بیشتری دارد. با مدت طولانی از 50 سال از ویرانی ، اهمیت آزادی و بازگشت آنها به جودا در سالگرد میلادی (50th) تبعید برای یهودیانی که در حال بازگشت بودند ، گم نمی شود ، زیرا آنها یک دوره کامل سالهای سبت در تبعید را تجربه کرده اند.
قوانین پادشاهی خدایان (خدمت chn 12 para 16-23) سازمان یافته برای خدمت به خدای صلح
پاراگراف 17 حاوی ترفندی معمولی برای سازمان است. می پرسد 'نتیجه ادامه آموزش هایی که سازمان یهوه ارائه داده است چیست؟اکنون انتظار دارید پاسخی از جمله: کیفیت چوپانی بزرگان بهبود یافته باشد. یا: این آموزش به بزرگان کمک کرده است تا تعادل بین خواسته های خانواده و جماعت خود را بهتر حفظ کنند و به گله کمک های مورد نیاز کمک کنند. در عوض پاسخ ارائه شده است "امروز ، جماعت مسیحی هزاران برادر واجد شرایط دارد که به عنوان چوپان معنوی خدمت می کنند." آیا بین آموزش و تعداد برادران واجد شرایط ارتباطی وجود دارد؟ هیچ پیوندی که نشان داده شود آنها می توانند برای افزایش تعداد ، استانداردهای صلاحیت را پایین بیاورند. از طرف دیگر ، رشد سالمندان فقط می تواند متناسب با افزایش تعداد شاهد باشد. یا شاید واقعاً در چوپان شرکت کنند. پاسخی شبیه به سیاستمدار که به نظر می رسد خوب است ، اما به این سوال پاسخ نمی دهد.
بند 18 ادعای دیگری را مطرح می کند که قابل اثبات نیست. "بزرگان مسیحی توسط پادشاه ما ، عیسی ، توسط خداوند قرار داده شده اند." مکانیسمی برای پشتیبانی از این فرآیند فراهم نشده است ، اما یک خواننده استنباط می کند (استنباط امری خطرناک است) که به نوعی عیسی هر یک از بزرگان را انتخاب می کند و یهوه این انتصاب را تصویب می کند. پس چقدر خوب است که این بزرگان ، ظاهراً توسط عیسی که می توانند قلبها را بخوانند ، در پیشرو قرار داده اند "گوسفندان خدا در بحرانی ترین زمان در تاریخ بشر"؟ همانطور که رسوایی کودک آزاری در بسیاری از کشورها نشان می دهد ، (از جمله برخی بزرگان به عنوان عاملان) ، خیلی خوب نیست. آیا عیسی KGB را تعیین می کند؟[5] عوامل و کودکان paedophile به عنوان بزرگترها. البته نه ، اما این همان اتفاقی است که افتاده است. ما فقط باید ادبیات سازمان را برای نمونه هایی از دسته اول بررسی کنیم. روزنامه ها و غیره می توانند مورد دوم را تأیید کنند. هر پیشکسوت بزرگی می تواند این واقعیت را تأیید کند که یک عامل اصلی در تعیین صلاحیت کسی برای منصوب شدن ، تعداد ساعاتی است که آنها در خدمت میدانی قرار می گیرند ، نه خصوصیات مسیحی.
پاراگراف 22 ، با اشاره به یهوه و جماعت ، این را بیان می کند معیارهای صالح او با جماعت های یک کشور تا جماعت های کشور دیگر فرق نمی کند. .. آنها برای همه جماعت یکسان هستند " جمله اول در مورد یهوه درست است ، اما جمله دوم در مورد جماعت درست نیست. در بعضی از سرزمین ها مانند انگلستان و استرالیا ، بزرگتر اعزامی کودک به دانشگاه از خدمت برکنار می شود ، اما در سرزمین های دیگر مانند برخی از کشورها در آمریکای لاتین ، بزرگان کودکی را به دانشگاه می فرستند و بزرگتر می مانند. در مکزیک ، در اواخر دهه 1950 و 1960 ، برادران سندی را به دست می آوردند که می گوید آنها آموزش نظامی دیده اند و اکنون اعضای نیروهای ذخیره هستند.[6] کشورهای دیگر شاهد چنین اقداماتی هستند. در شیلی ، سالی یک بار باید پرچم ملی یک روز در خارج از ساختمانهای عمومی مانند سالن های پادشاهی برافراشته شود تا از جریمه جلوگیری شود. به نظر می رسد حداقل 2 سالن پادشاهی مرتباً این کار را انجام داده باشند.
