[برای دیدن قسمت 1 این سری اینجا را کلیک کنید]
هیئت حاکمه امروزی ما به عنوان پشتوانه الهی وجود خود را آموزش می دهد که جماعت قرن اول نیز توسط هیئت حاکمی متشکل از رسولان و پیرمردان اورشلیم اداره می شد. آیا این درسته؟ آیا یک هیئت حاکمه اداری بر کل جماعت قرن اول حاکم بود؟
اول ، ما باید منظور خود را از "نهاد حاکم" مشخص کنیم. اساساً ، این یک نهاد حاکم است. این ممکن است به هیئت مدیره شرکتی تشبیه شود. در این نقش ، هیئت حاکمه یک شرکت چند ملیتی میلیارد دلاری را با دفاتر شعبه ، دارایی های زمین ، ساختمان ها و تجهیزات در سراسر جهان اداره می کند. این کارگر مستقیماً کارگران داوطلب را به تعداد هزاران نفر در تعداد زیادی از کشورها استخدام می کند. این افراد شامل کارمندان شعب ، مبلغین مبلغ ، ناظران دوره گرد و پیشگامان ویژه هستند که همگی از آنها به درجات مختلف حمایت مالی می شوند.
هیچ کس انکار نمی کند که نهاد شرکتی متنوع ، پیچیده و گسترده ای که ما پیش از این توضیح دادیم ، برای عملکرد م functionثر به شخصی در راس خود احتیاج دارد. [ما پیشنهاد نمی کنیم که برای انجام کار تبلیغ در سراسر جهان به چنین موجودی نیاز باشد. از این گذشته ، سنگها می توانستند فریاد بزنند. (لوقا 19:40) فقط به چنین موجودیتی ، یک هیئت حاکمه یا هیئت مدیره برای مدیریت آن نیاز است.] با این حال ، وقتی می گوییم هیئت حاکمه مدرن ما بر اساس مدل قرن اول بنا شده است ، نهاد شرکتی مشابه موجود در قرن اول؟
هر دانشجوی تاریخ این پیشنهاد را بسیار خنده آور می یابد. شرکت های چند ملیتی یک اختراع نسبتاً اخیر هستند. هیچ چیز در کتاب مقدس وجود ندارد که نشان دهد رسولان و پیرمردان قدس در اورشلیم یک امپراطوری چند ملیتی را با دارایی های زمین ، ساختمان ها و دارایی های مالی نگهداری شده با ارزهای مختلف اداره می کردند. در قرن اول به سادگی هیچ زیرساختی برای مدیریت چنین چیزی وجود نداشت. تنها راه ارتباطی مکاتبات بود ، اما خدمات پستی مستقر وجود نداشت. نامه ها فقط هنگامی که شخصی به مسافرت می رود منتقل می شوند و با توجه به ماهیت خطرناک سفر در آن روزها ، هرگز نمی توان روی رسیدن نامه حساب کرد.
پس منظور ما از یک نهاد حاکم قرن اول چیست؟
مقصود ما یک نمونه اولیه از آنچه امروز بر ما حکمرانی می کنیم ، است. هیئت حاکمه مدرن به طور مستقیم یا از طریق نمایندگان خود ، همه انتصابات را انجام می دهد ، کتاب مقدس را تفسیر می کند و همه درک و آموزه های رسمی ما را در اختیار ما قرار می دهد ، قانون موضوعاتی را که صریحاً در کتاب مقدس به آنها اشاره نشده ، قانونگذاری می کند ، قوه قضاییه را برای اجرای این قانون تنظیم و مدیریت می کند ، مجازات جرایم. همچنین ادعای حق اطاعت مطلق در نقش خود را به عنوان کانال ارتباطی منصوب شده توسط خداوند اعلام می کند.
بنابراین ، هیئت حاکمه باستان همین نقش ها را پر می کرد. در غیر این صورت ، ما برای آنچه امروز بر ما حاکم است ، هیچ سابقه کتاب مقدس نخواهیم داشت.
آیا چنین نهاد حاکمی قرن اول وجود داشته است؟
بیایید این کار را با تفکیک در نقش های مختلفی که هیئت حاکمه موجود تحت اختیار خود دارد شروع کنیم و سپس به دنبال تشابهات باستانی باشیم. اساساً ، ما فرآیند را مهندسی معکوس می کنیم.
امروز: این کار بر کار تبلیغ در سراسر جهان نظارت می کند ، ناظران شعبه و مسافران را منصوب می کند ، مبلغان و پیشگامان ویژه را اعزام می کند و نیازهای مالی آنها را تأمین می کند. همه اینها ، به نوبه خود ، مستقیماً به هیئت حاکمه گزارش می شوند.
قرن اول: هیچ سابقه ای از دفاتر شعبه در هیچ یک از کشورها وجود ندارد که در کتاب مقدس یونان گزارش شده است. با این حال مبلغانی بودند. پل ، بارناباس ، سیلاس ، مارک ، لوک همگی نمونه هایی از اهمیت تاریخی هستند. آیا این افراد توسط بیت المقدس اعزام شده اند؟ آیا بیت المقدس از بودجه دریافتی از همه جماعات جهان باستان از آنها حمایت مالی می کرد؟ آیا آنها پس از بازگشت به اورشلیم گزارش دادند؟
در سال 46 م ، پولس و بارنابا با جماعت انطاکیه که در اسرائیل نبود بلکه در سوریه بودند ، ارتباط داشتند. آنها توسط برادران سخاوتمند در انطاکیه ماموریت کمک به اورشلیم را در زمان قحطی بزرگ در زمان سلطنت کلادیوس فرستادند. (اعمال 11: 27-29) آنها ماموریت خود را به پایان رساندند ، جان مارک را با خود بردند و به انطاکیه بازگشتند. در آن زمان - احتمالاً ظرف مدت یک سال از بازگشت آنها از اورشلیم - روح القدس به جماعت انطاکیه دستور داد تا پول و برنابا را مأمور کنند و آنها را در اولین تورهای تبلیغی مبلغین بفرستد. (اعمال 13: 2-5)
از آنجا که آنها تازه به اورشلیم رفته بودند ، چرا روح القدس پیرمردها و رسولان را به آنجا اعزام نکرد تا آنها را در این مأموریت اعزام کنند؟ اگر این افراد کانال ارتباطی منصوب شده از جانب خدا را تشکیل دهند ، آیا یاهو قاعده تعیین شده آنها را تضعیف نمی کند ، بلکه ارتباط خود را از طریق برادران در انطاکیه هدایت می کند؟
با تکمیل اولین تور تبلیغی خود ، این دو مبلغ برجسته کجا بازگشتند تا گزارش تهیه کنند؟ به یک هیئت حاکم مستقر در اورشلیم؟ اعمال 14: 26,27 ، XNUMX نشان می دهد که آنها به جماعت انطاکیه بازگشتند و گزارش کاملی را ارائه دادند و "اندکی وقت با شاگردان" در آنجا گذراندند.
