آپولو این عصاره را از مطالعات در کتاب مقدس ، جلد 3 ، صفحه 181 تا 187 ارسال کرد. در این صفحات ، برادر راسل در مورد تأثیرات فرقه گرایی دلیل می آورد. به عنوان شاهد ، ممکن است این نمونه عالی از نوشتن روشن و موجز را بخوانیم و فکر کنیم که چقدر در مورد "دین نادرست" ، "مسیحیت جهان" صدق می کند. با این حال ، بگذارید ذهن خود را باز هم بیشتر باز کنیم و آن را بدون پیش فرض بخوانیم. زیرا این یک مسئله هوشیارانه ترین دلیل است ، از کسی که ما آن را بنیانگذار امروزی خود می دانیم.
-----------------
بگذارید اینگونه فکر کند که ما اکنون در زمان برداشت محصول هستیم و دلیل ابراز پروردگار خود را برای خروج ما از بابل ، یعنی "اینکه شما در گناهان او نیستید" به یاد داشته باشید. "باز هم توجه کنید که چرا بابل نامگذاری شده است. بدیهی است که به دلیل خطاهای زیادی که در آموزه دارد ، که با چند عنصر حقیقت الهی آمیخته شده است ، سردرگمی بزرگی ایجاد می کند و به دلیل شرکت مختلط است که توسط حقایق و خطاهای مختلط جمع شده است. و از آنجا که آنها خطاها را در قربانی حقیقت نگه دارند ، دومی باطل و اغلب بدتر از بی معنی است. این گناه ، خطا در نگه داشتن و تعلیم در فداکاری حقیقت یکی از آنهاست که هر فرقه اسمی کلیسا بدون استثناء مقصر است. فرقه ای که به شما در جستجوی کوشش کتاب مقدس کمک می کند ، در آن به فیض و دانش حقیقت رشد خواهید کرد؟ فرقه ای که با آموزه ها و کاربردهای آن مانع رشد شما شود ، کجاست؟ کجای فرقه ای که می توانید از سخنان استاد پیروی کنید و اجازه دهید نور شما بدرخشد؟ ما از هیچی نمی دانیم
اگر هیچ یک از فرزندان خدا در این سازمانها پیوند خود را درک نکنند ، به این دلیل است که آنها سعی نمی کنند از آزادی خود استفاده کنند ، زیرا در پست های وظیفه خود می خوابند ، وقتی آنها باید مأمور فعال و نگهبان وفادار باشند. (1 thes. 5: 5,6) بگذارید آنها بیدار شوند و سعی کنند از آزادی که فکر می کنند در اختیار دارند استفاده کنند. بگذارید آنها را به یاران خود نشان دهد که در آن اعمالشان از برنامه الهی کم می شود ، جایی که آنها از آن منحرف می شوند و در تقابل مستقیم با آن فرار می کنند. بگذارید آنها نشان دهند که چگونه عیسی مسیح به نفع خدا طعم مرگ را برای هر مردی فراهم آورد. چگونه این واقعیت و نعمتهای ناشی از آن ، "به موقع" برای هر مرد شهادت می یابد. چگونه در "روزهای طراوت" نعمت بازپرداخت به کل نژاد بشر سرازیر خواهد شد. بگذارید آنها بیشتر ندای بلند کلیسای انجیل ، شرایط سفت و سخت عضویت در آن بدن و رسالت ویژه عصر انجیل را برای بیرون بردن این شخصیت عجیب و غریب "مردم به نام او" نشان دهند که در آینده به تعجیل می رسد. برای سلطنت با مسیح. كسانی كه به این ترتیب تلاش خواهند كرد تا از آزادی خود برای موعظه كردن بشارت در كنیسه های امروز استفاده كنند ، می توانند در كلیسای كوچك و یا دیگری در بیداری طوفان مخالفت