بیداری من بعد از 30 سال فریب ، قسمت 3: دستیابی به آزادی برای خودم و همسر من

[ترجمه شده از اسپانیایی Vivi]

توسط فلیکس از آمریکای جنوبی. (برای جلوگیری از تلافی جویی ، نامها تغییر می کنند)

معرفی: همسر فلیکس برای خود کشف می کند که بزرگان "چوپانانی دوست داشتنی" نیستند که آنها و سازمان آنها را اعلام می کنند. او خود را درگیر یک پرونده سو abuse استفاده جنسی می داند که در آن مجرم علی رغم اتهام به عنوان یک خادم وزیر منصوب می شود و مشخص می شود که وی بیشتر از دختران جوان سو ab استفاده کرده است.

جماعت "دستور پیشگیرانه" را از طریق پیام کوتاه دریافت می کند تا کمی قبل از کنگره منطقه ای "عشق هرگز شکست نمی خورد" از فلیکس و همسرش دور بماند. همه این شرایط منجر به درگیری می شود که دفتر شعبه شاهدان یهوه با فرض قدرت خود آن را نادیده می گیرند ، اما این برای فلیکس و همسرش برای دستیابی به آزادی وجدان مفید است.

همانطور که قبلاً اشاره کردم ، بیدار شدن همسرم سریعتر از من بود و من فکر می کنم چیزی که به این کمک کرد موقعیتی بود که شخصاً تجربه کرده است.

همسرم با خواهر جوانی كه اخیراً در آن تعمید یافته بود ، مطالعه كتاب مقدس داشت. این خواهر یک سال قبل به همسر من گفت كه عمویش وقتی كه هنوز تعمید نیافته بود از او سوءاستفاده جنسی كرده است. من توضیح خواهم داد كه وقتی همسرم از اوضاع مطلع شد ، این مرد قبلاً تعمید یافت و توسط بزرگان در جماعت دیگری برای قرار ملاقات مورد بررسی قرار گرفت. همسرم می دانست که در این نوع موارد ، متجاوز متهم نمی تواند مسئولیت هر جماعتی را به عهده بگیرد. به دلیل جدی بودن موضوع ، همسرم به مطالعه او توصیه كرد كه این موضوعی است كه بزرگان جماعت باید از آن آگاه بودند.

بنابراین همسرم به همراه یک خواهر که آن روز او را در مطالعه همراهی می کرد (خواهر "ایکس") و دانشجو رفتند تا وضعیت را به بزرگان جماعتی که ما در آنها شرکت می کردیم بگوییم. بزرگان به آنها گفتند که آرامش خود را حفظ کنند ، و آنها می خواهند با فوریت لازم به این موضوع بپردازند. دو ماه گذشت و همسرم و دانشجو رفتند تا از بزرگان بپرسند كه چه نتایجی را به دست آورده اند ، زیرا آنها از چیزی كه گفته شده بود مطلع نشده بودند. بزرگان به آنها گفتند كه آنها مشكل را به جماعتي كه آزار دهنده در آن شركت كرده بود گزارش دادند و بسيار زود با خواهران تماس گرفته تا به آنها اطلاع دهند كه جماعتي كه آزارگر به آن تعلق داشت چگونه موضوع را حل كرد.

شش ماه گذشت و از آنجا که بزرگان چیزی به آنها نگفتند ، همسرم رفت تا موضوع را جویا شود. پاسخ جدید اکنون بزرگان این بود که موضوع قبلاً مورد رسیدگی قرار گرفته بود و این مسئولیت به عهده بزرگان جماعتی بود که ادعای سو ab استفاده کننده در آن حضور داشت. به زودی فهمیدیم که وی نه تنها از این خواهر جوان سو ab استفاده کرده است ، بلکه از سه خردسال دیگر نیز بدرفتاری کرده است. و اینکه در آخرین بازدید ناظر مدار ، وی به عنوان یک خادم وزیر منصوب شده بود.

دو حالت ممکن وجود دارد: یا بزرگان کاری انجام نداده اند یا آنچه آنها انجام داده اند "پوشاندن" برای سو the استفاده کننده بوده است. این همان چیزی را که مدتها به او می گفتم برای همسرم تأیید کرد و به همین دلیل او به من گفت: "ما نمی توانیم در سازمانی باشیم که دین واقعی نیست" ، همانطور که قبلاً گفتم. من و همسرم که از همه این حقایق آگاه بودم و این تجربیات را پشت سر گذاشته ایم ، برای اینکه تبلیغ کنیم چرا که می دانیم اکثر چیزهایی که قرار بود درباره آنها صحبت کنیم دروغ است ، بیرون می رویم ، برای ما سنگینی وجدان شد که تحمل آن غیرممکن است.

