"من روح خود را آرام و آرام کردم." - مزمور 131: 2 

 [از ws 10 / 18 p.27 دسامبر 24 - 30] 

نه به مرور این مقاله ، مجبور شدم مثال Psalm 131: 2 را برای خودم بکار ببرم. این چیزی بود که من این مورد را می خواندم ، و اکثر توصیه های موجود در آن هیچ کمکی برای استفاده از مزمور 132 نبود. خواهید دید که چرا در موارد زیر چنین بود. 

تجربه ارائه شده در بند آغازین ، به نظر می رسد تلاشی به سختی مبدل شده برای خنثی کردن هرگونه عکس العمل از صدها عضو بتلی که قبلاً بوده اند "واگذاری مجدد" در یک یا دو سال گذشته همانطور که در یک تجربه غیرقابل اطمینان دیگر پذیرفته شد ، بعد از گذراندن سالهای 25 در خدمت Bethel ، این یک غلتک عاطفی برای زوج بود که بتواند مطابق با خودش باشد "مجددا مجاز است" 

این یک روش نسبتاً براق و براق است که بطور مؤثر توصیف می شود و از آنچه انتظار می رود شغل آنها برای زندگی باشد ، برجا مانده است. از آنچه می توانیم از دیگران با همان تجربه درک کنیم (بر اساس فیلم های YouTube آنها) ، بسیاری نیز وجود دارند که نتوانسته اند چنین دیدگاه مثبتی را در مورد تجربه مدیریت کنند. به نظر می رسد ، حداقل به صورت فردی ، اکثر انتقال مجدد با تعداد بسیار کم و بدون توجه به آنها انجام شده است ، و بدون هیچ گونه بسته یا کمک اضافی انجام می شود. تغییر ناگهانی این بزرگی پس از سالها ثبات 25 (مانند این زن و شوهر) در تأثیر ویرانگر آن بر بهزیستی عاطفی افراد قابل دست کم نیست.  

وقتی شوک های ناگهانی مانند اینها روی افراد تأثیر می گذارد ، معمولاً سؤالاتی از قبیل "چرا من" می پرسند؟ چرا الان؟ شاید هرچند ممکن است برای افراد درگیر این مسئله نگران کننده باشد ، باید بپرسیم ، چرا این تعداد بزرگ و بطور ناگهانی کاهش تعداد بتل مورد نیاز بود؟ اگر این کاهش به درستی برنامه ریزی شده بود ، می توانست با ضایعات طبیعی و با توجه بیشتر مدیریت شود. این امر باعث می شد كه اعداد به زور بسیار مجدداً انتصاب شوند و تنظیم مجدد برای كسانی را آسانتر كنند. همچنین این سؤال مطرح می شود که چرا این همه لازم بود ، به خصوص هنگامی که استخدام شاهدان جوان بالغ برای کار در Bethel ادامه دارد؟ 

هرچه انگیزه این تغییرات - خوب یا بدبینانه - باشد ، برنامه ریزی ، سرعت ، زمان بندی و اجرای بسیار ضعیف بود. با این حال ، این از سازمانی است که ادعا می کند مسیحی است و توسط یهود هدایت می شود. اگر چنین است ، پس چرا آنها مانند برخی از شرکتهای "دنیوی" با ضعف اداره می شوند. ادعای داشتن دوست داشتنی ترین سازمان در زمین ، توخالی است. 

تجربه صلح خدا (قسمت 3-5) 

این بندها به محاکمه هایی که جوزف متحمل شده بود می پردازد. متأسفانه ، برای بیان این نکته که سازمان ملزم به استفاده از یک تاکتیک مشترک است: حدس و گمان. در این مورد منصفانه است ، با توجه به اینکه خداوند یوسف را برکت داد ، گمانه زنی ها وقتی گفته می شود ، کاملاً بی اساس نیست.او به احتمال زیاد بیش از یک مرتبه درد و رنج خود را به خداوند واگذار کرد. (Ps. 145: 18) در پاسخ به دعاهای صمیمانه یوسف ، خداوند این اعتقاد راسخ به او داد كه در تمام او "با او" خواهد بود. آزمایش های. "اقدامات 7: 9 ، 10." 

