عیسی به شاگردان خود گفت که روح را خواهد فرستاد و روح آنها را به تمام حقیقت هدایت خواهد کرد. یوحنا 16:13 خوب، زمانی که من یک شاهد یهوه بودم، این روح نبود که مرا راهنمایی می کرد، بلکه شرکت برج دیده بان بود. در نتیجه، چیزهای زیادی به من آموزش داده شد که درست نبودند، و به نظر می رسد بیرون آوردن آنها از ذهنم کاری بی پایان است، اما مطمئناً شادی بخش است، زیرا یادگیری آن لذت زیادی دارد. حقیقت و دیدن عمق واقعی حکمت ذخیره شده در صفحات کلام خدا.

همین امروز، یک چیز دیگر را یاد نگرفتم و برای خودم و برای همه آن پیموها و پوموهای بیرونی، که در حال ترک کردن جامعه‌ای که از دوران کودکی زندگی من را تعریف کرده بود، چه کاری انجام دادم یا تجربه کرده‌اند، آرامش پیدا کردم.

با عطف به اول قرنتیان 1:3-11، اکنون می‌خواهم آنچه را که امروز «یادگرفته‌ام» به اشتراک بگذارم:

زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند پایه‌ای بگذارد غیر از آن چیزی که قبلاً گذاشته شده است که عیسی مسیح است.

اگر کسی با استفاده از طلا، نقره، سنگهای قیمتی، چوب، یونجه یا کاه روی این شالوده بسازد، کار او آشکار می شود، زیرا روز آن را آشکار می کند. با آتش آشکار می شود و آتش کیفیت کار هر انسان را ثابت می کند. اگر آنچه ساخته است زنده بماند، ثواب خواهد گرفت. اگر بسوزد ضرر می کند. او خود نجات خواهد یافت، اما گویی از میان شعله های آتش. (اول قرنتیان 1:3-11 BSB)

سازمان به من یاد داد که این به کار موعظه و مطالعه کتاب مقدس شاهدان یهوه مربوط می شود. اما هرگز در پرتو آیه پایانی چندان معنا نداشت. برج مراقبت آن را اینگونه توضیح داد: (ببینید برای شما منطقی است یا خیر.)

واقعا حرف های هشیار کننده! سخت کار کردن برای کمک به شاگرد شدن می تواند بسیار دردناک باشد، فقط اینکه ببینیم فرد در برابر وسوسه یا آزار و اذیت تسلیم می شود و در نهایت راه حقیقت را ترک می کند. پولس وقتی می‌گوید در چنین مواردی ضرر می‌کنیم، به همان اندازه تصدیق می‌کند. این تجربه ممکن است آنقدر دردناک باشد که رستگاری ما به عنوان "مانند آتش" توصیف شود - مانند مردی که همه چیز را در آتش از دست داد و خودش به سختی نجات یافت. (w98 11/1 ص 11 بند 14)

نمی دانم چقدر به شاگردان کتاب مقدس خود وابسته شدید، اما در مورد من، نه چندان. زمانی که من به سازمان شاهدان یهوه ایمان واقعی داشتم، دانشجویان کتاب مقدس داشتم که پس از اینکه به آنها تا حد غسل تعمید کمک کردم، سازمان را ترک کردند. ناامید شدم، اما اینکه بگویم «همه چیزم را در آتش از دست دادم و خودم به سختی نجات یافتم»، استعاره را فراتر از نقطه شکست خواهد کشید. یقیناً منظور رسول این نبود.

بنابراین همین امروز از دوستی داشتم که او هم قبلاً JW بود، این آیه را به گوش من آورد و ما درباره آن بحث کردیم و سعی کردیم آن را معنا کنیم، و سعی کردیم ایده های قدیمی و کاشته شده را از مغز جمعی خود خارج کنیم. اکنون که به فکر خودمان هستیم، می‌توانیم ببینیم که روشی که برج دیده‌بانی از اول قرن 1:3 تعریف می‌کند، به طرز مضحکی خودخواهانه است.

