گنجینه های کلام خدا - آیا قلبی از گوشت دارید؟

Ezekiel 11: 17، 18 - یهو وعده ترمیم عبادت واقعی (w07 7 / 1 ص. 11 par. 4)

جمله بندی عنوان کمی گمراه کننده است. بنی اسرائیل ادعا کردند که خداوند را عبادت می کنند. با این حال آنها به خودشان اجازه داده اند كه در اعمال شیطنت آمیز و نفرت انگیز گمراه شوند. آنچه وعده داده شد این بود که آنها از اسارت خود باج می گرفتند و پس از آن احیا می شدند عبادت خالص ، پرستش بدون اعمال منزجر کننده و نفرت انگیزى كه در آنها افتاده است.

وقتی که می گوید ، مرجع دوباره تأثیر کتاب مقدس را پیچیده می کند "خداوند نیروهای اعدام آسمانی خود را برای ابراز خشم خود نسبت به مرتدین می فرستد ، تنها كسانی كه" پیشانی را دریافت كرده اند "نجات خواهند یافت." از نظر ظاهری بی گناه به نظر می رسد اما در حقیقت در ذهن برادران این است که کسانی را که به دلیل عدم پذیرش همه چیز بدون پرسش از هیئت حاکمه به عنوان حقیقت ، از اخراج از دانشگاه (و به عنوان مرتد برچسب خورده اند) بدخواهی کنند. با این حال ، حزقیال به وضوح نشان می دهد که کسانی که جایزه دریافت کرده اند "علامت پیشانی" خواهد بود که آه و ناله می کردند از اتفاقات نفرت انگیز که در میان قوم خود یهوه اتفاق می افتاد. کسانی که نابود می شوند ، کسانی نبودند که نسبت به درک بخشی از قانون موزائیک که خداوند به آنها داده بود ، اختلاف نظر داشته باشند ، بلکه کسانی که کارهای منزجر کننده و نفرت انگیز را انجام می دهند ، در حالی که هنوز ادعای خدمت به یهوه و قوم او را داشتند.

مطمئناً این امروز هشداری برای ما است.

این افراد به خودی خود مرتد نبودند ، بلکه آنها بنی اسرائیلی شرور بودند. Ezekiel 9: 9,10 نشان می دهد که اینها می گفتند "خداوند زمین را ترک کرده است ، و خداوند نمی بیند"، یعنی" ما می توانیم آنچه را می خواهیم انجام دهیم ، خداوند مانع ما نخواهد شد. " آنها ادعا كردند كه به پرستش و اعتقاد به خداوند ، اما قلب آنها از او دور بود. برچسب زدن به مرتدات ، باعث اشتباه خواننده در مورد علت عصبانیت یهوه می شود. عیسی به ما یادآوری كرد كه این عشق در بین شاگردان بود كه آنها را به عنوان مریدان خود معرفی می كرد ، (پیروی از جانشینی 13: 35) پیروی كور از احكام یك هیئت حاكم خود منصوب نیست.

حفاری برای سنگهای معنوی

Ezekiel 14: 13,14 - از ذکر این افراد چه درسهایی می آموزیم؟ (w16 5 / 15 ص. 26 به جز 13 ، w07 7 / 1 ص. 13 به جز 9)

یک چیز ما می آموزیم این است که مطمئناً تاریخ تخریب بیت المقدس و غیره ، توسط این سازمان باید اشتباه باشد. بگذارید چند محاسبه ساده انجام دهیم.