با این حال ، كتاب مقدس ثبت نمی كند كه آیا خداوند اعتقاد درونی به او داده كه خداوند با او بوده است یا نه ، و چه مقدار از درد و رنج او را با یكوه در میان گذاشته است. اگرچه دلیل واقعی این حدس و گمان این است که این تصور را به دست آوریم که اگر ما درست مانند آنچه یوسف عمل می کرد ، عمل کنیم ، امروز خداوند همه چیز را برای ما مناسب خواهد کرد. اما این یک فرض کاملاً نادرست است. روایات کتاب مقدس نشان می دهد که خداوند برای اطمینان از هدف خود ، مانند او با یوسف ، خدشه وارد می کند ، اما در غیر این صورت ، معمولاً در امور انسانی دخالت نمی کند.

در دنیای امروز بعید است که هر شاهد برای جلوگیری از خنثی شدن هدف خود به کمک یهوه احتیاج داشته باشد. بنابراین ، او دلیلی برای مداخله ندارد. در غیر این صورت ، ما می توانیم بگوییم که او شرایط مفیدی را برای افرادی که سعی در تبلیغ دارند فراهم می کند ، اما نه برای کسانی که از بیماری ها و معلولیت های وحشتناکی رنج می برند ، یا فرزندان آنها مفقود شده اند ، و یا کودکانی که برای جلوگیری از سو abuse استفاده خود دعا می کنند. در کتب مقدس آمده است که خداوند جزئی نیست ، خدای مهربان اینگونه جزئی گرایی را از این طریق نشان نمی دهد. 

برای بازیابی صلح درونی به خداوند مراجعه کنید (Par.6-10) 

بند 6 تجربه دیگری را که ناشی از انقباضات مالی اخیر سازمان است ، نشان می دهد. می گوید: "وقتی رایان و ژولیت مطلع شدند که تکلیفشان به عنوان پیشگامان ویژه موقت به پایان رسیده است ، احساس بیزاری کردند. "

چه چیزی می تواند باعث چنین طرد شود؟ آیا این عدم موفقیت نتیجه تأکید سازمان به امتیازات خدمات به اصطلاح خدماتی است که به گونه ای مطلوب طراحی شده اند و وضعیت مطلوبی دارند؟ در نتیجه ، دستیابی به آن حالت مصنوعی "خدمت" به جای نتیجه اقدامات تماماخلاق به هدف تبدیل می شود. سپس هنگامی که آن هدف با هشدار کمی ناگهان برداشته شود ، از نظر روانی آسیب زا می شود.  

این تجربه واقعاً برجسته می کند که ایالات خدمات چقدر مصنوعی هستند که سازمان ایجاد کرده است. همه به این دلیل که تکلیف مصنوعی رایان و ژولیت به پایان رسید ، مورد هجوم قرار گرفتند. با این حال هیچ کس جلوی ادامه دادن موعظه و صرف همان مقدار وقت را در این کارها نمی گرفت. همه آنچه تغییر کرده بود این بود که آنها دیگر دارای یک برچسب رسمی سازمانی نیستند که به آنها متصل شده باشد و به دیگران نشان دهد. مسلماً شاید آنها مجبور شده اند مدت زمان موعظه را کاهش دهند ، زیرا آنها باید حداقل یک سکولار کار کنند تا بتوانند به جای دریافت کمک هزینه ، راه خود را بپردازند. اما اگر تمرکز آنها همیشه در انجام شرایطی بود که می توانستند در شرایطشان انجام دهند ، همچنان که با شرایط جدید خود سازگار بودند خوشحال می شدند. در واقع ، خود این زوج بعداً "فهمیدیم که اگر رفتار صحیح داشته باشیم ، می توانیم به سود خداوند ادامه دهیم."(Par.7) 

پاراگرافهای 8-10 تجربه یک زوج به نام های فیلیپ و مری را پوشش می دهد. متأسفانه ، آنها در مدت زمان كوتاهی تعدادی از دلهره های خانوادگی و تغییر اوضاع را تجربه كردند. با این حال ، در حالی که ممکن است آنها شخصاً احساس کنند که خداوند با مطالعات کتاب مقدس آنها را برکت داده است ، این یک فرض غیرقابل اثبات و فقط نظر شخصی آنهاست. اگر آنها این مطالعات كتاب مقدس را پیدا نکرده اند (الف) ، به تجربه آنها گفته نمی شود (زیرا این امر مثبت نخواهد بود و همچنین به پیامی كه سازمان می خواهد تحویل دهد) متناسب نیست و (ب) كتاب مقدس حتی نشان نمی دهد كه خداوند چنین خواهد كرد. هر کس را با مطالعات کتاب مقدس برکت دهد. در عوض Ecclesiastes 9: 11 می گوید: "من برگشتم تا زیر آفتاب ببینم که تندروها مسابقه ندارند ، و افراد توانا نبرد ندارند ، و خردمندان نیز غذا ندارند ، و افراد معقول نیز ثروت ندارند. حتی کسانی که دانش دارند ، این نفع را دارند. زیرا زمان و اتفاق غیرقابل پیش بینی همه آنها رخ می دهد." 

