"ما باید از ایجاد روحیه استقلال محافظت کنیم. با گفتار یا عمل ، ممکن است هرگز کانال ارتباطی را که امروزه یوهو از آن استفاده می کند ، به چالش بکشیم. "(w09 11/15 ص. 14 پاراگراف 5 جایگاه خود را در جماعت به حساب بیاورید)
کلمات هوشیار ، مطمئن باشید! هیچ کدام از ما نمی خواهیم در موقعیتی قرار بگیریم که خود را در معرض چالش قرار دادن یهوه قرار دهیم ، چنین است؟ به چالش کشیدن کانال ارتباطی امروزی او به همین معناست ، اینطور نیست؟
با توجه به اهمیت این مسئله - این واقعاً یک وضعیت مرگ و زندگی است - ما باید بفهمیم کانال ارتباطی او چیست. وسیله ای که امروز یهوه ، خدای ما ، با ما صحبت می کند چیست؟
متأسفانه ، پاراگراف فوق الذکر حاوی این توصیه تا حدودی درمورد موضوع مبهم است. این کار با پیشنهاد این کانال که سازمان یهوه است آغاز می شود. با این حال ، این سازمان گسترده و جهانی است. موجودی بیش از حد بی شکل برای ایجاد یک کانال واحد ارتباطی از طرف خدا. سپس با رسول جان که با الهام از آن می نویسد قیاس می کند - کاری که سازمان امروزی هرگز انجام نداده است. سپس ادامه می یابد تا به طبقه برده اشاره شود ، زیرمجموعه کوچکی از سازمان ، که در زمان این مقاله تصور می شد هزاران نفر را تشکیل می دهد ، اما اکنون فقط به هشت نفر محدود شده است. سرانجام ، در جمله پایانی خود ، ما را به اطاعت از بزرگان محلی دعوت می کند.
بنابراین فقط کانال ارتباطی که امروز خداوند از آن استفاده می کند چیست؟
کتاب مقدس به طور خاص نمی گوید. در حقیقت ، این عبارت در کتاب مقدس یافت نمی شود. با این وجود ، قطعاً نقش این است. به عنوان یک مثال ، موسی را در نظر بگیرید. هنگامی که او حدود چهل سال داشت ، او مصری را که یکی از برادران عبری خود را مورد ضرب و شتم قرار داد ، کشت. روز بعد او هنگامی که دو عبرانی با یکدیگر درگیر بودند دخالت کرد ، اما وقتی یکی به او گفت: "چه کسی تو را به عنوان شاهزاده و قاضی ما تعیین کرد ، مخالفت کرد." (خروج 2:14)
به نظر می رسد ، موسی با جسارت سعی در تنظیم خود به عنوان ناجی ، حاکم و قاضی اسرائیل داشت. این تلاش ناموفق باعث شد وی چهل سال دیگر خود تبعید شود تا اینکه ، در 80 سالگی ، یهوه او را برای کاری که چهار دهه قبل طمع کرده بود ، آماده دانست. او فروتنی را آموخته بود و اکنون کاملاً از پذیرفتن این کار دریغ داشت. هنوز هم ، از تجربه قبلی خود ، متوجه شد که برادران عبری اش به راحتی او را به عنوان رهبر خود نمی پذیرند. بنابراین ، ی Jehovahه signsو signsه به او سه علامت داد تا بدین وسیله اعتبار خود را بعنوان یکی از احکام تعیین شده توسط خدا ثابت کند. (پیدایش 4: 1-9 ، 29-31)
سرانجام ، موسی به کسی تبدیل شد که یهوه از طریق او پیمان شریعت خود را منتقل کرد. او همچنین شروع به نوشتن کتاب مقدس کرد که ما هنوز هم از آن استفاده می کنیم. وی به کانال ارتباطی منصوب شده از سوی یهوه تبدیل شد و شکی در صحت این انتصاب وجود نداشت ، زیرا وی خواستار ده آفت برای مجازات مصر شد و سپس آبهای دریای سرخ را با کارمندان خود جدا کرد. این واقعیت که بنی اسرائیل می توانستند فقط سه ماه پس از این حوادث دلهره آور علیه او قیام کنند ، حکایت از حماقت ذهن آور را دارد. مطمئناً ما نمی خواهیم از آنها در عصیان علیه کانال ارتباطی تعیین شده توسط یهوه در روزگارمان تقلید کنیم؟
بنابراین ما به سوال خود بازگشتیم. دقیقاً آن کانال در روزگار ما چه کانال یا کیست؟
La برج نگهبانی این پاسخ را ارائه داده است:

آیا هر انسانی با طول عمر چند دهه شخصاً می تواند به تمام بشریت برسد و به عنوان یک کانال ارتباطی از جانب خدا باشد؟ نه ، اما یک سابقه کتبی دائمی می تواند. بنابراین ، آیا مناسب نیست که مکاشفه از جانب خداوند در قالب کتاب موجود باشد؟ (w05 7 / 15 ص. 4 آموزه های واقعی که لطفاً خدا را بخواهید)

قبل از شروع نوشتن کتاب مقدس ، پدرسالارانی بودند ، مانند ایوب و ابراهیم که یهوه از طریق آنها صحبت می کرد. بعد از موسی ، قاضیانی مانند دبورا و گدئون بودند. پیامبرانی مانند ارمیا ، دانیال و هولدا. و پادشاهانی ، مانند داود و سلیمان ، که همه آنها عادت داشت خداوند با رعایای خود ارتباط برقرار کند. همه کانالهای ارتباطی غیر انحصاری یا سخنگوی خدا بودند. عیسی بدون شک اصلی ترین کانال ارتباطی بشر بود. با مرگ آخرین رسول ، یوحنا ، نگارش کتاب مقدس مقدس کامل شد. از آن زمان به بعد ، هیچ پیامبری ، رسولی و هیچ فردی - چه زن و چه مرد - نبوده اند که این امتیاز را داشته باشند که با الهام از سخنان یهوه صحبت کنند. بنابراین به نظر می رسد که شواهد تاریخی از موضوعی که در بالا گفته شد پشتیبانی می کند برج نگهبانی مقاله ای که کانال ارتباطی یهوه در حال حاضر کتاب مقدس است.
با این وجود ، به نظر می رسد درک ما به اندازه همه موارد روشن نیست. به عنوان مثال ، ما همچنین یاد می دهیم که جماعت مسیحی کانال ارتباطی یهوه است.

هنگامی که اجتماع مسیحیان در پنطیکاست 33 م تأسیس شد ، پیروان مسیح به "ملتی که میوه های خود را تولید می کند" تبدیل شدند. از آن پس ، این جماعت کانال ارتباطی خداوند بود. (w00 10/15/22 ص XNUMX آیا من روح القدس را یاور شخصی خود قرار داده ام؟)

ما همچنین می آموزیم که "برده مومن و باهوش" کانال ارتباطی خداوند است.

عیسی به ما اطمینان داد كه پس از مرگ و رستاخیز ، وی "برده مومن و باهوشی" را پرورش می دهد كه به عنوان كانال ارتباطی وی عمل می كند. (متیو 24: 45-47) ... این به ما کمک می کند تا کلام خدا را بفهمیم. همه کسانی که می خواهند کتاب مقدس را درک کنند ، باید درک کنند که "خرد بسیار متنوع خداوند" می تواند شناخته شود فقط از طریق کانال ارتباطی یهوه ، برده با ایمان و با احتیاط. - یوحنا 6:68. (w94 10/1 p. 8 کتاب مقدس - کتابی برای فهمیدن)

هیاهوی بسیار برای هیچ؟

آیا این کتاب مقدس است؟ آیا آن جماعت مسیحی است؟ آیا آن هیئت حاکمه است؟ شما شروع به دیدن سردرگمی می کنید ، نه؟
حال ، اگر منظور ما از کانال ارتباطی ، صرفاً ابزاری است که امروز یهوه به ما تعلیم می دهد ، به ما تعلیم می دهد یا به ما غذا می دهد ، پس این مسئله چندان مهم نیست ، درست است؟ به عنوان مثال ، وقتی خواجه اتیوپیایی از طومار اشعیا می خواند ، نمی فهمید چه می خواند و به کسی احتیاج داشت که آن را برایش توضیح دهد. فیلیپ اتفاق افتاد و وارد ارابه شد آنچه پیامبر می گفت و در نتیجه ، اتیوپیایی تعمید گرفت. بنابراین در اینجا ما کتاب مقدس (کانال ارتباطی یهوه) به علاوه یک عضو جماعت مسیحی را داریم که به عنوان یک معلم (مکمل کانال ارتباطی کتاب مقدس) است که به خواجه می گوید آنچه خدا می گفت.
می توان مطمئن بود که مقام تازه تغییر یافته اتیوپی از فیلیپ احترام و قدردانی کرد. با این وجود بعید است که وی فیلیپ را سخنگوی خدا دانسته باشد. فیلیپ مانند عیسی با حقایق جدید یا اصلی که در کتاب مقدس وجود ندارد ، ظاهر نشد. عیسی واقعاً کانال ارتباطی خدا بود ، همانند کسانی که در قرن اول به عنوان پیامبر عمل می کردند و کسانی که تحت الهام می نوشتند.

