من به عنوان یکی از شاهدان یهوه بزرگ شدم. من در سه کشور به خدمت تمام وقت مشغول شدم ، از نزدیک با دو بتول همکاری کردم و توانستم ده ها تن به تعمید کمک کنم. من افتخار کردم و گفتم که "در حقیقت هستم". من واقعاً اعتقاد داشتم که در یک دین واقعی هستم که یهوه روی زمین دارد. من می گویم که هیچ یک از اینها لاف زدن نیست ، بلکه فقط برای ایجاد چارچوب ذهنم قبل از شروع این دوره تحصیلی است. به آرامی ، در طی ماهها و سالها ، متوجه شدم که بیشتر آموزه های اصلی ما نادرست هستند. من آمد تا آن را ببینم 1914 هیچ اهمیتی برای کتاب مقدس ندارد. این 1919 انتصاب مباشر متدین را علامت گذاری نمی کند. این که هیچ مبنای کتبی برای هیئت حاکم وجود ندارد که عنوان آن را به عهده بگیرد برده مومن و باهوش. اینکه درج دلخواه اسم خدا در کتابهای مسیحی فراتر از آنچه نوشته شده و بدتر از آن است ، پنهان می کند حقیقت مهم در مورد رابطه ما با خدا. که گوسفندهای دیگر و گله کوچک به دو گروه متمایز از مسیحیان با امیدهای مختلف رجوع نکنید ، بلکه مبتنی بر شیو now آموزش نابسامان است آنتی تایپ ها. که دستور به بخور از نمادها مربوط به همه مسیحیان است. این سیاست شریک شدن بی محبت است و به شدت راهنمایی کتاب مقدس را در مورد رسیدگی صحیح از امور قضایی نشان می دهد.
این چیزها و چیزهای بیشتری که آموختم و به این ترتیب به جایی رسیدم که مجبور شدم تصمیم بگیرم کدام را بیشتر دوست دارم - سازمان یا حقیقت. این دو همیشه مترادف بودند اما حالا دیدم که باید انتخاب کنم. با توجه به شهادت 2 تسالونیکیان 2: 10فقط یک جواب برای من وجود دارد. اما پذیرش حقیقت برای هر کسی که از پیشینه شاهدان یهوه باشد ، به یک سوال اجتناب ناپذیر می انجامد.
تقریباً هر یک از ما وقتی سؤال می کنیم ، "کجا می توانم بروم؟"
خواندن غیر JW ممکن است این سؤال را بی اهمیت جلوه دهد. "فقط به یک کلیسای متفاوت بروید. یکی از شما دوست دارید ، "پاسخ او خواهد بود. چنین واکنشی این واقعیت را نادیده می گیرد که دلیلی که حتی در نظر داریم سازمان خود را ترک کنیم - که به معنای ترک بالقوه دوستان و خانواده است - این است که ما حقیقت را دوست داریم. از طریق کار موعظه ما تقریباً در معرض هر مذهب دیگری قرار گرفته ایم و دریافتیم که همه باطل را آموزش می دهند. اگر می خواهیم کشتی را به اصطلاح رها کنیم ، بهتر است برای دینی باشد که حقیقت را آموزش می دهد ، در غیر اینصورت هیچ فایده ای برای عبور از این آسیب وجود ندارد. ما آن را صرف پریدن از ماهیت ضرب المثل به درون آتش می دانیم.
دروغ ممنوع در سفیدو مالش وجود دارد!
بیایید این را از این طریق نشان دهیم: به من آموخته شده است که برای زنده ماندن آرمگدون به دنیای جدید ، باید در سازمان شبه مانند شاهدان یهوه بمانم.

"ما از" آبهای "خطرناک این جهان شرور به" قایق نجات "سازمان زمینی یهوه کشیده شده ایم. در داخل آن ، ما در کنار هم به عنوان خدمت می کنیم ما به سمت "سواحل" یک جهان جدید صالح حرکت می کنیم."(w97 1 / 15 صفحه 22 par. 24 خداوند از ما چه چیزی را می خواهد؟)

"همانطور که نوح و خاندان پرستش وی در کشتی حفظ شدند ، زنده ماندن افراد امروز به اعتقاد آنها و ارتباط وفادار آنها به قسمت زمینی سازمان جهانی یهوه بستگی دارد." شما آماده بقا هستید؟)

من همیشه اعتقاد داشتم كه "قایق نجات" من به ساحل می رود در حالی كه تمام قایق های دیگر در مسیحیت در یك جهت مخالف ، به سمت آبشار قایقرانی می كردند. از شوک تصور کنید که قایق من درست کنار بقیه قایقرانی کرده است تصور کنید. فقط یک کشتی دیگر در ناوگان
چه کار کنیم؟ منطقی نبود که به قایق دیگری پرش کنیم ، اما رها کردن کشتی و پریدن به دریا به نظر جایگزینی نبود.
کجا می توانستم بروم؟ نتونستم جواب بدم من به پیتر فکر کردم که همان سؤال از عیسی را پرسید. حداقل ، من فکر کردم که او همان سؤال را مطرح کرده است. همانطور که معلوم است ، من اشتباه کردم!

