[این ادامه مقاله است ، "تردید در ایمان"]

پیش از روی کار آمدن عیسی ، ملت اسرائیل توسط یک هیئت حاکمه که از کاهنان به صورت هماهنگ با سایر گروههای مذهبی قدرتمند مانند کاتبان ، فریسیان و صدوقیان اداره می شد ، اداره می شد. این نهاد حاکم بر قانون قانون افزوده شده بود به گونه ای که قانون خداوند که از طریق موسی داده می شود بار سنگینی برای مردم شده است. این مردان عاشق ثروت خود ، مقام و منزلت و قدرتشان بر مردم بودند. آنها عیسی را تهدیدی برای همه عزیزان قلمداد می کردند. آنها می خواستند از او دور شوند ، اما در انجام این کار درست عمل می کردند. بنابراین ، آنها ابتدا باید مسیح را بی اعتبار کنند. آنها در تلاش های خود برای انجام این کار از تاکتیک های مختلفی استفاده کردند ، اما همه ناکام ماندند.
صدوقیان با سؤالاتی برانگیز به او آمدند تا فقط او را گیج کنند تا یاد بگیرند که چیزهایی که موجب سردرگمی آنها شده است بازی کودک برای این مرد با روحیه است. او چگونه به راحتی بهترین تلاش های خود را شکست. (Mt 22:23-33; 19:3) فریسیان ، همیشه به مسائل مربوط به اقتدار توجه داشتند ، سؤالاتی را بارگیری می کردند که به گونه‌ای باشد که عیسی را بدون توجه به چگونگی پاسخ او به دام بیندازند ، یا اینگونه فکر کردند. چقدر مؤثر او جدولها را روی آنها چرخاند. (Mt 22: 15-22) با هر شکست این مخالفان شرور به تاکتیکهای غیرمشکلانه تری از قبیل یافتن تقصیر ، دلالت کردند که با عرف پذیرفته شده ، حملات شخصی را انجام دادند و شخصیت او را تهمت زدند. (Mt 9: 14-18؛ Mt 9: 11-13؛ 34) همه فریبکاری های شیطانی آنها به وجود نیامد.
آنها به جای توبه کردن ، هنوز هم در اعماق شرارت فرو رفتند. آنها آرزو داشتند که با او دور شوند ، اما نتوانستند با جمعیت اطراف خود دور شوند ، زیرا آنها او را به عنوان یک پیامبر می دیدند. آنها به یک خیانتکار احتیاج داشتند ، کسی که می توانست آنها را تحت پوشش تاریکی به عیسی بکشاند تا بتوانند او را مخفیانه دستگیر کنند. آنها چنین مردی را در یهودا ایسکاریوت ، یکی از دوازده رسول پیدا کردند. هنگامی که عیسی را در بازداشت به سر بردند ، دادگاه شبانه غیرقانونی و پنهانی برگزار کردند و حق قانونی وی را برای مشاوره محروم کردند. این یک دادگاه آزمایشی بود ، پر از شهادت متناقض و شواهد شنونده. در تلاش برای جلوگیری از توازن عیسی ، آنها را با سؤالاتی متهم کننده و مشروط به او نشان داد. او را متهم به پیشگویی کرد. به او توهین و سیلی زد. تلاش های آنها برای تحریک وی به خود گناهی نیز ناكام بود. آرزوی آنها پیدا کردن برخی بهانه های قانونی برای دوری از وی بود. آنها نیاز به ظاهر صالح داشتند ، بنابراین ظاهر قانونی بودن بسیار مهم بود. (Matthew 26: 57-68؛ Mark 14: 53-65؛ John 18: 12-24)
در همه اینها ، آنها در حال انجام پیشگویی بودند:

" . "مانند گوسفندی او را به ذبح آوردند ، و مانند بره ای که در برابر قیچی خود ساکت است ، بنابراین دهان خود را باز نمی کند. 33 در خلال تحقیر او ، عدالت از بین رفت از او. . . " (جریان 8:32 ، 33 NWT)

