[از ws4 / 17 ص. 23 - ژوئن 19-25]

"من اسم یهوه را اعلام خواهم کرد ... ، خدای وفاداری که هرگز ناعادلانه نیست." - De 32: 3 ، 4.

این هفته برج نگهبانی این مطالعه بسیار خوب پیش می رود تا زمانی که به بند 10 برسیم. در پاراگراف 1 تا 9 ما با تجزیه و تحلیل عدالت خداوند یهوه مواجه می شویم ، با استفاده از قتل نابوت و خانواده به عنوان یک پرونده آزمایشی. طبق معیارهای انسانی ، ممکن است ناعادلانه به نظر برسد که یهوه پس از تحقیر بیش از حد آهاب ، عفو کرد. با این وجود ، ایمان ما به ما می گوید که یهوه هرگز نمی تواند ناعادلانه رفتار کند. ما همچنین از این واقعیت اطمینان داریم که نابوت و خانواده اش در قیامت کاملاً برافروخته شده از نظر همه برمی گردند. اگر آهاب نیز برگردد ، شرم آنچه انجام داده است ، برای همه کسانی که ملاقات خواهد کرد ، برای مدت طولانی تحمل می کند.

هیچ تردیدی نیست که هر تصمیم قضایی خدا فراتر از اختلاف است. ما ممکن است همه تفاوت های ظریف و عواملی که منجر به تصمیم گیری شده اند را درک نکنیم ، و حتی ممکن است ناعادلانه به نظر برسد که با دید محدودی که ما به عنوان انسانهای ناقص از آن داریم ، مشاهده شود. با این وجود ، ایمان ما به نیکی و عدالت خدا همان چیزی است که واقعاً لازم داریم تصمیمات او را به درستی بپذیریم.

نویسنده مقاله پس از پذیرفتن مخاطب جهانی شاهدان یهوه ، این فرض را در پیش گرفت ، روش متداولی را در کار می گیرد که به آن "طعمه و سوئیچ" می گویند. ما این حقیقت را پذیرفته ایم که یهوه عادل است و خرد تصمیمات قضایی او اگر غالباً از درک ما خارج باشد. این طعمه است. اکنون سوئیچ را همانطور که در بند 10 نشان داده شده است:

چگونه پاسخ خواهید داد اگر بزرگان تصمیمی اتخاذ کنید که شما نفهمید یا شاید با آن موافق نیستید؟ به عنوان مثال ، اگر شما یا شخصی که عاشق آن هستید ، امتیاز خدمات گرامی خود را از دست بدهید ، چه خواهید کرد؟ اگر همسر ، فرزند یا دخترتان یا دوست صمیمی شما از هم جدا شوند و شما با تصمیم موافق نباشید چه می کنید؟ اگر فکر کنید که رحمت به اشتباه به یک فرد ناحق کشیده شد ، چه می کنید؟ چنین شرایطی می تواند ایمان ما به یهوه و ترتیب سازمانی او را آزمایش کند.  در صورت مواجهه با چنین امتحانی ، فروتنی چگونه از شما محافظت می کند؟ دو روش را در نظر بگیرید. - تراز 10

خداوند از معادله و سازمان خارج شده و حتی بزرگان محلی، روشن می شوند. این به طور موثر آنها را در امور قضایی با خدا هم تراز می کند.

نه برای سرگرم کردن ، بلکه برای برجسته کردن اینکه این موقعیت تا چه اندازه خشم آور است ، بیایید آن را طوری اعمال کنیم که گویی در کتاب مقدس گنجانده شده است. شاید اینطور پیش برود:

"ای عمق ثروت بزرگان و خرد و دانش! قضاوت های آنها چقدر غیر قابل کشف است و فراتر از آن روش های آنها را ردیابی می کنند! "(Ro 11: 33)

مسخره است ، اینطور نیست؟ با این حال این تصوری است که مقاله وقتی از ما بخواهد به ما ترویج می کند 'متواضعانه… تصدیق کنید که همه واقعیت ها را نداریم'؛ "برای شناختن محدودیت های ما ، و تنظیم دیدگاه ما در مورد موضوع" "مطیع و صبور باشیم ، زیرا منتظریم تا یهوه هرگونه بی عدالتی واقعی را اصلاح کند." - برابر 11.

ایده این است که ما نمی توانیم همه واقعیت ها را بدانیم و حتی اگر این را هم بدانیم نباید بلند صحبت کنیم. درست است که ما اغلب همه واقعیت ها را نمی دانیم ، اما چرا چنین است؟ آیا به این دلیل نیست که تمام پرونده های قضایی به صورت پنهانی رسیدگی می شود؟ متهم حتی اجازه حامی ندارد. هیچ ناظری مجاز نیست. در اسرائیل باستان ، پرونده های قضایی در ملا public عام و در دروازه های شهر رسیدگی می شد. در زمان مسیحیان ، عیسی به ما گفت که پرونده های قضایی که به سطح جماعت رسیده اند باید توسط تمام جماعت رسیدگی شود.

