[برای مشاهده مقاله قبلی در این مجموعه مشاهده کنید: فرزندان خدا

  • آرماگدون چیست؟
  • چه کسی آرماگدون می میرد؟
  • چه اتفاقی برای کسانی می افتد که در آرماگدون می میرند؟

اخیراً داشتم با چند دوست خوب شام می خوردم که آنها نیز زوج دیگری را برای آشنایی من دعوت کرده بودند. این زوج بیش از سهم خود از فاجعه های زندگی را تجربه کرده بودند ، با این وجود می دیدم که آنها به امید مسیحی خود بسیار آرامش می بخشند. اینها افرادی بودند که آئین سازمان یافته را با قوانین ساختگی بشر برای پرستش خدا ترک کرده اند و سعی داشتند ایمان خود را مطابق با مدل قرن اول و معاشرت با یک کلیسای کوچک و غیرمرتبه در منطقه انجام دهند. متأسفانه ، آنها كاملا خود را از چنگال آیین دروغین نجات نداده بودند.

به عنوان مثال ، شوهر به من می گفت كه چگونه آهنگ های چاپی را برای توزیع در خیابان های مردم به امید دستیابی به مسیح برمی دارد. وی توضیح داد که انگیزه اش برای نجات این افراد از جهنم چگونه بوده است. وقتی سعی کرد توضیح دهد که چقدر اهمیت این کار را دارد ، صدای او کمی متزلزل شد. چگونه احساس کرد هرگز نمی تواند به اندازه کافی کار کند احساس نکردن در برابر چنین عمقی از احساسات واقعی و نگرانی برای رفاه دیگران سخت بود. در حالی که احساس می کردم احساسات او گمراه شده است ، اما من هنوز تحت تأثیر قرار گرفتم.

پروردگار ما از رنجی که بر یهودیان زمان خود دید ، متأثر شد.

وقتی عیسی به اورشلیم نزدیک شد و شهر را دید ، بر سر آن گریه کرد 42و گفت ، "اگر فقط شما در این روز می دانستید که چه چیزی باعث صلح شما می شود! اما اکنون از دید شما پنهان مانده است. " (لوقا 19:41 ، 42 BSB)

با این وجود ، در حالی که من در مورد وضعیت آن مرد و وزنی که اعتقاد او به جهنم بر اثر وعظ او سنگینی می کند ، تأمل می کردم ، نمی توانم جای نگرانی داشته باشم که آیا پروردگار ما چنین چیزی را هدف قرار داده است؟ درست است ، عیسی گناهان جهان را بر دوش خود حمل کرد ، اما ما عیسی نیستیم. (1 Pe 2:24) آیا او از ما دعوت کرد که به او بپیوندیم ، آیا او نگفت ، "من تو را تازه خواهم کرد ... زیرا یوغ من مهربان است و بار من سبک است." (Mt 11: 28-30 NWT)

باری که آموزش نادرست آتش جهنم است[I] تحمیل بر مسیحی به هیچ وجه نمی تواند یوغ مهربانانه و نه یک بار سبک تلقی شود. من سعی کردم تصور کنم که واقعاً باور داشتن کسی برای تمام ابدیت در عذاب وحشتناکی بسوزد فقط به این دلیل که فرصتی را برای تبلیغ در مورد مسیح از دست دادم ، فرصتی را از دست دادم. تصور می کنید با وزنی که روی شما سنگین می شود به تعطیلات بروید؟ نشستن در یک ساحل ، نوشیدن یک Piña Colada و غروب آفتاب ، دانستن این که زمانی را که صرف خود می کنید به این معنی است که شخص دیگری نجات را از دست می دهد.

صادقانه بگویم ، من هرگز به آموزه محبوب جهنم به عنوان محل عذاب ابدی اعتقاد نداشته ام. هنوز هم ، به دلیل تربیت دینی خودم ، می توانم با آن مسیحیان صادقی که این کار را انجام می دهند همدردی کنم. من که بعنوان یک شاهد یهوه بزرگ شده ام ، به من آموختند که کسانی که به پیام من پاسخ ندهند ، با مرگ دوم (مرگ ابدی) در آرماگدون خواهند مرد. که اگر من برای نجات آنها تمام تلاش خود را نمی کردم ، مطابق آنچه خدا به حزقیال گفت ، مرتکب خونریزی می شوم. (حزقیال 3: 17-21 را ببینید) این بار سنگینی است که در طول زندگی به دوش می کشد. با اعتقاد به این که اگر تمام توان خود را برای هشدار دادن به دیگران در مورد آرماگدون خرج نکنید ، آنها برای همیشه می میرند و به دلیل مرگ آنها در برابر خداوند مسئول خواهید بود.[II]

بنابراین من واقعاً می توانستم با همدم شریف صادقانه مسیحیان خود همدردی کنم ، زیرا من نیز تمام زندگی خود را زیر یوغ نامهربانانه و بار سنگینی کار کرده ام ، مانند تحمیل شده توسط فریسیان بر پرولیت های خود. (مت 23:15)

با توجه به اینکه سخنان عیسی نمی تواند صحت نداشته باشد ، باید بپذیریم که بار او واقعا سبک و یوغ او مهربانانه است. این ، به خودی خود ، تعالیم مسیحیت در مورد آرماگدون را زیر سال می برد. چرا مواردی مانند شکنجه ابدی و نفرین ابدی به آن گره خورده است؟

"پول را به من نشان بده!"

