درست کمتر از یک سال پیش ، من و آپولو تصمیم گرفتیم یک سری مقاله در مورد ماهیت عیسی انجام دهیم. نظرات ما در آن زمان درباره برخی از عناصر اصلی درک ما از ماهیت و نقش او متفاوت بود. (آنها هنوز هم انجام می دهند ، اگرچه کمتر از اینها.)
ما در زمان محدوده واقعی وظیفه ای که خودمان تعیین کرده بودیم ، بی خبر بودیم - از این رو تاخیر چند ماهه در تهیه این مقاله اول. وسعت ، طول ، قد و عمق مسیح فقط از لحاظ پیچیدگی فقط در مورد خود خداوند یهوه است. بهترین تلاش ما فقط می تواند سطح را خراش دهد. با این وجود ، هیچ کاری بهتر از تلاش برای شناختن پروردگار ما وجود ندارد ، زیرا اگرچه او را می توانیم خدا را بشناسیم.
با گذشت زمان ، آپولو نیز به تحقیقات متفکرانه خود در این زمینه کمک خواهد کرد که ، من مطمئن هستم ، زمینه بارور برای بحث و گفتگو را فراهم می کند.
هیچ کس نباید فکر کند که با این تلاش های ناخوشایند ما به دنبال این هستیم که افکار خود را به عنوان دکترین مستقر کنیم. این روش ما نیست. ما خودمان را از شر تنگه مذهبی ارتدوکسی فراری رهایی بخشیم ، ما هیچ مشکلی برای بازگشت به آن نداریم و هیچ تمایلی به محدود کردن دیگران از طریق آن نداریم. این بدان معنی نیست که ما نمی پذیریم که تنها یک حقیقت و یک حقیقت وجود دارد. طبق تعریف ، دو یا چند حقیقت وجود ندارد. ما همچنین پیشنهاد نمی کنیم که درک حقیقت امری حیاتی نیست. اگر ما به دنبال پدر خود می یابیم ، باید حقیقت را دوست داشته باشیم و به جستجوی آن بپردازیم زیرا خداوند به دنبال پرستشگرانی واقعی است که او را با روح و حقیقت عبادت کنند. (جان 4: 23)
به نظر می رسد در ذات ما چیزی وجود دارد که به دنبال تأیید والدین شخص ، به ویژه پدر شخص است. برای کودکی که از بدو تولد یتیم شده است ، تمایل او به این است که بدانید والدینش چطور بودند. همه ما یتیم بودیم تا اینکه خدا ما را از طریق مسیح فراخواند تا فرزندان او شویم. اکنون ، ما می خواهیم همه چیز را در مورد پدر خود و راه تحقق آن بدانیم که پسر را بشناسیم ، زیرا "کسی که من را دیده است [مسیح] پدر را دیده است". - جان 14: 9؛ عبرانیان 1: 3
ما بر خلاف عبریهای باستان ، ما از غرب دوست داریم كه به صورت وقایع به همه چیز نزدیک شویم. بنابراین ، به نظر می رسد مناسب است که ما با بررسی منشاء عیسی شروع می کنیم.[I]

آرم

قبل از شروع کار ، باید یک چیز را درک کنیم. در حالی که ما معمولاً از پسر خدا به عنوان عیسی یاد می کنیم ، وی فقط برای مدت بسیار کوتاهی این نام را داشته است. اگر اعتقاد برآوردهای دانشمندان باشد ، جهان به اندازه حداقل 15 میلیارد میلیارد سال قدمت دارد. پسر خدا سالها پیش به نام عیسی 2,000 نامگذاری شد - صرفاً چشم بر هم زدن. اگر بخواهیم دقیق باشیم ، پس از مراجعه به او از مبدأ او ، باید از نام دیگری استفاده کنیم. جالب است که فقط با پایان یافتن کتاب مقدس ، این نام به بشر داده شد. رسول جان الهام گرفته شد تا آن را در جان 1: 1 و Revelation 19: 13 ضبط کند.