عیسی همچنین وقتی در لوك 13 گفت ، این دشت را ساخت: 4 "یا آن هجده سالگی كه برج سیوم در آن سقوط كرد و بدین ترتیب آنها را به قتل رساند ، آیا تصور می كنید كه آنها بدهكارهای بزرگتر از سایر مردان ساكن اورشلیم هستند؟" زمان و وقوع غیرقابل پیش بینی مسئولیت مطالعات کتاب مقدس بود.  

سؤالی که باید مورد تأمل قرار گیرد این است: آیا هر بتیلی دیگری که از او خواسته شده بود از آنجا خارج شود ، به همان نعمت ها دست پیدا می کرد ، حتی اگر آنها نسبت به این زوج دارای نگرش خوب یا بهتری باشند؟ بسیار بعید است. این تجربه فقط در حالی بیان می شود که متناسب با تصویری است که سازمان می خواهد از آن ترسیم کند. به نظر می رسد این تصویر "هرچه را که از طرف شما می آید بپذیرید ، حتی اگر ممکن است ناراحت کننده یا ناعادلانه باشد ، مشغول موعظه باشید و خداوند همه چیز را بهتر می کند."  

به خداوند چیزی بدهید که برکت دهد (Par.11-13) 

پاراگراف 13 وسعت دیگری را نشان می دهد. "با این حال ، اگر صبور باشیم و برای به دست آوردن هرچه بهتر شرایط خود تلاش کنیم ، به خداوند چیزی را می بخشیم که برکت دهد. " حال که ممکن است واقعیت داشته باشد ، مطمئناً بستگی به آنچه که در مورد آن صبر می کنیم ، و آنچه در آن کار می کنیم سخت است. آیا خداوند با صبر و شکیبایی ، منتظر امیدهای انسان دوستانه برای تحقق بخشیدن به سخنان خود خواهد بود؟ به خصوص ، اگر این امیدهای دروغین به خاطر پیروی از مردان باشد نه به جای کلام او ، چیزی که پسرش عیسی مسیح درباره آن هشدار داده است تا ما گمراه نشویم؟ به همین ترتیب ، اگر ما موعظه کنیم به حق و نعمت ، نعمت نخواهد بود. نه به جای ویژگی های مسیحی ، برای قرارهای جماعت سخت تلاش می کرد. 

در وزارت خود متمرکز شوید (بخش 14-18) 

پاراگراف 14 به تلاش برای حمایت از "هویج" سازمانی ادامه می دهد. در مورد فیلیپ انجیل ، گفت: "در آن زمان ، فیلیپ از یک امتیاز جدید خدمات برخوردار بود. (اعمال 6: 1-6) ". چرا این یک امتیاز بود؟ به فیلیپ و دیگران وظیفه مهمی داده شد زیرا آنها واجب بودند که این کار را انجام دهند و احترام هموطنان خود را حفظ کنند. علاوه بر این ، این درخواست از مردم (البته رسولان) بود ، نه خدمتی به خدا طبق وظایفی که به عبادت معبد مربوط می شدند. فیلیپ و دیگران به خاطر این "امتیاز" به نتیجه نرسیدند.  

با تجزیه و تحلیل بیشتر این واقعه ، فیلیپ و سایرین با داشتن «پر از روح و خرد مقدس» با احترام به کسانی که به آنها خدمت می کردند واجد شرایط شدند. چه بسا برخلاف بسیاری از مردان منصوب امروز ، که نه در تجربه و نه روح القدس و نه خردمند هستند و نه لزوماً احترام به سایر مسیحیان خود را دارند ، اما با این وجود به آنها داده شده است.امتیازات خدمات توسط سازمان ، غالباً به دلیل کسانی که آنها می دانند ، یا به دلیل اینکه از طریق قلاب های مصنوعی که توسط سازمان تنظیم شده اند ، پرش کرده اند ، مانند حداقل تعداد ساعت خدمات میدانی در هر ماه. 