برخورد با آزار و شکنجه راهی که پروردگار ما انجام داد

به عنوان شاهدان یهوه ، اغلب به ما گفته می شود که انتظار آزار و اذیت را دارند. کتاب مقدس می گوید که اگر آنها عیسی را مورد آزار و اذیت قرار دادند ، به همان ترتیب پیروان او را مورد آزار و اذیت قرار می دهند. (جان 15: 20؛ 16: 2)
آیا تا به حال مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید؟ آیا تا به حال با سؤالهای پر بار مواجه شده اید؟ سوء استفاده کلامی؟ متهم به عمل بی ادبانه؟ آیا شخصیت شما از تهمتها و تهمتهای دروغین مبتنی بر شنوایی و شایعات تهمت زده است؟ آیا مردان صالح هر یک از شما در یک جلسه مخفی محاکمه کرده اند و حمایت از خانواده و مشاوره دوستان را از شما سلب می کنند؟
من مطمئن هستم که چنین چیزهایی برای برادران من در JW به دست مردانی از دیگر فرقه های مسیحی و همچنین مقامات سکولار اتفاق افتاده است ، اما من نمی توانم از آنها نامشخص باشم. با این حال ، می توانم نمونه های بی شماری از چنین مواردی را که در جماعت شاهدان یهوه اتفاق می افتد به دست بزرگان ارائه دهم. شاهدان یهوه هنگامی که تحت تعقیب قرار می گیرند خوشحال می شوند زیرا این به معنای جلال و افتخار است. (Mt 5: 10-12) با این حال ، هنگامی که ما آزار و شکنجه می کنیم ، درباره ما چه می گوید؟
بگذارید بگوییم که شما بعضی از حقیقت های کتاب مقدس را با یک دوست به اشتراک گذاشته اید - حقیقت این که با چیزی که نشریات می آموزند متناقض است. قبل از آنکه بدانید ، یک درب به درب شما می زند و دو نفر از بزرگان برای یک بازدید غافلگیرانه در آنجا هستند. یا ممکن است شما در جلسه باشید و یکی از بزرگان سؤال می کند که آیا می توانید وارد کتابخانه شوید زیرا می خواهند چند دقیقه با شما گپ بزنند. در هر صورت ، شما را از نگهبان گرفتار. احساس کردید که اشتباهی انجام داده اید شما در دفاع هستید.
سپس آنها از شما یک سؤال مستقیم و سؤال کننده سوال می کنند ، "آیا شما معتقدید که هیئت مدیره برده وفادار و باهوش است؟" یا "آیا شما اعتقاد دارید که یهوه خدا از بدن حاکم برای تغذیه ما استفاده می کند؟"
تمام آموزش ما به عنوان شاهدان یهوه استفاده از کتاب مقدس برای آشکار کردن حقیقت است. در درگاه ، هنگامی که یک سؤال مستقیم پرسیده شد ، ما کتاب مقدس را شلاق می زنیم و از کتاب مقدس نشان می دهیم که واقعاً چیست؟ وقتی تحت فشار هستیم ، دوباره به تمرین می پردازیم. در حالی که جهان ممکن است اقتدار کلام خدا را نپذیرد ، ما استدلال می کنیم که مطمئناً کسانی که در بین ما رهبری می کنند ، خواهند بود. اینکه برادران و خواهران بی شماری برای تحقق این مسئله چه آسیب عاطفی داشته اند ، به این سادگی نیست.
غریزه ما برای دفاع از موضع ما در برابر کتبی که روشی را که در درگاه انجام می دهیم ، در این نوع موقعیت ها نادرست است. ما باید خودمان را از قبل آموزش دهیم تا در برابر این تمایل مقاومت کنیم و در عوض از پروردگار خود استفاده کنیم که هنگام برخورد با مخالفان از تاکتیک های مختلفی استفاده کرده است. عیسی با گفتن ما هشدار داد: «ببین! من شما را به عنوان گوسفندان در میان گرگها می فرستم. بنابراین خود را ثابت کنید با احتیاط مانند مارها و در عین حال بی گناه مانند کبوتران"(MT 10: 16) این گرگها پیش بینی شده بودند که در گله خدا ظاهر شوند. نشریات ما به ما یاد می دهند که این گرگ ها در خارج از مجامع ما در میان ادیان دروغین مسیحیت وجود دارند. با این حال پول سخنان عیسی را در اعمال 20: 29 تأیید می کند ، نشان می دهد که این افراد در جماعت مسیحی هستند. پیتر به ما می گوید از این موضوع تعجب نکنید.

