یکی از خوانندگان ما توجه من را به یک مورد جلب کرد مقاله وبلاگ که فکر می کنم بیانگر استدلال بیشتر شاهدان یهوه است.

مقاله با کشیدن موازی بین هیئت مدیره خود شاهد "غیر الهام بخش ، قابل پذیرش" از شاهدان یهوه و گروه های دیگر که "نه الهام شده و نه معصوم هستند" آغاز می شود. سپس نتیجه گیری می کند که "مخالفان ادعا می كنند كه از آنجا كه هیئت حاكم" الهام پذیر یا خطاپذیر "نیست ، بنابراین مجبور نیستیم از جهتی كه از طرف آنها ناشی می شود پیروی كنیم. با این حال ، همین افراد با کمال میل از قوانین ایجاد شده توسط یک دولت غیر "الهام گرفته یا خطاپذیر" پیروی می کنند. " (SIC)

آیا این دلیل منطقی است؟ نه ، در دو سطح دارای نقص است.

اولین نقص: یهوه ما را ملزم می کند که از دولت اطاعت کنیم. چنین حكمی برای گروهی از مردان برای اداره جماعت مسیحیان در نظر گرفته نشده است.

"بگذار همه افراد مطیع مقامات برتر باشند ، زیرا هیچ مرجعیت ای جز خداوند نیست. مقامات موجود از طرف خدا در جایگاه های نسبی خود قرار گرفته اند. 2 بنابراین ، هر کس مخالف اقتدار باشد ، در مقابل آرایش خدا موضع گیری کرده است؛ کسانی که در برابر آن موضع گیری کرده اند ، علیه خودشان داوری می کنند ... زیرا این امر برای شما خوب وزیر است. اما اگر بدی را انجام می دهی ، در هراس باش ، زیرا بدون شمشیر این شمشیر را ندارد. این وزیر خدا است ، یک انتقامجو برای ابراز خشم در برابر کسی که اعمال بد را انجام می دهد. "(Ro 13: 1، 2، 4)

بنابراین مسیحیان از دولت اطاعت می کنند زیرا خدا به ما چنین می گوید. با این حال ، هیچ کتاب مقدس وجود ندارد که یک هیئت حاکمه را برای حکمرانی بر ما تعیین کند ، تا به عنوان رهبر ما عمل کند. این مردان با اشاره به متی 24: 45-47 ادعا می کنند که کتاب مقدس چنین اختیاری را به آنها می دهد ، اما نتیجه گیری دو مشکل دارد.

  1. این مردان برای خود نقش برده وفادار و باهوش را بر عهده گرفته اند ، حتی اگر این عزم فقط با بازگشت وی توسط عیسی باشد - یک رویداد آینده.
  2. نقش برده مومن و باهوش یکی از تغذیه هاست ، نه حکمرانی و نه حکمرانی. در مثل موجود در Luke 12: 41-48 ، برده وفادار هرگز به دستور دادن و نه خواستار اطاعت به تصویر نمی رود. تنها برده در این مثل که مقام اقتدار بر دیگران را به عهده دارد ، برده شرور است.

"اما اگر این بنده باید در قلب خود بگوید ،" استاد من به تأخیر می افتد "، و شروع به ضرب و شتم خدمتکاران زن و مرد ، خوردن و آشامیدن و مستی می کند ، 46 استاد آن برده روزی خواهد آمد که او انتظار او را ندارد و در ساعتی كه نمی داند ، و او را با بزرگترین مجازات مجازات می كند و بخشی را با افراد غیرمذهب به او اختصاص می دهد. "(لو 12: 45 ، 46)

عیب دوم این است که این استدلال اطاعتی است که ما نسبت به دولت داریم نسبی است. هیئت حاکمه به ما اجازه نمی دهد که نسبتاً مطیع باشیم. رسولان در برابر اقتدار سکولار ملت اسرائیل که به طور تصادفی هیئت حاکمه معنوی آن ملت نیز بود - قومی که توسط خدا ، قومش برگزیده شده بود ، ایستادند. با این حال ، آنها با جسارت اعلام کردند: "ما باید از خدا به عنوان یک فرمانروا اطاعت کنیم تا از مردان".

چه کسی را دنبال می کنید؟

مشکل اصلی در استدلال نویسنده گمنام این است که مبانی کتاب مقدس او نیست. در اینجا مشخص شده است:

"آیا شما باید کسی را که" نه الهام گرفته و نه معصوم است "رها کنید تا شخص دیگری را که الهام گرفته یا معصوم نیست ، دنبال کنید زیرا او دیگری را متهم می کند از جمله اینکه این یک چیز بد است؟"

مشکل این است که به عنوان مسیحی ، تنها کسی که باید از آن پیروی کنیم عیسی مسیح است. پیروی از هر مرد یا مردی ، چه آنها هیئت حاکمه شاهدان یهوه باشند و چه شما واقعاً ، برای صاحب ما که ما را با خون حیات گرانبهاش خریداری کرده است ، اشتباه و بی وفا است.

