در ادامه تحلیل ما از اوج وحی کتاب برای پیشگویی های مربوط به تاریخ ، ما به فصل 6 و اولین وقوع پیشگویی "رسول عهد" از ملاکی 3: 1 می رسیم. به عنوان یکی از تأثیرات موج دار تعلیم ما مبنی بر اینکه روز خداوند در سال 1914 آغاز شده است ، ما تحقق این پیشگویی را در سال 1918 اعمال می کنیم. (اگر قبلاً بررسی نکرده اید روز پروردگار و 1914, ممکن است بخواهید قبل از ادامه این کار را انجام دهید.) در نتیجه تفسیر ما از تحقق ملاکی 3: 1 ، ما باید تاریخی را برای سقوط بابل بزرگ تعیین کنیم. ما می گوییم که این اتفاق در سال 1919 رخ داده است. پس از آن سقوط بابل بزرگ نیازمند وضعیت کشور است مباشر ایمان تغییر کند ، بنابراین نتیجه می گیریم که او بیش از همه متعلقات استاد خود ، همچنین در 1919 منصوب شده است. (Rev. 14: 8؛ Mt. 24: 45-47)
در اینجا متن کامل نبوت است که ما در این پست در مورد آن بحث خواهیم کرد.

(Malachi 3: 1-5) "نگاه کن! من پیام رسانم را می فرستم و او باید راهی پیش روی من پاک کند. و ناگهان پروردگار [حقیقی] که شما بدنبال آن هستید و پیام آور عهدی که در آن لذت می برید به معبد او می آیند. ببین او مطمئناً خواهد آمد. » 2 "اما چه کسی روز آمدنش را تحمل می کند ، و کیست که هنگام ظهور ایستاده باشد؟" زیرا او مانند آتش تصفیه خانه و مانند کثیف لباسشویی ها خواهد بود. 3 و او باید به عنوان یک تصفیه کننده و پاک کننده نقره بنشیند و باید پسران لویو را پاک کند. و او باید آنها را مانند طلا و نقره روشن کند ، و آنها قطعاً به مردم یهوه تبدیل می شوند که با درستی یک هدیه ارائه می دهند. 4 و پیشکش هدایای یهودا و اورشلیم واقعاً برای ی ofه Jehovahوtifه خوشایند خواهد بود ، همانند روزهای گذشته و مانند سالهای باستان. 5 "و من برای قضاوت به شما نزدیك خواهم شد ، و شهادت سریع علیه جادوگران ، و زناكاران ، و کسانی كه به دروغ سوگند یاد می كنند ، و افرادی كه با مزد كارگر مزدی متقلبانه رفتار می كنند ، خواهم شد. یهوه لشکر گفته است [بیوه] و با پسر بی پدر و کسانی که ساکن بیگانه را پس می زنند ، در حالی که آنها از من ترسی نداشته اند.

طبق کتاب مقدس ، اولین پیام رسان ، یحیی تعمید دهنده است. (مت 11: 10 ؛ لوقا 1:76 ؛ یوحنا 1: 6) درک ما این است که "پروردگار واقعی" خداوند یهوه است و پیام آور عهد عیسی مسیح است.
در اینجا نحوه درک ما از این پیشگویی وجود دارد که هم در قرن اول و هم در دوران مدرن ما تحقق یافته است.

(دوباره نگاه کنید. 6 ص. 32 باز کردن قفل راز مقدس [کادر در صفحه 32])
زمان آزمایش و داوری

