این از یکی از خوانندگان این انجمن است و شامل مکاتبه با دفتر شعبه در کشورش در مورد روشن شدن موقعیت ما در مورد درست یا نبودن تحسین هنگام احیای مجدد کسی است. (در یک کنار ، به نظر من حیرت انگیز است که باید احساس کنیم که باید در این مورد حکمی داشته باشیم. به ما ، آزادترین مردم روی زمین ، باید بگوییم که آیا انجام یک کار طبیعی و خودجوش مانند کف زدن مشکلی ندارد یا نه؟ ؟!)

km 2/00 p. 7 سوال جعبه

Is it مناسب به تحسین می کنم چه زمانی a بازگرداندن is اعلام کرد؟

با مهربانی خود ، یهوه خدا راهی كتاب مقدس را برای خاطیان توبه فراهم كرده است تا لطف خود را بدست آورند و دوباره در اجتماع مسیحیان بازگردند. (ص 51: 12 ، 17) وقتی این اتفاق می افتد ، ما تشویق می شویم که عشق خود را به چنین کسانی که صادقانه توبه می کنند ، تأیید کنیم. - 2 کور. 2: 6-8.

با این حال ، به همان اندازه که ما وقتی یک اقوام یا آشنایان مجدداً احیا می شوند ، شادمان باید در زمانی که اعاده شخص در جماعت اعلام می شود ، حاکم شود. برج نگهبانی از اول اکتبر 1 ، صفحه 1998 ، موارد را به این شکل بیان کرد: "با این حال باید به یاد داشته باشیم که بیشتر افراد در جماعت از شرایط خاصی که منجر به اخراج یا بازگرداندن شخص شده است ، آگاهی ندارند. علاوه بر این ، ممکن است عده ای نیز باشند که شخصاً تحت تأثیر عملکرد نادرست توبه کننده قرار گرفته یا آسیب دیده اند - شاید حتی به صورت طولانی مدت. از این رو هنگام اعلام اعاده به کار ، با حساسیت نسبت به چنین مواردی ، ما می توانیم از ابراز استقبال دریغ کنیم ، زیرا این امر به صورت شخصی انجام نمی شود. "

اگرچه ما بسیار خوشحالیم که شاهد بازگشت کسی به حقیقت هستیم ، اما تشویق در هنگام بازگرداندن او مناسب نیست.

نامه اول

برادران عزیز،
ما اخیراً در جماعت خود اعاده شده بودیم. بسیاری از خواندن این اعلامیه با تشویق ابراز خوشحالی کردند ، و برخی دیگر به دلیل جهت ذکر شده در فوریه ، 2000 از این کار خودداری کردند. وزارت پادشاهی "جعبه سوال".
من یکی از کسانی بودم که کف نمی زدم ، گرچه اکنون وجدانم مرا آزار می دهد. با اطاعت از دستورات هیئت حاکمه ، احساس می کنم نتوانسته ام از محبت یحیی تقلید کنم.
پس از بررسی فوریه ، 2000 KM و مقاله مرتبط از آن برج نگهبانی از اول اکتبر 1 ، من نتوانسته ام این درگیری را حل کنم. من به دنبال یافتن پشتیبانی کتاب مقدس برای موضع خود بودم ، اما هیچ یک از آنها در هر دو مقاله ارائه نشده است. من استدلال را در KM بیان کردم. مطمئناً می خواهم نسبت به احساسات دیگران حساس باشم. با این حال ، به نظر می رسد که این استدلال با استدلالی که مسیح به ما در قالب مثل پسر نابخرد به ما داده است ، مغایرت دارد. پدری که در آن مثل است ، یهوه را به تصویر می کشد. پسر مومن از آشکار نشان دادن شادی پدر از بازگشت پسر گمشده آزرده شد. در مثل ، پسر وفادار در اشتباه بود. پدر به دنبال جلب توجه او با تعدیل شور و نشاط در به دست آوردن فرزند از دست رفته خود نبود.
همه ما می خواهیم از خدای خود ، یهوه ، تقلید کنیم. ما همچنین می خواهیم مطیع کسانی باشیم که در میان ما پیشگام هستند. وقتی وجدانمان این دو هدف را با یکدیگر در تضاد قرار می دهد ، چه کنیم؟ برای بدتر کردن این ، من از شرایط این پرونده شناخت کافی دارم و می دانم که هیچ کس در موقعیتی نبوده است که تحت تأثیر اقدامات گذشته فرد خاطی قرار گیرد. بنابراین من آنچه را كه به عنوان یك اصل خدا می دانم برای اطاعت از قاعده ای كه در این مورد حتی اعمال نمی شد ، نادیده می گرفتم.
معمولاً در مواردی از این دست ، ما را به صبر توصیه می كنید و منتظر توضیحات بیشتر می مانید. این تنها درصورتی م worksثر است که مجبور نباشیم از این طریق یا راهی دیگر اقدامی انجام دهیم. امیدوارم قبل از فرارسیدن فرصتی دیگر ، بتوانید برخی از مطالب مربوط به کتاب مقدس را از موضع ما در این زمینه پشتیبانی کنید تا دیگر احساس نکنم که به وجدان خود خیانت کرده ام.
برادرت،