موفق شوند. آنها مطمئناً شما را از کنیسه های خود بیرون خواهند کشید ، و شما را از شرکت آنها جدا می کند ، و همه بدی را علیه شما ، به دروغ ، به خاطر مسیح می گوید. و با انجام این کار ، بی شک ، بسیاری احساس می کنند که آنها خدمات خدا را انجام می دهند. اما ، اگر به این ترتیب وفادار باشید ، در قولهای گرانبهای Isaiah 66: 5 و Luke 6: 22— »بیش از این آسوده خواهید بود.» كلام خداوند را بشنوید ، شما كه به سخنان او لرزیدید: برادران شما كه از شما متنفر بودند ، آن بازیگران شما به خاطر نام من گفتید ، "بگذار خداوند جلال باشد (ما این را برای جلال خداوند انجام می دهیم) ، اما او به شادی شما ظاهر می شود و آنها شرمنده خواهند شد." هنگامی که آنها شما را از شركت خود جدا كنند و شما را مورد توبیخ قرار دهند و نام خود را شرارت كنند به خاطر پسر انسان. در آن روز شادمان شوید و برای شادی جهش کنید. زیرا ، ببین ، پاداش شما در بهشت ​​بزرگ است. زیرا پدرانشان نیز به همین ترتیب نسبت به انبیاء رفتار کردند. "اما ، وای بر شما که همه مردم از شما خوب صحبت کنند. زیرا پدرانشان نیز چنین کردند غلط پیامبران. "
اگر همه کسانی که شما به عنوان یک جماعت از آنها عبادت می کنید مقدسین هستند - اگر همه گندم باشند و هیچ کله گری در میان آنها نباشد - با یک انسان قابل توجه روبرو شده اید که حقایق برداشت را با خوشحالی دریافت خواهید کرد. اما اگر اینطور نیست ، باید انتظار داشته باشید که حقیقت موجود ، گندمها را از گندم جدا کند. و علاوه بر این ، شما باید سهم خود را در ارائه این حقایق بسیار خوب انجام دهید که باعث جدایی می شود.
اگر می توانستید یکی از قدیسان غلبه کننده باشید ، اکنون باید یکی از "درو" ها باشید که به داور حقیقت رانده می شوید. اگر به پروردگار وفادار باشید ، شایسته حقیقت باشید و شایسته وراثت مشترک با او در جلال باشید ، شما خوشحال خواهید شد که در کار برداشت فعلی با رئیس دروگر مشارکت کنید. جهان.
اگر در جمع گندم هایی که عضو آن هستید ، مانند آن همیشه اتفاق بیفتد ، بسیاری از چیزها به اکثریت بستگی دارد. اگر گندم غالب باشد ، حقیقت ، با خرد و عشق با عشق ارائه می شود ، بر آنها تأثیر می گذارد. و خزانه داری به ماندن اهمیت نخواهد داد. اما اگر اکثریت غرق باشند - همانطور که نه دهم یا بیشتر از آن هستند - تأثیر دقیق ترین و مهربان ترین حقیقت برداشت ، بیداری تلخی و مخالفت شدید خواهد بود. و اگر در اعلام بشارت ادامه دهید ، و در معرض خطاهای طولانی اثبات شده باشید ، به زودی به خاطر منافع فرقه ای "از بین می روید" یا آزادی های خود را چنان مهار می کنید که نمی توانید اجازه دهید نور شما در آن بدرخشد. جماعت وظیفه شما در این صورت واضح است: شهادت دوست داشتنی خود را به خوبی و خرد برنامه بزرگ خداوند در قرون گذشته تحویل دهید ، و با خردمندانه و مهربانانه دلایل خود را بیان کنید ، علناً از آنها عقب نشینی کنید.