خداوند می گوید: "و در روزهای آخر ، بعضی از روح و روانم را بر هر نوع گوشت و فرزندان شما و دختران شما نبوت خواهند کرد و جوانان شما چشم انداز خواهند دید و پیرمردهای شما رویاها را در سر می پرورانند. 18 و حتی بر روی مردان برده و بر من زنان من برده می شوند من در آن روزها مقداری از روح خود را خواهم ریخت پیشگویی خواهند کرد. (اعمال 2:17 ، 18)
[در قرن اول گروهی از مردان وجود نداشتند که تنها وسیله ای بودند که نوشتار مقدس را تفسیر و درک می کردند.]

مشکلی که در این تعریف وجود دارد این است که واقعاً متناسب با معنای عبارت نیست ، درست است؟ به عنوان مثال ، یک کانال ارتباطی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. تلویزیون کانال ارتباطی است. هیچ چیزی از اصالت خاص خود تولید نمی کند بلکه فقط آنچه را که از طریق آن در یک کانال خاص منتقل می شود تولید می کند. این یک بازتولید صادقانه از تصویر ، صدا و کلمات شخصی را که از طریق آن پخش می کند ، فراهم می کند. وقتی کانال ارتباطی شکل انسانی پیدا می کند ، ما از انسان به عنوان سخنگوی فرستنده اطلاعات یاد می کنیم. بنابراین اگر هیئت حاکمه واقعاً کانال ارتباطی خداوند است ، پس می توانیم به درستی از آنها به عنوان سخنگوی خداوند یاد کنیم. خدا از طریق آنها با ما صحبت می کند.
با این حال ، خودشان گفته اند که نه می نویسند و نه تحت الهام صحبت می کنند. بنابراین ، چگونه آنها می توانند کانال ارتباطی خدا باشند؟
ظاهراً منظور آنها این است که کتاب مقدس ، کانال ارتباطی مکتوب ، فقط برای آنها قابل درک است. آنها معنای کتاب مقدس را برای ما آشکار می کنند. انجام این کار بدون آنها به منزله تفکر مستقل است و محکوم است. اینها چون یك كانال یحیی هستند كه معنای كتاب مقدس را از طریق آن نشان می دهد ، آنها بخشی از كانال ارتباطی می شوند.
جالب است که هیچ سابقه ای در کتاب مقدس وجود ندارد. ایلخانان ، قاضیان ، پیامبران و برخی از پادشاهان به عنوان سخنگوی خداوند عمل می کردند زیرا در این کار از او الهام گرفته بودند. اما در کتاب مقدس هیچ موجودی نه در میان بنی اسرائیل باستان و نه در جماعت مسیحی وجود ندارد که تنها وسیله ای باشد که کلام مکتوب خداوند برای آن آشکار می شود. این نوشته برای خواندن و فهمیدن همه در نظر گرفته شده بود.
بیایید این را بیشتر با یک تشبیه ساده تر کنیم که دقیقتر نقشی را که هیئت حاکمه ظاهراً بر عهده دارد ، موازی می کند. یک استاد ریاضی دانشگاه از یک کتاب درسی برای سفارش دانشجویان خود در زمینه قوانین و اصول علمی استفاده خواهد کرد. منشأ همه این اصول و قوانین یهوه خدا است. پس از اینکه دانشجو تحصیلات خود را به پایان رساند ، انتظار می رود که وی ادامه دهد و تحقیقات خود را ادامه دهد ، با این امید که بتواند مرزهای علوم را گسترش دهد و به دانش جمعی از همکارانش بیفزاید.
چه عجیب خواهد بود اگر دانشکده ریاضیات اعلام کنند که هر گونه درک اضافی از علم و افشاگری های جدید یا اکتشافات جدید ریاضیات فقط می تواند از طریق آنها حاصل شود. که خدا آنها را به تنهایی منصوب کرده است تا این اصول را به بشریت نشان دهند.

