وقتی عیسی با سخنرانی درباره نیاز به خوردن گوشت و نوشیدن خون او ، جمعیت و ظاهراً شاگردانش را شوکه کرد ، فقط عده کمی باقی ماندند. آن چند وفادار معنای سخنان او را بیش از بقیه درک نکرده بودند ، اما آنها با او همراه شدند و دلیل اصلی خود را گفتند: "پروردگارا ، به چه کسی برویم؟ شما سخنان زندگی جاویدان را دارید و ما ایمان آورده ایم و می دانیم که شما مقدس خدا هستید. " - یوحنا 6:68 ، 69
شنوندگان عیسی از دین دروغ بیرون نمی آمدند. آنها مشرکانی نبودند که ایمانشان بر اساس افسانه و افسانه باشد. اینها افراد برگزیده بودند. ایمان و شکل پرستش آنها از طریق یهوه خدا به وسیله موسی نازل شده بود. قانون آنها توسط انگشت خدا نوشته شده است. طبق آن قانون ، خوردن خون جرم بزرگی محسوب می شد. و در اینجا عیسی به آنها می گوید که نه تنها باید خون او را بنوشند ، بلکه گوشت او را نیز می خورند تا نجات پیدا کنند. آیا آنها اکنون ایمان راسخ خود را که تنها حقیقتی بوده اند که ترک کرده اند ، رها کرده و به دنبال این مرد می روند و از آنها می خواهد این اعمال نفرت انگیز را انجام دهند؟ چه جهشی از ایمان بود که باید تحت چنین شرایطی به او پایبند باشم.
رسولان این کار را کردند ، نه به این دلیل که آنها فهمیدند ، بلکه به این دلیل که شناختند که او کیست.
همچنین مشهود است که عیسی ، خردمندترین انسان ، دقیقاً می دانست چه کاری انجام می دهد. او پیروان خود را با حقیقت آزمایش می کرد.
آیا امروز موازی این کار برای قوم خدا است؟
ما کسی نداریم که فقط حقیقت را مانند عیسی بیان کند. هیچ فرد یا گروهی از افراد معصوم وجود ندارد که بتواند ادعای ایمان بی قید و شرط ما را همانطور که عیسی می تواند انجام دهد. بنابراین ممکن است به نظر برسد که سخنان پیتر هیچ کاربرد مدرن پیدا نمی کند. اما آیا واقعاً چنین است؟
تعدادی از ما که این انجمن را خوانده و در آن مشارکت داشته ایم دچار بحران ایمان خود شده ایم و باید تصمیم بگیریم که کجا خواهیم رفت. ما به عنوان شاهدان یهوه ، از ایمان خود به عنوان حقیقت یاد می کنیم. چه گروه دیگری در مسیحیت چنین کاری می کند؟ مطمئناً ، همه آنها فکر می کنند که حقایق را تا یک درجه یا دیگری دارند ، اما حقیقت برای آنها آنقدرها مهم نیست. همانطور که برای ما مهم است مهم نیست. سوالی که اغلب وقتی برای اولین بار با یک شاهد دیگر ملاقات می کنیم از ما پرسیده می شود این است: "چه زمانی حقیقت را آموختید؟" یا "چه مدت شما در حقیقت هستید؟" وقتی شاهد شاهد اجتماع را رها می کند ، می گوییم او "حقیقت را ترک کرده" است. این ممکن است توسط خارجی ها به عنوان هدیه دیده شود ، اما به قلب ایمان ما می رود. ما برای دانش دقیق ارزش قائل هستیم. ما معتقدیم که کلیساهای مسیحیت دروغ می آموزند ، اما حقیقت ما را آزاد کرده است. علاوه بر این ، به طور فزاینده ای به ما آموخته می شود كه این حقیقت از طریق گروهی از افراد كه به عنوان "برده وفادار" شناخته می شوند ، به ما رسیده است و آنها توسط یهوه خدا به عنوان کانال ارتباطی وی منصوب می شوند.