پس از مدتی ، سرانجام خواستگاران من از خانه منتظر یک دیدار طولانی مدت بودند و آنها موافقت کردند که به من اجازه دهند مدارکی را که براساس آنها ادعا می کردیم شاهدان یهوه دین واقعی نیستند به آنها نشان دهم. من توانستم تمام كتابها و مجلاتي را كه داشتم ، هر پيشگويي ، هر گزاره پيامبري خدا بودن و آنچه كه كتاب مقدس درباره پيامبران دروغين گفته است ، به آنها نشان دهم. همه چيز. به نظر می رسید پدر شوهر من بیشترین تأثیر را می گذارد ، یا حداقل آن چیزی بود که در آن زمان به نظر می رسید. در حالی که مادرشوهر من اصلاً نمی فهمید من چه چیزی را به آنها نشان می دهم.

بعد از چند روز عدم دریافت سؤال یا توبیخ در رابطه با این موضوع ، همسرم تصمیم گرفت از والدین خود سؤال كند كه آیا اینها فرصت دارند آنچه را كه ما با آنها بحث كرده ایم تحقیق كنند یا اینكه آنها درباره چیزهایی كه با آنها نشان داده بودیم فكر می كنند.

پاسخ آنها این بود: «شاهدان یهوه انسان بودن را متوقف نمی کنند. همه ما ناقص هستیم و می توانیم اشتباه کنیم. و مسح نیز می تواند اشتباه کند. "

آنها علیرغم دیدن شواهد ، آنها نتوانستند واقعیت را بپذیرند ، زیرا آنها نمی خواستند آن را ببینند.

در آن روزها ، همسرم همچنین با برادرش که بزرگتر است در مورد پیشگویی های دروغینی که توسط شاهدان یهوه در طول تاریخ اعلام شده صحبت کرد. او از او خواست توضیح دهد كه چگونه پیشگویی فرض شده "هفت بار" دانیل به 1914 رسیده است. اما او فقط می دانست كه چگونه آنچه را استدلال کتاب گفت ، و او فقط این کار را کرد زیرا کتاب را در دست داشت. علی رغم اینکه چقدر تلاش کرد تا او را به تأمل وادارد ، برادر همسرم قاطع و بی دلیل بود. زمان برگزاری کنوانسیون بین المللی فرا رسید ، "عشق هرگز شکست نمی خورد". یک ماه قبل ، خواهرم به من گفت که شوهرش که بزرگتر است ، در یک جلسه قبل از کنگره با یکی از بزرگان جماعت من ملاقات کرد. برادر همسرم (شوهر خواهرم) از او س askedال کرد که من و همسرم چگونه در اجتماع کار می کنیم و بزرگتر پاسخ داد که "ما اصلاً حال خوبی نداشتیم ، در جلسات شرکت نمی کردیم و آنها مجبور شد یک موضوع بسیار ظریف را با ما در میان بگذارد زیرا برادر همسرم با بزرگان جماعت من تماس گرفت و به آنها اطلاع داد که در بسیاری از آموزه ها شک داریم و گفتیم که شاهدان یهوه پیامبران دروغین هستند. و آنها لطفا به ما کمک کنند. "

"برای کمک به ما"!؟

برادر همسرم که بزرگتر بود ، می دانست عواقب کاری را که با انداختن ما زیر اتوبوس به عنوان شک بر عهده داشت ، انجام داد. او می دانست که بزرگان هرگز به ما کمک نخواهند کرد ، حتی پس از آنچه در گفتگو با آنها برایشان توضیح دادم ، کمتر. با این کار ما توانستیم سخنان پروردگار عیسی را در متی 10:36 در مورد "دشمنان هر کس دشمنان خانه خودشان" تأیید کنیم.

با فهمیدن این خیانت ، همسرم از نظر روحی و جسمی بسیار بیمار شد. به حدی که یک خواهر جماعت (خواهر "ایکس" ، همان خواهری که با او برای مطالعه با بزرگترها در مورد آزار جنسی با مطالعه کتاب مقدس خود با او رفته بود) از آنچه که برای او اتفاق افتاده بود ، از آنجا که می دید او را خوب نیست اما ، همسرم نمی توانست به او بگوید چه اتفاقی افتاده است ، زیرا آنها او را مرتد می نامند. در عوض ، او تصمیم گرفت به او بگوید که این بیماری بیمار است زیرا با مطالعه کتاب مقدس هیچ کاری برای حل مشکل سو abuse استفاده جنسی انجام نشده است. علاوه بر این ، وی توضیح داد که همچنین شنیده است که در بسیاری از موارد مشابه در جلسات دیگر نیز همین اتفاق افتاده است و معمولاً بزرگترها مجازات متجاوز را بدون مجازات می دانند. (او همه اینها را گفت زیرا فکر می کرد خواهر یازدهم با دانستن اینکه چه اتفاقی افتاده است و همچنین تجربه شخصی خود برای درک ، این مسئله را درک خواهد کرد و بنابراین تردیدی در مورد سیاست های سازمان ایجاد خواهد شد). همسرم گفت که همه اینها باعث شد او متعجب شود که آیا این سازمان واقعی است زیرا او دیگر نمی تواند چنین اقداماتی را توجیه کند.