برای جلسه پشت درهای بسته که متهم تنها در برابر قضات خود ایستاده و از حمایت خانواده و دوستان محروم است ، هیچ اساس کتاب مقدس وجود ندارد. (دیدن اینجا کلیک نمایید برای یک بحث کامل.)

متاسفم. در واقع ، وجود دارد. این دادگاه عیسی توسط دادگاه عالی یهود ، صنف بین المللی است.

اما قرار است همه چیز در جماعت مسیحیان متفاوت باشد. عیسی گفت:

"اگر او به آنها گوش نمی دهد ، با جماعت صحبت کنید. اگر او حتی به جماعت گوش نمی دهد ، بگذارید او فقط به عنوان یک مردمی از ملل و به عنوان جمع کننده مالیات با شما باشد. "(مگنت 18: 17)

اینکه بگوییم این واقعاً به معنای "فقط سه بزرگ" است ، معنایی را وارد کنید که در آنجا نیست. این که بگوییم این فقط به گناهانی از نوع شخصی اشاره دارد ، درج معنایی است که فقط در آنجا نیست.

کنایه از این استدلال - اینکه ما نباید تصمیمات بزرگان را زیر سال ببریم زیرا ما از یوهو س questionال نمی کنیم - هنگامی که مقاله اول این مجموعه را مورد بررسی قرار می دهیم مشهود است. با کلمات ابراهیم وقتی که بود باز می شود تصمیم خداوند را زیر سوال می برد برای نابودی سودوم و گموره. ابراهیم در مورد نجات شهرها مذاکره کرد در صورتی که فقط پنجاه مرد صالح در آنها یافت شود. با دستیابی به این توافق ، او به مذاکره ادامه داد تا اینکه به تعداد ده مرد صالح رسید. همانطور که معلوم شد ، حتی ده نفر پیدا نشد ، اما یهوه او را برای س forال سرزنش نکرد. موارد دیگری نیز در کتاب مقدس وجود دارد که خداوند تحمل مشابهی را نشان داده است ، اما انتظار می رود که مردان مسلط در سازمان پذیرش آرام و تسلیم انفعالی را نشان دهند.

اگر آنها طبق دستورالعمل عیسی اجازه می دادند كه اجتماع در تصمیمات قضایی م affectثر بر آن مشاركت كامل داشته باشد ، مجبور به انتشار مقالاتی از این دست نخواهند بود و همچنین نگران شورش مردم در برابر آنها نخواهند بود. البته ، این به معنای چشم پوشی از بسیاری از قدرت و اقتدار آنها است.

یک مورد ریاکاری و بخشش باشد

همانطور که این دو زیرعنوان را با هم در نظر می گیریم ، خوب است که در مورد آنچه در پشت آنها قرار دارد ، تأمل کنیم. اینجا نگرانی چیست؟

بندهای 12 تا 14 از موقعیت ارجمند پیتر در جماعت قرن اول صحبت می کنند. او "داشت امتیاز به اشتراک گذاری خبر خوب با کرنلیوس ". او "بسیار مفید بود هیئت حاکمه قرن اول در تصمیم گیری  ضمن درک نقش خود (پیتر در واقع رهبر رسولان بود که به طور مستقیم توسط عیسی مسیح انتخاب شده بودند) نکته این است که پیتر توسط همه مورد احترام و احترام بود و امتیازات در جماعت - اصطلاحی که در کتاب مقدس مسیحی یافت نمی شود ، اما در انتشارات JW.org همه جا فراگیر است.

بعد از ارتباط ریاکاری پیتر که در Galatians 2 نمایش داده شده است: 11-14 ، زیرنویس اول با این سوال نتیجه می گیرد: "آیا پیتر از دست می دهد امتیازات گرانبها به خاطر اشتباه او؟ "  استدلال با اطمینان به زیرنویس بعدی "بخشش" ادامه می یابد "هیچ نشانی در کتاب مقدس وجود ندارد که وی امتیازات خود را از دست بدهد."

به نظر می رسد نگرانی اصلی بیان شده در این بندها از بین رفتن احتمالی "امتیازات گرانبها" در صورت اشتباه شخصی یا ریاکاری است.

