[در ابتدا در آوریل 22 آوریل سال جاری منتشر شد ، این یک ارسال مجدد (با برخی از موارد اضافی) بررسی مقاله مطالعه دوم در شماره 15 ژوئیه است برج مراقبت که درک جدید ما از تمثیل عیسی از گندم و علفهای هرز را توضیح می دهد.]
قبل از ادامه ، لطفاً مقاله را به صفحه 10 باز کرده و به تصویر بالا در آن صفحه نگاهی بیندازید. آیا متوجه می شوید چیزی از دست رفته باشد؟ در غیر این صورت ، در اینجا یک نکته وجود دارد: روی صفحه سوم تصویر متمرکز شوید.
نزدیک به هشت میلیون نفر مفقود و بی حساب هستند! علفهای هرز همان مسیحیان تقلیدی هستند که با گندم - مسیحیان مسح مخلوط شده اند. طبق آموزش رسمی ما ، تعداد گندم فقط 144,000 است. بنابراین در زمان برداشت دو نوع مسیحی وجود دارد ، مسیحیان مسح (گندم) و تقلید یا مسیحیان دروغین (علف های هرز). و میلیون ها "گوسفند دیگر" که ما ادعا می کنیم مسح نشده اند اما امیدوار به زندگی در روی زمین هستند ، چه چیزی از آنها؟ مطمئناً عیسی چنین گروه بزرگی از پیروان واقعی را نادیده نمی گرفت؟
این اولین نقص در تفسیر ما را برجسته می کند. ما قبلاً می گفتیم که این مثل در مورد این گروه ثانویه اعمال می شود با پسوند. البته ، هیچ مبنایی برای استفاده "از طریق گسترش" در مورد این یا هر یک از مثل های پادشاهی خدا-مانند وجود ندارد ، اما ما مجبور شدیم برای توضیح این اختلاف چیزی بگویم. با این حال ، ما حتی در این مقاله تلاش نمی کنیم. بنابراین میلیون ها نفر کاملاً از تحقق آن مستثنی هستند. چقدر مزخرف است!
بگذارید نکات کلیدی را تحلیل کنیم.

4 بند

"با این حال ، از آنجا که آنها توسط مسیحیان علف هرز بزرگ شده بودند ، ما نمی دانیم برای کسانی که متعلق به طبقه گندم بودند ..."
ما اغلب دوست داریم که در تفسیرهای خود طبقه بندی کنیم. از این رو ما به "طبقه برده بد" یا "کلاس عروس" یا در این مورد "کلاس گندم" اشاره می کنیم. مشکل این خط مشی این است که این ایده را به وجود می آورد که تحقق آن در سطح یک کلاس یا گروه است تا افراد. ممکن است احساس کنید این یک تمایز ناچیز است ، اما در واقع این ما را به سمت برخی تفاسیر ناجور از کوچه کور سوق داده است ، همانطور که می خواهیم دوباره ببینیم. در این مرحله کافی است بگوییم که تغییر کاربرد علفهای هرز و گندم این مثل به کلاس علفهای هرز و کلاس گندم بدون هیچگونه پایه و اساس کتاب مقدس انجام می شود.