" . عزیزان از سوختن در میان خود مبهوت نشوید، که برای یک دادگاه برای شما اتفاق می افتد ، انگار چیز عجیبی در شما رخ می داد. 13 برعکس ، همچنان که شریک زندگی در رنجهای مسیح هستید ، شادی کنید ، زیرا می توانید در هنگام افشای جلال جلالش شاد باشید و از آن لذت ببرید. 14 اگر به خاطر مسیح مورد توبیخ قرار می گیرید ، خوشحال می شوید ، زیرا [روح] جلال ، حتی روح خدا ، بر شما آرامش دارد. "(1Pe 4: 12-14 NWT)

نحوه برخورد عیسی با سوالات بار شده

برای پرسیدن فهم و خرد بیشتر از یک سؤال پرسیده نمی شود ، بلکه به دام انداختن یک قربانی می پردازد.
از آنجا که ما را به عنوان "مشارکت در رنجهای مسیح" فراخوانده اند ، می توانیم از مثال او در برخورد با گرگهایی که از چنین سؤالاتی برای دام او استفاده می کردند ، یاد بگیریم. ابتدا باید نگرش ذهنی او را اتخاذ کنیم. عیسی به این مخالفان اجازه نداد كه او را احساس دفاعی كنند ، گویا او در اشتباه است ، كسی كه نیاز به توجیه اقدامات خود دارد. مانند او ، ما باید "کبوتران" بی گناه باشیم. شخص بی گناهی از هرگونه تخلف آگاهی ندارد. او را نمی توان احساس گناه کرد زیرا بی گناه است. بنابراین ، هیچ دلیلی برای او وجود ندارد که بتواند دفاعی رفتار کند. او با پاسخ مستقیم به سؤالات بارگذاری شده آنها ، به دست مخالفان نخواهد رفت. اینجاست که "محتاط بودن به عنوان مارها" به وجود می آید.
در اینجا فقط یک نمونه برای ملاحظه و دستورالعمل ما وجود دارد.

وی گفت: "اکنون پس از اینکه وارد معبد شد ، کاهنان و بزرگان قوم در حالی که تدریس می کرد نزد وی آمدند و گفتند:" با چه مرجعی این کارها را انجام می دهید؟ و چه کسی این اختیار را به شما داده است؟ "" (Mt 21: 23 NWT)

آنها اعتقاد داشتند كه عیسی مسیحانه عمل می كند زیرا آنها از طرف خدا منصوب شده اند تا بر ملت حكومتی كنند ، بنابراین این قائم مقام تصور می كند كه جای خود را به دست بگیرد؟
عیسی با یک سؤال پاسخ داد.

"من نیز یک چیز را از شما می خواهم. اگر آن را به من بگویید ، من نیز با چه اختیاری این کارها را به شما می گویم: 25 غسل تعمید جان ، از چه منبعی بود؟ از بهشت ​​یا از مردان؟ "(Mt 21: 24 ، 25 NWT)

این سوال آنها را در وضعیت سختی قرار داده است. اگر آنها از بهشت ​​می گفتند ، نمی توانند منکر اقتدار عیسی نیز باشند ، زیرا آثار او از آثار جان بیشتر بود. با این حال ، اگر آنها می گویند "از مردان" ، آنها باید جمعیت را نگران کنید زیرا همه جان را نبی می دانستند. بنابراین آنها با پاسخ دادن به "ما نمی دانیم" پاسخگو نبودند.

