هر بار که ویدیویی در مورد تثلیث منتشر می کنم - این چهارمین ویدیو خواهد بود - نظر مردم را جلب می کنم که من واقعاً دکترین تثلیث را درک نمی کنم. حق با آن هاست. من آن را درک نمی کنم. اما نکته اینجاست: هر بار که کسی این را به من گفته است، از آنها خواسته ام که آن را برای من توضیح دهند. اگر واقعاً آن را درک نمیکنم، آن را تکه تکه برای من تعریف کنید. من یک فرد باهوش معقول هستم، بنابراین فکر می کنم اگر برای من توضیح داده شود، می توانم آن را دریافت کنم.
چه پاسخی از این تثلیث ها می گیرم؟ من همان متنهای اثبات خسته قدیمی را دریافت میکنم که دههها دیدهام. من چیز جدیدی دریافت نمی کنم. و وقتی به ناهماهنگی در استدلال آنها و تناقضات متنی بین متون اثباتی آنها و بقیه کتاب مقدس اشاره می کنم، دوباره پاسخ تمسخر آمیز دریافت می کنم: "شما فقط تثلیث را درک نمی کنید."
نکته اینجاست: من نیازی به درک آن ندارم. تنها چیزی که من نیاز دارم یک مدرک تجربی واقعی برای وجود آن است. چیزهای زیادی وجود دارد که من نمی فهمم، اما این بدان معنا نیست که در وجود آنها شک دارم. مثلا من نمی فهمم امواج رادیویی چگونه کار می کنند. هیچ کس این کار را نمی کند. نه واقعا. با این حال، هر بار که از تلفن همراهم استفاده می کنم، وجود آنها را ثابت می کنم.
من در مورد خدا همین بحث را خواهم کرد. من شواهدی در مورد طراحی هوشمندانه در خلقت اطراف خود می بینم (رومیان 1:20). من آن را در DNA خودم می بینم. من یک برنامه نویس کامپیوتر هستم. وقتی کد برنامه کامپیوتری را می بینم، می دانم که شخصی آن را نوشته است، زیرا نشان دهنده اطلاعات است و اطلاعات از یک ذهن می آید. DNA بی نهایت پیچیده تر از هر چیزی است که من تا به حال نوشته ام یا می توانم بنویسم. این شامل اطلاعاتی است که به یک سلول دستور می دهد تا به روشی بسیار دقیق تکثیر شود تا یک انسان بسیار پیچیده از نظر شیمیایی و ساختاری تولید شود. اطلاعات همیشه از یک ذهن، از یک آگاهی هدفمند هوشمند سرچشمه می گیرد
اگر بخواهم روی مریخ فرود بیایم و کلمات حک شده در سنگی را پیدا کنم که روی آن نوشته شده است: «به دنیای ما خوش آمدی، مرد زمینی». می دانستم که هوش در کار بود، نه شانس تصادفی.
منظور من این است که برای دانستن وجود خدا لازم نیست ماهیت خدا را درک کنم. من می توانم وجود او را با شواهد اطرافم ثابت کنم، اما نمی توانم ماهیت او را از آن شواهد درک کنم. در حالی که خلقت وجود خدا را به من ثابت می کند، اما ثابت نمی کند که او موجودی سه در یک است. برای آن به شواهدی نیاز دارم که در طبیعت یافت نمی شوند. تنها منبع این نوع شواهد کتاب مقدس است. خداوند از طریق کلام الهام شده خود چیزی از طبیعت خود را آشکار می کند.
آیا خدا خود را به عنوان یک تثلیث نشان می دهد؟ او تقریباً 7,000 بار نام خود را به ما می دهد. می توان انتظار داشت که او طبیعت خود را نیز نامگذاری کند، اما کلمه تثلیث که از لاتین آمده است ترینیداها (سه گانه) در هیچ کجای کتاب مقدس یافت نمی شود.
یَهُوَه خدا، یا اگر شما ترجیح می دهید یهوه، انتخاب کرده است که خود را آشکار کند و این کار را در صفحات کتاب مقدس انجام داده است، اما این مکاشفه چگونه عمل می کند؟ چگونه به ما می رسد؟ آیا در کتاب مقدس کدگذاری شده است؟ آیا جنبه هایی از ذات او در نوشته های مقدس نهفته است و منتظر است تا چند ذهن فهیم و صاحب امتیاز رمز پنهان را رمزگشایی کنند؟ یا، آیا خدا به سادگی انتخاب کرده است که آن را همانطور که هست بگوید؟
اگر خدای متعال، خالق همه چیز، انتخاب کرده است که خود را برای ما آشکار کند، ماهیت خود را برای ما آشکار کند، پس آیا ما نباید همه در یک صفحه باشیم؟ آیا همه ما نباید درک یکسانی داشته باشیم؟
نه، ما نباید. چرا این را می گویم؟ زیرا این چیزی نیست که خدا می خواهد. عیسی توضیح می دهد:
«در آن زمان عیسی گفت: «ای پدر، ای پروردگار آسمان و زمین، تو را میستایم، زیرا تو این چیزها را از خردمندان و دانشمندان پنهان کردهای و به بچههای کوچک آشکار کردی. آری پدر، زیرا این در نظر تو پسندیده بود.
همه چیز توسط پدرم به من سپرده شده است. هیچ کس پسر را جز پدر نمی شناسد و هیچ کس پدر را جز پسر و کسانی که پسر انتخاب می کند تا او را به آنها آشکار کند" (متی 11:25-27 BSB).
«کسانی که پسر میخواهد او را به آنها آشکار کند.» بر اساس این قطعه، پسر عاقل و دانشمند را انتخاب نمی کند. وقتی شاگردانش از او پرسیدند که چرا این کار را کرد، او بدون تردید به آنها گفت:
"علم اسرار ملکوت آسمان به شما داده شده است، اما به آنها نه... به همین دلیل است که من با آنها در مثل ها صحبت می کنم." (متی 13:11,13،XNUMX BSB)
اگر کسی فکر کند که عاقل و دانشمند، باهوش و دانشمند، خاص و بینا است و این موهبت ها به او این توانایی را می دهد که چیزهای عمیق خدا را برای بقیه ما رمزگشایی کند، حتی ذات واقعی خدا، خود را فریب می دهد.
ما خدا را نمی فهمیم خدا خود را نشان می دهد، یا بهتر است بگوییم، پسر خدا، پدر را به ما نشان می دهد، اما او خدا را به همه، فقط برای برگزیدگان، آشکار نمی کند. این مهم است و ما باید به این فکر کنیم که پدرمان به دنبال چه کیفیتی در فرزندان خواندهاش است. آیا او به دنبال قدرت فکری است؟ در مورد کسانی که خود را به عنوان دارای بینش خاصی نسبت به کلام خدا معرفی می کنند، یا خود را به عنوان کانال ارتباطی خدا معرفی می کنند، چطور؟ پولس به ما می گوید که خدا به دنبال چه چیزی است:
«و ما می دانیم که خدا همه چیز را با هم برای خیر انجام می دهد از کسانی که او را دوست دارند، که بر اساس هدف او خوانده شده اند.» (رومیان 8:28، BSB).
عشق نخی است که به این سو و آن سو می بافد تا همه دانش را در یک کل متحد کند. بدون آن نمی توانیم روح خدا را بدست آوریم و بدون آن روح نمی توانیم به حقیقت برسیم. پدر آسمانی ما ما را انتخاب می کند زیرا او ما را دوست دارد و ما او را دوست داریم.
جان می نویسد:
«ببینید که پدر چه محبتی به ما داده است تا ما فرزندان خدا خوانده شویم. و این چیزی است که ما هستیم!" (اول یوحنا 1:3 BSB)
«هر که مرا دیده باشد، پدر را دیده است. چگونه می توانید بگویید، "پدر را به ما نشان دهید"؟ آیا باور نمی کنید که من در پدر هستم و پدر در من است؟ کلماتی که به شما می گویم، از خود نمی گویم. در عوض، این پدر است که در من ساکن است و کارهای خود را انجام می دهد. به من ایمان بیاورید که من در پدر هستم و پدر در من است - یا حداقل به خاطر خود اعمال ایمان بیاورید.» (یوحنا 14:9-11BSB)
چگونه ممکن است خداوند با چنین گفتار ساده و نوشتار ساده ای که فرزندان خوانده اش می توانند آن را درک کنند و در عین حال از کسانی که خود را عاقل و روشنفکر می پندارند پنهان می دارد، حقیقت را بیان کند؟ زیرا یقیناً خردمندان یا روشنفکران، به اعتراف خود عیسی در متی 11:25، نمی توانند معنای وحدت یا محبت بین پدر، پسر و برگزیدگان را از طریق روح القدس درک کنند، زیرا ذهن روشنفکر به دنبال پیچیدگی است. تا بتواند خود را از مردم عادی متمایز کند. همانطور که یوحنا 17:21-26 می گوید:
«من فقط از طرف آنها نمیخواهم، بلکه از طرف کسانی که به واسطه پیام آنها به من ایمان میآورند، درخواست نمیکنم تا همه یکی باشند، همانطور که تو ای پدر در من هستی و من در تو هستم. باشد که آنها نیز در ما باشند، تا دنیا باور کند که تو مرا فرستادی. جلالی را که به من دادی به آنها دادم تا مثل ما یکی شوند - من در آنها و شما در من - تا به وحدت کامل برسند. آنگاه جهان خواهند دانست که تو مرا فرستادی و آنها را همانطور که مرا دوست داشتی دوست داشتی.
«ای پدر، میخواهم کسانی را که به من بخشیدهای، در جایی که من هستم، با من باشند، و جلال مرا ببینند، جلالی که به من بخشیدی، زیرا قبل از خلقت جهان مرا دوست داشتی.
«ای پدر عادل، اگر چه جهان تو را نشناسد، من تو را می شناسم و آنها می دانند که تو مرا فرستاده ای. من تو را به آنها شناختم و خواهم شناخت تا محبتی که به من داری در آنها باشد و من خودم در آنها باشم.» (یوحنا 17: 21-26 BSB)
یگانگی عیسی با خدا مبتنی بر وحدتی است که از عشق ناشی می شود. این همان یگانگی با خدا و مسیح است که مسیحیان تجربه می کنند. متوجه خواهید شد که روح القدس در این یگانگی گنجانده نشده است. از ما انتظار می رود که پدر را دوست داشته باشیم، و از ما انتظار می رود که پسر را دوست داشته باشیم، و از ما انتظار می رود که یکدیگر را دوست داشته باشیم. و بیشتر از آن، ما میخواهیم پدر را دوست داشته باشیم، و پسر را دوست داشته باشیم، و برادران و خواهران خود را دوست داشته باشیم. اما دستور محبت به روح القدس کجاست؟ مطمئناً اگر سوم شخص یک تثلیث مقدس بود، چنین فرمانی به راحتی پیدا می شد!
عیسی توضیح می دهد که این روح حقیقت است که ما را به حرکت در می آورد:
من هنوز چیزهای زیادی برای گفتن به شما دارم، اما شما هنوز طاقت شنیدن آن را ندارید. با این حال، هنگامی که روح حقیقت بیاید، او شما را به تمام حقیقت هدایت خواهد کرد. زیرا او به تنهایی سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را می شنود خواهد گفت و آنچه را که خواهد آمد به شما خواهد گفت.» (یوحنا 16:12، 13)
به طور طبیعی، اگر معتقدید که آموزه تثلیث ماهیت خدا را تعریف می کند، پس می خواهید باور کنید که روح شما را به آن حقیقت راهنمایی کرده است، درست است؟ باز هم، اگر سعی کنیم چیزهای عمیق خدا را بر اساس ایده های خودمان برای خودمان حل کنیم، هر بار اشتباه خواهیم کرد. ما به روح نیاز داریم که ما را راهنمایی کند. پولس به ما گفت:
«اما خدا این چیزها را به وسیله روح خود برای ما آشکار کرد. زیرا روح او همه چیز را جستجو می کند و اسرار عمیق خدا را به ما نشان می دهد. هیچ کس نمی تواند افکار یک نفر را بشناسد، مگر روح خود او، و هیچ کس نمی تواند افکار خدا را بجز روح خود خدا بشناسد. (اول قرنتیان 1:2،10,11 ترجمه زنده جدید)
من معتقد نیستم که آموزه تثلیث ماهیت خدا و نه رابطه او با پسرش عیسی مسیح را تعریف می کند. من همچنین معتقدم که روح مرا به این درک هدایت کرد. یک تثلیثی در مورد درک خود از ماهیت خدا همین را خواهد گفت. ما نمی توانیم حق با هر دو باشیم، می توانیم؟ روحیه یکسان هر دوی ما را به نتایج متفاوت راهنمایی نکرد. تنها یک حقیقت وجود دارد، اگرچه دروغ های زیادی وجود دارد. پولس به فرزندان خدا یادآوری می کند:
«ای برادران و خواهران، به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما درخواست میکنم که همگی در آنچه میگویید با یکدیگر موافق باشید و در میان شما دودستگی ایجاد نشود. اما این که شما کاملاً در ذهن و فکر متحد باشید" (اول قرنتیان 1:1 NIV)
بیایید بحث پولس در مورد وحدت ذهن و اندیشه را کمی بیشتر بررسی کنیم، زیرا این موضوع مهم کتاب مقدس است و بنابراین برای نجات ما ضروری است. چرا برخی از مردم فکر می کنند که هر کدام می توانیم خدا را به روش خود و با درک خودمان پرستش کنیم و در نهایت همه ما به جایزه زندگی ابدی خواهیم رسید؟
چرا درک ذات خداوند حیاتی است؟ چرا درک ما از رابطه بین پدر و پسر بر شانس ما برای به دست آوردن زندگی ابدی به عنوان فرزندان خدا در رستاخیز صالحان تأثیر می گذارد؟
عیسی به ما میگوید: «اکنون این حیات جاودانی است تا تو را که تنها خدای حقیقی و عیسی مسیحی را که فرستادی بشناسند.» (یوحنا 17:3 BSB)
پس شناخت خدا یعنی زندگی. و ندانستن خدا چطور؟ اگر تثلیث آموزهای نادرست است که از الهیات بت پرستی سرچشمه میگیرد و به اجبار به گلوی مسیحیان به خاطر درد مرگ فرو میرود، همانطور که امپراتور روم تئودوسیوس پس از 381 بعد از میلاد چنین بود، پس کسانی که آن را میپذیرند، خدا را نمیشناسند.
پولس به ما می گوید:
«به هر حال، سزاوار است خداوند به کسانی که به شما مبتلا شدهاند، مصیبت جبران کند، و به شما مستضعفان و ما نیز آسایش دهد. این زمانی روی خواهد داد که خداوند عیسی از آسمان به همراه فرشتگان قدرتمندش در آتش فروزان ظاهر شود، انتقام گرفتن از کسانی که خدا را نمی شناسند و از انجیل خداوند ما عیسی اطاعت نکنید.» (دوم تسالونیکیان 2:1-6 BSB)
خوب خوب. بنابراین، همه ما می توانیم توافق کنیم که شناخت خدا برای خشنود کردن او و جلب رضایت او که منجر به زندگی ابدی می شود، بسیار مهم است. اما اگر شما به تثلیث اعتقاد دارید و من اعتقاد ندارم، آیا واقعاً به این معنی نیست که یکی از ما خدا را نمی شناسد؟ آیا یکی از ما در خطر از دست دادن جایزه زندگی ابدی با عیسی در ملکوت آسمان هاست؟ اینطور به نظر می رسد.
خوب بیایید مرور کنیم ما ثابت کردهایم که نمیتوانیم خدا را با عقل محض بفهمیم. در واقع، او چیزهایی را از روشنفکران پنهان می کند و برای افراد کودکانه آشکار می کند، همانطور که در متی 11:25 دیدیم. خداوند فرزندانی را به فرزندی پذیرفته است و مانند هر پدر مهربانی با فرزندان خود صمیمیت هایی را در میان می گذارد که با غریبه ها در میان نمی گذارد. ما همچنین روشی را که او چیزها را برای فرزندانش آشکار می کند، از طریق روح القدس ایجاد کرده ایم. آن روح ما را به تمام حقیقت راهنمایی می کند. بنابراین، اگر ما روح داریم، حقیقت را داریم. اگر حقیقت را نداریم، پس روح هم نداریم.