عیسی در حدود اکتبر 29 بعد از میلاد به عنوان پادشاه منصوب در رودخانه جردن تعمید و مسح شد و سه سال و نیم بعد ، در 33 پس از میلاد ، او به معبد اورشلیم آمد و کسانی که آن را غار غارتگران می ساختند ، بیرون زد. به نظر می رسد که در دوره سه و نیم ساله از سلطنت عیسی در آسمان در اکتبر 1914 تا زمان آمدن وی برای بازرسی مسیحیان فرهیخته همزمان با شروع قضاوت با خانه خدا ، موازی با این اتفاق بود. (متیو 21: 12 ، 13 ؛ 1 پیتر 4: 17) در اوایل 1918 ، فعالیت پادشاهی قوم یهوه با مخالفت زیادی روبرو شد. این زمان آزمایش سطح زمین بود و آنهایی که ترسیده بودند بیرون ریختند. در ماه مه 1918 روحانیون مسیحیت حبس مقامات انجمن دیده بان برج را تحریک کردند ، اما نه ماه بعد این آزاد شدند. بعداً اتهامات دروغین علیه آنها کنار گذاشته شد. از طرف 1919 ، سازمان مردم خدایی ، با تلاش و پالایش ، با جدیت پیش رفت تا پادشاهی یهوه توسط مسیح عیسی مسیح را به عنوان امید برای بشریت اعلام کند. — مالاچی 3: 1-3.

هنگامی که عیسی مأموریت خود را در 1918 آغاز کرد ، بدون شک روحانیت مسیحیت داوری بدی گرفتند. آنها نه تنها آزار و اذیت در برابر مردم خدا برانگیختند بلکه با حمایت از ملل مدعی در جنگ جهانی اول نیز خونریزی سنگین کرده بودند. (مکاشفه 18: 21 ، 24) آن روحانیون سپس امید خود را در اتحادیه ملل ساخته دست بشر قرار دادند. در کنار تمام امپراتوری جهان دین دروغین ، مسیحیت توسط 1919 کاملاً از نعمت خدا سقوط کرده بود.