با این حال ، این بار خواهر "ایکس" اهمیت اوضاع را ندید و به همسرم گفت که همه چیز را در دستان یهوه بگذارد. که او با بسیاری از موارد مانند انصراف از تحصیل موافق نیست - بنابراین با برخی از افرادی که از دانشگاه خارج شده بودند صحبت کرد. که او فیلم های جامعه را دوست ندارد - که آنها حتی او را منزجر می کنند. اما اینکه او مکان دیگری را نمی شناسد که در آن عشق بین برادران مانند سازمان نشان داده شود.

این گفتگو دو هفته قبل از کنگره ، دوشنبه رخ داد. تا روز چهارشنبه ، خواهر "ایکس" برای همسرم پیام متنی نوشت که اگر در این سازمان شک و تردیدی داشته باشد ، دیگر نمی تواند او را دوست بداند و او را از WhatsApp مسدود کرد. تا روز شنبه همسرم فهمید که اکثریت برادران در جماعت او را از حضور در شبکه های اجتماعی جلوگیری کرده اند. من شبکه های اجتماعی خود را بررسی کردم و همچنین مشاهده کردم که اکثر برادران بدون حتی گفتن چند کلمه من را مسدود کرده اند. ناگهان یکی از دوستان غیرفعال همسرم که مانع ازدواج وی نشده بود به او گفت که دستورالعملی در میان برادران در جریان است که مستقیماً از بزرگان آمده است و در آن آنها به برادران جماعت دستور می دهند از هر نوع تماس با ما خودداری کنند زیرا مرتد داشتیم افکار ، و اینکه آنها قبلاً با این موضوع سر و کار داشتند و بعد از کنوانسیون ، آنها قرار بود در اولین جلسه درباره ما اخباری داشته باشند و پیام را به همه کسانی که می شناختند منتقل کنند. علاوه بر این ، همین خواهر غیرفعال پیامی از خواهر "ایکس" دریافت کرد که به او گفت همسرم سعی دارد او را متقاعد کند که سازمان فاجعه است. که او حتی سعی کرده بود فیلمهای مرتد خود را در اینترنت نشان دهد. برای من مشهود است که این خواهر "ایکس" با بزرگان در مورد مکالمه ای که با همسرم داشته است صحبت کرده و همچنین هیچ مشکلی در اغراق چیزها ندارد.

نکته جالب اینجاست که بزرگان با گوش نکردن به طرف مقابل رویه های تعیین شده توسط خود هیئت دولت را نقض می کردند. بدون اینکه از ما سؤال شود که آیا این موارد صحیح است ، بدون تشکیل کمیته قضایی برای ما ، بزرگان قبلاً با ارسال آن پیامک به همه برادران بدون اینکه حتی یک اعلامیه رسمی به جماعت ارائه دهند ، به صورت مجازی و ادبی از ما دور شدند. بزرگان با کنجکاوی نسبت به همسرم و من نسبت به هیئت حاکم رفتارهای مرتدتر و عصیانگرانه داشتند. و از همه مهمتر ، چوپانان فرضی که ظاهراً توسط روح القدس منصوب شده اند ، از دستور مستقیم چوپان عالی در متی 5:23 ، 24 سرپیچی کردند.

نه تنها برادران جماعت ما را از شبکه های اجتماعی خود منع کردند بلکه با همه جماعت های اطراف و حتی برخی از افراد دورتر نیز همین اتفاق افتاد. همه آنها ما را مسدود کردند و این کار را کردند حتی بدون اینکه سوالی بپرسند. این یک سطل آب سرد برای همسرم بود که گریه می کرد مثل اینکه هرگز در ده سال ازدواج من گریه او را ندیده بودم. آنقدر به او ضربه زد که با حملات هراس و بی خوابی توقیف شد. او از ترس از ملاقات با کسی نمی خواست بیرون برود و این که آنها با او صحبت نخواهند کرد و صورت خود را دور می کنند. کوچکترین پسر من ، مانند گذشته ، شروع به خیس کردن تختخواب کرد و بزرگترین ، که 6 ساله بود ، در مورد همه چیز گریه کرد. بدیهی است ، دیدن مادرشان در چنین شرایط بدی نیز بر آنها تأثیر گذاشته است. ما برای مقابله با این وضعیت مجبور شدیم برای کمک به روانشناسی حرفه ای به دنبال آن باشیم.

