(لوقا 20: 34-36) عیسی به آنها گفت: «فرزندان این نظام اشیا mar ازدواج می كنند و ازدواج می كنند ، 35 اما کسانی كه لایق بدست آوردن آن سیستم و قیام از مرگ شناخته شده اند ، ازدواج نمی كنند و نه در ازدواج داده شده است. 36 در حقیقت ، آنها دیگر نمی توانند بمیرند ، زیرا آنها مانند فرشتگان هستند و با فرزندان قیامت فرزندان خدا هستند.
تا حدود 80 سال پیش ، هیچ مسیحی - اسمی یا غیر از این - با این قسمت مشکلی نداشت. همه به بهشت ​​می رفتند تا مانند فرشتگان شوند ، بنابراین مسئله ای غیرقابل بحث بود. حتی امروز ، به همین دلیل موضوع داغی در دنیای مسیحیت نیست. با این حال ، در اواسط دهه 1930 ، شاهدان یهوه کلاس گوسفندان دیگر را شناسایی کردند و همه چیز تغییر کرد. این موضوع بلافاصله موضوع داغی نبود ، زیرا پایان کار نزدیک بود و گوسفندان دیگر قصد داشتند از طریق آرماگدون زندگی کنند. بنابراین آنها ازدواج می کنند ، بچه دار می شوند و از کل مینچیلادا لذت می برند - بر خلاف میلیاردها ناصالح زنده شده. این یک جامعه جالب دنیای جدید ایجاد می کند که در آن یک اقلیت کوچک چند میلیونی وجود داشته باشد و توسط میلیاردها انسان (احتمالاً) عقیم شده احاطه شده باشد.
متأسفانه ، بلافاصله پایان نیامد و همسران عزیز شروع به از بین بردن کردند و به تدریج ، برنامه ای که ما به این قطعه می دادیم به احساسات متهم شد.
موضع رسمی ما در 1954 این بود که رستاخیز با هم ازدواج نخواهند کرد ، اگرچه یک کدگذاری عجیب و غریب برای آن تعبیر وجود داشت ، احتمالاً برای آرام کردن اعضای گوسفندهای دیگر که همسرهای محبوب خود را از دست داده بودند.

وی گفت: "حتی تفکر آرامش بخش و سرگرم کننده حتی منطقی و مجاز است که افراد گوسفند دیگر که اکنون وفادار میمیرند ، رستاخیز زودرس داشته باشند و در مدت زمان تحقق فرجام موعود و زمانی که شرایط بهشت ​​در سرتاسر زمین پخش می شود ، زندگی کنند. که آنها در این سرویس داده شده الهی سهیم هستند. اکنون خداوند امید خود را برای خدمت به آنها واگذار می کند ، و به نظر منطقی می رسد که او اجازه ندهد که به خاطر مرگ زودهنگام آن را از دست بدهند ، شاید یک مرگ بر اثر وفاداری به او تحمیل شود. »(w54 9 / 15 p. سؤالات 575 از خوانندگان)

این آرزو و تفکر بی اساس دیگر بخشی از الهیات ما نیست. آخرین اشاره به لوقا 20: 34-36 در انتشارات ما 25 سال پیش بود. به نظر نمی رسد از آن زمان تاکنون موضوع را اعلام کرده ایم. بنابراین موضع رسمی ما در این مورد باقی مانده است ، یعنی ازدواج نکرده ها. با این حال ، در را ترک می کند شکافی برای احتمالات دیگر: «بنابراین اگر یک مسیحی سخت بپذیرد نتیجه گیری کند که افراد زنده شده ازدواج نمی کنند ، می تواند مطمئن باشد که خدا و مسیح در درک هستند. و او می تواند صبر کند تا ببیند چه اتفاقی می افتد. " (w87 6/1 p. 31 س Fromال خوانندگان)
من این را به عنوان یک نکته ضمنی از کلاه خواندم که فکر می کنم شاید اشتباه می کنیم. جای نگرانی نیست ، فقط صبر کنید و ببینید.
با توجه به ابهام آشکار در این کتاب مقدس (آیا عیسی به معاد آسمانی ، یا زمینی یا هر دو اشاره داشت؟) کسی تعجب می کند که چرا ما در مورد آن موضع گیری می کنیم؟ آیا این احساس می کنیم که باید به هر سوال کتاب مقدس پاسخ دهیم؟ به نظر می رسد مدت هاست که این موضع ما بوده است. پس یوحنا 16:12 چه می شود؟
با این وجود ، ما در مورد این کتاب مقدس موضع گیری کرده ایم. بنابراین ، از آنجا که هدف این مجمع ترویج تحقیقات بی طرف کتاب مقدس است ، بیایید شواهد را دوباره بررسی کنیم.