با چنین وضعیتی ، به راحتی می توان درک کرد که برای ما که به این درک رسیده ایم که برخی از عقاید اصلی ما هیچ بنیادی در کتاب مقدس ندارند ، دشوار بوده است ، اما در واقع بر اساس حدس و گمان انسان است. این برای من بود که دیدم سال 1914 یک سال دیگر است. از کودکی به من آموخته بودند که 1914 سال شروع آخرین روزها بود. سالی که زمانهای غیریه پایان یافت. سالی که مسیح به عنوان پادشاه از آسمان شروع به حکومت کرد. این یکی از وجوه تمایز قوم یهوه بود و هست ، چیزی که ما را از سایر ادیان ادعای مسیحی بودن متمایز می کند. من تا همین اواخر هرگز حتی آن را زیر سوال نبردم. حتی وقتی دیگر سازگاری با شواهد قابل مشاهده دشوارتر شد ، تفسیرهای نبوی دیگر دشوارتر شد ، سال 1914 بستر کتاب مقدس برای من باقی ماند.
وقتی سرانجام توانستم آن را رها کنم ، احساس آرامش زیادی کردم و احساس هیجان مطالعه کتاب مقدسم را پر کردم. ناگهان ، بخشهای كتاب مقدس را كه مجبور به انطباق با آن پیش فرض نادرست بودند ، غیرقابل كنترل به نظر می رسید ، می توان با نور جدید و آزاد مشاهده كرد. با این حال ، نسبت به کسانی که با گمانه زنی های غیرمکتب خود برای مدت طولانی مرا در تاریکی نگه داشته بودند ، احساس کینه ، حتی عصبانیت نیز وجود داشت. من شروع به احساس آنچه بسیاری از کاتولیک ها تجربه کرده اند ، هنگامی که آنها برای اولین بار دریافتند خدا دارای نام شخصی است ، کردم. که هیچ تثلیث ، برزخ و آتش جهنم وجود ندارد. اما آن کاتولیک ها و دیگران مانند آنها مجبور بودند جایی بروند. آنها به صفوف ما پیوستند. اما کجا می رفتم؟ آیا دین دیگری وجود دارد که حتی با واقعیت کتاب مقدس بیش از ما مطابقت داشته باشد؟ من از یکی اطلاع ندارم و تحقیق کرده ام.
ما در تمام زندگی خود به ما آموخته ایم که افرادی که در راس سازمان ما هستند ، به عنوان کانال ارتباطی منصوب شده توسط خداوند عمل می کنند. که روح القدس از طریق آنها ما را تغذیه می کند. به این درک آهسته آگاهانه که شما و افراد بسیار عادی مانند خودتان حقایق کتاب مقدس را مستقل از این کانال به اصطلاح ارتباطی یاد می گیرید ، حیرت آور است. باعث می شود بنیان ایمان خود را زیر سوال ببرید.
برای ارائه یک مثال کوچک: اخیراً به ما گفته شده است که "اهلی" که در کوه صحبت می شود. 24: 45-47 نه تنها به بقایای مسح شده روی زمین بلکه به همه مسیحیان واقعی اشاره دارد. قطعه دیگری از "نور جدید" این است که انتصاب برده وفادار بر تمام متعلقات ارباب در سال 1919 اتفاق نیفتاده است ، بلکه در حكم قضاوت قبل از آرماگدون اتفاق خواهد افتاد. من و بسیاری مانند من ، سالها پیش به این "تفاهمات جدید" رسیده ایم. چقدر می توانستیم آن را درست پیش از مدتی که کانال تعیین شده از طرف یوهو انجام داده است ، درست کنیم؟ روح مقدس او بیش از آنها نداریم ، مگر نه؟ من فکر نمی کنم
می بینید منجلابی که من و بسیاری از امثال من با آن روبرو بوده ام؟ من در حقیقت هستم اینگونه است که من همیشه از خودم به عنوان یک شاهد یهوه یاد می کردم. من حقیقت را به عنوان چیزی که برای من بسیار عزیز است ، قائل هستم. همه ما مطمئناً ، ما همه چیز را نمی دانیم ، اما وقتی خواستار یک پالایش در درک می شویم ، ما آن را می پذیریم زیرا حرف اول را می زند. این فرهنگ ، سنت و ترجیحات شخصی را از بین می برد. با چنین موضعی ، چگونه می توانم وارد سکو بشوم و سال 1914 را تدریس کنم ، یا اینکه سو تعبیر جدید ما درباره "این نسل" یا سایر مواردی که توانستم از کتاب مقدس اثبات کنم ، در الهیات ما اشتباه است؟ آیا این ریا نیست؟
