نگاه دوم به 1914 ، این بار با بررسی شواهدی که سازمان ادعا می کند در آنجا وجود دارد تا از این عقیده که عیسی شروع به حکمرانی در آسمان ها در 1914 کرده است ، پشتیبانی کند.

متن فیلم

سلام ، اسم من اریک ویلسون است.

این دومین ویدئو در زیر مجموعه فیلم های 1914 ما است. در اولی ، ما به ترتیب زمانی آن نگاه کردیم و اکنون به اثبات تجربی می پردازیم. به عبارت دیگر ، همه این خوب و خوب است که بگوییم عیسی در سال 1914 به عنوان پادشاه در آسمان ها نصب شد ، بر تخت داوود نشسته بود ، و در پادشاهی مسیحیان حکمرانی می کرد ، اما ما هیچ مدرکی در این باره نداریم مگر اینکه ، البته ، اثبات مستقیم در کتاب مقدس؛ اما این چیزی است که ما قصد داریم در ویدیوی بعدی بررسی کنیم. در حال حاضر ، ما می خواهیم ببینیم که آیا شواهدی در جهان ، در حوادث پیرامون آن سال وجود دارد که ما را به این باور برساند که چیزی ناپیدا در آسمان ها اتفاق افتاده است.

اکنون این سازمان می گوید که چنین مدرکی وجود دارد. به عنوان مثال ، در برج دیده بان 1 ژوئن 2003 ، در صفحه 15 ، بند 12 ، می خوانیم:

تقویم مقدس کتاب مقدس و وقایع جهان همزمان با مشخص کردن سال 1914 به عنوان زمانی که آن جنگ در بهشت ​​اتفاق افتاده است. از آن زمان ، اوضاع جهانی به طور پیوسته بدتر می شود. مکاشفه 12:12 توضیح می دهد که چرا گفت: "با این حساب خوشحال می شوید که آسمان ها و کسانی که در آنها زندگی می کنید! وای بر زمین و دریا ، زیرا شیطان با عصبانیت شدید ، دانسته است که مدت زمان کوتاهی دارد ، پایین آمده است. "

خوب ، بنابراین این نشان می دهد که 1914 سالی بود که به دلیل حوادثی اتفاق افتاد ، اما دقیقاً چه زمانی این اتفاق افتاد؟ دقیقاً چه زمانی عیسی بر تخت سلطنت نشست؟ آیا می توانیم این را بدانیم؟ منظورم این است که چقدر دقت در فهم تاریخ وجود دارد؟ خوب ، طبق برج دیده بانی 15 ژوئیه 2014 صفحات 30 و 31 ، بند 10 می خوانیم:

"مسیحیان مسح امروزی پیش از اکتبر 1914 به عنوان یک تاریخ مهم اشاره کردند. آنها این را بر اساس پیشگویی دانیل در مورد درخت بزرگی که قطع شد و پس از هفت بار دوباره می رود ، بنا نهادند. عیسی در پیشگویی خود در مورد حضور آینده خود و "نتیجه گیری نظام امور" از همین دوره به عنوان "زمانهای تعیین شده ملل" یاد کرد. از آن سال مشخص 1914 ، نشانه حضور مسیح به عنوان پادشاه جدید زمین برای همه روشن شده است. "

بنابراین قطعاً آن را به ماه اکتبر پیوند می دهد.

اکنون ، Watchtower ژانویه 1st 2001 ، صفحه 5 ، تحت عنوان "به چه کسی می توانید اعتماد کنید" می گوید ،

وی گفت: "وای بر زمین وقتی جنگ جهانی اول در سال 1 آغاز شد و دوره ای از استانداردها را بسیار متفاوت از امروز به پایان رساند. باربارا توچمن ، مورخ ، مشاهده می کند: "جنگ بزرگ 1914 تا 1914 مانند گروهی از زمین سوخته است که آن زمان را از زمان ما تقسیم می کند."