به چه عیسی پاسخ داد ، "نه به شما می گویم که من با چه اختیاراتی این کارها را انجام می دهم." (Mt. 21: 25-27 NWT)

آنها معتقد بودند که مقام اقتدارشان به آنها حق می دهد سؤالات مشروح عیسی را بپرسند. نشد. او حاضر به پاسخگویی نشد.

با استفاده از درس عیسی آموخته

چگونه باید پاسخ دهید اگر دو بزرگان شما را به سمت خود می کشیدند تا از شما سؤالاتی بارگیری کنند:

  • "آیا شما اعتقاد دارید که خداوند از دستگاه مدیریت برای هدایت مردم خود استفاده می کند؟"
    or
  • "آیا می پذیرید که هیئت مدیره برده وفادار است؟"
    or
  • "آیا فکر می کنید شما بیشتر از هیئت حاکمه می دانید؟"

این سؤالات مطرح نمی شود زیرا بزرگان به دنبال روشنگری هستند. آنها بارگیری می شوند و به همین ترتیب شبیه نارنجک هایی هستند که پین ​​بیرون کشیده شده است. می توانید روی آن بیفتید ، یا می توانید با پرسیدن چیزی مانند "چرا این را از من می پرسی؟"
شاید آنها چیزی شنیده باشند. شاید کسی در مورد شما شایع کرده باشد. بر اساس اصل 1 تیموتی 5: 19,[I] آنها به دو یا چند شاهد نیاز دارند. اگر آنها فقط گوش شنوایی داشته باشند و شاهد دیگری نباشند ، اشتباه هستند که حتی از شما سؤال کنند. به آنها بگویید که آنها دستور مستقیم کلمه خدا را می شکنند. اگر آنها همچنان در سؤال باشند ، می توانید با پاسخ دادن به سؤالاتی كه از طرف خدا گفته نشده است آنها را سؤال كنید ، اشتباه است و دوباره به 1 تیموتی 5: 19 مراجعه كنید.
آنها به احتمال زیاد مخالف خواهند بود كه آنها فقط می خواستند شما را از این ماجرا بدست آورند یا نظر شما را قبل از ادامه كار بشنوند. در دادن آن اغوا نشوید. در عوض ، به آنها بگویید که نظر شما این است که آنها باید طبق کتاب مقدس همانطور که در 1 تیموتی 5: 19 یافت می شود ، دنبال کنند. آنها ممکن است خیلی خوب از شما ناراحت شوند که همچنان به آن چاله بازگشتید ، اما کدام یک از اینهاست؟ این بدان معناست که آنها از جهت خدا ناراحت می شوند.

از سوالات احمقانه و نادان خودداری کنید

ما نمی توانیم برای هر سؤال احتمالی برنامه ریزی کنیم. فقط امکانات بسیار زیادی وجود دارد. آنچه ما می توانیم انجام دهیم این است که خودمان را برای پیروی از یک اصل آموزش دهیم. ما هرگز نمی توانیم با اطاعت از فرمان پروردگار خود اشتباه کنیم. کتاب مقدس می گوید برای جلوگیری از "پرسش های احمقانه و نادان ، دانستن اینکه آنها دعوا ایجاد می کنند" ، و تبلیغ این ایده که هیئت حاکمه برای خدا صحبت می کند هم احمقانه است و هم نادان. (2 تیم. 2: 23) بنابراین اگر آنها از ما سؤال بارگیری کنند ، ما استدلال نمی کنیم ، اما از آنها بخواهید توجیه کنند.
برای ارائه مثال:

بزرگتر: "آیا شما اعتقاد دارید که هیئت مدیره برده وفادار و باهوش است؟"

شما: "آیا؟"

بزرگتر: "البته ، اما من می خواهم بدانم که شما چه فکر می کنید؟"

شما: "چرا اعتقاد دارید که آنها برده وفادار هستند؟"

بزرگتر: "بنابراین شما می گویید که آن را باور نمی کنید؟"

شما: "لطفاً کلمات را در دهان من قرار ندهید. چرا شما معتقدید که مقام رهبری بنده مومن و باهوش است؟ "

بزرگتر: "شما و همچنین من می دانید؟"

شما: "چرا سوال من را منحرف می کنید؟ مهم نیست که ، این بحث ناخوشایند می شود و فکر می کنم باید پایان آن را پایان دهیم. "

در این مرحله ، شما بایستید و شروع به ترک می کنید.