"در ابتدا كلمه بود ، و كلمه با خدا بود ، و كلم خدا بود." (جان 1: 1)

"و او با لباس بیرونی پوشیده شده از خون پوشیده شده است ، و او را با نام" کلام خدا "می نامند." (Re 19: 13)

در نشریات ما با هم برابر هستیم و از آن به عنوان "نام (یا ، شاید ، عنوان) "به عیسی داده شده است.[II] بیایید این کار را در اینجا انجام ندهیم. جان به وضوح بیان می کند که این نام "در ابتدا" بود. البته ، ما به زبان یونانی صحبت نمی کنیم و ترجمه انگلیسی ما عبارتی با عنوان "کلام خدا" را به جا می گذارد یا همانطور که جان آن را در جان 1 کوتاه می کند: 1 ، "کلمه". از نظر ذهنیت مدرن غربی ما این همچنان بیشتر از یک عنوان به عنوان نام است. برای ما ، یک اسم یک برچسب است و یک عنوان صلاحیت آن را دارد. "پرزیدنت اوباما" به ما می گوید كه شخص رهبر اوباما رئیس جمهور است. ما می توانیم بگوییم ، "اوباما گفت ..." ، اما ما نمی خواهیم بگوییم ، "رئیس جمهور گفت ..." در عوض ، ما می گفتیم ، "La رئیس جمهور گفت ... " واضح است که یک عنوان است. "رئیس جمهور" چیزی است که "اوباما" شد. او اکنون رئیس جمهور است ، اما روزی او نخواهد بود. او همیشه "اوباما" خواهد بود. او قبل از تصدیق نام عیسی ، "كلام خدا" بود. براساس آنچه جان به ما می گوید ، او هنوز هم است و هنگام بازگشت او همچنان خواهد بود. این نام اوست و از نظر عبری ، یک اسم شخصیت را توصیف می کند - تمام شخصیت او.
احساس می کنم این مهم برای ما مهم است. برای تحقق بخشیدن به تعصب ذهنی مدرن خود ، که به این عقیده متکی است که یک اسم قبل از مقاله مشخص قبل از اعمال آن برای شخص ، فقط می تواند یک عنوان یا اصلاح کننده باشد. برای این کار ، من یک سنت مفتخر به زبان انگلیسی صحبت می کنم. از زبان دیگری دزدی می کنیم. چرا که نه؟ قرن ها است که در جایگاه خوب ما ایستاده و ثروتمندترین واژگان هر زبان روی زمین را به ما داده است.
در یونانی "کلمه" است آرم های هو بیایید مقاله قطعی را رها کنیم ، ایتالیایی را که شناسایی یک ترجمه به زبان خارجی است ، کنار بگذاریم ، مانند هر اسم دیگری سرمایه گذاری کنیم و به راحتی با نام "آرم" به او رجوع کنیم. از نظر گرامری ، این به ما امکان می دهد جملاتی بسازیم که او را با نام او توصیف می کنند بدون اینکه مجبور شود هر بار یک گام روحی ذهنی انجام دهیم تا خود را یادآوری کنیم این یک عنوان نیست. به آرامی سعی خواهیم کرد طرز فکر عبری را اتخاذ کنیم که به ما امکان می دهد نام او را با تمام آنچه او بوده ، هست و برای ما خواهد بود. (برای تجزیه و تحلیل دلیل این نام نه تنها مناسب برای عیسی مسیح است ، به این موضوع مراجعه کنید ، "طبق گفته جان کلمه چیست؟")[III]

آیا لوگوها در دوران پیش از مسیحیان به یهودیان نازل شدند؟

کتاب مقدس عبری چیز خاصی درباره پسر خدا ، Logos نمی گوید. اما یک اشاره از او در روانشناسی وجود دارد. 2: 7

" . بگذارید به حکم یهوه رجوع کنم. او به من گفته است: "تو پسر من هستی. من امروز پدر تو شده ام. "