اکنون ، برخی پیشنهاد کرده اند که ما از راسل تقلید کنیم که ادیان سازمان یافته روزگار خود را رها کرده و به تنهایی شاخه می گیرد. در حقیقت ، تعدادی از شاهدان یهوه در سرزمین های مختلف این کار را انجام داده اند. آیا این راهی است که باید طی کرد؟ آیا با ماندن در سازمان خود حتی اگر دیگر از هر آموزه ای به عنوان انجیل پیروی نمی کنیم ، به خدای خود خیانت نمی کنیم؟ البته هرکدام باید همان کاری را انجام دهد که وجدانش حکم می کند. با این حال ، من به سخنان پیتر برمی گردم: "نزد چه کسی برویم؟"
کسانی که گروه های خود را تأسیس کرده اند ، همه در تاریکی ناپدید شده اند. چرا؟ شاید بتوانیم از سخنان گامالیل چیزی یاد بگیریم: "... اگر این طرح یا این کار از طرف مردان باشد ، سرنگون خواهد شد. اما اگر از جانب خدا باشد ، نمی توانید آنها را سرنگون کنید ... »(اعمال 5:38 ، 39)
علی رغم مخالفت فعال دنیا و روحانیون آن ، ما مانند مسیحیان قرن اول شکوفا شده ایم. اگر کسانی که "از ما دور شده بودند" به همین ترتیب توسط خداوند مورد برکت قرار می گرفتند ، آنها چندین برابر می شدند ، در حالی که ما کاهش می یافتیم. اما اینطور نبوده است. شاهدان یهوه بودن آسان نیست. کاتولیک ، باپتیست ، بودایی یا هر چیز دیگری آسان است. برای انجام تقریباً هر آیینی امروز واقعاً چه کاری باید انجام دهید؟ برای چه چیزی باید ایستاد؟ آیا شما ملزم هستید که در مقابل مخالفان قرار بگیرید و ایمان خود را اعلام کنید؟ مشارکت در کار موعظه کاری دشوار است و این تنها چیزی است که هر گروه از صفوف ما خارج می شود. اوه ، ممکن است آنها بگویند که آنها به تبلیغ خود ادامه می دهند ، اما در هیچ زمان ، آنها متوقف می شوند.
عیسی دستورات زیادی به ما نداد ، اما اگر بخواهیم لطف پادشاه خود را داشته باشیم ، باید از کسانی که به ما دستور داده اطاعت شود و موعظه یکی از مهمترین موارد است. (ص 2: 12 ؛ مات. 28:19 ، 20)
آن دسته از ما که شاهدان یهوه هستیم ، علی رغم اینکه دیگر هر تعلیمی را که از پیس پایین می آید ، نمی پذیریم ، این کار را می کنیم زیرا مانند پیتر ، ما تشخیص داده ایم که نعمت یهوه در آنجا ریخته می شود. این کار بر روی یک سازمان ریخته نمی شود ، بلکه بر روی یک مردم ریخته می شود. این کار بر اساس سلسله مراتب اداری ریخته نمی شود ، بلکه بر روی افرادی است که خداوند در آن دولت انتخاب می کنند. ما دیگر تمرکز خود را بر روی سازمان و سلسله مراتب آن متوقف کرده ایم و به جای آن به دیدن میلیونها نفر که روح یهوه بر آنها ریخته می شود ، آمده ایم.
پادشاه دیوید زناکار و قاتل بود. آیا اگر یهودی در زمان خود بخاطر رفتاری که پادشاه مسح شده توسط خدا داشت برای زندگی در ملتی دیگر می رفت ، مورد لطف خداوند قرار می گرفت؟ یا پرونده پدر یا مادری را که در آفتی که 70,000،XNUMX نفر را به دلیل سرشماری نسنجیده داوود کشته ، از دست داد. آیا یهوه او را به خاطر ترک قوم خدا برکت می داد؟ سپس آنا است ، یک پیامبر پر از روح مقدس ، که شب و روز با وجود گناهان و ظلم های کشیشان و دیگر رهبران مذهبی روز خود ، خدمات مقدس انجام می دهد. او جای دیگری برای رفتن نداشت. او در كنار قوم یهوه ماند ، تا اینكه زمان تغییر او فرا رسید. اکنون ، بدون شک او به اندازه کافی زندگی می کرد و خودش را به مسیح می پیوست ، اما این امر فرق می کرد. پس او باید "جایی دیگر برای رفتن" داشته باشد.