  1. مرجع ادعا می کند که این قسمت از حزلیل 612 BCE (در 6) نوشته شده استth سال زندکیه). توافق سقوط بابل به کوروش 539 BCE است [1] بنابراین 612-539 = 73.
  2. دانیل 6: 28 نشان می دهد دانیل در پادشاهی داریوش و در پادشاهی کوروش فارسی رونق داشت. بازگشت به اورشلیم حداقل 1 یا 2 سال پس از سقوط بابل بود. بنابراین بگذارید سال 2 اضافه کنیم. بنابراین 73 + 2 = 75.
  3. براساس مرجع دانیل احتمالاً در اواخر نوجوانی یا اوایل 20 بوده است[2] در 6th سال صدیقیا. ما مقدار میانه را می گیریم و می گوییم 20. بنابراین 75 + 20 = 95. حتی در دنیای امروز با طول عمر و سلامتی ، می توان گفت که چه تعداد از افراد 95 یا 93 ساله می توانند رشد کنند. زنده ، بدون شک بله ، رونق گرفتن ، نه.
  4. بنابراین فرض کنید به جای اینکه 607 BCE را به عنوان سقوط بیت المقدس به بابل ببریم ، ما 587 BCE را می گیریم[3] در عوض 20 سال از سن دانیلز کسر کنید. بنابراین 95 - 20 = 75. آیا شما پیرمردهای 75 ساله را بر خلاف زنده بودن می بینید که سعادت دارند؟ بله! افراد 75 ساله ای وجود دارند که متناسب هستند و هنوز هم یک روز کار بدنی کامل انجام می دهند.

در مورد آموخته های سالنامه بحث کنید (yb17 pp. 41-43)

سه رویداد در اینجا ثبت شده است. تمام نتایج از این مفهوم پشتیبانی می کند که خداوند به هدایت افراد سازمان می پردازد. بگذارید شواهد این مفهوم را بررسی کنیم.

سؤالی که باید درباره وقایع ثبت شده در این بخش از کتاب سال بپرسیم این است: آیا اگر این رویدادها به پایان نرسیده بودند ، هنوز از این واقعه می شنیدیم؟ پاسخ این نه.

دیگر اینکه: آیا این باور منطقی است که خداوند مسئولیت این نتایج است؟

موسیقی متوقف شد.

چه اتفاقی می افتد اگر همه چیز اتفاق می افتد به جز شرح دعوا شروع نمی شود یا درگیری رخ می داد اما پلیس این رویداد را خاموش نکرد؟ در هیچ یک از این سناریوها ، برادران نمی توانستند در جو بسیار آرام و مسالمت آمیز یادبود را رصد کنند. آیا این سناریوها منجر به وقایع در کتاب سال می شود؟ واضح نیست پیام ضمنی این است که خداوند این کار را "ثابت کرد" به گونه ای که برادران بتوانند یک یادبود آرام و آرام داشته باشند. اما پذیرفتن این دلالت ، اعتقاد بر این است که خداوند از روح مقدس خود و یا فرشته ای برای شروع دعوا در میان گشودگان کنسرت استفاده کرد. در حالی که خداوند می توانست چنین کاری کند ، آیا او؟ آیا احتمال زیاد نیست که این مبارزه به طور طبیعی شروع شود ، همانطور که اغلب وقتی افراد مست می شوند؟

ستایش برای jw.org.

سناریو این است که مدیرعامل یک شرکت از طراحی سایت jw.org تحت تأثیر قرار گرفته است. (این نمی گوید که او درباره محتویات خود چه فکر کرده است!) ما نمی دانیم چه شرکتی بوده است ، چه بزرگ یا مهم است و نه مهارت و درک مدیرعامل در طراحی وب سایت. بنابراین ما هیچ راهی برای تأیید این امر نداریم.

با وجود این ، پیام ضمنی این است که فقط سازمان یهوه می تواند چنین وب سایت شگفت انگیزی را ایجاد کند. آیا این درست است؟ مرور کوتاه در اینترنت نشان می دهد که بسیاری از شرکت های بزرگ وب سایت های بسیار مناسب و کاربردی طراحی کرده اند ، زیرا آنها از بهترین طراحان و نرم افزارهای وب برای ایجاد سایت های خود استفاده می کنند.

بنابراین ، سازمان ممکن است همین کار را انجام داده باشد ، اما هیچ دلیلی بر اثبات این نیست که یهوه از سازمان حمایت می کند. اگر یک وب سایت بسیار خوب نشان دهنده حمایت یهوه باشد ، پس وی همچنین از شرکت های موفق نیز پشتیبانی می کند. آیا باور داشتن درست است؟

اگر مدیرعامل اظهار داشت که به نظر وی وب سایت ضعیفی است ، و از این رو به دلیل ضرب و شتم پشتوانه خداوند را نداشته است ، آیا ما در مورد آن می شنیدیم. نه ، زیرا انتخاب داستان و نتیجه مثل همیشه انتخابی است.