______________________________

[ML: ما مجاز نیستیم پاسخ شعبه را در اینجا منتشر کنیم ، اما نامه دوم این برادر روشن می کند که چه نکاتی برای حمایت از موضع رسمی ما مطرح شده است.]

______________________________

نامه دوم

برادران عزیز،
من می خواهم از شما بخاطر پاسخ گسترده شما به تاریخ ***************************************** ما در مورد قانون ما تشویق کنم که باعث استقبال از تحسین مجدد یک برادر می شود. پس از بررسی دقیق آنچه در این نامه برای گفتن داشتید ، از توصیه شما پیروی کردم تا موضوع را در نشریات خود مرور کنم. بعلاوه ، با دانستن اینکه کنوانسیون ناحیه ای این تابستان درامی راجع به این موضوع را شامل می شود ، تصمیم گرفتم صبر کنم تا ببینم آیا این مسئله برای کمک به درک من روشن می کند.
از نامه شما و جعبه س originalال اصلی وزارت پادشاهی به نظر می رسد که گرچه اصل کتاب مقدس مستقیماً در این کار وجود ندارد ، سه دلیل وجود دارد که ما می توانیم در این موارد از کف زدن خودداری کنیم. اولین مورد این است که ممکن است عده ای باشند که به دلیل دردی که ممکن است اقدامات قبلی فرد خاطی برای آنها ایجاد کرده باشد ، از چنین نمایش عمومی آزرده شوند. (من از درام امسال یادآوری می کنم که برادر بزرگتر به خوبی نشان داد که چگونه می توان کینه حتی پس از توبه یک فرد خاطی سابق را ادامه داد.) دلیل دوم این است که تا زمانی که وقت کافی برای دیدن واقعی بودن توبه نداشته باشیم ، نمی توانیم شادی خود را به صورت عمومی نشان دهیم. مخلص - بی ریا - صمیمانه. دلیل سوم این است که ما نمی خواهیم کسی را بخاطر انجام کاری که در درجه اول هرگز مجبور به انجام دادن نیست ، ستایش کنیم. به عنوان مثال ، دوباره احیا شود.
طبق پیشنهاد شما برای تحقیق بیشتر در مورد این سؤال ، در اکتبر 1 ، 1998 اکتبر با چند مقاله عالی برای مطالعه روبرو شدم. برج نگهبانی. هنگامی که این دو مقاله را مطالعه کردم ، سعی کردم برای سه نکته از نامه شما و جعبه سوال KM پشتیبانی بیشتری پیدا کنم. من همچنین با دقت بیشتری جزئیات شرح کتاب مقدس را مرور کردم. متأسفانه این تنها وضعیت تعارض من را عمیق تر کرده است. ببینید ، در تلاش برای پیروی از اصول مثل عیسی مسیح و جهت گیری صریح هیئت حاکمه همانطور که در مقاله های مطالعه فوق الذکر آمده است ، من خودم را در جهت دیگری با جهت گیری دیگر از فوریه 2000 KM و همچنین نامه شما می بینم . به نظر نمی رسد بدون اینکه از دیگری اطاعت کنم ، از یکی اطاعت می کنم.
لطفاً اجازه دهید من توضیح دهم: در این نامه ، شما بیان می كنید كه اقدامات پدر پسر ولگرد در " خصوصی تنظیم خانواده از مثل "، اما آن" در گسترش برنامه فراتر از این تنظیمات ، عوامل دیگر باید در نظر گرفته شود. من این را تا حدی منظور می کنم که آنچه در خلوت ممکن است مناسب باشد در ملا in عام چنین نخواهد بود. و ممکن است کاری که ما به عنوان یک خانواده می توانیم انجام دهیم به عنوان یک جماعت مناسب نیست.
