اخیراً یک سری رویدادهای جالب وجود داشته است که جداگانه ، ممکن است به معنای چندانی نباشد ، اما در مجموع به روند مزاحم اشاره می کنند.
برنامه مونتاژ مدار سال گذشته خدمات شامل بخشی با نمایشی بود که در آن یک بزرگان به برادرانی که در درک جدیدترین آموزشهای ما درباره "این نسل" مشکلی داشتند ، کمک کرد. - Mt 24: 34. قدرت این امر این بود که اگر چیزی را نفهمیم ، باید آن را به عنوان واقعیت بپذیریم ، زیرا این امر از طریق "کانال منصوب شده خداوند" انجام می شود.
پس از تقویت این ایده در آوریل 15 ، 2012 برج نگهبانی در مقاله "خیانت نشانه شومی از زمانه". در صفحه 10 ، پاراگرافهای 10 و 11 آن مقاله ، این نکته بیان شد که شک در نکته ای که توسط "مباشر وفادار" بیان شده ، معادل شک در آنچه عیسی تعلیم می دهد ، است.
چند ماه بعد در همایش منطقه ای سال ، در قسمت بعد از ظهر روز جمعه با عنوان "از امتحان کردن یهوه در قلب خود اجتناب کنید" ، به ما گفته شد که حتی فکر کردن که تعلیم از بنده وفادار نادرست است اشتباه است با قرار دادن یهوه. تست.
اکنون برنامه مونتاژ مدار امسال با بخشی با عنوان "این نگرش ذهنی را حفظ کنید - یکرنگی ذهن" ارائه می شود. استفاده از 1 Cor 1:10 ، سخنران اظهار داشت که "ما نمی توانیم ایده های مغایر با کلام خدا یا به کسانی که در انتشارات ما یافت می شود" این جمله حیرت انگیز این است که آنچه را منتشر می کنیم در یک ردیف کلام الهام گرفته از خدا قرار دهد. فقط درصورتی که فکر می کنید اینها ممکن است فقط سخنان گوینده باشد ، من با ناظر مدار مشورت کردم و وی تأیید کرد که این متن از طرح کلی چاپ شده از هیئت حاکمه گرفته شده است. آیا ما به طور جدی آماده ایم که آنچه را که در انتشارات خود می آموزیم با کلام الهام گرفته از خدا برابر کنیم؟ قابل توجه است ، به نظر می رسد چنین است.
در نیم قرن گذشته یا من بخشی از قوم یهوه بوده ام ، هرگز چنین روندی را ندیده ام. آیا این در پاسخ به نارضایتی روزافزون بسیاری به دلیل شکست پیش بینی های گذشته است؟ آیا هیئت حاکمه احساس می کند اختیار تصدیق شده خود در تفسیر کلام خدا از طرف ما تحت محاصره است؟ آیا یک خواهر و برادر وجود دارد که بی سر و صدا ابراز ناباوری می کنند و دیگر حاضر نیستند کورکورانه آنچه را که تعلیم داده می شود بپذیرند؟ با توجه به اینكه آخرین بخش مونتاژ مدار فوق الذكر برای مصاحبه با یك فرد واقعی می تواند به این نتیجه برسد.بزرگتر دیرینه که در گذشته درک و قبول برخی از توضیحات کتاب مقدس (یا هدایت از سوی سازمان) دشوار بود. " [برگرفته از دستورالعمل های کلی به بلندگو]