لازم به ذکر است که جماعت انطاکیه این افراد و دیگران را به تورهای تبلیغی فرستاد. هیچ سابقه ای از اعزام بزرگان و رسولان در بیت المقدس در تورهای تبلیغی وجود ندارد.
آیا جماعت قرن اول در اورشلیم به عنوان یک هیئت حاکمه به معنای هدایت و مدیریت کارهای روز دنیا عمل می کرد؟ در می یابیم که وقتی پولس و افرادی که همراه او بودند می خواستند در ناحیه آسیا تبلیغ کنند ، این کار را نه توسط برخی ارگان های حاکم ، بلکه توسط روح القدس منع کرده بودند. بعلاوه ، هنگامی که آنها بعداً خواستند در بیتنیا تبلیغ کنند ، روح عیسی مانع آنها شد. در عوض ، آنها با استفاده از یک چشم انداز هدایت شدند تا به مقدونیه قدم بگذارند. (اعمال 16: 6-9)
عیسی برای هدایت کارهای جهانی در زمان خود از گروهی از مردان در اورشلیم یا جاهای دیگر استفاده نکرد. او کاملاً قادر به انجام چنین کاری بود. در واقع ، او هنوز هم هست.
امروز: همه جماعات از طریق نمایندگان مسافرتی و دفاتر شعبی که گزارش خود را به هیئت حاکمه ارائه می دهند ، کنترل می شوند. امور مالی توسط هیئت حاکمه و نمایندگان آن کنترل می شود. به همین ترتیب خرید زمین برای تالارهای پادشاهی و همچنین طراحی و ساخت آنها همه از این طریق توسط هیئت حاکمه از طریق نمایندگان خود در شعبه و در کمیته ساختمان منطقه ای کنترل می شود. هر جماعتی در جهان گزارش های آماری منظمی را به هیئت حاکمه ارائه می دهد و همه بزرگان خدمت کننده در این جماعت توسط خود جماعات تعیین نمی شوند ، بلکه توسط هیئت حاکمه از طریق دفاتر شعب خود تعیین می شوند.
قرن اول: در قرن اول هیچ كدام از موارد مشابه كاملاً موازی نیست. ساختمانها و زمینهای محل اجتماعات ذکر نشده است. به نظر می رسد که جماعات در خانه اعضای محلی تشکیل جلسه داده اند. گزارش ها به طور منظم گزارش نمی شدند ، اما طبق عادت آن زمان ، اخبار توسط مسافران منتقل می شدند ، بنابراین مسیحیان که به یک مکان یا مکان دیگر سفر می کردند ، گزارش هایی را درباره کارهایی که در هر کجا که بودند ، به جماعت محلی گزارش می دادند. با این حال ، این اتفاقی بود و بخشی از برخی از دولت های کنترل شده سازمان یافته نبود.
امروز: هیئت حاکمه نقش قانونگذاری و قضایی را ایفا می کند. در مواردی که چیزی در کتاب مقدس به وضوح بیان نشده است ، جایی که ممکن است مسئله وجدان باشد ، قوانین و مقررات جدیدی وضع شده است. به عنوان مثال ، دستور منع سیگار کشیدن ، یا مشاهده پورنوگرافی. این موضوع تعیین کرده است که چطور ممکن است اجتناب از خدمت سربازی برای برادران مناسب باشد. به عنوان مثال ، این روش رشوه دادن به مقامات مکزیک برای گرفتن کارت خدمات نظامی را تأیید کرد. در مورد آنچه که زمینه ساز طلاق است حکم صادر کرده است. خیانت و همجنس گرایی فقط در دسامبر سال 1972 زمینه ساز شد (انصافاً باید گفت ، این هیئت حاکمه از زمان تأسیس آن تا سال 1976 نبود.) از نظر قضایی ، قوانین و رویه های زیادی را برای اجرای احکام قانونی خود ایجاد کرده است. کمیته قضایی سه نفره ، فرجام خواهی ، جلسات غیر علنی که حتی ناظرانی را که متهم درخواست کرده است منع می کند ، همگی نمونه هایی از اختیاری است که ادعا می کند از خداوند گرفته است.
قرن اول: با یک استثنا not قابل توجه که در حال حاضر به آن خواهیم پرداخت ، پیران و رسولان در دنیای باستان چیزی وضع نکردند. همه قوانین و قوانین جدید محصول افرادی بود که تحت الهام از آنها عمل می کردند یا می نوشتند. در حقیقت ، این استثنا that این قاعده را ثابت می کند که یهوه همیشه از افراد و نه کمیته ها برای برقراری ارتباط با قوم خود استفاده کرده است. حتی در سطح جماعت محلی ، هدایت الهی الهی نه از جانب برخی از مرجع متمرکز بلکه از سوی زن و مرد صورت گرفته است که به عنوان پیامبر عمل می کردند. (اعمال 11:27 ؛ 13: 1 ؛ 15:32 ؛ 21: 9)
استثنائی که قاعده را اثبات می کند
تنها مبنای تعلیم ما مبنی بر وجود یک هیئت حاکمه در قرن اول که در اورشلیم مستقر بوده است ، ناشی از اختلاف در مورد مسئله ختنه است.
(اعمال 15: 1 ، 2) 15 و برخی از مردمان از جودا به پایین آمدند و شروع به تعلیم برادران نمودند: "اگر طبق عرف موسی ختنه نشوید ، نمی توانید نجات دهید." 2 اما وقتی پاول و بارنا باز با آنها اختلاف و مشاجره ای به وجود نیامد ، آنها پولس و بارناسب و برخی دیگر از آنها ترتیب دادند تا با توجه به این اختلاف ، نزد رسولان و بزرگان اورشلیم بروند. .