سوء استفاده از اقتدار

ممکن است شما ترسیده باشید که با پاسخ دادن به سؤالات آنها ، آنها به هر حال پیش می روند و شما را متفق می کنند. این همیشه امکان پذیر است ، هرچند که آنها باید توجیهی را برای آن ارائه دهند یا وقتی کمیته تجدید نظر پرونده را بررسی می کند بسیار احمقانه به نظر می رسند ، زیرا شما به آنها هیچ مدرکی مبنی بر این که بتوانید تصمیم خود را مبنا قرار دهند ، ارائه نمی دهید. با این وجود ، آنها هنوز هم می توانند از اقتدار خود سوء استفاده کنند و همانطور که می خواهند انجام دهند. تنها راه مطمئن برای جلوگیری از قطع همکاری ، به خطر انداختن یکپارچگی و اعتراف کردن این است که آموزه های غیر کلامی که با آنها مشکل دارید ، واقعاً صادق هستند. خم شدن زانو در حالت تسلیم همان چیزی است که این مردها واقعاً از شما می خواهند.

اسقف اعظم بنیامین هودلی ، دانشمند قرن 18th گفت:
"اقتدار بزرگترین و آشتی ناپذیرترین دشمن حقیقت و استدلالی است که این جهان ارائه داده است. تمام سفسطه ها - همه رنگ قابل قبول بودن - ظرافت و حیله گری ظریف ترین بحث در جهان ممکن است باز شود و به مزیت همان حقیقتی تبدیل شود که برای پنهان کردن آنها طراحی شده است. اما در مقابل اقتدار هیچ دفاعی ندارد"

خوشبختانه ، اقتدار نهایی بر عهده خداوند است و افرادی که از اقتدار خود سوءاستفاده می کنند ، روزی برای این امر به خدا پاسخ می دهند.
در این ضمن ، نباید ترس را کنار بگذاریم.

سکوت طلایی است

اگر مسئله تشدید شود چه می شود؟ چه می شود اگر یک دوست با افشای یک بحث محرمانه به شما خیانت کند. اگر بزرگان از رهبران یهودی که عیسی را دستگیر کرده اند تقلید می کنند و شما را به یک جلسه پنهانی می برند. مانند عیسی ، شما ممکن است همه را تنها باشید. به هیچ کس مجاز نخواهد بود حتی اگر خواستار این کار شوید ، شاهد رسیدگی به این پرونده باشید. به هیچ یک از دوستان یا خانواده اجازه داده نمی شود تا شما را برای پشتیبانی همراهی کنند. با سؤالاتی نشان داده خواهید شد. غالباً ، شهادت شنوایی به عنوان شواهد به دست می آید. این یک شرایط معمول است و کاملاً شبیه آنچه خداوند ما در شب گذشته تجربه کرده است.
رهبران یهود عیسی را به دلیل كفرآمیز محكوم كردند ، گرچه هیچ كس تاكنون كمتر مقصر این اتهام نبوده است. همتایان امروزی آنها سعی خواهند کرد تا شما را به ارتداد بسپارند. این مطمئناً یک قانون عذاب آور خواهد بود ، اما آنها به چیزی احتیاج دارند تا کلاه قانونی خود را به آن آویزان کنند.
در چنین شرایطی نباید زندگی آنها را آسان تر کنیم.
در همان شرایط ، عیسی از پاسخ دادن به س theirالات آنها خودداری کرد. هیچ چیزی به آنها نداد. او به توصیه خود عمل می کرد.