بسیار خوب ، بنابراین ما می دانیم که این اتفاق در ماه اکتبر رخ داده است و ما می دانیم که جنگ جهانی 1 نتیجه مشکلات است ، بنابراین بیایید فقط از طریق تقویم زمانی دوباره مرور کنیم: مکاشفه 12 در مورد به تخت نشستن عیسی مسیح صحبت می کند. بنابراین ، ما می گوییم که عیسی مسیح در اکتبر 1914 به عنوان یک پادشاه مسیحی بر تخت نشست و بر این باور بود که در سال 607 قبل از میلاد - اکتبر همان سال - یهودیان تبعید شدند. دقیقاً به ماه ، 2,520 سال رسیده است که باید به اکتبر 1914 برسیم - احتمالاً پنجمین یا ششمین محاسبه ای که در اوایل ماه اکتبر در انتشارات پیدا خواهید کرد. خوب ، اولین کاری که عیسی انجام داد چه بود؟ خوب ، به گفته ما ، اولین کاری که او انجام داد این بود که با شیطان و شیاطین او جنگ کند و البته او در آن جنگ پیروز شد و شیطان و شیاطین به زمین پرتاب شدند. پس از عصبانیت شدید ، دانستن اینکه مدت کوتاهی دارد ، بلا را بر زمین آورد.

بنابراین وای بر روی زمین در اوایل ماه اکتبر آغاز می شد ، زیرا قبل از آن ، شیطان هنوز در آسمانها بود ، عصبانی نبود زیرا او را به پایین پرتاب نکرده بودند.

باشه. و ذکر می کند که تفاوت بزرگی که بین جهان قبل از 1914 و جهان پس از 1914 اتفاق افتاده است که توسط باربارا توچمن مورخ بیان شده است همانطور که در آخرین یا آخرین نقل قول ها مشاهده کردیم. من اتفاقاً کتاب باربور تاکمن را خوانده ام ، کتابی که آنها از آن نقل می کنند. این یک کتاب عالی است. بگذارید من فقط جلد را به شما نشان دهم.

آیا در مورد آن چیز عجیبی مشاهده می کنید؟ عنوان این است: "اسلحه های آگوست". نه اکتبر… آگوست! چرا؟ زیرا جنگ از همان زمان آغاز شد.

فردیناند ، سلطنتی که ترور شد و ترور او باعث جنگ جهانی اول شد در ژوئیه همان سال - 28 ژوئیه کشته شد. اکنون به دلیل شرایط عجیب و غریب ، نوع تصادفی و پیچیده ای که قاتلان قصد داشتند او را بکشند ، فقط با شانس بسیار زیاد - و حدس می زنم برای دوک بسیار بد شانس باشد - که آنها پس از یک تلاش ناموفق بر او لج کردند و هنوز هم موفق به ترور وی شد. و در انتشارات سازمان ، ما آن را پشت سر گذاشته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که بدیهی است این شیطان است که چیز را تنظیم کرده است. حداقل این گرایش بود که یکی به آن منجر شد.

خوب ، به جز این که منجر به جنگی شد که رخ داد ، دو ماه قبل از ظهور شیطان روی زمین ، دو ماه قبل از عصبانی شدن شیطان ، دو ماه قبل از مشکلات.

در واقع از این هم بدتر است. بله ، جهان قبل از 1914 با جهان بعد متفاوت بود. در تمام نقاط سلطنت وجود داشت و بسیاری از آنها پس از سال 1914 ، پس از جنگ ، از حیات خود منصرف شدند. اما تصور اینکه اکنون یک زمان صلح آمیز در مقایسه با زمان دیگری است ، این است که این واقعیت را نادیده بگیریم که برای کشتن 15 میلیون نفر - همانطور که برخی گزارش ها می گویند در جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است - شما به صدها میلیون ، اگر نه میلیاردها گلوله ، نیاز دارید. ساخت این تعداد گلوله ، تعداد زیادی اسلحه - میلیون ها و میلیاردها اسلحه ، گلوله توپ ، توپخانه به زمان نیاز دارد.