اما دلت بگیر! همانطور که عیسی وعده داده بود، روح‌القدس ما را به تمام حقیقت راهنمایی می‌کند. او همچنین گفت حقیقت ما را نیز آزاد خواهد کرد.

 «اگر به کلام من ادامه دهید، واقعاً شاگردان من هستید. آنگاه حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد.» (یوحنا 8:31).

 آزاد از چی؟ از بردگی ما به گناه، مرگ و بله، همچنین دین دروغین رها شوید. جان همین را به ما می گوید. در واقع، او با اندیشیدن به آزادی ما در مسیح، می نویسد:

 "من می نویسم تا در مورد کسانی که شما را گمراه می کنند به شما هشدار دهم. اما مسیح شما را با روح القدس برکت داده است. اکنون روح در شما می ماند و به هیچ معلمی نیاز ندارید. روح صادق است و همه چیز را به شما می آموزد. پس همانطور که روح به شما آموخته است با مسیح در قلب خود یکی بمانید. اول یوحنا 1: 2. 

 جالب هست. جان می گوید ما، من و تو، به معلمی نیاز نداریم. با این حال، پولس به افسسیان نوشت:

«و او [مسیح] عده‌ای را واقعاً به رسولان و برخی انبیا و برخی مبشّران و برخی شبانان و معلمان عطا کرد تا به کمال رساندن مقدسین برای کار خدمت و بنای بدن مسیح…» (افسسیان 4:11، 12 کتاب مقدس تحت اللفظی بریان)

 ما معتقدیم این کلام خداست، بنابراین به دنبال یافتن تناقض نیستیم، بلکه بیشتر به دنبال حل تناقضات ظاهری هستیم. شاید در این لحظه، چیزی را به شما یاد می دهم که نمی دانستید. اما پس از آن، برخی از شما نظرات خود را می نویسند و در نهایت چیزی را به من یاد می دهند که من نمی دانستم. بنابراین همه ما به یکدیگر آموزش می دهیم. همه ما به یکدیگر غذا می دهیم، این همان چیزی است که عیسی در متی 24:45 به آن اشاره می کند، وقتی از غلام وفادار و دانا صحبت می کند که برای خانواده خادمان ارباب غذا فراهم می کند.

 بنابراین یوحنای رسول منع کاملی برای آموزش دادن ما به یکدیگر صادر نمی کرد، بلکه به ما می گفت که ما نیازی به مردان نداریم که به ما بگویند چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست است، چه چیزی نادرست است و چه چیزی درست است.

 مردان و زنان می‌توانند و می‌خواهند به دیگران درباره درک خود از کتاب مقدس بیاموزند، و ممکن است باور کنند که روح خدا آنها را به این درک سوق داد، و شاید هم همینطور بود، اما در نهایت، ما چیزی را باور نمی‌کنیم زیرا کسی آن را به ما می‌گوید. چنین است. یوحنای رسول به ما می گوید که ما «به هیچ معلمی نیاز نداریم». روح درون ما ما را به حقیقت راهنمایی می کند و همه چیزهایی را که می شنود ارزیابی می کند تا بتوانیم نادرست را نیز تشخیص دهیم.

 همه اینها را می گویم زیرا نمی خواهم مانند آن واعظان و معلمانی باشم که می گویند: "روح القدس این را به من وحی کرد." زیرا این بدان معناست که شما بهتر است آنچه را که من می گویم باور کنید، زیرا اگر این کار را نکنید، برخلاف روح القدس حرکت می کنید. نه. روح در همه ما کار می کند. بنابراین اگر احتمالاً حقیقتی را یافته‌ام که روح مرا به آن سوق داده است و آن یافته را با شخص دیگری در میان می‌گذارم، این روح است که آنها را نیز به همان حقیقت هدایت می‌کند یا به آنها نشان می‌دهد که من اشتباه می‌کنم و تصحیح می‌کنم. من، به طوری که همانطور که کتاب مقدس می گوید، آهن آهن را تیز می کند و ما هر دو تیز می شویم و به حقیقت هدایت می شویم.