به زبان ساده ، آموزه های مختلف کلیسایی پیرامون آرماگدون به یک گاو نقدی برای سازمان سازمان یافته تبدیل شده است. مطمئناً ، هر فرقه و مذهب روایت Armageddon را کمی تغییر می دهد تا وفاداری به مارک تجاری را ثابت کند. داستان به شرح زیر است: «به سراغ آنها نروید ، زیرا آنها تمام حقیقت را ندارند. ما حقیقت را داریم و شما باید با ما همراه باشید تا از قضاوت و محکومیت خداوند در آرماگدون جلوگیری کنید. "

چه مقدار از وقت ، پول و فداکاری ارزشمند خود را برای جلوگیری از چنین نتیجه وحشتناکی نمی دهید؟ البته ، مسیح دروازه نجات است ، اما واقعاً چه تعداد از مسیحیان اهمیت یوحنا 10: 7 را درک می کنند؟ در عوض ، آنها ناخواسته به بت پرستی روی می آورند ، و به تعالیم انسانها ، حتی تا تصمیم گیری مرگ و زندگی ، ارادت خاصی می ورزند.

همه اینها از ترس انجام می شود. ترس کلید است! ترس از نبرد قریب الوقوع که در آن خدا خواهد آمد تا همه ستمکاران را نابود کند - بخوانید: کسانی که در هر دین دیگری هستند. بله ، ترس رتبه و پرونده را مطابقت می دهد و کتابهای جیبی آنها را باز نگه می دارد.

اگر در این زمینه فروش خرید کنیم ، یک واقعیت مهم جهانی را نادیده می گیریم: خدا عشق است! (اول یوحنا 1: 4) پدر ما ما را با استفاده از ترس به سمت خود نمی برد. در عوض ، او با عشق ما را به سمت خود می کشاند. این یک رویکرد هویج و چوب برای نجات نیست ، با هویج زندگی ابدی و چوب ، نفرین ابدی یا مرگ در آرماگدون. این یک تفاوت اساسی بین همه آئین های سازمان یافته و مسیحیت ناب را برجسته می کند. رویکرد آنها این است انسان خداجوی، با آنها به عنوان راهنمای ما عمل می کنند. پیام انجیل ، جایی که می یابیم چقدر متفاوت است خداجوی انسان است. (پاسخ 3:20 ؛ یوحنا 3:16 ، 17)

یهوه یا یهوه یا هر اسمی که شما ترجیح می دهید پدر جهانی است. پدری که فرزندان خود را از دست داده است تمام تلاش خود را می کند تا آنها را دوباره پیدا کند. انگیزه او محبت پدرانه ، عشق از بالاترین درجه است.

وقتی به آرماگدون می اندیشیم ، باید این حقیقت را در ذهن داشته باشیم. هنوز هم ، جنگ خدا با بشر به سختی عمل پدر مهربان به نظر می رسد. بنابراین چگونه می توانیم آرماگدون را در پرتو اینکه خداوند خدای مهربان است درک کنیم؟

آرماگدون چیست

این نام فقط یکبار در کتاب مقدس وجود دارد ، در بینشی که به یوحنای رسول داده شده است:

«فرشته ششم کاسه خود را بر رودخانه بزرگ فرات ریخت و آب آن خشک شد تا راه را برای پادشاهان از شرق آماده کند. 13و دیدم که از دهان اژدها و از دهان جانور و از دهان پیامبر دروغین سه روح نجس مانند قورباغه بیرون می آیند. 14زیرا آنها روح اهریمنی هستند و نشانه هایی را اجرا می کنند که به خارج از کشور نزد پادشاهان کل جهان می روند تا آنها را برای جنگ در روز بزرگ خداوند متعال. 15("اینک من مثل یک دزد می آیم! خوشا به حال کسی که بیدار می ماند و لباسهای خود را بر تن خود نگه می دارد تا مبادا برهنه برود و در معرض دید قرار گیرد!") 16و آنها را در محلی كه به عبری گفته می شود جمع كردند آرماگدون" (پاسخ 16: 12-16)

Armageddon کلمه انگلیسی است که اسم خاص یونانی را ارائه می دهد هارمگدون، بسیاری معتقدند ، یک کلمه ترکیبی با اشاره به "کوهی از مگیدو" - مکانی استراتژیک که در آن بسیاری از نبردهای مهم با بنی اسرائیل در آن انجام می شده است. شرح نبوی موازی در کتاب دانیال یافت می شود.