با این وجود ، از چه کسی می توان انتظار داشت که در طبیعت واقعی لوگوها از آن گذرگاه حدس بزند؟ به راحتی قابل استدلال است كه این پیشگویی مسیحی فقط به یك انسان خاص از پسران آدم اشاره می كرد. از این گذشته ، یهودیان به تعبیری خدا را پدر خود می دانستند. (جان 8: 41) این نیز یک واقعیت است که آنها آدم را پسر خدا می دانستند. آنها انتظار داشتند که مسیح بیاید و آنها را آزاد کند ، اما او را بیشتر به عنوان موسی یا الیاس دیگر می دیدند. واقعیت مسیح هنگام آشکار شدن او بسیار فراتر از وحشی ترین تصورات کسی بود. به طوری که ماهیت واقعی او فقط به تدریج آشکار شد. در حقیقت ، برخی از حیرت انگیزترین حقایق در مورد وی توسط یحیی رسول ، حدود 70 سال پس از قیام او ، فاش شد. این کاملاً قابل درک است ، زیرا وقتی عیسی سعی کرد یک چشم انداز از اصل و نسب واقعی خود به یهودیان بدهد ، آنها او را به دشنام بردند و سعی کردند او را بکشند.

خرد شخصیت

برخی آن را مطرح کرده اند ضرب المثل 8: 22 31 نشانگر آرم ها به عنوان شخصیت خرد است. برای این امر می توان پرونده ای ایجاد کرد زیرا خرد به عنوان کاربرد عملی دانش تعریف شده است.[IV] این دانش کاربردی است - دانش در عمل. خداوند همه دانش را دارد. او آن را به روشی عملی به کار برد و جهان - معنوی و مادی - به وجود آمد. با توجه به این ، ضرب المثل 8: 22 31 معقول است حتی اگر صرفاً شخصیت پردازی خرد را به عنوان یک استاد کارگر به معنای استعاری بدانیم. از سوی دیگر ، اگر Logos در این آیات به عنوان شخصی معرفی شود که همه چیزها توسط او و از طریق او ایجاد شده اند ، شخصیت او را به عنوان حکمت خدا هنوز هم متناسب است. (سرهنگ 1: 16) او خردمند است ، زیرا تنها از طریق او دانش خدا اعمال می شد و همه چیز به وجود می آمد. بدون تردید ، خلقت جهان باید به عنوان بزرگترین کاربرد عملی دانش در نظر گرفته شود. با این وجود ، فراتر از هرگونه تردید قابل اثبات نیست که این آیات از آرم ها به عنوان حکمت شخصی حکایت می کنند.
به هر صورت ممکن است و علی رغم هر نتیجه گیری که می توانیم نتیجه بگیریم ، باید تصدیق کرد که هیچ بنده پیش از مسیحی خدا نمی تواند از آن آیات استعمال کند و وجود و ماهیت موجودی را که جان توصیف می کند ، باشد. لوگو هنوز برای نویسنده ضرب المثل ها ناشناخته بود.

شهادت دانیل

دانیل از دو فرشته ، گابریل و مایکل صحبت می کند. اینها تنها نامهای فرشته ای هستند که در کتاب مقدس نازل شده اند. (در حقیقت ، فرشتگان به نظر می رسد تا حدودی نسبت به آشکار کردن نامهای خود عقب هستند. - داوران 13: 18) برخی اظهار داشتند كه عیسی قبل از بشر به مایكل معروف بوده است. با این حال ، دانیل از او به عنوان "یکی از ارشد ترین شاهزاده ها "[V] نه "la مهمترین شاهزاده ". براساس توضیحات جان لوگوس در فصل اول انجیل - و همچنین از شواهد دیگری که توسط دیگر نویسندگان مسیحی ارائه شده است - مشخص است که نقش لوگوس بی نظیر است. آرم ها به صورت یکی بدون همسالان به تصویر کشیده شده است. این به سادگی با او به عنوان "یکی از" هر چیز برابر نیست. به راستی ، اگر او کسی بود که همه فرشتگان از طریق او آفریده شدند ، چگونه می توانست او را "یکی از برجسته ترین فرشتگان" شمرد؟ (جان 1: 3)
هر بحثی برای هر دو طرف وجود دارد ، مجدداً باید پذیرفت كه اشاره دانیل به مایكل و گابریل باعث نمی شود كه یهودیان زمان خود را برای استنباط وجود چنین موجودی مانند Logos سوق دهند..