اطاعت از کسانی که رهبری می کنند

ما این مقاله را به طور کامل در مقاله "اطاعت یا عدم اطاعت"، اما به طور خلاصه ، کلمه ارائه شده" مطیع باشید "در عبرانیان 13:17 همان کلمه ای نیست که رسولان قبل از تعهد مقدس در اعمال 5: 29 استفاده کرده اند. دو کلمه یونانی برای "اطاعت" از یک کلمه انگلیسی ما وجود دارد. در اعمال 5: 29 ، اطاعت بدون شرط است. فقط خدا و عیسی سزاوار اطاعت بی قید و شرط هستند. در عبرانیان 13:17 ، ترجمه دقیق تر "ترغیب خواهد شد". بنابراین اطاعتی که مدیون هرکسی هستیم که در بین ما پیشگام باشد ، مشروط است. در چه چیزی؟ بدیهی است که آیا آنها با کلام خدا مطابقت دارند یا نه.

چه کسی عیسی منصوب کرد

نویسنده اکنون روی متیو 24: 45 به عنوان کلیه استدلال متمرکز شده است. استدلال این است عیسی رئیس هیئت مدیره را منصوب كرد ، پس ما كسی هستیم كه آنها را به چالش بکشیم؟  استدلال معتبر اگر در واقع درست باشد. اما آیا چنین است؟

مشاهده خواهید کرد که نویسنده برای اثبات اعتقاد به انتصاب هیئت حاکمه توسط عیسی ، هیچ مدرک کتاب مقدس برای هیچ یک از گفته های گفته شده در بند دوم تحت این زیرنویس ارائه نمی دهد. در حقیقت ، به نظر می رسد که تحقیقات کمی برای تأیید صحت این گفته ها انجام شده است. برای مثال:

"طبق محاسبات ما 7 بار پیشگویی دانیال (دانیل 4: 13-27) در سال 1914 پایان یافت ، جنگ بزرگ آغاز شد ..."

محاسبات حاصل از این لینک نشان می دهد که هفت بار در ماه اکتبر 1914 به پایان رسید. مشکل این است که جنگ از همان زمان آغاز شده و از ژوئیه همان سال آغاز شده است.

"... دانش آموزان کتاب مقدس ، همانطور که در آن زمان به ما فراخوانده شده بودند ، همچنان که مسیح کارگردانی می کردند ، موعظه های درب به در خانه را ادامه می دادند (لوک 9 و 10) تا زمان حاکمیت روز ..."

در واقع ، آنها خونه به خونه موعظه نمی کردند ، اگرچه برخی از صاحب نظران این کار را انجام می دادند ، اما مهمتر اینکه ، مسیح هرگز مسیحیان را به تبلیغ خانه به خانه هدایت نکرد. با خواندن دقیق فصل 9 و 10 لوقا مشخص می شود که آنها به روستاها فرستاده شده اند و احتمالاً همانطور که پائول گفته بود در میدان عمومی یا کنیسه محلی تبلیغ می کردند ؛ سپس وقتی کسی را علاقه مند یافتند ، باید در آن خانه بگویند و از خانه ای به خانه دیگر حرکت نکنند ، بلکه از آن پایگاه تبلیغ کنند.

در هر صورت ، بهتر است زمان بیشتری را صرف انکار ادعاهای دروغین بیان شده در اینجا کنید ، اجازه دهید به اصل موضوع بپردازیم. آیا هیئت حاکمه برده ای مومن و با احتیاط است و اگر چنین هستند ، چه قدرت یا مسئولیتی به آنها منتقل می شود؟

من توصیه می کنم نگاهی کامل به مثال مسیح درباره غلام وفادار بیندازیم در لوقا 12: 41-48. در آنجا چهار برده پیدا می کنیم. یکی که وفادار به نظر برسد ، دیگری که با در اختیار داشتن قدرت خود بر گله شرور باشد ، سومی که به دلیل بی توجهی به دستورات خداوند بارها مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، و سومی نیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، اما با ضربه شلاق کمتر نافرمانی او به دلیل ناآگاهی بوده است - نمی گوید.

توجه کنید که چهار برده مشخص نشده اند قبل از خداوند برمی گردد. در حال حاضر ، نمی توانیم بگوییم چه کسی برده ای است که با بسیاری از ضربات ضرب و شتم یا با تعداد کمی مورد ضرب و شتم قرار خواهد گرفت.