بند 5 و 6

کاربرد Mal. 3: 1-4 به درستی به زمان عیسی ساخته شده است. با این حال ، پاراگراف بعدی از "تحقق بزرگتر" صحبت می کند. این یکی از چندین لحظه "فقط باور کنید" در مقاله های پژوهشی این شماره است. از منظر بروی ، این شواهد نگران کننده ای از روند رو به رشد اواخر است که ما را بعنوان شاهدان ملزم می کند بدون س questionال چیزی را که توسط هیئت حاکمه به ما آموزش داده می شود ، بدون س questionال بپذیریم.
پیشگویی ملاکی در قرن اول تحقق یافت ، بخشی از آن هنگامی بود که عیسی وارد عبادتگاه واقعی یهوه ، معبد اورشلیم شد و صرافان را به زور پاکسازی کرد. او این کار را دو بار انجام داد: اول ، تنها شش ماه پس از مسیح شدن. و دومین ، 3 ½ سال بعد در آخرین عید فصح خود بر روی زمین. به ما نمی گویند که چرا او در طی دو عید فصح مداخله ای این معبد را انجام نداده است ، اما می توانیم فرض کنیم که این کار ضروری نبوده است. شاید پاکسازی اولیه و وضعیت بعدی او در بین مردم باعث شد صرافی ها تا سه سال دیگر باز نگردند. ما می توانیم اطمینان داشته باشیم که اگر آنها در هنگام عید فصح دوم و سوم بودند ، او چشم خود را بر تخلف مستمر آنها نمی بست. در هر صورت ، این دو عمل توسط همه دیده شد و به بحث ملت تبدیل شد. پاکسازی معبد او برای پیروان وفادار و دشمن تلخ قابل مشاهده بود.
آیا این مورد "تحقق بزرگتر" است؟ بیت المقدس ضد تیرپل با معبد خود مسیحیان است. آیا در مسیحیت در سال 1914 موردی که برای دوست و دشمن قابل مشاهده بود اتفاق افتاد که نشان دهد عیسی به معبد بازگشته است؟ چیزی برای پیشی گرفتن از وقایع قرن اول؟
[با ادامه این بحث ، ما باید فیل موجود در اتاق را نادیده بگیریم ، یعنی اینکه کل فرضیه مقاله منوط به پذیرش سال 1914 به عنوان آغاز حضور نامرئی مسیح است. هیچ مبنای کتاب مقدس برای این فرض وجود ندارد ، همانطور که در پستهای متعدد در این بخش نشان داده ایم. با این حال ، اگر بخاطر تجزیه و تحلیل مستمر در مورد استدلال در این مقاله ، موقتاً آن را بپذیریم ، آموزنده خواهیم بود.]

