بررسی متی 24 ، قسمت 6: آیا پیش از تولد برای پیشگویی آخرین روزها قابل استفاده است؟

by | فوریه 13، 2020 | بررسی متی 24 سری, فیلم های | نظر 30

امروز ، ما قصد داریم درباره آموزش تعلیمات مسیحی به نام Preterism ، از لاتین ، بحث کنیم ستایشگر به معنای "گذشته" است. اگر شما نمی دانید که معنی شناسی چیست ، من در جستجوی آن صرفه جویی می کنم. این به معنای الهیات کتاب مقدس مربوط به روزهای آخر است. پیش گویی این اعتقاد است که تمام پیشگویی های مربوط به روزهای آخر کتاب مقدس از قبل تحقق یافته است. علاوه بر این ، پیش گو معتقد است که پیشگویی های کتاب دانیال در قرن اول به پایان رسیده است. وی همچنین معتقد است که نه تنها سخنان عیسی در متی 24 قبل یا تا سال 70 میلادی هنگام نابودی اورشلیم تحقق یافت ، بلکه حتی مکاشفه بر یوحنا نیز در آن زمان تحقق کامل آن را دید.

شما می توانید مشکلاتی را که این برای پزشک پیشگویی ایجاد می کند تصور کنید. تعداد قابل توجهی از این پیشگویی ها نیاز به تعابیر بسیار زیبا و مخترعانه دارند تا عملکرد آنها در قرن اول به پایان رسیده باشد. به عنوان مثال ، مکاشفه در مورد قیام اول صحبت می کند:

"... آنها زنده شدند و هزار سال با مسیح سلطنت کردند. بقیه مردگان زنده نماندند تا اینکه هزار سال تمام شد. این اولین معاد است. خوشا به حال و مقدس کسی است که در قیامت اول نقش دارد؛ مرگ دوم قدرت ندارد ، اما کاهنان خدا و مسیح خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهند کرد. " (مکاشفه 20: 4-6 NASB)

Preterism فرض می کند که این رستاخیز در قرن اول اتفاق افتاده است ، و از دکتر پیشگو لازم است توضیح دهد که چگونه هزاران مسیحی می توانند از روی زمین محو شوند و هیچ اثری از چنین پدیده ای خیره کننده بر جای نگذارد. در هيچ يك از نوشته هاي بعدي مسيحيان از قرن دوم و سوم هيچ اشاره اي به اين امر نشده است. اعتقاد بر این است که چنین اتفاقی توسط بقیه جامعه مسیحیان مورد توجه قرار نخواهد گرفت.

سپس این چالش وجود دارد که 1000 هزار سال سوء استفاده از شیطان را توضیح دهیم تا او نتواند ملت ها را گمراه کند ، نه به ذکر آزادی او و جنگ متعاقب آن میان مقدسین و انبوهی از گوگ و ماگوگ. (مکاشفه 20: 7-9)

با وجود چنین چالش هایی ، بسیاری از این نظریه حمایت می کنند و من آموخته ام که تعدادی از شاهدان یهوه نیز آمده اند تا از این تفسیر نبوت نیز استفاده کنند. آیا راهی برای فاصله گرفتن از برجایگذاری شکست خورده سازمان در سال 1914 است؟ آیا واقعا آنچه در مورد روزهای گذشته باور داریم مهم است؟ این روزها ، ما در عصر الهیات خوب-من-خوب هستم زندگی می کنیم. ایده این است که مهم نیست که اعتقاد هر یک از ما تا چه زمانی که همه یکدیگر را دوست داشته باشیم.

