در ویدئوی قبلی با عنوان "چگونه می دانید که توسط روح القدس مسح شده اید؟" من به تثلیث به عنوان یک آموزه نادرست اشاره کردم. من این ادعا را مطرح کردم که اگر به تثلیث ایمان دارید، روح القدس شما را هدایت نمی کند، زیرا روح القدس شما را به سمت باطل هدایت نمی کند. عده ای از این کار ناراحت شدند. آنها احساس می کردند که من دارم قضاوت می کنم.

حالا قبل از اینکه بیشتر بروم، لازم است چیزی را روشن کنم. من به طور مطلق صحبت نمی کردم. فقط عیسی می تواند به صورت مطلق صحبت کند. مثلاً فرمود:

هر که با من نیست بر ضد من است و هر که با من جمع نکند پراکنده می کند. (متی 12:30 نسخه بین المللی جدید)

«من راه و حقیقت و زندگی هستم. هیچ کس جز به وسیله من نزد پدر نمی آید.» (یوحنا 14:6 NIV)

«از دروازه باریک وارد شوید. زیرا که دروازه وسیع و راهی است که به هلاکت می رسد و بسیاری از آن وارد می شوند. اما دروازه‌ای کوچک است و راهی که به زندگی منتهی می‌شود، و تنها عده‌ای آن را می‌یابند.» (متی 7:13، 14 BSB)

حتی در این چند آیه می بینیم که نجات ما سیاه است یا سفید، له یا علیه، زندگی یا مرگ. هیچ خاکستری وجود ندارد، هیچ حد وسطی وجود ندارد! هیچ تفسیری برای این اظهارات ساده وجود ندارد. منظورشان دقیقا همان چیزی است که می گویند. در حالی که ممکن است برخی از افراد به ما در درک برخی چیزها کمک کنند، در نهایت، این روح خداست که کارهای سنگین را انجام می دهد. همانطور که یوحنای رسول می نویسد:

«و تو، مسحى كه از او گرفتى در تو می ماندو نیازی ندارید که کسی به شما یاد بدهد. اما درست همانطور که همان مسح به شما در مورد همه چیز می آموزد و درست است و دروغ نیست، و همانطور که به شما آموخته است، شما باید انجام دهید در او بمانید" (اول یوحنا 1:2 کتاب مقدس تحت اللفظی بریان)

این قطعه که توسط یوحنای رسول در پایان قرن اول نوشته شده است، یکی از آخرین دستورالعمل های الهام شده است که به مسیحیان داده شده است. شاید درک آن در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما با نگاهی عمیق تر، می توانید دقیقاً درک کنید که مسح که از جانب خدا دریافت کرده اید، همه چیز را به شما می آموزد. این مسح در تو می ماند. یعنی در شما زندگی می کند، در شما ساکن می شود. بنابراین، وقتی بقیه آیه را می خوانید، ارتباط بین مسح و عیسی مسیح، مسح شده را می بینید. می گوید: «همانطور که [مسح که در شما می ماند] به شما آموخته است، در او بمانید.» روح در شما ساکن است و شما در عیسی ساکن هستید.

یعنی شما هیچ کاری به ابتکار ما انجام نمی دهید. دلیل این را با من لطفا.

عیسی به مردم گفت: قطعاً به شما می گویم که پسر به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد. او فقط می تواند کاری را انجام دهد که می بیند پدر انجام می دهد و دقیقاً همان کاری را انجام می دهد که می بیند پدر انجام می دهد.» (یوحنا 5:19 نسخه انگلیسی معاصر)

عیسی و پدر یکی هستند، به این معنی که عیسی در پدر می‌ماند یا در پدر ساکن است، و بنابراین او هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی‌دهد، بلکه فقط کاری را انجام می‌دهد که می‌بیند پدر انجام می‌دهد. آیا در مورد ما باید کمتر باشد؟ آیا ما از عیسی بزرگتر هستیم؟ البته که نه. بنابراین، ما نباید به تنهایی کاری انجام دهیم، بلکه فقط کاری را که می بینیم عیسی انجام می دهد انجام دهیم. عیسی در پدر می ماند و ما در عیسی می مانیم.

