شاهدان یهوه برای آرامش ، معقول بودن و احترام در کارهای تبلیغی عمومی آموزش دیده اند. حتی هنگامی که آنها با صدا زدن ، خشم ، پاسخهای انکارآمیز یا فقط درب و جلوی در مواجه می شوند ، سعی در حفظ رفتاری با وقار دارند. این قابل ستایش است

در آن مواقعی که شاهدان از یک دیدار خونه به خونه در می آیند - به عنوان مثال مورمون ها - آنها معمولاً با احترام پاسخ می دهند ، هرچند ممکن است آنچه بازدیدکننده تبلیغ می کند را به چالش بکشند. مشکلی هم نیست خواه آنها دیگران را فرا می خوانند ، و یا اینکه در حال اخذ دعوت موعظه هستند ، آنها مایل به گفتگو هستند زیرا اطمینان دارند که حقیقت را دارند و می توانند با استفاده از کلام الهام گرفته از خدا ، کتاب مقدس ، از عقاید خود دفاع کنند.

اینها همه تغییر می کند ، وقتی منبع تبلیغ از منبع خود آنها باشد. اگر شاهد یاهوی همکار با برخی از آموزه های اعتقادی مخالف باشد ، یا به نقص یا نقصی در سازمان اشاره کند ، رفتار میانگین JW کاملاً تغییر می کند. دفاع آرام و با وقار از اعتقادات فرد به اتمام رسیده است ، و اتهام بی وفایی ، حمله به شخصیت ، امتناع از گفتگو و حتی تهدید به مجازات قضایی جایگزین آن شده است. برای آن دسته از افراد خارجی که به شخصیتی که در آستان خود می بینند عادت کرده اند ، این ممکن است یک شوک باشد. آنها ممکن است باور کردن اینکه ما در مورد همان افراد صحبت می کنیم سخت باشد. با این حال ، بارها و بارها در حال دریافت چنین بحث هایی بوده ایم ، کسانی که به این سایت ها مراجعه می کنیم می توانند تأیید کنند که این پاسخ ها نه تنها واقعی بلکه رایج هستند. شاهدان هر تلقینی را می گویند که رهبری آنها در حال آموزش دروغ یا عملکرد نادرست آنها حمله به خود خدا است.

این برای محیط مسیحیان در قرن اول در اسرائیل شبیه است. موعظه پس از آن به معنی اجتناب از سوی همه همسالان ، اخراج از کنیسه و طرد شدن توسط جامعه یهود بود. (یوحنا 9:22) شاهدان یهوه به ندرت با این نوع نگرش خارج از سازمان خود مواجه می شوند. آنها می توانند به طور گسترده به جامعه تبلیغ کنند و هنوز هم تجارت می کنند ، با هر کسی آزادانه صحبت می کنند و از حقوق هر شهروند در کشور خود برخوردار می شوند. با این حال ، در داخل سازمان شاهدان یهوه ، رفتار با هر مخالف مانند رفتاری است که مسیحیان یهودی در قدس در قرن اول تجربه کرده اند.

با توجه به اینکه ما باید با چنین موانعی روبرو شویم ، چگونه باید مأموریت خود را برای آگاهی بخشیدن به بشارت مسیح هنگام موعظه به شاهدان یهوه بیدار انجام دهیم؟ عیسی گفت:

"تو روشنایی دنیا هستی. وقتی در کوه قرار دارد ، نمی توان یک شهر را پنهان کرد. 15 مردم چراغی روشن می کنند و آن را نه در زیر سبد اندازه گیری ، بلکه بر روی چراغ روشن می کنند و این به تمام افراد خانه می درخشد. 16 به همین ترتیب بگذارید نور شما در برابر مردم بدرخشد ، تا آنها کارهای خوب شما را ببینند و به پدر شما در آسمانها جلال و جلال بدهند. " (مت 5: 14-16)

 با این حال ، او همچنین به ما هشدار داد که مرواریدهایمان را قبل از خوکی پرتاب نکنیم.