من موافقم که چندین قسمت در کتاب مقدس وجود دارد که در حال حاضر دستیابی به درک قطعی غیرممکن است. بسیاری از این موارد در کتاب مکاشفه یافت می شود. البته ، اگر جزم گرایی سازمان را پشت سر بگذاریم ، نمی خواهیم جزمیت خودمان را ایجاد کنیم. با این وجود ، بر خلاف تصور یک بوفه اعتقادی ، عیسی گفت که "ساعتی در راه است و اکنون فرا رسیده است ، که پرستندگان واقعی پدر را در روح و حقیقت می پرستند. برای چنین افرادی پدر به دنبال پرستش او است. " (یوحنا 4:23 NASB) علاوه بر این ، پولس در مورد "کسانی که از بین می روند هشدار داد ، زیرا آنها عشق به حقیقت را دریافت نکردند تا نجات یابند." (2 تسالونیکی ها 2:10 NASB)

خوب است که اهمیت حقیقت را به حداقل نمی رسانیم. مطمئناً ، تشخیص حقیقت از داستان می تواند یک چالش باشد. واقعیت کتاب مقدس از حدس و گمان مردان. هنوز هم ، این نباید ما را دلسرد کند. هیچ کس نگفت که این کار آسان خواهد بود ، اما پاداش پایان این مبارزه بسیار عالی است و هر کوششی را توجیه می کنیم. این تلاشی است که پدر به آن پاداش می دهد و به واسطه آن ، روح خود را بر ما می ریزد تا ما را به سوی همه حقیقت هدایت کند. (متی 7: 7-11 ؛ یوحنا 16:12 ، 13)

آیا الهیات Preterist صحت دارد؟ آیا مهم است که بدانیم ، یا آیا این یکی از مناطقی است که می توانیم بدون آسیب رساندن به عبادت مسیحی خود ، ایده های مختلف داشته باشیم؟ برداشت شخصی من از این موضوع این است که مهم است که این الهیات درست است یا نه. این واقعاً مسئله نجات ماست.

فکر می کنم چرا اینطور است؟ خوب ، این کتاب مقدس را در نظر بگیرید: "قوم من ، از او بیرون بیایید تا در گناهان او مشارکت نکنید و از آفت های او دریافت نکنید" (مکاشفه 18: 4 NASB).

اگر آن پیشگویی در سال 70 م تحقق یافت ، پس نیازی نیست که به هشدارهای آن توجه نکنیم. این دیدگاه Preterist است. اما اگر اشتباه کنند چه می شود؟ سپس کسانی که مروج Preterism هستند شاگردان عیسی را وادار می کنند که هشدار نجات دهنده زندگی او را نادیده بگیرند. از این امر می توانید دریافت که پذیرش دیدگاه Preterist یک انتخاب ساده دانشگاهی نیست. این مسئله می تواند مسئله مرگ یا زندگی باشد.

آیا راهی برای ما وجود دارد که بتوانیم بدون وارد شدن به استدلالهای پیچیده در مورد تفسیر ، این الهیات را صحیح یا نادرست بدانیم؟

در واقع ، وجود دارد.

برای اینکه Preterism صحت داشته باشد ، کتاب مکاشفه باید قبل از سال 70 میلادی نوشته شده باشد. بسیاری از پیشگامان فرض می کنند که این کتاب پس از محاصره اولیه اورشلیم در سال 66 میلادی اما قبل از نابودی آن در 70 CE نوشته شده است.

مکاشفه شامل یک سری چشم اندازهایی است که این رویدادهای آینده را به تصویر می کشد.

بنابراین ، اگر بعد از سال 70 میلادی نوشته می شد ، به سختی می توانست در تخریب اورشلیم قابل استفاده باشد. بنابراین ، اگر بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که بعد از آن تاریخ نوشته شده است ، دیگر نیازی به ادامه کار نیست و می توانیم دیدگاه پیشینی را به عنوان نمونه دیگری از استدلال عقلائی ناموفق رد کنیم.

اکثر دانشمندان کتاب مقدس تاریخ نگارش مکاشفه را حدود 25 سال پس از تخریب اورشلیم قدمت می گذارند و آن را در سال 95 یا 96 م قرار می دهند و این هرگونه برداشت قبلی را نفی می کند. اما آیا این قدمت دقیق است؟ بر چه اساسی استوار است؟

بیایید ببینیم آیا می توانیم چنین چیزی را برقرار کنیم یا خیر.

پولس رسول به قرنتیان گفت: "هر چیزی باید از زبان دو شاهد یا سه نفر ثابت شود" (2 قرنتیان 13: 1). آیا شاهدی داریم که بتواند این قدمت را تأیید کند؟

ما با شواهد خارجی شروع خواهیم کرد.