قبل از سال 1914 ده سال مسابقه تسلیحاتی در جریان بود. ملت های اروپا برای جنگ تسلیح می شدند. آلمان یک ارتش یک میلیون نفری داشت. آلمان کشوری است که می توانید در ایالت کالیفرنیا قرار بگیرید و فضای باقیمانده را برای بلژیک باقی بگذارید. این کشور کوچک ، در زمان صلح ، یک ارتش یک میلیون نفری را تشکیل می داد. چرا؟ زیرا آنها برای جنگ برنامه ریزی می کردند. بنابراین ، هیچ ارتباطی با عصبانیت شیطان از سرنگونی در سال 1914 نداشت. این سالها ادامه داشت. همه آنها برای آن آماده شده بودند. این فقط یک اتفاق بود که محاسبه سال 1914 وقتی اتفاق افتاد که بزرگترین جنگ تمام دوران - تا آن تاریخ - اتفاق افتاد.

بنابراین ، آیا می توانیم نتیجه بگیریم که شواهد تجربی وجود دارد؟ خوب ، از آن نیست. اما آیا شاید چیز دیگری وجود داشته باشد که ما را به این باور برساند که عیسی در سال 1914 بر تخت سلطنت نشست؟

خوب ، طبق الهیات ما ، او به تخت سلطنت نشست ، به اطراف خود نگاه كرد ، و همه ادیان روی زمین را یافت ، و از بین همه ادیان ، دین ما - دینی كه به شاهدان یهوه تبدیل شد ، انتخاب كرد و بر آنها یک برده مومن و با احتیاط منصوب كرد. طبق ویدئویی که توسط Watchtower Bible and Tract Society تهیه شده و در آن برادر Splane این درک جدید را توضیح می دهد ، این اولین باری بود که برادر وفادار و با احتیاط وجود داشت ، این بود: هیچ برده ای 1,900 ساله وجود نداشت. از سال 33 میلادی به بعد تا سال 1919 هیچ برده ای وجود نداشت. بنابراین این بخشی از شواهدی است که باید وجود داشته باشد اگر بخواهیم از این ایده حمایت کنیم که عیسی به عنوان پادشاه عمل می کند و برده وفادار و با احتیاط خود را انتخاب می کند. مقاله مطالعه مارس 2016 ، مطالعه برج مراقبت ، در صفحه 29 ، پاراگراف 2 ، در "س Quesالات خوانندگان" با این سوund تفاهم به س answersال پاسخ می دهد.

"تمام شواهد نشان می دهد که این اسارت [همان اسارت بابلی ها] در سال 1919 هنگامی که مسیحیان مسح در جماعت احیا شده جمع شدند ، پایان یافت. در نظر بگیرید: قوم خدا طی سالهای پس از استقرار پادشاهی خدا در آسمانها در سال 1914 مورد آزمایش و پالایش قرار گرفتند. "

(آنها در این باره به ملاکی 3: 1-4 می روند ، که یک کاربرد ضد نوع پیشگویی است که در قرن اول تحقق یافت.) خوب ، بنابراین از سال 1914 تا 1919 قوم یهوه آزمایش و تصفیه شدند و سپس در سال 1919 برج مراقبت ادامه دارد :

"...… عیسی برده مومن و با احتیاط را بر مردم پاک شده خدا منصوب کرد تا در زمان مناسب به آنها غذای معنوی بدهد."

بنابراین ، همه شواهد به 1919 به عنوان تاریخ انتصاب اشاره دارد - این همان چیزی است که می گوید - و همچنین می گوید که آنها از 1914 تا 1919 به مدت پنج سال پاکسازی شدند ، و سپس پاکسازی تا سال 1919 هنگامی که وی انتصاب کرد ، کامل شد. خوب ، پس چه مدرکی برای این امر وجود دارد؟

