[از ws 12 / 18 ص. 24 - فوریه 25 - مارس 3]

"شما مسیر زندگی را برای من مشخص می کنید." - مزمور 16: 11

در ادامه مقاله هفته گذشته ، هدف از این مقاله این هفته ، ترغیب جوانان در میان شاهدان یهوه است که دنبال کردن زندگی در دستیابی به اهداف سازمانی ، معنادار است.

پاراگرافهای 1 با روایت یک دانش آموز دبیرستانی به نام تونی که با مدرسه تلاش می کرد باز شد و هیچ هدفی نداشت تا اینکه با شاهدان یهوه روبرو شد. در بند 2 آشکار می شود که هدف از این حساب ایجاد این تصور است که تونی با همکاری با شاهدان یهوه و بعداً تبدیل شدن به یک پیشگام و خدمتگزار معمولی ، هدف و شادی را در زندگی یافت.

"اوبی یهوه ، و تو موفق خواهید شد"

"تجربه تونی به ما یادآور علاقه عمیق خداوند به جوانان شما در بین ما است. او می خواهد شما از یک زندگی واقعاً موفق و رضایت بخش لذت ببرید"

بند 3 ارتباط ناگهانی بین تجربه تونی و علاقه عمیق خداوند به جوانان ایجاد می کند. مقاله حتی سعی در توضیح چنین ارتباطی ندارد. چرا تجربه تونی دقیقاً ما را به یاد خداوند از جوانان می اندازد؟ آیا واقعاً می توان گفت که تونی واقعاً در زندگی موفق بوده است؟

بگذارید "موفقیت" تونی را طبق گفته سازمان تجزیه کنیم:

اولاً ، تونی پس از مطالعه کتاب مقدس با شاهدان یهوه ، مدرسه را با نمرات عالی به اتمام رساند. ثانیا ، تونی یک پیشگام معمولی است. سرانجام ، تونی یک خدمتگذار وزیر است. آیا همه این موارد باعث می شود که تونی از نظر یهوه یا در کل زندگی موفق باشد؟

این به نحوه تعریف موفقیت بستگی دارد. کتاب مقدس تعریفی از موفقیت به ما ارائه نمی دهد. کافی است بگویم که افراد ممکن است در یک جنبه از زندگی موفق باشند و در جنبه دیگر کاملاً شکست بخورند. به عنوان مثال ، شما می توانید با تأمین نیازهای ساعتی خود و گزارش مطالعات کتاب مقدس مطابق با دستورالعمل های سازمان ، یک پیشگام منظم و بسیار موفق باشید ، اما در پرورش برخی از خصوصیات مسیحی مانند مهربانی و نرمش موفقیت بسیار کمی دارید.

برای اینکه واقعاً در هر چیزی معنوی و غیرمذهبی موفق باشیم ، باید کلمات موجود در کلشینیان 3: 23 ،

"هر کاری که می کنید انجام دهید ، در مورد آن همه کار را انجام دهید ، برای خداوند و نه برای مردان "

در اصل بالا دو اصل آورده شده است:

  • هنگامی که هر کاری انجام می دهید ، تمام کار خود را انجام دهید - خود را کاملاً به کار بگیرید.
  • تمرکز هنگام انجام هر کاری باید بیشتر در رابطه با ما با خداوند باشد نه تلاش برای خوشحال کردن مردان.

بند 4 مجدداً قصد دارد خواننده را متقاعد كند كه توصيف خدايي هميشه با اشاره به زمان ورود بني اسرائيل به كنعان ، معنا ندارد.

"وقتی بنی اسرائیلی ها به سرزمین موعود نزدیک شدند ، خداوند به آنها دستور نداد كه مهارت های جنگی خود را تیز كنند یا برای جنگ آموزش دهند. (اولین 28: 1 ، 2در عوض ، او به آنها گفت كه آنها باید از دستورات او پیروی كنند و به او اعتماد كنند"

آنچه در این بند قابل گسترش نیست این واقعیت است که وعده های خداوند به بنی اسرائیل هرگز نتوانسته است. آنها هنگام خروج از مصر و در بیابان ، شاهد صرفه جویی در قدرت او بوده اند ، بنابراین هیچ دلیلی برای تردید در مورد آنچه خداوند دستور داده است شک ندارند. آیا می توانیم صادقانه در مورد توصیه ها و وعده های هیئت مدیره بگوییم؟ به تعداد دفعاتی که اشتباه کرده اند فکر کنید که چه موقع پایان خواهد رسید. در مورد دکترین و تعبیر مداوم در حال تغییر نبوت ها چطور؟

روح و روان خود را راضی کنید

بند 7 تعریف هیئت مدیره از یک شخص معنوی را در اختیار ما قرار می دهد.

"یک فرد روحانی به خدا ایمان دارد و ذهن را در مورد مسائل دارد. او برای هدایت به خدا نگاه می کند و مصمم است که از او پیروی کند. [جسورانه ما]"

در تعریف برای انسان معنوی هیچ الزامی وجود ندارد كه بدون تردید از دیدگاه مردانی كه ادعای انتصاب خدا را دارند ، پیروی كنند. بنابراین سؤال این است که چرا هیئت مدیره انتظار دارد اعضای آن حتی از مواردی که خداوند در کلام خود دستورالعمل ارائه نکرده است ، از آنها پیروی کند؟

پاراگراف 8 توصیه های بسیار خوبی را به ما ارائه می دهد:

"چگونه می توانید با ایمان رشد کنید؟ شما باید با او وقت بگذارید ، همانطور که اتفاق می افتد ، با خواندن کلمه او ، مشاهده خلقت او ، و فکر کردن در مورد خصوصیات او ، از جمله عشق او به شما. "

وقتی به آنچه در كلام خداوند می خوانیم تأمل می كنیم و در مورد خلقت او و آنچه در مورد خصوصیات او می گوید تأمل می كنیم ، ایمان ما قوی تر می شود.