الان میتونی ببینیش؟ با بازگشت به اول یوحنا 1:2، می بینید که مسح که در شما می ماند همه چیز را به شما می آموزد و باعث می شود که در عیسی که با همان روح از جانب خدا، پدر شما مسح شده است، بمانید. این بدان معناست که درست مانند عیسی با پدرش، شما هیچ کاری را به تنهایی انجام نمی دهید، بلکه فقط کاری را انجام می دهید که می بینید عیسی دارد انجام می دهد. اگر او چیزی را آموزش می دهد، شما آن را آموزش دهید. اگر او چیزی را آموزش نمی دهد، شما هم آن را آموزش ندهید. شما از آنچه عیسی تعلیم داد فراتر نمی روید.

موافق؟ آیا این منطقی نیست؟ آیا این زنگ با روح ساکن در شما صادق نیست؟

آیا عیسی تثلیث را تعلیم داد؟ آیا او هرگز یاد داد که او دومین شخص در یک خدای سه گانه است؟ آیا او یاد داد که خدای متعال است؟ ممکن است دیگران او را خدا خطاب کنند. مخالفان او را خیلی چیزها می خواندند، اما آیا عیسی هرگز خود را «خدا» نامید؟ آیا این درست نیست که تنها کسی را که او خدا نامید، پدرش، یهوه بود؟

چگونه کسی می تواند ادعا کند که در عیسی می ماند یا در آن زندگی می کند در حالی که چیزهایی را آموزش می دهد که عیسی هرگز تعلیم نداده است؟ اگر کسی ادعا کند که توسط روح هدایت می‌شود در حالی که چیزهایی را تعلیم می‌دهد که خداوند مسح‌شده روح ما تعلیم نداده است، پس روحی که آن شخص را هدایت می‌کند همان روحی نیست که به شکل کبوتر بر عیسی نازل شد.

آیا من پیشنهاد می کنم که اگر کسی چیزی را آموزش می دهد که درست نیست، چنین شخصی کاملاً فاقد روح القدس است و کاملاً تحت سلطه روح شیطانی است؟ این یک رویکرد ساده انگارانه به وضعیت خواهد بود. از طریق تجربه شخصی‌ام، می‌دانم که چنین قضاوت مطلقی با واقعیت‌های قابل مشاهده مطابقت ندارد. روندی وجود دارد که منجر به نجات ما می شود.

پولس رسول به فیلیپیان دستور داد که «...ادامه دهند کار کردن نجات تو با ترس و لرز...» (فیلیپیان 2:12 BSB)

یهودا به همین ترتیب این توصیه را کرد: «و به شک و تردید رحم کن. و دیگران را نجات دهید و آنها را از آتش بیرون آورید. و با ترس به دیگران رحم کن و حتی از لباسی که بدن لکه دار شده است متنفر باش.» (یهودا 1:22,23،XNUMX BSB)

با گفتن همه اینها، به یاد داشته باشیم که باید از اشتباهات خود درس بگیریم، توبه کنیم و رشد کنیم. برای مثال، هنگامی که عیسی به ما دستور می‌داد حتی دشمنان خود را دوست داشته باشیم، حتی کسانی که ما را آزار می‌دهند، او گفت که باید این کار را انجام دهیم تا ثابت کنیم که ما پسران پدر خود هستیم، «که در آسمان است، زیرا خورشید خود را در روز طلوع می‌کند. هم شریر و هم نیکوکار و هم بر صالح و هم بر ستمکار باران می بارد.» (متی 5:45 NWT) خدا از روح‌القدس خود در زمان و مکانی که او را خشنود می‌کند و برای هدفی که او را خشنود می‌کند استفاده می‌کند. این چیزی نیست که بتوانیم از قبل تشخیص دهیم، اما نتایج عمل آن را می بینیم.

