به تازگی ، نسخه مطالعه از برج نگهبانی مجموعه ای از مقالات را تحت عنوان "از بایگانی های ما" ارائه داده است. این یک ویژگی عالی است که ما را با عناصر جالب توجه از تاریخ مدرن آشنا می کند. اینها مقاله های بسیار مثبتی هستند و به همین ترتیب باعث تشویق می شوند. البته همه جنبه های تاریخ ما به یک اندازه دلگرم کننده نیستند. آیا باید از هر چیزی که از بایگانی های تاریخی منفی است ، پرهیز کنیم؟ یک ضرب المثل وجود دارد که می گوید: "کسانی که از تاریخ چیزی نمی آموزند ، محکوم به تکرار آن هستند." تاریخ مردم یهوه در کلام الهام گرفته از خدا با مثالهای منفی فراوان است. اینها در جای خود قرار دارند تا ما نه تنها از نمونه های خوب ، بلکه از نمونه های بد نیز یاد بگیریم. ما نه تنها یاد می گیریم که چه کاری باید انجام دهیم ، بلکه چه کاری نباید انجام دهیم.
آیا در تاریخ معاصر ما چیزی وجود دارد که ، مانند این حساب های کتاب مقدس ، می تواند به عنوان یک دستورالعمل عمل کند. به ما کمک می کنیم تا از بروز برخی رفتارهای ناخواسته جلوگیری کنیم؟
بگذارید درباره آنچه می توان سرخوشی سال 1975 نامید صحبت کنیم. اگر شما به اندازه کافی جوان هستید که در این دوره از تاریخ ما زندگی نکرده اید ، می توانید این گزارش را روشن کننده بدانید. اگر به سن من نزدیکتر باشید ، مطمئناً خاطرات را به همراه می آورد. بعضی خوب ، و شاید بعضی نه.
همه چیز با انتشار 1966 کتاب آغاز شد ، زندگی جاودانه در آزادی پسران خدا. من نمی دانم چه کسی آن را نوشته است ، اما scuttlebutt این است که توسط Br نوشته شده است. فرد فرانتز ، نه این که این مهم باشد زیرا هیئت حاکمه مسئول همه موارد منتشر شده است. (جالب است که پس از مرگ وی ، تغییر محسوسی در تنور و محتوای آن مشاهده شد برج نگهبانی مقالات مقالاتی که دارای موازات نبوی هستند یا اهمیت پیامبری را از نمایشنامه های کتاب مقدس برون یابی می کنند ، بسیار کمتر است. همچنین باید بگویم که من با برادر فرانتس ملاقات کردم و او را بسیار دوست داشتم. او مرد كوچكي بود و حضوري عظيم داشت و بنده برجسته يهوه خدا بود.)
به هر حال ، متن مربوط به بحث ما در صفحات 28 و 29 از آن کتاب یافت می شود:

"طبق این گاهشمار قابل اعتماد کتاب مقدس ، شش هزار سال از خلقت انسان در سال 1975 پایان می یابد و هفتمین دوره از هزار سال تاریخ بشریت در پاییز 1975 م آغاز خواهد شد"

بنابراین شش هزار سال از وجود انسان در زمین به زودی خواهد شد ، بله ، در این نسل.

