فصل 16 از اوج وحی این کتاب به Rev. 6: 1-17 می پردازد که چهار سوار آخرالزمان را نشان می دهد و گفته می شود "از 1914 تا نابودی این سیستم چیزها" تحقق می یابد. (دوباره ص 89 ، عنوان)
اولین اسب سواری ها در مکاشفه 2 شرح داده شده است: 6 بدین ترتیب:

"و من دیدم ، و ، نگاه کنید! یک اسب سفید؛ و کسی که بر روی آن نشسته بود تعظیم داشت. تاج به او داده شد ، و او فتح کرد و فتح خود را کامل کرد. "

در بند 4 آمده است: "جان او [عیسی مسیح] را در لحظه تاریخی در 1914 در بهشت ​​می بیند وقتی که خداوند اعلام می کند ،" من ، حتی من ، پادشاه خود را نصب کردم "و به او می گوید که این به این منظور است" که ممکن است من بدهم. ملل به عنوان میراث شما. (مزمور 2: 6-8) "
آیا این مزامیر واقعاً نشان می دهد که عیسی در سال 1914 به عنوان پادشاه نصب شده است؟ نه. ما فقط به آنجا می رسیم که قبلاً اعتقاد داریم 1914 زمانی است که عیسی در بهشت ​​بر تخت نشست. با این حال ، ما دریافتیم که اعتقادات خاص اعتقادی چالش های جدی دارد. اگر می خواهید این مسائل را بررسی کنید ، ما شما را به این امر ارجاع می دهیم این پست.
آیا مزمور دوم به هیچ وجه به ما نشان می دهد که این سوارکار چه زمانی به خواب می رود؟ خوب ، آیه 1 آن مزمور ، ملتها را به عنوان آشوب توصیف می کند.

(مزامیر 2: 1)چرا ملت ها دچار اضطراب شده اند و گروه های ملی خودشان هم یک چیز خالی را متلاشی می کنند؟

این متناسب با جنگ جهانی اول است ، اما پس از آن با جنگ جهانی دوم یا جنگ 1812 برای آن مناسب است - چیزی که برخی از مورخان از آن به عنوان جنگ جهانی اول واقعی یاد می کنند. در هر صورت ، آنچه ما WWI می نامیم در مورد ملتهای درگیر و آشوب منحصر به فرد نیست ، بنابراین نمی توانیم با استفاده از این حرف به طور قطعی بگوییم که سوار بر اسب سفید در سال 1914 گالوپ خود را آغاز کرد. بیایید سپس به آیه 2 همان مزمور نگاه کنیم که پادشاهان زمین را نشان می دهد که در برابر یهوه و مسح او موضع می گیرند.

(مزامیر 2: 2)  پادشاهان زمین موضع می گیرند و مقامات عالیقدر خود را به عنوان یکی در برابر خداوند و علیه شخص مسح شده خود جمع می کنند ،

به نظر نمی رسد هیچ مدرکی وجود داشته باشد که نشان دهد ملت های کره زمین در سال 1914 در برابر یهوه ایستاده اند. ما ممکن است در سال 1918 نگاه کنیم که 8 عضو ستاد مرکزی نیویورک زندانی شدند ، اما حتی تحقق این زمان نبوت نیز کوتاه است. -عاقلانه اول ، این اتفاق در سال 1918 رخ داد ، نه در سال 1914. دوم اینکه ، فقط ایالات متحده آمریکا در آن آزار و اذیت شرکت داشت ، نه ملت های زمین.
به نظر می رسد آیه 3 نشان می دهد که هدف از این موضع گیری در برابر یهوه و پادشاه مسح او ، رهایی از بندهای او است. آنها به نوعی احساس محدودیت توسط خدا می کنند.

(مزامیر 2: 3)  [گفت:] "بگذارید باندهای آنها را از هم جدا کنیم و بندهای آنها را از ما دور کنیم!"

این قطعاً شبیه فریاد جنگ است. باز هم ، در طول هر جنگی که در طول 200 سال گذشته انجام شده ، ملت ها نگران شکست دادن یکدیگر بوده اند ، نه خدا. در حقیقت ، آنها بجای جنگ با خدا ، دائماً از یاری او در جنگ خود می خواهند. به دور از "پاره کردن بندهای خود و دور انداختن طنابهایش". (یکی تعجب می کند که ملت ها در اینجا به چه "باندها و بندهای" اشاره می کنند؟ آیا این می تواند مرجعی باشد که دین بر پادشاهان زمین اعمال کرده است؟ اگر چنین است ، پس این می تواند صحبت از حمله ملتهای زمین باشد در بابل بزرگ. این حمله شامل مردم خدا می شود که فقط با کوتاه کردن روزهای او نجات می یابند. - مات. 24:22)
در هر صورت ، هیچ اتفاقی که در 1914 رخ داده با سناریوی Ps نیست. 2: رنگ های 3. همان چیزی که باید در آنچه در آیات 4 و 5 توضیح داده شده است ، گفته شود.

