[از ws 06 / 19 p.2 - اوت 5 - اوت 11]

"مراقب باشید که هیچ کس طبق سنت بشر شما را با استفاده از فلسفه و فریب پوچ اسیر نمی کند." - سرهنگ 2: 8

قبل از شروع بررسی ما درباره مقاله این هفته ، بگذارید متن مفصل را با جزئیات بیشتری در نظر بگیریم.

نامه توسط پولس در روم به كوليوسيان نوشته شده است.

پولس در آیه 4 و 8 از فصل دوم می گوید:

"من این را می گویم تا کسی با استدلال قانع کننده شما را فریب ندهد. "

"دقت کنید که هیچ کس شما را اسیر نمی کند با استفاده از فلسفه و فریب خالی طبق سنت بشری ، طبق چیزهای ابتدایی جهان و نه مطابق مسیح ؛ "

چه چیزی پولس را به کلسیاییان هشدار می دهد؟

مطابق با همخوانی Strong:

  • فلسفه - از "فلسفه”؛ «فلسفه» ، یعنی سفسطه های یهودی
  • فریب خالی - فریب ، فریب ، فریب ، توهم. از کلمه "آپاتائو"به معنی توهم
  • سنت بشری - دستورالعمل ، سنت از کلمه "پارادیدومی"، به ویژه ، قانون سنتی یهود
  • چیزهای ابتدایی یا مقدماتی جهان - سازنده ، گزاره جهان

واضح است كه پولس هشدار می دهد كه كلمسی ها به اسارت گرفته می شوند و با استدلال های فریبنده ای كه مبتنی بر فلسفه های یهود یا دنیوی است ، انسان و به طور خاص سنت یهود و استدلال های خوب ساخته شده و مبتنی بر عناصر و آموزه های دنیوی است. طبق مسیح

منطقاً ، بر اساس متن موضوع ، انتظار می رود كه در مورد چگونگی جلوگیری از اسیر شدن در فلسفه انسانی ، سنت های انسانی یا هر استدلال جذاب دیگری كه مبتنی بر عناصر این جهان باشد ، بیاموزیم.

اما تمرکز این هفته چیست؟ برج نگهبانی مقاله؟

"در این مقاله ، ما در مورد چگونگی استفاده شیطان از" فریب پوچ "برای تأثیر بر تفکر ما بحث خواهیم کرد. ما سه مورد از "اقدامات حیله گرانه" یا "نقشه های" او را شناسایی خواهیم کرد. (پاراگراف 3)

وسوسه شده تا مرتکب بت پرستی شوید

قبل از اینکه در مورد اقدامات حیله گرانه به ما بگویید ، به ما یک درس تاریخ می دهند که چگونه بنی اسرائیل پس از ترک مصر مجبور شدند روش های جدیدی برای کشاورزی اتخاذ کنند. در مصر آنها محصول خود را با استفاده از آبی که از رود نیل گرفته می شود سیراب می کنند ، اکنون در قلمرو جدید خود باید به بارندگی فصلی و شبنم اعتماد کنند. تغییر در روش کشاورزی بنی اسرائیل چگونه به بحث در مورد کولسیان 2: 8 مربوط می شود؟

حقیقت این است که ، موضوعیت ندارد ، اما سازمان می خواهد صحنه را برای آنچه که قرار است دنبال شود ، تنظیم کند.

سه تاکتیک شیطان برای اسیر اسرائیلی ها استفاده می کرد

  • جذابیت به یک خواسته عادی - شیطان بنی اسرائیل را فریب داد که معتقدند برای دریافت باران مورد نیاز ، باید اعمال شیوایی را انجام دهند.
  • جذابیت به خواسته های غیراخلاقی - بنی اسرائیلی ها تحت آیین های غیراخلاقی جنسی بت پرستان جذب می شدند و به خود اجازه می دادند که در خدمت خدایان دروغین فریب خورده شوند.
  • شیطان دیدگاه بنی اسرائیل نسبت به خداوند را تار کرد. ظاهراً قوم خدا از استفاده از نام خداوند استفاده نکردند و آن را با نام Baal جایگزین کردند

این سه تاکتیکی است که شیطان طبق آن استفاده کرده است برج مراقبت برای اسیر کردن بنی اسرائیل.

کدام یک از اینها به Colossians 2: 8 مربوط است؟

شاید در بهترین حالت ممکن است متن اول ارتباطی با متن موضوع داشته باشد. بقیه مربوط به وسوسه ، غیراخلاقی و ترک عبادت خداوند است. پولس به كولسیان هشدار داد در مورد كسانی كه به جماعت نفوذ می كنند و به جماعت چیزهایی را خلاف آنچه كه برای فهمیدن درباره مسیح رسیده بودند ، آموزش می داد.

نویسنده مقاله برای بیان این نکته نیازی به مراجعه به بنی اسرائیلی ها نداشت.

دلیل واقعی استفاده از مثال بنی اسرائیلی آشکارتر می شود که ما پاراگراف های 10 را از طریق 16 می خوانیم

تاکتیک های شیطان امروز

سه تاکتیکی که شیطان برای فریب بنی اسرائیلی ها به کار می برد ، امروز بر روی شاهدان یهوه گسترش یافته است.

شیطان نگاه مردم به یهوه را تار می کند: شیطان نحوه نگریسته مسیحیان به یهوه پس از درگذشت رسولان با از بین بردن نام یهوه. این به آموزه ترینیتی کمک کرد.