8 بند

در تلاش برای اثبات پیشگویی ملاکی از سال 1914 تا 1919 ، ابتدا به ما گفته می شود که برخی از دانشجویان کتاب مقدس دلسرد شده اند زیرا در آن دوره به بهشت ​​نرفته بودند. این درست است ، اما این چه ارتباطی با بازرسی و پاکسازی دارد که ظاهراً عیسی در آن زمان انجام می داد؟ وقتی پیش بینی رادرفورد مبنی بر اینکه قیامت قبلاً اتفاق افتاده بود ، بسیاری دیگر از این دلسرد شدند. (1925 تیم. 1928: 2-2) گفته می شود ، افراد بیشتری جامعه را به خاطر آن معضل ترک کردند و سپس به دلیل پیش بینی های ناموفق در سال 16 ، آن را ترک کردند. بنابراین ، چرا آن دوره زمانی در بازرسی و پاکسازی لحاظ نمی شود؟ هیچ توضیحی داده نشده است
برای نشان دادن اینکه این دوره چقدر بد بود ، می توانیم به صفحه 337 از مراجعه کنیم وصیت شما روی زمین انجام می شود MemAttend
پس از سال 1926 ، احتمالاً برای جلوگیری از خجالت و دلسردی ، انتشار شماره حضور در یادبود را متوقف کردیم. با این حال ، طبق شاهدان یهوه در امر الهی ، صفحات 313 و 314 ، صفحه حضور در یادبودها در 1928 فقط 17,380 بود. افت نسبت به 90,434،XNUMX فقط سه سال قبل
یک گزارش می گوید فعالیت تبلیغی از 1914 تا 1918 20٪ کاهش یافته است. (نگاه کنید به بخش jv. 22 p. 424) خوب ، یک جنگ جهانی در جریان بود. این تمایل به ایجاد یک ادویه در سبک تبلیغ شخص دارد ، نه؟ اگر این افت نشانگر پاکسازی عیسی بود ، پس او از 1925 تا 1928 چه کاری انجام می داد که حضور در یادبود نه 20 درصد بلکه 80 درصد کاهش یافت؟ آن زمان جنگی نبود. پس چرا قطره؟ آیا این به دلیل عدم صبر و حوصله همانطور که در انتشارات ما پیشنهاد شده است بود یا اینکه به دلیل تعالیم نادرست و بی ادعانه دروغین بسیاری از امید کاذب ناامید شده بودند؟ در صورت تمایل ، کدام دوره زمانی شایسته پاکسازی است؟ مهمتر اینکه ، مبنای ما برای گفتن اینکه در روزگار ما تعقیب عیسی از صرافی ها به بیرون از معبد است ، موازی است؟ بدون موازی ، بدون پاکسازی. بدون پاکسازی ، پس بقیه بحث بحث نیست.
در مرحله بعدی ، به ما گفته می شود که مخالفت هایی از درون سازمان بوجود آمده است. چهار نفر از هفت کارگردان علیه تصمیم به برادر شدن رادرفورد پیش قدم شدند. طبق این مقاله ، این چهار نفر بیتل را ترک کردند و منجر به "یک پاکسازی" شد. مفهوم آن این است که آنها داوطلبانه از آنجا خارج شدند و در نتیجه ما توانستیم بدون تأثیرات آلوده آنچه تا همین اواخر "یک طبقه برده بد" می نامیدیم ، پیش برویم.
از آنجا که این به عنوان اثبات بازرسی و پاکسازی انجام شده توسط عیسی و پدرش از 1914 تا 1919 مطرح شده است ، ما وظیفه داریم این حقایق را بررسی کنیم و تأیید کنیم که "این چیزها چنین است".
در ماه آگوست ، 1917 رادرفورد سندی به نام منتشر کرد غربال کردن برداشت که در آن موقعیت خود را توضیح داد. مسئله اصلی تمایل وی به تصرف کامل کنترل جامعه بود. وی در دفاع از خود اظهار داشت:
"برای بیش از سی سال ، رئیس WATCH TOWER BIBLE AND TRACT SOCIETY امور خود را به طور انحصاری اداره می کرد ، و به اصطلاح هیئت مدیره کار کمی داشت. این در انتقاد گفته نمی شود ، اما به همین دلیل است که کار انجمن به طور خاص نیاز به جهت یک ذهن دارد. "[ایتالیایی های ما]
رادرفورد به عنوان رئیس جمهور نمی خواست به هیئت مدیره پاسخ دهد. قاضی رادرفورد برای بیان آن در اصطلاحات مدرن JW ، نمی خواست "هیئت حاکمه ای" برای کار انجمن فعالیت کند.
علاوه بر یک هیئت مدیره عضو 7 ، وصیت نامه و عهد چارلز تاز راسل خواستار تشکیل یک هیئت تحریریه ای متشکل از XNUMX عضو شد تا تغذیه مردم خدا را هدایت کند ، دقیقاً همان کاری که هیئت حاکمه امروزی ادعا می کند انجام می دهد. وی در وصیت نامه خود از پنج عضو این کمیته پیش بینی شده نام برد و در صورت درخواست جایگزینی ، پنج نام دیگر به آنها افزود. دو نفر از مدیران برکنار شده در آن لیست جایگزینی بودند. در پایین لیست قاضی رادرفورد قرار داشت. راسل همچنین دستور داد که هیچ نام یا نویسنده ای به مطالب منتشر شده پیوست نشود و دستورالعمل های اضافی را بیان کند ، با بیان:
"هدف من در این الزامات ، محافظت از کمیته و مجله از هرگونه روحیه جاه طلبی ، غرور و افتخار است ..."
چهار مدیر "سرکش" نگران بودند که قاضی رادرفورد ، پس از انتخاب به عنوان رئیس جمهور ، همه نشانه های یک خودکامه را نشان دهد. آنها می خواستند او را برکنار و شخص دیگری را منصوب کنند که به جهت اراده برادر راسل احترام بگذارد.
از مقاله WT به این باور رسیده ایم که زمانی این مدیران برکنار شدند؛ یعنی ، هنگامی که عیسی سازمان را پاکسازی کرد ، راهی برای عیسی گشود که برده وفادار را برای تغذیه گله منصوب کند. از آخرین مقاله در این شماره به ما گفته می شود که "برده از آن تشکیل شده است گروه کوچکی از برادران مسح که مستقیماً در تهیه و پخش غذای معنوی در زمان حضور مسیح نقش دارند... این برده از نزدیک با هیئت حاکم شناخته شده است ... "
آیا این اتفاق افتاده است؟ آیا تصفیه مفروض ناشی از برکناری این چهار مدیر ، بخشی را برای کمیته تحریریه که راسل تصور کرده و خواستار آن بود ، باز کرد؟ آیا راه نظارت بر برنامه تغذیه توسط یک هیئت حاکمه از برادران مسح روشن شد؟ در 1919 به عنوان برده وفادار و با احتیاط منصوب شوید؟ یا بدترین ترس از برادر راسل و چهار مدیر برکنار شده ، با رادرفورد که تنها صدای اخوان بود ، نام خود را به عنوان نویسنده در انتشارات قرار داد ، و خود را به عنوان کانال ارتباطی به اصطلاح تعیین شده از سوی خداوند متعال تحقق یافت. به اخوت؟
آیا اجازه می دهیم تاریخ و انتشارات خود ما جواب آن را ارائه دهند؟ به عنوان یک مثال ، این عکس را از پیام رسان روز سه شنبه ، ژوئیه 19 ، 1927 که رادرفورد "ژنرالیسم" نامیده می شود. ژنرالیسمو
کلمه "generalissimo" یک کلمه ایتالیایی است که از آن گرفته شده است عمومی، به علاوه پسوند فوق العاده -سیسمو، به معنی "حداکثر ، به بالاترین درجه". از نظر تاریخی این درجه به یک افسر نظامی هدایت می شد که کل ارتش یا کل نیروهای مسلح یک ملت را هدایت می کند ، که معمولاً فقط تابع حاکمیت است.
حذف کمیته تحریریه سرانجام در سال 1931 محقق شد. این را ما از شهادت قسم خورده شاهد کمتر از برادر فرد فرانتس می آموزیم:

[آنچه در زیر می خوانید گزیده ای از جلسه محاکمه افترا که علیه قاضی رادرفورد و انجمن توسط اولین موویل ارائه شده است.]

س: چرا کمیته تحریریه ای تا 1931 داشتید؟

الف) کشیش راسل در وصیت نامه خود اظهار داشت که باید چنین کمیته تحریریه وجود داشته باشد و تا آن زمان ادامه داشت.

س: آیا فهمیدید که کمیته تحریریه با مجله ویرایش شده توسط یهوه خدایی ، مغایرت دارد؟

الف

س: آیا این سیاست مخالف تصور شما از ویرایش توسط خدای یهوه بود؟

الف) در مواردی مشخص شد که برخی از این موارد در کمیته تحریریه مانع از انتشار حقایق به موقع و حیاتی ، به روز شده و از این طریق مانع رفتن آن حقایق به مردم خداوند در زمان مقتضی وی شده اند.

توسط دادگاه:

س: بعد از آن ، 1931 ، کسی که روی زمین است ، اگر کسی مسئولیت آنچه را که در مجله وارد شده بود ، مسئولیت داشت؟

الف - قاضی رادرفورد.

س: بنابراین او در واقع سردبیر زمین بود ، همانطور که ممکن است او خوانده شود؟

الف) او مرئی است که می تواند از آن مراقبت کند.

توسط آقای بروخوزوزن:

س: او به عنوان نماینده یا نماینده خدا در اداره این مجله مشغول به کار بود ، درست است؟

الف. او در این ظرفیت خدمت می کرد.

اگر بخواهیم بپذیریم که پاکسازی از 1914 تا 1919 اتفاق افتاده است ، پس باید بپذیریم که عیسی راه را برای قاضی رادرفورد پاک کرد تا راه خود را داشته باشد و این مرد که کمیته تحریریه را در 1931 منحل کرد و خود را به عنوان تنها مقام تعیین کرد. توسط عیسی منصوب شد تا برادر مسح شده - ژنرالیمو - به عنوان برده مومن و باهوش از 1919 تا زمان مرگش در 1942 باشد.

9 بند

عیسی گفت: "برداشت محصول نتیجه یک چیز است." (مات 13:39) آن فصل برداشت از سال 1914 آغاز شد. "
باز هم ما یک جمله "فقط باور کنیم" داریم. هیچ پشتیبانی کتاب مقدس برای این گزاره ارائه نشده است. این به سادگی به عنوان واقعیت بیان شده است.