پاراگراف 17 با یک تجربه ادامه می دهد تا دستورالعمل وزارت را به هر قیمتی تحت فشار قرار دهد. در اینجا ، بر خلاف یکی از تجربیات قبلی ، هیچ چیز برای زوجی که مجبور به ترک بتل بودند ، درست پیش نرفت. آنها سه ماه کار نداشتند و از این رو هیچ درآمدی (و پس انداز دیگری نیز ندارند). اما به گفته آنها مشغول موعظه به جای شکار مشغول شغل به آنها کمک کرده است که نگران نباشند. 

شاید هزینه زندگی در جایی که زندگی می کنند ارزان باشد ، اما چنین اتفاقی در یک شهر بزرگ مانند لس آنجلس ، نیویورک یا لندن یا بیشتر شهرها رخ نمی دهد. در اینجا هزینه غذا و اجاره به زودی آنها را با بدهی های زیاد و بی خانمان ها در خیابان ها رها می کند. همچنین بعید است که هر شاهد دیگری بتواند یک آپارتمان یا خانه ای با فضایی داشته باشد تا بتواند به آنها اقامت دهد. 

برخلاف تجربه قبلی در پاراگرافهای 8-10 ، به نظر می رسد این زوج با مطالعه کتاب مقدس مورد تشویق قرار نگرفتند تا آنها را تشویق کنند ، هرچند به نظر می رسد حداقل مطابق با استانداردهای سازمان ، به همان اندازه ارزشمند بودند. این تجربه یک دلیل واضح را نشان می دهد که چرا اشتباه است که نشان دهد خداوند در این مواقع افراد را نعمت می بخشد ، زیرا او حداقل برای سه ماه سخت آنها را برکت نداد. 

با صبر و شکیبایی در انتظار خداوند (Par.19-22) 

این بخش آخر یک مورد کلاسیک از کتاب مقدس است که از متن خارج شده و به یک آموزش تبدیل شده است ، که در واقع در خلاف آموزه های روشن کتاب مقدس است. 

این پیشنهادی که انتظار برای خداوند برای حل مشکلات ما وجود دارد ، عمدتاً مبتنی بر خواندن کتاب مقدس Micah 7 است: 7 که می گوید: "اما برای من ، این برای خداوند است که من مواظب باشم. من انتظار خدای نجات خود را نشان خواهم داد. خدای من مرا خواهد شنید. " 

بگذارید ابتدا زمینه را بررسی کنیم: 

بخش اول آیه می گوید: "اما برای من ، این برای خداوند است که من مواظب خواهم بود". میكا یك پیامبر منصوب خداوند بود. (امروز ، ما اینطور نیستیم.) وی در زمان سلطنت پادشاه جتهام ، اهاز ، و حزقیا پیام های هشدار دهنده خداوند را به یهود و بنی اسرائیل می داد (میکا 1: 1). این بین 777 BCE و 717 BCE (تاریخ WT) بود. به دلیل شرارت ناشایست و فسادی که در میان او زندگی می کرد ، به مردم خدا هشدار داد: "ایمان خود را به یک همراه نزنید. اعتماد خود را به یک دوست محرمانه نکنید. "(Micah 7: 5)  

بنابراین ، به جای اینکه اعتماد خود را به یکی از همسایگان بی دین اسرائیلی خود جلب کند ، او به عنوان یار و دوست محرمان خود به یهوه اعتماد داشت. اما هیچ پیشنهادی وجود ندارد که او انتظار داشته باشد که یهوه‌جا چیزهایی را مرتفع یا مرتب کند. در عوض انتظار تا زمان رسیدن وقت خدا برای مجازات ساماریا و بیت المقدس (نماینده پادشاهی های مربوطه) فرا رسید. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ Micah 7: 13 می گوید: "و زمین به دلیل ثمره معاملات آنها می بایست به دلیل ساکنانش تبدیل به زباله های ویرانی شود."  

اکنون ، میکاه ممکن است زندگی کرده باشد تا شاهد نابودی ساماریا باشد ، سالهای پس از 20 خوب یا ممکن است که او نباشد. او مطمئناً زندگی نکرد تا مجازات بیت المقدس توسط بابلیان را که بیش از صد سال بعد اتفاق افتاد ، ببیند. 