"و در روزگار آن پادشاهان ، خدای آسمان پادشاهی را برپا خواهد ساخت كه هرگز نابود نخواهد شد ، و پادشاهی به قوم دیگری واگذار نخواهد شد. آن همه این پادشاهی ها را در هم می شکند و به پایان می رساند ، و برای همیشه پایدار خواهد ماند ، 45همانطور که دیدید هیچ سنگی از کوه سنگی بریده شده و آهن ، برنز ، خاک رس ، نقره و طلا را خرد می کند. خدای بزرگی آنچه بعد از این اتفاق خواهد افتاد را به پادشاه اعلان کرد. خواب قطعی است ، و تعبیر آن مطمئن است. " (دا 2:44 ، 45)

اطلاعات بیشتر در مورد این جنگ الهی بیشتر در مکاشفه فصل 6 نشان داده شده است که در بخشی از آن می خوانید:

"من وقتی او مهر ششم را شکست ، نگاه کردم و یک زمین لرزه بزرگ رخ داد. و خورشید مانند گونی سیاه شد ساخته از مو ، و تمام ماه مانند خون شد. 13 و ستارگان آسمان به زمین افتادند ، همانطور که یک درخت انجیر هنگام لرزیدن از انجا ، انجیر نارس خود را می اندازد. 14 آسمان هنگام غلت خوردن مانند طوماری از هم جدا شد و هر کوه و جزیره ای از مکان های خود خارج شدند.15 سپس پادشاهان زمین و بزرگان و [a]فرماندهان و ثروتمندان و نیرومندان و هر برده و آزاده ای خود را در غارها و در میان صخره های کوه ها پنهان کردند. 16 و آنها به کوهها و صخره ها گفتند: "روی ما بیفتید و ما را از مکانهای مخفی پنهان کنید [b]حضور کسی که بر تخت نشسته است ، و از خشم بره. 17 زیرا روز بزرگ خشم آنها فرا رسیده است و چه کسی قادر به ایستادن است؟ " (پاسخ 6: 12-17) NASB)

و دوباره در فصل 19:

"و من حیوان و پادشاهان زمین و سپاهیان آنها را دیدم که برای جنگ علیه کسی که روی اسب نشسته بود و بر لشکر او جمع شده بودند. 20 و جانور دستگیر شد ، و با او پیامبر دروغین که نشانه ها را انجام داد [a]در حضور او ، که به وسیله آنها کسانی را که نشان حیوان دریافت کرده اند و کسانی که چهره او را پرستش می کنند ، فریب داد. این دو نفر زنده به دریاچه آتشی که می سوزد انداخته شدند [b]گل گوشت 21 و بقیه با شمشیری که از دهان کسی که روی اسب نشسته بود کشته شدند و همه پرندگان با گوشت خود پر شدند. " (پاسخ 19: 19-21) NASB)

همانطور که از خواندن این چشم اندازهای نبوی می بینیم ، آنها با زبان نمادین پر شده اند: یک جانور ، یک پیامبر دروغین ، یک تصویر عظیم که از فلزات مختلف ساخته شده است ، عباراتی مانند قورباغه ها ، ستاره هایی که از آسمان می بارند.[III]  با این وجود ، ما همچنین می توانیم درک کنیم که برخی از عناصر تحت اللفظی هستند: به عنوان مثال ، خداوند به معنای واقعی کلمه با پادشاهان واقعی (دولت های) زمین درگیر است.

پنهان کردن حقیقت در دید ساده

چرا همه نمادها؟

منبع مکاشفه عیسی مسیح است. (پاسخ 1: 1) او كلام خداست ، بنابراین حتی آنچه در كتابهای مقدس پیش از مسیحیت (عبری) می خوانیم از طریق او حاصل می شود. (یوحنا 1: 1 ؛ پاسخ 19:13)

عیسی با استفاده از تصاویر و مblesث —لها - اساساً داستانهای نمادین - حقایق را از کسانی که مستحق دانستن آن نبودند پنهان کرد. متی به ما می گوید:

"سپس شاگردان به نزد عیسی آمدند و پرسیدند ،" چرا با مردم با م speakثل صحبت می کنید؟ "
11وی پاسخ داد ، "دانش اسرار پادشاهی آسمان به شما داده شده است ، اما به آنها داده نشده است. 12به هرکس بیشتر داده می شود و او فراوان خواهد شد. هر که نداشته باشد ، حتی آنچه دارد از او سلب می شود. 13 به همین دلیل است که با م paraثل با آنها صحبت می کنم:

اگرچه می بینند ، آنها نمی بینند.
اگرچه می شنوند ، آنها نمی شنوند و نمی فهمند. "
(مت 13: 10-13 BSB)

چقدر قابل توجه است که خدا می تواند همه چیز را در دید ساده پنهان کند. همه کتاب مقدس دارند ، اما فقط تعداد معدودی می توانند آن را درک کنند. دلیل این امکان این است که روح خدا ملزم به درک کلام خود است.

گرچه این امر در درک مثلهای حضرت عیسی (ع) صدق می کند ، اما در درک پیشگویی نیز صدق می کند. با این حال ، یک تمایز وجود دارد. بعضی از پیشگویی ها را فقط می توان در وقت خوش خدا درک کرد. حتی از شخصی که به اندازه دانیل گرامی بود ، نمی توانست تحقق پیشگویی هایی را که از دیدن آنها در ر andیاها و خواب ها برخوردار بود ، درک کند.