 با در نظر گرفتن تمام این موارد، در اینجا چیزی است که من معتقدم روح مرا به درک معنای آن هدایت کرده است 1 Corinthians 3: 11-15.

همانطور که همیشه باید روش ما باشد، ما با زمینه شروع می کنیم. پولس در اینجا از دو استعاره استفاده می کند: او از آیه 6 از اول قرنتیان 1 با استفاده از استعاره مزرعه تحت کشت شروع می کند.

من کاشتم، آپولوس آبیاری کرد، اما خدا باعث رشد شد. (اول قرنتیان 1:3 NASB)

اما در آیه 10، او به استعاره دیگری، یعنی استعاره، روی می آورد. این ساختمان معبد خداست.

آیا نمی دانید که معبد خدا هستید و روح خدا در شما ساکن است؟ (اول قرنتیان 1:3 NASB)

شالوده بنا عیسی مسیح است.

زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند پایه‌ای بگذارد غیر از آن چیزی که قبلاً گذاشته شده است که عیسی مسیح است. (اول قرنتیان 1:3 BSB)

بسیار خوب، پس پایه و اساس عیسی مسیح است و ساختمان معبد خدا است، و معبد خدا جماعت مسیحی است که از فرزندان خدا تشکیل شده است. در مجموع ما معبد خدا هستیم، اما آیا ما اجزایی در آن معبد هستیم که به طور جمعی ساختار را می‌سازیم. در این باره در مکاشفه می خوانیم:

آن که غلبه می کند من یک ستون خواهم ساخت در معبد خدای من، و او دیگر آن را ترک نخواهد کرد. نام خدای خود و نام شهر خدای خود (اورشلیم جدید که از آسمان از جانب خدای من نازل می شود) و نام جدید خود را بر او خواهم نوشت. (مکاشفه 3:12 BSB)

با در نظر گرفتن همه این موارد، وقتی پولس می نویسد: «اگر کسی بر این پایه بنا می کند،» چه می شود اگر در مورد افزودن به ساختمان از طریق ایجاد نوکیشان صحبت نمی کند، بلکه به طور خاص به شما یا من اشاره می کند؟ چه می شود اگر آنچه ما بر آن بنا می کنیم، بنیادی که عیسی مسیح است، شخصیت مسیحی خودمان باشد؟ معنویت خودمان.

وقتی یکی از شاهدان یهوه بودم، به عیسی مسیح ایمان آوردم. بنابراین من شخصیت معنوی خود را بر اساس عیسی مسیح می ساختم. من سعی نمی کردم مثل محمد یا بودا یا شیوا باشم. من سعی می کردم از پسر خدا، عیسی مسیح تقلید کنم. اما مطالبی که استفاده می کردم از نشریات سازمان برج دیده بان گرفته شده بود. من با چوب، یونجه و کاه می ساختم، نه با طلا، نقره و سنگ های قیمتی. چوب، یونجه و کاه مانند طلا، نقره و سنگ های قیمتی گرانبها نیستند؟ اما تفاوت دیگری نیز بین این دو گروه وجود دارد. چوب، یونجه و کاه قابل احتراق هستند. آنها را در آتش بگذارید و می سوزند. آنها رفته اند. اما طلا، نقره و سنگ های قیمتی از آتش جان سالم به در خواهند برد.

از چه آتشی صحبت می کنیم؟ زمانی که فهمیدم من، یا بهتر است بگوییم معنویت من، کار ساختمانی مورد نظر است، برایم روشن شد. بیایید آنچه را که پل با این دیدگاه می‌گوید دوباره بخوانیم و ببینیم آیا کلمات پایانی او اکنون معنی دارند یا خیر.

