گنجینه های کلام خدا

تم: "آیا قلبی برای دانستن" یهوه دارید؟ ".

ارمیا 24: 1-3: "یهوه مردم را با انجیر مقایسه کرد"

ارمیا 24: 4-7: "انجیر خوب کسانی را نشان می داد که دارای قلب مطیع و مطیع بودند."

ارمیا 24: 8-10: "انجیر بد نماینده کسانی بود که دارای یک قلب عصیان و نافرمان بودند."

این تشبیه تبعیدها توسط انجیل توسط انجیر در همان سال اول یا حدود صدقیا (در مقابل 1) ، تقریباً 11 سال قبل از ویرانی اورشلیم ، به ثبت رسید. یهویاچین و اکثر جمعیت یهودیان تازه به تبعید برده شده بودند. (به ارمیا 52:28 ، 29 مراجعه کنید ، جایی که جمعیت فقط 3,023 سال بعد از 832،11 به 5 نفر کاهش یافت.) یهوه این کسانی را که قبلاً به تبعید برده شده بودند (در مقابل 6) به عنوان ارزش محافظت و پس انداز دانست ، و (در مقابل 9) اظهار داشت که "باعث بازگشت آنها به این سرزمین [یهودا] خواهد شد". چه سرنوشتی برای کسانی که هنوز در یهودا و اورشلیم مانند پادشاه صدقیا یا قبلا در مصر بودند در انتظار بود؟ (آیه 10 ، XNUMX) آنها قرار بود مورد وحشت و مصیبت قرار بگیرند و از "شمشیر ، قحطی و آزار و اذیت رنج می برند ، تا زمانی که از سرزمینی که من به آنها و اجدادشان داده ام هلاک شوند" . بله ، احتمال بازگشت این انجیرهای بد بسیار ناچیز بود.

یک تغییر جالب در متن بین NWT Reference Edition و NWT 2013 (خاکستری) نسخه کتاب مقدس وجود دارد. این بار در واقع تصحیح خطا به جای معرفی یک مورد است.

نسخه NWT 2013 در مقابل 5 می خواند: "مثل این انجیر خوب ، بنابراین من به طرز خوبی به تبعیدهای یهودا توجه خواهم کرد ، که من از این مکان به آنجا فرستاده ام به سرزمین کلدانیان ». این ارائه صحیح است. تبعیدیان را با یهویاچین به بابل و صدقیا که توسط نبوکدنصر پادشاه بابل به عنوان پادشاه نصب شده بود ، فرستادند. در نسخه مرجع NWT به اشتباه آمده است: "مانند این انجیر خوب ، بنابراین من به طریقی خوب تبعیدیان یهودا را خواهم دید ، آنها را از این مکان دور می کنم به سرزمین کلدانیان ». این تفسیر قدیمی برای حمایت از تبعید مورد استفاده قرار گرفته است ، شروع تخریب اورشلیم در زمان صدقیا ، زمانی که حقایق نشان می دهد تبعید اصلی در زمان یهویاچین اتفاق افتاده است.th سال یهوایاکیم.

حفاری برای جواهرات معنوی: ارمیا 22-24

ارمیا 22:30 - چرا این فرمان حق عیسی را برای تاج و تخت داوود لغو نکرد؟

مرجع داده شده از w07 3/15 p. 10 پاراگراف 9 می گوید که عیسی قرار بود از آسمان ها حکمرانی کند نه از تختی در یهودا. اما توضیحات احتمالی دیگری نیز وجود دارد.

کلمه عبری که به عنوان "فرزندان" ترجمه شده است ، "miz.zar.ow" به طور جدی به "بذر یا فرزندان" گفته می شود و نه به طور خاص به "فرزندان فرزندان". این شبیه به استفاده از پسر است که می تواند به معنای نوه در برخی زمینه ها نیز باشد. درک احتمالی این است که فرزندان فوری وی (یعنی فرزندان ، و نوه های بالقوه) بر تخت پادشاهی یهودا حکمرانی نخواهند کرد و این امر محقق شد زیرا هیچ یک از آنها به عنوان پادشاه حکمرانی نکردند.