این ما را به آنچه عیسی به زن سامری گفت:
«اما زمانی میآید و اکنون فرا رسیده است که پرستندگان واقعی پدر را در روح و به راستی پرستش خواهند کرد، زیرا پدر در جستجوی چنین افرادی است که او را بپرستند. خدا روح است و پرستندگانش باید او را در روح و حقیقت بپرستند.» (یوحنا 4:23، 24 BSB)
بنابراین، یَهُوَه خدا به دنبال نوع خاصی از افراد است، کسی که او را در روح و حقیقت پرستش کند. بنابراین ما باید حقیقت را دوست داشته باشیم و توسط روح خدا به تمام حقیقتی که با جدیت در جستجوی آن هستیم هدایت شویم. کلید به دست آوردن آن دانش، آن حقیقت، توسط عقل ما نیست. از طریق عشق است. اگر قلب ما پر از عشق باشد، روح می تواند ما را به درستی راهنمایی کند. با این حال، اگر انگیزه غرور ما باشد، روح مانع می شود، حتی به طور کلی مسدود می شود.
"من دعا می کنم که از ثروت با شکوه خود شما را با قدرت از طریق روح خود در وجودتان تقویت کند تا مسیح از طریق ایمان در قلب های شما ساکن شود. و من دعا میکنم که شما که در عشق ریشهدار و استوار هستید، همراه با تمامی قوم مقدس خداوند، قدرتی داشته باشید که میزان عشق مسیح را دریابید که چقدر گسترده و طولانی و بلند و عمیق است و این عشق را که برتر از دانش است، بشناسید. تا به اندازه تمام پری خدا سیر شوید. (افسسیان 3:16-19 NIV)
آنچه این نشان می دهد بسیار بزرگ است. موضوع پیش پا افتاده ای نیست اگر تثلیث حقیقت دارد، پس اگر میخواهیم از جمله کسانی باشیم که پدر را در روح و به راستی پرستش میکنند و اگر میخواهیم کسانی باشیم که او از زندگی ابدی برخوردار است، باید آن را بپذیریم. اما اگر درست نیست به همین دلیل باید آن را رد کنیم. زندگی ابدی ما در تعادل است.
آنچه قبلاً گفتیم، قابل تکرار است. اگر تثلیث مکاشفه ای از جانب خدا باشد، پس تنها مدرک آن را می توان در کتاب مقدس یافت. اگر روح انسانها را به حقیقت هدایت کرده است و این حقیقت این است که خدا یک تثلیث است، پس تنها چیزی که نیاز داریم اعتماد کودکانه و فروتنی است تا خدا را به همان شکلی که واقعاً هست ببینیم، سه شخص در یک خدا. در حالی که ذهن ضعیف انسانی ما ممکن است قادر به درک شیوه ای باشد که این خدای سه گانه می تواند باشد، این نتیجه چندانی ندارد. کافی است که او خود را چنین خدایی، چنین موجودی الهی و سه در یک نشان دهد. ما نیازی به درک نحوه عملکرد این کار نداریم، بلکه فقط اینطور است.
مطمئناً، کسانی که قبلاً توسط روح خدا به این حقیقت هدایت شده اند، اکنون می توانند آن را به روشی ساده برای ما توضیح دهند، راهی که کودکان کوچک می توانند آن را درک کنند. بنابراین، قبل از اینکه به شواهد موجود در کتاب مقدس که برای حمایت از تثلیث استفاده میشود، نگاه کنیم، اجازه دهید ابتدا آن را همانطور که توسط کسانی که ادعا میکنند توسط روحالقدس خدا بر آنها آشکار شده است، بررسی کنیم.
ما با تثلیث هستی شناختی شروع خواهیم کرد.
ممکن است بگویید: «یک دقیقه صبر کن». چرا جلوی اسم «تثلیث» صفتی مثل «هستیشناسی» میزنید؟ اگر تنها یک ترینیتی وجود دارد، چرا باید آن را واجد شرایط کنید؟ خوب، اگر تنها یک تثلیث وجود داشت، این کار را نمی کردم، اما در واقع تعاریف زیادی وجود دارد. اگر به دایره المعارف فلسفه استنفورد نگاهی بیاندازید، «بازسازی های عقلانی» آموزه تثلیث را خواهید یافت که از مفاهیم متافیزیک تحلیلی، منطق و معرفت شناسی معاصر مانند «نظریه های یک خود»، «سه» استفاده می کند. نظریههای خود»، «نظریههای چهار خود، بدون خود، و خود نامعین»، «راز گرایی» و «فراتر از انسجام». همه این چیزها تضمین شده است که ذهن عاقل و روشنفکر را به لذت بی پایان برساند. در مورد کودکانه، آه، نه چندان. در هر صورت، ما با این همه تئوری های متعدد درهم نمی خوریم. بیایید فقط به دو نظریه اصلی بمانیم: تثلیث هستی شناختی و تثلیث اقتصادی.
بنابراین دوباره، ما با تثلیث هستی شناختی شروع می کنیم.
«هستی شناسی مطالعه فلسفی ماهیت هستی است. "تثلیث هستی شناختی" به وجود یا ماهیت هر یک از اعضای تثلیث اشاره دارد. در ماهیت، ذات و صفات، هر شخص از تثلیث برابر است. پدر، پسر و روح القدس در ماهیت الهی مشترکند و بنابراین یک تثلیث هستی شناختی را تشکیل می دهند. تعالیم تثلیث هستیشناختی میگوید که هر سه شخص الوهیت از نظر قدرت، جلال، حکمت و غیره برابرند. (منبع: gotquestions.org)
البته، این مشکل ایجاد میکند، زیرا مکانهای زیادی در کتاب مقدس وجود دارد که در آنها «قدرت، جلال، [و] حکمت» یکی از اعضای تثلیث - پسر - تابع یا پایینتر از «قدرت» است. جلال، [و] حکمت» یکی دیگر از اعضا - پدر (بدون ذکر این که هرگز هیچ توصیه ای برای پرستش روح القدس وجود ندارد).
در تلاش برای حل آن، ما تعریف دوم را داریم: تثلیث اقتصادی.
«تثلیث اقتصادی اغلب در پیوند با «تثلیث هستیشناختی» مورد بحث قرار میگیرد، اصطلاحی که به ماهیت همسان اشخاص تثلیث اشاره دارد. اصطلاح «تثلیث اقتصادی» بر کاری که خدا انجام می دهد تمرکز دارد. «تثلیث هستیشناختی» بر کیستی خدا متمرکز است. در مجموع، این دو اصطلاح پارادوکس تثلیث را نشان میدهند: پدر، پسر و روح دارای یک ماهیت هستند، اما آنها افراد متفاوتی هستند و نقشهای متفاوتی دارند. تثلیث هم متحد و هم متمایز است.» (منبع: gotquestions.org)
همه اینها به عنوان یک پارادوکس ارائه می شود. تعریف پارادوکس عبارت است از: یک گزاره یا گزاره به ظاهر پوچ یا متناقض که وقتی مورد بررسی یا توضیح قرار می گیرد ممکن است به خوبی ثابت یا درست باشد. (منبع: lexico.com)
تنها راهی که میتوانید بهطور مشروع تثلیث را پارادوکس بنامید این است که درستی این دکترین «به ظاهر پوچ» ثابت شود. اگر نمی توانید صحت آن را ثابت کنید، پس این یک پارادوکس نیست، فقط یک آموزش پوچ است. تنها منبع ممکن برای شواهدی که ثابت کند تثلیث هستیشناختی/اقتصادی درست است، کتاب مقدس است. منبع دیگری وجود ندارد.
چگونه CARM، وزارت عذرخواهی و تحقیقات مسیحی، صحت این آموزش را ثابت می کند؟
(فقط برای هشدار به شما، این بسیار طولانی است، اما ما واقعاً باید همه آن را بخوانیم تا به ارتفاع کامل، وسعت و عمق این نوع تفکر تثلیثی دست پیدا کنیم. من منابع کتاب مقدس را ترک کرده ام اما نقل قول های واقعی را حذف کرده ام. به اختصار، اما می توانید با استفاده از لینکی که در قسمت توضیحات این ویدیو قرار می دهم، به متن کامل دسترسی پیدا کنید.
تثلیث اقتصادی
همانطور که در بالا گفته شد، تثلیث اقتصادی به چگونگی ارتباط سه شخص در الوهیت با یکدیگر و جهان می پردازد. هرکدام نقش های متفاوتی در درون ربوبیت دارند و هر کدام نقش های متفاوتی در رابطه با جهان دارند (برخی نقش ها همپوشانی دارند). پدر و پسر یک رابطه بین تثلیثی است زیرا ابدی است (در ادامه در این مورد بیشتر توضیح می دهیم). پدر پسر را فرستاد (اول یوحنا 1:4)، پسر از آسمان نازل شد نه برای انجام اراده خود، بلکه اراده پدر (یوحنا 10:6). برای یک آیه که تفاوت در نقش ها را نشان می دهد، به 38 Pet مراجعه کنید. 1: 1، "بر اساس پیش آگاهی خدای پدر، با عمل تقدیس روح، تا از عیسی مسیح اطاعت کنید و با خون او پاشیده شوید"، می توانید ببینید که پدر از قبل می داند. پسر انسان شد و خود را فدا کرد. روح القدس کلیسا را تقدیس می کند. این به اندازه کافی ساده است، اما قبل از اینکه بیشتر در مورد آن بحث کنیم، اجازه دهید به برخی از آیاتی که از تفاوت نقش ها در بین سه شخص تثلیث حمایت می کنند نگاهی بیندازیم.
پدر پسر را فرستاد. پسر پدر را نفرستاد (یوحنا 6:44؛ 8:18؛ 10:36؛ اول یوحنا 1:4)
عیسی از آسمان نازل شد، نه برای انجام اراده خود، بلکه اراده پدر. (یوحنا 6:38)
عیسی کار رستگاری را انجام داد. پدر این کار را نکرد. (دوم قرنتی 2:5؛ اول پطرس 21:1)
عیسی یگانه است. پدر نیست. (یوحنا 3:16)
پدر پسر را داد. پسر نه پدر و نه روح القدس را نداد. (یوحنا 3:16)
پدر و پسر روح القدس را می فرستند. روح القدس پدر و پسر را نمی فرستد. (یوحنا 14:26؛ 15:26)
پدر برگزیدگان را به پسر داده است. کتاب مقدس نمی گوید که پدر برگزیدگان را به روح القدس داد. (یوحنا 6:39)
پدر ما را قبل از بنای جهان برگزید. هیچ نشانه ای وجود ندارد که پسر یا روح القدس ما را انتخاب کرده باشد. (افس. 1:4)
پدر ما را به فرزندخواندگی بر اساس نیت خود مقدر کرد. این در مورد پسر یا روح القدس گفته نشده است. (افس. 1:5)
ما از طریق خون عیسی رستگاری داریم، نه خون پدر یا روح القدس. (افس. 1:7)
بیایید خلاصه کنیم. ما می توانیم ببینیم که پدر پسر را فرستاد (یوحنا 6:44؛ 8:18). پسر از آسمان نازل شد تا اراده خود را انجام ندهد (یوحنا 6:38). پدر به پسر (یوحنا 3:16)، که یگانه زاده است (یوحنا 3:16)، داد تا کار رستگاری را انجام دهد (دوم قرنتیان 2:5؛ اول پطرس 21:1). پدر و پسر روح القدس را فرستادند. پدری که ما را قبل از تأسیس جهان برگزید (افس. 2: 24)، ما را از پیش تعیین کرد (افس. 1: 4؛ رومیان 1:5)، و برگزیدگان را به پسر داد (یوحنا 8:29).
این پسر نبود که پدر را فرستاد. پدر برای انجام اراده پسر فرستاده نشد. پسر نه پدر را داد و نه پدر یگانه نامیده شد. پدر کار رستگاری را انجام نداد. روح القدس پدر و پسر را نفرستاد. گفته نمی شود که پسر یا روح القدس ما را برگزید، ما را از قبل مقدر کرد و به پدر داد.
علاوه بر این، پدر عیسی را پسر می نامد (یوحنا 9:35)، نه برعکس. عیسی پسر انسان نامیده می شود (متی 24:27). پدر نیست. عیسی پسر خدا نامیده می شود (مرقس 1: 1؛ لوقا 1: 35). پدر پسر خدا نامیده نمی شود. عیسی در دست راست خدا خواهد نشست (مرقس 14:62؛ اعمال رسولان 7:56). پدر بر دست راست پسر نمی نشیند. پدر، پسر را به عنوان وارث همه چیز منصوب کرد (عبرانیان 1:1)، نه برعکس. پدر زمان بازیابی پادشاهی اسرائیل را تعیین کرده است (اعمال رسولان 1: 7)، اما پسر این کار را نکرد. روح القدس هدایایی به کلیسا می دهد (اول قرنتیان 1:12-8) و میوه می دهد (غلاطیان 11:5-22). اینها در مورد پدر و پسر گفته نمی شود.
بنابراین، به وضوح، ما تفاوت هایی را در عملکرد و نقش ها می بینیم. پدر می فرستد، هدایت می کند و مقدر می کند. پسر اراده پدر را انجام می دهد، جسم می شود و رستگاری را به انجام می رساند. روح القدس ساکن است و کلیسا را تقدیس می کند.
اکنون به یاد داشته باشید که تثلیث هستیشناختی، که تثلیث اقتصادی از آن حمایت میکند، بیان میکند که «هر سه شخص الوهیت از نظر قدرت، جلال، حکمت و غیره برابرند». و غیره نشان دهنده هر چیز دیگری است. بنابراین، با خواندن همه موارد فوق، از کجا برابری در قدرت، جلال، حکمت، دانش، اقتدار یا هر چیز دیگری پیدا می کنیم؟ اگر تمام آن آیات کتاب مقدس را بدون هیچ ایده ای از پیش تعیین شده بخوانید، بدون اینکه کسی از قبل معنای آنها را به شما بگوید، آیا باور می کنید که خدا خودش را توسط روح القدس به عنوان یک تثلیث به شما نشان می دهد؟ به عنوان سه شخص متمایز یک موجود را تشکیل می دهند؟
نویسنده مقاله وزارت عذرخواهی و تحقیقات مسیحی از همه اینها چه نتیجه ای می گیرد:
بدون این تمایزات، بین افراد تثلیث نمی توان تمایزی وجود داشت و اگر تمایز وجود نداشت، تثلیث وجود ندارد.
متعجب؟ من به تمام آن تمایزات نگاه می کنم تا ثابت کنم یک تثلیث وجود ندارد، زیرا آنها ثابت می کنند که این سه به هیچ وجه با هم برابر نیستند، اما نویسنده این مقاله تمام شواهد را علیه وجود یک تثلیث روی سرش می چرخاند و ادعا می کند که پس از همه، شواهد تثلیث را ثابت می کند.
تصور کنید یک شب پلیس به در خانه شما بیاید و بگوید: «همسایه شما به قتل رسیده است. ما اسلحه شما را در صحنه پیدا کردیم که اثر انگشت شما روی آن بود. ما DNA شما را زیر ناخن های قربانی پیدا کردیم. ما سه شاهد داریم که دقایقی قبل از شنیده شدن صدای تیراندازی شما را دیده اند که وارد خانه شده اید و بعد از آن شما را دیده اند که در حال بیرون آمدن هستید. خون او را نیز بر روی لباس شما یافته ایم. سرانجام قبل از مرگ نام تو را با خون روی زمین نوشت. همه این شواهد به طور قطعی ثابت می کند که شما او را نکشتید. در واقع، اگر این شواهد نبود، شما مظنون اصلی ما بودید.»
میدانم. این یک سناریوی پوچ است، اما اساساً این سناریوی این مقاله CARM است. از ما انتظار می رود که باور کنیم که تمام شواهد کتاب مقدس که تثلیث را رد می کند، اصلاً آن را رد نمی کند. در واقع کاملا برعکس است. آیا این علما توانایی خود را برای تفکر منطقی از دست داده اند یا اینکه فکر می کنند بقیه ما احمق هستیم. میدونی گاهی حرفی نیست…
به نظر می رسد که هدف نظریه تثلیث اقتصادی تلاش برای دور زدن کوهی از شواهد کتاب مقدس است که نشان می دهد سه عضو تثلیث به هیچ وجه با یکدیگر برابر نیستند. تثلیث اقتصادی سعی می کند تمرکز را از ماهیت پدر، پسر و روح القدس به نقش هایی که هر کدام ایفا می کنند تغییر دهد.