پسر انسان

در مورد عنوان ، "پسر انسان" ، که عیسی مسیح در موارد متعددی از خود به آن اشاره می کرد ، چه می گویم؟ دانیل بینشی را ضبط کرد که در آن "پسر مرد" را دید.

"من به چشم اندازهای شب نگاه می کردم و آنجا را می بینم! با ابرهای آسمان کسی مثل یک پسر انسان اتفاق افتاده است؛ به روزهای باستان دسترسی پیدا کرد ، و او را حتی قبل از آن یکی نزدیک کردند. 14 و به او فرمانروایی و عزت و پادشاهی داده شد که ملت ها ، گروه های ملی و زبان ها باید حتی به او خدمت کنند. فرمانروایی وی یک حکمرانی نامحدود پایدار است که از بین نخواهد رفت و پادشاهی وی که ویران نمی شود. "(دا 7: 13 ، 14)

برای ما غیرممکن است که نتیجه بگیریم که دانیل و معاصرانش می توانستند از این دیدگاه نبوی وجود و ماهیت لوگو را استنباط کنند. از این گذشته ، خداوند پیامبر خود را حزقیال را «پسر انسان» بیش از 90 بار در آن کتاب می نامد. تمام آنچه را می توان با اطمینان از حساب دانیل استنباط کرد این است که مسیح یک مرد یا مانند یک مرد خواهد بود و او یک پادشاه می شود.

آیا دیدگاههای قبل از مسیحیان و برخوردهای الهی پسر خدا را نشان داد؟

به همین ترتیب ، در چشم اندازهای بهشت ​​كه نویسندگان كتاب مقدس پیش از مسیحی داده شده اند ، كسی نشان داده نشده است كه می تواند مسیح را نمایندگی كند. از نظر یوب ، خدا دادگاه را در اختیار دارد ، اما تنها دو شخص نامیده شده شیطان و یهوه هستند. نشان داده شده است که خداوند به طور مستقیم به شیطان پرداخته است.[ششم] هیچ واسطه ای یا سخنگوی ادله ای در دست نیست. می توانیم فرض کنیم که لوگووس در آنجا بود و فرض می کرد که او کسی بود که واقعاً برای خدا صحبت می کرد. به نظر می رسد سخنگوی با یک جنبه از لوگوس بودن - "کلام خدا". با این وجود ، باید مراقب باشیم و تشخیص دهیم که اینها فرضیات هستند. ما به سادگی نمی توانیم با اطمینان بگوییم ، زیرا موسی الهام گرفته از ما نشانه ای از اینكه خداوند برای خودش صحبت نمی كرد ، الهام بخش است.
چه برخوردی که آدم قبل از گناه اصلی با خدا داشت؟
به ما گفته می شود که خداوند با او "در مورد قسمت تند روز" صحبت کرده است. می دانیم که خداوند خود را به آدم نشان نداد ، زیرا هیچ کس نمی تواند خدا را ببیند و زندگی کند. (33 Exx: 20) در این گزارش آمده است: "آنها صدای خداوند یهو را شنیدند که در باغ در حال قدم زدن بود". بعداً گفته می شود که آنها "از روی خدای یهوه پنهان شدند". آیا خداوند عادت داشت که با آدم به عنوان یک صدای متفرقه صحبت کند؟ (او این کار را در سه نوبت انجام داد که ما از زمان حضور مسیح می دانیم. - کوه 3: 17؛ 17: 5؛ جان 12: 28)
اشاره در پیدایش به "چهره خداوند خدای" ممکن است استعاری باشد ، یا ممکن است نشانگر حضور یک فرشته مانند کسی باشد که ابراهیم را ملاقات کرد.[هفتم] شاید این آرم بود که با آدم دیدار کرد. این همه حدس در این مرحله است.[VIII]