11 بند

"توسط 1919 ، آشکار شد که بابل بزرگ سقوط کرده است."
اگر شد واضح است، پس چرا نه مدرک ارایه شده؟
اینجاست که تعریف مجدد ما از علف های هرز و گندم از مسیحیان منفرد به طبقات ، ما را دچار مشکل تفسیر می کند. طبقه بندی علف های هرز به عنوان سایر ادیان مسیحی به ما این امکان را می دهد که بگوییم علف های هرز در سال 1919 هنگام سقوط بابل جمع شدند. دیگر نیازی به برداشت سهام انفرادی توسط فرشتگان نبود. هر کس در آن ادیان به طور خودکار علف هرز بود. با این وجود ، چه مدرکی ارائه شده است که نشان می دهد این برداشت علف های هرز در سال 1919 اتفاق افتاده است؟ اینکه 1919 سالی است که بابل بزرگ سقوط می کند؟
به ما گفته شده است كه كار موعظه گواه است. همانطور که خود مقاله نیز اذعان می کند ، در سال 1919 ، "کسانی که در بین دانشجویان کتاب مقدس پیشتاز هستند شروع به استرس کرد اهمیت مشارکت شخصی در کار تبلیغات پادشاهی. " هنوز هم ، تنها در سال 1927 انتظار می رفت که همه شاهدان به کار تبلیغ خانه به خانه بپردازند. بنابراین این واقعیت است که ما تاکید کار تبلیغ خانه به خانه برای همه ناشران پادشاهی در سال 1919 کافی بود تا سقوط بابل بزرگ را به وجود آورد؟ باز هم ، ما این را از کجا می آوریم؟ کدام کتاب مقدس ما را به این نتیجه رسانده است؟
اگر ، همانطور که ادعا می کنیم ، برداشت علف های هرز در سال 1919 به پایان رسیده است و همه آنها در بسته های بزرگ آماده سوزاندن جمع شده اند ، پس چگونه باید توضیح دهیم که همه افراد زنده در آن زمان از آن زمان گذشته اند. علف های هرز سال 1919 همه مرده و دفن شده اند ، پس فرشته ها قرار است چه چیزهایی را در کوره آتشین بیندازند؟ به فرشتگان گفته می شود که تا زمان برداشت محصول که نتیجه یک سیستم است ("پایان یک عصر") صبر کنند. خوب ، سیستم کارها برای نسل 1914 به پایان نرسید ، اما همه آنها از بین رفته اند ، پس چگونه ممکن است "فصل برداشت" باشد؟
در اینجا شاید بزرگترین مشکلی باشد که ما با کل این تفسیر داریم. حتی فرشتگان نیز تا زمان برداشت قادر به شناسایی دقیق گندم و علف های هرز نیستند. با این حال ما فرض می کنیم که بگوییم علف های هرز چه کسانی هستند ، و ما خود را گندم معرفی می کنیم. این کمی جسارت نیست؟ آیا نباید اجازه دهیم که فرشتگان این تصمیم را بگیرند؟

بند 13 - 15

مت 13: 41 ، 42 می گوید ، "پسر انسان فرشتگان خود را ارسال می کند ، و آنها همه چیزهایی را که باعث لجبازی می شوند ، از پادشاهی او جمع می کنند و افرادی که بی قانونی می کنند ، 42 هستند و آنها را به داخل کوره آتشین می اندازند. آنجاست که گریه [و] دندانهایشان می لرزد. »
آیا از این معلوم نیست که توالی 1 است) آنها در آتش انداخته می شوند و 2) در حالی که در آتش هستند ، دندان های خود را گریه می کنند و می لرزند؟
چرا پس ، مقاله ترتیب را معکوس می کند؟ در پاراگراف 13 می خوانیم ، "سوم ، گریه و غمزده" و سپس در بند 15 ، "چهارم ، داخل کوره قرار گرفته".
حمله به دین باطل مصیبت آتشین خواهد بود. این فرایند زمان بر است. بنابراین در نگاه اول ، به نظر می رسد هیچ مبنایی برای معکوس کردن ترتیب وقایع وجود ندارد. همانطور که خواهیم دید یک دلیل وجود دارد
برای جویای حقیقت صادقانه ناراحت کننده است وقتی گزاره ای ارائه می دهیم که کاملاً خلاف آنچه در کتاب مقدس به وضوح بیان شده است باشد. متی 24:29 می گوید "فورا بعد از مصیبت آن روزها ... "پس از آن ، به شرح وقایع پیش از آرماهدون می پردازد. وقایع قبل از آنچه در متن های ذکر شده در پاراگراف 14 شرح داده شده است: "در هنگام مصیبت بزرگ ، پس از نابودی همه آیین دروغین سازمان یافته ، طرفداران سابق برای پوشاندن تلاش می کنند ، اما هیچ روشی مطمئن برای پنهان شدن پیدا نمی کنند. (Luke 23: 30؛ Rev. 6: 15-17) ""
چگونه می توان "طرفداران سابق" را برای پوشش انتخاب کرد در هنگام مصیبت بزرگ اگر آن مصیبت قبلاً با نابودی "همه آیین های دروغ سازمان یافته" پایان یافته باشد؟ برای اینکه این حقیقت داشته باشد ، مصیبت باید تا پایان آرماگدون ادامه داشته باشد ، اما این چیزی نیست که متی 24:29 توصیف می کند.