این اتفاق زمانی رخ داد که پولس و برنابا در انطاکیه بودند. مردانی از یهودیه با آوردن تعالیم جدیدی وارد مشاجره شدند كه اختلاف زیادی ایجاد كرد. باید حل می شد. بنابراین به اورشلیم رفتند. آیا آنها به آنجا رفتند زیرا همان جایی بود که هیئت حاکمه وجود داشت یا آنها به آنجا رفتند که منبع این مشکل بود؟ همانطور که خواهیم دید ، دلیل اخیر محتمل ترین دلیل سفر آنها است.
(اعمال 15: 6) . . .و حواریون و پیرمردها دور هم جمع شدند تا از این ماجرا دیدن کنند.
با توجه به اینکه پانزده سال قبل هزاران یهودی در پنطیکاست تعمید داده شده بودند ، در این زمان ، باید جماعات زیادی در شهر مقدس وجود داشته باشد. از آنجا که همه مردان مسن درگیر این حل تعارض بودند ، تعداد قابل توجهی از مردان مسن که در حال حاضر هستند را شامل می شود. این گروه کوچکی از مردان منصوب نیست که اغلب در انتشارات ما به تصویر کشیده می شود. در حقیقت از این گردهمایی به عنوان انبوه یاد می شود.
(اعمال 15: 12) در آن کل جمعیت ساکت شدند، و آنها شروع به گوش دادن به باراناست و پولس بسیاری از نشانه ها و نشانه هایی را که خدا از طریق آنها در بین ملل انجام داد ، نقل می کنند.
(اعمال 15: 30) بر همین اساس ، هنگامی که این افراد رها شدند ، به آنتونیا رفتند ، و آنها جمع را جمع کردند و نامه را به آنها داد
همه دلایلی مبنی بر تشکیل این مجلس وجود دارد ، نه به این دلیل که همه پیرمردهای اورشلیم توسط عیسی برای حکمرانی بر جماعت قرن اول در سراسر جهان منصوب شده اند ، بلکه به این دلیل که آنها منشأ مشکل بودند. تا زمانی که همه مسیحیان اورشلیم در این مورد به توافق نرسند مشکل برطرف نخواهد شد.
(اعمال 15: 24 ، 25) . . از آنجا که ما شنیده ایم که برخی از میان ما با سخنرانی برای شما مشکل ایجاد کرده اند ، تلاش می کنند روح شما را برانداز کنند ، اگرچه ما هیچ راهنمایی به آنها نداده ایم ، 25 ما رسیده ایم یک توافق نامه به اتفاق آرا و ترجیح داده اند مردانی را به همراه عزیزانمان ، بارنا باز و پولس برای شما ارسال کنند ،
توافق نامه ای اتفاق افتاد و هر دو نفر و تأیید کتبی برای استراحت موضوع در حال ارسال بودند. فقط منطقی است که هر کجا پل ، سیلاس و برنابا پس از آن سفر می کردند ، نامه را تحویل می گرفتند ، زیرا این یهودیان هنوز انجام نشده بودند. چند سال بعد ، در نامه ای به غلاطیان ، پولس از آنها نام می برد ، آرزو می کند کاش خود را مجذوب خود می کردند. کلمات قوی ، نشان می دهد که صبر خدا کمرنگ شده است. (جال. 5:11 ، 12)
مشاهده کل تصویر
بیایید برای لحظه ای فرض کنیم هیچ هیئت حاکمی که کار جهانی را هدایت کند و به عنوان تنها کانال ارتباطی خدا باشد ، وجود نداشت. بعدش چی شد؟ پل و برنابا چه می کردند؟ آیا آنها کار متفاوتی انجام می دادند؟ البته که نه. این اختلاف توسط مردانی از اورشلیم ایجاد شد. تنها راه حل آن این است که موضوع را به بیت المقدس برگردانیم. اگر این اثبات یک نهاد حاکم در قرن اول است ، در این صورت باید مدارک تأییدی در بقیه کتاب های مقدس مسیحی وجود داشته باشد. با این حال ، آنچه که ما پیدا می کنیم چیزی جز است.
واقعیت های بسیاری وجود دارد که این دیدگاه را تأیید می کند.
پولس قرار ویژه ای به عنوان رسول ملل داشت. او مستقیماً توسط عیسی مسیح منصوب نشد. آیا اگر هیئت حاکمه ای وجود داشت ، با هیئت حاکمه مشورت نمی کرد؟ در عوض او می گوید ،
(Galatians 1: 18، 19) . . .سپس سه سال بعد به اورشلیم رفتم و به ملاقات س′فاس رفتم و پانزده روز نزد او ماندم. 19 اما من هیچ کس دیگری از رسولان ، تنها جیمز برادر خداوند را ندیدم.
بسیار عجیب است که او باید به طور عمدی از هیئت حاکمه اجتناب کند ، مگر اینکه موجودیتی وجود نداشته باشد.
نام "مسیحیان" از کجا آمده است؟ آیا این بخشنامه ای بود که توسط برخی ارگانهای حاکم بر بیت المقدس صادر شده بود؟ نه این نام به عنایت الهی آمده است. آه ، اما آیا این حداقل از طریق رسولان و بزرگان اورشلیم به عنوان کانال ارتباطی منصوب شده از سوی خدا صورت گرفته است؟ اینطور نبود این از طریق جماعت انطاکیه بود. (اعمال 11:22) در واقع ، اگر می خواستید برای هیئت حاکمه قرن اول پرونده ای تهیه کنید ، با تمرکز بر روی برادران در انطاکیه ، اوضاع آن را راحت تر می کنید ، زیرا به نظر می رسد تأثیر آنها بر روی کارهای تبلیغی جهانی آن روز نسبت به پیرمردهای اورشلیم.
وقتی جان دید خود را دریافت كرد كه در آن عیسی به هفت جماعت سخنرانی می كرد ، هیچ اشاره ای به هیئت حاكم نشده است. چرا عیسی کانال ها را دنبال نمی کند و جان را به نوشتن نامه به هیئت حاکمه راهنمایی می کند تا آنها بتوانند نقش نظارت خود را انجام دهند و از این امور جماعت مراقبت کنند؟ به بیان ساده ، عمده شواهد نشان می دهد که عیسی در طول قرن اول مستقیماً با جماعات رفتار می کرد.
