[از ws15 / 08 ص. 9 برای 28 سپتامبر - 4 اکتبر]

چند سال پیش در حالی که در خانه وزارت خانه بودم ، بر سر یک زن ، یک کاتولیک سرسخت آمدم ، که کاملاً متقاعد شد که خدا به طور معجزه‌آسایی او را از ابتلا به سرطان سینه نجات داده است. هیچ راهی وجود نداشت که بتوانم او را غیر از این متقاعد کنم و نه حتی سعی کردم چنین کاری کنم.
این نمونه ای از شواهد حکایتی است. همه ما آن را شنیده ایم. مردم از مداخلات الهی اطمینان دارند زیرا چیزی پیش رفت. شاید همینطور باشد. شاید اینگونه نباشد. اغلب ، هیچ راهی برای دانستن مطمئنا وجود ندارد. بنابراین ، هر کسی که به روشنی و انتقادی شواهد حکایتی را رد می کند. در واقعیت ، این به هیچ وجه گواهی نیست. این یک مقدار احتمالی یک افسانه است.
این هفته برج نگهبانی با چندین حکایات که قصد دارد "اثبات" عشق خداوند به ما باشد ، باز می شود. شاهدان یهوه این حسابها را خواهند خواند و آنها را به عنوان "اثبات" دیگری در مورد اینکه خداوند به برکت سازمان می بخشد ، خواهد دید. با این حال ، من می توانم به شما اطمینان دهم که اگر می خواستم همین حسابها را به یکی از برادران جی جی ام بخوانم که خواندن را با گفتن این مطلب گفت: "نگاه کنید که من در این ماه به چه چیزی رسیدم کاتولیک دیجز ،"من نگاهی به اشتیاق ارزشمند شلدون کوپر دریافت می کردم.
من پیشنهاد نمی کنم که اثبات عشق یهوه وجود نداشته باشد. عشق پدر ما ماندگار است. این فراتر از بحث است. من همچنین پیشنهاد نمی کنم که او عشق خود را آنگونه که مورد پسند او قرار می گیرد و او را راضی می کند ، اعمال نکند. با این حال ، عشق او به افراد نشان داده هرگز نباید به عنوان تایید ipso facto از هر نهاد سازمانی گرفته شود.
ما هرگز نباید در این فکر فكر كنیم كه ما به عنوان یك سازمان خوب عمل می كنیم ، زیرا افراد معتقد در میان ما خوب عمل می كنند. که ما از طرف خدا نعمت هستیم ، زیرا آنها از طرف خدا نعمت هستند. واقعیت این است که غالباً زنان و مردان ایمان علیرغم ما خوب عمل می کنند ، نه به خاطر ما.

امتیاز دعا را تقدیر کنید

در پاراگراف 10 با نمونه ای از JW doubleplake روبرو می شویم:

پدر پدری می گوید: «وقتی پدر و مادر دوست دارند با او صحبت کنند ، به فرزندان خود گوش فرا می دهند. او می خواهد نگرانی ها و اضطراب های آنها را بشناسد زیرا به آنچه در قلب آنها است اهمیت می دهد. پدر آسمانی ما ، یهوه ، ما را می شنود هنگامی که ما از طریق امتیاز ارزشمند نماز به او نزدیک می شویم. " - پارس 10 [Boldface اضافه شد]

مشکل اینجاست که سالهاست که نشریات به ما می گویند که یهوه پدر آسمانی ما نیست!

وی گفت: "اینها با چشم اندازهای زمینی صالح اعلام می شوند و حتی اکنون نیز با خدا از صلح لذت می برند ، نه به عنوان فرزندان بلکه به عنوان "دوستان خدا ،" همانطور که ابراهیم بود. "(w87 3 / 15 صفحه 15 par. 17)

گرچه خداوند یاران خود را به عنوان فرزندان و فرزندان صالح اعلام كرده است گوسفندان دیگر به عنوان دوست صالح هستند بر اساس فداکاری باج مسیح ... "(w12 7 / 15 صفحه 28 par. 7)