همسرم تصمیم گرفت به یکی از بزرگان متن بدهد و از او پرسید که چرا این پیام را برای همه برادران ارسال کردند. بزرگتر به او گفت که هیچ پیامی توسط آنها به برادران ارسال نشده است. بنابراین همسرم پیام این خواهر را برای او ارسال کرد ، جایی که او به همسر من گفت نه تنها اینکه بزرگان آن دستورالعمل را داده اند ، بلکه آنچه را که قرار بود همسرم گفته است را نیز گفت. در آن زمان ، ما پیامهای بسیاری داشتیم كه چندین برادر مختلف به ما گفتند كه كسانی كه به این بخشنامه داده اند كه دیگر با ما معامله نكنند ، از بزرگان به صورت كلامی یا از طریق پیام متنی آمده اند ، اما هرگز با یك اعلام رسمی به جماعت. علاوه بر این ، برخی از برادران و خواهران ما پیام های صوتی برای ما ارسال می کردند که می گویند با بزرگان صحبت می کنند و بزرگان این بخشنامه را تأیید می کنند و این دستور پیشگیری صادر شده است.

پیشگیری؟

آیا گله خدا را چوپان کنید کتاب اکنون حاوی "نور جدید" از طرف هیئت حاکمه در مورد انجام این نوع اقدامات پیشگیرانه است؟ ما به لطف این دوست غیرفعال همسرم که هرگز مانع او نشده است ، به همه این اطلاعات دسترسی پیدا کردیم. با این حال ، بزرگ تکرار کرد که هیچ چیزی از آن پیام ها نمی داند. همسرم سپس به او گفت که جلوی این خواهر "X" را که در حال پخش پیام بود و در عین حال بدنام کردن ما بود ، بگیرد. و بزرگتر به او گفت که قبل از صحبت با این خواهر "X" ، بزرگترها باید ابتدا با ما صحبت کنند.

من و همسرم سپس فهمیدیم که اگر بزرگان نمی خواهند اوضاع را متوقف کنند ، به این دلیل بود که تصمیم قبلا گرفته شده بود. تنها چیزی که باقی مانده بود رسمیت بخشیدن به آن بود ، و آنها از قبل کل چارچوب را داشتند که برای رد همکاری از ما استفاده می کردند: شهادت این خواهر "X" ، شهادت برادر همسر من و من در آن جلسه با بزرگان. و وقتی آنها این دستور را دادند که "ما را به شیوه ای پیشگیرانه رد کنند" ، این کار را کردند زیرا دیگر نمی توانستند عقب نشینی کنند و بزرگان از ما خواستند که در اولین جلسه پس از کنوانسیون با آنها ملاقات کنیم.

هنگام تحقیق در اینترنت ، ما از پرونده های بسیاری از شاهدان دیگر مطلع شدیم که به ناحق از همکاری خارج شده اند. ما می دانستیم که تنها نتیجه شرایط ما این است که از شرکت خارج می شویم. ارزیابی ما این بود که نتیجه دیگری نمی تواند باشد. من شخصاً مدتها پیش آماده شده بودم که با این وضعیت روبرو شوم و کتاب بزرگتر را بخوانم ، گله خدا را چوپان کنید. گفته شد که اگر در جلسه کمیته قضایی متهم گفت که قصد شکایت از آنها را دارد ، این روند متوقف شد. و این همان کاری است که ما انجام دادیم. ما به دنبال مشاوره حقوقی بودیم و یک نامه سندی را به شعبه و دیگری را به بزرگان جماعت ارسال کردیم (برای ترجمه نامه به انتهای مقاله مراجعه کنید.) با تأکید بر اینکه تصمیم گرفتیم نامه ها را ارسال نکنیم زیرا به عضویت در سازمان اهمیت نمی دهیم ، اما فقط به همین دلیل خویشاوندان ما می توانند بدون مشکل با ما صحبت کنند. نامه ها روز دوشنبه ، درست پس از کنوانسیون بین المللی وارد شدند. ما سه روز فرصت داشتیم که تصمیم بگیریم در این جلسه شرکت کنیم یا خیر. ما تصمیم گرفتیم در جلسه شرکت کنیم تا ببینیم برادران یا بزرگان به ما چه می گویند ، اما هرگز قرار نبود که موافقت کنیم بدون تضمین هایی که در نامه خواسته ایم با آنها صحبت کنیم. به موقع رسیدیم. هیچ برادر یا خواهری جرأت نکرد که به صورت ما نگاه کند. وقتی وارد شدیم ، دو بزرگتر بودند که وقتی ما را دیدند ، صورتشان تغییر شکل داد و گویی می گفتند: "این دو اینجا چه کار می کنند!" و از آنجایی که آنها نمی دانستند چه باید بگویند ، یا چیزی برای گفتن به ما ندارند ، در واقع ، آنها مطلقا چیزی به ما نمی گفتند.