ممکن است منطقی به نظر برسد اگر کسی با صراحت پیش فرض را بپذیرد. این فرضیه: "آنجا به نظر می رسد موازی با این [دوره از 29 CE تا 33 CE] در دوره سه و نیم ساله از سلطنت عیسی مسیح در بهشت ​​در اکتبر 1914 تا زمان آمدن وی برای بازرسی از مسیحیان فرهیخته با شروع قضاوت با خانه خداوند. "
اول ، برای اینکه هر یک از این تفسیرها کار کنند ، ما باید 1914 را به عنوان سال قابل توجهی از نظر نبوی قبول کنیم. ما قبلاً در این مورد شک و تردیدهای زیادی را مطرح کرده ایم پست قبلی. اما بیایید لحظه ای از آن چشم پوشی کنیم. بگذارید بگوییم که 1914 به عنوان آغاز حضور مسیح کاملاً سنگین است. برای اینكه ما بپذیریم كه عیسی و یهوه در سال 1918 به معبد معنوی آمدند ، درباره جهان مسیح به طور نامطلوبی قضاوت كردند ، زمان آزمایش و پالایش را بر مسح تحمیل كردند ، مسح را شایسته اقتدار بر تمام متعلقات مسیح یافتند و از طرفداری از مسیحیت متوقف شدند ، بدین ترتیب باعث سقوط امپراتوری جهانی مسیحیت ، یهودیت ، اسلام و بت پرستی - یعنی بابل بزرگ - می شود ابتدا این فرض را بپذیریم که 3 29 سال بین 33 م و XNUMX م مطابق با نوعی نبوی مدرن باشد ضد نوع
اینها اتفاقات ناچیزی نیستند! اهمیت تحقق همه این پیشگوییها بسیار زیاد است. آنها باید بیایند ، البته. اما کی؟ ما نمی خواهیم باور کنیم که آنها قبلاً فقط براساس حدس و گمان انسان اتفاق افتاده اند. آیا چیز ملموس تری برای ادامه کار وجود دارد؟
آنچه در سال 33 م اتفاق افتاد این است که عیسی وارد معبد شد و صرافان را از آنجا بیرون کرد. با استفاده از آن واقعه ، ما می آموزیم که پیامبر عهد و پیمان پروردگار واقعی - یعنی عیسی و یهوه - در سال 33 م به معبد آمدند که در درک ما از کاربرد امروزی ملاکی 3: 1 مهم است. البته ، ما هرگز توضیح نمی دهیم كه چگونه یوهو در سال 33 م به معبد آمده است. بنابراین ما می گوییم - نه از کتاب مقدس ، بلکه می گوییم - وقتی عیسی وارد معبد شد و صرافان را بیرون انداخت ، مالاکیا 3: 1 تحقق یافت. خوب ، بیایید با آن لحظه ای برویم. به نظر می رسد که این 3 سال ما را فراهم می کند ، به جز یک واقعیت مهم که به نظر می رسد مدام از آن غافل می شویم.
این اولین بار نبود که عیسی به معبد می آمد و صرافان را بیرون می کرد. طبق یوحنا 2: 12-22 ، عیسی برای اولین بار معبد را از صرافان در بهار 30 م پاک کرد
چرا ما در آن سال آن واقعه را نادیده می گیریم؟ واضح است که اگر این عمل پروردگار ما به معنای تحقق مالاکیا 3: 1 باشد ، پس اولین باری که مسیح به معبد آمد و آن را پاک کرد باید مطابق با آن تحقق باشد. این اتفاق شش ماه پس از 29 میلادی اتفاق افتاد. 3 سال ما می گذرد. اگر این واقعاً موازی باشد ، پیام آور عهد و خداوند واقعی در بهار 1915 به معبد معنوی خود آمد و قضاوت خانه خدا را در آن زمان آغاز کرد. (1 پ. 4:17 ؛ دوباره 31-32 ، 260 ؛ w04 3/1 16)
مشکل این است که هیچ رویدادی تاریخی برای آن سال وجود ندارد که به ما اجازه دهد از پیش فرض هایی که ارائه می دهیم حمایت کنیم. بنابراین ما باید اولین اتفاق آمدن او به معبد را نادیده بگیریم و با مورد دوم برویم. به نظر می رسد که ما از نتیجه گیری خود عقب هستیم. این هرگز سیاست خوبی برای تشخیص حقیقت هر موضوعی نیست.
با این وجود ، برای ارائه تمام استدلال های رسمی خود به بحث رسمی ، بیایید موقتاً موافقت کنیم که دیدار دوم عیسی برای تمیز کردن این معبد تنها مورد مهم است. بیایید بگوییم که بازدید واقعی از سال 33 م. تحقق واقعی ملاکی 3: 1 در قرن اول است. آیا اکنون می توانیم کاربرد امروزی این پیشگویی را با کتاب مقدس و همچنین شواهد تجربی سازگار کنیم؟ بیایید امتحان کنیم.
ما اعتقاد داریم که قضاوت درباره خانه خدا در سال 1918 آغاز شد. در آن زمان به ما گفتند که ما در اسارت بابل بزرگ بودیم.

(w05 10 / 1 صفحه 24 par. 16 "مراقب باش" - ساعت قیامت فرا رسیده است!)
در 1919 ، بندگان مسح شده ی یهوه از پیوند آموزه ها و شیوه های بابلی که هزاره ها بر مردم و ملل حاکم شده اند ، آزاد شدند.