خوب ، ما ممکن است فکر کنیم شاهدان یهوه سپس منصوب شدند ، یا در میان شاهدان یهوه آنجا یک برده وفادار و با احتیاط منصوب شد. این هیئت حاکمه در سال 1919 بود. اما در سال 1919 هیچ شاهد شاهدی وجود نداشت. این نام فقط در سال 1931 داده شد. آنچه در سال 1919 وجود داشت فدراسیون یا انجمنی از گروههای مستقل مطالعه کتاب مقدس در سراسر جهان بود که برج مراقبت و از آن به عنوان اصلی ترین کمک آموزشی خود استفاده کردند. Watchtower Bible and Tract Society یک شرکت حقوقی بود که مقالات را چاپ می کرد ، و مواد چاپی تولید می کرد. دفتر مرکزی یک سازمان جهانی نبود. در عوض ، این گروه های بین المللی بین المللی دانش آموز کتاب مقدس تقریباً خودشان را اداره می کردند. در اینجا برخی از نام های آن گروه ها آورده شده است. در آنجا انجمن بین المللی دانشجویان کتاب مقدس ، انستیتوی کتاب مقدس کشیشی ، انستیتوی کتاب مقدس Berean ، انجمن دانشجویان سریع کتاب مقدس ایستاده بود - داستان جالبی با آنها - انجمن دانش آموزان کتاب مقدس طلوع ، دانشجویان مستقل کتاب مقدس ، معتقدین به عهد جدید ، وزارتخانه های بین المللی تشریفات مسیحی ، دانشجویان کتاب مقدس اتحادیه.

اکنون من به انجمن دانشجویان سریع کتاب مقدس ایستادم. آنها برجسته هستند زیرا در سال 1918 از رادرفورد جدا شدند. چرا؟ از آنجا که راترفورد سعی داشت از دولتی که می خواست علیه او به دلیل آنچه ادبیات خیانت آمیز در رمز و راز در دست اجرا که در سال 1917 منتشر کرد. او سعی داشت از آنها دلجویی کند بنابراین در برج دیده بانی ، 1918 ، صفحه 6257 و 6268 ، کلماتی را منتشر کرد که در آنها توضیح می دهد خرید اوراق قرضه جنگ یا اشکالی که در آن روزها به آنها پیوندهای آزادی می گفتند اشکالی ندارد ؛ این مسئله وجدان بود. این نقض بی طرفی نبود. در اینجا گزیده ای - یکی از گزیده ها - از آن قسمت آورده شده است:

"مسیحی که ممکن است این دیدگاه انحرافی به او داده شود که کار صلیب سرخ تنها کمک به آن قتل است ، اشاره به جنگ ضد وجدان او نمی تواند به صلیب سرخ کمک کند. وی سپس دیدگاه وسیع تری پیدا می کند که صلیب سرخ مظهر کمک به افراد درمانده است و خود را قادر و مایل می داند که بر اساس توانایی و فرصت به صلیب سرخ کمک کند. ممکن است مسیحی که مایل به کشتن نیست ، از نظر وجدانی قادر به خرید اوراق قرضه دولتی نبوده است. بعداً فکر می کند که چه نعمتهای بزرگی در دولت خود بدست آورده است و متوجه می شود که ملت در مضیقه است و با خطراتی برای آزادی خود روبرو است و احساس می کند که از نظر وظیفه شناسی می تواند مقداری پول به کشور قرض دهد ، همانطور که به یکی از دوستان خود در شرایط سخت قرض می دهد "

بنابراین Stand Fasters در بی طرفی خود سریع ایستادند و آنها از Rutherford جدا شدند. حالا ممکن است بگویید ، "خوب ، آن وقت است. این اکنون است. " اما نکته این است که ، این همان چیزی است که مسیح به آن نگاه می کرد ، ظاهراً هنگامی که سعی می کرد تصمیم بگیرد چه کسی وفادار است ، و چه کسی با احتیاط یا خردمند است.

بنابراین مسئله بی طرفی موضوعی بود که توسط بسیاری از دانشجویان کتاب مقدس به خطر افتاد. در واقع ، نجات انسان کتاب ، در فصل 11 ، صفحه 188 ، بند 13 ، می گوید ،

"در طول جنگ جهانی اول 1-1914 م ، برخی از بازماندگان اسرائیل معنوی خدمات غیر رزمی را در ارتش های در حال جنگ پذیرفتند ، و به همین دلیل آنها به دلیل اشتراک و مسئولیت جامعه در قبال خون ریخته شده در جنگ ، تحت گناه خون درآمدند."