ما معتقد بودیم که سلطنت هزاره هفتمین سال (سبت) از یک سری "روزهای" هزار ساله است. بنابراین از آنجایی که ما از طول روز هفتم مطلع بودیم و از آنجا که هفت روز هزار ساله در آن وجود داشت - شش روز از نقص انسان و روز هفتم برای سبت هزاره - ریاضی آسان بود. البته ، هیچ کس فعالانه اعلام نمی کرد که ایده کامل ناقص بودن شش هزار ساله در کتاب مقدس پشتیبانی می کند. ما این گمانه ها را بر اساس آیه کتاب مقدس بنا نهادیم که از یک روز یکهزار سال برای یهوه صحبت می کند. (البته ، همین آیه همچنین یک روز را برای خدا با یک ساعت نگهبان هشت ساعته مقایسه می کند ، و کتاب مقدس چیزی در مورد شش روز نقص انسانی نمی گوید ، اما ما به راحتی همه اینها را نادیده گرفتیم زیرا ما بودیم - و هنوز هم هستیم - گفتند که " تفکر مستقل "چیز بدی است. علاوه بر این ، صادقانه بگویم ، هیچ یک از ما نمی خواستیم باور کنیم که این درست نیست. همه ما می خواستیم که پایان کار نزدیک باشد ، بنابراین آنچه هیئت حاکمه می گفت ، بسیار خوب این آرزو را تغذیه کرد.)
این اعتقاد - به همان اندازه غیرقابل اثبات در کتاب مقدس - اضافه شدن به پشتیبانی حاصل از این محاسبه زمان پیش فرض ، اعتقاد بر این است که هر یک از هفت روز خلاق ، 7,000 سال طول دارد. از آنجا که ما در هفتمین روز خلاقیت قرار داریم و از آنجایی که هزار سال گذشته آن روز با سلطنت هزاره مطابقت دارد ، باید دنبال کنیم که پادشاهی مسیح یک سال 1,000 در پایان سالهای 6,000 از آغاز زندگی انسان آغاز می شود.
اگر این کتاب چیزهایی را که در بالا به آن اشاره شد ، واگذار کرده بود ، ممکن است مانند گذشته قارچ نپاشیده باشد ، اما افسوس که در این زمینه چیزهای بیشتری برای گفتن داشت:

"بنابراین در سالهای بسیاری در نسل خود ما به آنچه می توانیم خداوند یهوه به عنوان هفتمین روز از وجود انسان بداند ، می رسیم.

چقدر مناسب این برای یاهو خدا خواهد بود که از این هفتمین دوره هزار ساله آینده ، یک روز استراحت و آزادسازی یک روز سبت ، یک سبت بزرگ جشن بزرگداشت برای اعلام آزادی در سراسر زمین برای همه ساکنان آن تشکیل دهد! این برای بشر به موقع تر است.  این نیز از نظر خدا مناسب ترین است، زیرا ، به یاد داشته باشید ، بشر هنوز آنچه آخرین کتاب مقدس کتاب مقدس از سلطنت عیسی مسیح بر زمین برای هزار سال یعنی سلطنت هزاره مسیح صحبت می کند ، پیش رو داشته است. از نظر نبوت ، عیسی مسیح ، نوزده قرن پیش وقتی روی زمین بود ، در مورد خودش گفت: "زیرا خداوند انسان همان چیزی است که پسر انسان است." (متی 12: 8)  این تنها به طور اتفاقی یا تصادفی نخواهد بود بلکه مطابق هدف دوست داشتنی خداوند یهوه برای فرمانروایی عیسی مسیح ، "پروردگار سبت" خواهد بود که به موازات هزاره هفتم وجود انسان به طور موازی اجرا شود. "

از نظر گذشته ، این گفتن آنچه "انجام" مناسب "و" مناسب ترین "برای خداوند یهوه است ، فرجامانه بود ، اما در آن زمان ، هیچ کس در مورد این عبارات اظهارنظر نکرد. همه ما از این احتمال که فقط چند سال دیگر پایان ندارد بسیار هیجان زده شدیم.
همسرم بحثی را که در میان برخی از برادران و خواهران به دنبال انتشار اکتبر 15 ، 1966 به یاد می آورد ، به یاد می آورد برج نگهبانی پوشش همایش آن سال و انتشار کتاب.
اینجا چیزی است که آنها را بسیار هیجان زده کرده است.