بند 16 و 17

ما درخشش را به معنای تسبیح آسمانی مسح تعبیر می کنیم. این تفسیر بر دو چیز استوار است. عبارت "در آن زمان" و استفاده از حرف اضافه "در". بیایید هر دو را تحلیل کنیم.
از بند 17 داریم ، "عبارت" در آن زمان "به وضوح به واقعه ای اشاره می کند که مسیح به تازگی ذکر کرده است ، یعنی" فرو رفتن علف های هرز در کوره آتشین ". (یادداشت برای خواننده: جستجوی کلمات در WT Library نشان خواهد داد که "واضح است" کلمه کلیدی است که اغلب در هنگام گمانه زنی های بی اساس مورد استفاده قرار می گیرد.) در این حالت ، ما ترتیب حوادثی را که عیسی توصیف کرد برعکس می کنیم تا مطابق با تصور ما باشد که آرماگدون بخشی از مصیبت بزرگ است. در بند 15 توضیح داده شده است كه كوره آتشین به "نابودی كامل آنها در قسمت آخر مصیبت بزرگ" ، یعنی آرماگدون اشاره دارد. اگر از قبل مرده اید ، گریه و دندان قروچه سخت است ، بنابراین ما ترتیب را معکوس می کنیم. آنها وقتی دین از بین می رود ، گریه می کنند و دندان قروچه می کنند (مرحله اول مصیبت بزرگ) و سپس در اثر آتش سوزی در آرماگدون - مرحله دوم ، از بین می روند.
مشکل این است که مثل عیسی مسیح درباره آرماگدون نیست. این مربوط به پادشاهی آسمانها است. پادشاهی آسمانها قبل از شروع آرماگدون تشکیل می شود. وقتی "آخرین بندگان خدا مهر و موم شده" شکل می گیرد. (آشکار 7: 3) مقایسه آیات 29 و 31 متی 24 روشن می کند که پایان کار جمع آوری (برداشت فرشته) پس از مصیبت بزرگ اما قبل از آرماگدون اتفاق می افتد. در این 13 مثال بسیاری وجود دارد که "پادشاهی آسمانها مانند آنهاست"th فصل متی. گندم و علفهای هرز جز یکی از آنهاست.

    • "پادشاهی آسمانها مانند دانه خردل است ..." (مگس 13: 31)
    • "پادشاهی آسمانها مانند برگ است ..." (مورود 13: 33)
    • "پادشاهی آسمان مانند یک گنج است ..." (مگس 13: 44)
    • "پادشاهی آسمانها مانند یک بازرگان مسافرتی است ..." (مگس 13: 45)
    • "پادشاهی آسمانی مانند یک دراگون است ..." (مگس 13: 47)