پرسیدن سوال درست

دلیل س Iال من در مورد اینکه "کجا باید بروم" این بود که من ذهنیت تحمیل شده توسط JW را داشتم که می گفت نجات با مکانی همراه است. این روند تفکر چنان در روان ما جاسازی شده است که هر شاهدی که به آن برخورد کرده ام همان س questionال را می پرسد که فکر می کند همان چیزی است که پیتر گفته است. در واقع ، او نگفت ، "پروردگار ، دیگر کجا برویم؟" آنچه او پرسید این بود ، "پروردگار ، چه کسی آیا می خواهیم به آنجا بریم؟ "

"سیمون پیتر به او پاسخ داد:" پروردگار ، چه کسی باید بریم؟ شما گفته هایی از زندگی جاودانه دارید. "(جان 6: 68)

شاهدان یهوه به این باور رسیده اند که برای رسیدن به سواحل جهان جدید باید در بدنه سازمان با بدنک فرماندهی در محل قرار گیرند ، زیرا هر کشتی دیگر در مسیر اشتباه حرکت می کند. ترک کشتی به معنی غرق شدن در آبهای آشفته دریای بشریت است.
آنچه این ذهنیت را نادیده می گیرد ایمان است. ایمان راهی به قایق می دهد. در حقیقت ، با ایمان ، به هیچ وجه نیازی به قایق نداریم. دلیل این امر است که با ایمان می توانیم روی آب قدم برداریم.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا عیسی راه می رود روی آب؟ این یک نوع معجزه است که جدا از همه دیگران است. او با معجزات دیگر خود - تغذیه توده ها ، ساکت کردن طوفان ، شفای بیمار ، زنده کردن مردگان - به نفع دیگران بود. این معجزات قدرت وی را برای تأمین و محافظت از مردم خود نشان دادند و مقدماتی را برای آنچه كه قانون عادلانه او برای بشریت به دست خواهد آورد ، به ما دادند. اما معجزه راه رفتن روی آب و فحش دادن انجیر از هم جداست. راه رفتن بر روی آب ممکن است غیرقابل توصیف به نظر برسد ، و لعنت کردن درخت انجیر تقریباً جذاب کننده به نظر می رسد. اما عیسی هیچ یک از این چیزها نبود. (Mt 12: 24-33؛ آقای 11: 12-14 ، 19-25)
هر دو معجزه محدود به شاگردان او بودند. هر دو قصد داشتند قدرت باورنکردنی ایمان را نشان دهند. ایمان می تواند کوه ها را جا به جا کند.
ما برای سازماندهی به ساحل نیاز به سازمانی نداریم. ما فقط باید از پروردگار خود پیروی کنیم و به او ایمان آوریم. این همان چیزی است که ما نیاز داریم.

ملاقات با هم

برخی از آنها می پرسند: "اما در مورد جلسات چیست؟"

"و بگذارید ما همدیگر را به تحریک عشق و کارهای خوب توجه کنیم ، 25 از تجمع خودمان صرف نظر نکنیم ، همانطور که بعضی از آنها عرف دارند ، بلکه یکدیگر را تشویق می کنند و از این گذشته ، هرچه را که می بینید ، روز نزدیک می شود. "(Heb 10: 24، 25)