(مزمور 2: 4 ، 5) همان که در آسمانها نشسته خواهد خندید. یهوه خودش آنها را مورد تمسخر قرار خواهد داد. 5 در آن زمان او با خشم خود با آنها صحبت خواهد كرد و در ناراحتی داغ آنها آنها را آزار خواهد داد ،

آیا خداوند در 1914 در ملل خندید؟ آیا او در عصبانیت با آنها صحبت می کرد؟ آیا او در نارضایتی داغ خود آنها را آزار می داد؟ ممکن است کسی تصور کند که وقتی خداوند با خشم با ملل صحبت می کند و آنها را ناراحت می کند در حالی که با نارضایتی داغ می گفت چیز زیادی از ملل باقی نمی ماند. هیچ اتفاقی در 1914 و سالهای پس از آن رخ نداده است تا نشان دهد كه خداوند به این روش به ملل زمین پرداخته است. ممکن است کسی تصور کند که چنین اقدامی از جانب خدا اثری از داستانها را شامل می شود - چیزهایی مانند دود و آتش و دهانه های بزرگی در زمین.
اما برخی ممکن است مخالف باشند ، "آیا آیات 6 و 7 حاکی از سلطنت پادشاه مسیحی خدا نیستند؟"

(مزمور 2: 6 ، 7)  [گفت:] "من ، حتى من ، پادشاه خود را بر صهيون ، كوه مقدس خود نصب كرده ام." 7 بگذارید به حکم یهوه رجوع کنم. او به من گفته است: "تو پسر من هستی. من امروز پدر تو شده ام.

