این هفته در مطالعه کتاب مقدس به ما گفته شد که مسح چه کسانی هستند ، و جمعیت بزرگ چه کسانی هستند و گوسفندان دیگر دوستان خدا هستند. من می گویم "گفته شد" ، زیرا گفتن "تعلیم یافته" به معنای این است که به ما مدرکی ارائه می شود ، مبانی کتاب مقدس که بر اساس آن می توانیم درک خود را ایجاد کنیم. افسوس ، از آنجا که هیچ مبانی کتاب مقدس وجود ندارد ، از آنجا که… هیچ کدام وجود ندارد ، تمام اعضای هیئت حاکمه می توانند انجام دهند این است که بازهم به ما بگویند چه چیزی را باید باور داشته باشیم. با این حال ، ظاهر دستورالعمل کتاب مقدس از اهمیت زیادی برخوردار است تا فکر نکنیم که این دقیقاً آموزه ای درباره منشأ انسان است. بنابراین ، با دستورالعمل ها درهم آمیخته ، ما می توانیم از کتاب مقدس اشتباه استفاده کنیم. این باعث ناراحتی من می شود که ببینم این ادعاها را به راحتی با یک ابرو برافروخته و سوالی سوق می دهیم. ما به سادگی آنچه را که از "کانال منتخب خدا" پایین می آید ، می پذیریم.
اگر فکر می کنید من بیش از حد می روم ، یک مثال را در نظر بگیرید. در بند 16 در کتاب 14 از کتاب ارمیا آمده است: «از این رو ، هم اکنون نیز اینان یک ایستادگی صالح در برابر خدا پیدا می کنند. آنها به عنوان دوستان یهوه صالح اعلام می شوند. (روم 4: 2 ، 3 ؛ یعقوب 2:23) "
"یک ایستادگی صالح خاص" ؟؟؟ نه ایستادگی صالح که به اقلیت کوچک مسح داده شود ، نه. اما هنوز ، نوعی ایستادگی صالح ، "نوعی خاص". و این چیست؟ نه پسری ، نه آقا! نه ارث فرزندان. این افراد نمی توانند خدا را پدر خود بنامند ، اما می توانند او را دوست خود بنامند - مانند ابراهیم. این خیلی خوب است ، نه؟ هیچ چیز برای تمسخر وجود دارد ، نه سریر!
این ادعای کچلی ، مبنی بر اینکه خیل عظیم به عنوان دوستان یهوه ، صالح اعلام می شوند ، در کتاب مقدس یافت نمی شود - حتی در کتاب مقدس به آن اشاره نشده است. اگر چنین بود ، فکر نمی کنید ما بتوانیم آن متن ها را در سراسر مقاله گچ بری کنیم؟ اما در مورد دو کتاب مقدس که در پرانتز به آنها اشاره شده است ، چه می کنید؟ (روم 4: 2 ، 3 ؛ یعقوب 2:23) آیا این اثبات نیست؟ قرار است ما اینگونه فکر کنیم. ما قرار است آنها را بخوانیم و ببینیم که ابراهیم دوست خدا بود و بنابراین اگر می توانست ، ما نیز می توانستیم. اما آیا این ثابت می کند که هستیم؟ آیا نکته ای که پل گفته است این است؟ چرا ابراهیم را پسر خدا صدا نکردند؟ کمتر مردی مورد احترام خداوند قرار گرفت. ایمان او برجسته بود. او یکی از کسانی است که به طور خاص در عبرانیان در فصل 11 ذکر شده است. بنابراین ، چرا او را پسر خدا صدا نکردند؟
به زبان ساده ، ارهام مسیحی نبود. او قرنها قبل از مسیح درگذشت که راه را برای نامیدن مردان نه دوستان بلکه فرزندان خدا باز کرد. آیا در کتاب مقدس عبری به هیچ مرد ناقصی پسر خدا گفته می شود؟ نه چرا که نه؟ زیرا تا زمان مرگ عیسی امکان پذیر نبود و راه را برای "آزادی شکوهمند فرزندان خدا" باز کرد.
اگر کسی به وقت خواندن برای خواندن این دو منبع اهمیت می دهد ، کاملاً مشهود است که پولس و جیمز هر دو نکات مشابهی راجع به ایمان و آثار ارائه می دهند. ابراهیم در نتیجه ایمان و نه کارهایش ، دوست خدا خوانده شد. اگر او در قرن اول زندگی می کرد ، دوست خدا لقب نمی گرفت. او را نه به خاطر كارها ، بلكه به خاطر ایمان فرزند خدا می نامیدند. هر دو نویسنده برای مسیحیان مسح که قبلاً می دانستند فرزندان خدا هستند ، نامه می نویسند. دوست خدا بودن برای آنها یک قدم پایین است. آیا در این دو بخش چیزی وجود دارد که به مسیحیان قرن اول نشان دهد که یک کلاس جدید ، یک کلاس "دوستان خدا" از مسیحیان در آینده دور ظاهر می شود؟ پیچاندن این کتب آسمانی به اندازه کافی کافی برای قابل قبول دانستن آن غیرممکن است. در حقیقت ، گفتن اینکه این آیات در حال سو استفاده هستند ، سو to استفاده از اصطلاح "سوisa استفاده" است.
اینها تنها مواردی است که در کتاب مقدس مسیحیان وجود دارد و کسی را دوست خدا می نامند و آنها در مورد ابراهیم صدق می کنند بدون اینکه اشاره کنند که این اصطلاح به هرکسی در جماعت مسیحی تعمیم می یابد. با این وجود در هزاران جماعت در سراسر دنیا دستی برای اعتراض بلند می شود؟ نه ، اما باید تعداد زیادی - شاید یک اقلیت - وجود داشته باشد ، اما هنوز هم بسیاری از آنها بر سر کارهایی که در اورشلیم انجام می شود آه و ناله می کنند.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    35
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x