در محیط خانوادگی که عیسی برای اظهار نظر خود استفاده کرد ، پدر به پسر نادرست خود هدیه می داد. او ضیافتی انداخت. نوازندگانی بودند که برای پخش موسیقی کنسرت استخدام شده بودند. دوستان دعوت شدند. در آنجا جشن رقص و پر سر و صدایی برگزار می شد که می توان از دور شنید. (لوقا 15:25 ، 29 ب) وقتی می خوانم در مورد شخصی که ضیافت جشن را با موسیقی دانان اجیر می اندازد ، دوستان را به رقص و شرکت در جشن های پر سر و صدا دعوت می کند ، برای من دشوار است درک کنم که چگونه می توانیم آن را به عنوان خصوصی تنظیمات. یک خانواده برای ساختن یک شرایط عمومی چه کاری باید انجام دهد؟ امیدوارم که می بینید که من سعی نمی کنم سخت باشم ، اما به نظر نمی رسد که سخنان شما با واقعیت های کتاب مقدس متناسب باشد.
البته من یک دقیقه هم پیشنهاد نمی کنم که به عنوان یک جماعت چنین نمایش پر سر و صدایی داشته باشیم. من می فهمم که عیسی سعی داشت موضوعی را بیان کند - برای نشان دادن میزان بخشش و خوشی که یهوه احساس می کند وقتی یک گناهکار توبه می کند و رویش را برمی گرداند ، و بنابراین نیاز ما را برای تقلید از خدای خود در این زمینه از بین می برد. بنابراین س myال من این خواهد بود: کمترین کاری که ما می توانیم به عنوان جماعت برای تقلید از یهوه انجام دهیم چه کمترین چیزی را خواهد داشت وقتی که برای اولین بار یاد می گیریم که یک گناهکار توبه کرده است؟ من به چیزی کمتر از کف زدن فکر نمی کنم. حتی تحسین کردن ، کاری نکردن است. چگونه می توانیم با هیچ کاری از پدرمان تقلید نکنیم؟ درست است که به صورت جداگانه ، می توانیم از شادی یهوه تقلید کنیم ، اما ما در مورد آنچه که جماعت به طور جمعی انجام می دهد صحبت می کنیم.
در نامه خود پیشنهاد می کنید که کاربرد اصلی این مثل در خانواده است و گسترش آن به جماعت مسئله دیگری است. (اگر این هدف شما نبود ، لطفاً عذرخواهی مرا بپذیرید.) سردرگمی من در این مورد ناشی از آنچه دستورالعمل متناقضی است ، است. 1 اکتبر 1998 برج نگهبانی روشن می کند که کاربرد اصلی مثل در مورد جماعت بوده است. طبق این مقالات ، پدر یهوه را به تصویر می کشد ، و برادر بزرگتر ، در وهله اول ، یهودیان قانون مدار ، در درجه اول کاتبان و فریسیان زمان خود را نشان می دهد.
در این مرحله ، فکر کردم که شاید بیش از حد نگران یک نکته کم اهمیت هستم ، از خودم سال می کنم. بنابراین من در مشاوره انتشارات تجدید نظر کردم. مثلا:
وی گفت: "غالباً ، افراد متخلف توبه به ویژه احساس شرم و ناامیدی می کنند. از این رو ، این افراد باید اطمینان داشته باشند که مورد علاقه همشهریان خود و خداوند هستند. (w98 10 / 1 صفحه 18 par. 17 تقلید از رحمت خداوند است)
بنابراین من فکر کردم که در صورت وجود چه مقدار از تشویق ها می تواند در تأمین این اطمینان مورد نیاز نقش داشته باشد. ما وقتی یک پیشگام کمکی اعلام می شود یا یک سخنران یک سخنرانی عمومی را به پایان می رساند ، ما تحسین می کنیم. من یادآوری می کنم که وقتی سخنران کنگره منطقه ای پرسید آیا از کتابی قدردانی می کنیم؟ اعمال رسولان، کف زدیم. اگر یک مخاطب بخواهد به هر یک از این موقعیت ها با سکوت پاسخ دهد ، آیا این می تواند تلاش برای عزت آرام باشد؟ یا ترجیح می دهد به عنوان بی تفاوتی دیده شود؟ یا بدتر ، به عنوان توهین؟
آیا تشویق های شادمانه پس از اعلام احیای مجدد کمک زیادی به غلبه احساس ناامیدی و بی لیاقتی به فرد رسوا نمی کند؟ برعکس ، آیا عدم کف زدن نمی تواند چنین احساسات منفی را تقویت کند؟