"آنچه را که برای سگ ها مقدس است به آنها ندهید ، و مرواریدهای خود را قبل از خوکی پر نکنید ، تا آنها هرگز زیر پای خود را زیر پا نگذارند و دور خود بچرخانند و باز کنند." (Mt 7: 6)

او همچنین گفت که ما را "به عنوان گوسفند در میان گرگها" می فرستد و بنابراین ما باید خود را "مانند مارها محتاط و در عین حال کبوتران بی گناه" ثابت کنیم. (مت 10:16)

پس چگونه اجازه می دهیم هنگام اطاعت از دستورات دیگر عیسی ، نور خود را بدرخشد؟ هدف ما در این مجموعه - "استدلال با شاهدان یهوه" - گفتگو در مورد یافتن راههای موعظه ، گسسته و ایمن با کسانی است که اغلب به آزار و شکنجه کامل متوسل می شوند تا ابزاری برای سکوت هر کسی باشد که مخالف باشد. بنابراین لطفاً آزاد باشید تا از ویژگی کامنت گذاری هر مقاله برای انتشار افکار و تجربیات خود با هدف غنی سازی کل برادری ما با دانش تکنیک های موثر شاهد استفاده کنید.

مسلماً هیچ ظرافتی برای همه شنوندگان جلب نخواهد کرد. هیچ مدرکی ، هر چقدر طاقت فرسا و غیرقابل رقابت باشد ، هر قلبی را قانع نخواهد کرد. اگر می توانستید وارد یک تالار پادشاهی شوید ، دست خود را دراز کنید و معلولین را معالجه کنید ، بینایی را به نابینایان برگردانید و شنوایی را به گوش ناشنوا برگردانید ، بسیاری به شما گوش می دهند ، اما حتی چنین مظاهر طاقت فرسای دست خدا که از طریق انسان کار می کند کافی نیست گفتن ، حتی اکثریت را متقاعد کردن ، یا ناراحت است. هنگامی که عیسی به مردم برگزیده خدا موعظه کرد ، اکثریت قریب او را رد کرد. حتی وقتی که او زندگی را در میان مردگان دمید ، کافی نبود. در حالی که بسیاری از وی پس از احیای لازاروس به او ایمان آوردند ، دیگران نقشه کشیدند تا هر دو او را بکشند و لازاروس ایمان محصول اثبات غیرقابل انکار نیست. این میوه روحیه است. اگر روح خدا وجود نداشته باشد ، ایمان نمی تواند وجود داشته باشد. بنابراین ، در قرن اول بیت المقدس ، با چنین جلوه های طاقت فرسایی از قدرت خدا برای شهادت دادن به مسیح ، رهبران یهود هنوز قادر به کنترل مردم بودند تا جایی که خواستار مرگ پسر صالح خدا شدند. قدرت رهبران بشری در کنترل گله چنین است. قدرتی که ظاهراً طی قرن ها کاهش پیدا نکرده است. (یوحنا 12: 9 ، 10 ؛ مرقس 15:11 ؛ اعمال 2:36)

بنابراین ، وقتی دوستان سابق ما را روشن می کنند و هر کاری را انجام می دهند قانون سرزمین اجازه می دهد تا ما را ساکت نکنند ، نباید تعجب کند. این قبلاً ، به ویژه توسط رهبران یهود در قرن اول انجام شده بود که از شیوه های مشابهی در تلاش برای خاموش کردن رسولان آفت زده استفاده می کردند. (اعمال 5: 27 ، 28 ، 33) هر دو عیسی و یارانش تهدیدی برای قدرت ، مکان و ملت خود ایجاد می کردند. (جان 11: 45-48) به همین ترتیب ، مرجع کلیسایی شاهدان یهوه از بدنه حاکمیت از طریق ناظران مسافرتی که به سمت راست بزرگان محلی انجام می شود ، از قدرت استفاده می کند ، جایگاهی یا وضعیتی در بین مردم خود دارد و به عنوان یک عمل می کند حاکمیت بر آنچه که خودشان "ملتی توانا" توصیف می کنند.[I]  هر شاهد شخصی سرمایه گذاری هنگفتی در سازمان دارد. برای بسیاری ، این یک سرمایه گذاری مادام العمر است. هر چالشی برای این امر نه تنها جهان بینی آنها ، بلکه تصویر شخصی خودشان است. آنها خود را مقدس می دانند ، كه خدا آنها را از هم جدا كرده و به خاطر جایگاه خود در سازمان از نجات اطمینان دارند. مردم ملزم به محافظت از چنین چیزهایی با سرسختی زیاد هستند.