"آنچه را که برای سگ ها مقدس است به آنها ندهید ، و مرواریدهای خود را قبل از خوکی ریخته نکنید ، تا آنها هرگز زیر پای خود را زیر پا نگذارند و دور خود بچرخانند و باز کنند." (Mt 7: 6 NWT)

شاید به نظر برسد که این کتاب مقدس می تواند برای کمیته دادرسی در جماعت شاهدان یهوه اعمال تکان دهنده و حتی توهین آمیز به نظر برسد ، اما نتایج بسیاری از اینگونه برخوردها میان بزرگان و مسیحیان به دنبال حقیقت نشان می دهد که این یک کاربرد دقیق از این سخنان است. مطمئناً وقتی این هشدار را به شاگردان خود داد ، فریسیان و صدوقیان را در نظر داشتند. به یاد داشته باشید که اعضای هر یک از این گروهها یهودی بودند ، و به همین دلیل خدمتگزاران خدای یهوه.
اگر مرواریدهای خردمندانه خود را در برابر چنین مردمی پرتاب کنیم ، آنها به آنها جایزه نمی دهند ، بر آنها غلبه می کنند ، پس ما را روشن کنید. ما گزارش هایی از مسیحیان را می شنویم که سعی می کنند با یک کمیته قضایی از کتاب مقدس استدلال کنند ، اما اعضای کمیته حتی کتاب مقدس را برای پیروی از استدلال باز نمی کنند. عیسی فقط در پایان حق خود را برای سكوت كرد و این فقط به این ترتیب كه كتاب مقدس تحقق یابد ، زیرا او باید برای نجات بشریت بمیرد. راستی او تحقیر شد و عدالت از او گرفته شد. (Ac 8: 33 NWT)
با این حال ، وضعیت ما تا حدودی با او متفاوت است. سکوت مداوم ما ممکن است تنها دفاع ما باشد. اگر آنها شواهدی دارند ، بگذارید آنها را ارائه دهند. اگر چنین نیست ، اجازه دهید ما آن را در بشقاب نقره ای به آنها ندهیم. آنها قانون خدا را پیچانده اند به طوری که عدم توافق با تعلیم و تربیت انسان ارتداد علیه خداست. بگذار این انحراف از قوانین الهی روی سرشان باشد.
ممکن است در خلاف بازجویی و متهم به دروغ بودن در سکوت بنشینیم ؛ تا سکوت به سطحی ناراحت کننده برسد با این وجود ، ما باید سرانجام ، آنها سكوت را پر می كنند و از این طریق انگیزه واقعی و وضعیت قلبی خود را آشكار می كنند. ما باید مطیع پروردگار خود باشیم که به ما فرمود مروارید را قبل از خوکی پرت نکنید. "گوش دهید ، اطاعت کنید و نعمت شوید." در این موارد ، سکوت طلایی است. شما ممکن است استدلال کنید که اگر او حقیقت را بگوید ، نمی توانند مردی را برای ارتداد بپیوندند ، اما برای مردان مانند این ، ارتداد به معنای تضاد با بدن حاکم است. به یاد داشته باشید ، این مردانی هستند که تصمیم گرفتند جهت صریح بیان شده از کلام خدا را نادیده بگیرند و تصمیم به پیروی از مردان بر فراز خدا گرفتند. آنها مانند ساندرین قرن اول هستند که تصدیق می کردند که نشانه های قابل توجهی از طریق حواریون رخ داده است ، اما پیامدهای آن را نادیده گرفته و به جای آن تصمیم به آزار و اذیت فرزندان خدا گرفتند. (Ac 4: 16، 17)