بعد ، آیا این نگرانی وجود داشت که کف زدن ها برای تحسین یا تحسین تحسین شود؟ من نظر شما را می بینم تردیدی نیست که کف زدن ستایش و تحسین در جماعت مسیحی نامناسب است. همه ستایشها باید به ی Jehovahه Jehovahوه برود. اعتراف می کنم که مثلاً وقتی اعلامیه یک پیشگام تازه منصوب می شود ، ممکن است برخی کف زدن های بعدی را به عنوان ستایش یا تحسین بیجا ببینند. با این حال ، آیا باید چنین کف زدن ها را تحریم کنیم ، یا در عوض ، به دنبال اصلاح فکر غلط این گونه افراد باشیم؟
به عنوان یک جماعت ، از روی قدردانی و از خوشحالی کف می زنیم. تشویق های ما ممکن است در جشن یک واقعه باشد. حتی ممکن است در ستایش باشد. ما با کف زدن و تمجید از یهوه می ستاییم. با این حال ، اگر برخی از آنها انگیزه ای برای تشویق ما ایجاد کنند ، نتیجه دادن قضاوت در مورد جماعت نیست؟ دلیلی که در نامه خود آورده اید که چرا برخی ممکن است این کار را انجام دهند به شرح زیر است:
وی گفت: "بنابراین ، واقعاً زودرس است که در این مرحله علناً احساساتی را که توسط تشویق نشان داده می شود بیان کنیم ، زیرا ممکن است این تصور را برای شخص ایجاد کند. ستایش کرد برای انجام کاری که او هرگز لازم نبود در وهله اول انجام دهددوباره برقرار شد. "
همانطور که در این نکته مراقبه کردم ، با مشکل آشتی با نکته‌ای که در زیر آورده شد ، با مشکل روبرو شدم:
ظاهراً ، برادر نابخشوده ناراحت عمیق شده بود ، بنابراین احساس کرد که نامناسب بودن با جشن گرفتن بازگشت کسی که هرگز نباید در وهله اول خانه را ترک کند. (w98 10 / 1 p.14 par.5)
در برج نگهبانی مقاله ، ما معتقدیم که استدلال برادر بزرگتر نادرست بوده است. بنابراین برای من دشوار است که بفهمم چگونه می توان استدلال مشابهی را در مورد مسئله کف زدن تحسین کرد؟
این نامه همچنین به این نکته اشاره می کند که "به طور کلی جماعت فرصتی برای دیدن این بیماری که به طور کامل یک بیماری قلبی تغییر یافته را نشان می دهد ، نداشته اند." با این حال ، آیا این مسئله در پدر در مسیح عیسی نیز صدق نمی کند؟ صبر نکرد تا ببیند که توبه پسرش که برگشته بود صادقانه بود یا خیر؟ اگر این آزمایش زمان را تحمل کند. از آنجا که نگرش انتظار و دیدن در این مضمون به تصویر کشیده نشده است ، اساس ما برای تشویق یکی از افراد در جماعت چیست؟
به نظر می رسد این نیز با موضع ما در مورد چگونگی مشاهده یک اجتماع از جامعه خارج شده ، ناسازگار باشد. انتظار می رود جماعت بلافاصله تصمیم کمیته قضایی را بپذیرند و با فرد خاطی به عنوان اخراج از جامعه رفتار کنند. هیچ دوره زمانی برای آنها مجاز نیست که خود ببینند فرد غیرقابل توبه است. بنابراین آیا سازگار نخواهد بود که همان جماعت تصمیم بازگرداندن به کار توسط همان کمیته قضایی را به همان روش بپذیرد؟ اگر کمیته قضایی قضاوت کرده است که برادر واقعاً توبه کرده است ، چه کسی در جماعت حق دارد از پذیرش آن قضاوت دریغ کند؟
از دستورالعملهایی که از موارد فوق الذکر دریافت کردم برج نگهبانی مقاله ، تقویت شده با درام امسال ، به نظر می رسد کسانی که در بخشش یک خاطی توبه کننده مشکل دارند ، خود اشتباه می کنند. به تصویر کشیدن برادر بزرگتر کینه توز در انتقال این حقیقت بسیار مثر بود. آیا کف زدن های خودداری از توجه به احساسات افراد مشابه ، به معنای حمایت از آنها در نگرش اشتباه آنها نیست؟