اگر کسی با استفاده از طلا، نقره، سنگهای قیمتی، چوب، یونجه یا کاه روی این شالوده بسازد، کار او آشکار می شود، زیرا روز آن را آشکار می کند. با آتش آشکار می شود و آتش کیفیت کار هر انسان را ثابت می کند. اگر آنچه ساخته است زنده بماند، ثواب خواهد گرفت. اگر بسوزد ضرر می کند. او خودش نجات خواهد یافت، اما فقط انگار از میان شعله های آتش. (اول قرنتیان 1:3-12 BSB)

من بر پایه مسیح بنا کردم، اما از مواد قابل احتراق استفاده کردم. سپس، پس از چهل سال ساخت، آزمون آتشین آمد. متوجه شدم که ساختمان من از مواد قابل احتراق ساخته شده است. همه چیزهایی که در طول زندگی ام به عنوان یکی از شاهدان یهوه ساخته بودم مصرف شد. رفته. من متحمل ضرر شدم از دست دادن تقریباً همه چیزهایی که تا آن زمان برایم عزیز بود. با این حال، من نجات یافته بودم، "گویی از میان شعله های آتش". اکنون شروع به بازسازی می کنم، اما این بار با استفاده از مصالح ساختمانی مناسب.

من فکر می‌کنم این آیات می‌تواند به exJW‌ها با خروج از سازمان شاهدان یهوه آرامش زیادی بدهد. من نمی گویم که درک من درست است. خودتان قضاوت کنید اما یک چیز دیگری که می توانیم از این قسمت بگیریم این است که پولس مسیحیان را تشویق می کند که از مردان پیروی نکنند. پولس هم قبل از قسمتی که در نظر گرفتیم و هم بعد از آن، در پایان به این نکته اشاره می کند که ما نباید از مردان پیروی کنیم.

پس آپولوس چیست؟ و پل چیست؟ آنها بندگانی هستند که شما به واسطه آنها ایمان آورده اید، همانطور که خداوند برای هر یک نقش خود را تعیین کرده است. من بذر را کاشتم و آپولوس آن را آبیاری کرد، اما خداوند آن را رشد داد. پس نه آن که می کارد و نه آن که آبیاری می کند چیزی نیست، بلکه فقط خداست که چیزها را رشد می دهد. (اول قرنتیان 1:3-5 BSB)

هیچ کس خود را فریب ندهد. اگر یکی از شما در این عصر عاقل می پندارد، احمق شود تا عاقل شود. زیرا حکمت این دنیا در نظر خدا حماقت است. چنانکه نوشته شده است: «عاقلان را در حیله گریشان گرفتار می کند». و دوباره، "خداوند می داند که افکار خردمندان بیهوده است." پس از خودستایی در مردان دست بردارید. همه چیز از آن شماست، خواه پولس یا آپولوس یا قیفا، جهان، زندگی، مرگ، حال یا آینده. همه آنها متعلق به شما هستند و شما از آن مسیح هستید و مسیح از آن خداست. (اول قرنتیان 1:3-18 BSB)

آنچه پولس در مورد آن نگران است این است که این قرنتیان دیگر بر اساس مسیح بنا نمی کردند. آنها بر اساس انسان ها می ساختند و پیرو مردان می شدند.