سازمان آرزو دارد هر دو راه را داشته باشد. آنها می خواهند 8 میلیون شاهدان یهوه در سرتاسر جهان بدانند که آنها فرزندان خدا نیستند ، در حالی که همزمان تصور متناقض دارند که هنوز می توانند یهوه را پدر خود بنامند. آنها به ما این باور را می دهند که او پدر ما از راه خاصی است. با این حال ، کتاب مقدس از هیچ "حس خاصی" و هیچ دسته ثانوی پدر بودن سخن نمی گوید. از نظر كتاب مقدس ، خدا پدر همه كسانی می شود كه به نام پسرش عیسی مسیح ایمان می آورند. بنابراین همه این افراد می توانند خود را فرزندان خدا معرفی کنند ، زیرا عیسی این اختیار را به آنها داده است. (جان 1: 12)
اگر عیسی چنین اختیاراتی را به ما داده است ، چه مرد یا گروهی از مردان جرات می کنند آن را از ما بگیرند؟
پاراگراف 11 با بیان اینکه

ما می توانیم در هر زمان با دعا به یهوه نزدیک شویم. او هیچ محدودیتی برای ما قرار نداده است. او دوست ما است که همیشه آماده شنیدن گوش ما است. "- par. 11

بنابراین او در یک بند کوتاه از پدر به دوست می رود.
کتب مسیحی هرگز به عنوان یك دوست ما از خداوند متعال یاد نمی شود. تنها ذکر او به عنوان دوست در جیمز 2 یافت شده است: 23 در جایی که ابراهیم ذکر شده است. در مسیحیان به عنوان دوست یهوه از هیچ مسیحی - بدون فرزند خدا یاد نمی شود. یک مرد می تواند دوستان زیادی داشته باشد ، اما او فقط یک پدر واقعی دارد. ما به عنوان مسیحیان ، ما فرزندان خدا می شویم و می توانیم به طور درست و قانونی از او به عنوان پدرمان یاد کنیم. عشقی که پدر به فرزند دارد با عشقی که یک دوست برای دیگری دارد متفاوت است. اگر خداوند می خواست که ما به جای پدر خود به عنوان دوست خود فکر کنیم ، مطمئناً عیسی چنین می گفت؛ مطمئناً نویسندگان مسیحی الهام گرفته شده اند که آن را یادداشت کنند.
از آنجا که کتاب مقدس مسیحی یونان از این اصطلاح به عنوان تعیین کننده رابطه مسیحیان با خدا استفاده نمی کند ، چرا ما اینقدر غالباً از آن در انتشارات کتاب مقدس Watchtower Bible and Tract Society استفاده می کنیم؟ پاسخ این است که به کمک این است که آموزه های دروغین را بکار ببندیم که دو دسته مسیحی وجود دارد ، یکی که به عنوان فرزندان به میراث اعطا می شود ، و دیگری که از آن میراث انکار می شود.
این منحصر به فرد در بند 14 بیان شده است:

تعداد کمی از آنها عشق ماندگار خداوند را احساس می کنند روشی بسیار خاص. (جان 1: 12 ، 13 ؛ 3: 5-7) آنها که با روح مقدس مسح شده اند ، "فرزندان خدا" شده اند. (رومی. 8: 15 ، 16) پولس مسیحیان مسح را توصیف کرده است که "بزرگ شده و نشسته اند" با هم در مكانهای آسمانی با اتحاد با مسیح عیسی مسیح. (اثری 2: 6) [Boldface اضافه شد]

اکثریت قریب به اتفاق (99.9)) از شاهدان یهوه که این مطلب را می خوانند ، فوراً خواهند فهمید که آنها از آنچه پول توصیف می کند مستثنی هستند. اما ، دعا بگویید ، كجا در كتب مقدس همه را توصیف می كند - آیا هر نویسنده كتاب مقدس توصیف می كند - گروه دیگر مسیحیان؟ اگر به فرزندان خدا به طور مکرر مراجعه شود ، پس از کجا می توانیم از دوستان خدا یاد کنیم؟ حقیقت آشکار این است که در تمام کتابهای مسیحی چیزی وجود ندارد که توصیف این طبقه متوسطه ویژه مسیحی است.

تحریف عشق به خدا

این مقاله با هدف برانگیختن عشق بزرگ خداوند نسبت به ما ، اما در نهایت برعکس است. آموزه های ما با تحقیر عشق به خدا توبیخ می کند.