به عنوان مثال، هنگامی که شائول طرسوس (که پولس رسول شد) در راه دمشق در تعقیب مسیحیان بود، خداوند بر او ظاهر شد و گفت: "شائول، شائول، چرا مرا جفا می کنی؟ لگد زدن به گورها برای شما سخت است.» (اعمال رسولان 26:14 NIV) عیسی از استعاره گود استفاده کرد، چوبی نوک تیز که برای گله داری گاو استفاده می شد. ما نمی توانیم بدانیم که در مورد پولس چه چیزهایی وجود داشت. نکته این است که از روح‌القدس خدا به نحوی برای تشویق پولس استفاده شد، اما او در برابر آن مقاومت می‌کرد تا اینکه سرانجام توسط تجلی معجزه‌آسا خداوند ما عیسی مسیح کور شد.

وقتی یکی از شاهدان یهوه بودم، معتقد بودم که روح مرا راهنمایی می کند و به من کمک می کند. من باور نمی کنم که من کاملاً از روح خدا بی بهره بودم. من مطمئن هستم که همین امر در مورد افراد بی‌شماری در ادیان دیگر نیز صدق می‌کند که مانند من زمانی که شاهد بودم، به چیزهای نادرست اعتقاد دارند و عمل می‌کنند. همانطور که عیسی در موعظه روی کوه در متی 5:45 تعلیم داد، خداوند باران را بر عادلان و شریران می‌باراند و می‌درخشد. مزمورنویس موافق است و می نویسد:

«خداوند با همه خوب است. شفقت او بر تمام آنچه ساخته است استوار است.» (مزمور 145:9 کتاب مقدس استاندارد مسیحی)

با این حال، وقتی به بسیاری از آموزه های نادرست شاهدان یهوه ایمان آوردم، مانند این باور که امید نجات ثانویه ای برای مسیحیان عادل وجود دارد که مسح روح نیستند، بلکه فقط دوستان خدا هستند، آیا روح من را به آن سوق داد؟ هیچ البته نه. شاید سعی می‌کرد به آرامی مرا از آن دور کند، اما به دلیل اعتماد بی‌جا به مردان، در مقابل رهبری آن مقاومت می‌کردم - به شیوه‌ی خودم به «گودها» لگد می‌زدم.

اگر به مقاومت در برابر رهبری روح ادامه می دادم، مطمئن هستم که جریان آن به تدریج خشک می شد تا راه را برای ارواح دیگر، ارواح کمتر خوش طعم، باز کند، درست همانطور که عیسی گفت: «سپس می رود و هفت روح دیگر را با خود می برد. بدتر از خودش، و می روند و در آنجا زندگی می کنند. و حال آن شخص از اول بدتر است.» (متی 12:45 NIV)

بنابراین، در ویدیوی قبلی‌ام درباره روح‌القدس، منظورم این نبود که اگر شخصی به تثلیث یا سایر آموزه‌های دروغین مانند 1914 به عنوان حضور نامرئی مسیح اعتقاد داشته باشد، کاملاً از روح‌القدس تهی است. چیزی که من می‌گفتم و هنوز هم می‌گویم این است که اگر معتقدید روح‌القدس شما را به نحوی خاص تحت تأثیر قرار داده است، سپس بروید و فوراً شروع به باور و آموزش آموزه‌های نادرست کنید، آموزه‌هایی مانند تثلیثی که عیسی هرگز تعلیم نداد، پس ادعا می‌کنید که روح‌القدس شما را به آنجا رساند ساختگی است، زیرا روح‌القدس شما را به باطل نمی‌برد.

چنین اظهاراتی ناگزیر باعث آزرده شدن مردم می شود. آنها ترجیح می دهند که من چنین اظهاراتی را انجام ندهم زیرا احساسات مردم را جریحه دار می کند. دیگران از من دفاع می کنند و ادعا می کنند که همه ما حق آزادی بیان داریم. صادقانه بگویم، من واقعاً معتقد نیستم چیزی به نام آزادی بیان وجود داشته باشد، زیرا رایگان به این معنی است که هیچ هزینه ای برای چیزی وجود ندارد و محدودیتی هم برای آن وجود ندارد. اما هر زمان که شما چیزی می گویید، در معرض خطر توهین به کسی هستید و این عواقب دارد. از این رو، هزینه و ترس از آن عواقب باعث می شود که بسیاری سخنان خود را محدود کنند یا حتی سکوت کنند. از این رو، گفتار آنها را محدود می کند. بنابراین هیچ سخنی وجود ندارد که حداقل از منظر انسانی بدون محدودیت و بدون هزینه باشد و بنابراین چیزی به نام آزادی بیان وجود ندارد.