شرایط

وضعیتی که باعث ظهور این عیسی توسط عیسی شد ، حمله صدوقیانی بود که به هیچ وجه اعتقادی به قیامت نداشتند. آنها سعی می کردند او را با چیزی که به نظر آنها معمای غیرقابل حل است به دام بیندازند.
بنابراین اولین سؤالی که باید بپرسیم ، چرا عیسی تصمیم گرفت به جای این شاگردان مومن ، حقیقت جدیدی را برای مخالفان خود آشکار کند؟
این راه او نبود.

(در صفحه پارس 66 باشید. 2-3 می دانید که چگونه باید پاسخ دهید)

در بعضی موارد ، همانطور که عیسی به رسولان خود نشان داد ، ممکن است شخص اطلاعاتی را بخواهد که به او حق ندارد بپرسد یا این واقعاً به درد او نمی خورد. (اعمال 1: 6 ، 7)

کتاب مقدس به ما مشاوره می دهد: "بگذارید سخنان شما همیشه با بخشش باشد ، با نمک چاشنی بخورد ، تا بدانیم چگونه می خواهید به هر یک پاسخ دهید." (سرهنگ 4: 6) بنابراین ، قبل از پاسخ دادن ، ما باید نه تنها به آنچه می خواهیم بگوییم بلکه نحوه بیان آن را در نظر بگیرید.

به ما آموخته می شود که قبل از این که جواب خود را تعیین کنیم ، با تعیین آنچه که واقعاً پشت سؤالی است که از ما خواسته می شود - یعنی انگیزه واقعی سؤال کننده - از نمونه تعلیم وی از عیسی تقلید کنیم.

(به صفحه 66 باشد. 4 بدانید که چگونه باید پاسخ دهید) *

صدوقیان سعی داشتند عیسی را با سوالی درباره رستاخیز زنی که چندین بار ازدواج کرده بود به دام انداخت. با این حال ، عیسی می دانست که آنها در واقع اعتقاد به معاد ندارند. بنابراین وی در پاسخ خود به سؤال آنها پاسخ داد به گونه ای که به دیدگاه اشتباه که مبنای اساسی آن سؤال بود می پرداخت. عیسی با استفاده از استدلال استادانه و یک کتاب مقدس آشنا ، به چیزی اشاره کرد که آنها هرگز قبلاً در نظر نگرفته بودند - شواهد واضح مبنی بر اینکه خدا واقعاً می خواهد مردگان را زنده کند. پاسخ وی مخالفانش را حیرت زده کرد که می ترسیدند از وی سؤال کنند— لوک 20: 27-40.

آیا بعد از خواندن این توصیه ها ، باید با یک ملحد در وزارت صحرا آشنا شوید و از شما در مورد رستاخیزی که قصد گیج کردن شما را دارد ، از شما سالی بپرسند ، آیا شما به جزئیات رستاخیز 144,000،XNUMX و همچنین افراد صالح و ناصالح خواهید پرداخت؟ البته که نه. با تقلید از عیسی مسیح ، قصد واقعی ملحد را تشخیص خواهید داد و فقط اطلاعات کافی در اختیار او قرار خواهید داد تا او را ببندد. جزئیات بیش از حد برای آسیاب او مهم خواهد بود و راههای دیگری را برای حمله به شما باز می کند. عیسی به طرز ماهرانه ای جواب کوتاهی به صدوقیان داد که آنها را بست ، سپس با استفاده از مبانی در کتاب مقدس که آنها احترام می گذاشتند ، به طور خلاصه قیامت را برای آنها ثابت کرد.
ما استدلال می کنیم که چون صدوقیان چیزی از رستاخیز آسمانی نمی دانستند ، حتماً عیسی در جواب خود به آن زمینی اشاره می کرده است. ما این استدلال را با نشان دادن چگونگی ارجاع او به ابراهیم ، اسحاق و یعقوب ، همه کسانی که از یک رستاخیز زمینی برخوردار می شوند ، تقویت می کنیم. مشكل در استدلال وجود دارد.
اول ، این واقعیت که او به نیاکان آنها اشاره کرده است ، به این معنی نیست که او در جواب خود نمی توانسته است به معاد آسمانی اشاره کند. دو قسمت بحث او جداست. قسمت اول برای پاسخ دادن به آنها بود که تلاش رقت انگیز آنها را برای پیروزی او شکست دهد. قسمت دوم اثبات اشتباه بودن آنها در استدلال با استفاده از اعتقادات خود علیه آنها بود.
بیایید نگاهی دیگر به آن بیندازیم. اگر رستاخیز زمینی مانع از ازدواج نباشد ، آیا عیسی استدلال می کرد که چون آنها به معاد آسمانی اعتقاد نداشتند ، وی فقط به صحبت در مورد زمینی محدود شده است. محتمل نیست؟ آنها به زمینی هم اعتقاد نداشتند. اگر زمینی شامل ازدواج شود ، بسیاری از موقعیت های گره ای گوردین ایجاد می شود که فقط یهوه خدا می تواند آنها را حل کند. دانش در مورد چگونگی حل آنها تحت چتر جان 16:12 و اعمال 1: 6,7،XNUMX قرار دارد. اکنون حتی نمی توانستیم از پس این حقیقت برآییم ، پس چرا او آن زمان آن را برای مخالفان فاش می کرد؟
منطقی تر است که نتیجه بگیریم او سناریوی رستاخیز آسمانی را به آنها داده است ، اینطور نیست؟ لازم نبود توضیح دهد که او در مورد معاد بهشتی صحبت می کند. او می توانست به آنها اجازه دهد خودشان فرضیات خود را مطرح کنند. تنها وظیفه او بیان حقیقت بود. او موظف نبود جزئیات را وارد کند. (مت 7: 6)
البته این صرفاً یک استدلال است. اثبات محسوب نمی شود. با این حال ، هیچ یک از خلاف استدلالهای اثبات کتاب مقدس نیست. آیا اثبات کتاب مقدس برای یک بحث بر سر بحث دیگر وجود دارد؟