حرف من این است که امروز هیچ دین دیگری روی زمین وجود ندارد که حتی به شاهدان یهوه نزدیک شود ، با وجود اشتباهات ما در تفسیر و گاهی رفتارهای ما. به استثنای موارد بسیار اندک ، همه مذاهب دیگر در کشتن برادران خود در زمان جنگ احساس توجیه می کنند. عیسی نگفت ، "اگر این حقیقت را بین خود داشته باشید ، همه می دانند که شما شاگردان من هستید." نه ، آیا این عشق است که ایمان واقعی را نشان می دهد و ما آن را داریم.
من می توانم برخی از شما را ببینم که دست اعتراض خود را بالا می آورید زیرا کمبود محبت مشخصی را در صفوف ما می دانید یا شخصاً تجربه کرده اید. که در جماعت قرن اول نیز وجود داشته است. فقط کافی است سخنان پولس در ساعت 5:15 به غلاطیان یا هشدار جیمز به جماعت ها در ساعت 4: 2 توجه کنید. اما این موارد استثنایی - هرچند این روزها بسیار زیاد به نظر می رسد - که صرفاً نشان می دهد چنین افرادی ، اگرچه ادعا می کنند قوم یهوه هستند ، اما با نفرت از همنوع خود نشان می دهند که فرزندان شیطان هستند. هنوز هم یافتن بسیاری از افراد دوست داشتنی و دلسوز در میان صفوف ما آسان است که نیروی مقدس خدا به طور مداوم از طریق آنها در حال کار ، پالایش و غنی سازی باشد. چگونه می توانیم چنین برادری را ترک کنیم؟
ما به یک سازمان تعلق نداریم. ما به یک قوم تعلق داریم. هنگامی که درد و رنج بزرگ آغاز می شود ، هنگامی که حکام جهان به شیطان بزرگ وحی حمله می کنند ، جای تردید است که سازمان ما با ساختمانها و مطبوعات و سلسله مراتب اداری خود دست نخورده باقی بماند. اشکالی نداره آن وقت دیگر نیازی به آن نخواهیم داشت. ما به هم نیاز خواهیم داشت ما به برادری احتیاج خواهیم داشت. وقتی گرد و غبار ناشی از شعله ور شدن آن در سراسر جهان نشست ، ما به دنبال عقاب ها خواهیم شد و می دانیم که کجا باید برویم تا با کسانی که یهوه روح خود را بر روی آنها ریخته است ، کجا باشیم. (مت 24: 28)
تا زمانی که روح القدس در شواهد بر برادری در سراسر جهان از مردم یهوه ادامه می دهد، من آن را به حساب یک امتیاز به یکی از آنها است.
دلیل بسیار خوبی وجود دارد که ما می بینیم همه این اتفاقات در داخل سازمان رخ می دهد ، من معتقدم که مرتد شده است درست مثل Isreal باستان که با یهوه عهد و پیمان بسته بودند ، GB مانند رسولان فوق العاده زیبا هستند ، و بدتر از آن بدون بقیه حکمرانی کرده اند. من از این سایت بسیار کمک گرفته ام و واقعاً از تمام زحماتی که شما برادران کشیده اید به ویژه عشق به کلمه Gods و برادران را سپاسگزارم. من فکر می کنم مسیح پاسخی است که باید به کجا برویم ، و من طرفدار ترک برادری نیستم ، بلکه این پاسخ یهوه است... بیشتر بخوانید »
پست شما را دوست داشتم ، اما آنچه برای من سخت است این واقعیت است که ما با تمام استکبار فکر می کنیم که حقیقت هستیم. ما خودمان را روی یک پایه قرار داده ایم و چه موقع اشتباهات را پیدا می کنید آسان نیست !!! من بچه دار می شوم اشتباهات اندک در مورد سودوم و گومورا و اینکه چه کسی زنده خواهد شد ، همین اشتباهات اندک است. اما هنگامی که GB میثاق جدید و واسطه را از ما دریغ کند و آنها را فقط برای خود بگیرد ، این بزرگ است. چه زمانی اشتباهات یا آموزه ها غیرقابل توجیه است و آیا لوقا 21: 8 در مورد ما صدق می کند. "او گفت ،" مواظب باش... بیشتر بخوانید »
منظورت رو می فهمم. برای من ، در حال حاضر ، به شرح مفصل این پست پرداخته ام. با این حال ، هیچ چیز ساکن نیست. بسته به تحولات GB ، ممکن است لازم باشد که آن خط را منتقل کنم. زمان نشان خواهد داد.