"من آنچه او گفت را شنیدم ، اما منظور او را نفهمیدم. بنابراین من پرسیدم ، "سرانجام سرانجام همه اینها چگونه پایان می یابد؟" 9اما او گفت ، "برو ، دانیل ، برای آنچه من گفتم مخفی و مهر و موم شده تا زمان پایان." (دا 12: 8 ، 9 NLT)

لمس فروتنی

با توجه به همه اینها ، بیایید به خاطر داشته باشیم که هرچه بیشتر در جنبه های نجات خود فرو می رویم ، تعدادی از کتاب مقدس را از بینش های نمادین که در یحیی در یحیی آورده شده ، در نظر خواهیم گرفت. اگرچه ممکن است در برخی از نکات بتوانیم به وضوح دست یابیم ، اما در مورد برخی دیگر وارد حوزه گمانه زنی خواهیم شد. مهم است که بین این دو تمایز قائل شوید و اجازه ندهید که غرور ما را از خود دور کند. حقایق کتاب مقدس وجود دارد - حقایقی که می توان از آنها اطمینان داشت - اما نتیجه هایی نیز وجود دارد که در این برهه از زمان نمی توان به اطمینان مطلق دست یافت. با این وجود ، برخی اصول همچنان ما را راهنمایی می کنند. به عنوان مثال ، می توان اطمینان داشت که "خدا عشق است". این ویژگی یا کیفیت غالب یهوه است که تمام کارهای او را راهنمایی می کند. بنابراین باید در هر چیزی که در نظر بگیریم نقش داشته باشد. ما همچنین ثابت کردیم که مسئله رستگاری با خانواده ارتباط دارد. به طور خاص ترمیم انسان به خانواده خدا. این واقعیت همچنین ما را راهنمایی خواهد کرد. پدر مهربان ما فرزندان خود را با باری که نمی توانند تحمل کنند سنگین نمی کند.

چیز دیگری که می تواند درک ما را ناامید کند ، بی صبری خود ما است. ما چنان پایان پایان رنج را می خواهیم که آن را در ذهن خود عجله کنیم. این اشتیاق قابل فهم است ، اما به راحتی می تواند ما را گمراه کند. مانند رسولان قدیمی ، ما می پرسیم: "پروردگار ، آیا در این زمان پادشاهی اسرائیل را بازسازی می کنی." (اعمال 1: 6)

چند بار که می خواهیم "چه زمانی" از پیشگویی را تعیین کنیم ، خود را دچار مشکل می کنیم. اما اگر آرماگدون پایان کار نیست ، بلکه فقط یک مرحله از روند در حال حرکت به سوی نجات انسان است ، چه می شود؟

جنگ روز بزرگ خداوند متعال

قسمت های مربوط به آرماگدون را هم از مکاشفه و هم از دانیال که در بالا ذکر شد بخوانید. این کار را طوری انجام دهید که گویی قبلاً چیزی از کتاب مقدس نخوانده اید ، قبلاً با مسیحی صحبت نکرده اید و قبلاً کلمه "آرماگدون" را نشنیده اید. من می دانم که این تقریبا غیرممکن است ، اما سعی کنید.

پس از اتمام خواندن آن قسمت ها ، آیا موافقت نمی کنید که آنچه در آنجا توصیف می شود اساساً جنگی بین دو طرف است؟ از یک طرف ، شما خدا را دارید ، و از سوی دیگر ، پادشاهان یا دولت های زمین ، درست است؟ اکنون ، با توجه به دانش شما از تاریخ ، هدف اصلی یک جنگ چیست؟ آیا ملت ها با هدف نابودی همه غیرنظامیان خود با سایر ملت ها جنگ می کنند؟ به عنوان مثال ، هنگامی که آلمان در طول جنگ جهانی دوم به کشورهای اروپا حمله کرد ، آیا هدف آن ریشه کن کردن تمام زندگی بشر از آن سرزمین ها بود؟ نه ، واقعیت این است که یک ملت برای حمله به دولت فعلی و ایجاد حکومت خود بر شهروندان به کشور دیگر حمله می کند.

آیا باید فکر کنیم که یهوه پادشاهی برپا می کند ، پسر خود را به عنوان پادشاه تأسیس می کند ، فرزندان انسان وفاداری را برای حکومت با عیسی در پادشاهی اضافه می کند و سپس به آنها می گوید که اولین اقدام اداری آنها انجام نسل کشی در سراسر جهان است؟ چه معنایی دارد که بتوان یک دولت را تأسیس کرد و سپس آن را به کشتار همه افراد خود درآورد؟ (Pr 14:28)

برای فرض کردن ، آیا ما فراتر از آنچه نوشته شده است نیستیم؟ در این قسمت ها از نابودی بشریت صحبت نشده است. آنها از ریشه کن کردن حاکمیت بشری صحبت می کنند.