این یک ترفند زیبا است. اجازه دهید به شما نشان دهم که چگونه کار می کند. من قصد دارم یک ویدیو برای شما پخش کنم. من نتوانستم منبع این ویدیو را مشخص کنم، اما ظاهراً گزیده ای از مناظره بین یک آتئیست و یک آفرینش مسیحی است. آتئیست چیزی را می پرسد که به وضوح معتقد است یک سؤال نابخردانه است، اما مسیحی او را کاملاً مؤثر می بندد. پاسخ او برخی بینش واقعی را در مورد ماهیت خدا آشکار می کند. اما آن مسیحی بدون شک یک تثلیث است. طنز این است که پاسخ او در واقع تثلیث را رد می کند. سپس، برای نتیجه گیری، او به طور کنایه آمیزی درگیر یک تکه کوچک جالب استدلال غلط می شود. بیا گوش بدهیم:
راینهولد شلیتر: من گیج شدم. از آنجایی که از نظر فلسفی ثابت هستم و فردی بسیار صادق هستم، مطمئن هستم که می توانید به من بگویید خدا از کجا آمده است. و علاوه بر این، به علاوه، هنگامی که به من گفتید خدا از کجا آمده است، لطفاً سعی کنید روشن کنید که چگونه می توانید بفهمید که یک نیروی معنوی می تواند برای ایجاد آن بر جهان مادی تأثیر بگذارد.
دکتر کنت هوویند: بسیار خوب، سوال شما، "خدا از کجا آمده است؟" فرض می کند که فکر شما به اشتباه - بدیهی است که نشان می دهد - فکر شما به خدای اشتباه است. زیرا خدای کتاب مقدس تحت تأثیر زمان، مکان یا ماده نیست. اگر او تحت تأثیر زمان، مکان یا ماده باشد، او خدا نیست. زمان، مکان و ماده چیزی است که ما آن را پیوستار می نامیم. همه آنها باید در یک لحظه به وجود بیایند. چون ماده وجود داشت، اما فضایی وجود نداشت، آن را کجا قرار می دهید؟ اگر ماده و مکان وجود داشت، اما زمان نبود، چه زمانی آن را قرار می دادید؟ شما نمی توانید زمان، مکان یا ماده به طور مستقل داشته باشید. آنها باید همزمان به وجود بیایند. کتاب مقدس در ده کلمه به آن پاسخ می دهد: «در ابتدا [زمان وجود دارد]، خدا آسمان را [فضا وجود دارد] و زمین را [ماده وجود دارد] آفرید.
بنابراین شما زمان، مکان، ماده ایجاد شده دارید. تثلیثی از تثلیث وجود دارد. می دانید زمان گذشته، حال، آینده است. فضا ارتفاع، طول، عرض است. ماده جامد، مایع، گاز است. شما تثلیثی از تثلیث دارید که فورا ایجاد شده اند و خدایی که آنها را خلق کرده است باید خارج از آنها باشد. اگر او محدود به زمان باشد، او خدا نیست.
خدایی که این کامپیوتر را خلق کرده در کامپیوتر نیست. او در آنجا نمی دود و اعداد روی صفحه را تغییر می دهد، خوب؟ خدایی که این جهان را آفریده است خارج از عالم است. او بالاتر از آن، فراتر از آن، در آن، از طریق آن است. او تحت تأثیر آن قرار نگرفته است. بنابراین، برای ... و این مفهوم که یک نیروی معنوی نمی تواند هیچ تأثیری بر بدن مادی داشته باشد ... خوب پس، حدس می زنم شما باید چیزهایی مانند احساسات، عشق، نفرت، حسادت، حسادت و عقلانیت را برای من توضیح دهید. منظورم این است که اگر مغز شما فقط مجموعهای تصادفی از مواد شیمیایی است که بهطور تصادفی در طی میلیاردها سال شکل گرفتهاند، چطور میتوانید به فرآیندهای استدلال خود و افکاری که فکر میکنید اعتماد کنید، خوب؟
بنابراین، آه ... سوال شما: "خدا از کجا آمده است؟" فرض یک خدای محدود است و این مشکل شماست. خدایی که من می پرستم محدود به زمان، مکان یا ماده نیست. اگر می توانستم خدای نامتناهی را در مغز سه پوندی خود جای دهم، او ارزش پرستش را نداشت، این مسلم است. پس این خدایی است که من می پرستم. متشکرم.
من قبول دارم که خدا بی نهایت است و نمی تواند تحت تأثیر جهان باشد. در این مورد، من با این شخص موافقم. اما او نمی تواند تأثیر سخنان خود را بر سیستم اعتقادی خود ببیند. عیسی که بر اساس نظریه تثلیث خداست چگونه می تواند تحت تأثیر جهان باشد؟ خدا را نمی توان با زمان محدود کرد. خدا نیازی به خوردن ندارد. خدا را نمی توان به صلیب میخ کرد. خدا را نمی توان کشت. با این حال، او ما را وادار خواهد کرد که باور کنیم که عیسی خداست.
بنابراین در اینجا شما توضیح شگفت انگیزی از هوش و قدرت و ماهیت بی پایان خدا دارید که با نظریه تثلیث جور در نمی آید. اما آیا متوجه شدید که چگونه او همچنان سعی میکرد تثلیث را در بحث خود وارد کند، وقتی که پیدایش 1:1 را نقل کرد؟ او از زمان، مکان و ماده به عنوان یک تثلیث یاد می کند. به عبارت دیگر، تمام خلقت، کل جهان، تثلیث است. سپس هر عنصر این جهان را به سه گانه خود تقسیم می کند. زمان گذشته، حال و آینده دارد. فضا دارای ارتفاع، عرض و عمق است. ماده به صورت جامد، مایع یا گاز وجود دارد. او آن را تثلیث تثلیث نامید.
نمی توان چیزی را که در سه حالت وجود دارد، مانند ماده، تثلیث نامید. (در واقع، ماده می تواند به صورت پلاسما نیز وجود داشته باشد، که حالت چهارم است، اما اجازه دهید موضوع را بیشتر اشتباه نگیریم.) نکته اینجاست که ما در اینجا یک تکنیک رایج را می بینیم. مغالطه منطقی معادل سازی نادرست. او با بازی سریع و شل با معنای کلمه تثلیث، سعی دارد ما را وادار کند که این مفهوم را با شرایط او بپذیریم. وقتی این کار را انجام دادیم، او میتواند آن را به معنای واقعی که میخواهد منتقل کند، اعمال کند.
آیا میپذیرم که یَهُوَه، عیسی و روحالقدس نقشهای متفاوتی دارند؟ آره. شما آن را دارید، ترینیتی اقتصادی. نه، شما این کار را نمی کنید.
آیا قبول دارید که در یک خانواده شما پدر، مادر و فرزندی دارید که همه نقش های متفاوتی دارند؟ آره. آیا می توانید آنها را به عنوان یک خانواده تعریف کنید؟ آره. اما این معادل تثلیث نیست. آیا پدر خانواده است؟ آیا مادر، خانواده است؟ آیا کودک، خانواده است؟ نه. اما آیا پدر، خداست؟ بله، تثلیث می گوید. آیا روح القدس، خداست؟ بله، دوباره. آیا پسر، خداست؟ آره.
ببینید، تثلیث اقتصادی فقط راهی برای تلاش برای گرفتن شواهدی است که تثلیث هستیشناختی را رد میکند و آن را توضیح میدهد. اما در واقعیت، اکثر کسانی که از تثلیث اقتصادی برای توضیح شواهد علیه تثلیث هستیشناختی استفاده میکنند، همچنان به تعریف هستیشناختی سه شخص متمایز در یک موجود معتقدند، که همه در همه چیز برابرند. این یک ترفند شعبده باز است. یک دست حواس شما را پرت می کند در حالی که دست دیگر این ترفند را انجام می دهد. اینجا را نگاه کنید: در دست چپم، سه گانه اقتصادی را نگه می دارم. هر آنچه کتاب مقدس در مورد نقش های متفاوت پدر، پسر و روح القدس می گوید، درست است. آیا این را قبول دارید؟ آره. بیایید آن را یک ترینیتی بنامیم، خوب؟ باشه. اکنون در دست راست، "abracadabra"، ما تثلیث واقعی را داریم. اما هنوز هم تثلیث نامیده می شود، درست است؟ و شما تثلیث را قبول دارید، درست است؟ اوه آره باشه متوجه شدم.
حالا اگر منصف باشیم، همه کسانی که تثلیث هستند، تثلیث هستی شناختی را نمی پذیرند. این روزها بسیاری تعاریف خاص خود را ارائه کرده اند. اما آنها هنوز از اصطلاح Trinity استفاده می کنند. این یک واقعیت بسیار مهم است. این کلید توضیح اجبار مردم برای پذیرش تثلیث است.
برای اکثر مردم، تعریف واقعاً چندان مهم نیست. قبلا مهم بود در واقع، زمانی وجود داشت که اگر با آن موافق نبودید، شما را به یک چوب میبستند و زنده زنده میسوزانیدند. اما امروزه نه چندان. شما می توانید تعریف خود را ارائه دهید و این اشکالی ندارد. فقط تا زمانی که از اصطلاح ترینیتی استفاده کنید. این مانند رمز ورود به یک باشگاه انحصاری است.
تشبیهی که من در مورد یک خانواده به کار بردم، در واقع با برخی از تعاریف تثلیث که اکنون در گردش است، مطابقت دارد.
اگر تنها فرزند خانواده بمیرد، دیگر خانواده نیست. فقط یک زوج باقی می ماند. از یک تثلیثی پرسیدم وقتی عیسی به مدت سه روز مرد چه اتفاقی افتاد؟ پاسخ او این بود که خدا در آن سه روز مرده بود.
این تثلیث نیست، اما باز هم آنچه اهمیت دارد این است که خود این اصطلاح استفاده شود. چرا؟
من یک تئوری دارم، اما قبل از توضیح آن، باید بگویم که با این سری ویدیوها، سعی نمیکنم Trinitarians را متقاعد کنم که اشتباه میکنند. این بحث بیش از 15 قرن است که ادامه دارد و من برنده آن نیستم. عیسی وقتی بیاید برنده خواهد شد. من سعی می کنم به کسانی که از سازمان شاهدان یهوه بیدار می شوند کمک کنم تا قربانی دکترین نادرست دیگری نشوند. من نمیخواهم که آنها از ماهیتابه الهیات جعلی جعلی به درون آتش جزمهای اصلی مسیحی بپرند.
می دانم که جذابیت تعلق داشتن به گروهی از مسیحیان می تواند بسیار قوی باشد. برخی استدلال خواهند کرد که اگر مجبور شوند کمی خم شوند، اگر مجبور شوند دکترین نادرست دیگری را بپذیرند، این بهایی است که حاضرند بپردازند. فشار همسالان و نیاز به تعلق، چیزی است که مسیحیان قرن اول، حداقل برخی از آنها، را به تلاش برای ختنه شدن غیریهودیان واداشت.
کسانی که می خواهند مردم را به وسیله بدن تحت تأثیر قرار دهند، سعی می کنند شما را مجبور کنند که ختنه شوید. تنها دلیلی که آنها این کار را می کنند این است که به خاطر صلیب مسیح مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. (غلاطیان 6:12 NIV)
من معتقدم این استدلال معتبری است که آن را در وضعیت فعلی خود اعمال کنیم و آیه را به این ترتیب بازخوانی کنیم:
کسانی که میخواهند مردم را از طریق بدن تحت تأثیر قرار دهند، سعی میکنند شما را وادار کنند که خدا تثلیث است. تنها دلیلی که آنها این کار را می کنند این است که به خاطر صلیب مسیح مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. (غلاطیان 6:12 NIV)
نیاز به عضویت در یک گروه به این معنی است که فرد همچنان در دام تلقینات سازمان شاهدان یهوه است. "کجا برم دیگه؟" این سؤالی است که معمولاً توسط همه کسانی که شروع به بیدار شدن از دروغ و ریاکاری JW.org می کنند، می پرسند. من یکی از شاهدان یهوه را می شناسم که سعی می کند دوباره به کار خود بازگردد، حتی اگر از تمام آموزه های نادرست و دورویی وابسته به سازمان ملل و پوشش های سوء استفاده جنسی از کودکان مطلع باشد. استدلال او این است که این بهترین ادیان دروغین است. نیاز او به تعلق به دین، ذهن او را از این واقعیت پنهان کرده است که برگزیدگان خدا، فرزندان خدا، فقط متعلق به مسیح است. ما دیگر به مردان تعلق نداریم.
پس هیچ کس در مردان مباهات نکند. زیرا همه چیز از آن شماست، خواه پولس، یا آپولوس، یا قیفا، یا جهان، یا زندگی، یا مرگ، یا چیزهای حال و آینده. همه چیز از آن شماست و شما از آن مسیح هستید. و مسیح از آن خداست. (اول قرنتیان 1:3-21)
البته، تثلیث گرایان با شنیدن این ادعا ادعا می کنند که مدرک دارند. آنها ادعا خواهند کرد که اثبات تثلیث در سراسر کتاب مقدس وجود دارد. آنها "متون اثبات" زیادی دارند. از این نقطه به بعد، من این متون اثباتی را یک به یک بررسی خواهم کرد تا ببینم آیا آنها واقعاً شواهد کتاب مقدسی را برای این دکترین ارائه می دهند یا اینکه همه آنها دود و آینه هستند.
در حال حاضر، ما به پایان می رسیم و مایلم از توجه شما تشکر کنم و مجدداً از حمایت شما قدردانی کنم.
من هیچ دانشمندی نیستم، فقط مردی هستم که حدود 40 سال است که کتاب مقدس را می خواند. در این پاسخ من اشتباه خواهم کرد. من احتمالاً برخی از آنچه شما می گویید را اشتباه متوجه شده ام. معذرت می خواهم. من می خواهم در جایی که اشتباه می کنم اصلاح شوم. ما فراخوانده شدهایم تا حقیقت خدا را همانطور که مییابیم، به طور مستمر مطالعه و در میان بگذاریم، همانطور که شما میخواهید با Beroean Pickets انجام دهید. من عضو یک کلیسا هستم، در مطالعات کتاب مقدس شرکت می کنم و تعدادی منابع و معلمان/الهیدانان کتاب مقدس دارم که به من کمک می کنند. کنجکاوم بدانم آیا شما یک... بیشتر بخوانید »
چرا فکر می کنید که من «از نظر الهیات، تقریباً هنوز شاهد یهوه» هستم؟ [رالف] «به کدام کلیسا یا گروه امیدوار هستید آنها را هدایت کنید؟» من معتقدم که دین یک دام و یک راکت است، بنابراین من مردم را به کلیسای خاصی هدایت نمی کنم. من می خواهم که آنها یاد بگیرند که خدا را با روح و حقیقت عاری از تعصبات انسانی پرستش کنند. [رالف] «پاسخ روح القدس است. روح توسط عیسی و پدر فرستاده شده است تا ما را به تمام حقیقت راهنمایی کند.» این درست است، اما به سختی می توان از آن به عنوان دلیلی برای اثبات موضوع استفاده کرد... بیشتر بخوانید »
من فکر میکنم که شما هنوز تا حد زیادی به الهیات برج مراقبت پایبند هستید، زیرا به نظر میرسد با انکار الهی بودن عیسی مسیح با آنها موافق هستید، معتقدید که ما با کاری که انجام میدهیم (عشق) لطف خدا را به دست میآوریم، و شخصیت روح القدس را انکار میکنیم. متذکر می شوم که می خواهید ویدیویی بسازید که درک خود از روح را بیشتر توضیح دهد. من منتظرشم. من نمی دانم که "شخص" توصیف خوبی برای اعضای ترینیتی است. فکر میکنم افراد در سنین پایین هیچ چیز بهتری برای استفاده نداشتند. اگر تنها سازمان کلیسا/مذهبی است که تاکنون عضو آن بوده اید... بیشتر بخوانید »
جالب هست. من متوجه شده ام که تقریباً هر دکترین منحصر به فرد برای JW ها نادرست است. رد تثلیث منحصر به شاهدان یهوه نیست، بنابراین صرفاً به این دلیل که کسی قبول نمی کند، به سختی دلیل موجهی برای رنگ آمیزی آنها با قلم موی الهیات JW است. اتفاقا منکر الهی بودن عیسی نیستم. من فقط تعریف شما از الهی را که او را به خدای متعال تبدیل می کند رد می کنم. اما او یک خداست. رالف، در مورد اعتقاد شما در مورد اعتقاد من به دین و کاری که من برای پرستش خدا انجام می دهم، به نظر می رسد که با نتیجه گیری سریع به تمرین خود می پردازید. شما... بیشتر بخوانید »
اگر زیاد حدس زدم عذرخواهی می کنم. همانطور که در پاسخ اولیه خود به پست شما گفتم، می دانم که برخی از آنچه شما می گویید را اشتباه متوجه یا تفسیر خواهم کرد. من فقط به همان چیزی می روم که به نظر می رسد کلمات شما می گویند. به تصحیح من ادامه دهید. اما آیا با اعتقاد JW که عیسی یک خدا است و نه خدای قادر مطلق، سازگار نیست؟ بنابراین این یک توافق خواهد بود. می دانستم که رد تثلیث منحصر به فرد نیست. آریایی ها به مدت ها قبل انجام می دادند. الیاس و الیسا در همان دفتری که رسولان اولیه کلیسا عمل می کردند. خداوند به وسیله آنها معجزه کرد... بیشتر بخوانید »
من تمام باورهایی که JW ها دارند را رها نکرده ام. این یعنی بیرون انداختن بچه با آب حمام. با این حال، اعتقاد به برخی از چیزهایی که آنها معتقدند، دیگر مرا از نظر الهیات به دکترین JW ملزم نمیکند، زیرا باورهای من که با آموزههای باپتیست یا کاتولیک مطابقت دارند، مرا به این ایمانها متصل میکند. در مورد زنده کردن مردگان توسط الیاس و الیشع، من از آن برای مقابله با استدلال شما استفاده می کردم: «اگر خدا سه گانه است، چرا اعمال مختلف الهی توسط افراد مختلف انجام نمی شود؟ و با این حال، عیسی در سراسر کتاب یوحنا اشاره می کند که او فقط کار الهی را انجام می دهد... بیشتر بخوانید »
در ضمن، وقتی عیسی مرد و سه شبانه روز در قبر دراز کشید، آیا خدا مرد؟
بله، اما من فکر می کنم که تفاوت های ما در اینجا مانند تفاوت های ما در مورد الوهیت عیسی است. برداشت های متفاوت از "الهی" و شاید درک متفاوت از "مرگ". آیا به مرگ بودن (درک JW) پایبند هستید، فقط برای از سرگیری زندگی با رستاخیز؟ چون معتقدم وقتی میمیرم در روح به زندگی ادامه میدهم. دورنمای انتقال بیوقفه از این زندگی مبارزهای به حضور عیسی در بهشت، چیزی است که نیش مرگ را از بین میبرد. اما مرگ غیرطبیعی و نتیجه گناه است و همچنان یک رویداد غم انگیز و شیطانی است همانطور که اشک های عیسی در خارج از قبر ایلعازار نشان می دهد.... بیشتر بخوانید »
لازم نیست باور کنید که «در روح زنده هستید» تا نیش را از مرگ پاک کنید. از آنجایی که مردگان چیزی نمی دانند، فاصله زمانی بین مرگ و رستاخیز از دیدگاه خود شخص، آنی خواهد بود، هرچند ممکن است هزاران سال گذشته باشد.