من تعجب می کنم که آیا واقعا کانال یا سازمانی وجود دارد ، هرگز عیسی در مورد آن صحبت نکرد. به نظر می رسد که او این است. همه کتب مقدس عهد جدید درباره همه او صحبت می کند و از طریق او به پدر دسترسی داریم. همچنین وقتی کسی به زمان تنظیم اولین میثاق نگاه می کند ، قانونی نوشته شده است که کشیش ها برای کمک به قربانی ها ، موسی را به عنوان واسطه و یهوه ، به آنها کمک می کنند. اما بنیاد بنی اسرائیل وقتی خواستار یک پادشاه بودند ، ایده تشکیلاتی را مطرح کردند و به آنها در مورد چگونگی پیشرفت هشدار دادند. بنابراین شاید... بیشتر بخوانید »
من نکات شما را می بینم ، میکن ، اما باید با خط استدلال آپولو موافق باشم. راه اندازه گیری موفقیت ما نمی تواند به سادگی عددی باشد. نمی گویم اعداد تا حدی فاکتور ندارند. کتاب مقدس در مورد 5,000 غسل تعمید در یک مورد صحبت می کند. برای تحقق پیشگویی های کتاب مقدس ، ایمان واقعی باید یک ملت ، قومی را به نام یهوه تشکیل دهد. با این حال ، تلاش برای استفاده از اعداد به تنهایی به عنوان اثبات نعمت خداوند مشکلاتی را ایجاد می کند. ابتدا مسئله تنظیم استاندارد برای اندازه گیری وجود دارد. در حال حاضر هیچ یک وجود ندارد. مطمئنم اگر نگاه کنید... بیشتر بخوانید »
ببخشید از کدوم گامالیل صحبت میکنیم ؟؟
کتاب مقدس ؟؟!
درست
Meleti من متعجب هستم که شما لازم دیدید که سهم من را ویرایش کنید زیرا بخش قابل توجهی از آن مربوط به موضوع چه کسی باید برود؟ یوحنا 6:68 ، 69 نشان می دهد که جواب برگشتن به مسیح و داشتن ایمان به آن است ، با این حال در موارد متعددی که هیئت حاکمه از جان 6:68 ، 69 برای خود استفاده کرده اند. نکته ای که من بیان کردم این است که JW نمی تواند به مسیح روی آورد (اعمال 4: 12) زیرا آنها نمی توانند همانطور که می توانند با خدا رابطه شخصی با او داشته باشند. در مورد ادعای شما که "ما متعلق به یک نیستیم... بیشتر بخوانید »
من فقط می توانم برای خودم صحبت کنم ، اما از سؤالاتی که به طور خاص در هنگام تعمید به آنها پاسخ داده ام ، آگاه هستم. هیچکدام از آنها درگیر وقف یک سازمان نبودند. من با Meleti در تمایز او بین یک ملت و یک سازمان موافقم. این به معنای انكار این نیست كه رهبری با گذشت زمان تأكید بیشتری را بر دومی نداشته و بله سؤالها هم اكنون تغییر كرده اند ، اما برای من این بدان معنی نیست كه فداكاری شخصی من نامعتبر است. حتی اگر دین کاملاً از وجود خارج شود ، من هنوز خودم را وقف خدا کرده ام. چرا این تغییر می کند؟ البته... بیشتر بخوانید »
امیدوارم این برای کسی توهین نباشد.
نافرمانی جامعه از خدا ، وضعیت پناهندگی مذهبی ایجاد کرده است.
ما از خدا اطاعت می کنیم. هیچ کس سعی در ثبت نام با NWO هیچ کس ندارد.