بنابراین واضح است که نگرش انتظار و نگاه به این بود که خداوند به وعده های داده شده در نبوت های میکا از روح القدس الهام بخشید. او انتظار نداشت كه خداوند شخصاً برای او مداخله كند و اوضاع را برای او مرتكب شود ، اما این نتیجه ای است كه سازمان در تلاش است تا آن را به تصویر بكشد یا دلالت كند. 

متأسفانه ، شاید بدترین نتیجه این سوء استفاده از "انتظار در انتظار خداوند" ، ادامه دادن اجازه بزرگان شرور یا بد برای باقی ماندن در سمت خود باشد. این مبتنی بر برون یابی اشتباه از این اصل است ، یعنی اینکه خداوند وقتی زمان خودش است ، آنها را از بین می برد و در این ضمن ، زیرا خداوند مهربان است ، بنابراین باید با این افراد بدکار باشیم. تنها زمانی که خداوند آنها را حذف می کند ، در ساعت مقرر او که در انتظار او هستیم در آرمگدون خواهد بود. در غیر این صورت ، در این میان ، برای ما کم است. 

عملکرد آسیب زا دیگر این آموزش ، عدم تحمل بزرگان ، و گاه والدین و حتی قربانیان ، در رسیدگی به اتهامات سوء استفاده جنسی یا جسمی ، به ویژه کودکان است. به جای گزارش این اتهامات مربوط به سوءاستفاده های جنسی یا جسمی به مقامات سکولار ، که خداوند اجازه داده است در آنجا حضور داشته باشد تا با چنین مواردی مقابله کند ، آنچه اتفاق می افتد این است که گاهی اوقات ساده لوح ، اما قطعاً بزرگان بی تجربه ، (منصوب شده توسط مردان و نه خدا) سعی می کنند خودشان اینگونه امور را اداره کنند. این فقط به بدکاران اجازه می دهد تا به صورت غیرمستقیم ادامه دهند و اغلب آنها را به اقدامات توهین آمیز بیشتر ترغیب می کنند. 

نتیجه 

علیرغم اینکه خداوند شخصاً مداخله نمی کند مگر اینکه در اجرای اهداف الهی خود دخیل باشد ، این بدان معنی نیست که خداوند به هیچ وجه به ما کمک نمی کند.  

شاید کتاب مقدس اصلی این مقاله باشد (par.5) فیلیپینی 4: 6-7 است که به ما یادآوری می کند:

"از هر چیزی نگران نباشید ، بلکه در همه چیز با دعا و دعا به همراه شکرگذاری ، اجازه دهید تا طومارهای خود را برای خدا معلوم کنند. و آرامش خدا که تفکر را برتری می بخشد ، قلب و قدرت ذهنی شما را با استفاده از مسیح عیسی مسیح نگه می دارد. "

بنابراین ، طبق این کتاب مقدس ، اگر دعا کنیم ، شخصاً می توانیم "صلح خدا" را دریافت کنیم. در اینجا روح القدس او آرامش ذهنی به ما می دهد و می تواند اصول كتابخانه ای را كه ما آموخته ایم به ذهنمان خطور كند تا بتوانیم با یك موقعیت امتحان كنیم. 

ما همچنین باید در نظر داشته باشیم که گرچه او در این راه به ما کمک می کند ، همانطور که خداوند به همه انسان ها اجازه داده است که اراده آزاد داشته باشند ، اما دیگران را وادار به کمک به ما نمی کند. او همچنین تصمیم نمی گیرد كه دیگران ما را انتخاب كنند تا با آنها مطالعه كتاب مقدس داشته باشیم. نه دیگران جلوی آزار و اذیت ما را می گیرد و نه ترتیب می دهد که کسی شغل خود را به ما بدهد. او همچنین جلوی سوء استفاده از اقتدار و اعتماد مردان شرور را نخواهد گرفت. این کارها برای ما است که بتوانیم هر جا امکان پذیر است را کنترل و متوقف کنیم.  

تمایل یک مسیحی به بخشش در جایی که توبه خالصانه وجود داشته باشد ، به این معنی نیست که کسی که مرتکب چنین جنایات شنیعی می شود ، باید توسط "وزیر خدا" - مقامات سکولار مجازات شود. اقدام به این طریق باعث می شود که جماعت در چنین جنایاتی شریک شود و بدتر از این ، بزهکار بزهکاری در دیگران را آسان می کند. (رومیان 13: 1-4) 

 

تادوا

مقالات تادوا.
    5
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x