در خلاصه

هیچ مدرکی مبنی بر استفاده از پسر خدا به عنوان سخنگوی یا واسطه در برخوردهایی که انسان در زمان پیش از مسیحیان با خدا داشته است ، استفاده نشده است. اگر واقعیت ، عبرانیان 2: 2 ، 3 نشان می دهد که خداوند از فرشتگان برای چنین ارتباطاتی استفاده می کرد ، نه پسرش. نکات و سرنخهای مربوط به ماهیت واقعی او در سراسر کتابهای عبری پاشیده شده است ، اما آنها فقط می توانند در عکس العمل معنی داشته باشند. ماهیت واقعی او ، در حقیقت ، وجود او ، نمی تواند با اطلاعات موجود در آن زمان به بندگان پیش از مسیحی خدا استنباط شود. این مقالات فقط به صورت گذشته نگر می توانند درک ما از آرم ها را دور بزنند.

بعدی

لوگوها فقط وقتی نوشته شدند که کتابهای آخر کتاب مقدس نوشته شد. ماهیت واقعی او قبل از تولد او به عنوان خدا توسط خدا از ما پنهان بود و فقط کاملاً آشکار شد[نهم] سالها بعد از رستاخیز او. این هدف خدا بود. همه بخشی از راز مقدس بود. (زمین 4: 11)
در مقاله بعدی درمورد لوگو ، آنچه را که جان و سایر نویسندگان مسیحی در مورد منشأ و ماهیت او فاش کرده اند ، بررسی خواهیم کرد.
___________________________________________________
[I] ما می توانیم با پذیرش آنچه در کتاب مقدس به وضوح بیان شده است ، در مورد پسر خدا چیزهای زیادی بیاموزیم. با این حال ، این فقط ما را تا کنون می خواهد. برای فراتر از آن ، ما باید درگیر برخی استدلال منطقی استنتاج شویم. سازمان شاهدان یهوه - مانند بیشتر مذاهب سازمان یافته - از پیروان خود انتظار دارد که نتیجه گیری های خود را شبیه کلام خدا بدانند. اینجا نیست در واقع ، ما از دیدگاههای متناوب و احترام آمیز استقبال می کنیم تا بتوانیم درک خود را از کتاب مقدس بهبود بخشیم.
[II] it-2 عیسی مسیح ، ص. 53 ، par. 3
[III] این مقاله یکی از اولین موارد من بود ، بنابراین خواهید دید که من بین نام و عنوان نیز تفاوت قائل شده ام. این تنها یک قطعه کوچک از شواهد مبنی بر چگونگی تعویض بینش معنوی بسیاری از ذهن ها و قلبهای روحانی به من کمک کرده است تا درک بهتری از کلام الهام گرفته از خدا داشته باشم.
[IV] w84 5 / 15 ص. 11 par. 4
[V] دانیل 10: 13
[ششم] فرصت های شغلی 1: 6,7
[هفتم] پیدایش 18: 17-33
[VIII] من شخصاً فکر کردن به یک صدای متفرقه را به دو دلیل ترجیح می دهم. 1) این بدان معنی است که خدا صحبت کردن را انجام می داد ، نه شخص ثالث. برای من یک عنصر غیرقابل ذاتی که در هر گفت و گو منتقل شده توسط شخص ثالثی به عنوان سخنگوی وجود دارد ، وجود دارد. به نظر من این امر پیوند پدر / پسر را مهار می کند. 2) قدرت ورودی بصری به حدی است که چهره و شکل سخنگوی مطمئناً می تواند نمایانگر شکل خدا در ذهن انسان باشد. تخیل دور می شود و آدم جوان می آمد تا ببیند خدا قبل از او به شکلی تعریف شده است.
[نهم] من می گویم "کاملاً آشکار" به معنای ذهنی. به عبارت دیگر ، كامل بودن مسیح به حدی كه خداوند یحیی مایل بود او را برای انسانها آشكار كند ، تنها در پایان جان با الهام از طریق جان تمام شد. چیزهای بیشتری که باید در مورد خداوند و آرم نشان داده شود مسلم است و چیزی که می توانیم با انتظار مشتاقانه منتظر آن باشیم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    69
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x