منظور ما از کانال خدا

اما واقعاً ، این همان چیزی است که ما می گوییم؟ افسوس که به نظر می رسد چنین باشد.

برای "تفکر مشترک" ، نمی توانیم ایده های مغایر با کلام خدا یا نشریات خود را داشته باشیم (CA-tk13-E No. 8 1/12)

ما هنوز می توانستیم با تردید مخفیانه در موضع سازمان در مورد آموزش عالی ، در قلب خود یهوه را آزمایش کنیم. (از آزمایش خدا در قلب خود ، بخش کنوانسیون منطقه 2012 ، جلسات جمعه بعد از ظهر خودداری کنید)

اگر بخواهیم با همان احترامی که با عبارات خدا که در کلام مقدس او کتاب مقدس آمده است ، با انتشارات خود رفتار کنیم ، در واقع ما با هیئت حاکمه به عنوان کانال ارتباطی از طرف خود خدا رفتار می کنیم. اگر حتی در قلب ما فکر کنیم که ممکن است درمورد موضوعی مانند تحصیلات عالی مشکلی داشته باشند ، معادل آزمایش خداوند است ، کلمه آنها کلام یهوه است. زیر سال بردن از آنها ، پرسش از خود یهوه خدا است. یک کار بسیار جدی و خطرناک برای انجام.
به اندازه کافی منصفانه اگر اینگونه است ، پس اینگونه است. با این حال ، فقط خدا می تواند آن انتصاب را صحیح انجام دهد. فقط یهوه خدا می تواند شاهد آن انتصاب باشد. این حتی در مورد عیسی نیز صدق می کرد ، بنابراین قطعاً در مورد هر مرد یا گروهی از مردان ناقص نیز صدق می کند.

"اگر من به تنهایی شاهد خودم باشم ، شاهد من واقعیت ندارد. 32 یک مورد دیگر نیز وجود دارد که درباره من گواه است ، و من می دانم که گواهی که او درباره من دارد ، صادق است. 33 شما مردان را به جان فرستادید ، و او به حقیقت شهادت داد. 34 با این حال ، من شاهد را از انسان نمی پذیرم ، اما این چیزها را می گویم تا شما نجات پیدا کنید. 35 آن مرد یک چراغ سوزان و درخشان بود و شما برای مدت کوتاهی مایل بودید در نور او بسیار شاد شوید. 36 اما من شاهد بیشتری از جان دارم ، زیرا من به خاطر کارهایی که پدر من به من انجام داده است ، کارهایی که من انجام می دهم ، درباره من گواهی می دهند که پدر مرا اعزام کرد. 37 همچنین ، پدری که مرا فرستاده است ، در مورد من شهادت داده است. شما هیچ وقت صدایش را نشنیده اید و چهره اش را ندیده اید. 38 و شما سخنان او را در شما باقیمانده نیست ، زیرا کسی که او را فرستاده است شما ایمان نمی آورید. 39 "شما در حال جستجوی کتاب مقدس هستید ، زیرا فکر می کنید با استفاده از آنها زندگی ابدی خواهید داشت. و اینها همانهایی هستند که درباره من شهادت می دهند. (جان 5: 31-39)