خود عیسی می‌گوید: «اما من به شما می‌گویم که مردم در روز قیامت به خاطر هر سخنی که گفته‌اند حساب باز خواهند کرد. زیرا با گفتار خود تبرئه خواهید شد و با گفتار خود محکوم خواهید شد.» (متی 12:36,37،XNUMX BSB)

برای سادگی و وضوح، می‌توانیم ببینیم که «سخنان عاشقانه» و «سخنان نفرت» وجود دارد. سخنان عاشقانه خوب است و سخنان نفرت بد. یک بار دیگر قطبیت بین حقیقت و دروغ، خیر و شر را می بینیم.

سخنان تنفرآمیز به دنبال آسیب رساندن به شنونده است در حالی که سخنان عاشقانه به دنبال کمک به رشد آنهاست. حالا وقتی می‌گویم سخنرانی عاشقانه، در مورد سخنانی صحبت نمی‌کنم که احساس خوبی در شما ایجاد می‌کند، نوعی غلغلک دادن به گوش‌ها، اگرچه می‌تواند. به یاد دارید که پولس چه نوشت؟

«زیرا زمانی خواهد آمد که انسانها آموزه‌های صحیح را تحمل نخواهند کرد، بلکه با گوش‌های خارش‌دار، معلمانی را برای مطابقت با خواسته‌های خود دور خود جمع خواهند کرد. پس گوش های خود را از حقیقت برمی گردانند و به افسانه ها روی می آورند.» (دوم تیموتائوس 2:4،3,4)

نه، من در مورد سخنانی صحبت می کنم که برای شما مفید است. اغلب، سخنان عاشقانه باعث ایجاد احساس بدی در شما می شود. شما را ناراحت می کند، شما را آزرده می کند، عصبانی می کند. دلیلش این است که گفتار عاشقانه واقعاً گفتار آگاپ است، از یکی از چهار کلمه یونانی برای عشق، این یکی بودن عشق اصولی; به طور خاص، عشقی که به دنبال آن چیزی است که برای هدفش، برای شخصی که دوستش می‌دارد، خوب است.

بنابراین، آنچه در ویدیوی فوق الذکر گفتم برای کمک به مردم بود. اما با این حال، برخی پاسخ خواهند داد: «چرا مردم را آزار می‌دهیم، در حالی که واقعاً مهم نیست که درباره ذات خدا چه اعتقادی دارید؟ اگر حق با شماست و تثلیث ها اشتباه می کنند، پس چه؟ همه چیز در نهایت حل خواهد شد.»

باشه سوال خوبیه اجازه دهید با این سؤال پاسخ دهم: آیا خدا ما را صرفاً به این دلیل محکوم می کند که اشتباه می کنیم یا به این دلیل که کتاب مقدس را اشتباه تفسیر کرده ایم؟ آیا او روح‌القدس خود را دریغ می‌کند زیرا ما به چیزهایی درباره خدا اعتقاد داریم که درست نیست؟ اینها سؤالاتی نیستند که بتوان با یک «بله» یا «خیر» ساده به آنها پاسخ داد، زیرا پاسخ به وضعیت قلب فرد بستگی دارد.

ما می دانیم که خدا ما را محکوم نمی کند صرفاً به این دلیل که ما از همه واقعیت ها بی خبر هستیم. ما می دانیم که این درست است به دلیل آنچه پولس رسول به مردم آتن زمانی که در آرئوپاگوس موعظه می کرد گفت:

«از آنجا که ما فرزندان خدا هستیم، نباید فکر کنیم که ذات الهی مانند طلا یا نقره یا سنگ است، تصویری که توسط هنر و تخیل بشر ساخته شده است. بنابراین با چشم پوشی از زمان جاهلیت، اکنون خداوند به همه مردم در همه جا دستور می دهد که توبه کنند، زیرا روزی را تعیین کرده است که به وسیله شخصی که منصوب کرده است، جهان را به عدالت داوری خواهد کرد. او با زنده كردن خود از مردگان، برهان اين امر را به همه ارائه كرده است.» (اعمال رسولان 17:29-31 کتاب مقدس استاندارد مسیحی)