(w66 10 / 15 pp. 628-629 شاد شدن از جشن معنوی "فرزندان آزادی خدا")

رئیس جمهور نور ، "كتاب جدیدی به زبان انگلیسی با عنوان زندگی جاودانه — در آزادی of la برای تلفن های موبایل of خدا ، چاپ شده است. "در تمام نقاط مونتاژ که منتشر شد ، کتاب با اشتیاق دریافت شد. تعداد زیادی از مردم در اطراف غرفه ها جمع می شدند و به زودی منابع کتاب از بین می رود. بلافاصله مطالب آن مورد بررسی قرار گرفت. یافتن نمودار در صفحه 31 خیلی طولانی طول نکشید ، نشان می دهد که سالهای وجود 6,000 در 1975 پایان یافته است. بحث در مورد 1975 همه چیز را تحت الشعاع قرار داد. "

(w66 10 / 15 صفحه 631 شادمان از جشن معنوی "فرزندان آزادی خدا")

سال 1975

برادر فرانتس در سخنرانی خود در مجمع بالتیمور اظهارات جالبی را درباره سال 1975 ارائه داد. او به طور اتفاقی با گفتن گفت: "درست قبل از اینکه روی سکو بیایم ، جوانی به طرف من آمد و گفت ،" بگو ، این 1975 به چه معنی است؟ آیا این به معنای این یا آن چیز دیگری است؟ "" در بخشی ، برادر فرانتس ادامه داد: "شما نمودار را متوجه شده اید [در صفحات 31-35 در کتاب" زندگی جاودانه — در آزادی of la برای تلفن های موبایل of خوب] این نشان می دهد که 6,000 سال تجربه انسانی در سال 1975 یعنی حدود نه سال دیگر به پایان می رسد. معنی آن چیست؟ آیا این بدان معناست که روز استراحت خدا از سال 4026 قبل از میلاد آغاز شده است؟ می توانست داشته باشد. زندگی جاودانه این کتاب نمی گوید این کتاب صرفاً زمان بندی را ارائه می دهد. می توانید آن را بپذیرید یا رد کنید. اگر چنین باشد ، این برای ما چه معنایی دارد؟ [وی با بیان اینکه امکان اجرای تاریخ 4026 قبل از میلاد به عنوان آغاز روز استراحت خدا طول کشید ،]

'در مورد سال 1975 چطور؟ منظور شما دوستان عزیز چیست؟ از برادر فرانتس پرسید. آیا این بدان معنی است که آرمگدون ، با شیطان محدود شده توسط 1975 ، به پایان خواهد رسید؟ آن می تواند! آن می تواند! همه چیز با خدا امکان پذیر است. آیا این بدان معنی است که بابل بزرگ با 1975 رو به پایین خواهد رفت؟ آن می تواند. آیا این بدان معناست که قرار است حمله گوگ ماگوگ به شاهدان یهوه انجام شود تا آنها را از بین ببرد ، سپس خود گوگ از این کار خارج خواهد شد؟ آن می تواند. اما ما نمی گوییم. همه چیز با خدا امکان پذیر است. اما ما نمی گوییم. و آیا هیچ یک از شما در گفتن چیزهایی که در حال حاضر و 1975 اتفاق می افتد ، خاص نیست. اما نکته مهم همه اینها ، دوستان عزیز است: زمان کوتاه است. زمان تمام می شود ، هیچ سوالی در مورد آن نیست.

"هنگامی که ما به پایان زمان جنایی ها در 1914 نزدیک می شدیم ، هیچ علامتی مبنی بر پایان یافتن Times Gentile Times وجود نداشت. شرایط روی زمین هیچ دلایلی برای آنچه که قرار است رخ دهد ، حتی در اواخر ژوئن آن سال نبود. سپس ناگهان قتل رخ داد. جنگ جهانی اول شروع شد. شما بقیه را می دانید همانطور که حضرت عیسی پیش بینی می کرد ، قحطی ها ، زمین لرزه ها و آفات دنبال می شدند.