علاوه بر این ، نسب عیسی مسیح از طریق شالتیل پسر یهویاچین ، اما سپس به زروبابل ، پسر برادر شالتیل ، پدیایا (سومین زاده) می رسد. نه شلتیل و نه سه برادر دیگر فرزندانشان ثبت نشده است (اول تواریخ 1: 3-15). زروبابل در بازگشت از تبعید فرماندار می شود ، اما نه پادشاه. و همچنین هیچ فرزندی دیگر پادشاه نشد. همچنین نباید فراموش کنیم که عیسی حق قانونی سلطنت را از طریق پدرخوانده خود یوسف به ارث برد ، اما از نظر جسمی از فرزندان یهویاچین نبود. در روایت لوک در مورد خاندان مریم آمده است که شالتیل پسر نری بود (شاید داماد باشد ، یا توسط یهویاچین به عنوان پسر پذیرفته شد). هر راه حلی که صحیح باشد ، می توانیم اطمینان داشته باشیم که یهوه به وعده های خود عمل کرده و به آنها عمل می کند.

ارمیا 23: 33 - "بار خداوند" چیست؟

در آیه 32 خداوند می گوید "من در اینجا مخالف پیامبران رویاهای دروغین هستم ... آنها را با آنها ارتباط برقرار می کنم و باعث می شود که قوم من به خاطر باطل خود و به دلیل فخر و فریب خود سرگردان شوند. اما من خودم آنها را نفرستادم و به آنها فرمان ندادم. بنابراین آنها به هیچ وجه به نفع این مردم نخواهند بود ، گفتن خداوند است. "و آیه 37" ... و شما سخنان خدای زنده را تغییر داده اید ... "

بله ، این هشدارهایی بود که خداوند از طریق ارمیا به آنها ارسال کرده بود ، که مردم آن را رد کردند زیرا می خواستند کار خودشان را انجام دهند ، و همچنین به دلیل پیامبران دروغین به دلیل پیامهای متناقض که به آنها می آموزد باعث شده است که مردمش سرگردان باشند. پیامبران دروغین نیز داشتند "سخنان خدای زنده را تغییر داد."

آیا امروز متوجه اختلافاتی هستیم؟ شاهدان سردرگم هستند زیرا تعداد افراد مسح شده در حال افزایش است ، و بسیاری از رویاهای دروغین تاریخ خرما برای آرماگدون آمده و رفته اند. سازمان تغییر کرده است "سخنان خدای زنده برای اهداف خود.

نمونه دیگر سازمان تغییر کلمات خدای زنده Acts 21: 20 است. اگر این آیه به طور صحیح در ترجمه NWT ترجمه شود ، سردرگمی حتی بیشتر خواهد بود. پیران آنجا به پولس گفتند "شما می بینید ، برادر ، چند هزاران نفر معتقدین در بین یهودیان وجود دارد ". Kingdom Interlinear کلمه یونانی را که در اینجا ترجمه شده است روشن می کند "بی شمار" که بدان معنی است جمع هزار 10 هزاران نفر نیست واردات این امر بدین معنی است که با مرگ رسول یوحنا در طول 40 سال بعد ، تعداد "مسح شده های" مسیحی و از این رو بخشی از "144,000" طبق آموزه های سازمان باید حداقل 100,000 شماره داشته باشند ، اگر نه خیلی بیشتر . اگر به افرادی که ادعا می کردند از 1874 تاکنون مسح شده اند اضافه کنیم ، تعداد آنها با یک حاشیه بزرگ از یک 144,000 تحت اللفظی فراتر می رود. بنابراین آشکار می شود که چیزی با این آموزش به طور جدی اشتباه است.

مطالعه کتاب مقدس: قوانین پادشاهی خدا

(از فصل 11 برای 1-8)

موضوع: "تصفیه های اخلاقی - انعکاس مقدسات خداوند"

این ادعاها که چشم انداز معبد در حزقیال 40-48 یک معبد معنوی است که نشان دهنده ترتیب خداوند برای پرستش خالص است و امروزه هر ویژگی برای پرستش خود ما معنی دارد ، بر اساس ادعاهای موجود در کتاب است. تصدیق جلد 2 منتشر شده در — منتظر آن — 1932. بله ، درست است 1932 توسط JF Rutherford.