همان استانداردها برای همه جماعت؟ به نظر نمی رسد درست باشد.
________________________________________________________________________________
[1] طبق Nabonidus Chronicle ، سقوط بابل در شانزدهم روز تاسریتو (بابلی) ، (عبری - تیشری) برابر با 16 اکتبر بود.
[2] هنگام نقل قول تاریخ وقایع سکولار در این بازه زمانی از تاریخ ، ما باید در بیان تاریخ ها به طور قاطع دقت کنیم زیرا بندرت اتفاق نظر کاملی در مورد یک رویداد خاص در یک سال خاص رخ می دهد. در این سند از وقایع عرفی سکولار برای وقایع غیر کتاب مقدس استفاده کرده ام مگر اینکه تصریح شود.
[3] در سال چهارم یهویاکیم ، یهوه به ارمیا گفت که یک حلقه بردار و تمام سخنان نبوت را که به آن زمان گفته بود ، بنویس. در سال 4 این کلمات با صدای بلند برای همه افرادی که در معبد جمع شده بودند خوانده شدند. سپس شاهزادگان و پادشاه آن را برای آنها خواندند و همانطور که خوانده شد سوخته است. سپس به ارمیا دستور داده شد كه رول دیگری برداشته و تمام پیشگویی های سوخته را دوباره بنویسد. او پیشگویی های بیشتری را نیز اضافه کرد.
[4] به نبوت در Leviticus 26 مراجعه کنید: 34 اگر اسرائیل در صورت عدم توجه به قانون یهوه ، اسرائیل را ویران می كرد تا سبت های خود را پرداخت كند ، اما هیچ دوره زمانی مشخص نشده است.
[5] کتاب سال 2008 p134 برای 1
[6] بحران وجدان توسط Raymond Franz p149-155.
[…] خلاصه ای از برخی از شواهد موافق کتاب مقدس با 587 سال قبل از میلاد برای سقوط اورشلیم به دست […] را ببینید
سلام Tadua جدا از آنچه قبلاً بیان شد ، ارمیا 52 مقداری از مسائل را روشن می کند. این به سی و هفتمین سال یوهویاچین در زمان حکومت Evil Merodach اشاره دارد. قانون بطلمیوس این را در 37/561 قبل از میلاد مسیح می گوید که دقیقاً با اسیر شدن یهویاچین در سال 560 قبل از میلاد ، 597 سال قبل از سقوط اورشلیم به دست بابلی ها ، به اسارت در می آید. این امر به وضوح از سقوط واقعی سال 10 قبل از میلاد حمایت می کند. متأسفانه جوزفوس و برخی دیگر از سخنان حاکی از آن است که قانون شر مروداچ به طرز قابل توجهی طولانی تر ، تا 587 سال ، بنابراین کسی اشتباه می کند اما من نمی دانم چه کسی. زکریا 20:1... بیشتر بخوانید »
سلام لئوناردو
من در گذشته وقت زیادی را صرف بررسی این تغییرات قانون Evil Merodach کردم. من به این نتیجه رسیدم که آنها احتمالاً از جنبه های مختلف نگاه می کنند یا کاملاً اشتباه هستند. اگر وی در طی 7 سال جنون نبوكدنصر نیز به طور واقعی پادشاه شود ، می توان طول سلطنت طولانی تر را توجیه كرد ، اما نه بین نبوكدنصر و نریگلیسار به دلیل پیوندهای خارجی با سایر پادشاهان و وقایع و سایر شواهد لوحی.
با تشکر از tadua برای بررسی ، هه می خواست كه مأموران kgb را به عنوان بزرگان منصوب كند ، این بستگی به چند ساعت انجام آنها دارد و آنها قبلاً كارت های ضبط را بیرون می آوردند تا ببینند برادر مناسب است یا نه ، من به یاد می آورم كه در 1 تیموتی 3 كجاست یا تیتوس ،
سلام تادوآ به نظر می رسد که ما تقریباً همین تحقیقات را انجام داده ایم. من در مورد سن دانیل (شاید بیش از 100 سال در 539 قبل از میلاد) به همین نتیجه رسیدم. ممکن است فردا در این مورد چیزی اضافه کنم.