اما امروز با نزدیک شدن به 1975 چه داریم؟ شرایط صلح آمیز نبوده است. ما جنگ های جهانی ، قحطی ، زلزله ، آفات را پشت سر گذاشته ایم و با نزدیک شدن به 1975 هنوز این شرایط را داریم. آیا این موارد به معنای چیزی است؟ این چیزها بدان معنی است که ما در "زمان پایان" هستیم. و پایان باید مدتی فرا رسد. عیسی گفت: "همینطور که این چیزها اتفاق می افتد ، خود را بلند کنید و سر خود را بالا بکشید ، زیرا نجات شما نزدیک می شود." (لوک 21: 28) بنابراین می دانیم که وقتی به 1975 می آییم ، نجات ما بسیار نزدیکتر است. "

 مسلماً ، فرانتس درست ظاهر نمی شود و نمی گوید كه پایان آن در سال 1975 است. اما پس از سخنرانی با این روش با تأكید زیاد بر یك سال خاص ، غیرمعقولانه خواهد بود كه بگوییم وی یك لاگ اضافه نكرده است یا دو تا به آتش. شاید بتوانیم آن طرح قدیمی مونتی پایتون را به صورت پیش فرض بیان کنیم. "1975! قابل توجه! نه به هیچ وجه! (تحریک کردن ، تحریک کردن ، چشمک زدن ، چشمک زدن ، منظور من را بدانید ، منظور من را بدانید ، بیشتر نگو ، دیگر نگو)
اکنون یک یادداشت وجود دارد - و من "یک یادداشت" را تأکید می کنم - با احتیاط منتشر شده در ماه مه 1 ، 1968 برج نگهبانی:

(wxNUMX 68 / 5 pp. 1-272 par. 273 استفاده خردمندانه از زمان باقی مانده)

"آیا این بدان معنی است که سال 1975 نبرد آماگدون را به همراه خواهد داشت؟ هیچ کس نمی تواند با اطمینان بگوید چه چیزی هر سال خاص به ارمغان خواهد آورد. عیسی گفت: "با توجه به آن روز یا ساعت کسی که نمی داند." (مارک 13: 32) کافی است که بندگان خدا به یقین می دانند که ، برای این سیستم تحت شیطان ، زمان به سرعت تمام می شود. چه احمقانه خواهد بود كه فرد در مدت محدودي باقي مانده ، نسبت به وقايع زمين لرزه به زودي و نياز به انجام نجات فرد ، از خواب بيدار و هشیار نباشد. "

اما این برای جلوگیری از شور و نشاطی که مدام توسط سخنرانان عمومی ، از جمله ناظران مدار در بازدیدها و مجالس و همچنین ناظران منطقه و برادران در بخش کنوانسیون منطقه ، بخشهایی را تقویت می کردند ، ناکافی بود. علاوه بر این ، همین مقاله یادداشت احتیاطی خود را با این خبر کوچک از پاراگراف قبلی زیر و رو می کند:

(wxNUMX 68 / 5 pp. 1 par. 272 استفاده خردمندانه از زمان باقی مانده)

"حداکثر ظرف چند سال بخش های پایانی پیشگویی کتاب مقدس نسبت به این "روزهای آخر" تحقق خواهد یافت ، و منجر به آزادسازی بشر باقی مانده به سلطنت با شکوه سال 1,000 مسیح خواهد شد. "

این در حالی بود که ما پیشنهاد می کردیم که اگرچه هیچ کس ممکن است روز یا ساعت را نشناسد ، ما سال خوبی داشتیم.
درست است ، کسانی بودند که کلمات عیسی را به یاد می آوردند که "هیچ کس روز و ساعت را نمی داند" و "در زمانی که شما فکر می کنید این اتفاق نمی افتد ، پسر انسان می آید" ، اما کسی با چنین دلیل خوبی صحبت نکرد از اعتیاد به مواد غذایی سرخوشی. به خصوص وقتی چنین چیزی منتشر می شود:

(wxNUMX 68 / 8 ص. پارس 15-500. 501-35 چرا شما به دنبال 36 به جلو می گردید؟)