عیسی کاملاً انسان بود، نه خدا. او الوهیت خود را مطابق فیلیپیان 2: 5,6، XNUMX رها کرد
سلام درک،
تتراگرام، YHWH، نام چهار حرفی خدا را نشان می دهد که نزدیک به 7000 بار در نسخه های خطی اصلی کتاب مقدس عبری آمده است. ترجمه انجام شده از آن نام عبری متفاوت است. متداول ترین دو ترجمه یهوه و یهوه به انگلیسی هستند. اما اینها برحسب مورد ترجمه یا نویسهگردانی هستند، نه نام واقعی که در اصل در زبان عبری املا و تلفظ میشد.
اگر روز یکشنبه به جلسات ما بیایید، با افراد دیگری در بریتانیا ملاقات خواهید کرد که می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید. زمان جلسات و پیوندهای زوم در این لینک موجود است: https://beroeans.net/events/
اریک، فقط تعجب می کنم، فرانکی، تو منبع خوبی برای تشویق من بوده ای... به کار خوب ادامه بده. اریک، تو گفتی که رای موافق و مخالف را برنمیگردانی و این سایت فقط مرورگر jw.org بود... آیا نور شما روشنتر و روشنتر میشود؟ اریک، شیطان خواسته است که تو را غربال کنند، اما وقتی برگشتی، "خانواده" خود را تشویق کن. دلیل اخراج شما و اینکه چرا این وب سایت را برای کمک به بیدار شدن شاهدان راه اندازی کردید را بدانید. اگر همسر عزیزتان هنوز زنده بود به شما چه می گفت؟ فقط تعجب کردم، گیر کردم... بیشتر بخوانید »
جیمز منصور، کامنت شما در اینجا یکی از کنترلکنندهترین و دستکاریکنندهترین پستهایی است که در مدتزمان دیدهام، شما در حال برداشتن تمام «سیمهای چنگ» در دسترستان هستید تا سعی کنید این کشتی را به سمتی هدایت کنید که شما را خوشحال کند! آیا احساس راحتی می کنید که برای یهوه و شیطان صحبت کنید؟ به طور جدی؟؟؟ این سایت برای انجام کار یهوه هر چه که باشد است!! بستری برای هیچ مردی نیست که بتواند رهبر شود و اقتدار شخصی خود را اعمال کند یا تحت کنترل و دستکاری قرار گیرد تا دستور دیگری را انجام دهد! آیا واقعاً "بابل" یا مفاهیم آن را درک می کنید؟... بیشتر بخوانید »
باب پیفول از توبیخ جیمز و استدلال درستت متشکرم.
من می دانم که داشتن رای منفی واقعاً شما را آزار می دهد، اما ما چندین بار در مورد آن بحث کردیم و من به این نتیجه رسیدم که نکات مثبت بیشتر از موارد منفی است.
من میدانم که شما دوست ندارید زمانی که رأیدهنده مخالف دلیلی ارائه نمیکند، رأی منفی داده شود، و میدانم که این میتواند بسیار تلخ باشد. من در کانال یوتیوب خود رای های منفی زیادی را بدون هیچ دلیلی دریافت می کنم. اما آنها در خدمت یک هدف هستند. آنها به ما این امکان را می دهند که واکنش کلی آنچه می گوییم را بسنجیم. ما باید در موقعیت خود به اندازه کافی ایمن باشیم تا از پس رد شدن برآییم، چه بی دلیل باشد چه نباشد.
حاکمان WT هرگز اجازه رای منفی را نمی دهند. این به تنهایی توجیهی برای اجازه دادن به آن به نظر می رسد.
PS: من فقط به نظر شما رای دادم. ?
LOL
بحث تثلیث و جزم گرایی و نگرش قضاوتی ناشی از آن. این یک بحث پایان ناپذیر است که از بین نمی رود. آیا ممکن است افراد تثلیثی از دست بدهند: پدر یهوه، عیسی که به نام یهوه آمد و یاوری که عیسی که به نام پدر یهوه آمد وعده داده بود؟ آیا ممکن است کسانی که آموزه تثلیث را قبول ندارند، پدر یهوه، عیسی که به نام یهوه آمد و یاری که عیسی که به نام پدر آمده بود را از دست بدهند؟ چه آموخته باشیم و چه ناآموخته، معتقدم... بیشتر بخوانید »
استوار ماندن در حقیقت جزم اندیشی و قضاوت نیست. هیچ چیزی در انجیل وجود ندارد که نشان دهد عیسی در برابر تعالیم نادرست مدارا می کرد، و همچنین هیچ یک از نویسندگان مسیحی هنگام رویارویی با معلمان دروغین نگرش مماشات از خود نشان نمی دهند. تثلیث گرایان و کسانی که دیگر آموزه های نادرست مانند روح جاودانه و آتش جهنم را ترویج می کنند، سعی می کنند با درخواست از ما اجازه دهند که "زبانشان را با یک قطره آب مرطوب کنیم" و ادعا می کنند که همه اینها فقط یک نظر است - گویی هیچ حقیقت سختی در کتاب مقدس و زندگی وجود نداشت. پدر به دنبال نمازگزار است... بیشتر بخوانید »
وای 111 نظر در مورد موضوعی که وقتی عیسی مسیح بیاید و بر تخت با شکوه خود بنشیند و شروع به جدایی کند، به آن پاسخ خواهد داد. سه گانه از غیر Trinitarians.… من فکر کردم که این سایت مرورگر jw.org است.
نکته خوبیه این مرورگر JW.org بود، اما فکر میکنم وقت آن است که در مورد آن نام تجدید نظر کنم، زیرا وزارت من گسترش یافته است. ممنونم که توجه من را جلب کردید.
خدمت شما واقعاً گسترش یافته است، برادر اریک. لطفاً به کار کاملاً شگفت انگیزی که انجام می دهید ادامه دهید!
مهمتر از همه این است که اجازه دهید جریان آزاد روح خدا اتفاق بیفتد و از وضع قوانین و رهبران یک گروه خودداری کنید. الگویی که من دیده ام این است، زمانی که گروهی تشکیل می شود، مردم می خواهند به آن بپیوندند، و برای هدف سازمان، یک رهبر انتخاب، منصوب یا خود مسح شده، به آن موقعیت، و سپس برای حفظ قوانین و کنترل های گروه هستند. ایجاد شده و در تلاش برای حفظ نظم، استبداد در نهایت آغاز می شود زیرا در وضعیت ناقص ما هیچ یک از ما نمی توانیم آن موقعیت رهبری را کنترل و حفظ کنیم! به همین دلیل است که رهبر ما همیشه هست و باید... بیشتر بخوانید »
جیمز منصور، اگر باید منتظر بمانید تا عیسی حقیقت را در مورد این دکترین به شما بگوید، پیشنهاد میکنم در «مسیحیت ارتدوکس» منتظر بمانید تا پاسخ را دریافت کنید! فقط آنچه را که در مورد این دکترین باور دارید آشکار میکنید، و فکر میکنم قلب شما در مورد آن آشفته است؟ (لوقا 6:43-45) 43 «زیرا هیچ درخت خوب میوه گندیده نمیدهد و هیچ درخت گندیده میوه خوب نمیآورد. 44 زیرا هر درخت از میوه خود شناخته می شود. مثلاً مردم انجیر را از خار جمع نمی کنند و انگور را از خار نمی برند. 45 انسان نیکوکار از نیکی نیکی می آورد... بیشتر بخوانید »
فقط تعجب می کنم، در هماهنگی با نظر شما، می توانیم ببینیم که قابیل (تشویق پدر و مادرش) نام ویژه "ذرات زن" را به عنوان مالکیت خود در نظر گرفته است، این امر باعث رفتار او و مرگ هابیل و تلاش اولیه برای شیطان سعی کند این پیشگویی را خنثی کند! (می توانم بیشتر در این مورد صحبت کنم اما فعلاً کافی است)
از شما، اریک، برای مطرح کردن موضوع تثلیث متشکرم. من این عنوان را خیلی دوست دارم: آیا دکترین تثلیث از طرف خدا داده شده است یا توسط شیطان نازل شده است. این آموزه مسیحیان را بسیار تفکیک می کند. و این برای من بدیهی است زیرا پیروان مسیح متحد و هماهنگ هستند و بنابراین در آموزه های اساسی خدا تقسیم نمی شوند. وقتی با مردی بحث میکنم که زندگی عیسی را قبل از تولدش روی زمین انکار میکند و میگوید که لوگوس فکر خداست، وحدت مسیح با این مرد را احساس نمیکنم. همچنین من چنین یگانگی را احساس نمی کنم... بیشتر بخوانید »
این یک فکر بسیار جالب است. با تشکر از شما برای به اشتراک گذاری.
فقط تعجب می کنم،
همه خوبن رفیق همه خوبن؟
فقط تعجب می کنم،
دو تا گیزر قدیمی مثل ما را جفت کنید، ما همیشه می توانیم یک یا دو نخ داشته باشیم. لطفاً همه آیا کلمات تشویق کننده ای وجود دارد که بتوانید بیان کنید؟
فقط تعجب می کنم، آن مقاله را بیرون بیاورید زیرا می خواهم آن را با برخی از اعضای جماعت ما و خارج از کشور به اشتراک بگذارم.
ممنون رفیق
سلام اریک ،
فقط تعجب می کنم که آیا می توانید یک مقاله کوتاه برای کمک به تشویق برخی از برادران اوکراینی بنویسید که از آنها خواسته ام به این وب سایت نگاهی بیندازند... یکی از بزرگان که می دانم به آنجا نقل مکان کرده است، گفت که چشمانش باز شده است و از من تشکر می کند.
من مطمئن هستم که موضوع تثلیث همچنان اینجا خواهد بود تا جایی را که ما ترک کردهایم انتخاب کنیم.
چه فکر می کنید؟
من همیشه از این جمله قدردانی می کردم که "سعی کنید تثلیث را درک کنید و ذهن خود را از دست خواهید داد - سعی کنید آن را انکار کنید و زندگی خود را از دست خواهید داد."
آموزه تثلیث یک سازه شیطانی است که برای منصرف کردن افراد از شناخت خدای ما در حد ممکن طراحی شده است، شبیه به آموزش تکامل است که فقط توسط روشنفکران این دنیای شیطانی شیطانی قدردانی می شود. باعث می شود که انسان نتواند با خدا یا پسرش به درستی پیوند بخورد. نمای آن «آشوب و سردرگمی» است! با این حال میدانم که به دلیل ماهیت این موضوع، همه کسانی را که قلباً به این دکترین وابسته هستند و کورکورانه به آن پایبند هستند، میکشد، هسته مرکزی باورهای این افراد میشود، و بنابراین آنها نمیتوانند... بیشتر بخوانید »
تفکر عالی "فقط اشتباه" است، اگر ما نگرش یهودیانی را که به عنوان مثال تحت رهبری ایزابل به پرستش دروغین سقوط کردند، به یاد بیاوریم، به گزارش های کسانی که این خدایان دروغین را می پرستیدند فکر کنید؟
و سپس چگونه یَهُوَه به سودهای خود قدرت داد تا با آنها برخورد کند! کسانی که واقعاً به پرستش دروغین تلقین شده اند، راه دشواری برای خروج از آن دام دارند!
خوب بگو، جی دبلیو
سلام کن. من در اینجا بحثی در مورد حضور عیسی در شئول بین مرگ او بر روی صلیب و رستاخیز او می بینم. من میخواهم دیدگاه خود را در مورد این موضوع که اغلب مورد بحث قرار میگیرد و همزمان اول قرنتیان 1:13 را به یاد میآورم، ارائه دهم. کل موضوع ممکن است از اول پطرس 12: 1-3 ناشی شود: "زیرا مسیح نیز یک بار برای گناهان رنج کشید، عادل در مقابل ظالمان، تا ما را به خدا برساند، در جسم کشته شد، اما در روح زنده شد. ، که در آن او رفت و به ارواح در زندان اعلام کرد، "[ESV] بیایید به ترتیب زمانی نگاه کنیم.... بیشتر بخوانید »
فرانکی عزیز – با تشکر از پاسخ شما در مورد سوال 3 روز عیسی در هادس. فکر می کنم از موضوع خارج شده است، بنابراین از اریک به خاطر آن عذرخواهی می کنم. شما در شماره 1 ذکر می کنید که برادرانی را می شناسید که معتقدند دو خدا یا یک دوقلو وجود دارد. به گفته مایکل اس هایزر، محقق کتاب مقدس، یهودیان معبد دوم از جمله پولس و نویسندگان NT یا می دانستند یا معتقد بودند که دو قدرت در بهشت وجود دارد. این دو یهوه در پیدایش 19:24. همچنین اگر از یهودیان معبد دوم بپرسید که به گفته هایزر چرا این همه شرارت روی زمین وجود دارد، اولاً آنها می گفتند زیرا... بیشتر بخوانید »
واقعاً استدلال خوبی است، فقط تعجب می کنم. با تشکر از شما برای به اشتراک گذاری.