یافتن دستور برخی از این گروه ها با جستجوی منظم اینترنتی دشوارتر می شود ...
این یک موقعیت "بدون پیروزی" از دیدگاه انسان است. دستورالعمل ها غیر منطقی است.
سلام Miken ، من پیشنهاد نمی کنم قسمت ویرایش شده نظر شما معتبر نباشد. به عنوان مثال ، شما از کتاب سال 1943 ص نقل قول کردید. 168 ، 169 و نقل قولی که شما از بیانیه ای که در جلسه سالانه ارائه کردید برجسته کردید مورد توجه خاص بود. "" این دستورالعمل ها از دفتر رئیس انجمن دیده بان کتاب مقدس و تراکت ، که توسط مردان مسح انتخاب شده از طرف خداوند در سازمان او تشکیل شده است ، به مردم خداوند روی زمین می رسد. " با این حال ، من فکر می کنم که این امر برای یکی از پست های مربوط به هیئت حاکمه جنبه جنسی بیشتری دارد و ممکن است بحث های بیشتری را در آنجا مطرح کند. مانند... بیشتر بخوانید »
"اگر کسانی که" از ما دور شده بودند "به همین ترتیب توسط خداوند مورد برکت قرار می گرفتند ، آنها چندین برابر می شدند ، در حالی که ما کاهش می یافتیم".
درست است که کسانی که در سالهای 1918-1920 و پس از شکست 1925 جدا شدند به اندازه WTBS رشد نکرده اند ، اما رشد تعداد نه لزوماً با تأیید الهی برابری می کند. Mormons و Adventists Day Seventh Day با رشد بیش از دو برابر سرعت JW در مدت زمان مشابه رشد کرده اند.
با عرض پوزش ، مایکن ، برای ویرایش نظر شما. من یک انتخاب داشتم که اصلاً آن را تأیید نکنم ، یا بخشی را که موضوع نبود ، قطع کنم. سایر نکاتی که شما گفتید و من حذف کردم هنوز هم می توانند در یک پست که جنبه آن موضوع است ، بیان شوند. دستورالعمل دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که پیوندهای مرجع به سایت های دیگر قبل از تأیید تأیید می شوند. ما نمی خواهیم این محلی برای ابتکارات مرتد باشد. در مورد نظر شما ، درست است که اعداد خام نشانه برکت خداوند نیست. با این حال،... بیشتر بخوانید »
احساس می کنم مجبورم در این مورد وکیل مدافع شیطان را بازی کنم. در کتب آسمانی صریحاً گفته شده که به مسیحیان موعظه سفارش شده است. بنابراین می بینم که وقتی شاهد این هستیم که چگونه اصول اولیه مسیحیت را می سنجیم ، تمایل همه شاهدان یهوه به تبلیغ این که تیک جعبه است ، می بینم. با این حال ، در مورد اندازه گیری موفقیت ، فکر می کنم باید در انجام یک بازی اعداد دقت کنیم. همانطور که میکن اشاره می کند ، ادیان دیگری نیز وجود دارند که اگر از نظر رشد سنجیده شوند ، موفق تر بوده اند. ملتی در پاسخ به آن دو سوال را مطرح می کند. من شک دارم... بیشتر بخوانید »
من خیلی خوشحالم که می شنوم این انجمن به شما کمک کرده است. من گاهی اوقات در مورد تأثیر انجمن مطالعه کتاب مقدس نگران هستم. این پست ها منعکس کننده نتیجه بحث ها و مبادله بینش و تحقیقات بین بسیاری از مردم یهوه است. من فقط به آنچه از آنها آموخته ام صدا می دهم. امید است که این تحقیق به درک بهتر و کامل تری از کتاب مقدس منجر شود. متأسفانه ، این امر ما را با دکترین مستقر در تضاد قرار می دهد. بنابراین در حالی که در حال تلاش برای ساختن هستیم ، اغلب ، نه همزمان ، در حال پاره شدن هستیم... بیشتر بخوانید »