ما با این ایده مطرح شده ایم که جلسات بسیار مهم است. تا همین اواخر هفته ای سه بار ملاقات داشتیم. ما هنوز هم به صورت نیمه هفته ملاقات می کنیم ، و سپس کنوانسیون های منطقه ای و مجامع مدار وجود دارد. ما از احساس امنیت ناشی از تعلق خاطر به جمعیت زیادی لذت می بریم. اما آیا برای جمع شدن باید به یک سازمان تعلق داشته باشیم؟
چند بار مسیح و نویسندگان مسیحی به ما گفتند که ملاقات کنیم؟ ما در این باره هیچ هدفی نداریم. تنها جهتي كه ما از كتاب عبريها آورده ايم و به ما مي گويد كه هدف از همكاري اين است كه يكديگر را به دوست داشتن و انجام كارهاي خوب تحريك كنيم.
آیا این کاری است که ما در سالن پادشاهی انجام می دهیم؟ در تجربه شما ، در یک سالن از 100 تا افراد 150 ، ساکت و بی سر و صدا به مدت دو ساعت تمام رو به جلوی جلو ، گوش دادن به صدای کسی که از یک سکوی آموزش صدا می شنود ، چگونه می توانیم یکدیگر را به عشق ترغیب کنیم؟ به کارهای خوب؟ از طریق اظهار نظر؟ بله اما آیا این چیزی است که عبری ها 10: 24 ، 25 از ما می خواهند؟ از یک نظر دوم 30 الهام بگیرید؟ مطمئناً ، ممکن است ما پنج یا ده دقیقه بعد از جلسه گپ بزنیم ، اما آیا این ممکن است همه نویسنده در ذهن داشته باشد؟ به یاد داشته باشید ، این روش مختص شاهدان یهوه نیست. هر دین سازمان یافته در کره زمین از آن استفاده می کند. آیا می بینید که سایر مذاهب به دلیل رویه های جلسات ، در عشق و کارهای زیبا بسیار زیاد هستند؟
اگر کار نمی کند ، آن را رفع کنید!
نکته غم انگیز این است که ما زمانی مدلی داشتیم که کار می کرد. خبر خوب این است که هیچ چیز مانع بازگشت به آن نمی شود. چگونه مسیحیان قرن اول جمع شدند؟ آنها مانند امروز ما تعداد زیادی داشتند. به عنوان مثال ، سه هزار روح به تنهایی در پنطیکاست تعمید یافتند ، و اندکی پس از آن ، کتاب مقدس می گوید که پنج هزار مرد (زنانی که حساب نمی شوند) پس از گوش دادن به تعالیم رسولان ، مؤمن شدند. (اعمال 2: 41؛ 4: 4) با این وجود ، با وجود این تعداد زیاد ، هیچ سابقه ای از جماعت در ساختن سالن های جلسات ویژه وجود ندارد. درعوض ، ما درباره جلسات جماعت در خانه های مومنان می خوانیم. (Ro 16: 5؛ 1Co 16: 19؛ Col 4: 15؛ Phm 2)

همانطور که در آغاز بود

چه چیزی ما را از انجام همان کار باز دارد؟ یک چیز ترس است. ما در حال کار هستیم که انگار تحت تحریم قرار دارد. ملاقات با دیگران می تواند در جماعت محلی شاهدان یهوه برای مقامات شناخته شود. دیدار با هم در خارج از توافق هیئت حاکمه احتمالاً تهدیدی برای اقتدار آنها تلقی می شود و می تواند پیامدهای جدی به همراه داشته باشد. جماعت قرن اول تحت تأثیر اقتدار یهودیان در آن زمان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند ، زیرا آنها رشد را تهدیدی برای مکان و موقعیت خود می دیدند. به همین ترتیب امروز ، یک نگرش مشابه غالب خواهد شد. بنابراین احتیاط فراوان و احترام به محرمانه بودن همه افراد ذیربط فراخوانده شده است. با این وجود ، این یک روش عالی برای تقویت یکدیگر در ایمان و عشق است.
در منطقه من تعدادی از برادران و خواهران محلی پیدا کرده ایم که به حقیقت کلام خدا بیدار شده اند و می خواهند برای تشویق متقابل با یکدیگر ملاقات کنند. اخیراً اولین تجمع خود را در خانه یکی از گروه ها برگزار کردیم. ما قصد داریم به دلیل مسافت های درگیر ، به صورت ماهانه در حال حاضر ادامه دهیم. حدود دهها نفر از ما حضور داشتند و یک ساعت بسیار دلگرم کننده را برای بحث درباره کتاب مقدس گذراندیم. ایده ای که ما شکل داده ایم این است که نوعی بحث میزگردی مبتنی بر خواندن یک متن کتاب مقدس داشته باشیم و سپس به همه اجازه دهیم تا در فکر خود مشارکت کنند. همه مجاز به صحبت هستند ، اما ما یک برادر داریم که به عنوان ناظر تعیین شده است. (1Co 14: 33)

پیدا کردن دیگران در منطقه شما

یکی از ایده هایی که در نظر داریم با پشتیبانی جماعت مجازی ما ، استفاده از سایت به عنوان ابزاری برای برادران و خواهران در سراسر جهان برای یافتن یکدیگر و ترتیب دادن جلسات در خانه های خصوصی است. ما هنوز منابع لازم برای انجام این کار را نداریم ، اما قطعاً در دستور کار است. این ایده فراهم خواهد شد وسیله ای برای جستجوی مسیحیان هم فکر در هر منطقه خاص و در عین حال از ناشناس بودن همه. همانطور که انتظار دارید ، این یک چالش است ، اما ما معتقدیم که این یک تلاش بسیار ارزشمند است.

چگونه می توانیم موعظه کنیم؟

سوال دیگر شامل کار موعظه است. باز هم ، با این ذهنیت مطرح شده ایم که تنها اگر به صورت هفتگی به کار موعظه درب و در درگیر شویم ، می توانیم نعمت خدا را پیدا کنیم. یکی از "اثبات" رایج مطرح شده در مورد وضعیت ادعا شده ما به عنوان تنها سازمانی که امروز خداوند از آن استفاده می کند این است که هیچ گروه دیگری موعظه نمی کند تقوا حاکمیت خدا. دلیل ما این است که حتی اگر سازمان را ترک کنیم ، اگر بخواهیم نعمت خدا را بدست آوریم ، باید موعظه را از خانه به خانه ادامه دهیم.