پرتنش ترین جلسه زندگی من بود. ما منتظر بودیم که یک بزرگتر با ما صحبت کند و گفتگو کند ، اما این اتفاق نیفتاد. حتی وقتی در پایان جلسه خارج شدیم ، هر پنج بزرگتر در اتاق B حبس شدند ، گویا پنهان شده اند. با شرکت در جلسه به آنها فرصت گفت و گو را دادیم ، بنابراین ما این کار را انجام دادیم. پس از آن ، ما در جلسات شرکت نکرده ایم و از بزرگان نیز پیامی دریافت نکرده ایم.

یک ماه بعد ، ما جواب نامه ای را که برای شعبه ارسال کردیم دریافت کردیم و اساساً به ما گفته شد که آنها هرگونه درخواستی از ما را رد کردند و اگر می خواستند می توانستند از ما بیزار شوند ، همه همین. هیچ پاسخی به نامه ای که برای بزرگان ارسال کرده ایم دریافت نکردیم.

من شخصاً در هنگام پیاده روی چندین تن از بزرگان را پشت سر گذاشته ام ، اما هیچ یک از آنها نخواسته اند موضوع را حل کنند. ما می دانیم که دیر یا زود آنها ما را متلاشی می کنند ، اما حداقل ما زمان کمی را به دست آورده ایم.

فهمیدیم که بسیاری از برادران می بینند که زمان گذشته است و آنها تعجب کردند که چرا بزرگان هیچ اطلاعیه ای در مورد ما نمی دهند. بسیاری مستقیماً از آنها سال کردند ، اما بزرگان به آنها گفتند که آنها به ما کمک می کنند - دروغی کامل. آنها می خواستند به این شکل ظاهر شوند که راه های کمک به ما را تمام کرده اند. آنها می خواستند نشان دهند که ظاهراً چقدر دوست داشتن دارند. اما بدیهی است که جماعت نتیجه می خواستند یا چیزی را توجیه می کردند که همه آنچه گفته شد شایعه نبوده است ، تا آنجا که بزرگان مجبور شدند یک سخنرانی هشدار دهنده به جماعت ارائه دهند ، گفتند که زیر سوال بردن تصمیمات گرفته شده توسط هیئت اشتباه است از بزرگان اصولاً آنها به همه خواهران و برادران می گفتند که اطاعت کنند و س askال نکنند. اعلام انصراف از همکاری تا به امروز اعلام نشده است.

آخرین تماسی که ما با بزرگان داشتیم تماسی در مارس 2020 از طرف یکی از آنها بود که از ما می خواست با آنها ملاقات کنیم و در مورد علت ارسال نامه صحبت کنیم. آنها "چرا" را می دانند ، زیرا نامه خود دلیل آن را به روشنی بیان می کند. آنها فکر می کنند که ما نمی دانیم که کتاب "بینش" می گوید که "می خواهید خود را از طریق قانون صالح اعلام کنید ، ارتداد است". بنابراین تنها دلیل نقل قول از ما ، انحصار از این روش یا روش دیگر است. اما ، ما به آنها گفتیم که زمان ملاقات به دلیل وضعیت سلامتی همسرم نیست.

اکنون با قرنطینه جهانی به دلیل ویروس کرونا ، هیچ کس ، هیچ برادر یا بزرگتر ، حتی برای کسانی که ادعا می کردند دوست ما هستند ، برای ما نامه نویسی نکردند تا بدانند که آیا به چیزی احتیاج داریم. بدیهی است که سی سال دوستی درون سازمان برای آنها هیچ ارزشی ندارد. آنها در یک ثانیه همه چیز را فراموش کردند. هر آنچه را که ما پشت سر گذاشته ایم تنها تأیید می کند که عشق این سازمان ساختگی است ، وجود ندارد. و اگر پروردگار گفت که عشق صفتی است که می توان پرستش واقعی را شناسایی کرد ، برای ما روشن شد که این سازمان خدا نیست.

در حالی که ما با ایستادن به محکومیتهای خود چیزهای زیادی را از دست داده ایم ، بسیار به دست آوردیم ، زیرا در حال حاضر از آزادی ای برخوردار می شویم که هرگز احساس نمی کردیم. ما می توانیم زمان بسیار بیشتری را با فرزندان و نزدیکان خود بگذرانیم. هفته ای یک بار با اعضای خانواده خود ملاقات می کنیم تا بدون تعصب آموزنده jw.org تحصیل کنیم ، با استفاده از بیش از ده ترجمه کتاب مقدس و کتاب مقدس بین خطی. ما از مطالعه شخصی خود چیزهای زیادی می گیریم. ما درک کرده ایم که برای پرستش لازم نیست متعلق به یک "دین رسمی" یا ملاقات در یک معبد باشید. ما با افراد بیشتری مانند ما ملاقات کرده ایم که به روش درست عبادت می کنند. ما با افرادی آشنا شده ایم که حتی به صورت آنلاین ملاقات می کنند تا از کلام خدا بیاموزند. عمدتاً ، ما از داشتن وجدان پاک لذت می بریم که می دانیم با بخشی از یک دین دروغین به خدا توهین نمی کنیم.