درسی از اسرائیل باستان
هنگامی که خداوند ابتدا یک ملت را به سمت خود گرفت ، رهبری را منصوب کرد ، به او قدرت و اختیار بزرگی داد تا قوم خود را آزاد کند و آنها را به سرزمین موعود هدایت کند. اما موسی وارد آن سرزمین نشد. در عوض ، او به جوشوا مأمور شد تا قوم خود را در جنگ علیه کنعانیان هدایت کند. با این حال ، هنگامی که این کار به پایان رسید و جوشوا درگذشت ، اتفاق جالبی رخ داد.
(قضات 17: 6) . . .در آن روزها هیچ پادشاهی در اسرائیل نبود. همانطور که برای همه ، آنچه که از نظر او درست بود ، او عادت به انجام آن بود.
به عبارت ساده ، هیچ حاکم انسانی بر سر ملت اسرائیل وجود نداشت. رئیس هر خانوار کد قانون داشت. آنها نوعی عبادت و سلوک داشتند که به دست خدا به صورت مکتوب گذاشته شده است. درست است که قضات وجود داشتند اما نقش آنها بر عهده دولت نبودن بلکه برای حل و فصل اختلافات بود. آنها همچنین برای هدایت مردم در مواقع جنگ و درگیری خدمت می کردند. اما هیچ پادشاه انسانی یا هیأتی حاکم بر اسرائیل وجود نداشت زیرا خداوند پادشاه آنها بود.
گرچه ملت اسرائیل در دوره قاضیان کاملاً بی عیب و نقص بود ، اما یهوه آن را تحت الگویی از دولت تأیید کرد که تأیید کرد. منطقی خواهد بود که حتی اجازه نقص و نقص ، هر نوع حکومتی را که یوهو روی کار آورد ، تا حد امکان به آنچه در ابتدا برای انسان کامل در نظر گرفته نزدیک باشد. یهوه می توانست نوعی دولت متمرکز ایجاد کند. با این حال ، به جوشوا ، که مستقیماً با یهوه ارتباط برقرار می کرد ، پس از مرگ وی دستور داده نشد که چنین کاری انجام دهد. هیچ سلطنتی و نه یک دموکراسی پارلمانی ، یا هر نوع بیشماری از حکومت انسانی که ما سعی کرده ایم ببینیم و شکست خورده است ، قرار نبود. قابل توجه است که هیچ پیش بینی برای کمیته مرکزی - یک هیئت حاکمه وجود ندارد.
با توجه به محدودیتهای هر جامعه ناقص همراه با اشکالاتی که در محیط فرهنگی وجود دارد - مانند آن زمان - ، بنی اسرائیل تقریباً بهترین سبک زندگی ممکن را داشتند. اما انسانها ، هرگز به چیز خوب اکتفا نکردند ، می خواستند با راه اندازی یک پادشاه انسانی ، یک دولت متمرکز ، آن را "بهبود بخشند". البته از آنجا تقریباً سربالایی بود.
از این رو در قرن اول هنگامی که خداوند بار دیگر ملتی را به سوی خود گرفت ، همان الگوی حکومت الهی را دنبال کرد. موسی بیشتر مردم خود را از اسارت معنوی رهایی بخشید. وقتی عیسی رفت ، وی دوازده رسول را به ادامه کار مأمور کرد. آنچه بعد از این درگذشت ، جماعتی مسیحی در سراسر جهان بود كه بر اساس آن عیسی مستقیماً از بهشت حكم می كرد.
كسانی كه در این جماعت رهبری می كنند ، دستورالعملهایی را نوشتند كه به تدریج با الهام از آنها نازل می شد ، و همچنین كلام مستقیم خدا كه از طریق پیامبران محلی گفته می شد. برای یک مقام متمرکز انسانی غیرممکن بود که بر آنها حکومت کند ، اما آنچه مهمتر است این است که هر مرجع مرکزی ناگزیر به فساد جماعت مسیحی می گشت ، درست همانطور که اقتدار مرکزی پادشاهان اسرائیل منجر به فساد شد. یهودیان
این یک واقعیت تاریخ و همچنین تحقق پیشگویی کتاب مقدس است که مردان درون جماعت مسیحی قیام کردند و شروع به پروردگاری بر سایر مسیحیان خود کردند. با گذشت زمان ، یک هیئت حاکمه یا شورای حاکم تشکیل شد و شروع به تسلط بر گله کرد. مردان خود را به عنوان شاهزاده ها تنظیم كردند و ادعا كردند كه در صورت اطاعت كامل ، نجات فقط امكان پذیر است. (اعمال 20: 29,30؛ تیم 1. 4: 1-5؛ Ps. 146: 3)
وضعیت امروز
امروز چطور؟ آیا این واقعیت که هیچ نهاد حاکمی در قرن اول وجود نداشته است ، به معنای وجود امروز نیست؟ اگر آنها بدون بدنه حاکم همراه بودند ، چرا ما نمی توانیم؟ آیا شرایط امروز به قدری متفاوت است که جماعت مدرن مسیحی بدون اینکه گروهی از مردان آن را کارگردانی کنند ، نمی توانند فعالیت کنند؟ اگر چنین است ، چقدر اقتدار باید در چنین بدن مردان سرمایه گذاری شود؟
ما در پست بعدی سعی خواهیم کرد به این سؤالات پاسخ دهیم.
مکاشفه ای شگفت آور
شاید تعجب کنید که می دانید بسیاری از استدلال های کتاب مقدس موجود در این پست موازی هستند که در گفتاری که توسط برادر فردریک فرانتس به کلاس پنجاه و نهم گیلاد در طول فارغ التحصیلی خود در سپتامبر 7 ، 1975 ارائه شده است. این درست قبل از تشکیل هیئت حاکمه مدرن در ژانویه 1 ، 1976 بود. اگر مایلید گفتمان را برای خودتان بشنوید ، می توانید به راحتی در youtube.com پیدا کنید.
متأسفانه ، همه استدلالهای صحیح از گفتمان وی صرفاً نادیده گرفته شد و هرگز در هیچ یک از انتشارات تکرار نشد.
