[از ws2 / 16 ص. 13 برای آوریل 11-17]

"دوستی نزدیک با یهوه متعلق به کسانی است که از او می ترسند." -PS. 25: 14

آیا می توانید فرزند پدرتان باشید بدون اینکه دوست پدرتان باشید؟

در هسته اصلی آن ، رابطه پدر و فرزند بیولوژیکی است. احساسات و احساسات نقشی در ایجاد و حفظ آن رابطه ندارند. به عنوان مثال ، كودكی ممكن است از پدر خود متنفر باشد - بسیاری از فرزندان این كار را انجام می دهند - با این وجود او همچنان پدرش است. دوستی با والدین نیز لازم نیست. مطلوب بودن مطلوب است ، اما نبود آن رابطه خانوادگی را از بین نمی برد. حتی در مواقعی که روابط خانوادگی ایده آل است ، افراد معمولاً می یابند که آنها به دوستان خود بسیار نزدیکتر از اعضای خانواده خود هستند. (PR 17: 17; 18:24) همه ما این غم و اندوه را شنیده ایم ، که اغلب با ابراز پشیمانی گفت ، "شما می توانید دوستان خود را انتخاب کنید ، اما نه خانواده خود."

با وجود همه اینها ، کتاب مقدس از انواع روابط انسانی به عنوان استعاره استفاده می کند تا به ما در درک جنبه هایی از نوع رابطه ای که باید و می توانیم با خدا داشته باشیم ، کمک کند. هنوز هم باید مراقب باشیم که چنین استعاره هایی را بیش از آنچه در نظر گرفته شده تبدیل نکنیم. ما نمی توانیم با نگاهی به رابطه پدر و فرزندی در انسان ، عرض ، عرض و ارتفاع فرزند خدا را درک کنیم. به عنوان مثال ، در حالی که من می توانم به عنوان پسر پدر زمینی خود ادامه دهم ، حتی اگر از یکدیگر متنفر باشیم ، آیا اگر از او متنفر باشم ، می توانم انتظار داشته باشم که یهوه مرا به فرزندی قبول کند؟ و اگر رفتار من خدا را دفع کند ، آیا هنوز هم می توانم پسر او شوم؟ (PR 15: 29)

آدم پسر خدا بود ، اما وقتی گناه کرد ، این رابطه را از دست داد. ما ممکن است پیشنهاد کنیم که به واسطه خلقت خدا بودن ، او پسر خدا باقی بماند ، اما ما در حال تحمیل دیدگاه انسانی به چیزها هستیم. اگر چنین بود ، پس همه ما به واسطه میراث بیولوژیکی خود فرزندان خدا هستیم. با توجه به این ، همه ما باید انتظار داشته باشیم که وارث خدا باشیم و زندگی ابدی بدست آوریم. از این گذشته ، پدر و مادر بیولوژیکی در بسیاری از کشورها به عنوان دلایل ادعای مالکیت والدین تلقی می شود. با این حال ، این در روابط ما با یهوه چنین نیست. برای اینکه وارث او شویم ، باید به فرزندی پذیرفته شویم. (Ro 8: 15) یک مرد نیازی به فرزندان خود ندارد. او فرزندان دیگری را به فرزندی می پذیرد یا فرزندانی را به دنیا می آورد که پدری ندارند. این واقعیت که خداوند افتخار فرزندخوانده شدن او را به ما ارزانی دارد ، نشانگر این است که همه ما یتیمان را شروع کرده ایم.[I]

چه کسی خداوند را به عنوان فرزندان پذیرفته است؟

او در عوض کسانی را که دوست دارد و کسانی را که دوستش دارند به فرزندی قبول می کند. بنابراین می توان ادعا کرد که دوستی (رابطه ای مبتنی بر عشق متقابل) ذاتی کل روند فرزندآوری خداست. اما دوستی همانطور که این مقاله WT نشان می دهد مجموع روند کار نیست. رابطه ما با خدا در دوستی متوقف نمی شود. چرا که نه؟ زیرا ما از فرزندان خدا کار خود را آغاز کردیم و این حالتی است که طبیعتاً آرزو داریم به آن برگردیم. ما می خواهیم به یک خانواده - خانواده خدا - تعلق داشته باشیم. یا آیا باید باور کنیم که هر انسانی آرزو دارد یتیم بماند ، حتی اگر محبوب باشد؟

اگر انصاف داشته باشیم ، تعالیم هیئت حاکمه شاهدان یهوه واقعاً انکار کردن جایگاه ما در خانواده خدا در کودکی نیست. آنچه آنها می گویند این است که برای رسیدن به آنجا ، باید صبور باشیم. باید هزار سال صبر کنیم در این میان ، ما هنوز هم می توانیم با خدا دوست باشیم.