لطفاً احساس نکنید که من عمداً یا خواسته ام می خواهم در برابر جهت از کانال تعیین شده از طرف یهوه مقاومت کنم. فقط این است که در تلاش برای اطاعت کردن ، باید این ناسازگاری های آشکار را برطرف کنم ، و من برای انجام این کار در تلاش هستم. به عنوان مثال ، من می خواهم با افرادی که به توصیه توصیه شده در بخش زیر شادی می کنند ، خوشحال شوم:
رهبران مذهبی یهود ، مانند برادر نابغه ، که "مایل به ورود به آن نیست" ، از فرصت جلوگیری کردند "با افرادی که شادی می کنند ، شاد شوند."
آیا این به معنای شادی به عنوان یک گروه نیز نیست؟ رهبران یهودی محکوم شدند زیرا آنها تمایلی به شرکت در شادی عمومی ندارند. عیسی اصول حاکم بر اعمال رحمت را به شاگردان یهودی خود داد. کاتبان و فریسیان به آنها قوانینی دادند. اصول متعلق به مردم آزاد است اما سخت است. برای بسیاری از ما ، راحتی بیشتر در قوانین وجود دارد زیرا شخص دیگری مسئولیت تعیین درست و غلط را بر عهده ما قرار داده است.
من شنیده ام که برخی از آنها - یک اقلیت ، بله ، اما هنوز هم برخی - که "سیستم را کار کرده اند" برای "کنار گذاشتن" یک همسر ناخواسته. آنها به گناه پیوسته اند ، با شخص دیگری ازدواج می کنند ، سپس "توبه" می کنند و به جماعت برمی گردند ، اغلب همان کسی که همسر آسیب دیده هنوز در آن حضور دارد. وقتی چنین گناهکاری از جامعه خارج شود ، جماعت از تصمیم کمیته قضایی حمایت می کند. با این حال ، آیا او باید به کار خود برگردد ، آیا همان جماعت تمایل دارد که از این تصمیم حمایت کند؟ هیچ کس دوست ندارد برای یک احمق بازی شود. به نظر می رسد که قانون ما در چنین مواردی از ما محافظت می کند. با این حال ، آیا با استفاده از آن ، ما متأسفانه هزاران توبه کننده درست فکر را از راحتی و انضباط اکثریت مستثنی نمی کنیم؟ آیا آنها ابراز محبت و حمایت کوچک ، اما مهم نمی کنند؟
سرانجام ، در تلاش برای سازگاری با موقعیت خود ، من راهنمایی پولس را به جماعت قرنتیان در 2 ق. 2: 5-11. برای غلبه بر تمایلات نقص ، او در مورد جلوگیری از احساس همنوع توصیه کرد به عنوان یک گروه، گفت: "این توبه [قبلا، پیش از این!] داده شده توسط اکثریت برای چنین مردی کافی است ، به طوری که برعکس اکنون ، شما باید مهربانانه او را ببخشد و او را ببخشد ، تا به گونه ای چنین مردی از غم و اندوه بودن او بلعیده نشود. بنابراین من توصیه می کنم شما برای تایید شما عشق به او. " او این مسئله را به عنوان ایمان مطرح می کند: "برای این منظور من هم می نویسم تا اثبات اثبات آن را بدانم شما، چه شما هستند مطیع در همه چیز"
من تصدیق می کنم که هیئت حاکمه اختیار دارد که مجمع مسیحیان را هدایت کند و همه مسیحیان واقعی باید تلاش کنند تا آنجا که ممکن است از این جهت پیروی کنند تا هماهنگی بین قوم خدا برقرار شود. من تصور نمی کنم برادران شما را نصیحت کنم. (فیل. 2: 12) این فقط این است که اطاعت ما مبتنی بر اقناع کننده بودن حقیقت است و در حقیقت هیچ تناقضی و تضادی وجود ندارد. همانطور که در بالا نشان داده شد ، به نظر می رسد چنین ناسازگاری و تعارضی در استدلال فعلی ما درباره این موضوع وجود دارد. به طور خلاصه ، این دلیلی است که برای بار دوم نوشتم.
باز هم سپاسگزارم ، و باشد که خداوند همچنان به برکت کاری که برای اخوان المسلمین انجام می دهید ادامه دهد.
برادرت،

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    4
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x