درجات مختلفی از اسارت در بین فرقه های مختلف بابل "مسیحیت" وجود دارد. برخی از کسانی که با عصبانیت نسبت به برده داری مطلق و مطلق وجدان و قضاوت فردی ، مورد نیاز رومانیایی ، خشمگین می شوند ، کاملاً مایل هستند که خود را محدود کنند و مایل به گرفتن دیگران هستند. محدود به عقاید و جزم های مربوط به یک یا دیگر فرقه های پروتستان است. درست است که زنجیرهای آنها سبک تر و طولانی تر از رم و قرون تاریک است. تا آنجا که پیش می رود ، این مطمئناً خوب است - اصلاحات واقعاً - گامی در جهت درست - به سمت آزادی کامل - به سمت وضعیت کلیسا در زمانهای رسولی. اما چرا اصلاً دستمال انسان را می پوشیم؟ چرا اصلاً وجدان خود را متصل و محدود می کنیم؟ چرا در آزادی کامل که مسیح ما را آزاد کرده است ، سریع ایستادگی نمی کنیم؟ چرا همه تلاش های همشهریان فرسایش را برای بدست آوردن وجدان و جلوگیری از تحقیق و تفحص رد نمی کنید؟ - نه تنها تلاش های گذشته دور ، از دوران تاریکی ، بلکه تلاش اصلاح طلبان مختلف گذشته های اخیر؟ چرا نتیجه گیری نمی شود مانند کلیسای رسولان؟ to آیا برای رشد در دانش و همچنین در فضل و عشق ، همانطور که "موعد خداوند" برنامه مهربان خود را بیشتر و کامل تر نشان می دهد؟
مطمئناً همه می دانند که هر زمان که به هر یک از این سازمانهای بشری ملحق شوند ، اعتراف خود را به عنوان ایمان خود بپذیرند ، خود را ملزم می کنند که باور کنند نه بیشتر و نه کمتر از آن چیزی که بیان شده در مورد این موضوع است. اگر علیرغم پیوندی که به این صورت داوطلبانه تحمل می شود ، باید برای خود فکر کنند و از منابع دیگر نور دریافت کنند ، قبل از نوری که از فرقه ای که به آنها ملحق شده اند ، بی اعتنا باشند ، یا باید نسبت به این فرقه و پیمان خود بی اعتماد باشند. با این کار ، هیچ چیز خلاف اعتراف خود را باور نکنید ، وگرنه آنها باید صادقانه اعترافاتی را که از آن خارج شده اند کنار بگذارند و از این فرقه بیرون بیایند. برای انجام این کار نیاز به فضل و هزینه زیادی دارد ، مانند آنچه که غالباً اتفاق می افتد ، انجمن های دلپذیر را مختل می کند ، و حقیقت یاب را به اتهام احمقانه بودن "خائن" بودن برای فرقه خود ، "تورکن" ، در معرض قرار می دهد. ، "و غیره. وقتی شخصی به یک فرقه می پیوندد ، فکر می شود که ذهن او کاملاً به آن فرقه واگذار می شود ، و از این رو مال خودش نیست. این فرقه متعهد می شود برای او تصمیم بگیرد که حقیقت چیست و چه خطایی است. و او ، برای اینکه یک عضو واقعی ، استوار ، مومن باشد ، باید تصمیمات فرقه ، آینده و گذشته خود را در مورد همه مسائل دینی بپذیرد ، نادیده گرفتن فکر فردی خود را ، و اجتناب از تحقیقات شخصی ، مبادا رشد دانش کند و به عنوان عضو چنین فرقه ای گم شود. این بردگی وجدان نسبت به یک فرقه و عقیده معمولاً در بسیاری از کلمات گفته می شود ، وقتی چنین شخصی اعلام می کند که "متعلق"به چنین فرقه ای.
این دسته از فرقه گرایی ها ، تاکنون از اینکه به حق از آن به عنوان بند و پیوند در نظر گرفته شوند ، به عنوان نشان های احترام و علائم شخصیت ، به عنوان زیور آلات مورد استفاده قرار می گیرند و پوشیده می شوند. تاکنون این هذیان از بین رفته است که بسیاری از فرزندان خدا شرمنده می شوند بدون داشتن چنین زنجیرهایی - از وزن سبک یا سنگین ، در طولانی مدت یا کوتاه در آزادی شخصی ، شرمنده باشند. آنها شرمنده می گویند که با هیچ فرقه و عقیدتی پیوند ندارند ، اما "تعلق داشتن"فقط به مسیح.