آیا این همان چیزی است که کتاب مقدس آموزش می دهد؟

دوستی با خدا چیست؟

قبل از ادامه ، بیایید کل ایده دوست بودن خدا را بررسی کنیم. در ظاهر ، چیز خوبی به نظر می رسد ، باید به خاطر داشته باشیم که دوستی یک رابطه انسانی را توصیف می کند. استفاده از آن برای توصیف رابطه ما با خدا می تواند ما را به نتیجه گیری برساند که کاملاً دقیق نیستند. به عنوان مثال ، کسانی را که دوست می خوانید در نظر بگیرید. آیا هرکدام را می پرستید؟ آیا با اعطای اطاعت مطلق از وی ، اراده خود را به یکی از آنها تسلیم می کنید؟ آیا دوستی دارید که او را لرد و استاد خطاب کنید؟

سازمان شاهدان یهوه در تلاش است تا "دوست" را به یک اصطلاح همه جانبه تبدیل کند نه تنها برای جایگزینی "فرزندخوانده" بلکه برای توصیف کل رابطه ما با خدا. آیا اساس کتاب مقدس برای این کار وجود دارد؟ آیا کلمه "دوست" در حد وظیفه است؟

استدلال مقاله مورد بررسی قرار گرفته است

بند 1 با این جمله باز می شود:

«سه بار کتاب مقدس ابراهیم را به عنوان دوست خدا معرفی می کند. (دوم تواریخ 2: 20؛ هست یک. 41: 8; JAS. 2: 23) "

کلمه در 2 تواریخ 20: 7 is هه که به معنی "دوست داشتن" است و می تواند به عنوان دوست ترجمه شود ، اما همچنین به عنوان "عزیز" یا "محبوب" ترجمه می شود. (اتفاقاً کلمه انگلیسی دوست از هلندی گرفته شده است دوست و آلمانی فروندهردو از ریشه هند و اروپایی به معنای "عشق" گرفته شده اند)

در مورد اشعیا 41: 8؟ هفته گذشته ، pquin7 یک مورد جالب را به اشتراک گذاشت مشاهده.

کلمه عبری در این آیه که ترجمه های بسیاری از کتاب مقدس به عنوان "دوست" ارائه می شود اوهاوی  از کلمه ریشه گرفته شده است اوه-هاوو به معنای "محبت داشتن" است.

جیمز 2: 23 نقل قول از کتاب مقدس عبری است ، اما اگر به یونانی نگاه کنیم ، کلمه ترجمه شده به عنوان "دوست" است فلسفه که مربوط به phileó، یکی از چهار کلمه یونانی برای عشق.

در پایان ، باید اذعان کنیم که هر یک از این آیات همچنین می تواند با دقت ترجمه شود به عنوان "محبوب" یا "عزیز".

دانیل بعنوان کسی گفته می شد "بسیار عزیز" بنابراین می توانیم او را دوست خدا بدانیم ، مگر نه؟  عاشقانه 1: 7 از عبارت "عزیزان" استفاده می کند (گر. agapétos) برای رجوع به فرزندان خدا. آیا این امر همچنین باعث نمی شود که آنها را دوست خدا بنامیم؟ اگر محبوب بودن خدا همان دوست بودن اوست ، پس چرا ترجمه های کتاب مقدس با اشارات بی شماری از بندگان وفادار خدا به عنوان 'دوستان' او پر نشده است؟ آیا ممکن است به این دلیل باشد که کلمه انگلیسی فاقد دامنه معنایی کامل مورد نیاز برای توصیف مناسب رابطه عاشقانه ای است که مردان و زنان م faithfulمن از گذشته با خالق داشته اند؟

ما دوستان خود را به عنوان "عزیزان" خود به انگلیسی توصیف نمی کنیم. آیا می خواهید BFF خود را ، محبوب خود را؟ وقتی جوان بودم حتی به دوستی نمی گفتم که او را دوست دارم. بهترین جامعه در آن زمان به ما اجازه می داد "من دوستت دارم مرد" یا "تو خونسردی" ، در آن زمان ، ما یک مشت بر روی شانه خود می دهیم. واقعیت این است که "دوست" در توصیف عمق عشقی که خدا نسبت به افراد باوفایش دارد ، آنرا قطع نمی کند.

هنگامی که عیسی می خواست نوعی از عشق را که از نظر فرهنگی روز بیگانه بود ، توصیف کند ، او به تصرف خود در آمد آگاپه ، کلمه ای که به ندرت استفاده می شود ، برای بیان مفاهیم جدید است. شاید ما باید جسارت مشابهی داشته باشیم و آزادانه از اصطلاحات 'محبوب' یا مشابه استفاده کنیم تا معنای عشق خدا را برای ما بهتر در بر بگیریم.