خوب ، عیسی مسیح در سال 1914 تا 1919 چه چیز دیگری پیدا می کرد؟ خوب ، او متوجه می شد که هیچ هیئت حاکمه ای وجود ندارد. اکنون ، هنگامی که راسل درگذشت ، خواستار یک کمیته اجرایی هفت نفره و یک کمیته تحریریه ای متشکل از 1917 نفر شد. او اسامی خود را در مورد کسانی که می خواست در آن کمیته ها نام برد و کمکی یا جانشینانی را نیز اضافه کرد ، در صورتی که برخی از آنها باید قبل از مرگ او باشند. نام راترفورد در لیست اولیه نبود ، و نه در لیست جایگزین بالا بود. با این حال ، رادرفورد وكیل و مردی جاه طلب بود و به همین دلیل با اعلام ریاست جمهوری كنترل خود را بدست گرفت و سپس هنگامی كه برخی از برادران دریافتند كه او به روشی استبدادی عمل می كند ، خواستار برکناری وی به عنوان رئیس جمهور شدند. آنها می خواستند به ترتیب هیئت حاکمه که راسل در نظر داشت برگردند. راترفورد برای دفاع از خود در برابر این موارد ، در سال XNUMX "Harvest Siftings" را منتشر كرد و در آن ، در میان چیزهای دیگر ، گفت:

"بیش از سی سال رئیس Watchtower انجمن کتاب مقدس و تراکت امور خود را منحصراً اداره می کرد [منظور او راسل است] و هیئت مدیره ، به اصطلاح ، کار کمی داشت. این در انتقاد گفته نمی شود ، اما به این دلیل که کار جامعه به طور خاص نیاز به جهت یک ذهن دارد. "

این همان چیزی بود که او می خواست. او می خواست یک ذهن باشد. و با گذشت زمان او موفق به انجام این کار شد. او موفق شد کمیته اجرایی هفت عضو و سپس سرانجام کمیته تحریریه را منحل کند ، کاری که او را از انتشار چیزهایی که می خواست منتشر کند باز داشت. فقط برای نشان دادن نگرش مرد - باز هم انتقادی نبودن ، فقط گفتن این چیزی است که عیسی در سال 1914 تا 1919 می دید. بنابراین ، در پیام رسان از 1927 ، نوزدهم ژوئیه ، ما این تصویر را از رادرفورد داریم. او خود را Generalissimo دانشجویان کتاب مقدس می دانست. جنرالیسمیمو چیست. خوب ، موسولینی را جنرالیسمیمو می گفتند. اگر بخواهید به معنای فرمانده عالی ارتش ، ژنرال ژنرال ها است. در ایالات متحده این فرمانده کل قوا خواهد بود. این نگرشی بود که او نسبت به خودش داشت و در اواخر دهه 19 حاصل شد ، وقتی او کنترل بهتری بر سازمان برقرار کرد. آیا می توانید پولس یا پطرس یا هر یک از رسولان را که خود را Generalissimo مسیحیان معرفی می کنند ، تصور کنید؟ عیسی به چه چیز دیگری نگاه می کرد؟ خوب ، چگونه در مورد این پوشش از رمز و راز در دست اجرا که رادرفورد منتشر کرد. توجه کنید ، جلد نمادی روی آن است. خیلی زیاد طول نمی کشد که در اینترنت پیدا کنید که این نماد بت پرستانه ، نماد مصری ، خدای خورشید Horus است. چرا این در انتشار بود؟ سوال خیلی خوبی اگر این نشریه را باز کنید ، خواهید فهمید که این ایده ، آموزش هرم شناسی است - این که این اهرام توسط خداوند به عنوان بخشی از مکاشفه وی استفاده شده است. در حقیقت ، راسل آن را "شاهد سنگ" می نامید - هرم جیزه شاهد سنگ بود ، و از اندازه گیری راهروها و اتاقها در هرم برای محاسبه حوادث مختلف بر اساس آنچه که کتاب مقدس صحبت می کرد استفاده شد .