استدلال ادامه دارد:

"بنابراین اعضای جماعت فرصتی داشتند تا با گسترش بخشش ، از عیسی و پدرش تقلید کنند. امید است که هیچ کس به خودش اجازه ندهد که از اشتباه یک مرد ناقص گرفتار شود. " - تراز 17

بله ، بگذارید امیدوار باشیم که "سنگ آسیاب گردن" قدیمی به کار نرود. (مت 18: 6)

نکته ای که در اینجا ذکر می شود این است که وقتی بزرگان ، یا حتی هیئت حاکمه ، اشتباهاتی می کنند که باعث آزار ما می شود ، ما "فرصتی برای تقلید از عیسی مسیح داریم ... با بخشش".

خوب ، بیایید این کار را بکنیم عیسی گفت:

"به خودتان توجه کنید. اگر برادرتان مرتکب گناهی شده است به او توبیخ کنید و اگر توبه کند او را ببخش. "(لو 17: 3)

اول از همه ، ما قرار نیست بزرگان و نه هیئت حاکمه را هنگامی که مرتکب گناهی می شوند ، یا همانطور که دوست داریم در انتشارات بگوییم ، سرزنش کنیم. "به دلیل نقص انسانی اشتباه کنید." دوم ، ما باید ببخشیم وقتی توبه وجود دارد. بخشش گناهكار توبه كننده صرفاً قادر ساختن او به ادامه گناه است. ما در واقع چشم خود را از گناه و خطا می بندیم.

بند 18 با این کلمات نتیجه می گیرد:

"اگر برادرانی كه علیه شما گناه می كنند همچنان به عنوان بزرگی خدمت می كنند یا حتی از امتیازات اضافی نیز برخوردار می شوند ، آیا با او خوشحال خواهید شد؟ تمایل شما برای بخشش ممکن است منعکس کننده دیدگاه خداوند نسبت به عدالت باشد. " - تراز 18

و ما دوباره برمی گردیم به "امتیازات" مهم و مهم.

نمی توان جای سوال داشت که چه چیزی در پشت این دو زیر عنوان اخیر وجود دارد. آیا این فقط در مورد بزرگان محلی است؟ آیا طی سالهای اخیر مورد ریاکاری را در بالاترین سطح سازمان مشاهده کرده ایم؟ با همان اینترنت که هست ، گناهان گذشته از بین نمی روند. نفاق پیتر به یک حادثه در یک جماعت محدود بود ، اما ریاکاری هیئت حاکمه در اجازه دادن به انجمن دیده بان و کتاب مقدس برج نیویورک برای عضویت در سازمان ملل به عنوان عضوی از یک سازمان غیردولتی (NGO) به مدت ده سال ادامه یافت. از 1992 - 2001. آیا وقتی این نفاق آشکار شد توبه صورت گرفت؟ برخی استدلال می کنند که ممکن است چنین اتفاقی رخ داده باشد زیرا ما نمی توانیم بدانیم پشت درهای بسته چه اتفاقی افتاده است. با این حال ، در این حالت می توانیم اطمینان داشته باشیم که توبه ای رخ نداده است. چطور؟ با بررسی شواهد کتبی.

سازمان سعی کرد اقدامات آنها را بهانه کند و بگوید که قوانین عضویت به آنها اجازه داده است که در آن زمان در سال 1991 هنگامی که آنها برای اولین بار درخواست امضا شده خود را ارائه دادند ، اقدام کنند. با این حال ، در مقطعی پس از آن صلاحیت عضویت تغییر کرد ، و ادامه کار به عنوان عضو را غیر قابل قبول دانست. و با اطلاع از تغییر قانون ، آنها عقب نشینی کردند.

هیچ یک از اینها همانطور که شواهد سازمان ملل نشان می دهد واقعاً درست نیست ، اما برای موضوع مورد بحث بی ربط است. آنچه مهم است موضع آنهاست که هیچ اشتباهی نکرده اند. اگر مرتکب خطایی نشود ، توبه نمی کند برای عمل نادرست. تا به امروز ، آنها هرگز به هیچ خطایی اعتراف نکرده اند ، بنابراین در ذهن آنها هیچ توجیهی برای توبه وجود ندارد. آنها هیچ کار اشتباهی نکردند.

بنابراین ، با استفاده از Luke 17: 3 ، آیا یک پایه کتاب مقدس داریم که آنها را ببخشیم؟

به نظر می رسد نگرانی اصلی آنها احتمال از دست دادن "امتیازات گرانبها" است. (بند 16) آنها اولین رهبران مذهبی نیستند که نگران این موضوع هستند. (جان 11: 48) این نگرانی بیش از حد که در سازمان برای حفظ امتیازات شخص وجود دارد ، بسیار بیانگر آن است. "از فراوانی قلب ، دهان صحبت می کند." (Mt 12: 34)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    36
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x