آیا وزارت خانه به خانه یک الزام است؟

این نگرانی عمده برای شاهدان با توجه به پیاده شدن از قایق است. دلیل این امر این است که به ما آموخته شده است که موعظه خانه به خانه یک الزام از جانب خداوند است. با این کار ما نام خدا را تقدیس می کنیم و ملت ها را می شناسیم که او را "یهود" می نامند. ما با استفاده از آن گوسفند و بز را جدا می کنیم. مردم براساس نحوه پاسخگویی وقتی در خانه آنها ظاهر می شوند زندگی می کنند و خواهند مرد. حتی به ما کمک می کند تا خصوصیات مسیحی مانند میوه روح را پرورش دهیم. اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم ، مقصر خون می شویم و خواهیم مرد.
تمام مطالب فوق از انتشارات ما گرفته شده است ، و ما نشان خواهیم داد که این استدلال دقیق و غیر کلامی است قبل از پایان مقاله. با این حال ، در حال حاضر اجازه دهید ما به مسئله واقعی نگاه کنیم. آیا کار خانه به خانه یک الزام است؟
آیا عیسی به ما گفت که در یک شکل خاص از موعظه شرکت کنیم؟ جواب نه! آنچه او به ما گفت برای انجام این کار است:

"بنابراین بروید و شاگردان مردم همه ملل شوید ، آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید دهید ، 20 به آنها بیاموزید که همه مواردی را که به شما دستور داده ام را رعایت کنند. »(Mt 28: 19، 20)

شاگردان بسازید و آنها را تعمید دهید. او روش را به عهده ما گذاشت.
آیا ما می گوییم که نباید مشغول موعظه خانه به خانه باشیم؟ اصلا. به هرکدام از ما یک مأموریت داده شده است که شاگردان بسازند. اگر می خواهیم با رفتن از خانه به خانه دیگر این کار را انجام دهیم ، پس چرا نه؟ اگر ما تصمیم بگیریم که شاگردی را به روش دیگری کار کنیم ، پس چه کسی در مورد ما داوری خواهد کرد؟ پروردگار ما این روش را به اختیار خود واگذار کرد. آنچه او به آن علاقه مند است نتایج نهایی است.

پروردگار ما را خوشحال می کند

عیسی دو مثل به ما داد تا در مورد آنها تأمل کنیم. در یک ، مردی برای تأمین قدرت پادشاهی حرکت کرد و ده برده را با مبلغ یکسان پول درآورد تا بتواند برای او رشد کند. در دیگری ، یک مرد به خارج از کشور سفر می کند و قبل از عزیمت به سه برده مبلغ مختلفی می دهد تا بتوانند برای او سرمایه گذاری کنند. اینها به ترتیب تمثیل میناها و استعدادها هستند. (لو 19: 12-27؛ Mt 25: 14-30) شما در خواندن هر مثل متوجه خواهید شد که استاد به بندگان دستورالعمل نحوه سرمایه گذاری پول را نمی دهد.
عیسی مشخص نکرد که میناها و استعدادها نشان دهنده چه چیزی هستند. برخی ادعا می کنند که آنها نماینده کار شاگرد هستند. دیگران می گویند این شخصیت مسیحی است. برخی دیگر نیز به اعلام و تبلیغ خبر خوب اشاره می کنند. کاربرد دقیق - با فرض اینکه فقط یک مورد وجود دارد - برای بحث ما مهم نیست. آنچه مهم است اصولی است که در مثلها تجسم یافته است. اینها به ما نشان می دهد که وقتی عیسی دارایی های معنوی خود را با ما سرمایه گذاری می کند ، انتظار نتیجه دارد. او اهمیتی نمی دهد که ما از روشی به روش دیگر استفاده کنیم. او روش گرفتن نتایج را به ما می سپارد.
هر برده ای در مثل ها مجاز است از روش خود را برای رشد پول استاد استفاده کند. او بیش از بقیه را تعیین نمی کند. برخی بیشتر ، برخی کمتر می گیرند ، اما همه پاداش خود را برای کسی که هیچ کاری نکرده است ، می گیرند.
با توجه به این موضوع ، آیا هیچ توجیهی وجود دارد كه یكی از بركات خود را نسبت به بقیه برتری دهد و تقاضا كند كه همه از روش خاص خود برای سرمایه گذاری در منابع استاد استفاده كنند؟ اگر روش او مؤثرترین روش نباشد ، چه می شود؟ اگر بعضی از برده ها مایل به استفاده از روش دیگری باشند که احساس می کنند از آنها سودمندتر است ، اما این یک برده مهم از آنها جلوگیری می کند؟ چگونه عیسی در مورد آن احساس خواهد کرد؟ (Mt 25: 25، 26، 28، 30)
برای به وجود آوردن این سؤال به دنیای واقعی ، در نظر بگیرید كه كلیسای هفت روزه ظهور حدود پانزده سال قبل از آغاز راسل شروع به انتشار برج نگهبانی مجله در زمانی که ما با افتخار به افتخار مبلغ 8 میلیون عضو در سطح بین المللی افتخار می کنیم کلیسای ادوین هفتم ادعا می کند که 18 میلیون پیرو تعمید یافته است. در حالی که آنها همچنین کارهای خانه به خانه را انجام می دهند ، این در مقایسه با زمانی که خودمان صرف آن کار می کنیم حداقل است. بنابراین چگونه آنها اساساً در همان مدت زمانی به بیش از دو برابر اندازه ما رشد کردند؟ آنها بدیهی است که راهی پیدا کردند که شاگردانی را که شامل ضرب و شتم در درهای مردم نمی شوند.
اگر می خواهیم پروردگار خود عیسی مسیح را خشنود کنیم ، باید این ایده را منحرف کنیم که تنها با رفتن منظم در خانه به خانه می توانیم به خدا لطف پیدا کنیم. اگر واقعاً چنین بود ، نویسندگان مسیحی کاملاً روشن می کردند که این نیاز برای همه مسیحیان بسیار مهم است. آنها نکردند. در حقیقت ، تمام استدلال موجود در انتشارات بر اساس دو کتاب مقدس است:

"و هر روز در معبد و از خانه به خانه دیگر آنها بدون تدریس اجازه می دادند تدریس کنند و خبرهای خوب درباره مسیح ، عیسی را اعلام کنند." (Ac 5: 42)

"... در حالی که من از گفتن چیزی به شما سود نمی کردم و نه از آموزش شما به صورت عمومی و از خانه به خانه. 21 اما من هم یهودیان و هم یونانی ها را در مورد توبه نسبت به خدا و ایمان به پروردگار ما عیسی مسیح به شهادت رساندم. "(Ac 20: 20، 21)

اگر بخواهیم شاهد بودن شاهد بودن خانه به خانه به محض اینکه این دو کتاب مقدس را بر عهده دارند ، پیشنهاد کنیم ، باید این نکته را نیز تصدیق کنیم که باید در معابد و سایر مکانهای عبادت و همچنین در میادین عمومی موعظه کنیم. مثل پولس ، ما باید در بازار ، شاید در صابون بایستیم و شروع به فریاد زدن کلمه خدا کنیم. ما باید وارد کنیسه ها و کلیساها شویم و دیدگاه خود را ارائه دهیم. پولس با یک چرخ دستی و یک نمایشگر ادبیات وارد یک مکان عمومی نشد و در کنار خودش بی سر و صدا در انتظار مردم بود که به او نزدیک شوند. او ایستاد و خبر خوب را اعلام کرد. چرا ما به عضویت خود سفر گناهی می كنیم كه ادعا می كنیم اگر آنها از در به در خانه نروند ، گناهكار خواهند بود ، در حالی كه به سایر روشهای موعظه یاد شده در این دو كتاب مقدس اهمیتی برابر نمی دهند؟ در حقیقت همانطور که از طریق اعمال را می خوانید خواهید دید که بسیاری از مواردی که پولس در کنیسه و اماکن عمومی موعظه می کرد. بسیار بیشتر از دو مرجع موعظه از خانه به خانه.
علاوه بر این ، بحث قابل توجهی در مورد اینکه آیا این عبارت وجود دارد یا نه ، وجود دارد kata oikos (به معنای واقعی کلمه ، "طبق خانه") که در Acts 20 استفاده می شود: 20 به کار واقعی خیابان در رفتن با درب از درب است. از آنجا که پولس متضاد است kata oikos با "علنا" ، می توان به موعظه های وی در خانه های مسیحیان اشاره کرد. به یاد داشته باشید که اجتماعات جماعت در خانه های مردم برگزار می شد. همچنین ، هنگامی که عیسی 70 را ارسال کرد ، گفت:

"هرکجا که وارد خانه شوید ، ابتدا بگویید ،" ممکن است این خانه صلح داشته باشد. " 6 و اگر دوست صلح در آنجا باشد ، صلح شما بر او آرامش خواهد یافت. اما اگر وجود نداشته باشد ، به شما باز خواهد گشت. 7 بنابراین در آن خانه بمانید ، چیزهایی را که تهیه می کنند بخورید و بنوشید ، زیرا کارگر شایسته دستمزد خود است. از خانه به خانه دیگر منتقل نشوید. (لو 10: 5-7)

به نظر می رسد که 70 به جای کار کردن درب به درب در خیابان ، از متدیولوژی که بعداً توسط پل ، برنابا و لوک استفاده می شود ، برای رفتن به اماکن عمومی و پیدا کردن گوش مطلوب استفاده کرد ، سپس پذیرش اقامت در آن خانه و استفاده از خانه آنها به عنوان مرکز قبل از حرکت موعظه خود در آن شهر یا روستا.