او گفت نه به فوتبال.

خورخه فقیر او این پیشنهاد را برای بازی در یک باشگاه مهم فوتبال در آلمان به عنوان ناشر ارائه می دهد. او اگر این خواسته او بود ، بدون این که از رویای خود رها شود ، می توانست ناشر شود. آیا او پشیمان خواهد شد که تحت تأثیر تصمیم خود را گرفته است؟ این گزارش همچنین درمورد آنچه که او اکنون برای حمایت از خود به عنوان ناشر انجام می دهد ، نشان نمی دهد.

این بدان معنا نیست که در پیگیری شغل مورد علاقه وی مشکلی احتمالی وجود نداشته باشد ، اما همین مشکلات می تواند بر هر شغلی تأثیر بگذارد.

باز هم پیام ضمنی این است که خداوند یک مربی سابق شاهد را به جورج منتقل کرد که در مورد تجربه بد شخصی خودش حتی اگر از قاره و شرایط مختلف باشد ، برای او تعریف کند. اما آیا خداوند چنین کرد؟ دوباره ، بله او می تواند ، اما چرا او؟

به نظر می رسد تفکر منتقل شده قبل از اینکه اشتباه جدی در انتخاب های زندگی خود انجام دهد ، در امتداد مفهوم فرشته نگهبان قدم می گذارد. چه اتفاقی می افتاد اگر همین سناریو رخ می داد ، اما خورخه هنوز نظر خود را عوض نکرده بود و به آلمان رفته بود و در آنجا ناشر می شد ، ضمن اینکه از داشتن یک بازیکن حرفه ای فوتبال لذت می برد؟ آیا تجربه او در کتاب سال ظاهر می شود؟ بسیار بعید است.

بنابراین چه کتابهایی را می توان از کتاب سال آموخت؟

  1. اجازه ندهید که حقایق واقعی و اتفاقات و پیامدهای احتمالی اقدامات به روایت یک داستان خوب برسند که از قوانین سازمانی و خودباوری به عنوان سازمان منتخب خدا پشتیبانی کند.
  2. این سازمان این ایده را تشویق می کند که هر زمان اتفاق مثبتی رخ دهد که به نفع سازمان باشد ، یهوه وارد عمل شده است. مسلماً ، وقتی اوضاع اشتباه می شود ، این هرگز به عنوان سندی بر عدم تأیید خداوند تلقی نمی شود. این یک خیابان یک طرفه است که فقط تأیید و برکت دارد.
  3. این کتاب مقدس حتی توسط مورخان سکولار نیز مورد ستایش و تمجید واقع شده است ، زیرا این حقایق و حقیقت های خود را در گفتن هر دو چیز خوب و بد در مورد اقدامات و وقایع تاریخ اسرائیل نشان می دهد.

آیا این حسابهای 3 در سالنامه به شما همان اعتماد به نفس و حقیقت را در گفتن ، زگیل و همه ، اقدامات و وقایع موجود در سازمان می دهد؟

قوانین پادشاهی خدایان (kr chap 14 پارس. 15-23)

در این بخش به تشریفات ملی گرایی و مسائلی که سالها توسط شهود با آنها روبرو شده است می پردازد.

در اینجا یک تاریخچه قاطع به نقل از نگرش سازمان به سرودهای ملی دنبال می شود.