"یک چیز کاملاً مسلم است ، با استفاده از پیشگویی کتاب مقدس تقویت شده با پیشگویی در کتاب مقدس ، نشان می دهد که شش هزار سال از عمر انسان به زودی خواهد شد ، بله ، در این نسل! (مت. 24: 34) بنابراین ، دیگر هیچ وقت بی تفاوت و رضایت بخش نیست. این وقت آن نیست که با سخنان عیسی مسیح باشیم که «در مورد آن روز و ساعت هیچ کس می داندنه فرشتگان آسمان و نه پسر بلکه فقط پدر. "(مت. 24: 36) برعکس ، زمانی است که باید کاملاً آگاه بود که به سرعت این سیستم از اشیاء به سرعت فرا می رسد. پایان خشونت آمیز آن اشتباه نکنید ، کافی است که خود پدر می داند "روز و ساعت"!

36 حتی اگر کسی نتواند فراتر از 1975 ببیند ، آیا این دلیل دلیلی برای فعالیت کمتری دارد؟ رسولان حتی از این دور هم نتوانستند ببینند. آنها چیزی در مورد 1975 نمی دانستند. "

"بازی با کلمات عیسی ..."! به طور جدی! کسانی که می گفتند ما بیش از حد از تاریخ 1975 استفاده می کنیم اکنون می توانند به عنوان "بازی با سخنان عیسی" مطرح شوند. القا این بود که شما سعی دارید احساس فوری مناسبی را که همه باید احساس کنیم از بین ببرید. من احمقانه به نظر می رسم که تقریباً 40 سال بعد در اینجا می نشینیم که چنین نگرشی باید رایج باشد ، اما بیشتر ما مقصر آن بودیم. ما درگیر اعتیاد به مواد مخدره شدیم و نمی خواستیم تدبیر کنیم که ممکن است پایان کار طولانی شود. من در میان این جمعیت بودم. یادم می آید که در تعطیلات سال 1970 با یکی از دوستانم نشسته بودیم و فکر می کردم سالهای باقی مانده در این سیستم چیزها چیست. آن دوست هنوز زنده است و اکنون ما در حال بررسی این مسئله هستیم که آیا زنده خواهیم ماند یا پایان این سیستم را ببینیم.
به شما توجه داشته باشید ، این عقیده که 1975 اهمیت خاصی را حفظ کرده است ، فقط مبتنی بر این نیست آزادی در پسران خدا کتاب و گفتگوهای ارائه شده توسط CO و DOs انتشارات مرتباً به استناد آثاری از متخصصان دنیایی می پرداختند که اهمیت 1975 را تقویت می کردند قحطی — 1975 که در انتشارات ما توجه خاصی را به خود جلب کرد.
سپس 1969 و انتشار کتاب آمد نزدیک شدن به صلح هزاران سال که این را برای گفتن در صفحات 25 و 26 داشت

"اخیراً محققان پرمخاطره کتاب مقدس ، بررسی تاریخشناسی آن را بررسی کرده اند. طبق محاسبات آنها شش هزاره زندگی بشر روی زمین در اواسط دهه هفتاد به پایان می رسد. بنابراین هزاره هفتم از آفرینش انسان توسط خدای یهوه در کمتر از ده سال آغاز می شود.

برای اینکه خداوند عیسی مسیح "حتی از روز شنبه" پروردگار باشد ، "" سخنران اعلام کرد ، "سلطنت هزار ساله وی باید هفتمین دوره از هزاران سال یا هزاره دوره باشد." (مت. 12: 8 ، AV) آن زمان نزدیک است! "

من یک جستجوی کلمه انجام دادم و هر یک از این قسمت ها به طور جداگانه و به صورت کلامی در سه تکرار می شوند برج نگهبانی مقالات آن زمان (w70 9/1 p. 539؛ w69 9/1 p. 523؛ w69 10/15 p.623) بنابراین ما این اطلاعات را در برج نگهبانی در سال 1969 و 1970 و سپس دوباره در 1970 که کتاب را در مطالعه کتاب جماعت خود مطالعه کردیم ، مطالعه کنیم. کاملاً واضح به نظر می رسد که توسط هیئت حاکمه به ما آموزش داده شده است که اگر عیسی "ارباب سبت" بود ، باید پایان آن را تا سال 1975 به پایان برساند.
این عقیده باعث شد بسیاری از برادران روند زندگی خود را تغییر دهند.