غلبه بر تلقین

قدرت دهها سال تلقین بسیار زیاد است. حتی با تمام استدلال فوق ، برادران و خواهران وقتی در خانه به طور مرتب کار نمی کنند ، احساس گناه می کنند. باز هم ، ما نشان نمی دهیم که انجام این کار اشتباه است. برعکس ، کار درب به درب می تواند در مواقع خاص ، مثلاً باز کردن یک قلمرو جدید ، مؤثر باشد. اما روش های دیگری نیز وجود دارد که هنوز هم در انجام کارهایی که عیسی به ما در انجام شاگردان و تعمید دادن آنها مؤثر ساخته است ، مؤثرتر هستند.
من طرفدار مدارک حکایتی نیستم. با این وجود ، من می خواهم واقعیت های زندگی شخصی خود را بازگو کنم تا ببینم که آیا این ممکن است آنچه را که دیگران تجربه کرده اند ، منعکس کند. احساسی دارم که اینگونه خواهد بود.
از آنجا که به گذشته موعظه فعال 40 + نگاه می کنم ، می توانم تقریباً ده نفر 4 را که همسرم و همسرم برای تعمید کمک کرده اند ، حساب کنم. از میان آنها می توانیم فقط به دو مورد فکر کنیم که از طریق کار موعظه در از درب به نسخه ما از خبر خوب اطلاع پیدا کردند. با بقیه موارد معمولاً با خانواده یا همكلاسی ها ارتباط برقرار می شد.
این باید برای همه ما معقول باشد زیرا از مردم می خواهیم تصمیم جدی بگیرند و زندگی را تغییر دهند. آیا زندگی خود را تغییر می دهید و هر آنچه را که دوستش دارید دوست دارید خطر می کنید زیرا بعضی از افراد غریبه در را می کوبند؟ محتمل نیست با این حال ، اگر یک دوست یا همکار شما که مدتی را با آن می شناسید ، در طی یک دوره زمانی زمانی با شما به طرز قانع کننده ای صحبت کند ، به احتمال زیاد تأثیر دارد.
در تلاش برای از بین بردن تلقین ، که سالها چنان بر تفکر ما تأثیر گذاشته است ، بگذارید یک مرجع چاپی معمولی را برای توجیه تأکید ما بر روی این روش خاص موعظه بگذرانیم.

استدلال خاص

ما این را از وزارت پادشاهی 1988 با زیرنویس "آنچه کار خانه به خانه انجام می شود" داریم.

3 همانطور که در حزقیال 33:33 و 38:23 نشان داده شده است ، فعالیت تبلیغی خانه به خانه ما نقش مهمی در تقدیس نام یهوه دارد. اخبار خوب پادشاهی قبل از هر خانه دار کاملاً مشخص می شود و به آنها فرصتی می دهد تا نشان دهند که در کجا ایستاده اند. (2 رسولان 1: 8-10) امیدوارم که آنها مجبور شوند در کنار یهوه موضع بگیرند و زندگی را دریافت کنند. - مت 24:14؛ یوحنا 17: 3.
4 کار منظم خانه به خانه همچنین امید ما را به وعده های خداوند تقویت می کند. توانایی ما در استفاده م theثر از کتاب مقدس افزایش یافته است. ما در غلبه بر ترس از مردان کمک می کنیم. همدلی بیشتر می تواند ایجاد شود زیرا ما از نزدیک متوجه می شویم که مردم به دلیل عدم شناخت از یهوه و زندگی نکردن بر اساس معیارهای صالح او ، چه رنج می برند. همچنین به ما کمک می شود تا میوه روح خدا را در زندگی خود رشد دهیم. - Gal. 5:22 ، 23.

بیایید مقاله وزارت پادشاهی 1988 را که توسط تفکر تصور می شود ، تجزیه کنیم:

"همانطور که در Ezekiel 33: 33 و 38: 23 نشان داده شده است ، فعالیت موعظه خانه به خانه نقش مهمی در تقدیس نام خداوند دارد."