با این وجود ، مشکلی که ما باید در استفاده از سازمان از "دوست" در این مقاله (و جای دیگر در سراسر انتشارات) داشته باشیم این نیست که این انتخاب واژه ضعیفی است. مشکل واقعی این است که آنها از آن به عنوان جایگزینی برای رابطه دیگر استفاده می کنند - رابطه صمیمی و ویژه ای که پدر الهی با فرزندان خود دارد.

اگر واقعاً فرزند خدا هستید ، محبوب خدا نیز هستید (اگر دوست دارید دوست خدا باشید). فرزند خدا کسی است که خدا او را دوست دارد و در عوض او را دوست دارد. یهوه دشمنان خود را به فرزندی قبول نمی کند. با این وجود ، فقط دو گزینه با او وجود دارد: دوست یا دشمن. (تن 12: 30) دسته سومی وجود ندارد. هیچ عزیزی که شایسته فرزندخواندگی نباشد.

سازمان می خواهد ما را باور کند که ما می توانیم بدون اینکه فرزندان او باشیم ، دوستان خدا باشیم. آنها دوستی را به یک رابطه مستقل تبدیل می کنند. آنها ابراهیم را به عنوان دلیل اثبات می کنند و ادعا می کنند که او فرزند خدا نبوده است ، زیرا طبق آموزش WT ، فواید دیه عیسی - همانطور که در مورد فرزندخواندگی به عنوان فرزندان خدا اعمال می شود - نمی تواند عطف به ماسبق باشد. با این حال ، وقتی این مقاله در پاراگراف پایانی خود به "ابر بزرگ شاهدان" به عنوان دوستان خدا اشاره می کند ، این واقعیت را نادیده می گیرد که دلیل ایمان آنها این بود که آنها برای "رستاخیز بهتر" در تلاش بودند. (او 11: 35) فقط دو رستاخیز وجود دارد و حالت بهتر این دو آن است که مخصوص فرزندان خدا باشد. (جان 5: 28; Re 20: 4-6) این بدان معناست که یهوه به چنین افرادی به عنوان فرزندان خود پسرخواندگی عطا خواهد کرد.

شواهد این است که برج نگهبانی استفاده از کلمه "دوست" به عنوان روشی برای توصیف یک رابطه عاشقانه به اندازه تعیین یک گروه نیست. در سمت چپ ما "فرزندان خدا" و در سمت راست ، "دوستان خدا" داریم.

با توجه به این موضوع ، در مورد انتخاب نویسنده چیز غیرعادی وجود دارد مزمور 25: 14 به عنوان متن

"دوستی نزدیک با یهوه متعلق به کسانی است که از او می ترسند." -PS. 25: 14 NWT

بیشتر ترجمه ها این را "دوستی" نمی دانند. (دیدن اینجا کلیک نمایید) ترجمه ای که معنای واقعی یافت شده در آن را با دقت بیشتری تکرار می کند بین خطی پادشاه جیمز محترم است:

"راز خداوند با کسانی است که از او می ترسند. و او به آنها میثاق خود را نشان خواهد داد. "(Ps 25: 14 AKJB)

در مقاله ای که به وضوح گروهی از شاهدان یهوه را هدف قرار داده است ، که طبق الهیات JW ، با خدا رابطه پیمانی ندارند ، انتخاب متن موضوعی که نمی تواند در مورد آنها صدق کند ، عجیب است. در هر صورت ، این مزامیر باید در مورد مسح خداوند ، کسانی که عهد جدید توسط عیسی مسیح به آنها نشان داده شده ، اعمال شود.

نشستن در صندلی خدا

این روزها همیشه یک دستور کار در پشت مقاله ها وجود دارد. پاراگراف قبل از مطالعه این هفته را در نظر بگیرید:

"مانند مری ، ممکن است بعضی مواقع چنین چیزی را پیدا کنیم ما از خداوند یه تکلیف دریافت می کنیم به نظر می رسد چالش برانگیز است. مانند او ، بیایید با فروتنی خود را در دستان یهوه قرار دهیم ، و به او اعتماد کنیم که در جهت منافع ما عمل می کند. ما می توانیم با شنیدن دقیق آنچه در مورد یهوه و اهداف او می آموزیم ، با تعمق در حقایق معنوی و با شادی گفتن به دیگران از آنچه آموخته ایم ایمان مریم را تقلید کنیم. "

من یک دوست خوب دارم که یکی از این "مأموریت های چالش برانگیز را از طرف یهوه" دریافت کرده است. او به عنوان پیشگام ویژه در منطقه ای دور افتاده در شمال کانادا خدمت کرد. بعد از سالها در یک محیط منزوی با تغذیه نامناسب ، او را دچار مشکل عصبی کرد. از آنجا که وی این انتساب را از طرف خدا می دانست و با توجه به اینکه یهوه ما را بیش از آنچه تحمل می کنیم آزمایش نمی کند ، ناکامی او باید تقصیر خود او باشد. (Ja 1: 13; 1Co 10: 13) این سالها او را رنج داده است. با این حال داستان او یک داستان منزوی نیست. چقدر هزاران نفر دچار گناه شده اند و فکر می کنند خدا را ناامید می کنند. و همه برای هیچ چیز.