 (کیلومتر 5 / 74 ص. 3 چگونه از زندگی خود استفاده می کنید؟)

"گزارش هایی از برادرانی که خانه و املاک خود را می فروشند شنیده می شود و برنامه ریزی شده است تا بقیه روزهای خود را در این سیستم قدیمی در سرویس پیشگام تمام کنند. مطمئناً این روش خوبی برای گذراندن مدت زمان کوتاه باقیمانده قبل از پایان جهان شرور است. "

پدر من یکی از اینها بود. او بازنشستگی زودرس را به دست آورد و تمام خانواده را برای خدمت به جایی كه نیاز بیشتر بود برد ، و خواهرم را قبل از پایان كلاس 11 از دبیرستان برد و هم او و هم مادرم مدتهاست كه زندگی خود را سپری كرده اند. آیا ما اشتباه کردیم؟ آیا ما به دلیل اشتباه کار درستی انجام دادیم؟
یهوه خدایی دوست داشتنی است. او خطای انسانها را جبران می کند و بندگان مومن را برکت می دهد. همه آنچه واقعاً مهم است این است که ما همچنان به او صادقانه خدمت کنیم. بنابراین بیایید مسئله سختی هایی را که برخی از آنها به دلیل گمراهی درباره اهمیت سال 1975 متحمل شده اند ، مطرح نکنیم. از طرف دیگر ، ما نمی توانیم حقیقت کتاب مقدس را انکار کنیم وقتی که می گوید: "انتظار به تعویق افتاده باعث بیماری قلب می شود ..." (پرو 13: 12) بسیاری از قلب بیمار بودند ، افسرده شدند ، حتی حقیقت را ترک کردند. می توان گفت که این یک آزمایش ایمان بود و آنها آن را شکست دادند. بله ، اما چه کسی آزمون را تحمیل کرده است؟ مطمئناً ی Jehovahه Jehovahو “ه نیست ، زیرا "با چیزهای شرور خدا را نمی توان امتحان کرد و خودش هم کسی را امتحان نمی کند." یهوه ما را با استفاده از "کانال ارتباطی تعیین شده" خود برای آموختن یک دروغ به ما آزمایش نمی کند.
یک برادر جوان آلمانی که اواخر دهه هفتاد او را می شناختم به من گفت که در سال 1976 ، زمانی که هنوز در آلمان بود ، جلسه ای در سراسر کشور برگزار شد. هیاهوی تبلیغاتی در آلمان با این موازی روبرو شده بود و از آنجا که هیچ اتفاقی نیفتاد ، خواهران و برادران آلمانی ناامید زیادی وجود داشتند که نیاز به تشویق داشتند. حرف کلی این بود که این جلسه عذرخواهی بزرگی خواهد بود. با این حال ، هیچ عذرخواهی صورت نگرفت ، در واقع ، مسئله سال 1975 حتی مطرح نشد. تا به امروز احساس کینه می کند.
ببینید ، این نیست که ما گمراه شدیم - که بودیم ، اگرچه اکثر ما با میل و رغبت پیش رفتیم ، اما باید انصافاً گفته شود. این است که هیچ تصدیق واقعی خطایی از طرف هیئت حاکمه وجود نداشته است. این اثر برای بسیاری ویرانگر بود. سال 1976 بدون پایان می چرخد ​​و همه منتظر چیزی در این زمینه از انجمن هستند. وارد 15 ژوئیه شوید برج نگهبانی:

(w76 7 / 15 ص. 441 par. 15 یک پایه محکم برای اعتماد به نفس)

"اما برای ما توصیه نمی شود كه دیدگاههای خود را در یك روز مشخص تنظیم كنیم ، و از چیزهای روزمره ای كه معمولاً به عنوان مسیحیان مراقبت می كنیم ، غفلت كنیم ، مانند چیزهایی كه ما و خانواده هایمان به آن احتیاج داریم. ممکن است فراموش کنیم که ، هنگامی که "روز" فرا رسید ، این اصل را تغییر نمی دهد که مسیحیان در هر زمان باید از همه مسئولیت های خود مراقبت کنند. اگر کسی از عدم پیروی از این خط فکری ناامید شده است ، اکنون باید در تنظیم دیدگاه خود متمرکز شود ، زیرا این کلام خدا نبود که او را شکست یا فریب داد و ناامیدی به همراه آورد ، اما این درک او مبتنی بر شرایط اشتباه بود. "

من فقط می توانم تصور کنم که سیل نامه نگاری های ناخوشایند باعث این امر شده است. من بسیاری از برادران را به خاطر می آورم که بسیار ناراحت بودند زیرا به نظر می رسد هیئت حاکمه تقصیر را به گردن ما می انداخت. آنها به "مقدمات اشتباه" چه کسانی اشاره می کنند؟ "درک" این "مقدمات اشتباه" را از کجا به دست آوردیم؟
برخی گمان می کردند که هیئت رهبری از شکایت خود می ترسد ، بنابراین نمی توانند از طرف آنها مرتکب تخلفاتی شوند.
اینکه باید به این بیانیه از 15 ژوئیه ، 1976 پاسخ منفی زیادی داده شود برج نگهبانی از آنچه چهار سال بعد چاپ شد مشهود است:

(wxNUMX 80 / 3 ص. پارس 15-17. 18-5 انتخاب بهترین راه زندگی)

وی گفت: "در دوران مدرن ، چنین اشتیاق ، که به خودی قابل ستایش است ، منجر به تلاش برای تعیین تاریخ برای رهایی مطلوب از رنج ها و دردسرهایی شده است که تعداد زیادی از افراد در سراسر زمین هستند. با ظاهر کتاب زندگی جاودانه — در آزادی of la برای تلفن های موبایل of خدا، و اظهاراتش در مورد چگونگی مناسب برای سلطنت هزاره مسیح موازی هزاره هفتم از وجود انسان ، انتظارات قابل توجهی در مورد سال 1975 برانگیخته شد. پس از آن اظهاراتی وجود داشت ، و پس از آن ، تأكید كرد كه این تنها یك احتمال است. اما متأسفانه ، همراه با چنین اطلاعات احتیاط آمیز ، بیانیه های دیگری نیز منتشر شد که نشان می دهد چنین تحقق امیدها تا آن سال بیشتر از یک احتمال صرف بوده است. پشیمان است این گفته های اخیر ظاهراً موارد احتیاط را تحت الشعاع قرار داده و به تقویت انتظاراتی که از قبل آغاز شده اند کمک می کند.

6 در شماره ژوئیه 15 ، 1976 ، La برج مراقبت، اظهار نظر: اگر کسی ناخوشایند از پیروی از این خط فکری ناامید شده باشد ، باید در تنظیم دیدگاه خود متمرکز شود ، زیرا این سخنان خدا نبود که شکست خورده یا او را فریب داد و ناامیدی به همراه آورد ، اما همین درک خودش بر اساس شرایط اشتباه بود" در گفتن "هر کسی" La برج نگهبانی شامل همه ناامید کنندگان شاهدان یهوه ، از جمله از جمله شخصیت داشتن به do با la انتشار of la اطلاعات که به ایجاد امیدهایی که در آن تاریخ متمرکز شده اند کمک کرده است. "