قبل از بازگشت مسیح ، برده شر خود را به عنوان برده واقعی معرفی کرد ، اما در نهایت کتک خورد بندگان خداوند را به خود گرفت و خود را مقصر دانست. او شدیدترین داوری را دریافت می کند.

برده وفادار شاهد شهادت در مورد خودش نیست ، اما منتظر بازگشت خداوند عیسی است تا او را پیدا کند "همین کار را انجام می دهد". (جان 5: 31)

در مورد بنده سوم و چهارم ، آیا اگر او به او دستور داده بود كه بدون هیچ مشكلی از گروهی از مردانی كه قرار بود برای حكومت آنها استفاده كنند ، از آنها سرپیچی كنند ، آیا آنها را سرزنش می كنند؟ به ندرت.

آیا شواهدی وجود دارد که عیسی به گروهی از مردان دستور داد تا بر گله خود حکومت کنند یا حکمرانی کنند؟ این مثل صحبت از تغذیه نکردن حاکم است. دیوید اسپلین از اعضای هیئت مدیره برده وفادار را با پیشخدمتانی که به شما غذا می آورند مقایسه کرد. یک پیشخدمت به شما نمی گوید چه چیزی بخورید و چه موقع آن را بخورید. اگر غذا را دوست ندارید ، یک پیشخدمت شما را مجبور به خوردن آن نمی کند. و یک پیشخدمت غذا را آماده نمی کند. غذا در این حالت از کلام خدا سرچشمه می گیرد. این از مردها نمی آید.

اگر به آنها وسیله ای برای تعیین اینکه اراده خداوند برای آنها چیست ، چگونه می توان به دو برده نهایی سرکوب کرد که نافرمانی شوند. بدیهی است که آنها وسایلی دارند ، زیرا همه ما همان کلمه خدا را در نوک انگشتان خود داریم. فقط باید آن را بخوانیم.

بنابراین به طور خلاصه:

  • هویت بنده مومن را نمی توان قبل از بازگشت خداوند دانست.
  • برده وظیفه دارد که به بردگان همنوع خود تغذیه کند.
  • بنده هدایت نمی شود که بر بردگان خود فرمانروایی یا حکمرانی کند.
  • برده ای که در نهایت بر این بردگان حاکم است ، برده شر است.

نویسنده مقاله وقتی در پاراگراف سوم زیر این زیرنویس بیان می کند یک متن مهم کتاب مقدس را خواند: "یک بار عصمت یا الهام به عنوان شرط برده بودن ذکر نشده است. عیسی با بدرفتاری با وی با بدرفتاری برابر شد، تحت مجازات مجازات شدید. (متیو 24: 48-51) "

اینطور نیست بیایید کتاب مقدس ذکر شده را بخوانیم:

"اما اگر تا کنون آن برده شر در قلب خود بگوید ،" استاد من به تأخیر می افتد ، " 49 و او شروع به ضرب و شتم برده های همسایه خود و خوردن و نوشیدن با مستی های تایید شده می کند. "(Mt 24: 48 ، 49)

نویسنده آن را عقب دارد. این غلام شرور است که کسی است که آن را بر روی همنوعان خود قرار می دهد ، آنها را می زند و خود را به خوردن غذا و نوشیدنی می پردازد. او با نافرمانی از نمکی های هم رده خود نمی زند. او آنها را می زند تا آنها را وادار به اطاعت از او کند.

naiveté این نویسنده در این قسمت مشهود است:

"این بدان معنا نیست که ما نمی توانیم نگرانی های قانونی را بیان کنیم. ما می توانیم مستقیماً با ستاد تماس بگیریم یا با پیران محلی در مورد مواردی که ممکن است برای ما نگران باشد ، صمیمانه س questionsال کنیم. استفاده از هر یک از گزینه ها به هیچ وجه مجازات جماعتی را به همراه ندارد و "مورد اخم" قرار نگرفته است. با این حال ، ارزش یادآوری نیاز به صبر را دارد. اگر نگرانی شما بلافاصله برطرف نشد ، به این معنا نیست که کسی اهمیتی نمی دهد یا اینکه پیام الهی به شما منتقل می شود. فقط منتظر یهوه باشید (میکا 7: 7) و از خود بپرسید که به چه کسی دور می شوید؟ (یوحنا 6:68) "