نکته ای که بیت المقدس منشأ این مشکل بود ، اما نه صلاحیت حل و فصل آن ، نکته بسیار خوبی است. آنچه مرا وادار به تأمل می کند عبارتهای "به آنها چنین فرمان ندادیم" و "زیرا برای روح القدس و برای ما خوب به نظر می رسید که بار بیشتری بر دوش شما نگذارد" ، که به نظر می رسد نوعی حاکمیت را در بر دارد. پولس با عیسی مستقیماً بحث می کرد (2 کر. 12: 8,9،XNUMX) ، و گاهی اوقات از او یا روح القدس دستورات شخصی می گرفت. من تعجب می کنم که چرا در این مورد درخواست مشاوره لازم بود... بیشتر بخوانید »
من معتقدم که این مسئله با اورشلیم ارتباط داشت زیرا مشکل از همین جا بود. از آنجا که مردم اورشلیم عامل دامن زدن به همه نارضایتی ها بودند ، و از آنجا که پولس فهمید که این مسئله ادامه خواهد یافت مگر اینکه با آن برخورد شود ، به اورشلیم رفت تا آنها را با آنها در میان بگذارد.
[...] [iii] پاسخ: عضویت ادعایی پل ، به W67 6/1 ص مراجعه کنید. 334 پاراگراف 18- برای شواهد در مورد وجود هیئت حاکمه قرن اول وجود دارد یا خیر ، به شناسایی برده وفادار مراجعه کنید. […]
قسمت آخر بیانیه من باید بخواند ، "هیچ چالش و اعتراضی برای این نظر وجود ندارد". متاسفم ، ملتی
مشکلی نیست درستش کردم.
بله ، anderestimme ، نیم ساعت بی ارزش است. در بخش BH خود در مورد اعمال ، ذکر کردم که من احترام زیادی برای "مشیت الهی" قائل هستم ، همانطور که در اعمال اعمال 11 ذکر شده است. من اظهار داشتم "مسیحی" بخشی از چیزی نیست که ما خودمان می توانیم بی احترامی به آن را نشان دهیم خواست خدا چه بود. هیچ چالشی و اعتراضی در مورد این نظر وجود نداشت.
[…] پست قبلی ، ما ثابت کردیم که هیچ مدرکی در مورد کتاب مقدس برای وجود یک قرن اول حاکم وجود ندارد […]
ما نیم ساعت را صرف کتاب ارمیا (که عمدتا شامل نظرات و تفسیر مردان ناقص است) و ده دقیقه بر کلام کامل خدا هستیم.
احتمالاً به همین دلیل: BH تنها بخشی است که بلندگو هیچ طرح کلی ندارد. چهار دقیقه سخنرانی ننوشته شده در حال حاضر با خطر معاشقه می کند. نیم ساعت کامل را تصور کنید!
من این را "تبلیغ" نمی نامم ، زیرا برادران در جماعت من بسیار تلاش می کنند تا اطلاعات را در مورد جماعت به کار بگیرند. به نظر من شاید اجازه دادن به برادرانی که مأموریت شماره 1 را دارند از ترجمه های مختلف کتاب مقدس بخوانند نیز تازه کننده باشد. شاید جالب باشد که بشنوید که ترجمه فیلیپس از رومی ها به نظر می رسد. من این هفته توضیحی دادم که یوحنا 10:16 می تواند در مورد اتحاد یهودیان و غیر یهودیان در یک گله اعمال شود. من بعد از جلسه اعتراضی به اظهارنظر خود نشنیدم و امیدوارم باعث شده باشد که برخی از دوستان حداقل گزینه دیگری را در نظر بگیرند... بیشتر بخوانید »
شما حق آندرونیک هستید ، برجسته های کتاب مقدس تنها مکانی است که می توانید در اظهار نظر خود احساس راحتی کنید. شاید آنها آن را تا چند دقیقه 10 اظهار نظر افزایش دهند ، بنابراین ما مجبور نیستیم به دقیقه 4 تبلیغ گوش کنیم.
از یهوه بخاطر "نکات برجسته کتاب مقدس" تشکر کنید! این تنها فرصتی برای آزادی بیان اصیل و بدون نسخه است. من آن را دوست دارم زیرا می توان از روی قلب در مورد یک کتاب مقدس خاص صحبت کرد بدون اینکه به شخص دیگری اجازه دهد برای شما تعبیر کند.
اگر FDS در سال 1919 منصوب می شد ، به این معنی بود که برادر رادرفورد از 1919 تا زمان مرگ وی در سال 1942 بود. تمام نشریات در آن دوره منبع وی را اعتبار می دانند. می توانم تصور كنم كه یك برادر مسح عزیز در بهشت زنده شود ، مثلاً در سال 1960 ، توسط عیسی در دربارهای آسمانی مورد استقبال قرار گیرد. او مطلع شده است که طبق باور او در کلاس FDS نبوده است. او از عیسی س asksال می کند که چه زمانی این اطلاعات به سایر برادران مسح روی زمین منتقل می شود و عیسی جواب می دهد ، "تا سال 2012". کمی عجیب به نظر می رسد ، اینطور نیست؟
برادران عزیز من در مسیح ، از شما برای این صفحه تشکر می کنم - اینجا بسیار آرامش بخش است. (و دوباره برای زبانم متاسفم ... جاه همه شما را برکت دهد
من فکر می کنم این جریان آزاد روح خدا را بر روی هر برادری که دانش خوبی در کار با کلام خدا دارد خفه می کند. رئوس مطالب حاوی افکار و احساسات یک فرد یا افراد است که تفسیر خاص خود را از این موضوع دارند. این امکان درک جدیدی از کتاب مقدس به منظور ایجاد انگیزه برای برادران را برای عمل فراهم نمی کند. من بزرگان را در میان مخاطبان دیده ام که صحبت های یک برادر را با رئوس مطالب در دام خود دنبال می کنند تا مطمئن شوند وی از آن خارج نمی شود. آیا تعجب آور است که در هنگام سخنرانی عمومی دوستان با سر تکان می دهند؟
من همین را دیده ام. من ده ها سال است که یک طرح کلی را دنبال نمی کنم. من موضوع و برخی از موضوعات را می گیرم و صحبت های خودم را توسعه می دهم. من هرگز شکایتی نداشته ام.
من با کلمه الهام گرفته شده از پاول موافقم که از ترجمه فیلیپس در اینجا آمده است. "" هدایای او به مردان "متنوع بود. برخی پیام آوران خود ، برخی پیامبران ، برخی واعظان انجیل را ساختند. به برخی قدرت هدایت و تعلیم مردم خود را داد ". من قبلاً برادرانم را وادار می کردم که در مورد برخی از آیات کتاب مقدس که آنها نمی فهمیدند از من س questionsال کنند ، اما این سالها اتفاق نیفتاده است. آنها اکنون برای دریافت جواب به CD یا کتابخانه آنلاین مراجعه می کنند و هرگز از نظر کتاب مقدس یا معقول نظر دیگری را در نظر نمی گیرند. این احساس می کنم صدای معتبر را از صدا دور کرده است... بیشتر بخوانید »
با عرض پوزش در مورد خطاهای تایپ در آخرین نظر. کیبورد من روی ترفندها بازی می کرد.