و اکنون به ظرافتی از سخنان پولس می رسیم که ویران کننده است و در عین حال به راحتی نمی توان آن را از دست داد. هنگامی که او از کار، ساخت و ساز یا ساختمانی صحبت می کند که توسط هر فردی ساخته شده است که در آتش سوخته است، او فقط به آن ساختمان هایی اشاره می کند که بر پایه ای که مسیح است، ایستاده اند. او به ما اطمینان می دهد که اگر با مصالح ساختمانی خوب بر روی این پایه، عیسی مسیح، بسازیم، آنگاه می توانیم در برابر آتش مقاومت کنیم. با این حال، اگر ما با مصالح ساختمانی ضعیف بر اساس عیسی مسیح بسازیم، کار ما سوخته خواهد شد، اما همچنان نجات خواهیم یافت. آیا مخرج مشترک را می بینید؟ صرف نظر از مصالح ساختمانی استفاده شده، اگر بر اساس مسیح بنا کنیم، نجات خواهیم یافت. اما اگر ما بر روی آن پایه ساخته نشده باشیم چه؟ اگر پایه ما متفاوت باشد چه؟ چه می شد اگر ایمان خود را بر آموزه های مردان یا یک سازمان بنا نهادیم؟ چه می شود اگر به جای دوست داشتن حقیقت کلام خدا، حقیقت کلیسا یا سازمانی را که به آن تعلق داریم دوست داشته باشیم؟ شاهدان معمولاً به یکدیگر می گویند که در حقیقت هستند، اما منظورشان در مسیح نیست، بلکه منظورشان این است که در حقیقت بودن به معنای حضور در سازمان است.

آنچه در ادامه می‌خواهم بگویم تقریباً در مورد هر دین مسیحی سازمان‌یافته‌ای که در آنجا وجود دارد صدق می‌کند، اما من از دینی که بیشتر با آن آشنا هستم به عنوان مثال استفاده می‌کنم. بیایید بگوییم نوجوانی وجود دارد که از دوران کودکی به عنوان یکی از شاهدان یهوه بزرگ شده است. این همکار جوان به آموزه‌هایی که از انتشارات برج دیده‌بانی می‌آید ایمان دارد و از ابتدای دبیرستان شروع به پیشگامی می‌کند و 100 ساعت در ماه را به خدمت تمام وقت اختصاص می‌دهد (یک دو سال به عقب برمی‌گردیم). او پیشروی می کند و به یک پیشگام ویژه تبدیل می شود که به یک منطقه دورافتاده منصوب می شود. یک روز او احساس ویژه ای می کند و معتقد است که خدا او را به عنوان یکی از مسح شدگان فرا خوانده است. او شروع به خوردن نمادها می‌کند، اما هیچ‌وقت هیچ‌وقت کاری را که سازمان انجام می‌دهد یا آموزش می‌دهد، مسخره نمی‌کند. او مورد توجه قرار می‌گیرد و به‌عنوان ناظر منطقه‌ای منصوب می‌شود، و با وظیفه‌شناسی تمام دستورالعمل‌های ارائه شده از دفتر شعبه را رعایت می‌کند. او اطمینان می دهد که با مخالفان برخورد می شود تا جماعت پاک بماند. او برای محافظت از نام سازمان زمانی که موارد سوء استفاده جنسی از کودکان سر راهش قرار می گیرد، کار می کند. در نهایت، او به بیت‌ئیل دعوت می‌شود. پس از قرار دادن او در فرآیند فیلتر استاندارد، او به آزمون واقعی وفاداری سازمان اختصاص داده می شود: میز خدمات. در آنجا او در معرض همه چیزهایی است که وارد شاخه می شود. این شامل نامه هایی از شاهدان حقیقت دوست است که شواهد کتاب مقدسی را کشف کرده اند که با برخی از آموزه های اصلی سازمان در تضاد است. از آنجایی که خط‌مشی برج دیده‌بان پاسخگویی به هر نامه است، او با پاسخ استاندارد دیگ بخار که موقعیت سازمان را مجدداً بیان می‌کند، با پاراگراف‌های افزوده‌شده به فرد مشکوک توصیه می‌کند به کانالی که یهوه انتخاب کرده اعتماد کند، جلو نرود و منتظر خداوند باشد. او به طور مرتب از شواهدی که از روی میزش عبور می کند بی تأثیر می ماند و پس از مدتی، چون یکی از مسح شدگان است، به مقر جهانی دعوت می شود و در میدان آزمایش میز خدمت، زیر نظر مراقبان، به کار خود ادامه می دهد. هیئت حاکمه هنگامی که زمان مناسب باشد، او به آن هیئت اوت معرفی می شود و نقش خود را به عنوان یکی از نگهبانان دکترین بر عهده می گیرد. در این مرحله، او هر کاری که سازمان انجام می دهد را می بیند، همه چیز را در مورد سازمان می داند.