من تعجب می کنم که آیا او هرگز "ابراز نگرانی های قانونی" کرده است؟ من دارم - و دیگران را که می شناسم - می دانم که بسیار "ناامید شده است" ، به خصوص اگر بیش از یک بار انجام شود. در مورد حمل "عدم تحریم جماعت"… وقتی اخیراً ترتیب انتصاب مشایخ و خدمتگزاران وزیر تغییر یافت ، و تمام اختیار را به ناظر مدار برای تعیین و حذف داد ، از یکی از تعداد آنها فهمیدم که دلیل بزرگان محلی توصیه های خود را به صورت كتبی هفته ها قبل از مراجعه به CO ارسال كنید تا به دفتر شعبه وقت بدهد تا پرونده های آنها را بررسی كند تا ببیند آیا برادر مورد نظر سابقه نوشتن در مورد "نگرانی های مشروع" را دارد یا نه. اگر پرونده ای را مشاهده کنند که بیانگر نگرش س questionال است ، برادر منصوب نمی شود.

این پاراگراف با یک سوال کنایی پایان می یابد. کنایه آمیز ، زیرا کتاب مقدس ذکر شده حاوی پاسخ است. "به چه کسی می خواهی بروی؟" چرا ، عیسی مسیح ، دقیقاً همانطور که در یوحنا 6:68 آمده است. با او به عنوان رهبر خود ، ما به هیچ کس دیگری احتیاج نداریم ، مگر اینکه بخواهیم گناهان آدم یا بنی اسرائیلی که آرزوی یک پادشاه را داشتند ، تکرار کنیم و مردان بر ما حکومت کنند. (1 سام 8:19)

شرایط انسانی

نویسنده در زیر این زیرنویس دلیل می کند: "... تاریخ نشان داده است که رهبران مذهبی فاسد و بی ادب چه بوده اند ، و می توانند باشند. بدنه حاکم نیز سهم خود در خطاها را داشته است. با این حال ، اشتباه كردن نهاد حاكم با این رهبران بد اشتباه خواهد بود. چرا؟ چند دلیل وجود دارد: "

وی سپس پاسخ را در فرم نقطه ارائه می دهد.

  • آنها هیچ وابستگی (سیاسی) گروهی یا جداگانه ای ندارند.

درست نیست. آنها به سازمان ملل متحد پیوستند بعنوان یک سازمان غیردولتی (سازمان غیر دولتی) در 1992 و احتمالاً اگر در یک مقاله در معرض 2001 قرار نگرفتند هنوز عضو خواهند بود.

  • آنها در مورد تنظیمات باز هستند ، و دلایل آنها را بیان می کنند.

آنها بندرت مسئولیت تنظیمات را بر عهده می گیرند. عباراتی مانند "برخی از فکرها" یا "یک بار فکر می شد" یا "انتشارات آموزش داده شده" یک امر عادی است. از آن بدتر ، آنها عملاً هرگز به دلیل تعالیم نادرست عذرخواهی نمی کنند ، حتی اگر این موارد باعث صدمه بزرگی و حتی تلفات جانی شده باشد.

این که سوء استفاده از معنای کلمه را سوء استفاده قرار دهیم ، این است که آنها واقعاً "تنظیم" را انجام داده اند.

شاید عجیب ترین جمله ای که نویسنده وی بیان می کند این باشد "آنها طاعت کور نمی خواهند". او یا حتی آن را کج می زند! فقط سعی کنید یکی از "تنظیمات" آنها را رد کنید و ببینید به کجا منجر می شود.

  • آنها بیشتر از مردان از خدا پیروی می کنند.

اگر این واقعیت داشت ، رسوایی سو abuse استفاده جنسی کودک در حال رشد در کشور پس از کشور وجود ندارد ، همانطور که شاهد رسانه ها هستیم. خدا ما را ملزم می کند که از مقامات برتر اطاعت کنیم ، این بدان معناست که ما جنایتکاران را پنهان نمی کنیم و جنایات را نمی پوشانیم. با این وجود هیئت حاکمه و نمایندگان آن در هیچ یک از هزار و 1,006 مورد مستند پدوفیلیا در استرالیا جرم را گزارش نکردند.

مقاله با این خلاصه به پایان می رسد:

وی گفت: "واضح است ، ما دلایلی برای اعتماد و اطاعت از راهنمایی های انجام شده از طریق هیئت حاكمه داریم. هیچ پایه ای برای عدم پیروی از راهنمایی آنها وجود ندارد. چرا موفق نمی شوید (SIC) به اقتدار آنها و از مزایای ارتباط با چنین مردانی فروتن ، خداپرست استفاده می کنید؟ "

در واقع ، برعکس این قضیه است: هیچ پایه ای از کتاب مقدس برای اطاعت از جهت آنها وجود ندارد ، زیرا هیچ پایه ای برای کتابخانه وجود ندارد.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    39
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x