هدف این دولت در زمان مسیح این است که فرصت سازش با خدا را برای همه انسانها فراهم کند. برای انجام این کار ، باید یک محیط کنترل شده از نظر الهی را ارائه دهد که در آن هر کس می تواند آزادی انتخاب بی بند و باری را اعمال کند. اگر هنوز از هر نوع قاعده انسانی وجود داشته باشد ، اعم از اینکه این یک قاعده سیاسی باشد ، یک قانون مذهبی باشد ، یا آنکه توسط نهادها اعمال می شود ، یا آن که توسط الزامات فرهنگی تحمیل شده است ، نمی تواند چنین کاری کند.

آیا کسی در Armageddon ذخیره شده است؟

متی 24: 29-31 برخی از وقایع را بلافاصله قبل از آرماگدون توصیف می کند ، به ویژه نشانه بازگشت مسیح. به آرماگدون اشاره نشده است ، اما آخرین عنصری که عیسی در مورد بازگشت خود صحبت می کند ، جمع پیروان مسح خود برای حضور در کنار او است.

"و او فرشتگان خود را با صدای شیپور بلند می فرستد ، و آنها برگزیدگان او را از چهار باد ، از یک سر آسمان ها به طرف دیگر جمع می کنند." (مت 24:31 BSB)

در مکاشفه فرشتگان ، چهار باد و برگزیدگان یا برگزیدگان نیز روایتی مشابه در مکاشفه وجود دارد.

"پس از این چهار فرشته را دیدم كه در چهار گوشه زمین ایستاده اند و چهار بادهای خود را نگه داشته اند تا هیچ گونه بادی روی خشكی یا دریا و درختان نریزد. 2و فرشته دیگری را دیدم که با مهر خدای زنده از شرق در حال صعود است. و او با صدای بلند چهار فرشته را که به آنها قدرت آسیب رساندن به زمین و دریا داده شده بود ، صدا زد: 3"تا زمانی که پیشانی بندگان خدای خود را مهر نکنیم ، به زمین و دریا و درختان آسیب نرسانید." (پاسخ 7: 1-3 BSB)

از این می توان نتیجه گرفت که کسانی که فرزندان خدا هستند که برای سلطنت با مسیح در پادشاهی آسمان ها برگزیده شده اند ، از صحنه قبل از جنگ مسیح با پادشاهان زمین حذف خواهند شد. این امر با الگویی سازگار که خداوند هنگام نابودی افراد شریر برپا می کند ، متناسب است. هشت بنده وفادار کنار گذاشته شدند ، قبل از اینکه آب طوفان در روز نوح آزاد شود ، با دست خدا در کشتی قفل شدند. قبل از سوزاندن سدوم ، گموره و شهرهای اطراف آن ، لوت و خانواده اش را با خیال راحت از منطقه خارج کردند. قبل از بازگشت ارتش روم به شهرهای مسیحیانی که در قرن اول در اورشلیم زندگی می کردند ، وسیله ای برای فرار از شهر و فرار از کوهها در اختیار آنها قرار گرفت.

صدای شیپور ذکر شده در متی 24:31 نیز در یک متن مرتبط در 1 تسالونیکی صحبت شده است:

" . علاوه بر این ، برادران ، ما نمی خواهیم شما نسبت به کسانی که [در مرگ] می خوابند نادان باشید. تا شما غمگین نشوید ، همانطور که بقیه نیز امید ندارند. 14 زیرا اگر ایمان ما این باشد که عیسی م diedرد و زنده شد ، بنابراین ، کسانی که به واسطه عیسی خدا به خواب رفته اند با خود خواهند آورد. 15 زیرا این همان چیزی است كه ما با كلام ی Jehovahهو tellه به شما می گوییم ، ما زنده هایی كه تا حضور پروردگار زنده می مانیم به هیچ وجه از آنها كه [در مرگ] به خواب رفته اند مقدم نخواهیم بود. 16 زیرا خداوند خود با ندایى فرمان آور ، با صدای فرشته و با بوق خدا از آسمان نازل خواهد شد ، و کسانى که در اتحاد با مسیح مرده اند ، نخست قیام خواهند کرد. 17 پس از آن ، ما زنده ماندن كه زنده مانده ایم ، همراه آنها در ابرها گیر خواهیم یافت تا خداوند را در هوا ملاقات كنیم. و بنابراین ما همیشه با پروردگار خواهیم بود. 18 در نتیجه با این کلمات به یکدیگر دلداری دهید. " (1Th 4: 13-18)

بنابراین فرزندان خدا که در مرگ به خواب رفته اند و کسانی که هنوز در بازگشت مسیح زندگی می کنند ، نجات می یابند. آنها تربیت شده اند تا در کنار عیسی باشند برای اینکه دقیق باشیم ، آنها در Armageddon ذخیره نمی شوند ، اما دقیقاً قبل از وقوع آنها.