بنابراین هرمی شناسی ، مصر شناسی ، نمادهای دروغین بر روی کتب. چه چیز دیگری؟

خوب ، پس از آن آنها کریسمس را نیز در آن روزها جشن می گرفتند ، اما شاید یکی از چیزهای برجسته ترین کارزار "میلیون ها نفر دیگر زندگی نمی کنند هرگز نمی میرند" که از سال 1918 آغاز شد و تا سال 1925 ادامه داشت. در آن ، شاهدان موعظه می کردند که میلیون ها نفر اکنون زندگی می کنند رادرفورد پیش بینی کرد که دارایی های باستان - مردانی مانند ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب ، دیوید ، دانیل - ابتدا زنده خواهند شد. در واقع ، جامعه با بودجه اختصاص یافته ، یک عمارت 1925 خوابه در سن دیگو به نام بث سریم خریداری کرد. و قرار بود از این برای اسکان این افراد با ارزش هنگام قیام استفاده شود. در نهایت خانه زمستانی راترفورد شد ، جایی که وی بسیاری از کارهای خود را انجام داد. البته در سال 10 اتفاقی نیفتاد ، به جز ناامیدی زیاد. گزارشی که ما از سال 1925 از یادبود آن سال داریم بیش از 1925،90,000 نفر را نشان می دهد ، اما گزارش بعدی که تا سال 1928 ظاهر نمی شود - یکی از نشریات نشان می دهد که تعداد از 90,000،17,000 به کمی بیش از XNUMX،XNUMX رسیده است. این افت بزرگی است. چرا اینطور است؟ ناامیدی! چون یک آموزش نادرست وجود داشت و به واقعیت نپیوست.

بنابراین ، بیایید دوباره آن را مرور کنیم: عیسی به پایین نگاه می کرد ، و چه چیزی پیدا می کند؟ او گروهی را پیدا می کند که از برادر رادرفورد جدا شده اند زیرا آنها بی طرفی خود را به خطر نمی اندازند ، اما او این گروه را نادیده می گیرد و در عوض به سراغ رادرفورد می رود که موعظه می کرد فقط چند سال دیگر پایان کار فرا خواهد رسید ، و که کنترل خود را به دست گرفته بود و نگرشی که سرانجام باعث شد وی خود را به عنوان فرمانده عالی نظامی - جنرالیسیمو از دانشجویان کتاب مقدس - احتمالاً به معنای جنگ معنوی اعلام کند. و گروهی که کریسمس را جشن می گرفتند ، معتقد به هرم شناسی بودند و نمادهای بت پرستانه را در انتشارات خود قرار می دادند.

اکنون یا عیسی داور شخصیتی وحشتناک است یا این اتفاق نیفتاد. او آنها را منصوب نکرد. اگر می خواهیم باور کنیم که او آنها را با وجود همه آن واقعیت ها منصوب کرده است ، پس باید از خود بپرسیم که این را بر چه اساس بنا نهاده ایم؟ تنها چیزی که ما هنوز می توانیم آن را پایه ریزی کنیم چیزی روشن در کتاب مقدس است که نشان می دهد با وجود همه چیز برعکس ، این همان کاری است که او انجام داده است. و این همان چیزی است که ما قصد داریم در ویدیوی بعدی بررسی کنیم. آیا شواهد غیرقابل انکار کتاب مقدس برای سال 1914 وجود دارد؟ این مهمترین چیز است زیرا درست است که ما هیچ شاهد تجربی نمی بینیم ، اما همیشه به مدارک تجربی احتیاج نداریم. هیچ مدرک تجربی مبنی بر آمدن آرماگدون وجود ندارد ، مبنی بر اینکه پادشاهی خدا سلطنت خواهد کرد و نظم جهانی جدیدی برقرار خواهد کرد و نجات را برای بشر به ارمغان خواهد آورد. ما این را بر اساس ایمان قرار می دهیم و ایمان ما در وعده های خدایی است که هرگز ما را ناامید نکرده است ، هرگز ما را ناامید نکرده ، وعده ای را شکسته است. بنابراین ، اگر پدر ما یهوه به ما بگوید که این اتفاق می افتد ، ما واقعاً نیازی به مدرک نداریم. ما ایمان داریم زیرا او به ما چنین می گوید. سوال این است: "آیا او به ما چنین گفته است؟ آیا او به ما گفته است که 1914 زمانی بود که پسرش به عنوان پادشاه مسیحی بر تخت نشست؟ این همان چیزی است که ما قصد داریم در ویدیوی بعدی بررسی کنیم.

دوباره متشکرم و به زودی می بینم

 

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.

    از ما پشتیبانی کنید

    ترجمه

    نویسندگان

    تاپیک

    مقالات ماه

    دسته بندی ها

    5
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x