واقعاً عیسی چه می گوید؟

فرزندان این سیستم چیزها ازدواج می کند. همه ما فرزندان این سیستم چیزها هستیم. همه ما می توانیم ازدواج کنیم. فرزندان که سیستم همه چیز ازدواج نمی کند. به گفته عیسی ، آنها شایسته به دست آوردن هر دو هستند که سیستم چیزها و قیام از مرگ. آنها دیگر نمی میرند. آنها مانند فرشتگان هستند. آنها فرزندان خدا هستند که فرزندان معاد هستند.
هر دو صالح و ناصالح برای زندگی روی زمین زنده می شوند. (اعمال 24:15) آیا افراد ناعادل به حالتی برمی گردند که "دیگر هرگز نمی توانند بمیرند"؟ آیا ناصالحان به عنوان فرزندان خدا زنده می شوند؟ ناصالح هستند شایسته از قیامت؟ ما سعی می کنیم این را با ذکر این نکته توضیح دهیم که این تنها پس از موفقیت در آزمون نهایی در پایان هزار سال صدق می کند. اما این چیزی نیست که عیسی می گوید. آنها صدها سال قبل از امتحان نهایی "رستاخیز از مرگ" را به دست خواهند آورد. آنها نه به خاطر قبولی در یک آزمایش نهایی بلکه به خاطر این که خدا آنها را زنده کرده است ، به عنوان فرزندان خدا حساب می شوند. هیچ یک از موارد بالا متناسب با آنچه در کتاب مقدس در مورد وضعیت افراد ناصالح زنده شده است نیست.
تنها گروهی از زنده شده ها كه همه موارد فوق بدون شركت در هرگونه ژیمناستیك الهیاتی برای آنها صادق است ، گروه 144,000 پسر روحانی مسح شده روح است. (روم 8:19 ؛ اول قرنتیان 1: 15-53) اگر ما فقط بگذاریم منظورش را بگوید ، کلمات عیسی برای آن گروه مناسب است.

در مورد هدف خداوند چه می کنید؟

یهوه انسان را به گونه ای طراحی كرد كه با شكل ماده ماده زندگی كند. زن به عنوان مکمل مرد طراحی شد. (پیدایش 2: 18-24) هیچ کس نمی تواند یهوه را در انجام این هدف خنثی کند. حل مشکلی برای او خیلی دشوار نیست. مطمئناً ، او می تواند ماهیت زن و مرد را تغییر دهد تا نیاز به مکمل یکدیگر را از بین ببرد ، اما هدف خود را تغییر نمی دهد. طراحی او عالی است و برای ایجاد شرایط متغیر نیازی به تغییر ندارد. مطمئناً ، ما می توانستیم حدس بزنیم که او قصد داشت در آینده در آینده انسان را خنثی کند ، اما اگر چنین بود ، آیا عیسی اجازه می داد گربه را از کیسه به طرف گروهی از مخالفان بی ایمان بگذارد و نه به شاگردان وفادار خود؟ آیا او چنین راز مقدس یا مقدس را برای کافران فاش می کند؟ آیا این مظهر پرتاب مروارید قبل از خوک نخواهد بود؟ (مت 7: 6)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    3
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x