من اعتقاد داشتم که ما در حال تبلیغ یک پیام نجات دهنده هستیم. این به معنای نجات از گناه و مرگ نیست ، بلکه به معنای نجات از نابودی ابدی در آرماگدون است. نشریات ما آن را به پیام حزقیال تشبیه می کنند ، و به ما هشدار داده می شود که مانند حزقیال ، اگر خانه به خانه نرویم ، دچار گناه خون خواهیم شد.

(هزاره 3: 18) وقتی به کسی شرور می گویم ، "مطمئناً خواهید مرد" ، اما شما به او هشدار نمی دهید ، و شما نمی توانید حرف بزنید تا به فرد شرور هشدار دهد که از مسیر بد خود برگردد تا او زنده بماند ، او می میرد. خطای او به دلیل این که او شرور است ، اما من خون او را از شما می خواهم.

حالا بگذارید کمی سلب مسئولیت در اینجا وارد کنم: نمی گویم که نباید تبلیغ کنیم. ما از جانب پروردگار خود عیسی مأمور هستیم که شاگرد بسازیم. س isال این است: به ما چه دستور داده شده كه موعظه كنیم؟
عیسی برای اعلام خبر خوب به زمین آمد. با این حال ، پیام ما یک هشدار برای شریر است که اگر آنها به ما گوش ندهند ، می خواهند تا ابد بمیرند. در اصل ، به ما آموخته می شود که اگر موعظه نکنیم ، خون همه کسانی که در آرژانتون می میرند بر دست ما خواهد بود. هزاران نفر از شاهدان یهوه در اولین سالهای 60 20 به این موضوع اعتقاد داشتندth قرن. با این حال هرکسی که موعظه کند ، خواه پیام را بپذیرد یا نه ، در نهایت مرده است. نه به دست خدا بلکه به خاطر گناه ارثی. همه آنها به هادس رفتند. قبر مشترک بنابراین ، طبق انتشارات ما ، همه این افراد مرده زنده می شوند. بنابراین هیچ گناهی در خون ایجاد نشده است.
این باعث شده است که من متوجه شوم که کار تبلیغ ما هرگز درباره هشدار دادن به مردم در مورد آرماگدون نبوده است. چگونه ممکن است وقتی این پیام برای 2,000 سال ادامه داشته است و هنوز آرماگدون اتفاق نیفتاده است. ما نمی توانیم بدانیم که آن روز یا ساعت فرا می رسد ، بنابراین نمی توانیم کار تبلیغ خود را تغییر دهیم تا هشداری در مورد نابودی قریب الوقوع ارائه دهیم. پیام واقعی ما قرنهاست که تغییری نکرده است. مانند روزهای مسیح ، اکنون نیز چنین است. این خبر خوب در مورد مسیح است. این در مورد آشتی با خدا است. این در مورد جمع آوری دانه ای است که ملتها به وسیله آن خودشان را برکت می دهند. کسانی که پاسخ می دهند این فرصت را دارند که در آسمان ها با مسیح باشند و در ترمیم زمینی بهشتی شرکت کنند و در شفای ملت ها مشارکت کنند. (جن 26: 4 ؛ گال 3:29)
کسانی که گوش نمی دهند لزوماً کاملاً از دست نمی روند. اگر چنین بود ، دیگر کسی وجود نخواهد داشت که از زمان مسیح به بعد قیام کند - حداقل کسی از مسیحیت نیست. پیامی که قرار است موعظه کنیم ، مربوط به فرار از ویرانی در آرمگدون نیست ، بلکه در مورد آشتی با خدا است.
فوریت مصنوعی تبلیغ پیام با هدف نجات مردم از نابودی قریب الوقوع باعث تغییر زندگی و آشفتگی خانواده ها شده است. این نیز جسورانه است ، زیرا فرض می کند ما می دانیم که این تخریب چقدر نزدیک است ، در حالی که واقعیت های تاریخ نشان داده است که ما هیچ تصوری از آن نداریم. اگر از انتشار اولین برج دیده بانی حساب کنید ، ما بیش از 135 سال است که به تبلیغ نابودی قریب الوقوع می پردازیم! با این حال ، از این بدتر است ، زیرا آموزه هایی که راسل تحت تأثیر قرار گرفته اند حداقل 50 سال قبل از آغاز کار تبلیغ خود ، به این معنی است که پیام فوری نزدیک شدن به پایان ، از دو قرن پیش بر لب مسیحیان بوده است. البته اگر بخواهیم می توانیم دورتر هم برگردیم ، اما نکته مطرح شده است. اشتیاق مسیحیان به دانستن چیزهای غیرقابل دانستن منجر به انحراف از پیام واقعی خبرهای خوب از زمانی در قرن اول شده است. این تمرکز این افراد را تغییر داده است - من خودم مدتی را شامل می شدم - به طوری که ما یک خبر خوب تغییر یافته و خراب شده درباره مسیح را تبلیغ کرده ایم. انجام این کار چه خطری دارد؟ سخنان پل به ذهن خطور می کند.

(Galatians 1: 8، 9) . . .با این حال ، حتی اگر ما یا فرشته ای از آسمان بخواهیم چیزی فراتر از خبر خوبی که به شما اعلام کردیم ، به عنوان یک خبر خوب به شما اعلام کنیم ، بگذارید او لعنت شود. 9 همانطور که قبلاً گفتیم ، اکنون دوباره می گویم ، کسی که به شما به عنوان خبر خوب چیزی فراتر از آنچه شما پذیرفته اید ، اجازه دهید نفرین شود.

اگر شجاعت این کار را داشته باشیم ، هنوز زمان درست کردن امور وجود دارد.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    34
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x