ظاهراً ، این انتشارات 85 ساله در مورد استفاده از انواع نبوت و پادتنها برای تفسیر كتاب مقدس تحت تأثیر قرار نگرفت ، زیرا مطابق ص. 178 ، "آنچه حزقیال دید فقط یک چشم انداز بود و از این رو یک نوع نبود ، بلکه یک پیشگویی بود. بنابراین ما در اینجا به دنبال نوع و ضد نوع نیستیم ، بلکه به دنبال پیشگویی و تحقق آن هستیم. "  چگونه این را بدانیم؟ یهوه دقیقاً چگونه این درک را انتقال داده است؟ بیایید سعی کنیم منطق را دنبال کنیم: "اورشلیم "مسیحیت…" را پیشاپیش اعلام کرد.  آیا این رابطه نوع / ضد نوع نیست؟ این استدلال ادامه دارد ، "...که مورد دوم توسط جنگ جهانی ، که در سال 1914 آغاز شد ، ضرب و شتم شد. چهارده سال پس از آغاز آن جنگ بود ، به معنای شوخ ، 1928 ، زمانی که یهوه به مردم عهد خود در زمین اولین درک معنای سازمان خود را داد ، به تصویر کشیده شده در فصل اول پیشگویی حزقیال ، و این حقیقت برای اولین بار در کنوانسیون دیترویت در سال 1928 اعلام شد. (نگاه کنید به برج مراقبت ، 1928 ، صفحه 263.) چهارده سال پس از آن ، در 1918 ، خدا اجازه داد تا معنای دیدگاه حزقیال در مورد معبد منتشر شود. حقایق نشان می دهد که چهارده سال پس از ویرانی اورشلیم گذشته بود تا اینکه حزقیال دیدگاه معبد خود را در مورد آن پیشگویی دید. "  

بنابراین چهارده سال پس از ویرانی بیت المقدس ، حزقیال چشم انداز معبد (نوع) و 14 سال پس از جنگ جهانی اول ، سازمان تعریف شد (ضد نوع). این هست وقایع نبوی.  آیا زمانی که قطعه ای از گاه نگاری پیشگویی عادی / ضد تیراژ صحت داشته باشد ، در تاریخ انتشار 140 ساله سازمان ، یک نمونه واحد - یک نمونه ، فقط یک مورد وجود داشته است؟ با چنین سابقه ای کامل از شکست و با وجود یک مثال دیگر از آنها که قانون خود را در برابر استفاده از انواع و انواع ضد تنوع که در کتاب مقدس استفاده نشده است ، کنار می گذارند ، چرا باید زمان بیشتری را برای این کار تلف کنیم؟ اگر آنها مجبور باشند برای رسیدن به پشتیبانی از ایده سازمان انسانی خود که واقعاً مورد حمایت الهی است ، به این حد برسند ، این نشان می دهد که اوضاع در حال تزلزل است.

ناسازگاری های منطقی بهتر می شوند.

"حزقیال روز خاص خود را برای پیشگویی انتخاب نکرد. او در دست خداوند بود ، که موضوع را مرتب کرد و چه کسی روح خود را بر حزقیال گذاشت. به همین ترتیب ، بقیه زمان را برای درک کلام خدا و اعلام آن انتخاب نمی کنند. "این روزی است که خداوند ایجاد کرده است." (ص 118: 24) این روزی است که خداوند برگزیده است و در آن "جوانان ... ر visیت ها را می بینند" و تحقق این ر grandیای عظیم را که به حزقیال داده شده تشخیص می دهند. قدرت خداوند بر اوست "بنده وفادار" کلاس ، باقیمانده ، و به همین دلیل مجاز به درک آنها هستند. "

بنابراین خداوند 1932 را برای آشکار کردن ماهیت واقعی سازمان انتخاب کرد ، اما 80 سال دیگر منتظر ماند تا "کلاس خدمتگزار وفادار ، باقیمانده " که آنها بنده وفادار نیستند (نگاه کنید به w13 7/15 ص 22 ، بخش 10.) آه ، و در حالی که حقیقت سازمان را در سال 1932 فاش کرد ، او یک دروغ را نیز فاش کرد ، زیرا همان نشریه ادعای وحی الهی می گوید ، وی گفت: "اکنون از کتاب مقدس به دست آمده است و با پشتوانه حقایق مندرج در فصل یازدهم ، آمده است که مسیح عیسی ، رسول یهوه ، در سال 1918 به معبد خود آمد اما پیروان واقعی مسیح در زمین. تا سال 1922 این واقعیت را تشخیص نداد(Vindication Vol 2 ، p175).  خوب ، اکنون ما این را می گوییم "عیسی شروع به بررسی معبد معنوی در 1914 کرد. این کار بازرسی و پاکسازی یک دوره زمانی را شامل می شود - از 1914 تا قسمت اولیه 1919. " با استناد به پاورقی که گفته است:این یک تنظیم در درک است. پیش از این ، ما فکر می کردیم که بازرسی عیسی در سال 1918 انجام شده است ". (w13 7/15 ص 11 پاراگراف 6).

بنابراین آیا خداوند حقیقت را در سال 1932 فاش کرد ، یا همان چیزی است که اکنون حقیقت داریم ، یا اینکه حقیقت جدیدی در آینده وجود خواهد داشت. چگونه می توانیم به هرچه آنها می گویند اطمینان داشته باشیم. آموزش آنها بر اساس شن و ماسه متحرک است. 

 

تادوا

مقالات تادوا.
    5
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x