متوجه استفاده از حالت منفعل در بند 5 خواهید شد. نه "پشیمان می شویم" یا حتی بهتر از اینکه "متاسفیم" ، اما "برای پشیمانی است". این س arال مطرح می شود ، "توسط چه کسی پشیمان شدم؟" باز هم ، ادعا می شود که از مسئولیت شخصی شانه خالی می کنیم.
پاراگراف 6 این تفکر را مطرح می کند که آنها ، هیئت حاکمه ، واقعاً در سال 1976 مسئولیت را می پذیرفتند؟ چطور؟ زیرا "هر کسی" شامل گروهی از "افرادی بود که با انتشار اطلاعات کار می کردند". با این وجود ، ما نمی توانیم در این اقدام عذرخواهی دوم ، که اشتباه مدیریت شده است ، هیئت حاکمه را به نام ذکر کنیم.
این پاراگراف تلاش می کند بگوید که هیچ کس و هیچ گروهی مقصر نیست. همه ما فهم خودمان را بر اساس مقدمات غلط فریب دادیم که با جادو از هیچ جا ظاهر شدند. در معرض خطر بی احترامی به نظر می رسد ، این اقدامی چنان رقت انگیز برای درست کردن امور است که بهتر بود حتی این تلاش را هم نمی کردید. از همه کسانی که می گفتند هیئت حاکمه مسئولیت اشتباهات خود را نمی پذیرد پشتیبانی می کند.
برادري كه مي شناسم چند سال بعد تحت عمل جراحي اورژانس قرار گرفت. متأسفانه اتاق عمل که وی به آنجا منتقل شده بود برای انجام یک عمل اضطراری دیگر استفاده شده بود. به درستی خرد نشده بود. در نتیجه ، این برادر نه یک بلکه سه عفونت مختلف ایجاد کرد و تقریباً درگذشت. پزشکان درگیر با مدیر بیمارستان به هنگام بهبودی به اتاق وی آمدند و خطای آنها را آزادانه پذیرفتند و با تواضع عذرخواهی کردند. وقتی این را شنیدم ، شوکه شدم. درک من این بود که یک بیمارستان هرگز اعتراف نخواهد کرد که از ترس از شکایت اشتباه است. این برادر برای من توضیح داد که آنها سیاست خود را تغییر داده اند. در شرایطی که آنها به طور واضح اشتباه هستند ، آنها اعتراف کرده اند که علناً خطا بپذیرند و عذرخواهی کنند. آنها دریافتند که مردم در این شرایط کمتر شکایت می کنند.
به نظر می رسد این تصور که مردم فقط برای بدست آوردن پول شکایت می کنند ، تصور غلطی است. مسلم است که این دلیل قابل توجهی برای شکایت است ، اما دلیل دیگری نیز وجود دارد که مردم خود را از طریق هزینه ، ضربه و عدم اطمینان از یک دادخواست طولانی مدت تحمل می کنند. همه ما حس عدالت ذاتی داریم و وقتی چیزی "فقط عادلانه نیست" آزرده می شویم. حتی به عنوان کودکان خردسال ، ما بی انصافی را تشخیص می دهیم و از آن عصبانی هستیم.
بسیاری به من گفته اند ، و من شخصاً با این دیدگاه موافقم ، كه اگر بدنه مدیریت وقتی به اشتباه انجام دادند ، با تواضع و آشكاری اعتراف می كنند ، ما با خوشحالی عذرخواهی را می پذیرفتیم و با میل خود ادامه می دادیم. این واقعیت که آنها اشتباه نمی پذیرند یا در موارد نادری که اقدام به پذیرش می کنند ، چنین اقدامی نیمه قلب و ضعف انجام می دهند. همراه با این واقعیت است که آنها هرگز به خاطر هرگونه اشتباهی عذرخواهی نمی کنند. فقط بخشی از مغز ما را که فریاد می زند تغذیه می کند:
"اما این عادلانه نیست!"

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    34
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x