Daniel 1: 1-6 نشان می دهد دانیل در سال 3rd یا 4th Jehojakim به بابل منتقل شد. احتمالاً وی در آن زمان حدود 7-8 ساله یا بیشتر داشته است. در سناریوی ویرانی سال 50 ، هنگام سقوط بابل ، وی (7 + 9 + 11 + 48 = 75) 75 ساله می شود. تحت سناریوی ویرانی سال 70 ، او (7 + 9 + 11 + 68 = 95) 95 ساله بود ، به سختی در موقعیتی که بتواند در پادشاهی داریوش ماد و کوروش فارسی موفق شود. (دانیل 6: 28)
سلام تادوآ من واقعاً از زحمتی که شما برای این موضوع کشیده اید و زمان قابل توجهی را صرف تلاش برای دستیابی به حقیقت کرده ام ، قدردانی می کنم. من فقط می خواهم موارد زیر را به گلدان بریزم: - GB برای حمایت از نظر خود به Josephus (در برابر Apion 1:19) استناد می کند که می گوید "شهر ما در طی 70 سال تا روزهای کوروش ویران بود. " البته این بیانیه به خودی خود 70 سال ویرانی را به اندازه کافی پشتیبانی نمی کند. این بخش 21 را نادیده می گیرد که می گوید "نبوکدنصر در هجدهمین سال سلطنت خود ،... بیشتر بخوانید »
سلام لئوناردو ، من در دوره های مختلفی که جوزفوس چند سال قبل هنگام تحقیق در مورد زمانشناسی و 607 سالگی برای خودم ذکر کردم ، برخورد کردم. همانطور که شما به این نتیجه رسیدم که آنها اشاره به دوره های زمانی مختلف داشتند. من احتمالاً چند هزار ساعت وقت صرف كردم كه هر جايگزيني را در زير آفتاب با طول سلطنت مختلف و غيره امتحان كنم ، اما هيچ فايده اي نداشت. من آمادگی پذیرش گاهشماری دنیایی و نتیجه گیری "Gentile Times Reconsieded" را نداشتم ، بنابراین از ابتدا شروع به بررسی فقط کتاب مقدس کردم (پس از قرار دادن ارمیا و حزقیال ، 2 تواریخ ، دانیل و غیره به ترتیب زمانی). برای کوتاه کردن یک داستان طولانی... بیشتر بخوانید »
علاوه بر تمام شواهد قریب به اتفاق علیه 70 سال نظریه ویرانی WT-s و برای 70 سال حاکمیت بابل که مطرح شده است ، در بخشهای اخیر خواندن کتاب مقدس نیز بخشهای واضحی وجود دارد: Jer 38: 17-18 که اگر صدقیا به کلدانیان تسلیم شود ، اورشلیم در امان خواهد ماند. Jer 42: 9-11 [پس از سوزاندن اورشلیم و کشته شدن گدالیا] خدا به یوهانان و بقیه گفت که آنها نباید از کلدانیان بترسند و اگر در این کشور بمانند ، خداوند آنها را آباد می کند. تخلیه زمین اصلاً نقشه خدا نبود. همه اینها واقعاً... بیشتر بخوانید »
توتیک
ممنون از اینکه تأکید کرده اید روی پیام واضحی که از طریق ارمیا تأثیر می گذارد.
از خداوند اطاعت كنيد و در زمين بمانيد ، يا نافرماني كنيد و هلاك شود يا تبعيد شود ، خواه به طريق خدمت به بابل.
یک کلید اساسی برای درک ارمیا و وقایعی که او ثبت کرده است تلاش برای خواندن آن به ترتیب زمانی است که کمی تلاش می کند.
این روزها بسیار آسان است که مشاهده کندن سنگهای قیمتی معنوی را کلیک کردن بر روی پیوند ارائه شده توسط شخص دیگری بدانیم ، در حالی که واقعاً ما باید وقت بگذاریم تا کلام خدا را خودمان جستجو کنیم.