اریک، در پایان مقاله خود، گفتید "چه اتفاقی افتاد وقتی عیسی به مدت سه روز مرده بود؟" همیشه به این فکر میکردم که عیسی چه زمانی به ارواح در زندان موعظه کرد؟ 1 پطرس 3. من این مقاله را در اینترنت پیدا کردم به نام "آنچه مسیحیان می خواهند بدانند". عیسی پس از مرگ بر صلیب کجا رفت؟ عیسی "در جسم کشته شد، اما در روح زنده شد" به این معنی است که مرگ نمی تواند او را نگه دارد. او بی گناه بود و مرگ مزد گناه است (رومیان 6:23) اما از آنجایی که عیسی هرگز گناه نکرد، روح او زنده ماند، حتی اگر رنج کشید.... بیشتر بخوانید »
فقط تعجب کردم، این ادعای من نبود، گفتم از مقاله ای است که در اینترنت پیدا کردم به نام "آنچه مسیحیان می خواهند بدانند". من همیشه متحیر بودم که چه زمانی عیسی برای ارواح در زندان، یعنی پسران خدا موعظه کرد. ژنرال 6. می دانم که نظریه های مختلفی وجود دارد. کن
سلام کن، درک من این است که عیسی در طی 40 روز بین رستاخیز و عروجش به ارواح در زندان موعظه کرد. اول پطرس 1: 3، 18 را میتوان یا بهعنوان یک عمل آنی یا عملی که پس از گذشت سه روز رخ داد، درک کرد. عنصر زمان مشخص نشده است. عیسی به وضوح گفت که او سه روز خواهد مرد. مکاشفه 19:1 می گوید که او مرده بود. خدا نمی تواند بمیرد، بنابراین عیسی نمی تواند خدا باشد. استدلالی که مقاله ارائه می کند بر اساس یک فرض است. این به سادگی بیان می کند که روح او زنده مانده است اما هیچ مدرکی ارائه نمی دهد... بیشتر بخوانید »
اریک - آیا واقعاً مهم است که مردم به تثلیث اعتقاد دارند یا نه؟ اگر آنها معتقد باشند که خدای واقعی یهوه است و عیسی نجات دهنده آنهاست چه؟ چه مورمون باشند، چه JW یا هر چیز دیگری، مطمئناً خدا می داند که در قلب آنها چه می گذرد! پادشاه داوود، او چقدر اشتباه کرد، اما او همیشه می دانست و معتقد بود که یهوه - یهوه - یهوه خدای واقعی است. مقاله خوبی از مایکل اس هایزر در مورد نعمان جذامی وجود دارد که توسط عیسی که یک بت پرست و معتقد به یهوه بود، اشاره کرد و از الیشع پرسید که آیا خوب است؟... بیشتر بخوانید »
پس آیا JWهای "وفادار"، در واقع همه مسیحیان "کاذب" دیگر با اعتقادات خود در یک قایق هستند؟ اگر همه ما موافق باشیم که در یکی از این موضوعات "حقیقت" داریم اما در واقع نداریم چه؟ در مورد کسانی که قبل از اصلاحات زندگی می کردند و تنها درکشان این بود که اگر لاتین می دانستید چطور؟ فقط خدا می تواند با اطمینان بگوید. بیشتر همه (صرف نظر از فرقه) آنچه را که "از دوران کودکی" به آنها آموزش داده شده است دنبال می کنند و نمی توانند "حقیقت" را ببینند حتی اگر واقعاً بخواهند. این بدان معنا نیست که ما نباید به جستجوی حقیقت ادامه دهیم، بلکه فقط می توانیم... بیشتر بخوانید »
نکته خوب رودی، اگر ما خدا را بیش از همه چیز دوست داریم، "حقیقت" را همان طور که هست می پذیریم، و چون آن تجلی کامل حقیقت تا پس از پادشاهی خدایان اینجا نخواهد بود، باید مایل به تغییر و هماهنگی باشیم. دیدگاه های ما نسبت به خدایان زمانی که به طور کامل بر ما آشکار شود. «تعلق به یک فرقه به دلیل «تفکر گروهی» و تمایل ما برای راضی کردن اعضای گروه به خاطر خود خدا، بالقوه خطرناک است.
فقط تعجب می کنم که فکر می کنم می دانم چه زمانی Beroean Pickets حقیقت را یاد می گیرد، این زمانی است که اریک ساختن ویدیوها را متوقف می کند و وب سایت BP ناپدید می شود زیرا حقیقت شما را از بحث آزاد می کند. - کن
زمانی که کن این جمله را می گویید: «فقط متعجبم که فکر می کنم می دانم چه زمانی Beroean Pickets حقیقت را یاد خواهد گرفت» این جمله چیزهای زیادی در مورد تفکر شما آشکار می کند. ابتدا می گویید «فقط در تعجبم» و پس از آن یک قضاوت بسیار محکم درباره گروهی که می گویید وقتی می گویید: «می دانی کی بروی پیکت ها حقیقت را یاد خواهند گرفت»؟ آیا شما می گویید که «حقیقت» در یک گروه فقط در صورتی وجود دارد که اجازه دهند همه دیدگاه های مخالف در نظر گرفته شود و توسط کل گروه به عنوان یک واحد مورد بحث قرار گیرد؟ این درست همان راهی است که «گروهی فکر میکند» یک سازه شیطانی» با موفقیت به خطر میافتد و از بین میرود... بیشتر بخوانید »
BobPfohl - همه موارد فوق. ممنون که صبر کردید. در چند روز گذشته چیزهای زیادی یاد گرفتم - برای شما بهترین ها را آرزو می کنم. مرسی اریک من از تو خیلی چیزها یاد گرفتم - خدا برکت بده - کن
فقط تعجب می کنم و اریک، - فقط تعجب می کنم که لازم نیست عذرخواهی کنید، من با بخشی از مقاله که در این آدرس وب (https://www.whatchristianswanttoknow.com/does-the-bible-tell-us) است موافقم -کجا-عیسی-سه-روز-میان-مرگ-و-قیامتش-بود/) زیرا همیشه در ذهنم بود که به نحوی پس از اینکه عیسی به عنوان یک انسان دردهای مرگ را متحمل شد، به موعظه پرداخت. به "ارواح در زندان" که JW با "فرشتگانی که موقعیت اصلی خود را ترک کردند" موافق است. آیا ما فرزندان خود را خلق می کنیم یا آنها را به دنیا می آوریم. مقاله برای من منطقی بود... بیشتر بخوانید »
سلام کن،
قبل از پاسخ دادن، باید درک شما از این موضوع را بدانم. بیایید عنصر زمان را فراموش کنیم. فرقی می کند سه روز مرده باشد یا یک روز یا یک ساعت یا یک دقیقه یا یک ثانیه؟ سوال این است که آیا قبول دارید که او مرده است؟ نه فقط جسمش که روحش زنده و هوشیار بماند. آیا شخصی که عیسی مرد بود برای مدتی مرده بود؟
سلام اریک، برای من مهم است، حزقیال 18:20 "روحی که گناه می کند..."، عیسی بدون گناه بود. یوحنا 2:19 "این معبد را ویران کنید و من در سه روز آن را دوباره برپا خواهم کرد." او یا در مورد بدن جسمانی خود صحبت می کرد یا بدن روحانی خود را که مسیحیان می توانند بخشی از آن باشند. اگر او در مورد بدن جسمانی خود صحبت می کرد، پس باید به عنوان یک موجود روح زنده بود تا آن را در عرض سه روز بالا ببرد. من به عنوان یک انسان موافقم که عیسی برای نجات ما مرد، در غیر این صورت ما بی امید هستیم. آیا برای دوره زمانی مهم است... بیشتر بخوانید »
گفتگوی "عیسی در جهنم" کمی دور از موضوع به نظر می رسد، اما خوشحالم که مطرح شد. من اخیراً مجبور شدم بعد از صحبتی که با چند مورمون داشتم، موضوع را بررسی کنم. همیشه این تصور را داشتم که ارواح در زندان فرشتگانی هستند که در روزگار نوح به زمین آمدند. من مطمئن نیستم که این توضیح مناسب به نظر نمی رسد با توجه به اینکه توصیفات مشابه فرشتگان در زنجیر / بندها / تاریکی در 2 پیت و جود. برای من عجیب به نظر می رسد که عیسی به این فرشتگان زندانی سفر کند تا به اصطلاح، صورتشان را بمالد. من... بیشتر بخوانید »
در مورد ترجمه اول پطرس 1:3 به عنوان "ارواحی که اکنون در زندان هستند"، بررسی ابزارهای مطالعه کتاب مقدس به صورت آنلاین یک ترجمه را نشان نداد که "اکنون" در هر نسخه ای که شما پیشنهاد می کنید درج شده باشد... تفسیرهای موازی را در biblehub بررسی کنید. ، یه کمی هست. همچنین اگر توضیحی بهتر از من می خواهید، تفسیر آیه مورد نظر را بررسی کنید. اصل بحث این است که ارواح اکنون در زندان ارواح بودند در زمانی که پطرس زنده بود، اما قبلاً افرادی بودند که عیسی از طریق روح خود به آنها موعظه کرد.... بیشتر بخوانید »
کجای کتاب مقدس می گوید که مردم به ارواح تبدیل می شوند، به طوری که عیسی می توانست از ابتدا آنها را به این طریق «موعظه» کند؟ عیسی در حالت روحی خود از طریق نوح آنها را موعظه کرد، زمانی که آنها انسانهای زنده بودند. زیرا اگر اراده خدا چنین باشد بهتر است که برای نیکوکاری رنج بکشید تا بدکاری. نوح به خاطر عدالت رنج کشید، مردمی که او به آنها موعظه کرد به خاطر بی عدالتی رنج بردند. اکنون روح آنها در انتظار قضاوت است - «در زندان». توجه داشته باشید که من هیچ پیشنهادی مبنی بر هوشیار بودن یا رنج کشیدن یا هر چیز دیگری ندارم. بودن... بیشتر بخوانید »
باز هم ج.ا، من این خط استدلال را ابداع نکردم. اگر میخواهید نگاه عمیقتری به موضوع داشته باشید، به سادگی برخی از تفسیرهای کتاب مقدس را در biblehub جستجو کنید. من نمی دانم که شما فکر می کنید کلام خدا قبل از اینکه به عنوان عیسی نازل شود چه می کرد، اما این ایده که او در معاملات خدا با انسان فعال بود، در عهد جدید تصور ناشناخته ای نیست. (عبرانیان ۱۱:۲۶؛ یهودا ۵؛ اول قرنتیان ۱۰:۴؛ یوحنا ۱۲:۴۰-۴۱) به نظر میرسد که شما این دو را با هم ترکیب میکنید. روح است... بیشتر بخوانید »
JA اشتباه تایپی بود منظورم JW- فقط تعجب کردم
مطمئن نیستید که در مورد نظرات خود در اینجا فکر و تحقیق زیادی کرده اید. اما زحمت این تحقیق و فکر کردن و نوشتن در کامنت خود را بکنید و سپس نظر خود را با این کامنت نهایی کنید: «من علاقه ای به کسب امتیاز ندارم و نمی خواهم این بحث را ادامه دهم. " من چندین تناقض در سخنان شما پیدا می کنم، در مقایسه با اصول کتاب مقدس که من از آنها آگاهم. هنگامی که عبارت فوق را بیان می کنید و آن را با "من نمی خواهم به بحث ادامه دهم" پایان می دهید، اساساً نشانه ای ایجاد می کنید که قابل تغییر نیست و... بیشتر بخوانید »
حتماً قسمتی را از دست داده اید که justwondering به من گفت و گفت که نمی خواهد بحث را ادامه دهد. درک متن پستهای من به دلیل حذف همه پستهای او دشوار است
کن عیسی پس از زنده شدن به ارواح در زندان اعلام کرد. قسمت آخر اول پطرس 1:3 «در جسم میمیرند» و «در روح زنده میشوند» در کنار هم قرار میگیرد (پیتر از ربط DE استفاده میکند تا نشان دهد که آنچه او در مورد «زنده شدن در روح» میگوید مناسب است. "کشته شدن در جسم"). "مرگ" اشاره ای به مصلوب شدن او (یک رویداد) است، و "در جسم" اشاره ای به شکلی است که او به قتل رسید (یعنی گوشت و استخوان، یک انسان فانی). «زنده شد» اشاره به رستاخیز او (یک رویداد) و «در روح» است... بیشتر بخوانید »
rajeshsony با احترام، من یونانی را نمی فهمم و به سختی با انگلیسی کنار می آیم، بنابراین باید به ترجمه های انگلیسی تکیه کنم. عیسی بدون گناه بود. عیسی طعم مرگ را به عنوان یک انسان برای نجات ما چشید. طبق قانون خدا، عیسی نیازی به حضور در قبر نداشت، زیرا او بی گناه بود. در یوحنا 2:19 عیسی میگوید: «این معبد را ویران کنید تا سه روز دیگر آن را برپا کنم». برای من او یا در مورد بدن جسمانی خود صحبت می کرد یا جسم روحانی خود. بعداً شاگردانش متوجه می شوند که او درباره بدن خود صحبت می کند. توجه داشته باشید که این عیسی است که بالا می برد... بیشتر بخوانید »
اگر می توانستم به اینجا بپرم، درست است که عیسی بی گناه بود و بنابراین از گناه نمی مرد. با این حال، او به عنوان یک انسان و به عنوان چنین جاودانه نیست. او می تواند بمیرد، یا به طور خاص، او را می توان کشت. قانون مستلزم رستاخیز است زیرا مرگ او یک قتل است و خدا باید جبران کند. اگر خدا تصمیم بگیرد که او را قبل از زنده کردنش در قبر بگذارد، قطعاً این نصیحت خدا خواهد بود، آیا اینطور نیست؟ بنابراین، ما می دانیم که او به عنوان یک روح زنده شد زیرا اول پطرس 1: 3، 18 و اول قرنتیان 19:1 به ما می گوید.... بیشتر بخوانید »
اریک نظر شما در مورد یوحنا ۲:۱۹ چیست؟
برای من جالب است که تثلیثها وقتی مناسبشان باشد فرالفظی میشوند و وقتی مناسب نیست، استعاری میشوند.
او به معنای واقعی کلمه می گوید که بدنی را زنده می کند، نه بدنی را زنده می کند و نه خود را زنده می کند. کتاب مقدس به وضوح می گوید که او یک روح حیات بخش است. بنابراین اگر روح جسمی را بالا می برد، این دقیقاً به معنای آن چیزی نیست که می گوید. هنگامی که عیسی در یک اتاق در بسته ظاهر شد، او جسم بود. او را لمس کردند. او یک روح نبود. چگونه آن را بدون ساختن یک نظریه وحشی توضیح دهیم؟ آیا میتوانیم در جای دیگری از کتاب مقدس به دنبال ارواح بگردیم که میتوانند خود را در جسم ظاهر کنند؟
اریک من با افراد سه گانه مشکلی ندارم. فکر می کنم خیلی چیزها هست که انسان نمی فهمد. اگر برخی به تثلیث اعتقاد دارند که من کیستم که آنها را قضاوت کنم، اگر حق با آنها باشد چه؟ عبارات زیادی در NT وجود دارد که به نظر می رسد دلالت بر خدا بودن عیسی دارد. گذرگاه I AM. عیسی در برابر قیافا که سرنوشت او را رقم زد! قیافا می دانست که عیسی می گوید او خداست. من هرگز اهل تثلیث نبوده ام، شاید این جی دبلیو بود که آن را به من وارد کرد. تا زمانی که سعی می کنم از عیسی پیروی کنم، فکر نمی کنم مهم باشد... بیشتر بخوانید »
تعجب میکنم که ترجمه یونانی «ترجمه دنیای جدید» را بهطور مبهم به یاد میآورم، هنوز آن را «من هستم» ترجمه میکند. اما به JWهای انگلیسی زبان نگویید. در مورد قیافا که میدانست عیسی میگوید او خداست، چه میشود، زیرا تنها کسی که ابر سوار بود YHWH یا به قول JW ارابه یهوه بود که آنها در نگهداشتن با او مشکل زیادی دارند - کن.
تعجب می کنم که نمی توانم به خاطر بیاورم که عیسی خود را زنده کرد، گفتم عیسی بدن خود را بلند کرد، بنابراین او باید در این سه روز یک موجود روح بوده باشد. در اینترنت، اگر عیسی مسیح را زنده کرد، در گوگل جستجو کنید، آنها اکثراً تثلیثی هستند. این فقط اعتقاد من است که عیسی "ارواح در زندان" را در آن سه روز ملاقات کرد. - کن
خوشحالم که کسی در این انجمن نام هایزر را شنیده است، او محتوای بسیار خوبی تولید می کند. از طریق او بود که به تثلیث متقاعد شدم.
من آنقدر طرفدار آن مرد نیستم. https://www.youtube.com/watch?v=CUkhWBKCuXc در اواخر این ویدئو، او می گوید که این نکته کلیدی است و زمانی است که عیسی در برابر قیافا قرار دارد (متی 26:64) و عیسی می گوید: «پسر را خواهی دید. مردی که در دست راست قدرت نشسته و بر ابرهای آسمان می آید». قیافا میدانست که فقط یهوه است که بر ابرهای آسمان سوار میشود و چرا اینقدر عصبانی شد.» آیا در استدلال او نقص می بینید؟ روی «دست راست نشستن*» جستجو کنید و به سرعت متوجه میشوید که در هیچ کجای کتاب مقدس وجود ندارد... بیشتر بخوانید »
اریک - متی 19:26 - کن
منظورت اینه که خدا یه جورایی محدوده؟
5 نان + 2 ماهی = 1000 نان + 1000 نان 0f ماهی
تعجب می کنم که شاهدان به من می گفتند وقتی انگشت را به سمت کسی نشانه می گیرید، همیشه 3 انگشت به سمت شما است!