تجزیه و تحلیل ادعا

ما نمی خواهیم با عجله ادعایی را که هیئت حاکمه درباره خود مطرح می کند رد کنیم. با این حال ، دلیل برای ادامه احتیاط وجود دارد ، زیرا آیا این درست نیست که رهبران هر مذهبی که وجود داشته اند ادعا کرده اند که آنها برای خدا صحبت می کنند؟ عیسی این ادعا را کرد. فریسیان نیز چنین کردند. اکنون جالب است که در آن لحظه از زمان ، اسرائیل هنوز قوم یهوه بود. او عهد خود را رد نکرد تا سال 36 م. کاهنان هنوز طبق مقررات یهوه برای تأمین غذا به مردم خود بود. فریسیان ادعا کردند که آنها برای خدا صحبت می کنند. آنها مجموعه ای پیچیده از قوانین شفاهی حاکم بر تقریباً هر جنبه از زندگی روزمره را ارائه دادند. آیا تردید در آنها باعث می شود که خداوند در قلب شما آزمایش شود؟ آنها اینطور فکر می کردند.
بنابراین چگونه مردم می دانند که کانال ارتباطی خدا واقعاً کیست؟ تفاوت بین عیسی و فریسیان را در نظر بگیرید. عیسی به قوم خود خدمت کرد و به خاطر آنها درگذشت. فریسیان بر مردم فرمانروایی می کردند و از آنها بدرفتاری می کردند. عیسی مریضها را نیز معالجه کرد ، نابینایان را دید و اینجا لگدکن است - او مردگان را زنده کرد. فریسیان نمی توانستند هیچ كدام از اینها را انجام دهند. علاوه بر این ، هر کلمه نبوی از دهان عیسی به حقیقت پیوست. بنابراین عیسی برنده می شود.
او پس از رفتن به بهشت ​​، مردان را رها كرد تا گله خود را راهنمايي كنند ، اما در مورد خدا گفتن ، فقط عده معدودي اين كار را انجام دادند. مردانی مانند پیتر و پائول ، که بیماران را معالجه می کردند ، نابینایان را می دیدند ، و آره ، مردگان را زنده می کردند. اتفاقاً ، تمام پیشگویی های آنها نیز بدون شکست تحقق یافت.
آیا می گوییم اگر (الف) معجزاتی انجام دهد و / یا (ب) او نبوت های واقعی را بیان کند ، می توانیم کسی را به عنوان کانال ارتباطی منصوب خداوند یا سخنگوی خداوند معرفی کنیم؟ نه کاملا.
انجام معجزات ، یعنی علائم و شگفتی های بزرگ ، همانطور که از این هشدار داده شده توسط پروردگار ما ، عیسی مسیح ، به خودی خود کافی نیست.

زیرا مسیحیان و پیامبران دروغین ظهور می کنند و خواهند داد علائم و شگفتی های عالی تا در صورت امکان ، حتی افراد برگزیده را گمراه کنند (Mt. 24: 24)

پس نبوتها چطور؟

"اگر یک پیامبر یا یک رؤیای رؤیایی در میان شما بوجود بیاید و به شما علامت یا نشان بدهد ، 2 و نشانه یا نشان به حقیقت می پیوندد که او با شما صحبت کرد ، گفت: "بگذارید ما به دنبال سایر خدایان ، که شما آنها را نشناخته اید ، قدم برداریم و بگذارید به آنها خدمت کنیم". 3 شما نباید به سخنان آن پیامبر و یا به خواب بیننده آن خواب گوش فرا دهید ، زیرا خداوند شما را آزمایش می کند تا بداند آیا شما با تمام قلب و روح خود ، خداوند خود را دوست دارید. (سفر تثنیه 13: 1-3)

بنابراین حتی یک پیشگویی واقعی که می خواهد ما را وادار به مخالفت با کلام خداوند کند باید نادیده گرفته شود و پیامبر رد شود.
اما اگر ایجاد یک پیشگویی واقعی شناسایی کافی نیست ، پس چیست؟

"" اما ، پیامبری که تصدیق می کند به نام من سخن بگوید که من به او سفارش نکردم که صحبت کند یا به نام خدایان دیگر صحبت کند ، آن پیامبر باید بمیرد. 21 و در صورتی که باید در قلب خود بگویید: "چگونه می توانیم این کلمه را که خداوند بیان نکرده است بدانیم؟ " 22 وقتی پیامبر به نام یهوه و کلمه رخ نمی دهد یا به حقیقت نمی پیوندد، این کلمه ای است که خداوند نگفت. با پیش فرض ، پیامبر آن را بیان کرد. شما نباید از او وحشت کنید. (تثنیه 18: 20-22)