آیا کسی در Armageddon ذخیره نشده است؟

پاسخ بله است. همه کسانی که فرزندان خدا نیستند در یا قبل از آرماگدون نجات پیدا نمی کنند. با این حال ، من در نوشتن این مقاله کمی لذت می برم ، زیرا واکنش فوری بیشتر افراد ناشی از تربیت دینی ما این است که نجات نیاوردن در آرماگدون روش دیگری برای محکومیت در آرماگدون است. مسئله این نیست. از آنجایی که آرماگدون زمانی نیست که مسیح درباره همه افراد روی زمین - مردان ، زنان ، کودک و نوزاد - قضاوت کند ، هیچ کس نمی تواند نجات یابد ، اما کسی نیز محکوم نمی شود. نجات انسان پس از آرماگدون اتفاق می افتد. این فقط یک مرحله است - به عنوان مرحله ای از روند نجات نهایی علوم انسانی.

به عنوان مثال ، یهوه شهرهای سودوم و گموره را ویران کرد ، با این حال عیسی نشان می دهد که اگر شخصی مانند او برای تبلیغ به آنها می رفت ، می توانستند آنها را نجات دهند.

"و تو ، کاپرنائوم ، آیا ممکن است به بهشت ​​تعالی پیدا کنی؟ به هادس خواهی آمد ، زیرا اگر کارهای قدرتمندی که در شما اتفاق افتاد در سدوم اتفاق افتاده بود ، تا همین امروز باقی می ماند. 24 در نتیجه من به شما مردم می گویم ، در روز داوری برای سرزمین سدوم ماندگارتر از شما خواهد بود. " (مت 11:23 ، 24)

یهوه می توانست محیط را تغییر دهد تا بتواند از آن ویرانی ها در امان بماند ، اما او ترجیح نداد. (بدیهی است که نحوه عملکرد او موجب خیرات بزرگتر می شود - یوحنا 17: 3.) با این وجود ، همانطور که عیسی اظهار داشت ، خداوند چشم انداز زندگی ابدی را برای آنها انکار نمی کند. تحت حکومت مسیح ، آنها برمی گردند و فرصت توبه برای کارهای خود را دارند.

آسان است که با استفاده بیش از حد از "ذخیره" گیج شوید. لوط از نابودی آن شهرها "نجات" یافت ، اما او همچنان درگذشت. ساکنان آن شهرها از مرگ "نجات" پیدا نکردند ، اما دوباره زنده می شوند. نجات کسی از ساختمان سوخته همان نجات ابدی نیست که ما در اینجا از آن صحبت می کنیم.

از آنجا که خداوند کسانی را در سودوم و گموره اعدام کرد ، اما آنها را دوباره به زندگی بازگرداند ، دلیل بر این باور است که حتی کسانی که در جنگ خدا به نام آرماگدون کشته می شوند ، زنده می شوند. با این حال ، آیا این به این معنی است که دلیلی وجود دارد که معتقد شود مسیح همه افراد روی زمین را که آرماگدون هستند بکشد و سپس همه را بعداً زنده کند؟ همانطور که قبلاً گفتیم ، در حال ورود به حوزه گمانه زنی ها هستیم. با این حال ، می توان چیزی را از کلام خدا جمع آوری کرد که در جهتی نسبت به جهت دیگر وزن داشته باشد.

آنچه آرماگدون نیست

در متی فصل 24 عیسی مسیح در مورد بازگشت خود صحبت می کند - از جمله چیزهای دیگر. او می گوید که به عنوان یک دزد خواهد آمد. که این در زمانی خواهد بود که انتظار نداریم برای رانندگی به نقطه نظر خود ، او از یک مثال تاریخی استفاده می کند:

"زیرا در روزهای قبل از طوفان ، مردم مشغول خوردن و آشامیدن ، ازدواج و ازدواج بودند ، تا روزی كه نوح وارد كشتی شد. و آنها چیزی نمی دانستند که چه اتفاقی خواهد افتاد تا اینکه سیل آمد و همه آنها را با خود برد. در آینده پسر انسان چنین خواهد شد. " (مت 24:38 ، 39 NIV)

خطری که برای دانشجوی کتاب مقدس وجود دارد این است که بیش از حد از چنین تشبیهاتی استفاده کند. عیسی نمی گوید که بین همه عناصر طوفان و بازگشت او یک به یک موازی وجود دارد. او فقط می گوید همانطور كه ​​مردم در آن عصر آمدن پایان آن را درک نمی كردند ، افراد زنده نیز هنگام بازگشت او آینده را مشاهده نخواهند كرد. این همان جایی است که تشبیه به پایان می رسد.

سیل جنگی بین پادشاهان زمین و خدا نبود. این ریشه کن کردن بشریت بود. بعلاوه ، خداوند قول داد که دیگر هرگز این کار را انجام ندهد.