به این معنی فکر کنید. مدار متوسط ​​شامل جماعت 20 تا 22 است. بیایید به طور متوسط ​​بزرگان 8 در هر جماعت فرض کنیم ، اگرچه این تعداد در بسیاری از کشورها زیاد است. این به ما در جایی بین بزرگان 160 و 170 می دهد. از این تعداد ، چند نفر در نظر گرفته می شوند مدت زمان طولانی بزرگان؟ بیایید سخاوتمند باشیم و یک سوم بگوییم. بنابراین در انجام این تکلیف ، آنها باید باور داشته باشند که درصد قابل توجهی از این برادران در مورد برخی از تفسیرهای رسمی کتاب مقدس ما شک و تردید جدی دارند. چه تعداد از این "توماسهای تردید آور" مایل هستند که روی سکوی مونتاژ مدار بلند شوند و شک و تردید خود را ابراز کنند؟ مطمئناً یک عدد کوچکتر نیز وجود دارد. بنابراین هیئت دولت باید احساس کند که تعداد این افراد به اندازه کافی زیاد است که اجازه می دهد هر مدار حداقل یک نامزد را پیدا کند. با این حال ، برای گذر از این روند ، آنها همچنین باید احساس کنند که تعداد قابل توجهی از برادران و خواهران در هر مدار ، به این شیوه استدلال می کنند.
حال باید توجه داشت که توماس در مواقعی که نباید دچار شک می شد. با این حال ، عیسی هنوز مدرکی برای او ارائه کرد. او مرد را به خاطر داشتن تردید مورد سرزنش قرار نداد. او از توماس تقاضا نکرد که فقط به این دلیل که عیسی چنین گفته ایمان بیاورد. اینگونه بود كه عیسی با تردید مقابله كرد - او با مهربانی اثبات دیگری ارائه داد.
اگر آنچه شما می آموزید مبتنی بر واقعیتی محکم است؛ اگر آنچه از طریق کتاب مقدس آموخته اید قابل اثبات است؛ پس شما نیازی به سنگین بودن ندارید. شما می توانید با ارائه یک دفاع مبتنی بر کتاب مقدس ، به درستی مخالفان خود را ثابت کنید. (1 پت. 3:15) اگر از طرف دیگر ، نتوانید آنچه را که از دیگران می خواهید باور کنند ثابت کنید ، مجبورید از روشهای دیگری برای دستیابی به انطباق استفاده کنید - روشهای غیر مسیحی.
هیئت دولت با تعلیماتی که هیچ پایه و اساس کتاب مقدس برای آنها فراهم نشده است ، آمده است کوه 24: 34 و کوه 24: 45-47 فقط دو نمونه هستند) و به نظر می رسد که در تضاد با کتاب مقدس هستند. با این حال ، به ما گفته می شود که بدون قید و شرط ایمان داشته باشید. به ما گفته می شود که عدم پذیرش به معنای تردید در کلام الهام گرفته از خدا است. اساساً ، به ما گفته می شود که اگر ایمان نیاوریم ، گناه می کنیم. برای کسی که شک دارد از یک شخص بی ایمان بدتر است. (1 تیم. 5: 8)
آنچه در مورد این وضعیت حتی عجیب تر است این است که با انتشاراتی که به ما گفته می شود ایمان بیاوریم گویی کلام خدا هستند ، مغایرت دارد. به عنوان نمونه این مقاله عالی را در شماره 1 نوامبر 2012 از شماره برج نگهبانی با عنوان "آیا ایمان دینی عصای احساسی است؟" با بیان بسیاری از نکات صحیح و مستدل ، روشن است که مقاله به سمت کسانی که در دین باطل هستند ، هدایت می شود. فرض بیشتر شاهدان یهوه این است که ما در حال حاضر همان چیزی را که مقاله می آموزد تمرین می کنیم و به همین دلیل ما در حقیقت هستیم. اما بیایید سعی کنیم این نکات را با ذهنی بی طرفانه و باز مورد بررسی قرار دهیم ، اینطور است؟ بیایید ببینیم که آیا آنها ممکن است فقط به اندازه آنچه که در مورد شخصی که در دین باطل است انجام می دهند ، در مورد ما اعمال شوند.