از کدام آموزه ها و شیوه ها آزاد شدیم؟ در 60 سال گذشته در مورد این موضوع جزئیات منتشر شده ارائه نشده است. ظاهراً ، ما در سال 1919 از این آموزه ها و آداب و رسوم رها شده ایم. آیا نمی توانیم موارد بزرگی مانند تثلیث ، جاودانگی روح ، آتش جهنم و غیره باشیم. ما تا آن زمان برای دهه ها از این افراد آزاد بودیم. شاید کریسمس و تولد؟ نه ، ما کریسمس را تا اواخر سال 1926 در بیتل نیویورک جشن می گرفتیم. تولدها پس از آن رها شدند. شاید صلیب؟ نه ، این روی جلد آن بود برج نگهبانی تا سال 1931. شاید این تأثیر مصرشناسی بود که از آن آزاد شدیم؟ نه ، این حداقل تا سال 1928 ماند که شماره های نوامبر و دسامبر از برج نگهبانی توضیح داد که یک هرم مصری هیچ ارتباطی با پرستش واقعی ندارد.
در سال 1914 ، ما فهمیدیم که مقامات برتر دولت های ملی هستند و ما مطیع کامل آنها هستیم. ظاهراً این امر باعث شد که برخی در طول سالهای جنگ بی طرفی مسیحی خود را به خطر بیندازند. (jv p.191 پاراگراف 3 تا p.192 پاراگراف 2) وقتی هشت نفر از اعضای ستاد در سال 1919 از زندان آزاد شدند ، آیا ما درک خود را تغییر داده ایم؟ نه. تا سال 1938 بود که ما در درک خود از آن قسمت در کتاب مقدس تجدید نظر کردیم. ما در سال 1938 این اشتباه را گرفتیم و آموختیم كه مقامات برتر یهوه و عیسی هستند. اما این کافی بود که ما را در طول جنگ جهانی دوم کاملاً بی طرف نگه داریم. پس از جنگ جهانی دوم ، ما مجدداً تفاهم خود را به آنچه امروز داریم تغییر دادیم و در آن مقامات برتر را به عنوان دولت های ملی به رسمیت می شناسیم ، اما فقط به معنای نسبی تسلیم آنها می شویم ، و دستورالعمل مندرج در اعمال 5: 29 را می پذیریم كه باید از آن پیروی كنیم. خدا به عنوان انسان حاکم است
در مورد انتصاب مسح بر تمام متعلقات خود در سال 1919 ، باید س wonderال شود که چرا اگر ما هنوز تولد و کریسمس را تمرین می کردیم و همچنین به صلیب و اهرام مصر اعتقاد داشتیم ، عیسی چنین می کرد ، و به موقعیت مصالحه ما در مورد بی طرفی مسیحی اشاره نمی کرد. عجیب به نظر می رسد که وقتی هنوز کاملاً تصفیه نشده ، تصفیه نشده و از آلودگی های جهانی پاک نشده بودیم ، شایسته چنین نقشی عالی شناخته می شویم. همانطور که ادعا می کنیم آیا آزمایش و پالایش در سال 1919 واقعاً به پایان رسیده است؟ یا هنوز قضاوت در مورد خانه خدا در آینده ما بود؟
به نظر می رسد که هیچ آموزه ای از بابل و هیچ عملی وجود نداشته است که در سال 1919 کنار گذاشته شود. بنابراین یا ما آن زمان در اسارت بابل بزرگ نبودیم ، یا اینکه اسارت مدتی پس از آن ادامه داشت. در هر صورت ، هیچ مدرک تجربی مبنی بر رهایی ما از چنین اسیری در سال 1919 وجود ندارد ، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم بابل در آن سال سقوط کرده است و نه اینکه ما در آن سال وارد بهشت ​​معنوی شده ایم. (ip-1 380؛ w91 5/15 16) این بدان معنا نیست که اکنون در بهشت ​​معنوی نیستیم. می توان ادعا کرد که مسیحیان در سال 1919 از دهه ها قبل از بهشت ​​معنوی برخوردار بوده اند.
همچنین در نشریات به ما آموخته اند که در یک کشور اسیر نیز به سر می بریم زیرا اجازه داده ایم از سال 1914 تا 1919 آزار و اذیت ما را کاهش دهد تا از غیرت ما بکاهد. در حقیقت ، با توجه به درک ما از بینش دو شاهد ، کار تبلیغ در سال 1918 عملاً مرده بود. (مکاشفه 11: 1-12 ؛ دوباره 169-170) چرا پس از آن در سال 1919 شایسته قضاوت می شویم. ما تا آن زمان این عدم غیرت را اصلاح نکرده بود ، مگر نه؟ آیا لازم نیست که قبل از اینکه به عنوان صالح و شایسته مورد قضاوت قرار بگیریم ، ابتدا خود را با کارهای متناسب با توبه ثابت کنیم؟

تکمیل جایگزین Malachi 3: 1-5

سوال این است که ، ملاچی به چه معبدی اشاره داشت؟ همانطور که ادعا می کنیم ممکن است این یک حرف واقعی باشد. از طرف دیگر ، یهوه و عیسی هم به این معبد می آیند ، که به معنای واقعی کلمه اتفاق نیفتاده است. این را در نظر بگیرید:

(it-2 ص. معبد 1081)
ویژگی های "چادر واقعی" ، معبد بزرگ معنوی خدا ، قبلاً در قرن اول میلادی وجود داشته است. این واقعیت نشان می دهد که ، با اشاره به خیمه ساخته شده توسط موسی ، پولس نوشت که "این یک مصور برای زمان تعیین شده است که اکنون اینجاست "، یعنی برای چیزی که هنگام نوشتن پل وجود داشت. (عبرت 9: 9) آن معبد قطعاً زمانی وجود داشته است كه عیسی ارزش قربانی خود را در مقدس ترین آن ، در خود بهشت ​​ارائه داد. این واقعاً باید در 29 م وجود داشته باشد ، زمانی که عیسی با روح مقدس مسح شد تا به عنوان کاهن اعظم یهوه خدمت کند. - هبر 4:14؛ 9:11 ، 12.

در اینجا معبدی وجود دارد که در زمان معین حضور هر دو عیسی و یهوه به وجود می آید. آنچه در زیر می آید ، زمان آزمایش و اصلاح است. این بر کل ملت اسرائیل است. در هر فرآیند تصفیه ، اکثر مواد فرآوری شده خالص است که دور ریخته می شود. آنچه باقی مانده نقره و طلایی است که ملاکی در آیه 3 به آن اشاره می کند. در قرن اول ، گزارش شد که تعداد زیادی از کشیشان مطیع ایمان شدند. بنابراین برخی از فرزندان واقعی لوی نیز به مسیر نور حرکت کردند. (اعمال 6: 7)
فصل سوم و چهارم ملکی درباره وقایعی است که در قرن اول رخ نداد. پس از آن نتیجه می گیرد که تحقق این پیشگویی چندین سال از تاریخ 2,000 را شامل می شود. آیا به جای این که به دنبال تحقق موازی نباشیم ، اینگونه نمی شود که یهوه و عیسی در 29 CE به معبد خود آمدند. از آن زمان تا به امروز آنها فرزندان لوی ، مسحانی را که در بهشت ​​کاهن می شوند ، اصلاح می کنند ، قبل از داوری نهایی درباره دین که در هنگام مصیبت بزرگ روز ما فرا می رسد؟
در طول مصیبت بزرگ ، بابل سقوط خواهد کرد. ما مجبور نخواهیم بود اعتقاد داشته باشیم که در سال دلخواهی مانند سال 1919 بدون هیچ گونه مدرک کتاب مقدس یا تجربی برای تأیید این عقیده سقوط کرده است. شواهد برای مشاهده همه روشن خواهد بود. در آن زمان پایان ، قضاوت با خانه خدا آغاز می شود. ما اخیراً دیدگاه خود را درباره "چیز مشمئز کننده ای که در مکان مقدس ایستاده است" تنظیم کرده ایم به طوری که اکنون "مکان مقدس" را به عنوان مسیحیت در نظر می گیریم. آیا نتیجه نمی شود که خانه خدا تمام کسانی باشد که ادعای مقدس بودن و ادعای پیروی خداوند عیسی مسیح را دارند؟ اگر داوری وجود داشته باشد ، کسانی هستند که شایسته ارزیابی می شوند و کسانی که به بیرون پرتاب می شوند در جایی که دندان قروچه آنها وجود دارد. (1 پ. 4:17 ؛ مت 24: 15 ؛ 8:11 ، 12 ؛ 13: 36-43)
واقعیت این است که ما در طول قرن بیستم و در حال حاضر در قرن بیست و یکم مورد آزمایش و پالایش قرار گرفته ایم. این آزمایش و تصفیه ادامه دارد. ساعت قضاوت 20 سال از گذشته ما نیست. در بزرگترین مصیبت پیش روی ما قرار دارد (یونانی: تلیپسیس؛ آزار و اذیت ، رنج ، پریشانی) همه زمان ها.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    1
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x