کن، جدی؟
من نمی توانستم بیشتر با شما موافق باشم، فقط تعجب می کنم. من همیشه این را در انجمن یوتیوب دریافت می کنم. من فکر می کنم آنها فکر می کنند که این معادل کامنت افت میکروفون است. این نمونه دیگری از ابرلفظ گرایی است که در واقع پیام بشارت را در چشم کافران مخدوش می کند. اصرار آفرینش گرایان را در نظر بگیرید که 6 روز خلقت، روز 24 ساعته بوده است. در اینجا، به مردم اجازه میدهد که کتاب مقدس را متناقض و متناقض نقد کنند. اگر همه چیز ممکن است، پس ممکن است خدا دروغ بگوید، با این حال کتاب مقدس می گوید که چنین است... بیشتر بخوانید »
اریک موافقم که غیرممکن است که خدا دروغ بگوید، اما برای خدا غیرممکن نیست که از یک موجود روحی برای دروغ گفتن استفاده کند - برای رسیدن به اهدافش 1پادشاهان 22:22.- کن
JW – آیا خدا به شیطان اجازه آزمایش ایوب را نداد؟ چگونه می توانم بدون جلب توجه نظر خود را ارسال کنم؟ - کن
من فکر می کنم شما نکته Just Wondering را از دست داده اید.
من متعجبم که من صمیمانه عذرخواهی می کنم - من عذرخواهی می کنم - کن
متاسفم که شما چنین احساسی دارید، اما آیا فقط یک ترجمه از کتاب مقدس دارید؟ من فقط آنچه را که کتاب مقدس می گوید نقل می کردم. من از آوردن نام هایزر دوباره به آن متنفرم، اما نمی خواستم او از محکومیت شما رنج ببرد. به هر حال من در تلاش برای لکه دار کردن نام خدا نبودم.
متأسفم، کن، اما این بهانه بدی است زیرا چندین ترجمه در خط موجود است: به عنوان مثال biblehub.com.
اریک من نمی دانم قابلیت های j wonderings در کامپیوتر. من طعنه آمیز نبودم از کامنت های بالا شنیدم که او پیرمردی بود. به دلیل این شکل ارتباط، درک نادرست از نیات افراد آسان است. مردم به دلیل ضعف بینایی می توانند با حروف بزرگ بنویسند یا ممکن است نوشتن با حروف بزرگ را ترجیح دهند و تصور شود که آنها فریاد می زنند! به نظر شما هدف از این موارد لایک و دوست نداشتن چیست؟ امیدوارم چیز بدی نگفته باشم - کن
کن، چرا احساس میکنی به دفاع از هایزر نیاز داری؟
وقتی مردان به گواهینامه «سیستم آموزشی شیطان» نیاز دارند و خود را در مرکز توجه غیر از عیسی قرار می دهند، چگونه می توانید از چنین مردی پیروی کنید؟
مهمتر از همه، چرا کسی که به دنبال پرستش خدای بزرگ یهوه است، می خواهد معلمی انسانی غیر از خود مسیح داشته باشد؟
کن، آیا به تثلیث اعتقاد داری؟
آیا این یکی از حملات ad hominem اریک نیست؟ یوحنا 10:33. به نظر می رسید یهودیان فکر می کردند که عیسی ادعا می کند که خداست.
اگر به یوحنا 10:33 به صورت بین خطی نگاه کنید، خواهید دید که یک بار دیگر تعصب تثلیثی در کار است. هیچ حرف قطعی در مقابل کلمه یونانی خدا وجود ندارد. هیچ یهودی فکر نمی کند که عیسی ادعا می کند که یهوه است. هو تئوس، خدا. حتی امروز ما زبان هایی داریم که حرف نامحدود ندارند. هنگام ترجمه یونانی قوانینی وجود دارد که مترجم را راهنمایی می کند به طوری که هنگام فراخوانی حرف مجهول را درج می کند و هنگام فراخوانی حرف تعریف را حذف می کند. ما هرگز یوحنا 1: 1 را به انگلیسی ترجمه نمیکنیم: «در آغاز این بود... بیشتر بخوانید »
On ne peut pas citer des versets en les sortant de leur contexte. پاسخ مسیح به ژان 10: 33؟ 35/36 «S'il est vrai qu'elle a appelé dieux ceux à qui la parole de Dieu a été adressée et si l'Ecriture ne peut pas être annulée, 36 comment pouvez-vous dire à celui que le Père a consacré فرستاده dans le monde: "Tu blasphèmes"، et cela parce que j'ai afirmé: "Je SUIS LE FILS DE DIEU؟" مسیح دیت : 1 – il n'aurait pas été faux de dire qu'il était un dieu en raison de son autorité... بیشتر بخوانید »
فانی – این یهودیان بودند که می گفتند عیسی مدعی خداست، نه من. سوال این است که آیا عیسی بخشی از یک تثلیث است؟ متون مقدسی در عهد عتیق وجود دارد که به نظر می رسد نشان می دهد که این یک احتمال است. من این احتمال را رد نمی کنم. من ذهن باز نسبت به نظرات دیگران دارم. من می دانم که عیسی پسر خداست. بدن مسیح از اعضای بسیاری تشکیل شده است. چگونه این را بفهمم؟ چگونه آن را درک می کنید؟ من فقط دنبال حقیقت هستم ممنون از نظر شما... بیشتر بخوانید »
آیا آنها واقعاً باور داشتند یا فقط ناراحت بودند که عیسی تهدیدی برای قدرت آنها بود که با گروه مردان خود ایجاد کردند؟
هر کس که هم دروغ را می پذیرد و هم ادعا می کند، طبق تعریف دروغگو است. نه دقیقا. بستگی به این دارد که آیا شخص بداند آنچه را که می پذیرد (و نسبت می دهد) در واقع دروغ است یا خیر. گفتن یک دروغ لزوما شما را دروغگو نمی کند. گفتن یک دروغ در حالی که می دانید دروغ است، شما را دروغگو می کند. مریام وبستر «دروغ» را به عنوان ادعای چیزی که گوینده یا نویسنده آن را میداند یا باور میکند به قصد فریب دادن، نادرست است، تعریف میکند. فرهنگ لغت گوگل دروغ را به عنوان یک گزاره عمدا نادرست تعریف می کند. Dictionary.com یک دروغ را به عنوان یک گزاره نادرست تعریف می کند... بیشتر بخوانید »
تمام چیزی که هایزر می گفت این بود که ممکن است خدا در یک زمان در بیش از یک مکان یا شخص باشد، در غیر این صورت، متون مقدسی در OT وجود دارد که اصلاً معنی ندارد. اگر کسی با ایده های از پیش ساخته شده اریک مخالف باشد، باید دروغگو باشد.
اکنون این نمونه خوبی از یک حمله ad hominem است. تو اصلا حرفت رو ثابت نکردی شما فقط یک بیانیه دادید - یک نظر را به اشتراک گذاشتید. آیا شما اکنون می گویید که هایزر یک تثلیث نیست؟
اریک من با شما موافقم "که خادمین شیطان خود را جامه های عدالت می پوشانند" و موافقم که مایکل هایزر یک تثلیث است - کن
من مطمئناً نقص در استدلال شما را می بینم. ابتدا باید به بافت وسیع تر اصطلاح "ابر سوار" در خاور نزدیک باستان نگاه کنیم. اوگاریت همسایه شمالی نزدیک اسرائیل بود و آنها واژگان و تصاویر زیادی را به اشتراک می گذارند. در متون اوگاریتی، خدای بعل "کسی که بر ابرها سوار می شود" نامیده می شود. این توصیف به عنوان رسمی بعل تبدیل شد، که کل جهان باستان نزدیک شرق او را خدای درجه می دانستند. برای مردم باستان در سرتاسر مدیترانه، چه اسرائیلی و چه غیر اسرائیلی، «کسی که بر ابرها سوار می شود» یک خدا بود – موقعیت او به عنوان یک خدا... بیشتر بخوانید »
سلام مس، اگر نکته ای که می خواهی بیان کنی این است که بنی اسرائیل آنطور که تثلیث ها ادعا می کنند یکتاپرست نبودند، کاملا موافقم. کتاب مقدس تعلیم میدهد که یهوه خدای برتر، قدرتی بالاتر از همه قدرتها، سرچشمه همه زندگی است. اما وجود خدایان دیگر را انکار نمی کند، خواه ناصالح باشند یا عادل، کاذب باشند یا راست. مشکلی که بسیاری در تلاش برای درک خدا با آن روبرو هستند، درجه است. آنها سعی می کنند خدا را در همان جعبه ای قرار دهند که همه خدایان دیگر را قرار داده اند. آنها سعی می کنند خدا را با همان معیاری که استفاده می کردند اندازه گیری کنند... بیشتر بخوانید »
سلام ملتی ویولون، نه من به کثرت الهی اشاره نمی کنم، هرچند با شما موافقم که بنی اسرائیل باستان یکتاپرست نبودند، بلکه در عقایدشان به دین خدا نزدیکتر بودند. من این سؤال را از شما میپرسم: چرا یهودیان دائماً سعی میکردند عیسی را به دلیل کفرگویی به دلیل ادعای پسر خدا بودن، سنگسار کنند؟ به این دلیل که لقب «پسر خدا» در زمان عیسی عنوان رایج برای مسیحای داودی آینده بود، و در نتیجه به عنوان دومین شخصیت یهوه تلقی میشد. در قوانین اسرائیل تنها نوع کفرگویی که مجازات آن اعدام بود... بیشتر بخوانید »
سلام کوپر، من کاملاً مطمئن نیستم که منظور شما چیست، اما شاید بتوانم با اشاره به نیازهای استدلال شما برای شروع با ترجمه دقیق جان 10 کمک کنم. من ترجمه ای را در زیر ارائه کرده ام که فکر می کنم بهتر زمینه آن را منعکس می کند. رویارویی عیسی و رهبران دینی: «31 بار دیگر یهودیان سنگهایی برداشتند تا او را سنگسار کنند. 32 عیسی به آنها پاسخ داد: «من بسیاری از کارهای نیک را از جانب پدر به شما نشان دادم. برای کدام یک از آن کارها مرا سنگسار می کنی؟» 33 یهودیان به او پاسخ دادند: «ما تو را سنگسار نمیکنیم، نه برای کار نیک، بلکه برای کفر. برای... بیشتر بخوانید »
اریک شما تمام تلاش خود را می کنید تا کلام را از خدا جدا کنید، بدن مسیح دارای اعضای بسیاری است که همه آنها حق دارند مسیحی نامیده شوند، الوهیت دارای سه عضو است. همه حق داشتن نام الهی را دارند. این درک من است. - کلمه ترینیتی به دلیل ارتباط با کلیسای کاتولیک، اگر JW بوده اید، فوراً مردم را ناامید می کند. - کن
من فقط می خواهم به همه یادآوری کنم که اگر ثابت کنید که عیسی خداست، لزوما تثلیث را ثابت نکرده اید. شما حداقل یک دوگانگی را ثابت کرده اید. به نظر می رسد مردم همیشه این را فراموش می کنند. آنها به شدت بر اثبات الوهیت مسیح تمرکز می کنند، و همه اینها به این دلیل است که فکر می کنند این امر آموزه تثلیث را تأیید می کند. اما لازم نیست اینطور باشد. و این برای کسانی که در طرف دیگر هستند نیز صدق می کند. اگر کسی الوهیت مسیح را به شما ثابت کند، مجبور نیستید تثلیث را بپذیرید. بسیاری از مردم فکر می کنند که چنین است،... بیشتر بخوانید »
rajeshsony با نهایت احترام فقط گفتم که این درک من بود. من ترجیح می دهم اکنون آن را تثلیث صدا نکنم، اما شما آزادید که آن را هر چه می خواهید بنامید. در مورد الوهیت مسیح بحثی وجود ندارد. اما من فکر میکنم تصورات غلط زیادی در اطراف وجود دارد که درک این موضوع را دشوار میکند که «تثلیث» چیست. اگر عیسی قادر مطلق نیست، آیا هرگز ادعا کرده است که قادر مطلق نیست؟ اما او همچنان حق دارد نام الهی را یدک بکشد. در مورد روح القدس. اگر روح القدس خداست پس... بیشتر بخوانید »
موافقم که روح بخشی از خداست، اما استدلالی که برای رسیدن به این نتیجه به کار بردید درست نیست. به راحتی می توان چیزی را تصاحب کرد، بدون اینکه جزء لاینفک ماهیت او باشد. به عنوان مثال، من صاحب یک سگ هستم... مردم آن را سگ راجش می نامند. اما آن سگ با وجود داشتن آن، ذاتی ذاتی من نیست. اما، بار دیگر، موافقم که روح خدا بخشی از اوست.
روز خوبی داشته باشید. 🙂
rajeshsony - من فکر کردم که ما در اینجا بحث هوشمندانه ای داریم، آیا شما پیشنهاد می کنید که ممکن است در بدن مسیح سگ هایی به نام مسیحیان وجود داشته باشد؟ - درک من این است که سه عضو الوهیت همه از یک طبیعت هستند، از این رو همگی حق دارند نام الهی را داشته باشند. عیسی منحصر به فرد است، روح القدس منحصر به فرد است، و یهوه بی نظیر است، به گفته هایزر و بسیاری از محققان دیگر، معنای تک زایی نه «تنها زاده» - کن
باید می گفتم تک ژنی نه تک زایی. من ببخشید.. در اینجا مقاله ای از یک وب سایت با عنوان فرعی "عیسی به عنوان مونووژن" آمده است: "تاریخ تفسیر این کلمه بسیار جذاب است. قبل و در طول زمان عهد جدید، این کلمه به وضوح به معنای چیزی مانند "بی نظیر" یا "تنها" بود. با این حال، به طرز بسیار شگفت انگیزی، و بدون ضمانت، معنی در قرون اولیه مسیحی به «فقط زاده شده» تغییر یافت. تحریف کلمه در Vulgate لاتین و متعاقب آن تداوم خطا در نسخه کینگ جیمز در سال 1611 پس از میلاد خواندن شگفت انگیزی را ایجاد می کند. ممکن است به نظر برسد که ما داریم... بیشتر بخوانید »
بنابراین میخواهید باور کنیم که یهوه، که میخواهد به فرزندان انسانیاش کمک کند و استعاره رابطه پدر پسری را انتخاب کند و سپس پسرش را تنها بخواند، آیا انتظار دارد فرزندانش این واقعیت را که هر پسری به دنیا میآید نادیده بگیرند؟
اریک این به من بستگی ندارد که شما چیزی را باور کنید. این شما بودید که چالش را کنار گذاشتید تا کسی توضیح دهد یا سعی کند تثلیث را توضیح دهد. خودت می دانی که توضیح دادن آن آسان نیست. من فقط به آنچه دیگران می گویند ادامه می دهم. من اهل تثلیث نبودم. تازه یادم آمد که مایکل هایزر سال ها پیش چیزی در مورد دو قدرت در بهشت گفته بود. در مورد تثلیث هرگز مرا آزار نداد. من مانند کوپر فکر نمی کنم درک تثلیث برای رستگاری ضروری باشد. به نظر من لطف و محبت خدا مهمتره! عیسی چه کرد... بیشتر بخوانید »
شما بنویسید:فکر نمیکنم درک تثلیث برای رستگاری ضروری باشد.»
آیا شما بر این عقیده هستید که ما می توانیم به هر یک از الهیات زیر ایمان داشته باشیم و همچنان نجات یابیم تا با مسیح به عنوان پادشاهان و کاهنان در ملکوت آسمان باشیم؟
تثلیث گرایی؟
آریانیسم؟
سوسینیسم؟
عرفان؟
اریک من یک آدم زمینی هستم، از زمانی که اولین پروانه و گلم را دیدم عاشق خلقت خدا شدم. من تا همین لحظه گناهکار بودم. من چیزهای بهشتی را نمی فهمم. اگر خدا به من اجازه دهد که از طریق کار عیسی روی صلیب بر روی زمین زنده شوم، برای من کافی است. – بهترین آرزوها – کن.