این به ما نشان می دهد که شناخت دقیق خدا بسیار مهم است. او بر این باور بود که کسانی که گمان می‌کردند خدا را می‌شناسند و بت‌ها را می‌پرستند، با اینکه از روی جهل نسبت به ذات خدا عبادت می‌کردند، بد رفتار می‌کردند. با این حال، خداوند بخشنده است و به همین دلیل از آن دوران جاهلیت چشم پوشی کرده بود. با این حال، همانطور که آیه 31 نشان می دهد، تحمل او در برابر چنین نادانی محدودیتی دارد، زیرا داوری آینده بر جهان وجود دارد، داوری که توسط عیسی انجام خواهد شد.

من نحوه ترجمه خوب خبر آیه 30 را دوست دارم: "خدا از زمان هایی که مردم او را نمی شناختند چشم پوشی کرده است، اما اکنون به همه آنها در همه جا دستور می دهد که از راه های شیطانی خود روی گردانند."

این نشان می دهد که برای عبادت خدا به گونه ای که او قبول دارد، باید او را بشناسیم. اما برخی پاسخ خواهند داد: "چگونه کسی می تواند خدا را بشناسد، زیرا او فراتر از درک ما است؟" این همان استدلالی است که من از تثلیث ها برای توجیه دکترین خود می شنوم. آنها خواهند گفت: "تثلیث ممکن است با منطق بشری مخالفت کند، اما کدام یک از ما می تواند ماهیت واقعی خدا را درک کند؟" آنها نمی بینند که چگونه چنین بیانیه ای پدر آسمانی ما را تحقیر می کند. او خداست! آیا نمی تواند خودش را برای فرزندانش توضیح دهد؟ آیا او به نوعی محدود است و نمی تواند آنچه را که باید بدانیم تا بتوانیم او را دوست داشته باشیم به ما بگوید؟ هنگامی که عیسی با آنچه مخاطبانش فکر می‌کردند معمایی حل‌ناپذیر بود مواجه شد، آنها را سرزنش کرد و گفت:

"تو کاملا در اشتباهی! شما نمی دانید کتاب مقدس چه می آموزد. و تو از قدرت خدا چیزی نمی دانی.» (متی 22:29 نسخه انگلیسی معاصر)

آیا باید باور کنیم که خدای متعال نمی تواند در مورد خودش به گونه ای به ما بگوید که ما بتوانیم آن را بفهمیم؟ او می تواند و دارد. او از روح‌القدس استفاده می‌کند تا ما را به درک آنچه از طریق انبیای مقدس خود و پیش از همه از طریق پسر یگانه‌اش نازل کرده است راهنمایی کند.

خود عیسی به روح القدس به عنوان یاور و راهنما اشاره می کند (یوحنا 16:13). اما یک راهنما منجر می شود. یک راهنما ما را مجبور نمی کند که با او همراه شویم. او دست ما را می گیرد و ما را هدایت می کند، اما اگر تماس را قطع کنیم - آن دست هدایت کننده را رها کنیم - و به سمت دیگری برویم، آنگاه از حقیقت دور خواهیم شد. پس از آن شخص یا چیز دیگری ما را راهنمایی می کند. آیا خدا از آن چشم پوشی می کند؟ اگر رهبری روح القدس را رد کنیم، آیا در مقابل روح القدس گناه می کنیم؟ خدا می داند.

می توانم بگویم که روح القدس مرا به این حقیقت هدایت کرده است که یهوه، پدر، و یشوع، پسر، هر دو خدای قادر مطلق نیستند و چیزی به نام خدای سه گانه وجود ندارد. با این حال، دیگری خواهد گفت که همان روح القدس آنها را وادار می کند که باور کنند که پدر، پسر، و روح القدس همه بخشی از یک الوهیت، یک تثلیث هستند. حداقل یکی از ما اشتباه می کنیم. منطق حکم می کند. روح نمی تواند هر دوی ما را به دو واقعیت متضاد هدایت کند و در عین حال هر دوی آنها صادق باشند. آیا یکی از ما با باور غلط می تواند ادعای نادانی کند؟ بر اساس آنچه پولس به یونانیان در آتن گفت، دیگر نه.