حزقیل 33: 33 می گوید: "و هنگامی که حقیقت می پیوندد - و واقعیت پیدا می کند ، آنها باید بدانند که یک پیامبر در میان آنها بوده است." اگر ما با حقیقت بودن کار موعظه های پیامبری خود ، نام خداوند را تقدیس می کنیم. کاملاً شکست خورده اند پیش بینی پس از پیش بینی شکست خورده است. دردسر بزرگ این بود که در 1914 ، سپس 1925 شروع شود ، پس از آن احتمالاً در 40 و دوباره در 1975. ما به طور متوسط ​​هر ده سال یک بار پیشگویی نسل را دوباره تعریف کرده ایم. برهمین اساس ، موعظه خانه به خانه ما موجب توهین به نام خدا شده است ، نه تقدیس.
Ezekiel 38: 23 می گوید: "و من مطمئناً خود را بزرگ می کنم و خود را تقدیس می کنم و خودم را جلوی چشم بسیاری از ملت ها می شناسم. و آنها باید بدانند که من یهوه هستم. "درست است که ما ترجمه YHWH را به عنوان" یهوه "خیلی خوب شناخته ایم. اما این تحقق سخنان یهوه از طریق حزقیال نیست. این دانستن نام خدا نیست که به حساب می آید ، بلکه درک شخصیتی است که نام نشان می دهد ، همانطور که توسط سوال موسی به خداوند نشان داده شده است. (سابق 3: 13-15) باز هم ، چیزی نیست که با رفتن از در به درب به آن دست یابیم.

وی ادامه داد: «خبر خوب پادشاهی به طور گسترده قبل از خانه داران اختصاص داده شده است و به آنها فرصتی می دهد تا در مکانی که در آن ایستاده اند نشان دهند. (2 سالخورده 1: 8-10) امیدوارم آنها به این سمت سوق پیدا کنند که در جایگاه خداوند قرار بگیرند و زندگی بگیرند. 24: 14؛ جان 17: 3. "

این یک نمونه دیگر از تفسیر گرافیکی است. با استفاده از سخنان پولس به تسالونیکیان ، نشریات ما حاکی از این است که واکنش صاحبخانه به موعظه درگاه ما یک امر زندگی و مرگ است. اگر متن سخنان پولس را بخوانیم ، می فهمیم که این ویرانی بر کسانی که مسیحیان را آزار داده اند ، می آید. پولس درباره دشمنان حقیقت صحبت می کند که برادران مسیح را مورد آزار و اذیت قرار می دهند. این به سختی سناریو نیست که متناسب با هر مرد ، زن و کودک در کره زمین باشد. (2 Thess. 1: 6)
کار منظم خانه به خانه همچنین امید ما را به وعده های خداوند تقویت می کند. توانایی ما در استفاده م theثر از کتاب مقدس افزایش یافته است. ما در غلبه بر ترس از مردان کمک می کنیم. همدلی بیشتر می تواند ایجاد شود زیرا ما از نزدیک متوجه می شویم که مردم به دلیل عدم شناخت از یهوه و زندگی نکردن بر اساس معیارهای صالح او ، چه رنج می برند. همچنین به ما کمک می شود تا میوه روح خدا را در زندگی خود رشد دهیم. - Gal. 5:22 ، 23. "
زمانی بود که این بند برای من معنی می داد. اما اکنون می توانم آن را برای آنچه هست ببینم. کار خانه به خانه ما را برای مدت طولانی در نزدیکی برادران ما قرار می دهد. این گفتگو به طور طبیعی به درک ما از وعده های خداوند تبدیل می شود که با تعلیم و تربیت گوسفندهای دیگر تکمیل شده است ، باعث می شود که ما باور داشته باشیم که همه افراد جز ما در آرماگدون برای همیشه بمیرند و تمام سیاره را تمام خواهیم کرد. به خودمان ما دقیقاً می دانیم که خداوند برای ما برنامه ریزی کرده است و سخنان پولس را نادیده گرفته است 1 قرنتیان 13: 12.
در مورد استفاده م moreثرتر از کتاب مقدس ، هر چند وقت یکبار حتی آن را درب منزل بیرون می آوریم؟ در بحث های مربوط به کتاب مقدس ، بیشتر ما در تلاش برای یافتن کتاب مقدس رد می شویم. و اما غلبه بر ترس از مردان ، حقیقت کاملاً برعکس است. تا حد بسیار زیادی ما در خانه به خانه کار می کنیم زیرا از مردان می ترسیم. ما می ترسیم ساعت هایمان خیلی کم شود. ما برای پایین آوردن میانگین جماعت احساس گناه می کنیم. ما نگران این هستیم که اگر ساعات کاری ما کم نشود ، ممکن است امتیازات خود را در جماعت از دست بدهیم. بزرگان باید با ما صحبت کنند.
درمورد همدلی بیشتر در نتیجه کار در و درب ، درک این مسئله چقدر سخت است. وقتی یک ناشر در یک گروه اتومبیل به یک خانه زیبا اشاره می کند و می گوید: "اینجاست که می خواهم بعد از آرمگادون زندگی کنم" ، آیا او به خاطر رنج مردم ابراز همدلی می کند؟