(این پیوند به مقاله اصلی به زبان اسپانیایی پیوندهایی به پنج مورد ضبط شده صوتی جلسه بزرگان و همچنین پیوند به نامه های ذکر شده در این مقاله را فراهم می کند.)

ترجمه نامه فلیکس به دفتر شعبه

[برای دیدن نامه به زبان اسپانیایی ، اینجا کلیک کنید.]

من در نقش خودم به عنوان یک برادر ایمانی با شما صحبت می کنم. من می خواهم ابراز کنم که جدا از نوشتن و یا کلامی از هیچ بزرگتر یا عضوی از جماعت شاهدین یهوه جدا نخواهم شد.

"چه کسی ما را از عشق مسیح جدا خواهد کرد؟" (رومیان 8:35).

اول ، هیچ بخشی در کتاب مقدس وجود ندارد که نشان دهد شما باید یک نامه جدا سازی رسمی بنویسید. ثانیاً ، من با جماعت یا اعضای آن مشکلی ندارم. من درمورد برخی اقدامات ، سیاست ها ، آموزه ها یا نوشته های موجود در انتشارات تولید شده و آموزه های کلامی که توسط هیئت حاکمه شاهدین یهوه و نمایندگان آنها در کشور من و ایالات متحده منتشر می شوند ، س questionsالات خاصی دارم: Society of New York Inc.، Watch Tower Bible and Tract Society از پنسیلوانیا ، شرکت ، جماعت مسیحیان شاهدان یهوه Kingdom Services، Inc. ، دستور مذهبی شاهدان یهوه و در انگلستان: انجمن بین المللی دانشجویان کتاب مقدس و در آرژانتین انجمن شاهدان یهوه. با این حال ، چنین سوالات یا تردیدهایی در آینده نمی توانند برای جلوگیری از برقراری ارتباط با اعضای خانواده یا اجتماعات اجتماعی با برادران از جماعت استفاده شوند.

با توجه به اینکه برای گفتگو به جلسات فراخوانده شده ام ، می فهمم که بزرگان قصد تشکیل کمیته قضایی ، یعنی "دادگاه کلیسایی" شاهدان یهوه را به اتهام ارتداد ، با هدف رسمی کردن دارند. اخراج از من به عنوان عضو جماعت. عواملی که من را به این اظهارات سوق می دهد ، دیدن پاسخهای طفره رفتن ، از دست دادن بی موقع مکالمه و مسدود کردن شبکه های اجتماعی توسط سایر برادران در جماعت است.

در طی دو روز آینده ، می خواهم از قبل و به صورت مکتوب ، تعریف کنم که ارتداد چیست و جرم ارتداد چیست ، جایی که در کتاب مقدس توضیح داده شده است و این جرم شامل چه مواردی است؟ من همچنین می خواهم شواهدی را که شما علیه من دارید ، ببینم و می خواهم در زمان جلسات اجازه حضور یک وکیل مدافع حرفه ای را بدهید. من نیاز دارم که به موقع و با اطلاع قبلی کمتر از 30 روز کاری ، زمان ، مکان ، نام بزرگان ، دلیل جلسه و در صورت تشکیل کمیته قضایی به من اطلاع داده شود که یک اتهام کتبی باید به من ارائه شود که شامل اسامی افرادی است که اتهامات را وارد می کنند ، مدارکی که به عنوان اثبات علیه من ارائه شده و لیستی از حقوق و وظایفی که در رابطه با روند مقرر شده متعلق به من است.

من خواهان ایجاد حداقل دستورالعمل ها برای اطمینان از حق من در دفاع در مراحل قضایی هستم ، یعنی حضور افرادی که از طرف من انتخاب شده اند در دوره کمیته قضایی به عنوان ناظر عمل کنند ، برای من مجاز است. یا به صورت كاغذ یا به صورت الكترونیكی از موقعیت هایی كه در طی فرآیند ایجاد می شود ، یادداشت می كند كه حضور عموم مردم مجاز است ، و همچنین اینكه جلسات شنیداری چه به صورت صوتی و تصویری از طرف من یا توسط ناظران شخص ثالث ضبط می شود. خواهش می کنم نتایج احتمالی کمیته قضایی از طریق یک اسناد رسمی که توسط یک دفتر اسناد رسمی امضا شده است ، به من اطلاع داده شود و ماهیت و دلیل دقیق انجام آن را به تفصیل نشان دهد ، و باید آن را بزرگان کمیته قضایی امضا کند. با نام و آدرس کامل آنها من می خواهم درخواست تجدید نظر در مورد تصمیم اتخاذ شده توسط کمیته قضایی ، ایجاد حداقل مدت 15 روز کاری از ابلاغ برای ارائه درخواست تجدیدنظر. من می خواهم که کمیسیون تجدید نظر از بزرگان تشکیل شود که با کسانی که در کمیته های قبلی شرکت کرده اند متفاوت باشد. این ، به منظور تضمین بی طرف بودن رویه. من می خواهم که برای دستیابی به یک راه حل قانونی و / یا فرایندی که بررسی عملکرد کمیته مداخلات قضایی و تجدید نظر را تضمین کند ، وسایل لازم ایجاد شود. کلیه این درخواست ها طبق ماده 18 CN و ماده 8.1 CADH تنظیم شده است اگر کمیته مطابق با ضمانت های درخواست شده مطابقت نداشته باشد ، باطل خواهد بود و هر تصمیمی که توسط آنها گرفته شود هیچ تاثیری نخواهد داشت.