زمان تحمل نادانی گذشته است. «خداوند از اوقاتی که مردم او را نمی شناختند چشم پوشی کرده است، اما اکنون به همه آنها در همه جا دستور می دهد که از راه شیطانی خود روی گردانند.» شما نمی توانید از فرمان خداوند بدون عواقب جدی سرپیچی کنید. روز قیامت در راه است.

اکنون زمان آن نیست که کسی احساس کند که توهین شده است زیرا شخص دیگری می گوید باور او نادرست است. در عوض، این زمان آن است که باور خود را با فروتنی، معقولانه، و مهمتر از همه، با روح القدس به عنوان راهنمای ما بررسی کنیم. زمانی می رسد که جهل بهانه قابل قبولی نیست. هشدار پولس به تسالونیکیان چیزی است که هر پیرو صادق مسیح باید بسیار جدی به آن توجه کند.

«آمدن بی قانون با عمل شیطان همراه خواهد بود، با هر نوع قدرت، نشانه و شگفتی دروغین، و با هر فریب بدی که علیه هلاک‌شدگان انجام می‌شود، زیرا آنها از عشق به حقیقت که آنها را نجات می داد، امتناع کردند. از این جهت خداوند برای آنان هذیان سختی می فرستد تا دروغ را باور کنند تا بر همه کسانی که به حق کافر شده و از شرارت دل خوش کرده اند، داوری شود.» (دوم تسالونیکیان 2:2-9 BSB)

توجه کنید که نداشتن و درک حقیقت است که آنها را نجات می دهد. این "عشق حقیقت" است که آنها را نجات می دهد. اگر شخصی توسط روح به حقیقتی هدایت شود که قبلاً نمی‌دانست، حقیقتی که از او می‌خواهد یک باور قبلی را رها کند - شاید یک باور بسیار گرامی - چه چیزی باعث می‌شود که آن شخص از باور قبلی خود دست بکشد. توبه کنید) برای آنچه که اکنون درست است؟ این عشق به حقیقت است که مؤمن را برای انتخاب سخت ترغیب می کند. اما اگر دروغ را دوست داشته باشند، اگر شیفته «توهم قدرتمند» شوند که آنها را متقاعد می کند که حقیقت را رد کنند و دروغ را بپذیرند، عواقب جدی در پی خواهد داشت، زیرا همانطور که پولس می گوید، داوری در راه است.

بنابراین، آیا ما باید ساکت بمانیم یا صحبت کنیم؟ بعضی ها فکر می کنند بهتر است ساکت بمانند، ساکت باشند. به کسی توهین نکن زندگی کن و بگذار زندگی کند. به نظر می رسد که این پیام فیلیپیان 3:15، 16 باشد که بر اساس نسخه بین المللی جدید چنین می گوید: «پس همه ما که بالغ هستیم باید چنین دیدگاهی نسبت به چیزها داشته باشیم. و اگر در نقطه ای متفاوت فکر کنید، خداوند آن را نیز برای شما روشن خواهد کرد. فقط اجازه دهید به آنچه قبلاً به دست آورده ایم زندگی کنیم.»

اما اگر چنین دیدگاهی داشته باشیم، از متن سخنان پولس غافل می شویم. او یک نگرش توهین آمیز نسبت به عبادت را تایید نمی کند، فلسفه ای که می گوید: «تو آنچه را که می خواهی باور کنی، و من هم به آنچه من می خواهم باور خواهم کرد، و همه چیز خوب است.» فقط چند آیه قبل، او کلمات محکمی را بیان می کند: «مواظب آن سگ ها، آن بدکاران، آن مثله کنندگان گوشت باشید. زیرا این ماییم که ختنه می‌شویم، ما که خدا را به روح او خدمت می‌کنیم، در مسیح عیسی فخر می‌کنیم و به جسم اعتماد نمی‌کنیم، هرچند من خود دلایلی برای چنین اطمینانی دارم.» (فیلیپیان 3:2-4 NIV)