مشکلی نیست من آزادی انجام اصلاحات لازم را گرفتم.
با تشکر. من به هیچ وجه منظور منفی به نظر نمی رسد. فقط این است که من بیشتر از یک روحانی احساس یک پیرمرد شرکتی می کنم.
Andronicus ، نظر شما جالب است. من دیگر در جلسات شرکت نمی کنم و اکنون که قدم به عقب برداشته و به تصویر کلی نگاه کرده ام ، دیدگاه تا حدودی واضح تری از جلسات و مجالس کسب کرده ام. می توانم صادقانه بگویم که من هرگز واقعاً از جلسات یا مجالس لذت نبردم. من همیشه از معاشرت قبل و بعد از جلسات و مجالس با دوستان لذت می بردم اما جلسات بیشتر از لذت بردن از آنها تحمل می شد. اگر جلسه ای بخاطر آب و هوای نامناسب لغو شد ، خوشحال شدم. دلیل این چیست؟ همانطور که می گویید فقدان اطلاعات واقعی است که... بیشتر بخوانید »
با تشکر از شما برای پیوند با فرقه ها اگر کسی صادقانه و با ذهنی باز به آن بپردازد و بیش از کمی درونگرا سازمانی به آن نگاه کند بسیار خواننده است.
سلام اریک فقط فکر کردم به شما اطلاع خواهم داد که من در موقعیتی مشابه شما هستم. حدود دو سال است که در جلسات شرکت نکرده ام! من نشستن در جلسات را بدون اینکه احساس کنم چیزی وحشتناک است ، دشوار می دانم. مسیری که از طریق انتشارات انجمن ها استفاده می شود ، از کلمه خدایان استفاده کامل نمی کند. اگرچه من در این ماه به همراه همسرم در کنوانسیون شرکت خواهم کرد. امیدوارم برخی از علائم بهبود را پیدا کنم. شما گفت: "یکنواختی به عنوان یک قوت دیده می شود. اکنون می دانم که این یک ضعف است. وحدت با تنوع بسیار بیشتر است... بیشتر بخوانید »
فقط تلاش برای تهیه یک طرح گفتگو در حال حاضر آماده یک چالش واقعی است. برخی به اندازه نان های هفته ای قدیمی هستند و نیازهای این کارخانه ها را برطرف نمی کنند.
سلام smolderingwick1. من مشکل شما را درک می کنم ، به خصوص ، با آنچه من شروع کردم به "ارتداد" GB. من نیز با افسردگی درگیر مشکلات مداوم هستم. این کشف که WT به طور منظم در بسیاری از سطوح به ما دروغ گفته است ، ما که معتقدیم "حقیقت" را داریم ، گاهی اوقات برای نوک مقیاس کافی است. من می دانم که آنها از این نقل قول از شماره 16: 3 استفاده می کنند تا هرگونه سؤال درباره اختیار خود را کنار بگذارند. با این حال ، از آنجا که موسی تصویر مسیح را نشان می دهد ، آنها می گویند که با سؤال از آنها ، ما به نوعی مسیح را زیر سؤال می بریم یا به سادگی گروهی از خود منصوب شده را زیر سوال می بریم... بیشتر بخوانید »
سلام اِجِف ، "دروغ گفتن به ما" ممکن است دقیق باشد یا نباشد ، اما از آنجا که این یک مسئله قضاوت است ، من "فریب دادن ما" را ترجیح می دهم که این امر به منزله تعیین انگیزه منفی نیست. "خود انتصابی" خوب است زیرا ما فقط از شواهد موجود نتیجه می گیریم "گرسنه قدرت" از طرف دیگر ما نیاز به تعیین انگیزه داریم. خیلی خوب ممکن است درست باشد ، اما باز هم ممکن است اینطور نباشد. این عمل آنها را معذور نمی گذارد و آنها را از عواقب آسیب دیدگی که با اصرار در آموزش نادرستی متحمل شده اند ، معاف نمی کند. آیا آنها "دروغ را دوست دارند و ادامه می دهند"؟ روز قضاوت... بیشتر بخوانید »
بخشهای حقوقی در جامعه برج مراقبت از ابتدای فروتنانه رشد کرده اند: "دفاع و تأسیس قانونی اخبار خوب" ، به یک شعبه اقتدارگرا که مسئولیت احتمالی ناشی از انتصاب در رده های خود را کنترل می کند. از بزرگان جماعات که ابتدا باید در مورد موارد سو abuse استفاده از کودکان درخواست کنند ، تا اعضای هیئت حاکمه خود اطمینان حاصل کنند که آنچه گفته و انجام می شود بدون هیچ گونه مسئولیت خصوصی یا عمومی است. دیوان سالاری دیوانه شده است. شرکت های حقوقی به تدریج جایگزین تئوروکراسی و اصول کتاب مقدس شده اند.
یکی از سخنان فرد فرانتس در ورزشگاه یانکی در سال 1971 ، با طرح مبانی کتاب مقدس تغییر ساختار جماعت ، با تشکیل یک هیئت ریش سفید منصوب از نظر تئوکراتیک ، با یک رئیس چرخان ، بسیار شبیه هیئت حاکمه قرن اول ، با هیجان به یاد می آورد جیمز در اعمال فصل 15 اعمال. اما اکنون به وضوح می بینیم که دلیلی که جیمز توانست "تصمیم من" را لازم الاجرا کند این بود که او منشا مشکل قضاوت کنندگان بود که از اورشلیم بیرون رفتند ، در تضاد با رهبری روح القدس. پولس و دیگران از انطاکیه سوریه ، جایی که روح مقدس هدایتگر بود... بیشتر بخوانید »
نمی توان کمکی کرد اما حال امروز پل چگونه است؟ اگر یک ناظر منطقه ، یا یک عضو کمیته شعبه بخواهند یکی از اعضای هیئت حاکمه را علناً سرزنش کند ، آیا او مانند پل قابل ستایش خواهد بود؟
با توجه به اینکه تنها نامه ای که در واقع از بیت المقدس منتشر شده است (که امروز می توانیم آن را بخوانیم) نامه جیمز است و این انتقاد از هرگونه خواندن خود به عنوان نمونه ای برای گله است ، فقط باید تعجب کرد که چرا "شرح کتاب جیمز »هرگز برای بزرگترها مورد مطالعه قرار نمی گرفت. اوه خوب ، شاید به همین دلیل است که ضرب و شتم تا بهبود روحیه ادامه خواهد داشت؟
از آنجا که "تفسیر نامه جیمز" توسط اد دونلاپ (که در 3 صفحه توسط ری فرانتس نوشته شده است) نوشته شده است (کمی در XNUMX صفحه وجود دارد) ، که مدت کوتاهی پس از "ارتداد" از ستاد مرکزی اخراج شد.