از طرف دیگر ، با توجه به اینکه تا به امروز من به جماعت تعلق دارم ، و از من جدا نشده و جدا نشده ام ، پیشنهاد می کنم بزرگان با گفتگوها ، تعالیم یا تشویق از طریق مشاوره خصوصی یا پیشنهاد هر یک از اعضای جامعه شاهدان یهوه با من متفاوت از سایر اعضای جماعت رفتار کند ، مرا رد کند یا از من اجتناب کند ، فعالیت تجاری خود را از طرف اعضای جماعت متوقف یا به هر روشی تغییر دهد. اینها ، در میان سایر کارهای عادی. اگر مشاهده شود که هر یک از این شرایط توصیف شده وجود دارد ، من علیه بزرگان و کسانی که از نظر هنری چنین نگرشهایی را ترویج می دهند ، اقدام قانونی خواهم کرد ، زیرا ما با اقداماتی روبرو خواهیم شد در ترویج تبعیض مذهبی. من هرگونه ارتباط بین اعضای کمیته قضایی و / یا کمیته استیناف یا تلاش برای آشکار کردن ماهیت یا لحن این ارتباطات را برای هر شخص یا گروهی به عنوان نقض چنین امتیازاتی در نظر خواهم گرفت و اقدام قانونی خواهم کرد. این شامل هرگونه اعلان در مورد عمل اخراج نهایی ، سخنرانی یا هرگونه ارتباط عمومی ، خصوصی ، شفاهی یا کتبی است. من به شما اطلاع می دهم که اگر این موارد در فرض فوق الذکر تحقق یابد ، مسئولانی که متحمل آنها می شوند مسئولیت خساراتی را که ممکن است رفتار آنها به من وارد کند ، چه شخصاً و چه با توجه به روابط خانوادگی و اجتماعی من. با اصطلاحاتی که در بالا ذکر شد ، من به شما اعلام می کنم که این حقوق در مواد گنجانده شده است. 1 (عضو برای اهداف مفید و آزادانه عبادت خود را اعلام کنید) ، ماده 3 (اقدامات خصوصی) و ماده 23.592 قانون اساسی. ملی ، قانون. 14 و مقالات 19 ، 33 (شأن و منزلت شخص انسان) 25.326 (اثرات آن بر حریم شخصی و خانوادگی) و 10 (محافظت از حریم خصوصی). به شما اطلاع داده شده است. حامی وکالت تعیین شده (تغییر یافته)

ترجمه پاسخ شعبه به نامه فلیکس

[برای دیدن نامه به زبان اسپانیایی ، اینجا کلیک کنید. (دو تا نوشته شده بود ، یکی به فلیکس و کپی برای همسرش. این ترجمه نامه همسر است.)]

خواهر عزیز (اصلاح شده)

با کمال تأسف ، ما مجبور هستیم از این طریق با شما تماس بگیریم تا به [تغییر یافته] 2019 شما پاسخ دهیم ، که فقط می توانیم آن را نامناسب توصیف کنیم. مسائل معنوی ، هر نوع این موارد ممکن است باشد ، نباید با نامه های ثبتی رسیدگی شود ، بلکه باید با استفاده از وسیله ای که موجب حفظ محرمانه بودن و حفظ اعتماد و گفتگوی دوستانه می شود و این موارد همیشه در حوزه اجتماعات مسیحیان است. بنابراین ، ما عمیقا متأسف هستیم که باید با نامه ثبت شده پاسخ دهیم - با توجه به اینکه شما این وسیله ارتباطی را انتخاب کرده اید - و این با نارضایتی و ناراحتی فراوان انجام می شود ، زیرا ما فکر می کنیم که ما خواهر عزیز خود را ایمان می گیریم. و این هرگز عادت شاهدان یهوه نبوده است که از ارتباط کتبی برای این امر استفاده کنند ، زیرا ما سعی در تقلید از الگوی فروتنی و عشقی داریم که مسیح تعلیم می داد باید در بین پیروان خود تسلط داشته باشد. هرگونه نگرش دیگر این است که بر خلاف اصول اساسی ایمان مسیحی عمل کند. (متی 5: 9). 1 قرنتیان 6: 7 می گوید ، "در واقع ، این برای شما شکست است که با یکدیگر دعاوی کنید." بنابراین ، ما موظف هستیم به شما اشاره کنیم که ما به نامه های ثبت شده ای بیشتر از طرف شما پاسخ نخواهیم داد ، بلکه فقط سعی خواهیم کرد از طریق ابزارهای دوستانه تئوریک ، که برای اخوان ما مناسب است ، ارتباط برقرار کنیم.

