[این پست در ابتدا در تاریخ 12 آوریل 2013 منتشر شده است ، اما با توجه به اینکه آخر هفته ما در حال مطالعه این اولین مقاله از یک مجموعه خواهیم بود که شامل برخی از بحث برانگیزترین موضوعات ما در برخی از زمان ها است ، به نظر می رسد اکنون باید دوباره آن را منتشر کنیم. - Meleti Vivlon]
 

مسئله ای که مدتها انتظار می کشید از راه رسید! از زمان افشای نشست سالانه سال گذشته ، شاهدان در سراسر جهان منتظر بودند برج مراقبت موضوعی که این درک جدید را از بنده مومن و با احتیاط ایجاد می کند و توضیحات کامل تری را در اختیار شما قرار می دهد که به بسیاری از س outstandingالات برجسته ای که در این گفتگوها مطرح شده است ، می پردازد. آنچه برای صبر و تحمل خود دریافت کرده ایم موضوعی است که مملو از تفاهمات جدید است. نه یک ، بلکه چهار مقاله مطالعه ارائه شده است تا این انعام افشاگری تفسیری را به ما منتقل کند. در این شماره مطالب بسیار زیادی وجود دارد که برای اجرای عدالت ، ما چهار پست جداگانه صادر می کنیم ، برای هر مقاله یکی.
مثل همیشه ، هدف ما "اطمینان از همه چیز" و "محکم نگه داشتن آنچه خوب است" است. آنچه ما در تحقیقات خود جستجو می کنیم همان چیزی است که برویان باستان به دنبال آن بودند تا "ببینند آیا این چیزها چنین است". بنابراین ما به دنبال پشتیبانی و هماهنگی کتاب مقدس برای همه این ایده های جدید خواهیم بود.

3 بند

برای به توپ در آوردن توپ الهیات ، بند سوم به طور خلاصه درباره درک قدیمی ما از زمان آغاز مصیبت بزرگ بحث می کند. برای پر کردن جای خالی ، 1914 در آن زمان شروع حضور مسیح در نظر گرفته نمی شد. که در 1874 تعیین شده است. ما تا سال 1914 آن را اصلاح نکردیم. اولین مرجعی که ما تا به امروز یافته ایم مقاله عصر طلایی در سال 1930 است. با توجه به اینکه اعمال 1:11 را به این معنی اعمال می کنیم که فقط وفاداران او بازگشت او را می بینند زیرا فقط توسط افراد دانشمند غیرقابل مشاهده و قابل تشخیص است ، به نظر می رسد که ما در آن شکست خورده ایم ، زیرا 16 سال پس از 1914 کاملاً گذشته بود تا اینکه فهمیدیم او به قدرت پادشاهی رسیده است.

5 بند

در مقاله آمده است: "این" درد و رنج "با آنچه در اورشلیم و یهودا از 33 CE تا 66 CE اتفاق افتاده است مطابقت دارد.
این بیانیه برای حفظ اعتقاد ما به تحقق دوگانه Mt. 24: 4-28. با این حال ، هیچ مدرک تاریخی و نه کتاب مقدس مبنی بر این که "در آن سال ها" جنگ ها ، و گزارش هایی از جنگ ها ، و زلزله ها ، مریض ها و قحطی ها در یک مکان پس از دیگری وجود داشته باشد "وجود ندارد. از نظر تاریخی ، تعداد جنگ ها در واقع در طی این مدت زمانی که بخشی از آن به دلیل کاهش یافت ، سقوط کرد Pax Romana. همچنین نشانه هایی از بیماری های مریض ، زمین لرزه و قحطی در یک مکان پس از دیگری وجود ندارد. اگر چنین بود ، آیا کتاب مقدس این تحقق قابل توجه نبوت را ثبت نمی کرد؟ بعلاوه ، اگر چنین مدرکی ، چه در کتاب مقدس یا از تاریخ سکولار وجود داشت ، آیا ما نمی خواهیم برای پشتیبانی از تعلیم خود ، آن را در اینجا ارائه دهیم؟
این یکی از مواردی است که در این مقالات وجود دارد و ما بدون ارائه هیچ گونه پشتیبانی کتاب مقدس ، تاریخی و حتی منطقی بیانیه ای طبقه بندی می کنیم. ما قرار است صرفاً بیانیه را به عنوان یک داده قبول کنیم. یک واقعیت یا حقیقت از یک منبع غیر قابل استیضاح.