"یک عصای عاطفی نوعی فریب خود است که باعث می شود فرد واقعیت را نادیده بگیرد و مانع استدلال منطقی او شود." (بند 1)

مطمئناً ما نمی خواهیم با عصای احساسی از خود حمایت کنیم که باعث می شود واقعیت را نادیده بگیریم و از استدلال منطقی ما جلوگیری کند. بنابراین ، اگر در مورد تعلیم جدید هیئت حاکمه استدلال کنیم و دریافتیم که منطقی است منطقی نیست ، طبق این مقاله چه کاری باید انجام دهیم. بدیهی است که پذیرفتن آن به هر حال نادیده گرفتن واقعیت است. با این حال ، آیا دقیقاً همان کاری نیست که به ما گفته شده است که انجام دهیم؟

وی گفت: "برخی ایمان را با برتری می دانند آنها می گویند افرادی که به ایمان متوسل می شوند ، نمی خواهند برای خود فکر کنند یا اجازه می دهند تا شواهد سختی بر باورهای خود تأثیر بگذارد. چنین بدبینان دلالت می کنند که افراد دارای ایمان مذهبی قوی واقعیت را نادیده می گیرند. "(پار. 2)

ما زودباور نیستیم ، مگر نه؟ ما نوعی نیستیم که "نمی خواهیم برای خود فکر کنیم" و همچنین "شواهد محکم" را که ممکن است بر اعتقادات ما تأثیر بگذارد ، نادیده نمی گیریم. این استدلال بر اساس کلام خدا است و هیئت حاکمه از این مقاله برای آموزش این حقیقت به ما استفاده می کند. با این حال ، در همان زمان ، آنها به ما می آموزند که تفکر مستقل یک ویژگی بد است. مستقل از چه چیزی یا چه کسی؟ یهوه؟ سپس ما نمی توانستیم بیشتر توافق کنیم. با این حال ، براساس تحولات اخیر ذکر شده در بالا ، به نظر می رسد تفکر مستقل از هیئت حاکمه همان چیزی است که آنها در ذهن دارند.

کتاب مقدس درباره ایمان حرفهای زیادی برای گفتن دارد. با این وجود هیچ کجا ما را تشویق نمی کند که ساده لوح یا ساده لوح باشیم. و نه تنبلی ذهنی را محکوم می کند. در عوض ، به افرادی که به هر کلمه ای که می شنوند بی تجربه ، حتی احمقانه است ، برچسب می زند. (ضرب المثل های 14: 15,18) واقعاً ، برای ما چقدر احمقانه خواهد بود که بدون بررسی واقعیت ها ، ایده ای را به عنوان واقعی قبول کنیم! این مانند پوشاندن چشم ما و تلاش برای عبور از یک خیابان شلوغ است فقط به این دلیل که کسی به ما می گوید این کار را انجام دهیم. "(Parx 3)

این یک مشاوره عالی است. باید باشد. این توصیه ای است که از کلام خدا گرفته شده است. با این حال ، منبعی که در اینجا به ما دستور می دهد "به هر کلمه ایمان نداشته باشیم" همچنین در جای دیگری به ما می گوید که نباید به هر کلمه ای که از طرف هیئت حاکمه از طریق انتشارات ما پخش می شود شک کنیم. آنها در اینجا ، از کلام خدا ، به ما می آموزند که "افراد کم تجربه و احمق" به هر کلمه ای که می شنوند ایمان می آورند ، با این حال آنها همچنین از ما می خواهند که هرچه می گویند باور کنیم حتی اگر نتوانیم شواهدی برای آن پیدا کنیم. در حقیقت ، همانطور که بارها و بارها در این مجمع نشان داده ایم ، شواهد اغلب با آنچه ما آموزش می دهیم مغایرت دارد ، اما باید این واقعیت را نادیده بگیریم و فقط باور کنیم.

«به جای تشویق ایمان کور ، کتاب مقدس ما را ترغیب می کند که چشمان مجازی خود را باز نگه داریم تا فریب نخوریم. (متی 16: 6) ما با استفاده از "قدرت عقل" چشمهایمان را باز نگه می داریم. (رومیان 12: 1) کتاب مقدس ما را آموزش می دهد تا بر اساس شواهد استدلال کنیم و به نتیجه گیری های منطقی مبتنی بر واقعیت ها برسیم. " (پاراگراف 4)

بیایید جمله آخر را تکرار کنیم: "کتاب مقدس ما را آموزش می دهد تا بر اساس شواهد استدلال کنیم و به نتایج منطقی مبتنی بر حقایق برسیم."  این به ما آموزش می دهد!  نه گروهی از افراد که به نوبه خود به ما می گویند چه چیزی را باور کنیم. کتاب مقدس ما را آموزش می دهد. یهوه از ما می خواهد كه به تنهایی بر اساس شواهد استدلال كنیم و بر اساس آنچه دیگران از ما می خواهند باور كنند ، بلكه براساس واقعیت ها به نتیجه گیری صحیح برسیم.