آنچه بیشتر از همه آشکار می شود ، ابزاری است که آنها برای محافظت از ارزشها و اعتقادات خود به کار می برند. اگر بتوان از اینها با استفاده از شمشیر دو لبه کلام خدا دفاع کرد ، آنها با خوشحالی این کار را می کردند و بنابراین مخالفان خود را ساکت می کردند. زیرا هیچ سلاحی بزرگتر از حقیقت وجود ندارد. (او 4:12) با این حال ، این واقعیت که آنها در چنین مباحثی هرگز از کتاب مقدس استفاده نمی کنند ، به خودی خود ادعایی است بر مواضع آشکار آنها ، درست مانند آنچه که برای رهبران یهود در قرن اول بود. شما به یاد خواهید آورد که عیسی غالباً کتاب مقدس را نقل می کرد و مخالفان وی با نقل قواعد ، سنت های خود و استناد به اقتدار خود ، تلافی می کردند. از آن زمان تاکنون چیز زیادی تغییر نکرده است.

شناساندن دین واقعی

با توجه به همه موارد گفته شده ، بر چه اساس یا بنیادی می توانیم فکر کنیم که با چنین ذهنیتی جاافتاده استدلال کنیم؟ این ممکن است شما را متعجب کند که متوجه شوید سازمان خود وسایل را فراهم کرده است.

در سال 1968 ، انجمن مراقبت از کتاب مقدس و دیده بان (که امروزه معمولاً JW.org نامیده می شود) کتابی را منتشر کرد که به زبان عامیانه "بمب آبی" نامگذاری شد.  حقیقتی که به زندگی ابدی منتهی می شود در نظر گرفته شده بود که یک برنامه مطالعاتی سریع را فراهم کند تا دانشجوی کتاب مقدس را فقط در مدت شش ماه به مرحله تعمید برساند. (این از زمان منتهی به سال 1975 بود.) بخشی از این فرآیند 14 بودth فصل با عنوان "چگونه دین واقعی را شناسایی کنیم" که پنج معیار را برای کمک به دانش آموز فراهم می کند تا به سرعت تشخیص دهد که تنها یک دین واقعی است. دلیل این امر این بود که مسیحیان واقعی:

  1. جدا از جهان و امور آن باشید (صفحه 129)
  2. عشق بین خود دارند (صفحه 123)
  3. به کلام خدا احترام بگذارید (صفحه 125)
  4. تقدیس نام خدا (صفحه 127)
  5. پادشاهی خدا را به عنوان امید واقعی انسان اعلام کنید (صفحه 128)

از آن زمان ، هر یک از کمکهای مطالعاتی به عنوان جایگزینی برای انتشار منتشر شد حقیقتی که به زندگی ابدی منتهی می شود فصل مشابهی داشته است. در کمک فعلی مطالعه -کتاب مقدس چه می تواند به ما بیاموزد؟- این معیارها تا حدودی تار شده و معیار ششم نیز اضافه شده است. این لیست در صفحه 159 آن قرار دارد.

کسانی که خدا کار می کنند

  1. درگیر سیاست نشوید
  2. عاشق یکدیگر باشید
  3. آنچه را که آنها در کتاب مقدس آموزش می دهند پایه گذاری کنید
  4. فقط به یهوه پرستش کنید و نام خود را به دیگران بیاموزید
  5. موعظه کنید که پادشاهی خدا می تواند مشکلات جهان را حل کند
  6. باور کنید که خداوند عیسی را برای نجات ما فرستاد[II]

(این دو لیست برای مرجع آسان تر متقابل مرتب شده اند و شماره گذاری شده اند.)

شاهدان یهوه بر این باورند که این معیارها شاهدان یهوه را بعنوان یکی از آیین های واقعی امروز روی زمین تعیین می کنند. در حالی که برخی دیگر از ادیان مسیحی ممکن است یکی یا دو مورد از این موارد را داشته باشند ، شاهدان یهوه معتقدند و می آموزند که فقط آنها همه آنها را برآورده می کنند. علاوه بر این ، شاهدان می آموزند که فقط یک نمره عالی به عنوان نمره عبور واجد شرایط است. فقط یکی از این نکات را از دست بدهید ، و شما نمی توانید دین خود را به عنوان یک ایمان مسیحی واقعی مورد قبول یوهو قرار دهید.

به طور گسترده اذعان شده است که گردش مالی جوانمردانه است. آیا وقتی کانون توجه سازمان شاهدان یهوه قرار می گیرد ، آیا آنها واقعاً از هر یک از این معیارها برخوردارند؟ این پایه و اساس مجموعه مقالاتی خواهد بود که در آنها بررسی خواهیم کرد که آیا JW.org معیارهای خاص خود را دارد تا همان ایمان واقعی باشد که خداوند برای برکت انتخاب کرده است.