شاهد اول: ایرنئوس ، شاگرد پلیکارپ بود که به نوبه خود شاگرد جان رسول بود. وی تاریخ تحریر را در اواخر دوره سلطنت امپراتور دومیتیان که از 81 تا 96 سال م حکومت داشت ، قدمت دارد

شاهد دوم: کلمنت اسکندریه ، که از سال 155 تا 215 م زندگی می کرد ، می نویسد که جان پس از مرگ دومیتیان در 18 سپتامبر 96 م ، جزیره پاتموس را ترک کرد و در آنجا زندانی شد. در این زمینه ، کلمنت از جان به عنوان "پیرمرد" یاد می کند ، چیزی که با توجه به اینکه یوحنا یکی از جوانترین رسولان بود و بنابراین در آن زمان تنها در میانسالی بود ، برای نوشتن قبل از 70 م نامناسب بود.

شاهد سوم: ویکتورینوس ، نویسنده قرن سوم نخستین تفسیر وحی ، می نویسد:

وی گفت: "وقتی جان این چیزها را گفت ، او در جزیره پاتموس بود كه توسط سزار دومیتانی به مین محكوم شد. در آنجا او آخرالزمان را دید؛ و هنگامی که پیری کرد ، فکر کرد که باید رنج خود را با رنج دریافت کند. اما دومیان کشته شد ، وی آزاد شد. "(تفسیر مکاشفه 10:11)

شاهد چهارم: جروم (340-420 م) نوشت:

"در سال چهاردهم و پس از نرو ، دومیتانی که دومین آزار و شکنجه را برانگیخت ، او [جان] را به جزایر پاتموس تبعید کرد و آخرالزمان را نوشت" (زندگی مردان مصور 9).

این چهار شاهد است. بنابراین ، به نظر می رسد موضوع از شواهد خارجی مبنی بر تألیف وحی در سال 95 یا 96 میلادی کاملاً ثابت شده است

آیا شواهد داخلی برای حمایت از این امر وجود دارد؟

اثبات 1: در مکاشفه 2: 2 ، خداوند به جماعت افسس می گوید: "من کارهای شما ، زحمت و استقامت شما را می دانم." در آیه بعدی او آنها را ستایش می کند زیرا "بدون اینکه خسته شوید ، به خاطر نام من چیزهای زیادی را تحمل کرده و تحمل کرده اید." او با این سرزنش ادامه می دهد: "اما من این را علیه شما دارم: شما عشق اول خود را رها کرده اید." (مکاشفه 2: 2-4 BSB)

امپراتور کلودئوس از سال 41-54 قبل از میلاد سلطنت کرد و در همان قسمت دوم سلطنت او بود که پولس این جماعت را در افسس تأسیس کرد. علاوه بر این ، هنگامی که در سال 61 میلادی در رم بود ، آنها را به خاطر عشق و ایمانشان ستود.

"به همین دلیل ، از زمانی که من در مورد ایمان شما به خداوند عیسی مسیح و عشق شما به همه مقدسین شنیدم ..." (افر 1:15 BSB).

توبیخی که عیسی به آنها می دهد تنها در صورتی معنی دارد که زمان قابل توجهی سپری شده باشد. این امر مؤثر نیست اگر تنها سالهای معدودی از ستایش پولس به محکومیت عیسی گذشت.

اثبات 2: طبق مکاشفه 1: 9 ، جان در جزیره پاتموس زندانی شد. امپراطور دومیتیان این نوع آزار و اذیت را ترجیح می داد. با این حال ، نرو ، که از 37 تا 68 م حکومت می کرد ، اعدام را ترجیح داد ، اتفاقی که برای پیتر و پل افتاد.