  1. 1932

خلاصه صفحات 2: نمی توان در طول یک سرود ملی ایستاد.[4]

  1. 1960

طبق عرف ، شخص نشان می دهد که او صرفاً با ایستادن ، با احساسات این آهنگ همدلی می کند. این واقعیت با مشخص شدن برخی از افسران متفقین مشخص شد که مدتی پس از جنگ جهانی دوم از ایستادن در سرود ملی آلمان امتناع ورزیدند. از آنجا که مسیحی با احساسات هیچ یک از سرودهای ملی این دنیای قدیمی دلسوز نیست ، ممکن است به دیگران این احساس را ندهد که هنگام پخش یا سرود خواندن ، اوج می گیرد. او دیگر نمی تواند با وجدان این اقدام ویژه را در قبال سرود ملی کشور محل اقامت خود انجام دهد ، زیرا سه عبری می توانستند اقدام ویژه ای را که شاه نبوادادنصر از آنها خواسته بود به سمت تصویر بکشند. 3: 1-23 " [5]

  1. 1974

وی گفت: "با توجه به سرود ملی ، گاه انتظار می رود افراد گروهی بایستند و آواز بخوانند. بنابراین ، این وضعیت با آنچه که فقط در مورد پرچم ملی ذکر شد قابل مقایسه است. با این حال ، بیشتر اوقات انتظار می رود مخاطب صرفاً در هنگام نواختن سرود یا در حالی که توسط یک نفر آواز خوانده می شود (یک نوازنده) اما نه توسط همه. در این حالت ، موضع فرد به معنای تأیید کلمات و احساسات بیان شده در آهنگ است. " [6]

  1. 2002

"وقتی سرودهای ملی پخش می شوند ، معمولاً تمام کارهایی که یک شخص باید انجام دهد تا نشان دهد که در احساسات این آهنگ به اشتراک می گذارد ایستادن است. در چنین مواردی ، جوانان شاهد به صورت نشسته باقی می مانند. اما اگر جوانان ما هنگام پخش سرود ملی ایستاده اند ، دیگر نیازی به اقدام ویژه نشستن ندارند. به نظر نمی رسد که آنها به طور خاص برای سرود ایستاده بودند. از طرف دیگر ، اگر انتظار می رود گروهی بایستند و آواز بخوانند ، ممکن است جوانان ما قیام کنند و از احترام ایستادگی کنند. اما آنها نشان می دهند که احساسات ترانه را با خودداری از آواز خواندن به اشتراک نمی گذارند. "[7]

آیا اختلافات را مشاهده کردید؟ آیا می دانید اگر در یک وضعیت مشابه باید چه کاری انجام دهید؟ نه؟ مشکل این است که بیانیه های پیچیده ای ارائه شده است ، که توسط برادران به عنوان یک قاعده رفتار می شوند ، اما از آنجا که هر شرایطی را پوشش نمی دهد ، می تواند فرد را در موقعیتی قرار دهد که نداند چه کاری باید انجام دهد. اگر به کسی مدام گفته شود كه چه كاری باید انجام دهد ، و بدون سؤال از آن پیروی می كنند ، پس قادر به پیشرفت وجدان خود نیستند.

همچنین برخی از محلهایی که این قاعده براساس آن پایه گذاری شده است ، مشکلاتی نیز وجود دارد. به عنوان مثال در نقل قول 1960 ، آیا مأمورین متفقین که سالها پس از جنگ جهانی دوم از ایستادن در سرود ملی آلمان امتناع ورزیدند ، این اقدام را انجام دادند ، زیرا آنها با احساسات آن دلسوز نبودند ، یا به این دلیل بود که آنها هیچ احترام به آلمان؟ این می تواند به دلیل قساوت هایی بوده است که آنها شاهد بوده اند یا در مورد شخصی که ناشی از جنگ مانند آشویتس بوده اند آگاهی داشته اند؟

در مورد مثال ساخته شده زیر تأمل کنید. چرا هنگام پخش سرود ملی آرژانتین ، با وضعیت یک تبعه آمریکایی در کشوری دیگر ، آرژانتین برخورد نمی شود؟ آیا یک آرژانتینی انتظار دارد که یک غیر آرژانتینی سرود ملی خود را بخواند؟ این نوع سناریو به طور معمول می تواند در یک فینال رویداد مهم ورزشی مانند فوتبال یا المپیک یا سایر مسابقات دو و میدانی رخ دهد. غالباً دو یا چند سرود ملی پخش می شود ، همه برای ایستادن احترام تشویق می شوند تا ایستادگی کنند ، اما انتظار می رود که فقط ملی پوشان کشور سرود اجرا شده آواز بخوانند. به طور کلی ، معمولاً کشورها انتظار دارند اتباع خارجی با ایستادن به سرود ملی خود احترام بگذارند ، اما انتظار ندارند آنها بخوانند. با استفاده از این اصل ، اگر خود را "ملیت" پادشاهی مسیح بدانیم ، به سرودهای سایر کشورها احترام می گذاریم ، اما پشتیبانی نمی کنیم.