پائول در نامه ای خطاب به مسیحیان ساکن در شهر تسالونیکی ، آنها را تشویق کرد که در آنچه باور دارند انتخاب کنند. او می خواست آنها "از همه چیز مطمئن شوند." - 1 تسالونیکیان 5:21. " (پاراگراف 5)

پولس مسیحیان را به گزینش تشویق می کرد ، اما اگر امروز روی زمین بود ، آیا این دستورالعمل از آموزه سازمان ما که به ما اجازه نمی دهد چه تعالیمی را قبول نمی کنیم ، خدشه دار خواهد شد؟ درست است ، ما باید تمام آنچه را كه كتاب مقدس می آموزد ، باور داشته باشیم. هیچ بحثی در این باره وجود ندارد. با این حال ، تفسیر مردان مسئله دیگری است. دستور کتاب مقدس "اطمینان از همه چیز" است. این جهت به هر مسیحی داده می شود ، نه فقط به کسانی که ما را راهنمایی می کنند. چگونه هر یک از ما "مطمئن" می شویم؟ چوب استاندارد یا اندازه گیری چیست که باید استفاده کنید؟ این کلام خداست و فقط کلام خداست. ما برای اطمینان از صحت مطالبی که در انتشارات آموزش داده می شود از کلام یهوه استفاده می کنیم. هیچ پیش بینی ای در کتاب مقدس وجود ندارد که به ما اجازه دهد تعالیم بدون قید و شرط درباره مردان را بپذیریم.
با توجه به آنچه در این مقاله به ما آموخته شده است ، حداقل این كه بخواهیم اعتقاد بی قید و شرط به تعالیم هیئت حاكمه را داشته باشیم ، مغایر است. در سازمانی که حقیقت را چنان جایزه می دهد که در واقع از آن به عنوان تعیین استفاده می کنیم ، این دوگانگی گیج کننده است. فقط می توان تصور کرد که با تصور در ذهن خود که تعالیم هیئت حاکمه ، به نوعی ، یک استثنا در قانون است ، تناقض را دور می زنیم. اگر یهوه به ما گفت کاری را انجام دهیم ، حتی اگر آن را نفهمیم. حتی اگر در نگاه اول متناقض یا غیر علمی به نظر برسد (همانطور که دستور برخورد با خون در ابتدا به نظر می رسید) ما این کار را بدون قید و شرط انجام می دهیم ، زیرا یهوه نمی تواند اشتباه کند.
ما با معادل کردن دستورالعمل هیئت حاکم با آن از طرف خداوند متعال ، ما به آنها اجازه داده ایم که "استثناء برای قانون" باشند.
اما چگونه هیئت حاکمه ، متشکل از انسانهای ناقص و دارای سوابقی وحشتناک از تفسیرهای ناموفق ، می تواند چنین موقعیتی ظاهراً متکبر داشته باشد؟ به نظر می رسد دلیل این امر این است که آنها جیب کانال ارتباطی تعیین شده توسط یهوه را بر عهده گرفته اند. اعتقاد بر این است که یوهو مستقیماً با قوم خود ارتباط برقرار نمی کند و همچنین او به سادگی از عیسی مسیح برای این کار استفاده نمی کند ، بلکه گروهی از مردان در آن زنجیره ارتباطی هستند. آیا این یک آموزش کتاب مقدس است؟ بهتر است آن را برای پست دیگری بگذارید. کافی است بگوییم که ما در اینجا از کتاب مقدس و همچنین از انتشارات خودمان به وضوح ثابت کرده ایم تحت تعهد از خدا بخواهیم که برای خودمان استدلال کنیم ، از همه چیز اطمینان حاصل کنیم ، از باور کورکورانه هر کلمه صرف نظر از اینکه منبع انسانی ناقص محترم باشد ، امتناع ورزیم ، شواهد را مرور کنیم ، واقعیت ها را در نظر بگیریم و به نتیجه گیری های خود برسیم. کتاب مقدس ما را در برابر ایمان به انسان و سخنان آنها راهنمایی می کند. ما فقط باید به یهوه خدا ایمان داشته باشیم.
اکنون وظیفه هریک از ما این است که از خدا پیروی کنیم تا به عنوان یک مرد. (اعمال 5: 29)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    24
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x