این مقالات بیشتر از تلاوت خشک واقعیت ها در نظر گرفته شده است. برادران ما از حقیقت دور شده اند ، یا به عبارت دقیق تر ، گمراه شده اند ، و بنابراین آنچه ما به دنبال آن هستیم راههایی برای انتقال حقیقت است تا بتوانیم به قلبها برسیم.

"برادران من ، اگر کسی در بین شما از حقیقت گمراه شود و دیگری او را به عقب برگرداند ، 20 بدان که هر کس گناهکار را از خطای راه خود بازگرداند ، او را از مرگ نجات خواهد داد و بسیاری از گناهان را پوشانده است. "(Jas 5: 19 ، 20)

این فرایند دو قسمت دارد. مورد اول متقاعد کردن شخص در مسیر اشتباه است. با این حال ، این احتمال وجود دارد که حتی احساس عدم امنیت را از دست داده اند. این س arال مطرح می شود ، "کجا دیگر می رویم؟" بنابراین قسمت بعدی فرآیند ارائه مقصد بهتر ، یک اقدام برتر برای آنها است. سوال این نیست ، "کجای دیگر می توانیم برویم؟" اما "به کی می توانیم رجوع کنیم؟" ما باید آماده باشیم تا با نشان دادن نحوه بازگشت به مسیح ، این پاسخ را ارائه دهیم.

مقالات زیر به مرحله یک روند مربوط می شود ، اما ما در پایان این مجموعه به این س importantال مهم خواهیم پرداخت که چگونه بهترین آنها را به سمت مسیح برگردانیم.

نگرش شخصی ما

اولین چیزی که باید با آن کنار بیاییم نگرش خودمان است. به همان اندازه که ممکن است پس از کشف چگونگی گمراهی و خیانت در ما احساس عصبانیت کند ، باید آن را به خاک بسپاریم و همیشه با مهربانی صحبت کنیم. کلمات ما باید چاشنی باشند تا راحت تر هضم شوند.

"بگذارید سخنان شما همیشه با لطف باشد ، انگار که با نمک چاشنی داشته باشد ، تا بدانید که چگونه باید به هر شخص پاسخ دهید." (Col 4: 6 NASB)

نمونه لطف و لطف خداوند بر ما ، مهربانی ، محبت و رحمت اوست. ما باید از یهوه تقلید کنیم تا لطف او از طریق ما کارساز باشد ، و همه بحث های ما با دوستان و خانواده را فرا گیرد. جنگ طلبی در برابر لجبازی ، صدا زدن یا خوک سرگیزی محض ، عقاید مخالفان را درباره ما تقویت می کند.

اگر فکر می کنیم تنها با دلیل می توانیم مردم را به نفع خود جلب کنیم ، ناامید خواهیم شد و مورد آزار و اذیت بی مورد قرار خواهیم گرفت. در وهله اول باید عشق به حقیقت وجود داشته باشد ، وگرنه نمی توان کم کاری کرد. افسوس که به نظر می رسد این مالکیت فقط تعداد کمی از افراد است و ما باید با این واقعیت کنار بیاییم.

"از درون دروازه باریک بروید ، زیرا این دروازه گسترده است و جادار جاده ای است که به سمت تخریب می رود ، و بسیاری از افراد از طریق آن می گذرند. 14 در حالی که دروازه باریک است و جاده منتهی به زندگی را نابود کرده است ، و تعداد کمی از آن در حال یافتن هستند. "(Mt 7: 13 ، 14)

شروع شدن

در ما مقاله بعدی، با اولین معیار برخورد خواهیم کرد: پرستشگران واقعی از جهان و امور آن جدا هستند؛ درگیر سیاست نشوید و بی طرفی شدید را حفظ کنید.

_______________________________________________________________________

[I] w02 7 / 1 ص. 19 par. 16 جلال خداوند بر مردمش می درخشد
"در حال حاضر این" ملت "- اسرائیل خدا و بیش از شش میلیون" بیگانه "اختصاص داده شده است - پرجمعیت تر از بسیاری از کشورهای مستقل جهان."

[II] نکته ششم اضافه شده اخیر است. گنجاندن آن در این لیست عجیب به نظر می رسد زیرا هر دین مسیحی مسیح را به عنوان ناجی می آموزد. شاید برای پرداختن به این اتهام شنیده شده که شاهدان یهوه به مسیح اعتقاد ندارند ، اضافه شده است.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    29
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x