«سگ‌ها، بدکاران، مثله‌کنندگان گوشت»! زبان خشن این به وضوح یک رویکرد "تو خوبی، من خوبم" برای عبادت مسیحی نیست. مطمئناً، ما می‌توانیم نظرات متفاوتی در مورد نکاتی داشته باشیم که به ظاهر نتیجه کمی دارند. برای مثال ماهیت بدن های زنده شده ما. ما نمی دانیم که چگونه خواهیم بود و ندانستن بر عبادت ما یا رابطه ما با پدرمان تأثیر نمی گذارد. اما برخی چیزها بر این رابطه تأثیر می گذارد. زمان بزرگ! زیرا همانطور که دیدیم برخی چیزها مبنای قضاوت هستند.

خداوند خود را بر ما آشکار کرده است و دیگر عبادت او را در جاهلیت تحمل نمی کند. روز قیامت در سراسر زمین فرا می رسد. اگر دیدیم کسی اشتباه کرده و کاری برای اصلاح او انجام نمی دهیم، عواقب آن را متحمل می شود. اما پس از آن آنها دلیلی خواهند داشت که ما را متهم کنند، زیرا ما در زمانی که فرصت داشتیم عشق نشان ندادیم و صحبت نکردیم. درست است، با صحبت کردن، ما ریسک زیادی می کنیم. عیسی گفت:

«تصور نکنید که من آمده ام تا صلح را به زمین بیاورم. من نیامده ام که صلح بیاورم، بلکه شمشیر. زیرا آمده‌ام تا مرد را بر علیه پدرش، دختر را به مادرش، و عروس را بر مادرشوهر خود. دشمنان انسان اعضای خانواده او خواهند بود.» (متی 10:34، 35 BSB)

این درک است که مرا راهنمایی می کند. من قصد توهین ندارم. اما نباید اجازه بدهم ترس از ایجاد توهین مرا از بیان حقیقت باز دارد، همانطور که به درک آن هدایت شده ام. همانطور که پولس می گوید، زمانی خواهد آمد که می دانیم چه کسی درست است و چه کسی اشتباه می کند.

«عمل هر کس آشکار می‌شود، زیرا آن روز آن را آشکار می‌کند، زیرا کار هر کسی با آتش آشکار می‌شود، چه نوع است. آتش آن را آزمایش خواهد کرد.» (اول قرنتیان 1:3 کتاب مقدس آرامی به زبان انگلیسی ساده)

امیدوارم این توجه مفید بوده باشد. ممنون که گوش دادید و تشکر از شما برای حمایت شما.

3.6 11 رای
رتبه بندی مقاله
اشتراک
اطلاع از

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بدانید که چگونه نظر شما پردازش می شود.

8 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشتر رای دادند
بازخورد درون خطی
مشاهده همه نظرات
گابری

E Dio che sceglie a chi Dare il Suo Spirito.
Il Sigillo verrà posto sui 144.000 nel Giorno del Signore!
Rivelazione 1:10 Mi ritrovai per opera dello spirito nel giorno del sinore.
Rivelazione 7:3 Non colpite né la terra né il mare né gli alberi finché non avremo impresso il sigillo sulla fronte degli schiavi del nostro Dio!
Il Sigillo o Lo Spirito Santo ,Sarà posto sugli Eletti Nel Giorno del Signore.
E Produrrà Effetti Evidenti.
Fino Ad Allora Nessuno ha il Sigillo o Spirito Santo o Unzione!

جیمز منصور

صبح همگی بخیر، مقاله قدرتمند دیگری اریک، آفرین. در دو هفته گذشته، این مقاله واقعا مرا به فکر گندم و علف های هرز انداخت. یکی از بزرگان از من خواست که از خانه به خانه او را همراهی کنم. این گفتگو حول محور دانش طبقه گندم در قرن‌ها پیش بود، به‌ویژه از قرن چهارم به بعد تا زمان اختراع دستگاه چاپ؟ او اظهار داشت که هر کسی که به تثلیث، تولدها، عید پاک، کریسمس و صلیب ایمان داشته باشد، قطعاً از طبقه علف های هرز خواهد بود. بنابراین از او پرسیدم، اگر من و تو در اطراف آن زندگی می‌کردیم چه می‌شد؟... بیشتر بخوانید »