همانند سایر مواردی که شاهدان مورد آزار و شکنجه قرار گرفته اند ، آیا این امر این است که بر اساس وجدان خود به اصول کتاب مقدس پایبند باشید یا بخاطر پایبندی به قوانین سازمان؟ همانطور که می بینیم ، این قوانین در طول سال ها تغییر کرده و به خاطر سپردن و همه شرایط را پیچیده نمی کند. بعید است که در نتیجه بسیاری از آنها بی دلیل رنج برده باشند.

بنابراین وقتی بند 17 می گوید: "پیروزی دشمنان خدا کوتاه مدت بود. " آیا آنها واقعاً دشمنان خدا بودند یا صرفاً مردم عصبانی از بی احترامی به پرچم و سرود ملی ارزشمند خویش عصبانی بودند.

بند 22 می گوید چرا مردم یهوه اینقدر پیروزی حقوقی برجسته کسب کرده اند؟ ...با این حال ، در کشور پس از کشور و دادگاه پس از دادگاه ، قضات متفکر ما را از هجوم مخالفان سرسخت محافظت می کنند و در جریان روند قانونی قانون اساسی را به پیش می برند. بدون شک ، مسیح از تلاشهای ما برای دستیابی به آن پیروزیها حمایت کرده است. (مکاشفه 6 را بخوانید: 2.) "  س aboutال پیروزی ها در جمله بعدی پاسخ داده می شود. به خاطر قضات منصف بله ، علی رغم این که از نظر برادران "انسانهای دنیایی" هستند ، آنها هنوز هم وجود دارند. بنابراین ، چگونه سازمان می تواند بدون هیچ گونه پشتیبان پرش کند ، تا این پیروزی ها را به عیسی نسبت دهد ، و مکاشفه 6: 2 را به عنوان اثبات ارائه دهد؟ اگر قضات منصفانه رفتار می کردند ، پس کمک به عیسی در این مورد لازم نبود. بعلاوه اگر بره ، مسیح عیسی ، مهر باز کننده است ، چرا یوحنا او را به عنوان یکی از اسبهای سفید شناسایی نمی کند؟ ممکن است باشد یا نباشد.

_______________________________________________

[1] Insight Book Volume 1 page 236 para 1 ، در میان دیگران.

[2] Daniel 1 نشان می دهد دانیل در 3 به بابل منتقل شدrd سال یهوایاکیم. Jehoiakim سال 11 حکومت کرد. از این رو تا زمانی که Ezekiel فصل 14 را نوشت ، دانیل [11-3 = 8 + 6 = 14] بود به علاوه می گویند حداقل 6 سال از والدینش گرفته شده است: 14 + 6 = 20.

[3] به طور کلی تاریخ مورد قبول مورخان قرار گرفته است. همچنین با سابقه کتاب مقدس سازگار است. برای اطلاعات بیشتر ، به مقالاتی که قبلاً منتشر شده در این سایت درمورد سابقه کتاب مقدس در مورد قدمت سقوط بیت المقدس به نبوکادنصر مراجعه کنید.

[4] برج مراقبت 1932 15/1 صفحه 20 و 21

[5] صفحه بازدید کنندگان 1960 15 / 2 127

[6] صفحه بازدید کنندگان 1974 15 / 1 62

[7] بروشور مدارس sj p15. همچنین Watchtower 2002 15 / 9 p24 تقریباً یک کلمه یکسان است به جز جایگزینی "جوانان" با "گروه" و "آنها".

تادوا

مقالات تادوا.
    3
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x