از این طریق می بینیم که این توانایی ایجاد یک پیشگویی واقعی نیست که پیامبر خدا را متمایز می کند ، بلکه عدم توانایی در ساختن یک نبوت دروغین است. همه پیشگویی ها ، بدون استثنا ، باید محقق شوند ، نه فقط برخی. مرد یا گروهی از مردانی که ادعا می کنند کانال منصوب خداوند هستند نمی توانند مرتکب اشتباه شوند ، زیرا خداوند اشتباه نمی کند. تلویزیون به طور ناگهانی چیزی را نمایش نمی دهد که در مبدا پخش نمی شود ، اینطور است؟
بنابراین ما آن را داریم. کانالی که یوهو امروزه از آن برای آموزش و تغذیه بشر استفاده می کند ، کلام مقدس او کتاب مقدس است. کتاب مقدس شامل پیشگویی های واقعی است و هرگز اشتباه نیست. شما ، من و هیئت حاکمه با تلاش ایثارگرانه برای کمک به دیگران در درک آن ، کتاب مقدس کتاب مقدس یهوه را آموزش می دهیم. اما آنچه ما به صورت شفاهی آموزش می دهیم و آنچه در انتشارات خود چاپ می كنیم هرگز نمی تواند فراتر از مطالب نوشته شده در كلام خدا باشد. اگر ما ادعا کنیم که کانال ارتباطی خداوند هستیم ، فراتر از این موارد برویم و اگر ادعا کنیم که شنوندگان یا خوانندگان ما باید سخنان گفتاری و نوشتاری ما را مانند آنچه در کتاب مقدس آمده اند در نظر بگیرند ، پس ادعا می کنیم سخنگویان خداوند هستیم. اگر واقعاً چنین باشد اشکالی ندارد اما اگر نباشیم وحشتناکی از خود متکبر هستیم.
در حالی که هیئت حاكم بسیاری از حقایق مربوط به كتاب مقدس را به ما آموخته است ، اما در موارد مختلف نیز ما را گمراه كرده است. ما در اینجا قضاوت نمی کنیم و انگیزه های بد را جریمه نمی کنیم. چه بسا که هر نمونه آموزش نادرست نتیجه تلاش صادقانه برای آموزش آنچه در آن زمان حقیقت تصور می شد ، بود. با این حال ، این مسئله انگیزه نیست. آموزش چیزی نادرست ، حتی با بهترین اهداف ، شخص را از ادعای گفتن برای خدا رد می کند. این قدرت Deut است. 18: 20-22 و کاملا منطقی هم هست. خدا نمی تواند دروغ بگوید. بنابراین تعالیم نادرست باید از انسان سرچشمه بگیرد.
مشکلی نیست ، مادامی که تعالیم نادرست کنار گذاشته شود زیرا برای آنچه که هست واقعاً نشان داده می شود و تا زمانی که انگیزه های اصلی خالص باشد. همه ما به سهم خود از دروغ و دستورالعمل های گمراه کننده دست زده ایم ، نه؟ این با قلمرو انسان بودن و ناقص بودن همراه است. اما پس از آن ، ما ادعا نمی کنیم که کانال ارتباطی یهوه هستیم.