سلام تادوآ من واقعاً می خواهم از تحقیقات کامل شما متشکرم! شما با کالبد شکافی مطالب جلسه اواسط هفته چنان کار خوبی انجام می دهید که غالباً چیزی برای افزودن وجود ندارد. لطفا اجازه ندهید هر بار تعداد زیادی نظر نگیرید دلسرد شوید. شما گفتید: "ما همچنین باید زمان ها را بررسی کنیم. عبارت "باید" یا "باید" به صورت کامل (حال) است ، ... در حالی که "همه این سرزمین باید به مکانی ویران تبدیل شود" در زمان آینده است "با توجه به این منبع (خارق العاده) ، عبری کتاب مقدس تازه دو زمان ، کامل و ناقص. معنای ناقص که... بیشتر بخوانید »
سلام توفیک
از نظرات شما سپاس گذاریم. پیوند شما به منابع عبری کتاب مقدس بسیار خوب است ، متشکرم. اکنون به منابع من اضافه شده است. من در مورد استدلال های انگلیسی استدلال می کردم ، اما برای دقیق تر بودن ، بهتر است که زمان های اصیل عبری را بررسی کنیم. از آنجا که پیوند بیان می کند ، مدت زمان عبری مربوط به عمل ، کامل یا در آینده در حال انجام است (کامل نیست) ، در حالی که مدت زمان انگلیسی بر اساس زمان ، گذشته ، حال ، آینده است.
با تشکر از تادوآ برای تحقیق شما در این مورد به عنوان یک یادداشت جالب توجه ، یکی از ملتهایی که برای قضاوت در پیشگویی ارمیا باید شامل شود ، تایر بود. (Jer. 25:22) اشعیا همچنین علیه صور پیشگویی کرد. در اشعیا فصل 23 ، یک دوره زمانی برای قضاوت تایر تعیین شده بود ، یعنی 70 سال: «در آن روز تایر 70 سال فراموش می شود ، همان عمر یک پادشاه. در پایان 70 سال ، این اتفاق برای تایر خواهد افتاد مانند آواز یک فاحشه: 16 "چنگ بگیر ، شهر را بگرد ، ای فراموش شده... بیشتر بخوانید »
سلام جروم ، از شما متشکرم که این نکته را درمورد اشعیا و تایر به ما گوشزد کرده اید ، به ویژه که ناسازگاری در درمان دوره سال 70 را در ادبیات خود سازمان برجسته می کند.
شکست عالی CLAM این هفته. به ویژه از توضیحات واضح خود درباره 70 سال قدردانی کنید. برای درک بهتر آن را دوباره می خوانم.
یک فکر دیگر در مورد 22 مطالعه قوانین پادشاهی است. به درک من ، اگر اشتباه می کنم لطفاً مرا اصلاح کنید ، اما آیا بزرگان اجازه ندارند در انگلیس ریش داشته باشند؟ قطعاً در ایالات متحده اینگونه نیست. من به عنوان یک پیر به دلیل این موضوع استعفا می دهم. فکر می کنم در CLAM این هفته اعلام شود. دقیقاً با انتظار برای حضور در آنجا نیست.
سلام caasi notwen
شما صحیح هستید ، در بزرگان انگلستان بزرگان و وزیران می توانند ریش داشته باشند ، گرچه همه جماعتها اجازه نمی دهند که یک سخنران بازدید کننده ریش داشته باشد. در استفاده از کتاب مقدس یا قوانین کوچک کتاب مقدس آنها هیچ گونه سازگاری وجود ندارد. وحدت ، چه وحدت؟ اگر فقط برادران بیشتری به جای اینکه بله مرد باشند ، وجدان آموزش دیده کتاب مقدس خود را مانند شما انجام داده اند.
سازمان واقعاً بر وحدت یکنواخت را ترجیح داده و تحمیل می کند.
استدلال های گفته شده اغلب به مجاز بودن هنجارهای فرهنگی به انتخاب شخصی اشاره می کنند ، اما هنگامی که این هنجارها / لباس های شلوار برای زنان ، ریش برای مردان ، کلاه برای مردان انجام می شود ، عقب رانده می شوند.
آنها چه کسانی هستند که سعی در بچه دار شدن دارند؟
هنوز هم از غم و اندوهی که ریش هایم وجود دارد ، مطمئناً خیلی ها در انگلیس از این ریش ناراحت هستند ، به من گفتند که آنها در بیت الف لندن ممنوع شده اند. نوع استدلال من این بود که "فقط یک چیز کوچک است که از برادر بخواهید انجام دهد" پاسخ من اگر فقط یک چیز کوچک است چرا آنها چنین معامله بزرگی انجام می دهند.