وی گفت: "برای اکثریت قریب به اتفاق بشر که به باج دادن ایمان می کنند ، راه این است که دوستان یهوه با این امید که فرزند فرزندان خدا باشند و برای همیشه در بهشت ​​زمینی موعود پذیرفته شوند ، دوست باشند. بنابراین ، خداوند با استفاده از باج ، عشق خود را به جهان بشریت نشان می دهد. (جان 3: 16) اگر امیدواریم که برای همیشه در زمین زندگی کنیم و به وفاداری به خدمت به خداوند ادامه دهیم ، می توانیم اطمینان داشته باشیم که او زندگی در جهان جدید را برای ما خوشایند خواهد کرد. چقدر مناسب است که ما باج را بزرگترین اثبات عشق پایدار خدا به ما بدانیم! "- بند. 15

این بند شامل آموزه های اصلی شاهدان یهوه است که همه بشر قبل از آن امید به زندگی برای همیشه در یک زمین بهشت ​​را دارند. در پایان سالهای 1000 ، این افراد - اگر وفادار بمانند - می توانند به کمال برسند و سرانجام فرزندان خدا شوند. این به عنوان گواهی از عشق خدا مطرح شده است. در حقیقت کاملاً برعکس است.
بیایید بگوییم که من به درگاه شما زدم و به شما می گویم که اگر به عیسی مسیح ایمان بیاورید و از احکام او پیروی کنید ، می توانید برای همیشه در جهان در جهان جدید زندگی کنید. چه اتفاقی می افتد اگر شما به عیسی مسیح ایمان نداشته باشید و از احکام او پیروی نکنید؟ بدیهی است ، شما نمی توانستید در دنیای جدید زندگی کنید. اگر من به درگاه شما بروم تا امید نجات خود را به شما پیشنهاد كنم و شما آن را نفی كنید ، طبیعتاً انتظار ندارم كه شما در هر صورت تحقق آن امید را بدست آورید. اگر چنین بود ، اگر همه می خواهند جایزه بگیرند ، پس چرا حتی زحمت می کشم که درها را می زنم؟
بنابراین ، شاهدان یهوه می آموزند که هرکسی که به موعظه های خود پاسخ ندهد ، قرار است برای همیشه در آرماگدون بمیرد.
آیا به نظر می رسد این عمل یک خدای دوست داشتنی است؟ آیا یک خدای مهربان ، نجات ابدی شما را به این بستگی دارد که آیا شما قبول دارید یا نه برج مراقبت و بیدار! مجله وقتی غریبه ها به درب شما می آیند؟ و چه در مورد مسلمانان و هندوها که قبلاً هرگز شاهد شاهدان یهوه نبوده اند؟ امروز درباره صدها میلیون کودک روی زمین که نتوانستند بخوانند ، چیست؟ برج نگهبانی اگر باد آن را به پاهایش می وزاند؟
همه اینها و موارد دیگر محکوم به مرگ ابدی در آرمگدون هستند زیرا آنها به "پیام عشق خدا" پاسخ ندادند که موعظه های آن توسط شاهدان یهوه انجام شده است.
عشق خدا مقصر نیست. تدریس ما مقصر است. خداوند پسر خود را فرستاد تا به هرکسی که پاسخ دهد ، پیشنهاد دهد. پیشنهادی برای فرمانروایی با او در پادشاهی آسمانها ، و در آنجا به عنوان پادشاه و کاهن برای بهبودی ملل خدمت می کنند. کسانی که این امید را قبول ندارند ، طبیعتاً از آن لذت نمی برند. اما امیدی که وی ارائه داد پیشنهادی برای دریافت آن نیست. او به سادگی از ما دعوت می کرد تا از یک فرصت عالی لذت ببریم. اگر ما آن را رد کنیم ، پس آن را ساده نمی گیریم. چه چیزی باقی مانده است؟
آنچه باقی مانده است بخش دوم آنچه پولس در اعمال 24 درباره آن صحبت کرده است: 15 - رستاخیز ناحقان است.
هدف از موعظه عیسی نجات بشر در آرماگدون نبود. هدف این بود که افرادی را پیدا کنند که دولتی را تشکیل دهند و طی آن تمام بشریت در سنین مختلف بتوانند در طول روز قیامت سالهای 1000 دوام داشته باشند. این شواهد واقعی عشق خداوند است و این عشق واقعاً فراگیر است. عشقی که کاملاً عادلانه و عادلانه است.
در زمان حکومت مسیحیان ، عیسی با آزاد کردن انسانهای زنده شده از ظلم ، برده داری ، نقص جسمی و روحی و جاهلیت ، زمین بازی را برای همگان تراز خواهد کرد. در طول هزار سال سلطنت مسیح ، تمام بشریت فرصتی برابر خواهند داشت تا او را به عنوان ناجی خود بدانند و بپذیرند. این میزان واقعی عشق خداوند است ، نه آن چیزی که در آن نقاشی شده است برج مراقبت مجله در حمایت از دکترین شکست.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    30
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x