در حقیقت ، آموزه ترینیتیث هیچ ارتباطی با استفاده از نام «یهوه» نداشت ، اما نتیجه تاریخی عجیب و غریب از بحث در مورد ماهیت خدا در شورای نیکای بود که توسط کنستانتین در 325 CE برگزار شد.

برج مراقبت نویسنده هیچ مدرکی برای تأیید این ادعا مبنی بر حذف نام خداوند که در آموزه ترینیتی نقش داشته است ، ندارد و ذکر نکرده است ، اما مهم این است که این موارد برای حمایت از این تصور که شاهدان یهوه دیدگاه روشنی نسبت به چه کسی دارند ، ذکر شده است. همچنین با روایت صحبت می کند که شیطان نظر بقیه مسیحیت را تار کرده است. به طور تصادفی ، این نمونه ای از سنت های انسانی است که پولس در کولسیان از آن صحبت می کرد.

دکترین ترینیتی توسط آتاناسیوس در شورای نیقیه معرفی شد. وی یک شماس اهل اسکندریه بود. نظر او این بود که پدر ، پسر و روح القدس یکی هستند اما در عین حال از یکدیگر متمایز هستند. این برخلاف آنچه مسیحیان در آن زمان درست می دانستند ، بود. جالب توجه است که بسیاری از اسقف های شورا از این نظر حمایت نمی کردند. مطمئناً چیزی نبود که رسولان تعلیم داده بودند.

 شیطان به خواسته های غیراخلاقی متوسل می شود: این درست است ، کتاب مقدس نمونه های بسیاری دارد که نشان می دهد چگونه بندگان یهوه در اثر تمایلات غیراخلاقی دچار وسوسه و گناه شدند. این نکته اگرچه بار دیگر هیچ ارتباطی با Colossians 2: 8 ندارد.

شیطان به خواسته های طبیعی متوسل می شود: سیستم آموزشی در بسیاری از کشورها نه تنها مهارتهای عملی بلکه فلسفه انسانی را به دانشجویان می آموزد. دانشجویان تشویق می شوند که وجود خدا را زیر سوال برده و از کتاب مقدس بی اعتنا باشند.

این مسئله تا حدودی نیز صادق است ، اگرچه همه دوره ها یا برنامه های آموزشی روی فلسفه تمرکز نمی کنند. اگرچه نوعی فلسفه در بسیاری از دوره ها تدریس می شود ، اما این لزوماً در سؤال از وجود خدا یا کتاب مقدس نیست.

برخی از مهارتهایی که در دانشگاهها در سطح جهانی تدریس می شوند فقط مهارتهای فنی یا موضوعات موضوعی نیستند بلکه مهارتهای تفکر انتقادی نیز هستند که ظاهراً همیشه دانشجویان از آن استفاده نمی کنند.

به عنوان مثال ، من اعتقاد داشتم كه JW.org علیرغم انجام ماه های فلسفه در 6 در رشته دانشگاه من ، تنها سازمان خدا در زمین بدون سؤال است. جماعت من دارای برادران 4 بودند که دارای مدرک دکترا در علوم یا مهندسی بودند که هنوز هم همه چیز را که سازمان بدون شک می گوید باور دارند.

بسیاری از افراد تحصیل کرده علیرغم اینکه در دانشگاه بوده اند ، کورکورانه از سیاستمداران ، هنجارهای فرهنگی و سایر مذاهب پیروی می کنند.

سازمان از هرگونه مواجهه افراد توسط ذهن سؤال كننده هراس دارد.

دلیل ذکر این مطلب به دلیل نکته زیر است:

"بعضی از مسیحیانی که تحصیلات دانشگاهی را دنبال کرده اند ، ذهن خود را نه با تفکر خدا شکل داده اند."

معنی این عبارت با "تفکر خدا" در واقع "تفکر بدن حاکم" است.

این یک روش مناسب برای تقویت دوباره دیدگاه منفی آن در آموزش عالی در ذهن شاهدان است.

در حالی که بعضی اوقات برخی از شاهدان به دلیل تحصیلات عالی ، اعتقاد به خدا را متوقف کرده اند ، اما تعداد بیشتری از شاهدان اعتقاد به خدا را متوقف کرده اند ، زیرا می دانند آنچه توسط سازمان آموخته می شود ، نیمه حقایق یا دروغهای آشکار است.

نتیجه

این یکی دیگر از فرصت های از دست رفته برای گسترش در متن و کاربرد متن کتاب مقدس است.

نویسنده دوباره به مثال بنی اسرائیل بازگشت تا از نتیجه گیری از پیش تعیین شده خود پشتیبانی کند. از تعالیم عیسی مسیح که همان چیزی است که مسیحیان توصیه می کنند در کولسیان بدان پایبند باشند ، هیچ اشاره ای نشده است.

این سازمان خود به خود گرفتار سنت انسانی و آموزه های فریبنده است.

فقط به ذکر چند مورد:

  • 1914 و 1919 - هیچ مدرکی از کتاب مقدس برای پشتیبانی از این امر وجود ندارد
  • مسح و هیئت حاکمه - سوء استفاده نادرست از Matthew 24
  • "خدمات تمام وقت" - سنت JW

این لیست بی پایان به نظر می رسد و بنابراین باید هوشیار باشیم که در برابر باطل های آنها طعمه نشویم.

23
0
لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x