اثبات 3: در مکاشفه 3:17 ، به ما گفته می شود که جماعت لائودیسیا بسیار ثروتمند بودند و نیازی به هیچ چیز نداشتند. با این حال ، اگر ما یک نوشته را قبل از سال 70 میلادی بپذیریم ، همانطور که پیشگامان ادعا می کنند ، چگونه می توان چنین ثروتی را حساب کرد با توجه به اینکه این شهر در اثر زلزله در سال 61 میلادی تقریباً نابود شد ، منطقی به نظر نمی رسد که باور داشته باشیم که آنها می توانند از ویرانی کامل به ثروت عظیم فقط 6 تا 8 سال؟

اثبات 4: نامه های 2 پیتر و جود درست قبل از اولین محاصره شهر ، حدود سال 65 م نوشته شده است. هر دو آنها از یک تأثیر فاسد آغازین و ورود به جماعت صحبت می کنند. در زمان مکاشفه ، این فرقه تمام عیار نیکولاوس شده است ، چیزی که منطقا نمی توانست فقط در طی دو سال اتفاق بیفتد (مکاشفه 2: 6 ، 15).

اثبات 5: با پایان قرن اول ، آزار و اذیت مسیحیان در سراسر امپراتوری گسترده بود. مکاشفه 2: 13 اشاره به آنتی پاس دارد که در پرگاموم کشته شد. با این حال ، آزار و شکنجه نرو محدود به روم بود و به دلایل مذهبی نبود.

به نظر می رسد شواهد خارجی و داخلی زیادی برای تأیید تاریخ 95 تا 96 میلادی وجود دارد که بیشتر محققان کتاب مقدس برای تألیف کتاب در نظر دارند. بنابراین ، پیش داوران چه ادعایی برای مقابله با این اثبات دارند؟

کسانی که از اوایل بحث می کنند ، به مواردی اشاره می کنند مانند عدم ذکر هیچ گونه ویرانی در مورد ویرانی بیت المقدس. با این حال ، تا سال 96 پیش از میلاد ، تمام دنیا از ویرانی بیت المقدس آگاهی داشتند ، و جامعه مسیحی به وضوح فهمید که همه اینها مطابق با تحقق پیشگویی اتفاق افتاده است.

باید به خاطر داشته باشیم که یوحنا مانند سایر نویسندگان کتاب مقدس ، مانند جیمز ، پل یا پیتر ، نامه یا انجیلی نمی نوشت. او بیشتر به عنوان یک منشی عمل می کرد که دیکته می کرد. او از اصالت خودش نمی نوشت. به او گفتند آنچه را می بیند بنویس. یازده بار دستورالعمل خاصی به او داده می شود تا آنچه را که می دید یا به او گفته می شد بنویسد.

"آنچه می بینید با نوشتن در پیمایش. . " (پاسخ 1:11)
بنابراین چیزهایی را که دیدید بنویسید. . " (پاسخ 1:19)
و به فرشته جماعت در سمیرنا بنویسید. . " (پاسخ 2: 8)
"و به فرشته جماعت در Pergamum بنویسید. . " (پاسخ 2:12)
"و به فرشته جماعت در تیتیرا بنویسید. . " (پاسخ 2: 18)
"و به فرشته جماعت ساردیس بنویسید. . " (پاسخ 3: 1)
"و به فرشته جماعت در فیلادلفیا بنویسید. . " (پاسخ 3: 7)
"و به فرشته جماعت لائودیسا بنویسید. . " (پاسخ 3:14)
و شنیدم صدای بیرون از بهشت ​​می گوید: "بنویس: مبارک مردگان هستند که از این زمان به بعد می میرند به اتفاق خداوند. . . " (پاسخ 14:13)
"و او به من می گوید:" بنویس: خوشحالم کسانی که به وعده شام ​​ازدواج بره دعوت شده اند. " (پاسخ 19: 9)
"همچنین ، او می گوید:" بنویسید ، زیرا این کلمات وفادار و واقعی هستند (پاسخ 21: 5)

بنابراین ، آیا واقعاً فکر می کنیم که با دیدن چنین جلوه ای از جهت الهی ، جان می گوید: "سلام ، پروردگار. من فکر می کنم خوب است که به نابودی اورشلیم که 25 سال پیش اتفاق افتاد ، اشاره کنیم ... شما به خاطر آیندگان می دانید! "

من فقط چنین اتفاقی را نمی بینم ، شما؟ بنابراین ، عدم ذکر هرگونه واقعه تاریخی معنایی ندارد. این فقط یک ترفند است که سعی می کند ما را وادار به پذیرش ایده ای کند که متخصصان پیشگویی سعی می کنند از آن عبور کنند. این eisegesis است ، نه چیزی بیشتر.