مراقب اختلاف باشید

بزرگان از کسی که می تواند از کتاب مقدس استفاده کند برای تعلیق آموزه های دروغین ما می ترسد. آنها چنین فردی را یک نفوذ فاسد و تهدیدی برای اقتدار خود می دانند. حتی اگر افراد به طور فعال با جماعت درگیر نباشند ، بازهم تهدید به نظر می رسد. بنابراین آنها ممکن است "تشویق" شوند و در حین بحث از معصومیت بپرسند که آیا مایل به ادامه ارتباط با جماعت هستی. اگر نه بگویید ، به آنها اختیار می دهید که نامه جداسازی را در سالن پادشاهی بخوانند. این نامگذاری با نام دیگری است.
سالها گذشته ، ما برای پیامدهای عدم مشارکت افرادی که به ارتش پیوسته اند یا رأی داده اند ، عواقب جدی قانونی را به خطر انداخته ایم. بنابراین ما به یک راه حل جزئی دست که به آن "جداسازی" گفته می شد رسیدیم. پاسخ ما در صورت درخواست این بود كه ما مردم را از اعمال حق قانونی خود برای رأی دادن یا دفاع از مملكت خود با هرگونه اقدامات تنبیهی مانند عدم سوءاستفاده تهدید نمی كنیم. اما اگر تصمیم بگیرند که خودشان را ترک کنند ، این تصمیم آنهاست. آنها خود را با عملکرد خود از هم جدا کرده اند ، اما کاملاً مطابقت نداشتند. مطمئناً ، همه ما می دانستیم ("گنگ زدن ، گول زدن ، چشمک زدن ، چشمک زدن") که تفکیک دقیقاً همان چیزهایی است که از شرکت در آن دور می شویم.
در 1980 ها ، ما شروع به استفاده از توصیف غیر کلامی "جدا" به عنوان سلاحی علیه مسیحیان صادق کردیم که می دانستند کلام خدا سوء استفاده شده و پیچیده می شود. مواردی رخ داده است که افرادی که مایل به بی سر و صدایی محو شدن هستند اما تمام تماس با اعضای خانواده را از دست نمی دهند ، به شهر دیگری نقل مکان کرده اند و آدرس خود را به جماعت نمی دهند. با این وجود این افراد مورد بازجویی قرار گرفتند ، مورد بازدید بزرگان محلی قرار گرفت و این سؤال را پرسید: "آیا هنوز مایل به معاشرت با جماعت هستی؟" با پاسخ دادن به نه ، می توان نامه ای را برای همه اعضای جماعت خواند که آنها را با مارک تجاری تبلیغ می کنند. وضعیت رسمی "جدا" و بنابراین می توان آنها را دقیقاً به عنوان مواردی که از هم جدا شده برخورد می کردند.

در خلاصه

هر شرایطی متفاوت است. نیازها و اهداف هر فرد متفاوت است. آنچه در اینجا بیان می شود فقط برای کمک به هر یک از اصول کتب مقدس درگیر است و برای خودش تعیین می کند که چگونه می تواند به بهترین وجه از آنها استفاده کند. کسانی از ما که اینجا جمع می شوند ، از مردان پیروی می کنند و اکنون فقط مسیح را دنبال می کنند. آنچه من به اشتراک گذاشتم افکار مبتنی بر تجربه شخصی خودم و دیگران است که از اول می دانم. امیدوارم که آنها مفید باشند. اما خواهش می کنم ، کاری نکنید چون یک مرد هم به شما می گوید. درعوض ، راهنمایی های روح القدس را جستجو کنید ، در مورد کلام خدا دعا کنید و مراقبه کنید ، و راه پیشرفت شما در هر کوشش مشخص خواهد شد.
من مشتاقانه منتظر یادگیری تجربه دیگران هستم زیرا آنها در محاکمات و مصائب خاص خود قرار می گیرند. شاید گفتن عجیب به نظر برسد اما همه اینها دلیلی برای خوشحالی است.

"برادران من ، این همه شادی را در نظر بگیرید ، وقتی با محاکمات مختلف روبرو می شوید ، 3 دانستن همانطور که انجام می دهید این کیفیت آزمایش شده ایمان شما استقامت ایجاد می کند. 4 اما بگذارید استقامت کار خود را کامل کند ، تا شما از هر نظر کامل و سالم باشید ، و از هیچ چیز کمبودی برخوردار نباشید. »(جیمز 1: 2-4 NTW)

_________________________________________________
[I] در حالی که این متن بطور ویژه در مورد اتهامات مطرح شده علیه کسانی که رهبری می کنند صدق می کند ، هنگام معامله با حتی حداقل یک جماعت ، این اصل را نمی توان کنار گذاشت. اگر چيز باشد ، كوچك مستحق دفاع بيشتر از قانون است.
 

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    74
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x