در هر یک از این موارد ، و موارد دیگر که در این لیست گنجانده نشده اند ، او در مورد جنبه های زمینی کار انتخاب ، جمع آوری و پالایش برگزیدگان صحبت می کند. تحقق آن زمینی است.
به همین ترتیب مثل او درباره گندم و علف های هرز با این کلمات شروع می شود ، "پادشاهی آسمان ها ..." (مت 13: 24) چرا؟ زیرا تحقق این امر مربوط به انتخاب بذر مسیحیان ، فرزندان پادشاهی است. مثل با اتمام آن کار به پایان می رسد. اینها از جهان انتخاب نشده اند ، بلکه از پادشاهی او انتخاب شده اند. "فرشتگان از جمع می شوند پادشاهی خود را همه چیزهایی که باعث لغزش و افراد می شوند ... انجام بی قانونی ». تمام کسانی که روی زمین ادعا می کنند مسیحی هستند ، در پادشاهی او (عهد جدید) هستند درست مثل همه یهودیان در روز عیسی در عهد قدیمی. نابودی مسیحیت در طی مصیبت بزرگ ، کوره ای آتشین خواهد بود. در این صورت همه افراد نمی میرند ، در غیر این صورت ، چگونه می توانند گریه کنند و دندان های خود را قروچه کنند ، اما همه مسیحیان دروغین دیگر وجود نخواهند داشت. در حالی که افراد از نابودی بابل بزرگ جان سالم به در خواهند برد ، اما با نابودی همه آئین های سازمان یافته ، عمل نادرست مسیحیت وجود نخواهد داشت. (آشکار 17:16)
بنابراین نیازی به برگرداندن ترتیب سخنان عیسی نیست. (بازی با سخنان عیسی هرگز چیز خوبی نیست.)
در مورد دلیل دوم ایمان آوردن "درخشش درخشان" در آسمان ها چه می کنید؟ آیا حرف اضافه "در" ما را ملزم می کند که این را نشانگر مکان فیزیکی بدانیم؟ اگر چنین است ، پس ما به هر دلیل اثبات می کنیم که ابراهیم ، اسحاق و یعقوب به بهشت ​​می روند ، اگرچه این در حال حاضر برخلاف تعالیم ما است.

"اما به شما می گویم که بسیاری از مناطق شرقی و غربی با ابراهیم ، اسحاق و یعقوب در سفره خواهند نشست. in پادشاهی آسمانها. "(Mt. 8: 11)

واقعیت این است که تحقق Mt. 13:43 ممکن است به معنای واقعی کلمه باشد ، اما همچنین ممکن است مجازی باشد. این استفاده از مکان مجازی را برای پادشاهی آسمانها که توسط عیسی به کار گرفته شده در نظر بگیرید:

(لوک 17: 20 ، 21) . . . اما در پاسخ به پرسش فریسیان هنگامی که پادشاهی خدا می آید ، او به آنها پاسخ داد و گفت: "پادشاهی خدا با یک مشاهده قابل مشاهده نمی آید ، 21 نه مردم خواهند گفت ، "اینجا را ببینید!" یا "آنجا" برای ، نگاه کنید پادشاهی خدا در میان شماست. "

اگر کوه 13:43 همانطور که در این مقاله بیان کردیم تحقق یافته است ، پس هیچ کس روی زمین نمی تواند آن را تأیید کند ، زیرا تحقق در بهشت ​​، دور از چشم انسان خواهد بود. آیا این همان چیزی بود که عیسی قصد انتقال آن را داشت؟
به نظر می رسد که ما نیاز داریم که همه پاسخ ها را در انتشارات خود داشته باشیم. واقعیت این است که ما این کار را نمی کنیم. هنوز هم ، حدس و گمان اشکالی ندارد. به عنوان مثال ، من می توانم حدس بزنم که تحقق Mt. 13:43 بدین ترتیب می آید:

زمانی که علف های هرز و گندم به جهانیان معرفی می شوند ، گندم به درخشش درخشان بدین معنا که همه می دانند مسیحیان واقعی ، برگزیده خدا ، واقعاً چه کسانی هستند. اینها مواردی است که عیسی به عنوان برده وفادار و با احتیاط خود قضاوت می کند. دیگران به عنوان یک برده بد ، علف های هرز مورد قضاوت قرار می گیرند ، زیرا هر دو کوه 13:42 و کوه. 24:51 از اصطلاحات یکسان در توصیف هر دو به عنوان "گریه و دندان قروچه" استفاده می کند. اینها گریه می كنند و دندانهایشان را می خرند چون آنها را كه مورد آزار و اذیت خداوند قرار گرفته اند ، می بینند. اما برخی دیگر نیز وجود دارند که یا وفادار و با احتیاط توصیف نمی شوند و نه شرور. اینها را با ضربات کم یا زیاد می زنند. (لوقا 12:47 ، 48) آیا این گوسفندهای توصیف شده در Mt. 25: 31-46 چه کسی با حسن نیت نسبت به برادران عیسی که مباشر وفادار را تشکیل می دهند زندگی را بدست می آورد؟ یا آن گروه از دیگران تشکیل خواهد شد؟ آیا اینها "مردمی که از ملتها دور هم جمع شده اند ، [یکی] که ثروت و دارایی جمع می کند ، [کسانی] که در مرکز زمین ساکن هستند" را تشکیل می دهد که حزقیال توصیف می کند درست قبل از آرماگدون مورد حمله قرار گرفته اند؟ (اِز. 38:12)

کی میتونه بگه؟

در خلاصه

همه اینها فقط حدس و گمان است. باید منتظر بمانیم تا واقعیت بدانیم. همانطور که گفتیم ، حدس و گمان سرگرم کننده و نسبتاً بی ضرر است. این فقط وقتی مشکل ایجاد می کند که اصرار داشته باشیم دیگران حدس و گمان خود را فقط به خدا تعبیر کنند. متأسفانه ، هر چیزی که در نشریات ما چاپ شده باشد ، حدس و گمان محسوب نمی شود ، بلکه آموزه رسمی است و با هرگونه تردید درباره آن با سختگیری بیشتری برخورد می شود.
ما از تفسیری که عیسی به ما داد می دانیم که گندم ها مسیحیان واقعی ، فرزندان پادشاهی هستند. و علفهای هرز مسیحیان دروغین هستند. ما می دانیم که فرشتگان تعیین می کنند کدام یک است و این در خلال نتیجه گیری نظام امور انجام می شود. ما می دانیم که علف های هرز عذاب وحشتناکی را متحمل می شوند در حالی که فرزندان پادشاهی در پادشاهی خدا به خوبی می درخشند.
چرا عیسی این مثل را گفت؟ چه چیزی می توانیم از آن بگیریم؟ یک ، ما می توانیم یک هدف شخصی برای تلاش در بین گندم ها ، قرار گرفتن در میان فرزندان پادشاهی تعیین کنیم. دو ، با دانستن اینکه علف های هرز در میان گندم ها تا آخر ادامه می یابند و تشخیص آنها از گندم دشوار است ، می توانیم قلباً این را بدانیم که حتی اگر در اجتماع از رنج و عذاب رنج می بریم ، به این دلیل نیست که یهوه ما را رها کرد ، بلکه این که علفهای هرز هنوز روز خود را سپری می کنند ، اما روز آنها پایان می یابد.

(2 قرنتیان 11: 15) . . بنابراین اگر وزرای او نیز خود را به وزیران عدالت تبدیل کنند چیز بزرگی نیست. اما عاقبت آنها مطابق با کارهایشان خواهد بود.

(1 پیتر 4: 12) . . عزیزان ، در مورد سوزاندن شما که برای آزمایش برای شما اتفاق می افتد گیج نشوید ، انگار که اتفاق عجیبی برای شما رخ می دهد.

(متی 7: 21-23) . . هرکسی به من نگوید ، پروردگارا ، پروردگارا ، به پادشاهی آسمانها وارد می شود ، اما کسی که اراده پدر من را در آسمانها انجام می دهد ، خواهد آمد. 22 در آن روز بسیاری به من خواهند گفت ، "پروردگار ، پروردگار ، آیا ما به نام شما نبوت نکردیم و شیاطین را به نام شما بیرون راندیم و کارهای قدرتمند زیادی را به نام شما انجام می دادیم؟" 23 و با این حال به آنها اعتراف خواهم کرد: من هرگز تو را نمی شناختم! ای کارگران بی قانونی ، از من دور شوید.

در مورد بقیه ، فقط باید صبر کنیم و ببینیم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    15
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x