و هنگامی که خداوند رایحه مطبوعی را استشمام کرد ، خداوند در قلب خود گفت: "دیگر هرگز به خاطر انسان زمین را لعن نخواهم کرد ، زیرا قصد قلب انسان از جوانی او شر است. هیچکدام من هرگز دوباره مثل هر موجود زنده ای را سرکوب می کنم"(Ge 8: 21)

"من عهد خود را با تو برقرار می کنم ، هرگز دیگر هیچ گوشتی توسط آب سیل قطع نخواهد شد و دیگر هرگز سیل نخواهد توانست زمین را نابود کند....و دیگر هرگز آبها به سیل تبدیل نخواهند شد تا همه گوشتها را از بین ببرند."(جنس 9: 10-15)

یهویی اینجا بازی کلمه بازی میکنه؟ آیا او صرفاً ابزارهایی را برای ریشه کن کردن بعدی بشریت در سراسر جهان محدود کرده است؟ آیا او می گوید ، "نگران نباش ، دفعه دیگر که من دنیای بشریت را نابود می کنم از آب استفاده نمی کنم؟" واقعاً شبیه خدایی که می شناسیم نیست. آیا معنای دیگری برای وعده عهد وی به نوح امکان پذیر است؟ بله ، و ما می توانیم آن را در کتاب دانیل ببینیم.

"و پس از شصت و دو هفته ، یک مسح قطع خواهد شد و چیزی نخواهد داشت. و مردم شهریاری که قرار است بیایند ، شهر و حرم را خراب می کنند. پایان آن با سیل فرا خواهد رسید، و تا پایان جنگ وجود خواهد داشت. ویرانی ها حکم شده است. "(دانیال 9:26)

این صحبت از ویرانی اورشلیم است که در سال 70 م به دست لشکرهای روم رخ داد. پس از آن هیچ سیل وجود نداشت. بدون آب مواج با این حال ، خدا نمی تواند دروغ بگوید. پس منظور او وقتی که گفت "پایان آن با سیل فرا خواهد رسید" منظور او چیست؟

ظاهراً او در مورد خصوصیات آب طغیان می گوید. آنها همه چیز را از مسیر خود جارو می کنند. حتی تخته سنگهایی با وزنهای بسیار زیاد دور از مبدا خود حمل شده اند. سنگهای معبد سنگین وزن زیادی داشتند ، با این وجود سیل لژیونهای رومی بر روی یکدیگر باقی نماند. (مت 24: 2)

از این طریق می توان نتیجه گرفت که یهوه قول داده است که هرگز مانند زندگی نوح همه زندگی را نابود نکند. اگر در این امر حق داشته باشیم ، ایده آرماگدون به عنوان یک نابودی کامل زندگی ، نقض این وعده خواهد بود. از این طریق می توان نتیجه گرفت که تخریب سیل تکرار نخواهد شد و بنابراین نمی تواند به عنوان موازی برای آرمگدون عمل کند.

ما از واقعیت شناخته شده به حوزه استدلال قیاسی رسیده ایم. بله ، آرماگدون شامل یک نبرد حماسی بین عیسی و نیروهایش خواهد شد که در حال جنگ و فتح دولتهای زمین هستند. حقیقت. با این حال ، این تخریب تا کجا گسترش خواهد یافت؟ آیا بازماندگانی پیدا می شوند؟ به نظر می رسد که وزن شواهد به آن سمت است ، اما بدون بیان صریح و طبقه بندی شده در کتاب مقدس ، نمی توانیم با اطمینان کامل بگوییم.

مرگ دوم

برخی ممکن است بگویند: "اما مطمئناً برخی از کشته شدگان در آرماگدون زنده نخواهند شد". "بالاخره ، آنها می میرند زیرا با عیسی جنگ می کنند."

این یکی از روش های بررسی آن است ، اما آیا ما در برابر استدلال انسان تسلیم می شویم؟ آیا در حال قضاوت هستیم؟ البته ، گفتن اینکه همه کسانی که می میرند زنده می شوند نیز می تواند قضاوت در نظر گرفته شود. به هر حال ، درب قضاوت هر دو طرف را تغییر می دهد. مسلماً ، ما نمی توانیم به طور قطعی بگوییم ، اما یک واقعیت را باید در خاطر داشت: کتاب مقدس از مرگ دوم صحبت می کند ، و ما می فهمیم که این نشان دهنده مرگ نهایی است که بازگشتی از آن ندارد. (پاسخ 2:11 ؛ 20: 6 ، 14 ؛ 21: 8) همانطور که می بینید ، همه این منابع در مکاشفه وجود دارد. این کتاب همچنین به مرگ دوم با استفاده از استعاره دریاچه آتش اشاره دارد. (پاسخ 20:10 ، 14 ، 15 ؛ 21: 8) عیسی استعاره دیگری را برای اشاره به مرگ دوم به کار برد. او از Gehenna ، مکانی در آنجا که زباله ها را می سوزاند و جسد هایی که فکر می کردند غیرقابل جبران هستند و از این رو لایق قیامت نیستند ، ریخته شد ، صحبت کرد. (مت 5:22 ، 29 ، 30 ؛ 10:28 ؛ 18: 9 ؛ 23:15 ، 33 ؛ آقای 9:43 ، 44 ، 47 ؛ لو 12: 5) جیمز یک بار نیز از آن یاد می کند. (جیمز 3: 6)

نکته ای که بعد از خواندن تمام این قسمت ها متوجه آن می شویم این است که بیشتر آنها به یک دوره زمانی مرتبط نیستند. با توجه به بحث ما ، هیچ یک نشان نمی دهد که افراد به دریاچه آتش بروند یا با مرگ دوم در آرماگدون بمیرند.