اگر این فرد بر اساس مسیح بنا کرده است، پس جایی در طول راه، چه زمانی که پیشگام بود، یا زمانی که به عنوان ناظر منطقه ای خدمت می کرد، یا زمانی که برای اولین بار بر روی میز خدمت بود، یا حتی زمانی که به تازگی به این سمت منصوب شده بود. هیئت حاکمه، برخی از جاهایی که در طول راه، او را از طریق آزمون آتشینی که پولس از آن صحبت می‌کند، قرار می‌گرفت. اما باز، فقط در صورتی که او بر اساس مسیح بنا کرده باشد.

عیسی مسیح به ما می گوید: «من راه و حقیقت و زندگی هستم. هیچ کس جز به وسیله من نزد پدر نمی آید.» (یوحنا 14:6)

اگر مردی که در تصویر ما به او اشاره می کنیم، معتقد است که سازمان «حقیقت، راه و زندگی» است، پس او بر پایه اشتباهی بنا نهاده است، بنیان مردانه. او از آتشی که پولس از آن صحبت کرد عبور نخواهد کرد. با این حال، اگر او در نهایت باور داشته باشد که فقط عیسی حقیقت، راه و زندگی است، از آن آتش عبور خواهد کرد، زیرا آن آتش مختص کسانی است که بر آن پایه بنا کرده اند و او هر چیزی را که سخت کار کرده است، از دست خواهد داد. ساختن، اما خود او نجات خواهد یافت.

من معتقدم این همان چیزی است که برادر ما ریموند فرانتس از سر گذرانده است.

غم انگیز است که بگوییم، اما شاهدان یهوه متوسط ​​بر پایه ای که مسیح است بنا نکرده اند. یک آزمون خوب برای این موضوع این است که از یکی از آنها بپرسیم که آیا اگر آن دو کاملاً موافق نباشند، از دستورالعملی در کتاب مقدس از سوی مسیح اطاعت خواهند کرد یا از دستورالعمل هیئت حاکم. این شاهد یَهُوَه بسیار غیرعادی خواهد بود که عیسی را به جای هیئت حاکمه انتخاب خواهد کرد. اگر هنوز یکی از شاهدان یهوه هستید و احساس می‌کنید که در حال گذراندن یک آزمون آتشین با بیدار شدن از واقعیت آموزه‌های نادرست و ریاکاری سازمان هستید، دل ببندید. اگر ایمان خود را بر روی مسیح بنا کرده باشید، از این آزمایش عبور کرده و نجات خواهید یافت. این وعده کتاب مقدس به شما است.

در هر صورت، به نظر من اینگونه است که گفته‌های پولس خطاب به قرنتیان باید اعمال شود. شما ممکن است آنها را متفاوت ببینید. بگذارید روح شما را راهنمایی کند. به یاد داشته باشید که کانال ارتباطی خدا هیچ مرد یا گروهی از مردان نیست، بلکه عیسی مسیح است. ما سخنان او را در کتاب مقدس ثبت کرده‌ایم، بنابراین فقط باید به سراغ او برویم و گوش کنیم. همان طور که پدری به ما گفته است. «این پسر محبوب من است که من او را تأیید کردم. به او گوش کن." (متی 17:5)

از شما برای گوش دادن و تشکر ویژه از کسانی که به من در ادامه این کار کمک می کنند سپاسگزارم.

 

 

 

 

 

 

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    14
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x