من فکر می کنم بعضی ها در مورد هر س questionالی خیلی سریع راه برچسب "مرتد" را پرتاب می کنند. این مورد برای من اعمال نشده است اما من مطمئن هستم که برخی از س Iالاتی که من در معرض عمومی قرار می دهم من می دانم که در مورد من همیشه صادق هستم و با لحنی بی احترامی می پرسم و هیچوقت شک ندارم که یهوه به عنوان خداوند متعال و فرزندش یا عیسی مسیح الهام گرفته اند اما پاسخ هایی را دریافت نمی کنند که معنی ندارند یا حلق آویز می شوند. 100٪ مرتد واقعی وجود دارد ، برخی واضح و برخی در اینترنت حیله گر هستند اما افراد صادقی نیز با سوالات صادقانه وجود دارند. من را در حال تعمید تحت فشار قرار دادند... بیشتر بخوانید »
از اینکه وقت خود را برای پاسخگویی به سوالات افرادی که با شما تماس می گیرند ، سپاسگزاریم. من در مورد چندین چیز که از تجربه شخصی یا درک شخصی نسبت به آنها در سازمان ناراحت بوده ام ، پریشان شده ام. سایتهای دیگر مرتد تر از گذشته JW یا REAT مرتد بودند که من هرگز نمی خواستم دوباره آنها را لمس کنم. س toالات از بزرگان یا حتی پدرم فقط به یک دیوار آجری رفتند که "فقط در مورد آن دعا کنید". پیش بینی های ناموفق همیشه یک مانع بود ، خصوصاً پس از گفتگو با بزرگان و آنها فقط می گفتند که این فقط "دروغ های مرتدان" ، "فقط با یهوه دعا کنید" یا... بیشتر بخوانید »
وجود دارد که ای کاش یک جواب برای شما داشتم. این واقعیت که ما یکتایی فکر را درمورد حقیقت قرار داده ایم ، بسیار نگران کننده است ، و موقعیت بسیار خطرناکی برای ما به وجود می آید زیرا آن را از بین می برد و به خیال همه می رسد و همه ما می دانیم که سرانجام منجر به این امر شد.
بله ، موافقم - آموزش استدلال به فرزندان ما مهمترین است. سعی می کنم همیشه س questionsال بپرسم و واقعیت ها را بیان نکنم. مسئله این است که ، قلب معدود و معصوم آنها بی گناه و پاک است ، فقط زمان لازم است که آنها در برخی از موارد پیش بینی نشده نتیجه گیری هایی را که براساس بحث با مومیایی انجام داده اند ، لوله کنند. سپس توضیحات زیادی برای انجام کار خواهم داشت. من فقط متاسفم که فرهنگ JW ما اجازه بحث و گفتگو و یا اختلاف نظر بدون تهدید به قطع سریع را نمی دهد. من معتقدم که این موضع از یک مکان ترس ناشی می شود و آنها واقعاً نیاز دارند... بیشتر بخوانید »
مدتی است که پیامهای شما را می خوانم و بسیاری از نکاتی که شما مطرح می کنید با من طنین انداز است. من نیز شواهدی پیدا کرده ام که باعث شده است تا با برخی آموزه های اصلی که به ما آموزش داده شده مخالفم. اگر مجرد بودم ، می توانستم با درگیری درونی که این امر به خاطر برادری ، والدینم و بسیاری از دوستان عزیز ایجاد می شود ، زندگی کنم. با این حال ، من بچه های کوچک دارم. من چه چیزی را به آنها آموزش می دهم؟ اگر آنچه را که در حال حاضر منتشر شده است به آنها یاد دهم اما آنچه من اعتقاد دارم نادرست است یا حداقل اشتباه است ، من بدترین آنها خواهم بود... بیشتر بخوانید »
من معضل شما را می بینم من به مشکلی که آموزش به کودکان ایجاد می کند توجه نکرده بودم. از طرف من ، بعنوان یک پیر ، من مواردی داشته ام که از من خواسته شده است که مطالعه برج مراقبت را انجام دهم و چون به دلیل تمرکز مقاله مورد نظر در مورد موضوعی یا تعلیماتی که اکنون معتقدم اشتباه است ، رد شده ام. اما من آن لوکس را دارم. شما نمی کنید من نمی توانم ببینم که آموزش چیزی به کودکان کوچک که به نظر ما نادرست است قابل قبول است. مثل اینکه آنها را به بابانوئل باور کنند. ناامیدی وقتی متوجه شدند فریب کسانی را خورده اند که بیشتر به زندگی اعتماد دارند ،... بیشتر بخوانید »