پس از روشن شدن این موضوع ، ما همچنین موظفیم تمام ادعاهای شما را به عنوان كاملاً نامناسب در حوزه مذهبی رد كنیم ، چیزی كه به خوبی از آن آگاه هستید و در هنگام تعمید خود پذیرفتید. وزرای مذهبی محلی فقط بدون اعمال تحرکاتی که نامه شما ادعا می کند ، طبق رویه های دینی بر اساس کتاب مقدس عمل می کنند. جماعت با هنجارهای رویه انسانی اداره نمی شوند و نه روحیه تقابل معمول در دادگاه های سکولار. تصمیمات وزرای مذهبی شاهدان یهوه قابل لغو نیست زیرا تصمیمات آنها توسط مقامات سکولار قابل بررسی نیست (ماده 19 CN). همانطور که متوجه خواهید شد ، ما موظف هستیم کلیه ادعاهای شما را رد کنیم. این را خواهر عزیز بدانید که هر تصمیمی از سوی بزرگان جماعت بر اساس رویه های تئوکراتیک تعیین شده گرفته می شود و از نظر کتاب مقدس متناسب با جامعه دینی ما است ، کاملاً عملی خواهد بود بدون اینکه هیچگونه مراجعه قانونی بر اساس خسارات ادعایی و / یا آسیب و / یا تبعیض مذهبی. قانون 23.592 هرگز در چنین مواردی اعمال نمی شود. سرانجام ، حقوق اساسی شما بالاتر از حقوق اساسی نیست که ما را نیز حمایت می کند. مسئله ای که دور از بحث حقوق رقابت است ، در مورد تمایز ضروری مناطق است: دولت نمی تواند در حوزه های مذهبی دخالت کند ، زیرا اعمال نظم داخلی از اختیارات قاضی مستثنی است (ماده 19 CN).

شما به خوبی می دانید که کارهایی که توسط بزرگان جماعت انجام می شود ، از جمله کارهای انضباطی - در این صورت ، و در هنگام تعمید به عنوان یک شاهد یهوه ، تسلیم آن می شوید - توسط کتاب مقدس و به عنوان یک سازمان اداره می شود ، ما در انجام کارهای انضباطی همیشه به کتب آسمانی پایبند بوده ایم (غلاطیان 6: 1). بعلاوه ، شما مسئول اعمال خود هستید (غلاطیان 6: 7) و وزرای مسیحی دارای اختیار کلیسایی خدادادی هستند که اقداماتی را انجام دهند که از همه اعضای جماعت محافظت کند و معیارهای بالای کتاب مقدس را حفظ کند (مکاشفه 1:20). بنابراین ، باید روشن کنیم که از این به بعد ما با هیچ بحثی در مورد موضوعات قضایی که فقط مربوط به حوزه مذهبی هستند و از اختیارات دادرسان معاف هستند ، قبول نخواهیم کرد.، همانطور که بارها توسط دادگستری ملی به رسمیت شناخته شده است.

سرانجام ، ما صمیمانه و عمیقاً آرزوی خود را ابراز می داریم که ، همانطور که با دقت در موقعیت خود به عنوان بنده حقیر خدا مراقبه می کنید ، مطابق با اراده الهی پیش بروید ، بر فعالیتهای معنوی خود تمرکز کنید ، کمکی را که بزرگان جماعت به دنبال آن هستند بپذیرید شما (مکاشفه 2: 1) و "بار خود را بر دوش یهوه بیندازید" (مزمور 55:22). ما با محبت مسیحی خداحافظی می کنیم ، صمیمانه امیدواریم که بتوانید آرامشی را پیدا کنید که به شما امکان می دهد با حکمت صلح آمیز خدا رفتار کنید (جیمز 3:17).

با مطالب فوق ، ما با این نامه ، این مبادله معرفتی را می بندیم و ابراز قدردانی می کنیم و آرزو می کنم عشق مسیحی را که شایسته شماست و ما برای شما داریم ، صمیمانه امیدوار باشیم که دوباره تجدید نظر کنید.

با محبت

(غیر قابل دیدن)