یک خط نهایی استدلال

اخیراً ، ما در انتشارات شاهد یک استدلال بودیم که برای حمایت از این ایده که هیئت حاکمه کانال ارتباطی منصوب شده توسط یهوه است ، استفاده می شود. به ما گفته می شود که همه حقایق شگفت انگیز کتاب مقدس را که ما را از اسارت بابلی ها آزاد کرده است ، از آنها یاد بگیریم. این استدلال مطرح می شود که از آنجا که غلام وفادار و با احتیاط (یعنی هیئت حاکمه) همه آنچه را که درباره خدا می دانیم به ما آموخته است ، باید با آنها به عنوان کانال ارتباطی منصوب شده از سوی خداوند رفتار کنیم.
اگر این واقعاً معیار تسلیم استقلال ما و ارائه درک ما از کتاب مقدس به گروهی از مردان است ، پس باید استدلال را به نتیجه منطقی آن برسانیم. حقایقی را که من شخصاً از انتشارات آموختم ، مدتها قبل از انتصاب اعضای فعلی هیئت حاکمه آموختم. در حقیقت ، قبل از اینکه دو نفر از آنها حتی تعمید بگیرند و حتی قبل از تولد یکی از آنها. آه ، اما ما در مورد مردان صحبت نمی کنیم ، بلکه نقش رسمی هیئت حاکمه است و درست است که انتشاراتی که به من راهنمایی کرده اند توسط هیئت حاکمه آن دوره نوشته شده است. انصافاً کافی است ، اما کسانی که آن هیئت حاکمه را تشکیل می دهند دستورالعمل خود را از کجا آورده اند؟ نور ، فرانتس و سایر برادران محترم توسط شخصی که اکنون ادعا می کنیم اولین کسی است که برده وفادار و با احتیاط را در سال 1919 تشکیل داده است ، راهنمایی کرده اند. اما دوباره ، قاضی رادرفورد این حقایق را از کجا آموخته است؟ چه کسی به او آموخت؟ اگر کانال منصوب شده توسط یهوه بر اساس منبع آنچه آموخته ایم شناسایی شود ، پس برادر راسل باید انسان ما باشد. هر واقعیت عمده ای که ما را از دنیای مسیحیت متمایز می کند ، می توان در او جستجو کرد ، با این حال ما ادعا می کنیم که او برده مومن و با احتیاط نبوده و بنابراین نمی تواند کانال ارتباطی یهوه باشد.
با استفاده از این استدلال خاص به نتیجه گیری منطقی آن منجر به پارادوكس غیرقابل كنترل می شود.

در نتیجه

همانطور که در جای دیگری از این انجمن گفتیم ، نقشی را که هیئت حاکمه در سازمان یهوه در تولید ادبیات ما ، سازماندهی کار تبلیغ جهانی در جهان و هماهنگی بسیاری از امور مربوط به جماعات ما به چالش نمی کشیم. کار آنها حیاتی است. همچنین ما پیشنهاد نمی کنیم که اخوت باید همکاری با این افراد را متوقف کند. ما باید متحد بایستیم.
با این حال ، مواردی وجود دارد که ما موظف هستیم تسلیم مردان نشویم. مهمترین آنها رابطه ما با یهوه خدا است. هنگامی که ما در دعا با یهوه صحبت می کنیم ، مستقیماً این کار را می کنیم. هیچ واسطه ای وجود ندارد. حتی عیسی مسیح وقتی یهوه با ما صحبت می کند ، این کار را مستقیماً از طریق کلام خود کتاب مقدس انجام می دهد. درست است که توسط مردان نوشته شده است ، اما مانند قیاس تلویزیونی ما ، این مردان صرفاً مجرائی بودند که سخنان یهوه را به ما منتقل می کردند.
یهوه از طریق صفحات کلمه نوشتارش با من و تو صحبت می کند. چه هدیه ای گرانبها است. مانند نامه ای است که توسط پدری زمینی نوشته شده است. اگر بخواهید چنین نامه ای را دریافت کنید و در درک بخشی از آن مشکل داشته باشید ، می توانید با خواهر یا برادر خود تماس بگیرید تا به شما در درک آن کمک کند. با این حال ، آیا شما به آن خواهر و برادر خود به عنوان تنها مفسر سخنان و خواسته های پدر خود واگذار می کنید؟ این در مورد رابطه شما با پدرتان چه می گوید.
بیایید به سخنان پایانی تثنیه 18: 20-22 اشاره کنیم که به پیامبری دروغین اشاره دارد: «پیامبر با وقاحت آن را گفت. شما نباید از او ترسیده باشید. "
بیایید به همکاری با کسانی که پیشگام ما هستند ادامه دهیم و "همانطور که در نحوه رفتار آنها می بینیم ، ایمان آنها را تقلید کنیم." (عبرت 13: 7) با این حال ، اگر مردان فراتر از آنچه نوشته شده است ، بگذارید از آنها نترسیم ، یا مجبور شویم نقشی را مغایر با کتاب مقدس به آنها اختصاص دهیم ، فقط به این دلیل که آنها به ما گفته اند که چنین نکنید خشم خدا را بر ما فرو خواهد برد. "شما نباید از او ترسیده باشید."
با این حال ، برخی ممکن است مخالف باشند ، "اما آیا کتاب مقدس نمی گوید که ما باید مطیع کسانی باشیم که رهبری می کنند؟" (Heb. 13: 17)
این اتفاق می افتد ، و شاید این باید موضوع بعدی بحث ما باشد.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    10
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x