در ماه ژانویه ، ما نشان دادیم كه هیچ مبنای كتابداری برای ادعای ما وجود ندارد كه "گله كوچك" در لوقا 12:32 فقط به گروهی از مسیحیان اشاره دارد كه قصد دارند در بهشت ​​فرمانروایی كنند در حالی كه "گوسفندان دیگر" در یوحنا 10:16 به گروه دیگری با امید زمینی. (دیدن چه کسی است؟ (گله کوچک / گوسفند دیگرالبته ، این به خودی خود تعلیم و تربیت یک سیستم پاداش دو لایه را برای مسیحیان امروزی سلب نمی کند ، بلکه فقط با استفاده از این دو اصطلاح نمی توان از این آموزش استفاده کرد.
اکنون به عنصر دیگری از آموزش رسیده ایم. این اعتقاد که 144,000 تصویر شده در فصل های 7 و 14 وحی عددی واقعی است.
اگر به معنای واقعی کلمه است ، پس باید کاملاً یک سیستم دو لایه وجود داشته باشد ، زیرا میلیون ها مسیحی مومن در حال انجام کارهای خداوند هستند ، هرگز فراموش نکنید که چه چیزی در طول دو هزاره گذشته توسط دیگران بی شماری انجام شده است.
لازم به ذکر است که ثابت نکردن این تعداد به معنای واقعی کلمه ، این آموزه را که برخی مسیحیان به بهشت ​​می روند در حالی که عده ای دیگر روی زمین هستند ، رد نمی کند. این یک مسئله جداگانه است ، و موضوعی برای بحث دیگر است. تمام آنچه که ما می خواهیم در این پست انجام دهیم این است که مبانی کتاب مقدس را ایجاد کنیم ، در صورت وجود این ، برای اعتقاد ما این است که 144,000 تصویر در کتاب مکاشفه یک عدد واقعی است ، نه یک نماد.
بر چه اساسی می آموزیم که عدد تحت اللفظی است؟ آیا دلیلش این است که در کتاب مقدس چنین آمده است؟ خیر. هیچ اعلامیه ای برای کتاب مقدس وجود ندارد که این عدد را به معنای واقعی کلمه تعیین کند. ما بر اساس استدلال منطقی و استنباط به این باور می رسیم. اگر می خواهید از نشریات ما استفاده کنید ، خواهید فهمید که دلیل اصلی ما معتقدیم که باید عدد را به معنای واقعی کلمه در نظر گرفت این است که این عدد با تعداد نامعلوم جمعیت بزرگ تقابل دارد. (Rev. 7: 9، w66 3/15 183 p. 04؛ w9 1/30 pp. 31-144,000) منطق اینگونه پیش می رود: اگر عدد را نمادین بدانیم از نامشخص بودن تعداد زیادی از مردم معنایی ندارد . تنها در صورت وجود عدد ، XNUMX ، به معنای واقعی کلمه ، منطقی است که یک گروه متضاد از تعداد ناشناخته را معرفی کنیم.
ما در اینجا قصد بحث در این مورد را نداریم یا نظریه دیگری را ارائه نمی دهیم. شاید زمان دیگری. هدف ما در اینجا فقط تعیین این موضوع است که آیا این آموزش می تواند از نظر کتاب مقدس پشتیبانی شود.
یکی از راه های آزمایش اعتبار یک نظریه ، انتقال آن به نتیجه گیری منطقی آن است.
مکاشفه 14: 4 می گوید که این تعداد تحت اللفظی است مهر و موم شده بیرون از هر قبیله از بنی اسرائیل. اکنون ما این عدد واقعی را آموزش می دهیم is جمع "اسرائیل خدا"[I]. (جال. 6:16) اولین سوالی که به ذهن خطور می کند این است که ، چگونه 144,000 می تواند باشد مهر و موم شده بیرون از  فرزندان اسرائیل اگر 144,000 نفر از آنها را فرزندان اسرائیل تشکیل دهند؟ استفاده از آن عبارت عبارت است از انتخاب گروه كوچكتر از گروه بزرگتر ، نه؟ باز هم ، موضوعی برای بحث دیگر.