از این رو این است که ما گاهی اوقات کودک صادق ، گرسنه به حقیقت خدا می بینیم که به تدریج از یک فرقه به دیگری پیشرفت می کند ، زیرا کودک از مدرسه به کلاس دیگر می رود. اگر او در كلیسای روم باشد ، هنگامی كه چشمانش باز می شود ، از آن خارج می شود كه احتمالاً در بعضی از شاخه های سیستم های متدیست یا پرستری قرار می گیرد. اگر در اینجا تمایل او به حقیقت کاملاً خاموش نشود و حواس معنوی او با روح جهان خراشیده شود ، ممکن است چند سال بعد از یافتن وی در برخی از شاخه های سیستم باپتیست؛ و اگر او هنوز هم در فضل و دانش و عشق به حقیقت رشد می کند و از آزادی که مسیح آزاد می کند ، تقدیر می کنید ، می توانید او را در خارج از همه سازمان های بشری پیدا کنید ، صرفاً به خداوند و او پیوستید. مقدسین ، مانند کلیسای اولیه ، فقط با پیوندهای دلپذیر اما محکم از عشق و حقیقت محصور شده اند. 1 Cor. 6: 15,17؛ اف 4: 15,16
احساس ناراحتی و ناامنی ، اگر به زنجیره برخی فرقه محدود نشود ، عمومی است. این ایده نادرست ، که نخستین بار توسط Papacy منتشر شد ، حاصل می شود ، که عضویت در یک سازمان زمینی امری ضروری است ، برای خداوند خوشحال است و برای زندگی ابدی ضروری است. این سیستمهای انسانی و سازمان یافته انسانی ، بسیار متفاوت از انجمنهای ساده و مداوم روزهای رسولان ، به طور غیرمستقیم و تقریبا ناخودآگاه توسط مسیحیان به عنوان بسیاری از شرکتهای بیمه آسمانی مشاهده می شوند. برخی از آنها پول ، زمان ، احترام و غیره باید به طور منظم پرداخت شود تا استراحت آسمانی و آرامش پس از مرگ فراهم شود. با استفاده از این ایده نادرست ، مردم تقریباً به همان اندازه عصبی اضطراب دارند که اگر از یک فرقه خارج نشوند ، مقید به فرقه دیگری باشند ، زیرا اگر بیمه نامه آنها تمام شده است ، تمدید می کنند تا در برخی از شرکت های محترم تمدید شوند.
اما هیچ سازمان زمینی نمی تواند گذرنامه ای را به جلال آسمانی اعطا کند. بزرگترین فرقه گر (جدا از رومیان) ادعا نخواهد کرد ، حتی عضویت در فرقه او جلال آسمانی را تأمین خواهد کرد. همه مجبور شده اند بپذیرند كه كلیسای واقعی كسی است كه ثبت آن در بهشت ​​است و نه روی زمین. آنها با ادعای اینکه چنین است ، مردم را فریب می دهند نیازمند تا از طریق آنها به مسیح بیایند -نیازمند عضویت در بدنه فرقه ای به منظور عضویت در "بدن مسیح" ، کلیسای واقعی. در مقابل ، پروردگار ، گرچه او از كسانی كه از طریق فرقه گرایی به نزد او آمده اند ، امتناع ورزیده است و هیچ سالكی واقعی را خالی از سکنه نكرده است ، به ما می گوید كه ما نیازی به چنین موانعی نداریم ، اما خیلی بهتر می توانست به او متوسل شود. او گریه می کند ، "بیا به من"؛ "یوغ من را بر تو بگیر و از من بیاموز"؛ "یوغ من آسان است و بار من سبک است ، و شما باید به روح خود استراحت پیدا کنید." آیا این کار را می کردیم که زودتر به صدای او توجه می کردیم. ما از بسیاری از سنگین های فرقه گرایی ، بسیاری از حباب های ناامیدی آن ، بسیاری از قلعه های مشکوک آن ، نمایشگاه های غرور خود ، شیرهای دنیوی بودن و ... خودداری می کردیم.
اما بسیاری از آنها در فرقه های مختلف متولد شده اند ، یا در دوران نوزادی یا کودکی پیوند خورده اند ، بدون اینکه سیستم ها را زیر سؤال ببرند ، در قلب آزاد شده اند و به طور ناخودآگاه فراتر از محدودیت ها و مرزهای موجودی هستند که با حرفه خود تصدیق می کنند و از ابزار و تأثیر خود پشتیبانی می کنند. . تعداد معدودی از اینها مزایای آزادی کامل یا اشکالاتی که در پیوند فرقه ای وجود دارد ، به رسمیت شناخته اند. جدایی کامل و کامل تاکنون ، در زمان برداشت ، منع نشده بود.
-----------------
[ملتی: من می خواستم مقاله را بدون نتیجه گیری خواننده از آن نتیجه دهم. با این حال ، من مجبور شدم که این پررنگ را به یک پاراگراف اضافه کنم ، زیرا به نظر من می رسد که بسیار نزدیک به خانه است. لطفاً این افراط را ببخشید.]

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    35
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x