ممکن است اضافه کنم ، به نظر من ، این کتاب مانند نفس هوای تازه در مقایسه با سایر کتابهایی است که توسط WT طی سالها منتشر شده است. نمی دانم چرا؟
آمین ، این یک شرح عالی از کتاب مقدس است. عجیب است که جامعه هرگز تفسیر مشابهی ارائه نکرده است ، مثلاً از غلاطیان. 😉
اگر بیشتر شاهدان می خواندند که کتابهای مختلف کتاب مقدس در واقع چه می گویند ، بدون استفاده از فیلتر WTS ، می تواند عصر جدیدی را در فهم کتاب مقدس آغاز کند. رویاها رایگان است.
هر چند که عجیب است که هنوز هم در کتابخانه WT باقی مانده است (خفه شده اما گیج نشده)
سلام smolderingwick. اگر علاقه مندید چیز دیگری بخوانید Ed Dunlap نوشت w77 12/1/712 pp 16-14. این بحث درباره رومیان 1979 است. این مقاله متفاوت از روش جزمی و باریک مقاله های WT است که معمولاً در مورد قسمت های کتاب مقدس نوشته می شود ، وی همچنین یکی از نویسندگان کتاب Aid بود. وقتی او اینها و کتاب جیمز را نوشت ، ادعا کرد که از جمعیت زیادی برخوردار است. در حدود سالهای 80-XNUMX ، او احساس کرد که پس از دهه ها حضور در بیتل از بین مسح شده است. او ، در میان دیگران ، "جرات" داشت بدون استفاده از بحث های معنوی در این زمینه و سایر موضوعات انجام شود... بیشتر بخوانید »
بزرگترین ترس من این است که افسردگی مرا به بالا می فرستد. همانطور که سعی می کنم خودم را از طریق مسیح مجدداً مجدداً بی اعتبار سازم ، مجبور هستم که تلاش فعلی بدن حاکم را برای نشستن در عرش مسیح بی اعتبار کنم. بارها من مذاکرات را شنیده ام که مانند کوره خواهم بود که قیام علیه موسی را رهبری کرد و گفت: "این به اندازه کافی از شماست ، زیرا کل مجمع همه آنها مقدس است و خداوند در میان آنها است. پس چرا باید خود را از جماعت یهوه بلند کنید؟ " (شماره 16: 3) سوال خوبی بود. ولی... بیشتر بخوانید »
smolderingwick1: من در واقع مستقیماً از سیستم عامل به نام Korah فراخوانده شده ام تا جرات داشتن نظر را داشته باشم. به من گفته اند که اگر تسلیم نشوم ، بلعیده می شوم. من توسط بزرگان مشخص شده ام ، و فقط افراد آزاد در اجتماع جرات دارند حتی از ترس یا برچسب بی وفا بودن با من صحبت کنند. به نظر می رسد شما هم تجربه مشابهی داشته اید. دلگیر کننده است. این ناراحت کننده است که می بینم سازمانی که من دوست دارم توسط این افراد متکبر متلاشی شود. من طی چند سال گذشته شاهد ترک بسیاری از افراد خوب بوده ام. مرا ناراحت میکند... بیشتر بخوانید »
من خودم این قیاس را بیش از یک بار شنیده ام و کاملاً با شما در این مورد موافقم. سوء استفاده از یک حساب کتاب مقدس بسیار آسان است که متناسب با هدف شخصی باشد ، اما همانطور که عیسی به ما هشدار داد ، "بگذارید خواننده (یا شنونده) از تشخیص استفاده کند." کوره می خواست موسی را جایگزین کند. موسی با خدا صحبت کرد ، و کوره می خواست جای خود را بین خدا و جماعت بگیرد. اکنون موسی نه مقام رئیس ، بلکه عیسی مسیح ، موسی بزرگتر را ترجیح می دهد. آیا امروز کسی در تلاش است تا عیسی را به عنوان واسطه یا کانال بین خدا و انسان جایگزین کند؟ آنها می گویند که یک تصویر ارزش یک است... بیشتر بخوانید »
همچنین ، هنگامی که موسی در شماره های 20: 10-12 عجولانه صحبت کرد و عمل کرد
او توسط یهوه تنبیه شد. این یک عمل جسورانه به این معنی بود که او نمی توانست نمونه کامل مسیح را کاملاً توصیف کند و از هدایت بنی اسرائیل به سرزمین موعود منع شد. GB به سرعت به مثال Korah اشاره می کند ، اما کورکورانه نمی تواند ببیند که چگونه بارها و بارها اقدامات موسی را در Meribah دنبال کرده اند.