بعد ، ما لیستی از دوازده قبیله داریم. در لیست قبایل واقعی نیست زیرا دان و افرایم در این لیست ذکر نشده اند. قبیله لاوی ظاهر می شود اما هرگز با دوازده اصلی ذکر نشده است و قبیله جدیدی از یوسف اضافه می شود. (it-2 p. 1125) بنابراین این امر به احتمال زیاد به اسرائیل خدا اشاره دارد. جیمز در واقع از مجمع مسیحیان به عنوان "دوازده قبیله پراکنده در اطراف ..." یاد می کند (جیمز 1: 1)
حال ، از این رو نتیجه می شود که اگر 144,000 عدد واقعی باشد ، تقسیم آن به دوازده گروه 12,000 نفری هر یک ، باید به اعداد تحت اللفظی نیز رجوع کند. بنابراین ، 12,000 مهر و موم شده از قبایل روبن ، گاد ، آشر و غیره شامل تعداد واقعی از قبایل واقعی است. منطقا نمی توانید یک عدد واقعی را از یک قبیله نمادین خارج کنید ، می توانید؟ چگونه می توان مثلاً 12,000 نفر را از قبیله استعاره ای یوسف خارج کرد؟
همه اینها اگر کل کار استعاره باشد ، جواب می دهد. اگر 144,000،12 یک عدد نمادین باشد که به عنوان یک ضرب بزرگ 12,000 استفاده می شود تا کاربرد آن عدد را برای تعداد زیادی از افراد سازمان یافته در یک ترتیب دولتی متعادل و خدایی نشان دهد ، بنابراین XNUMX نیز استعاره را گسترش می دهد تا نشان دهد که همه زیر گروه های موجود در به همان اندازه نشان داده شده و متعادل است.
با این حال ، اگر 144,000،12,000 به معنای واقعی باشد ، 12,000،XNUMX نیز باید تحت اللفظی باشند و قبایل نیز به نوعی باید تحت اللفظی باشند. این قبایل معنوی نیستند ، بلکه زمینی هستند ، زیرا XNUMX نفر از هر یک از آنها مهر و موم شده است ، و ما می دانیم که مهر و موم کردن در حالی انجام می شود که این مسیحیان هنوز در جسم هستند. از این رو، اگر بخواهیم بپذیریم که اعداد به معنای واقعی کلمه هستند ، پس باید یک تقسیم لفظی از جماعت مسیحیان به گروههای 12 وجود داشته باشد تا از هر گروه گروهی تعداد کلانی 12,000 گرفته شود.
این جایی است که کسرهای منطقی ما باید منجر شود ، اگر بخواهیم آنها را حفظ کنیم. یا فقط می توانستیم بپذیریم که عدد نمادین است و همه اینها از بین می رود.
می پرسید چرا این همه هیاهو؟ آیا این بحثی برای دانشگاهیان نیست؟ یک بحث علمی در بهترین حالت ، با تأثیر کم در دنیای واقعی؟ اوه ، اینطور بود واقعیت این است که این تعلیمات ما را در اواسط دهه 1930 مجبور به ایجاد ایدئولوژی کرد که گروهی از مسیحیان را قبل از منصوب شدن برای شکوه آسمانی و گروهی دیگر را برای پاداش زمینی تعیین کند. همچنین اکثریت قریب به اتفاق نیاز به نادیده گرفتن دستور عیسی مبنی بر "این کار را به یاد من ادامه دهید" (لوقا 22:19) و خودداری از نشانه ها. همچنین باعث شده این گروه دوم باور کنند که عیسی واسطه آنها نیست.
شاید همه اینها درست باشد. ما قصد نداریم اینجا بحث کنیم شاید در یک پست دیگر. با این حال ، اکنون باید روشن شود که تمام این ساختار تعلیم و تعالیم بعدی عبادت مسیحیان امروز ، به ویژه هنگامی که به یادبود مرگ مسیح نزدیک می شویم ، صرفاً بر اساس یک استنباط منطقی ظاهراً ناقص در مورد لفظی بودن یا نبودن یک عدد بنا شده است.
اگر خداوند می خواست بعضی از ما از دستور صریح این پسر ، پادشاه ما چشم پوشی کند ، پس آیا او او در کلام خود این موضوع را روشن نکرد که ما باید این کار را انجام دهیم؟


[I] ما در انتشارات خود از اصطلاح "اسرائیل روحانی" استفاده می کنیم ، اما این در کتاب مقدس وجود ندارد. ایده اسرائیلی از خدا که توسط روح القدس ایجاد شده است و نه از نژاد ژنتیکی ، کتاب مقدس است. بنابراین ، در این زمینه می توانیم آن را اسرائیل معنوی بنامیم. با این حال ، این منجر به این مفهوم می شود که همه این افراد فرزندان روحانی خدا می شوند ، و هیچ جز earth زمینی ندارند. برای جلوگیری از این رنگ آمیزی ، ما ترجیح می دهیم خود را به اصطلاح کتاب مقدس ، "اسرائیل خدا" محدود کنیم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    84
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x