تراتر

نظرات قبلی عالی هستند. اگرچه من فردی خوش بیان نیستم، اما می خواهم دیدگاه خود را به امید کمک به دیگران در میان بگذارم. به نظر من در اینجا ذکر چند نکته مهم است. یکی، کتاب مقدس با در نظر گرفتن افراد و زمان های خاص، حتی دستورالعمل های خاص (که باید اعمال شود) نوشته شده است. بنابراین، من معتقدم، در نظر گرفتن زمینه حیاتی است. من دیده ام که این اغلب در بین مسیحیان اعمال نمی شود، و منجر به سردرگمی بزرگی می شود! دو، یکی از نکات شیطان و انبوه او جدایی ما از یهو است... بیشتر بخوانید »

برناب

برادران، دانستن اینکه آیا خدا سه گانه است یا خیر، قطعا اهمیت خود را دارد. حالا چقدر برای خدا و عیسی اهمیت دارد؟ به نظر نمی رسد که پذیرش یا رد آموزه تثلیث چیزی است که خدا بیشتر در نظر دارد تا ما را تأیید کند. همانطور که شخصی گفت، در روز قیامت، به نظر نمی رسد که خداوند هر یک را به خاطر اعتقاداتشان در نظر می گیرد، بلکه به خاطر اعمالشان می داند (Ap 20: 11-13) و در مورد خاص تثلیث، آیا فکر می کنیم که خدا خیلی احساس می کند. آیا به خاطر یکسان سازی او با پسرش توهین شده اید؟ اگر عشق را در نظر بگیریم... بیشتر بخوانید »

کوندوریانو

شما باید به احساسات عیسی نیز توجه کنید. عیسی تمام تلاش خود را به کار گرفت و نشان داد که مطیع پدرش است، و او به انتخاب خود چنین بود. این که ببیند انسان ها مانند پدرش او را تعالی می دهند و او را پرستش می کنند، می تواند بسیار دردناک باشد. ترس از یهوه سرآغاز حکمت است. و علم قدوس فهم است.» (امثال 9:10 ASV) «ای پسرم عاقل باش و در دل من شادی بیاور تا به کسی که مرا طعنه می‌زند پاسخ دهم. (امثال 27:11 BSB) آیا خدا می تواند احساس شادی کند و به کسانی که او را طعن می کنند پاسخ دهد... بیشتر بخوانید »

روستای ساحلی

موافقم. تثلیث چیست؟ این یک دکترین نادرست است ... اما مهم است که منصف باشیم. من معتقد نیستم، صرف نظر از اینکه یک شخص چقدر زیرک و مطالعه شده (از نظر کتاب مقدس، الهیات و غیره) ممکن است - همه ما حداقل یک (اگر نه بیشتر) آموزه هایی داریم که به آموزه ها و دامنه ای از چیزهای دیگر در ارتباط است که سوء تفاهم شده است. روایات کتاب مقدس اگر کسی می‌توانست پاسخ دهد که همه آن را درست می‌داند، آن شخص دیگر نیازی به «جستجوی معرفت خدا» نخواهد داشت، زیرا آنها آن را به طور کامل به دست آورده‌اند. تثلیث، دوباره، یک دروغ است... بیشتر بخوانید »

لئوناردو ژوزف

عیسی به پیلاطس گفت: «هر که طرف حقیقت است به صدای من گوش می‌دهد». او به زن سامری گفت که "ما باید خدا را با روح و حقیقت پرستش کنیم". چگونه می توانیم این کار را بدون بررسی دقیق آنچه در مقابل کتاب مقدس باور داریم انجام دهیم؟ مطمئنا ما نمی توانیم. اما ممکن است تا زمانی که در آنها شک و تردید ایجاد شود، ما ممکن است چیزها را درست بپذیریم. این وظیفه همه ماست که این شبهات را حل کنیم. در دوران جوانی ما همینطور بود و امروز هم همینطور است. اما حل همه اینها زمان می برد... بیشتر بخوانید »

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.

    از ما پشتیبانی کنید

    ترجمه

    نویسندگان

    تاپیک

    مقالات ماه

    دسته بندی ها