شرمنده شرمنده

نویسنده عبرانیان در توصیف عیسی به عنوان کمال ایمان ما ، می گوید: "به خاطر شادی که پیش روی او قرار گرفت ، یک ذره شکنجه را تحمل کرد ، شرم آور، و در سمت راست تاج خدا نشسته است. "(عبرانیان 12: 2)
منظور او از "تحقیر شرم" چیست؟ برای درک بهتر این مسئله ، باید به سخنان خود عیسی در لوک 14 نگاه کنیم: 27 که می نویسد: "هر کس شکنجه خود را نبرد و به دنبال من بیاید نمی تواند شاگرد من باشد."
مطابق آیه 25 از این متن ، عیسی با جمعیت زیادی صحبت می کرد. آن افراد نمی دانستند که او قصد دارد در سهام شکنجه بمیرد. پس چرا او از این استعاره استفاده می کند؟ برای ما ، بند شکنجه (یا همانطور که بسیاری از افراد تصور می کنند) متقابل است فقط وسیله ای بود که توسط آن اعدام شد. با این حال ، برای مخاطبان عبری خود عبارت "حمل سهام شکنجه خود" ، تصویری از بدترین نوع را به تصویر می کشد. یکی مورد تحقیر و رد خانواده ، دوستان و جامعه قرار گرفته است. این شرم آور ترین راه برای مردن بود. همانطور که عیسی در آیه قبل گفت ، ما باید آماده و آماده باشیم تا هر آنچه را که عزیز هستیم ، حتی "پدر و مادر و همسر و فرزندان" را کنار بگذاریم تا شاگرد او باشیم. (لوقا 14: 26)
برای آن دسته از ما که متوجه شده ایم که دیگر نمی توانیم در وجدان خوب به ترویج آموزه ها و علائق سازمان شاهدان یهوه بپردازیم ، با آن روبرو هستیم - شاید برای اولین بار در زندگی ما - وضعیتی که ما نیز باید سهام شکنجه ما را حمل کند ، و مانند پروردگار ما ، شرم و شرم را که خانواده و دوستانی که برای دیدن ما به عنوان مرتد منفور به ما خواهند رسید ، تحقیر کنید.

مروارید با ارزش عالی

"دوباره پادشاهی آسمانها مانند یک بازرگان مسافرتی است که به دنبال مرواریدهای خوب است. 46 پس از یافتن یک مروارید با ارزش بسیار بالا ، او رفت و سریعاً تمام آنچه در اختیار داشت ، فروخت و آن را خریداری کرد. "(Mt 13: 45 ، 46)

من فکر می کردم این موضوع برای من صدق می کند ، زیرا سازمان شاهدان یهوه را پیدا کرده بودم. خوب ، من واقعاً آن را پیدا نکردم. من در آن بزرگ شدم اما هنوز هم ، من نگه داشته ام که مروارید با ارزش است. در طول چند سال گذشته ، من به درک حقایق شگفت انگیز از کلام خدا که از طریق مطالعه کتاب مقدس شخصی و ارتباط با همه شما از طریق این وب سایت ها برای من باز شده اند ، قدردانی می کنم. من واقعاً فهمیدم که مروارید با ارزش چیست. برای اولین بار در زندگی من فهمیدم که من هم امید دارم که در پاداشی که عیسی مسیحیان به همه کسانی که به او ایمان داشتند ، تقسیم کنم. پاداش فرزند دار شدن خدا. (جان 1: 12؛ رومیان 8: 12) هیچ مالکیت مادی ، روابط شخصی و پاداش دیگری با ارزش بیشتر وجود ندارد. این واقعا ارزش فروش همه آنچه را در اختیار داریم برای داشتن این مروارید یکی است.
ما واقعاً نمی دانیم پدر ما چه چیزی را برای ما ذخیره کرده است. لازم نیست بدانیم. ما مانند فرزندان یک مرد بسیار ثروتمند و بسیار خوب و مهربان هستیم. ما می دانیم که در خواست او هستیم و میراثی داریم اما دقیقا نمی دانیم که چیست. با این وجود ، ما چنان به نیکی و عدالت این مرد اعتماد داریم که می خواهیم با این عقیده که او ما را رها نخواهد کرد ، همه چیز را ریسک کنیم. این جوهر ایمان است.
علاوه بر این ، بدون ایمان ، رضایت خدا به خوبی امکان پذیر نیست ، زیرا هرکسی که به خدا نزدیک شود ، باید باور کند که او هست و آن هست او پاداش کسانی است که با جدیت به دنبال او می گردند. (او 11: 6)

"چشم ندیده است و گوش چیزی نشنیده است ، و یا چیزهایی را که خدا برای کسانی که او را دوست دارند آماده کرده است در قلب انسان تصور نشده است." زیرا این برای ماست که خدا آنها را با روح خود نازل کرده است ، زیرا روح جستجو در همه چیز ، حتی چیزهای عمیق خداوند. "(1Co 2: 9 ، 10)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    64
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x