آنها در واقع به آن اشاره می کنند. با این حال ، آیا آنها به سال 1914 به عنوان زمان وقوع اشاره می کنند؟ در اینجا یهوه نشان داده شده است که به حالت کامل گذشته صحبت می کند. این اقدام قبلاً اتفاق افتاده است. چه وقت خدا گفت ، "تو پسر من هستی. من امروز پدر تو شده ام. " چه زمانی او عیسی را به عنوان پادشاه نصب کرد؟ طبق کولسیان 33: 1 ، این امر در 13 رخ داده استst قرن. ما در انتشارات خود به این واقعیت اعتراف می کنیم. (w02 10/1 p. 18؛ w95 10/15 p. 20 پاراگراف 14) مسلم است که ، ما معتقدیم این پادشاهی تنها بر مسیحیان بود و هنوز به او اقتدار ملل جهان اعطا نشده بود. ما باید این باور را داشته باشیم زیرا اعتقاد ما به سال 1914 به عنوان آغاز حکومت مسیحایی مسیح آن را اقتضا می کند. با این حال ، این سخنان وی را در مات توضیح نمی دهد. 28:18 ، "همه اقتدار به من و در بهشت ​​و زمین اعطا شده است. "به نظر نمی رسد هیچ مشروط به این گفته باشد. داشتن اقتدار و انتخاب ورزش برای آن دو چیز بسیار متفاوت است. به عنوان یک فرزند مطیع که از ابتکار عمل خود کاری نمی کند ، فقط وقتی پدرش به او گفت که زمان انجام چنین کاری است ، اقتدار خود را عملی می کند. - جان 8: 28
بنابراین می توان استدلال محکمی برای درک مزمور 2 ارائه داد: 6 ، 7 به عنوان وقایعی که در طول 1 رخ داده اندst قرن.
در آیه های پایانی که در مورد شکستن ملتها با عصای آهنین از بین بردن ملتها و خرد کردن آنها به گونه ای است که انگار ظروف سفالین هستند ، این اشاره نمی شود که مزمور 2: 1-9 به 1914 اشاره نمی کند ، بلکه به برخی از تاریخ های آینده اشاره دارد. ارجاعات متقابل به این آیات به مکاشفه 2:27 اشاره دارد. 12: 5 ؛ 19:15 که همه به زمان آرماگدون اشاره دارند.
با این حال ، زمینه این دیدگاه نشان می دهد که قبل از پایان سیستم امور اتفاق می افتد. این به ما نمی گوید که چه سالی بیشتر از پیشگویی عیسی متیو 24 آغاز می شود: 3-31 به ما می گوید روزهای آخر چه سالی آغاز می شوند. فقط می دانیم که ورودی سوار بر اسب سفید همراه با سه اسب دیگر است که سواران آنها نمادی از جنگ ، قحطی ، آفت و مرگ است. بنابراین به نظر می رسد که سوار اسب سفید در آغاز یا قبل از شروع دوره ای که روزهای آخر را مشخص می کند ، سالی پیش می رود.
به اندازه کافی منصفانه است ، اما آیا تاجی که به او داده می شود نشان از سلطنت ندارد؟ آیا این نشان نمی دهد که وی به عنوان پادشاه مسیحی نصب شده است؟ شاید در صورت وجود آیات تأیید کننده دیگری وجود داشته باشد كه نشان می دهد عیسی در آغاز روزهای گذشته به عنوان پادشاه مسیحی نصب می شود. با این حال ، چنین آیاتی در کتاب مقدس وجود ندارد.
همچنین این عبارت شناسی وجود دارد که اگر این را تصویری از نصب وی به عنوان پادشاه بدانیم عجیب است. هنگامی که پادشاهی مسح و نصب می شود ، مراسم تاج گذاری برگزار می شود. به پادشاه تاجی داده نمی شود زیرا شما به شخصی عصا می دهید. بلکه تاجی روی سر او قرار می گیرد. این نماد مسح او توسط مقام بالاتر است. پادشاه بر تخت خود نشسته و تاجگذاری می کند. او سوار بر اسب جنگی خود نمی نشیند ، کمان برمی دارد و تاج گذاری می کند. چه تصویری عجیب و غریب از تاج گذاری را به وجود می آورد.
در کتاب مقدس ، کلمه "تاج" نشان دهنده اقتدار یک پادشاه است. با این حال ، این همچنین می تواند نشان دهنده زیبایی ، سربلندی ، شکوه و اعطای اختیار برای انجام برخی وظایف باشد. (Isa 62: 1-3؛ 1 Th 2:19، 20؛ Php 4: 1؛ 1 Pe 5: 4؛ 1 Co 9: 24-27؛ Re 3:11) در این زمینه ، تاجی که به سوار بر اسب سفید می تواند به خوبی نشان دهد که وی برای اعمال اقتدار در برخی موارد آزاد شده است. اینکه بگوییم این نشانگر نصب او به عنوان پادشاه مسیحی است ، تصور حقایقی است که شواهد آن نیست. زمینه پیرامون دادن تاج از فتح و تکمیل فتح وی حکایت دارد. این به معنای ویرانی نیست که او هنگام حضور در حضور خود ، به عنوان پادشاه مسیحی بر جهان خواهد آورد. بلکه این یک فتح مداوم است. در طی روزهای آخر ، عیسی قوم خود را به گونه ای سازمان داد که به عنوان یک قدرت فاتح در جهان شناخته شوند. این مطابق با فتحی است که او هنگام مردی روی زمین انجام داد و پیروان خود را قادر به فتح آن می کند.

(جان 16: 33) من این چیزها را به شما گفتم كه از طریق من می توانید صلح داشته باشید. در جهان شما دچار مصیبت می شوید ، اما شجاعت کنید! من جهان را فتح کردم. "

(1 John 5: 4) زیرا هر آنچه از خدا به وجود آمده است ، جهان را تسخیر می کند. و این فتح است که جهان را تسخیر کرده است ، ایمان ما.

توجه کنید که اسب سفید ابتدا سوار می شود ، سپس سه سوارکار علائمی را نشان می دهند که آغاز درد و رنج است ، به جلو سوار می شوند. (مات 24: 8) عیسی سازماندهی مردم خود را دهه ها قبل از شروع آخرین روزها آغاز کرد.
آیا این بدان معناست که عیسی به عنوان سوار اسب سفید قبل و در طول روزهای آخر حضور داشته است. بی شک. با این حال ، بیایید این را با "حضور پسر انسان" اشتباه نگیریم. او از سال 29 م با پیروان خود حضور داشته است ، اما هنوز حضور پسر انسان در آینده ما است. (مات 28:20 ؛ دوم ص 2: 2)
اگر بعد از خواندن این مطلب ، می توانید نقص هایی را در استدلال مشاهده کنید ، یا اگر از کتاب مقدس آگاهی دارید که می تواند ما را به سمت دیگری از آنچه در اینجا برداشته ایم سوق دهد ، لطفاً نظر خود را یادآوری کنید. ما از بینش دانشجویان جدی کتاب مقدس استقبال می کنیم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    5
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x