بیداری من بعد از 30 سال فریب ، قسمت 3: دستیابی به آزادی برای خودم و همسر من

مقدمه: همسر فلیکس برای خود کشف می کند که بزرگان آن "چوپان های دوست داشتنی" نیستند که آنها و سازمان آنها را اعلام می کنند. او خود را درگیر یک پرونده سو abuse استفاده جنسی می داند که در آن مجرم علی رغم اتهام به عنوان یک خادم وزیر منصوب می شود و مشخص می شود که وی بیشتر از دختران جوان سو ab استفاده کرده است.

جماعت "دستور پیشگیرانه" را از طریق پیام کوتاه دریافت می کند تا کمی قبل از کنگره منطقه ای "عشق هرگز شکست نمی خورد" از فلیکس و همسرش دور بماند. همه این شرایط منجر به درگیری می شود که دفتر شعبه شاهدان یهوه با فرض قدرت خود آن را نادیده می گیرند ، اما این برای فلیکس و همسرش برای دستیابی به آزادی وجدان مفید است.