کن یک سوال ساده، چه مقدار از "ارتدکس مسیحی" مشترک است؟ کن؟ کن؟ KEN؟ خنده دار است که چگونه همه آنها از رویکردی که من آن را "رادیو/عشق NPR" می نامم استفاده می کنند تا سعی کنند این دکترین را در گلوی مردم فرو ببرند و سپس وقتی واقعاً روی این موضوع تحت فشار قرار می گیرند، آنها "دور می زنند"؟ چیزی که من می بینم تواضع ساختگی است، و فقدان گشودگی کامل برای یادگیری هر چیزی که حقیقت دارد! به نظر می رسد این افراد از ارتدکس همه در حال دور زدن هستند و فکر می کنند که می توانند هر مسیحی را که از سازمان JW خارج می شود را زیر پا بگذارند، آنها متوجه نمی شوند که اکنون بسیاری از آنها توسط روح القدس هدایت می شوند.... بیشتر بخوانید »
باب پیفول از اینکه در کنار ما هستی خوشحالم
سلام کن به نظر می رسد که بسیاری از کسانی که دیگر بخشی از سازمان نیستند هنوز یک سیستم اعتقادی بسیار سفت و سخت دارند. یوحنا 3:16 نجات ما را در ایمان به مسیح خلاصه می کند. البته اصطلاح باور کردن به معنای بیشتر از صرفاً باور به وجود اوست. ما باید به فداکاری او ایمان داشته باشیم و قدردانی کنیم، که شامل رفتار به روشی است که عیسی به ما دستور داده است. من می بینم که Meleti Vivlon شروع به نامگذاری سیستم های اعتقادی کرد و پرسید که کدام یک منجر به نجات تمرین کننده می شود. تا آنجا که من می دانم تنها چیزی که واجد شرایط نیست گنوسیزم است زیرا آنها مرگ مسیح را رد می کنند.... بیشتر بخوانید »
اگر یهوه نام پدر و عیسی نام پسر است، نام هر سه به عنوان تثلیث و نام روح القدس چیست؟
نکته معتبری که اغلب در بحث ها نادیده گرفته می شود. با تشکر.
کن که "ارتدکس خالص" است
من می بینم که با وجود اینکه خود را از سازمان حذف کرده اید، برخی از دکترین های آنها هنوز برای شما عزیز است. خیلی خوب، مهم این است که هر دوی ما موفق شدیم از زیر چنگ GB خارج شویم. برای ثبت، فکر نمیکنم اعتقاد (یا بیایمان) به تثلیث برای رستگاری ضروری باشد، اما فکر میکنم غیرضروری است که یک محقق انجیلی انجیلی را دروغگو بدانیم، فقط به این دلیل که او آموزهای را آموزش میدهد که شما به آن اعتقاد ندارید. من صمیمانه آلن اف. سگالز "دو قدرت در بهشت" را توصیه می کنم، این هنوز هم بهترین اثر علمی موجود امروز برای ردیابی... بیشتر بخوانید »
کوپر، آیا شما معتقدید که تمام آموزه های سازمان نادرست است؟
من معتقدم که هر آموزه آنها که مبتنی بر تفسیر نادرست از کتاب مقدس است، به عنوان مثال تفسیر بدون توجه به زمینه فرهنگی اصلی، نادرست است. من همچنین معتقدم که هر دکترینی که آنها دارند و باید با نقل قول نادرست از کارشناسان، پنهان کردن شواهد و دروغ گویی آشکار حمایت کنند نیز نادرست است. 1914 به ذهنم می رسد.
موافقم، اما این بدان معناست که تثلیث نادرست است، زیرا بر تفسیر نادرستی از کتاب مقدس متکی است.
این نظر شماست، اما مدرک کجاست؟ من به متون مقدس متعدد، نوشتههای دوم معبد و چند تارگوم برای اثبات نظرم استناد کردهام، و آن این است که مدتها قبل از میلاد مسیح، یک چارچوب الهیات تثلیثی اولیه وجود داشته است، موقعیتی که اکنون توسط بسیاری از دانشمندان مدرن در دست است. شما بر یک نظر علمی منسوخ از اوایل قرن بیستم تکیه میکنید، زمانی که دانشمندان هنوز به بسیاری از این نوشتهها دسترسی نداشتند، و مطمئناً بافت فرهنگی آنها را درک نمیکردند. در نتیجه امروز ما در شرایط بسیار زیادی قرار داریم موقعیت بهتری برای درک آنچه یهودیان باستان به آن اعتقاد داشتند. ما همینطور هستیم... بیشتر بخوانید »
وقتی می نویسید که من به آن تکیه می کنم، نمی دانم به چه چیزی اشاره می کنید.یک نظر علمی منسوخ از اوایل قرن بیستم. شما به نظری که نقل قول می کند پاسخ می دهید نه اصلا نظر علمی متن کامنتی که در حال پاسخ دادن به آن هستید این است:
موافقم، اما این بدان معناست که تثلیث نادرست است، زیرا بر تفسیر نادرستی از کتاب مقدس متکی است.
منظورم مصاحبههایی است که با جیمز پنتون در رابطه با تثلیث داشتید، که اولین آنها دیدگاه زیر را ارائه میکرد: «اما از آنچه به من میگویید، هیچ مدرکی در کتاب مقدس وجود ندارد و نه در تاریخ قوم اسرائیل قبل از مسیح، و نه هیچ جامعه مسیحیت تا قرن سوم که نشانه روشنی از تثلیث باشد. سپس پنتون با گفته شما موافق است. به نظر می رسد این چارچوبی است که شما در هر مقاله ترینیتی شما که خوانده ام از آن استفاده می کنید، و از آنجایی که وب سایت شماست، فکر می کنم مردم اینجا باید... بیشتر بخوانید »
کوپر "حقیقت حقیقت است" و اگر می خواهید با تکیه بر تفکر "مردان با حروف" استدلال کنید تا چیزی به روشنی منشأ تثلیث را ثابت کنید و سعی کنید قطعات کوچکی از آن را بسازید که بخشی از تفکر یهودی است. گذشته، پس این بر عهده شماست، اگر هم متون مقدس و هم نوشته های تاریخی سکولار را مطالعه کنید، آموزه تثلیث از طریق نمرود و بابل آمده است، نه از "کابالای یهودیان باستان"، آن را به وضوح در سازمان مسیحی مرتد بعد از مرگ جان، و سپس به طور کامل پذیرفته شده و توسط قدیمی خوب تحت فشار قرار دادند... بیشتر بخوانید »
هنوز هم با ایده های الکساندر هیسلوپ موافق هستید؟ او به معنای واقعی کلمه همه اینها را ساخته است. تئوری های او بر اساس هیچ چیز معتبری نبود، بیشتر تخیل او. حتی سازمان هم دیگر از او استناد نمی کند. می ترسم خودت توسط یک مرد ادبی گمراه شده باشی.
لول "او به معنای واقعی کلمه تمام اینها را ساخته است» و با چنین بیانیه ای (دروغ) تمام آن مستندات تاریخی را نفی می کنید!!! لول واضح است که ببینیم قلب / ذهن شما کجاست!
مستندات تاریخی؟؟ بعید می دانم خیلی عمیق به موضوع نگاه کرده باشید وگرنه چنین ادعایی نمی کردید. ممنون که به طور غیرمستقیم مرا دروغگو خطاب کردید. من به تو خدمت می کنم که برادر توهین را برنگردانی، زیرا به نظر من واقعاً معتقدی که تثلیث از نمرود آمده است. من می گویم که احساس می کنم شما در گمراهی هستید، و امیدوارم که روزی به نقل از برادران قدیمی ما JW "به شناخت دقیق حقیقت برسید". خدا رحمتت کنه باب فول
من واقعاً نمی فهمم که نظریه دو قدرت در بهشت چگونه از تثلیث پشتیبانی می کند. آیا با تثلیث مخالفت نمی کند؟ اگر تثلیث حقیقت داشت، آیا این سه قدرت در بهشت نبود؟ تثلیث ادعا می کند که پدر، پسر و روح القدس همگی با هم برابر و ابدی هستند، به این معنی که هیچ یک از آنها آغازی ندارند (هر کدام مخلوق نیستند) و هر یک از نظر قدرت و اقتدار یکسان هستند. اگر چنین تصوری درست بود، آیا نمیدانستم که در کلام خدا در کتاب مقدس منعکس شود؟ اگر تصور خدایی که «1 ذات است، 3... بیشتر بخوانید »
سلام راجشسونی یهودیان روز عیسی دیدگاههای متفاوتی درباره نحوه عملکرد خدا داشتند. نقوش «دو قدرت» تنها یکی از این نقش ها بود، و ما دست نوشته های موجودی برای آن داریم که به این شکل نامیده می شود. نوشتههای دیگری وجود دارد که سنتهای دیگری را حفظ میکند که نشان میدهد بسیاری از یهودیان به چارچوب کلامی «سه در یک» پایبند بودند. فیلو چنین روایاتی را ثبت می کند، مانند اوریگن که از استاد عبری خود آموخت. معراج اشعیا، سندی که قرابت نزدیکی با اسناد قمران دارد، با سخنان اشعیا به حزقیا با استفاده از فرمول تثلیثی آغاز می شود:... بیشتر بخوانید »
من این تصور را دارم که برای یک فرد تثلیثی، هر ذکری از این سه در یک آیه، از کلیت دکترین آنها پشتیبانی می کند. ابراهیم، اسحاق و یعقوب همگی در یک آیه ذکر شدهاند و همگی دارای ماهیت یکسانی هستند، بنابراین، یک تثلیث.
من معتقدم اولین تثلیث واقعی از 3 شورشگر اول علیه یهوه تشکیل شده بود و آن شیطان، حوا و آدم بودند، که اولین تثلیث بود!
کوپر: این یک فرض نادرست از سوی همه "مسیحیان ارتدوکس" است که در اینجا ترول می کنند تا به این نتیجه برسند که فقط به دلیل اینکه شخصی "سازمان" (JWS) را ترک کرده است، آنها مایلند یا باید به "ارتدوکس مسیحی" بازگردند!!! برعکس، مسیحیان واقعی توسط روح خدا هدایت می شوند تا از هر دو "ارتدوکس و سازمان JW" به پیشرفت خود ادامه دهند تا به دور شدن از ارتداد بزرگ و همسویی تفکر خود نسبت به پادشاهی عیسی ادامه دهند و به زودی به اینجا خواهند رسید! این به معنای پیشرفت فراتر از "فکر گروهی" است که هر دو گروه را به دام میاندازد!! (دوم تسالونیکیان 2:2-3) 5 کسی شما را به هیچ وجه گمراه نکند، زیرا... بیشتر بخوانید »
"برای اینکه او بدن خود را بالا ببرد، باید یک موجود روحی در این سه روز باشد." چرا یوحنا 2:19 را آنطور که می فهمید می فهمید؟
ملیتی ویولون،
من هنوز هم سعی میکنم فکر کنم که چگونه کسانی که قبلاً jdubs بودند، هنوز از نظر معنوی فکر میکنند و به خدا اعتقاد دارند، سپس روی میگردانند و نظریه تثلیث جهان مسیحیت را اتخاذ میکنند. در ذهن من، این معادل کنار گذاشتن یک دوست پسر بد است، فقط برای این که حتی بدون اینکه واقعاً بدانم او کیست، یک ریباند به دست آورد. ممکن است فکر کنید کسی که از دکترین نادرست دور میشود، آنقدر مشتاق نیست که بشقاب دیگری را بردارد و واقعاً ابتدا همه مواد را بررسی نکند. اصلا چطور این اتفاق می افتد؟
تئوری من این است که نیاز به تعلق داشتن به گروهی، به تنها نبودن، بر عشق آنها به حقیقت چیره می شود.
شاید خدا آنها را ببخشد!
من مطمئن هستم که خداوند وحدت گرایان را نیز خواهد بخشید!
من مطمئن هستم که خداوند تثلیث ها را نیز خواهد بخشید!
چهار برده هستند. فقط یک نفر جایزه ای را می گیرد که عیسی به مسیحیان ارائه می کند. اما ظاهراً دو نفر از آنها شانس دیگری برای زندگی پیدا می کنند. «سپس پطرس گفت: «خداوندا، آیا این مَثَل را فقط برای ما میگویی یا به همه؟» 42 و خداوند گفت: «به راستی مباشر وفادار، دانا، کیست که اربابش او را بر بدن خادمان خود منصوب خواهد کرد تا پیمانه آذوقه خود را در زمان مناسب به آنها بدهد؟ 43 خوشا به حال آن غلام اگر اربابش او را در حال آمدن بیابد. 44 به راستی به شما میگویم که او را بر همه منصوب خواهد کرد... بیشتر بخوانید »
اگر اینطور نتیجه گیری کنیممن مطمئن هستم که خداوند تثلیث ها را نیز خواهد بخشید!» آیا ما در قلب خود "قضاوت" نمی کنیم که فکر اشتباه خوب است؟ و بنابراین انگیزه جستجوی حقیقت به عنوان یک «مروارید ارزشمند» چیست، پولس در مورد اینکه «به نحوی مورد تأیید نیست» صحبت کرد، بنابراین آیا باید قوانینی را برای خود یا دیگران وضع کنیم که فرض کنیم یَهُوَه چه چیزی را میبخشد و نمیبخشد، که در اصل «بازی کردن» است. خدایا» و نقض فنی فرمان اول!
BobPohl عزیز، پاسخ من به کوپر به عنوان محکومیت نبود، بلکه کاملا برعکس بود. میدونی من خیلی تا قضاوت کردن کسی فاصله دارم پاسخ من فقط نسخهای بود که اساساً به دنبال نظر من در بالا بود، جایی که من عشق را برجسته کردم. بنابراین معنای (شاید) پنهان پاسخ من به کوپر در مورد عشق متقابل است: "من مطمئن هستم که خدا تثلیث ها را نیز خواهد بخشید!" همدیگر را صمیمانه دوست بدارید، زیرا عشق انبوهی از گناهان را می پوشاند.» (اول پطرس 1:4). بنابراین کوپر همه متحد گرایان (و مطمئناً تثلیث ها نیز) را دوست دارد و می خواهد... بیشتر بخوانید »
فرانکی عزیزم، اول از همه، عشق من به کوپر و تو انگیزه من است که به شما هشدار دهم که به جای خدا یا پسرش قاضی شوید! درک کامل و صحیح "عشق" در توانایی ما برای "یکی بودن با خدا" و پسرش بسیار مهم است. بنابراین، بیایید به متون مقدس نگاه کنیم تا به ما در درک بهتر آن کمک کند. (مرقس 8:30-33) 30 در این هنگام او اکیداً به آنها دستور داد که درباره او به کسی چیزی نگویند. 31 همچنین، او شروع به تعلیم آنها کرد که پسر انسان باید رنجهای زیادی متحمل شود و توسط بزرگان و رؤسای طرد شود.... بیشتر بخوانید »
باب پیفول عزیز،
ما باید یکدیگر را ببخشیم - این همان است فرمان از پروردگار ما:
"زیرا اگر گناهان دیگران را ببخشید، پدر آسمانی شما نیز شما را خواهد بخشید،» (متی 6:14)
علاوه بر این:
متی 18:22; لوقا 11:4; 17:4; یوحنا 20:23; 2 قرن 2:10; افس 4:32; کلوس 3:13.
من دیگر چیزی برای گفتن در این مورد ندارم. لطفا سعی کنید به بخشش فکر کنید.
با عشق، فرانکی.
فرانکی عزیز، من نمی بینم که اینجا گناهی مرتکب شده است؟ مگر اینکه انضباط را گناه بدانی؟ دقیقاً چه چیزی را احساس میکنید که من نمیبخشم یا تمام میکنم؟ (دوم تیموتائوس 2:3-8:4) 5 اکنون همانطور که یانس و جمبرس با موسی مخالفت کردند، اینها نیز به مخالفت با حقیقت ادامه میدهند. چنین مردانی کاملاً فاسد هستند و از نظر ایمان مورد قبول نیستند. 8 با این حال، آنها پیشرفت بیشتری نخواهند کرد، زیرا حماقت آنها برای همه آشکار خواهد بود، همانطور که در مورد آن دو مرد بود. 9اما شما تعالیم من، مسیر زندگی، هدف من، ایمان من، من را از نزدیک دنبال کردید... بیشتر بخوانید »
باب پول عزیز،
پس من شما را متهم کردم که نمی بخشید؟ آیا من بر کرسی داوری یهوه نشسته ام؟ و دیگر چه می گویید از ادعاهای ساده من که باید همدیگر را ببخشیم؟ من را به چه چیز دیگری متهم می کنید؟
من هرگز کسی را محکوم نکرده ام و شما را هم محکوم نمی کنم. من نمی دانم قصد شما چیست.