در موارد نادری که یهوه در کتاب مقدس وظایفی را انجام می داد ، مستقیماً با زن یا مرد مربوط صحبت می کرد. به عنوان مثال ماری یک پیام رسان فرشته ای دریافت کرد.

هیئت حاکم این باور را به ما می دهد که خداوند از طریق آنها صحبت می کند. که وقتی ما به نوعی وظیفه خدمت به سازمان را می گیریم ، از طرف خداوند می آید و از طریق کانال منصوب او به ما ابلاغ می شود - کسانی که ادعا می کنند "برده مومن و باهوش" او هستند.

بنابراین می توانیم ببینیم که مقاله پیروی و تبعیت از اشتیاق ، باعث می شود که از نمونه هایی مانند حزقیا ، روت و مریم تقلید کنیم ، واقعاً نزد خدا نیست ، بلکه برای کسانی که در صندلی او می نشینند و به جای او حکمرانی می کنند. .

بعد از فکر

در حالی که خواندن جان 11 امروز ، من به این بخش مربوطه رسیدم:

خواهرانش پیامی برای او ارسال كردند و گفتند: "ای پروردگار ، ببین! یکی از شما محبت دارید بیمار است."" (Joh 11: 3)
"اکنون عیسی مارتا و خواهرش و لازاروس را دوست داشت."(Joh 11: 5)
"بعد از گفتن این موارد ، وی افزود:"دوست ما لازراس خوابیده است ، اما من به آنجا سفر می کنم تا او را بیدار کنم. ""Joh 11: 11)

عیسی هنگام بیان رابطه ای که لازاروس با کل گروه شاگردان داشت ، از او به عنوان "دوست ما" یاد کرد. با این حال ، جان با استفاده از زبان یونانی رابطه شخصی عیسی را که با لازاروس و دو خواهرش دوست داشت ، توصیف کرد آگاپا  وی همچنین درخواست خواهر را که کلمه ای یونانی دیگر برای عشق به کار می برد ، ثبت می کند ، phileó. چرا خواهر فقط نگفت ، 'پروردگارا ، ببین! دوست شما مریض است؟ چرا جان فقط نگفت ، "حالا عیسی دوست مارتا و خواهرش و لازاروس بود"؟  فلسفه این یونانی برای دوست است و این دقیقاً همان چیزی است که خواهران در ذهن داشتند ، اما جان نشان می دهد عشق عیسی مسیحی به لازاروس ، در عین حال phileó، فراتر از آن رفت واقعاً فقط با ترکیب کردن phileó با آگاپا آیا می توانیم رابطه ویژه عیسی با لازاروس را درک کنیم. کلمه دوست همانطور که ما آن را در زبان امروزی خود به کار می بریم ، برای بیان این سطح از عشق دامنه کافی ندارد.

منروف در خودش توضیح این دیدگاه را به ما می دهد که اصطلاح عبری با توجه به ابراهیم به عنوان "دوست" ترجمه شده است ، چیزی خاص ، بیش از دوستی ساده ، را نشان می دهد. اگر "شریک پیمانی" همان چیزی است که نشان داده شده است ، این امر به ما کمک می کند تا درک کنیم که چرا از ابراهیم به تنهایی "دوست خدا" یاد می شود ، حتی تعداد بیشماری از دیگران نیز مورد علاقه خداوند بودند. در واقع ، اگر این چیزی است که بیان می شود ، و Ps 25: 14 به نظر می رسد که از آن پشتیبانی می کند ، پس مسیحیان مسح که با یوهو مشارکت میثاقانه دارند ، واقعاً دوستان خدا هستند. این واقعاً گوسفندهای JW دیگر را به عنوان دوستان خدا منتفی می داند ، زیرا توسط هیئت حاکمه به عنوان طبقه ای از مسیحیان خارج از قرارداد میثاق جدید دیده می شود.

______________________________________________

[I] پولس از این واقعیت استفاده کرد که خداوند همه ما را به زندگی جلب کرد و به نقل از یکی از شاعران آنها که گفت: "ما نیز از فرزندان او هستیم ، به کافران متوسل شدیم." (اعمال 17: 28) با این کار او حقیقت را لغو نمی کرد و برای تعلیم آن بت پرستان آمد. در عوض او در حال ایجاد یک زمینه مشترک بود که در آن به آنها در مورد فرزندخواندگی به عنوان فرزندان خدا بیاموزد.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    5
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x