دوستان واقعی ایجاد کنید

"من با همه کسانی که از شما می ترسم و از کسانی که دستورات شما را نگه می دارند دوست هستم." - مزامیر 119: 63

پاراگرافهای 11 - 13 در رابطه با دوستان خود نکات خوبی را در اختیار خواننده قرار می دهد. با استفاده از نمونه های دیوید و جاناتان ، این بندها جوانان را ترغیب می کند تا دوستی با افراد در سنین مختلف برقرار کنند. با ارتباط با افراد مسن تر ، جوانان ممکن است از ایمان و تجربهای آزمایش شده از این افراد بزرگتر بهره مند شوند.

مطمئناً دوست داریم با افرادی که دستورات خداوند را حفظ می کنند ، همانطور که در سخنان داوود در مزامیر 119: 63 آمده است ، دوست شویم. به طور طبیعی ، این ممکن است شامل کسانی شود که ممکن است شاهدان یهوه نباشند ، اما مطابق آنچه در کتاب مقدس آمده است ، مطابق معیارهای خداوند هستند ، همانطور که لزوماً به معنای همه شاهدان یهوه نیست ، به این معناست که به نسبت قابل توجهی فقط به معیارهای خداوند عمل می کنند.

اهداف برجسته

پاراگرافهای 14 و 15 به اهداف ارزشمندی که شاهدان یهوه باید دنبال کنند ، متمرکز شده اند.

این اهداف چیست؟

  • بیشتر از خواندن کتاب مقدس من خارج می شوم
  • در وزارتخانه بیشتر صحبت می شود
  • رسیدن به فداکاری و تعمید
  • خدمتگزار شدن
  • بهبود به عنوان معلم
  • شروع یک مطالعه کتاب مقدس
  • خدمت به عنوان یک پیشکسوت کمکی یا معمولی
  • خدمت در بتل
  • یادگیری یک زبان دیگر
  • خدمت در جایی که نیاز بیشتر است
  • کمک به ساخت و ساز تالار پادشاهی یا رفع بلایا

کدام یک از این اهداف کتاب مقدس است و اهداف سازمانی فقط کدام ها هستند؟

  • خارج شدن از خواندن کتاب مقدس من (کتاب مقدس)
  • مکالمه بیشتر در وزارتخانه (سازمانی)
  • رسیدن به فداکاری و غسل تعمید (سازمانی - زیرا تعمید به عنوان یک شاهدان یهوه است ، نه به عنوان یک مسیحی)
  • تبدیل شدن به یک خدمتگذار وزرا (سازمانی - همانطور که باید با هیئت مدیره و نمایندگان آن بیعت کنید)
  • بهبود به عنوان معلم (کتاب مقدس)
  • شروع مطالعه کتاب مقدس (سازمانی - زیرا ما به تدریس دکترین JW توصیه می شویم)
  • خدمت به عنوان یک پیشکسوت کمکی یا معمولی (سازمانی)
  • خدمت در بتل (سازمانی - Bethels در اوایل مسیحی وجود نداشت!)
  • یادگیری یک زبان دیگر (سازمانی)
  • خدمت به جایی که نیاز بیشتر باشد (سازمانی - این نیاز توسط سازمان تعیین می شود ، نه لزوماً در جایی که کلام خدا موعظه نشده است ، به ویژه برای غیر مسیحیان)
  • کمک به ساخت و ساز تالار پادشاهی یا نجات از بلایای طبیعی (سازمانی (KH)) ، کتاب مقدس - امداد رسانی در برابر بلایای طبیعی ، نه فقط به عنوان شاهد).

توجه داشته باشید که بیشتر اهداف فوق براساس اهداف سازمانی است و از کتاب مقدس پشتیبانی نمی شود. وقتی انرژی خود را به اینها اختصاص می دهیم ، آیا تمام وقت خود را وقف خدا می کنیم یا به هیئت حاکمه؟

 آزادي خداي خود را تحقيق كنيد

بند 19: "عیسی به پیروان خود گفت: "اگر در کلام من بمانید ، واقعاً شاگردان من هستید و حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد." (جان 8: 31 ، 32) این آزادی شامل آزادی از دروغ است. دین ، ​​جهل و خرافات. "- چه فکر جالب است.

پاراگراف سپس می گوید ،

"آن آزادی را حتی با "باقی ماندن در کلام مسیح" یا آموزه های آن بچشید. به این ترتیب ، نه تنها با یادگیری در مورد آن بلکه با زنده ماندن آن ، به "حقیقت پی می برید""

در صورتی که فقط بدنه فرمانداری به شاهدان یهوه اجازه می داد که این کلمات را کاملاً در زندگی خود تجربه کنند. درعوض ، هیئت رهبری غالباً به برخی از آزادیهای شخصی که مسیح در اختیار پیروان خود قرار می دهد ، تجاوز می کنند.

هیئت حاکمه با مسیحیان قرن اول که نوشتند ، چقدر متفاوت است:

"برای روح القدس و خود ما طرفدار این بوده ایم که اضافه اینها هیچ فشار دیگری به شما وارد نکند چیزهای لازم [جسورانه ما]: خودداری از چیزهایی که برای بتها قربانی می شوند ، از خون ، از آنچه خفه می شود و از بی اخلاقی جنسی خودداری می کند. اگر خودتان را با دقت از این موارد دور نگه دارید ، شما موفق خواهید شد [جسورانه ما] سلامتی برای شما! " اقدامات 15: 28,29

5
0
لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x