بزار تو حال خودم باشم! پایان بحث.
فرانکی، وقتی از اصطلاح «ادعاهای ساده من» استفاده میکنید، نشان میدهد که میخواهید در چشم کسانی که سخنان شما را مشاهده میکنند، خود را فروتن نشان دهید، 2 سؤال ابتدایی شما روشهای هوشمندانهای برای متهم کردن من به قضاوت درباره «احتمالا» و نه رفتار شما هستند. نه تنها یهوه یا پسرش می توانند این کار را انجام دهند، بلکه رفتار شما برای من بسیار شفاف است و شما آنچه را که نشان می دهد را نمی دانید، بنابراین از جهل غفلت می شوید و رفتار خود را انکار می کنید و سعی می کنید هر بحث دیگری را خفه کنید تا بتوانید به یک حقیقت واقعی برسید. و نتیجه گیری صادقانه یا اجماع حقیقت. بنابراین، وجود ندارد... بیشتر بخوانید »
من کاملا موافقم!
باب عزیز ،
من می خواهم از پاسخ سخت من به نظر شما عذرخواهی کنم. گاهی اوقات روز خوبی ندارم، اما نمی توانم برای مدت طولانی عصبانی باشم. من اصلا از دست شما عصبانی نیستم و امیدوارم شما هم از دست من عصبانی نباشید. ما ممکن است نظرات متفاوتی داشته باشیم، اما مهمتر از آن محبت بین برادران و خواهران، من و شما و همه ماست.
من می خواهم شما را در آغوش بگیرم و برای شما آرزوی برکت خداوند در سفر شما از WT به عیسی مسیح دارم.
با عشق، فرانکی.
این مشاوره مرتبط است.
". . حتی اگر روزی هفت بار به شما گناه کند و هفت بار نزد شما برگردد و بگوید توبه می کنم، باید او را ببخشید.» (لوقا 17:4).
ما توجه می کنیم که بخشش ناخواسته اعطا نمی شود، بلکه در نتیجه یک درخواست توبه است.
اریک عزیز، فکر می کنم اولین کتاب مقدسی که ذکر کردم مرتبط است: "زیرا اگر گناهان دیگران را ببخشی، پدر آسمانی تو نیز تو را خواهد بخشید" (متی 6:14) - اما بقیه نیز مهم هستند. آن متن در مورد اقدامی است که باید ابتدا علیه برادرتان انجام دهید – این مهم است. شما باید در بخشش فعال باشید زیرا: "...اگر گناهان دیگران را نبخشید، پدر شما هم گناهان شما را نخواهد بخشید." (متی 6:15). اگر نبخشم بخشیده نمی شوم. با این حال، خدا می تواند کسی را که در حق من گناه کرده است، ببخشد، حتی اگر... بیشتر بخوانید »
ما باید تمام کتاب مقدس را هماهنگ کنیم تا درک کاملی داشته باشیم و متعادل باشیم. خدا همه را نمی بخشد. در غیر این صورت نیازی به دریاچه آتش نخواهد بود. عنصر مهم تمایل ما برای بخشش هر زمان که توبه واقعی وجود دارد است.
برای آنچه ارزش دارد، عشق متقابل چیزی است که من از نظر شما دریافت کردم! خدا رحمتت کنه برادر
آیا شما با تفکر خود کوپر را "قضاوت" نمی کنید؟ و آیا این کار خطرناکی نیست؟
من هیچ کس را به جای خدا قضاوت نکرده ام، دعا می کنم که همه برادرانم به راه باریک زندگی ادامه دهند.
بدون توبه؟
این همان چیزی است که من آن را «تفکر گروهی» می نامم که با شستشوی مغزی شیطانی مرتبط است که به چیزهای زیادی مرتبط است: تثلیث = گروه 3 نفره، دموکراسی = اطاعت از اکثریت یک گروه، (که اتفاقاً ترفندی است که رادرفورد استفاده می کرد. کنترل گروه دانشآموزان کتاب مقدس)، این نیاز و برنامهریزی اجتماعی که شیطان از نظر اجتماعی در ما ایجاد کرده است، به شدت توسط جامعه ترویج میشود و وفاداری به گروه و رهبران گروه است، این کار بسیار هوشمندانه توسط رادرفورد در سال 1917 انجام شد. هر زمان که از «خدا» یا «یَهُوَه» نام میبردند، نوشتند... بیشتر بخوانید »
"خواننده در نهایت دو چیز جداگانه را به عنوان "خدا" و "سازمان" برابر می بیند، این یک استفاده بسیار هوشمندانه از تفکر گروهی است. جدیدترین و شاید بزرگترین نمونه آن، مطالعه مقاله 39 برج مراقبت سپتامبر 2021، «وقتی یکی از عزیزان یهوه را ترک میکند» بود. در سرتاسر مقاله، اخراج یا جدا شدن از سازمان با «ترک یهوه» برابری میکند. من در واقع مطمئن نیستم که آیا مقاله حتی یک بار به "ترک سازمان" اشاره کرده است یا خیر. من فکر نمی کنم این کار را انجام دهد. فقط می گوید "یهوه را ترک کن". باور نکردنی است که چقدر پیش رفته است. در ذهن JW، ترک سازمان مترادف است... بیشتر بخوانید »
با اخلاص، اگر یک حقیقت جوی واقعی، یک شخص، شاهد یهوه باشد، زیرا معتقد است که «حقیقت خدا» تنها در محدوده آن سازمان انسانی یافت می شود، و سپس با این احتمال مواجه می شود که درست نیست، پس آنها تصمیم دشواری برای گرفتن دارند، سپس آنها را آزمایش می کند که واقعاً عشق به خدا در مقابل عشق به خود یا دیگران (گروهی) چقدر واقعی است. خیلیها دوست دارند که گروه به خدا فکر کنند، و وقتی «از JWS اخراج میشوند» بهجای درک هدیه واقعی خدا در بیرون انداختن، به دنبال پذیرش گروهی هستند.... بیشتر بخوانید »
باب پیفول،
این افکار و استدلال از کتاب مقدس درخشان است. من برای ویدیوی آخر سریال ترینیتی بی شرمانه آنها را دزدی می کنم. ?
شرم ندارد که با هم همکاری کنیم، من به Synergy اعتقاد زیادی دارم، و وقتی روح مقدس خدا را در خود بیندازید، می توان کارهای خوبی انجام داد! من چیزهای زیادی دارم که می خواهم در نهایت با شما و دیگرانی که اینجا جمع شده اند به اشتراک بگذارم! ما میتوانیم در مژده حقیقت به خود ببالیم: (اول قرنتیان 1: 9-15) 18 اما من از یک مورد از این [تدارکها] استفاده نکردهام. در واقع، من این چیزها را ننوشته ام که در مورد من چنین شود، زیرا برای من بهتر است که بمیرم از – هیچ کس دلیل من را بیان نمی کند.... بیشتر بخوانید »
در حالی که Beroean Picket Bible & Tract Society بین خود بحث می کنند، دیوانگانی که دنیا را اداره می کنند سعی می کنند بفهمند که قرار است در کدام شهرها سلاح های هسته ای خود را رها کنند!!
چرا اینقدر در مورد ما تحقیر آمیز صحبت می کنید؟
اریک – از آنجایی که مقالات و ویدیوهایی که میسازید همیشه باعث ایجاد تفرقه میشوند، شاید دلیلی عمیق برای هدف قرار دادن برج دیدهبان همیشه به جای تمرکز بر چیزهای مثبت مانند بسیاری از سایتهای مسیحی «ارتدوکس» داشته باشید. این فقط نظر من است - باید اضافه کرد. – !
!
(متی 10:33-35). . .. 34 گمان نکنید که آمده ام تا صلح را به زمین بیاورم. آمدم نه صلح، بلکه شمشیر بیاورم. 35زیرا آمدهام تا با مردی از پدرش و دختری از مادرش و عروسی از مادرشوهرش تفرقه بیندازم.
تفرقه عواقب افرادی است که بر خلاف قانون خدا عمل می کنند و کسانی که برای همسویی با خدا تلاش می کنند!
بله، کن اگر علاقه ای ندارید فراتر از "ارتدوکس" پیشرفت می کند با آن بمانید و با آن بمیرید!
چقدر "در سراسر نقشه" در آرزوی ناامیدانه خود هستید که "این قطار را از ریل خارج کنید"!
اریک – چرا اینقدر تحقیرآمیز درباره رهبران WBTS صحبت می کنید، حتی اگر ممکن است حجاب نازک باشد. چرا به من تهمت میزنی؟ آیا از آی پی لاگر استفاده می کنید؟ چرا همه از نام مستعار استفاده می کنند؟ آنها از چه می ترسند؟ متی 10:37. - کن
پس سوال من این بود که از شما بپرسم چرا درباره ما تحقیرآمیز صحبت می کنید و پاسخ شما این بود که اتهامات تحقیرآمیزتری را مطرح کنید؟
اگر اینجا راضی نیستید، چرا به آمدن ادامه می دهید؟
1) من این کار را به همان دلیلی انجام میدهم که عیسی درباره رهبران مذهبی زمان خود با تحقیر سخن گفت. آیا شما با آن مشکلی دارید؟ 2) آیا معتقدید که انتقاد کردن از کسی همیشه اشتباه است؟ 3) من مطمئن نیستم که IP Logger چیست، اما از آن استفاده نمی کنم. من مطمئن نیستم که چرا فکر می کنید من حتی به یکی نیاز دارم. 4) ما در اینجا از نام مستعار استفاده می کنیم زیرا سعی می کنیم از آزار و اذیت جلوگیری کنیم. (من فرض می کنم شما هرگز JW نبوده اید.) 5) من فرض سوال شما را قبول ندارم. مثل اینکه بخواهم از تو بپرسم کی متوقف شدی؟... بیشتر بخوانید »
اریک اگر اجازه بدهید به اظهارات شما پاسخ دهم بدون اینکه مورد انتقاد قرار بگیرم 1) رهبران مذهبی یا می دیدند یا می دانستند که عیسی معجزه می کرد. من نمی توانم به یاد بیاورم که GB هیچ معجزه ای انجام داده باشد مگر اینکه بتوانید ساخت های سریع را بشمارید. 2) من معتقد نیستم که توهین کردن همیشه اشتباه است، اما از شما پرسیدم که چرا مرا از طریق ایمیل انتقاد میکنید و فکر میکردم حق دریافت پاسخ را دارم. 3) شما در قوانین خود ذکر کرده اید که اگر شخصی از سیستم خارج شود "ردیابی" نمی شود و خودتان گفتید که نرم افزار نوشتید و برنامه نویسی بلدید. من فقط از شما پرسیدم که آیا... بیشتر بخوانید »
شما از من پرسیدید که چرا من در مورد GB تحقیرآمیز صحبت میکنم و من پاسخ دادم که این کار را به همان دلیلی انجام میدهم که عیسی درباره رهبران دینی آن روز تحقیرآمیز صحبت کرد. سپس از شما انتظار داشتم که به سوال من پاسخ دهید، اما در عوض، به این دلیل گیج کننده رسیدید:
1) رهبران مذهبی یا می دیدند یا می دانستند که عیسی معجزه می کرد. من نمی توانم به یاد بیاورم که GB هیچ معجزه ای انجام داده باشد مگر اینکه بتوانید ساخت های سریع را بشمارید.
معجزه نکردن GB چه ربطی به چیزی دارد؟
2) اگر فرض شما درست بود، مستحق دریافت پاسخ بودید، اما باز هم روی یک فرض غلط کار می کنید. در اینجا تعریف «سرزنش» آمده است.
ابراز مخالفت شدید از (کسی یا چیزی)، به ویژه در یک بیانیه رسمی.
تا جایی که می دانم، من این کار را با شما انجام نداده ام، اما اگر اینطور نیست، لطفاً به من اشاره کنید که کجا انجام دادم.
4) چرا از قانون جدید متاسفید؟ آیا گنجاندن متن ارجاعات خود برای نجات خوانندگان از کار جستجوی آن کار زیادی است؟ شما در پایان نوشتید: «اگر اریک عزیز عمیقترین عشق را داری، پس به این پاسخ اجازه میدهی - بهترین آرزوها - کن» من به همه پاسخهای شما تا امروز اجازه دادهام، نه؟ شما درست می گویید که من نه شرایط شما را می دانم و نه سطح دانش کتاب مقدس شما را، پس اجازه دهید توضیح دهم که وقتی می گویم "عمیق ترین عشق"، به عشق آگاپ اشاره می کردم که همیشه... بیشتر بخوانید »
اریک – با احترام، نه، نه. «اگر اینجا خوشحال نیستی، چرا به آمدن ادامه میدهی؟» من پاسخ دادم: "شاید شما "حقیقت" را داشته باشید. با وجود اینکه ایمیلی دریافت کردم که می گفت شما آن را تایید کرده اید، هرگز ظاهر نشد. بنابراین، برخلاف آنچه گفته بودید: «من تو را سرزنش نمیکنم»، مرا مورد توهین قرار دادی. من از شما پرسیدم تفاوت توهین و تایید چیست؟ شما هرگز به این سوال پاسخ ندادید. توهین و رد کردن مترادف هستند اگر من باید تایید شما را داشته باشم (این وب سایت شماست که حق دارید) پس به محض اینکه تایید نکردید، پس شما... بیشتر بخوانید »
وقتی تو را در صف تایید قرار دادم از محکومیت شکایت کردی. این توهین نیست. من همه نظرات شما را که احساس میکردم دستورالعملهای نظردهی تالار گفتگو را نقض نمیکنند، ارسال کردم. برخی دستورالعمل ها را نقض کردند - مانند این - اما به هر حال من آنها را قبول کردم.
کن، تو برای من بسیار شفاف به نظر میرسی و نمیترسی این را به تو توضیح دهم، همیشه پیامهایت را با جملهای مانند «با احترام»، «به ارزشش»، «من هیچکس را قضاوت نکردهام» و غیره شروع میکنی. به این می گویند "علامت فضیلت"! طراحی شده است تا مردم شما را به عنوان یک "شخص با فضیلت" ببینند. مشکل این است که شما دائماً آن فضیلت را در خودتان اعلام می کنید به جای اینکه به شنوندگان اجازه دهید با گفتار و کردار شما آن را تشخیص دهند (این نوعی خودستایی است)! سپس حمله شما می آید که همیشه برای ترسیم شخصی که با او بحث می کنید طراحی شده است... بیشتر بخوانید »
در اینجا نام مستعار وجود ندارد؟، "نام شفاف کامل" شما چه می شود؟ کن این ترسی است که باید داشته باشی!! (جامعه 3:14) 14 من دریافته ام که هر آنچه خدای واقعی می سازد تا ابد باقی خواهد ماند. نه چیزی برای اضافه کردن و نه چیزی برای کم کردن از آن وجود دارد. خدای واقعی آن را این گونه قرار داده است تا مردم از او بترسند. جامعه 12: 13-14 13 نتیجه این موضوع، که همه چیز شنیده شد، این است: از خدای حقیقی بترسید و احکام او را نگاه دارید، زیرا این تمام وظیفه انسان است. 14زیرا خدای حقیقی هر عملی را داوری خواهد کرد، حتی هر پنهانی را... بیشتر بخوانید »
ken: اتهامات شما در استفاده از "IP Logger" ماهیت شیطانی به نظر می رسد!
(پیدایش 3:4، 5). . در این هنگام مار به زن گفت: «تو قطعاً نخواهی مرد. ۵ زیرا خدا میداند که در همان روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز خواهد شد و مانند خدا خواهید بود و نیک و بد را میشناسید.»
استفاده ناپسند از "قدرت پیشنهاد"!!
کن، چیزی که شما آن را «مشاهده بین خودشان» مینامید، بهگونهای که «چیز بدی» است که «بحثهای دینسالاری سازنده» داشته باشند، کتاب مقدس بهعنوان یک فرآیند ضروری برای مردانی که در هدف یافتن حقیقت متحد هستند تعریف میکند تا بتوانند ملاقات کنند. و بحث کنید و اجازه دهید "روح القدس" آنها را به یک اجماع مناسب راهنمایی کند! در عوض، شما سعی میکنید این روند را با انحراف «جنگ شیطانی» که «مسیحیان واقعی» باید از آن دوری کنند، مختل کنید! ما به خدای بزرگمان یَهُوَه و پسرش اعتماد داریم که مطمئن خواهند شد اراده و هدف او درست طبق برنامه انجام خواهد شد.... بیشتر بخوانید »