در واقع ، اگر قرار است دیدگاه Preterist را بپذیریم ، پس باید بپذیریم که حضور عیسی مسیح در سال 70 میلادی بر اساس متی 24:30 ، 31 آغاز شد و مقدسات در آن زمان با یک چشم به هم زدن زنده شده و تغییر شکل دادند. . اگر چنین بود ، پس چرا نیاز به فرار از شهر داشتند؟ چرا همه هشدارها در مورد فرار فوری برای اینکه گرفتار نشوید و با بقیه از بین نروید؟ چرا فقط آن زمان و آنجا آنها را غصب نمی کنید؟ و چرا در نوشته های مسیحی از اواخر همان قرن و در طول قرن دوم هیچ اشاره ای به تسخیر گسترده همه مقدسات نشده است؟ مطمئناً برخی موارد در مورد ناپدید شدن کل جماعت مسیحیان اورشلیم ذکر شده است. در واقع ، همه مسیحیان ، یهودی و غیر یهودی ، در 70 سال م روی زمین از بین می رفتند - خشن شده بودند. این به سختی مورد توجه قرار نخواهد گرفت.

یک مسئله دیگر با Preterism وجود دارد که فکر می کنم بیشتر از همه چیزهای دیگر است و جنبه خطرناکی برای این چارچوب خاص الهیات برجسته می کند. اگر همه چیز در قرن اول اتفاق افتاده باشد ، پس چه چیزی برای بقیه ما باقی مانده است؟ آموس به ما می گوید که "خداوند متعال یهوه کاری انجام نمی دهد مگر اینکه موضوع محرمانه خود را برای بندگانش ، انبیا ، فاش کند" (آموس 3: 7)

تندرستی هیچ گونه اجازه ای برای آن ندارد. با مکاشفه ای که پس از وقایع ویرانی اورشلیم نوشته شده است ، نمادهای زیادی برای ما باقی مانده است تا به ما اطمینان دهند که آینده چه چیزی را به همراه خواهد آورد. برخی از اینها را اکنون می توانیم درک کنیم ، در حالی که برخی دیگر در صورت لزوم آشکار می شوند. این راه پیشگویی است.

یهودیان می دانستند که مسیح خواهد آمد و جزئیات مربوط به ورود وی را داشتند ، جزئیاتی که زمان ، مکان و وقایع مهم را توضیح می داد. با این وجود ، چیزهای زیادی وجود دارد که بی اساس مانده اند اما با رسیدن سرانجام مسیح آشکار شد. این همان چیزی است که ما با کتاب مکاشفه داریم و چرا امروز مورد توجه مسیحیان قرار گرفته است. اما با Preterism ، همه چیز از بین می رود. اعتقاد شخصی من این است که Preterism یک آموزش خطرناک است و باید از آن اجتناب کنیم.

با گفتن این جمله ، من پیشنهاد نمی کنم که بسیاری از متیو 24 در قرن اول تحقق پیدا نکند. آنچه من می گویم این است که آیا چیزی در قرن اول ، در روزگار ما تحقق یافته است یا در آینده ما باید براساس زمینه تعیین شود و ساخته نشود تا در برخی از چارچوب های زمانی پیش بینی شده براساس گمانه زنی های تفسیری جای بگیرد.

در مطالعه بعدی ، به معنی و کاربرد مصیبت بزرگی که در متی و مکاشفه اشاره شده است خواهیم پرداخت. ما سعی نخواهیم کرد راهی برای اجبار آن در هر بازه زمانی خاص پیدا کنیم ، بلکه در هر مکانی که اتفاق می افتد به زمینه نگاه می کنیم و سعی می کنیم میزان واقعی آن را تعیین کنیم.

از تماشای شما متشکرم اگر می خواهید به ما در ادامه این کار کمک کنید ، پیوندی در توضیحات این ویدیو وجود دارد تا شما را به صفحه کمک های مالی ما برساند.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.

    از ما پشتیبانی کنید

    ترجمه

    نویسندگان

    تاپیک

    مقالات ماه

    دسته بندی ها

    30
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x