من اینجا خودم را در همان قایق پیدا کرده ام. اگر می دانستید کجا زندگی می کنم (بسیار نزدیک به مقر اصلی) ، می فهمیدید که چرا من گاهی اوقات می توانم در اواخر عقل باشم. آنچه مرا در این زمینه نجات می دهد ، یوحنا 6: 60-69 است. دانستن اینکه پیتر پاسخ مستقیم فوری دریافت نکرد به من آرامش می دهد. او مجبور بود صبر کند ، بنابراین من هم صبر خواهم کرد. ممکن است گاهی حتی از طریق اشک باشد ، اما من در وزارت و تحصیل شخصی مشغول هستم. مطالعه ملاقات نکردن دلسرد کردن بعلاوه ، من در مورد پیامبران و اینکه چگونه آنها بخشی از چنین ملت فاسدی بودند بسیار فکر می کنم. ولی... بیشتر بخوانید »
با تشکر از شما برای به اشتراک گذاشتن آن اندرو. من هنوز مشخص نشده ام زیرا من کاملاً نظرات خود را تنگ می کنم (نه اینکه شما اینگونه نیستید ، لطفاً سوء تفاهم را نکنید) اوضاع همه فرق می کند و از آنجایی که من هنگامی که من یک بزرگان منصوب در همان جماعتی بودم که در آن ساکن هستم ، احترام زیادی قائم می شدم ، اوضاع باعث می شود که توسط کسانی که در حال حاضر بر من حکم می کنند قضاوت بیش از حد سخت شود. بله Meleti ، من دقیقاً آن را می بینم. هر روز به خدا دعا می کنم که بدون این که به عیسی مسیح سفارش دهم که پیتر شود ، این زمین را ترک نمی کنم... بیشتر بخوانید »
من احتمالاً آنقدر که باید مراقب نیستم. اگر اشتباه کردم مرا تصحیح کنید ، اما من فکر می کنم بخشی از دلیل کمبود احساسات با افکار خود این است که می خواهید بتوانید به برادران و خواهران کمک کنید. من آن را تحسین برانگیز می دانم همانطور که می گویید وضعیت همه متفاوت است ، و نحوه رسیدگی به وضعیت بی نظیر ما بین ما و یهوه است. من می دانستم چیزی به تعبیر "برده وفادار" در سال 2008 به دو دلیل ساخته شده است. (1) سرپرست مدار صحبت در سال 2008 كرد كه در آن اسامی را ذکر كرد... بیشتر بخوانید »
اندرو ، من از آنچه گفتی متعجب هستم. چند هفته پیش به ذهنم رسید که با تعبیر قدیمی "برده وفادار" ، افراد مسح می توانند تماس بگیرند و بگویند "من برای ملاقات با GB می خواهم قرار ملاقات". به هر حال GB نماینده های آنها بود ، بنابراین آنها حق داشتند خواستار رسیدگی شوند. این درک جدید به طور مرتب آنها را از این مقیدات محدود خارج می کند. اما این همه نظری بود تا اینکه پست شما در بالا باشد.
این واقعاً صحافی بود. به ویژه با توجه به تعداد روزافزون شرکت کنندگان ، که بسیاری از آنها هنوز هم خواستار آن هستند ، به گفته منبع بتل من. آنها اصرار دارند که آنها را نمی توان به سادگی با یک ضربه قلم از کلاس برده خارج کرد. در تفسیر جدید ، دو مشکل بزرگ ناچیز وجود دارد: (1) به هر شرکت کننده جدید می توان گفت که آنها جزء برده وفادار نیستند ، بنابراین دلیلی برای تماس وجود ندارد. (2) در حال حاضر راه برای برادران غیر مسح كه بخشی از هیئت حاكمیت هستند روشن است. آیا این اتفاق هنوز افتاده است؟ من از عضویت در آن پیروی نمی کنم... بیشتر بخوانید »
من در تاریخ 6 مه نظر خود را در مورد سخنرانی فرد فرانتس در سپتامبر 1975 در 59 کلاس Gilead در پست ملتی با عنوان "تغذیه بسیاری از طریق تعداد کمی" ارائه دادم. اکنون تکرار می کنم که فرانتس بدیهی است می دانسته که GB در قرن اول وجود ندارد. تا سال 1 تمام قدرت با رئیس WT بود و با تغییر سازماندهی مجدداً این وضعیت تغییر می کرد و کلیه فعالیتهای سازمان را تحت نظارت GB (از تاریخ 1975 ژانویه 1) قرار می داد. نور و فرانتس در برابر این اتفاق مرده بودند و بنابراین فرانتس در این زمینه این سخنرانی را ارائه داد.... بیشتر بخوانید »
آیا این بدان معناست که با توجه به درک جدیدشان از خود ، FDS (با نام GB) در 1976 تعیین شده است؟ و تا آن زمان FDS وجود ندارد؟
ممکن است مسخره شود نمی تواند
اعمال 15:19 جیمز را ضبط می کند که می گوید تصمیم نهایی "تصمیم من" ، یونانی است که قضاوت می کنم نه یک نهاد حاکم. به نظر می رسد این امر با موقعیت برجسته او در جماعات اورشلیم مطابقت داشته باشد. 12:17؛ گال 21:18؛ 1: 19 ؛ 2:9. اعمال 2:12 سپس به "ما" و "اتفاق نظر" رسولان ، بزرگان و "کل جماعت" در حمایت از تصمیم جیمز اشاره دارد. یک هیئت حاکمه پیتر را به کرنیلیوس یا فیلیپ به خواجه اتیوپی هدایت نکرده است ، بنابراین کتاب مقدس در مورد چگونگی کار تبلیغ بشارت کاملاً روشن است. وجود دارد... بیشتر بخوانید »
این ایده که یک سازمان زمینی سلسله مراتبی (فراتر از ترتیب جماعت محلی ذکر شده در کتاب مقدس) برای تبلیغ جهانی بشارت لازم است ، لزوماً بیانگر آن است که سازمان آسمانی نامرئی خداوند به ریاست مسیح قادر به سازماندهی م thingsثر کارها بدون کمک سازمان دهندگان انسانی چه کسی بهتر می داند "در کجا نیاز بیشتر است" از عیسی و فرشتگان؟ من فکر می کنم فقط نمی توان به مسیح و فرشتگان اعتماد کرد که بدون نیاز به سازمان دهندگان بشری ، چیزهایی را روی زمین سازمان دهند؟ آیا این مفهوم ناخواسته استدلالی نیست که برای انجام یک سازمان زمینی قابل مشاهده لازم است... بیشتر بخوانید »
با تشکر از شما برای یک مقاله کاملا منطقی. بسیاری از جماعات در اورشلیم که منشأ مشکل و به همین دلیل نیاز به مشاوره داشتند ، به یک درک فزاینده تبدیل شده است. با گسترش ، اگر واقعاً مبتنی بر الگوی قرن اول باشد ، آیا GB به خود اجازه مشاوره می داد؟ فکر می کنم نه! حتی در مواردی که نمونه هایی از تغییرات در درک وجود داشته باشد که توسط نارضایتی گروه بزرگان یا افراد مرفه ایجاد شده باشد ، هر گونه پذیرش مستقیم خطا از دست می رود. در گذشته غالباً در بعضی از موارد سرگرم می شدم... بیشتر بخوانید »