جمع آوری چمدان های ما

برگردیم به چمدان اعتقادی خود. شاید چیزی وجود داشته باشد که اکنون بتوانیم آن را دور بیندازیم.

آیا ما این ایده را داریم که آرمگدون زمان قضاوت نهایی است؟ واضح است که پادشاهی های زمین مورد قضاوت و محاکمه قرار خواهند گرفت؟ اما در كجاي كتاب مقدس هيچ كدام از آرماگدون به عنوان روز قضاوت براي همه انسان هاي اين سياره ، مرده يا زنده صحبت نكرده است؟ ما فقط خواندیم که مردم سودوم در روز قضاوت برمی گردند. کتاب مقدس در مورد بازگشت مردگان برای زندگی قبل یا در طول آرماگدون صحبت نمی کند ، بلکه فقط پس از پایان آن است. بنابراین نمی تواند زمان قضاوت برای تمام بشریت باشد. در همین راستا ، اعمال 10:42 از عیسی صحبت می کند به عنوان کسی که در مورد زندگان و مردگان قضاوت می کند. این روند بخشی از اعمال اقتدار پادشاهی او در طول هزار سال سلطنت است.

چه کسی سعی می کند به ما بگوید که آرماگدون قضاوت نهایی بشر است؟ چه کسی ما را با داستانهای do-die از زندگی ابدی یا مرگ ابدی (یا لعنت) در Armageddon می ترساند؟ دنبال پول باشید چه کسانی سود می برند؟ آیین سازمان یافته علاقه مند به این است که ما بپذیریم که هر زمان پایان می یابد و تنها امید ما این است که به آنها پایبند باشیم. با توجه به فقدان هیچ مدرک مستند کتاب مقدس برای اثبات این ادعا ، هنگام گوش دادن به چنین ادعاهایی باید احتیاط زیادی داشته باشیم.

درست است که پایان می تواند در هر زمان باشد. خواه پایان این دنیا باشد ، یا پایان زندگی خودمان در این دنیا ، اهمیت چندانی ندارد. در هر صورت ، ما باید زمان باقی مانده برای چیزی را حساب کنیم. اما سوالی که باید از خود بپرسیم این است: "چه چیزی روی میز است؟" دین سازمان یافته ما را بر این باور خواهد داشت که وقتی آرماگدون می آید ، تنها گزینه ها مرگ ابدی یا زندگی ابدی هستند. درست است که پیشنهاد زندگی ابدی اکنون روی میز است. همه چیز در کتاب مقدس مسیحی گویای این موضوع است. با این حال ، آیا فقط یک جایگزین برای آن وجود دارد؟ آیا آن مرگ ابدی جایگزین است؟ اکنون ، در این زمان که زمان آن فرا رسیده است ، آیا ما با آن دو انتخاب روبرو هستیم؟ اگر چنین است ، پس چه فایده ای دارد که دولت پادشاهی پادشاهان کشیشی را تنظیم کند؟

نکته قابل توجه این است که وقتی پولس رسول فرصتی برای شهادت در برابر مقامات بی ایمان عصر خود در این زمینه فراهم شد ، از این دو نتیجه صحبت نکرد: زندگی و مرگ. در عوض او از زندگی و زندگی صحبت کرد.

"با این حال ، به شما اعتراف می کنم که خدای پدرانمان را طبق راهی که آنها فرقه می نامند ، می پرستم. من معتقدم هر آنچه را كه قانون وضع كرده و در انبيا نوشته شده است ، 15و من به خدا همان امیدواری را دارم که آنها خودشان نیز از آن عزیز هستند قیامت صالحان و ستمکاران خواهد بود. 16به این امید ، من همیشه سعی در حفظ وجدان پاک در برابر خدا و انسان دارم. " (اعمال 24: 14-16 BSB)

دو رستاخیز! بدیهی است که آنها متفاوت هستند ، اما طبق تعریف ، هر دو گروه در برابر زندگی ایستادگی می کنند ، زیرا این معنی کلمه "رستاخیز" است. با این وجود ، زندگی که هر گروه بیدار می شود متفاوت است. چطور؟ این موضوع مقاله بعدی ما خواهد بود.

____________________________________________
[I] ما در مقاله آینده در این مجموعه به آموزش جهنم و سرنوشت مردگان خواهیم پرداخت.
[II] w91 3/15 ص 15 پاراگراف 10 با ارابه آسمانی یهوه همگام شوید
[III] در واقع ، هیچ ستاره ای ، حتی کوچکترین ، نمی تواند روی زمین بیفتد. در عوض ، جاذبه بسیار زیاد هر ستاره ای ، زمین خواهد بود که قبل از بلعیده شدن کامل ، در حال سقوط است.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    9
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x