بند 6 و 7

در اینجا ما بحث می کنیم که چه مصیبت بزرگی رخ می دهد. بین مصیبت قرن اول و روزهای ما رابطه ای معمولی / ضد نوع وجود دارد. با این حال ، کاربرد ما در این زمینه برخی ناسازگاری های منطقی را ایجاد می کند.
قبل از خواندن این مطلب ، به تصاویر موجود در صفحات 4 و 5 مقاله مراجعه کنید.
در اینجا تفصیلی از منطق این مقاله آورده شده است:
مقایسه بزرگ Tribulatoin
می بینید که چگونه منطق خراب می شود؟ مصیبت بزرگ قرن اول زمانی پایان می یابد که چیز ناپسند مکان مقدس را خراب کند. با این حال ، وقتی همان اتفاق در آینده رخ دهد ، مصیبت بزرگ پایان نخواهد یافت. گفته می شود که بیت المقدس موازی مسیحیت است ، مسیحیت قبل از آرماگدون از بین رفته است. با این حال ما می گوییم ، "... ما شاهد اوج آزار و شکنجه بزرگ خواهیم بود ، که به موازات نابودی اورشلیم در 70 م." بنابراین به نظر می رسد که بیت المقدس 66 م (که از بین نرفته است) نمونه مسیحی است که نابود شده است ، و اورشلیم سال 70 م که ویران شده است ، نمونه ای از جهان در آرماگدون است.
البته ، یک توضیح جایگزین وجود دارد که نیازی به پرش از حلقه های تفسیری نیست ، اما این جای گمانه زنی های اضافی نیست. ما آن را برای یک زمان دیگر ترک خواهیم کرد.
در اینجا س keyالات اصلی که باید از خود بپرسیم وجود دارد: آیا هیچ مدرکی برای درج آرماگدون به عنوان "مرحله دو" مصیبت بزرگ ارائه شده است؟ آیا این فکر حداقل با کتاب مقدس همخوانی دارد؟
با مطالعه دقیق مقاله ، پاسخ هر دو سؤال "نه" است.
واقعاً کتاب مقدس در این باره چه می گوید؟
به گفته کوه 24:29 ، علائم قبلی Armageddon می آیند "بعد از مصیبت آن روزها ". پس چرا ما با آن اعلامیه صریح پروردگار خود مخالفت می کنیم و می گوییم این نشانه ها آمده است در طی مصیبت بزرگ؟ ما به اعتقاد خود در مورد یک مصیبت بزرگ دو مرحله ای مبتنی بر نه بر اساس کتاب مقدس ، بلکه بر اساس تفسیر انسان رسیده ایم. ما نتیجه گرفتیم که عیسی مسیح را در کلمه صحبت می کند. 24:21 باید در مورد آرماگدون اعمال شود. از پاراگراف 8: "با اوج گرفتن نبرد آرماگدون ، آن مصیبت بزرگ بی نظیر خواهد بود - واقعه ای" از ابتدا تاکنون رخ نداده است. "" اگر آرماگدون مصیبت باشد ، طوفان روز نوح نیز یکی بود . نابودی سودوم و گمورا را می توان عنوان کرد ، "مصیبت بر سودوم و گومورا". اما این مناسب نیست ، اینطور نیست؟ کلمه مصیبت در کتاب مقدس یونان برای اشاره به زمان امتحان و استرس به کار رفته است ، و تقریباً همیشه در مورد قوم خداست ، نه ستمکاران. ستمکاران آزمایش نمی شوند. بنابراین طوفان نوح ، سدوم و گومورا و آرماگدون ، زمان آزمایش نبوده و نیستند ، بلکه هستند. مسلماً ، آرماگدون بزرگترین نابودی در همه زمانها است ، اما عیسی نه به نابودی بلکه به مصیبت اشاره داشت.
بله ، اما اورشلیم نابود شد و این توسط عیسی بزرگترین مصیبت تمام دوران خوانده شد. شاید ، اما شاید نه. درد و رنجی که او پیش بینی کرد اشاره به مسیحیانی بود که باید مسافرت کنند ، یک لحظه متوجه خانه و کوره ، لباس و بستگان شوند. این یک آزمایش بود. اما آن روزها کوتاه شد تا بتوان گوشت را نجات داد. آنها در سال 66 میلادی کوتاه شدند ، بنابراین درد و رنج آن زمان پایان یافت. آیا می خواهید چیزی را کوتاه کنید اگر فقط شروع به کار کنید؟ بنابراین ، آنچه در پی آن بود ، ویرانی در 70 م بود ، نه احیای درد و رنج.

8 بند

یادداشت پایانی نشان می دهد که ما این ایده را که برخی از افراد مسح احتمالاً از طریق آرماگدون زندگی می کنند کنار گذاشته ایم. یادداشت آخر به "س Questionال خوانندگان" در مراجعه می کند برج مراقبت در 14 آگوست 1990 ، كه می پرسد ، "آیا برخی از مسیحیان مسح از" مصیبت بزرگ "زنده می مانند تا روی زمین زندگی كنند؟ این مقاله با این کلمات آغازین به این س answersال پاسخ می دهد: "به طور واضح ، کتاب مقدس نمی گوید."
ببخشید؟!
عذرخواهی من. این واکنش خیلی باوقارانه ای نیست ، اما صادقانه بگویم ، این پاسخ احشایی خودم بود که این را خواندم. به هر حال ، كتاب مقدس این را بسیار واضح گفته است. در آن آمده است: «بلافاصله بعد از la مصیبت آن روزها ... او فرشتگان خود را با صدای شیپور بزرگی می فرستد و آنها برگزیدگان او را جمع می کنند ... »(مت. 24:29 ، 31) چگونه عیسی می تواند این موضوع را به روشنی بیان کند؟ چگونه می توانیم در مورد ترتیب وقایع پیش بینی شده خود شک یا عدم اطمینان داشته باشیم؟
حداقل اکنون ، ما آن را درست داریم. خوب ، تقریبا ما می گوییم که آنها مورد استفاده قرار می گیرند - جرات می کنیم از اصطلاح "raptured" - قبل از آرماگدون استفاده کنیم ، اما از آنجا که ما آن را مرحله دو مصیبت بزرگ می دانیم ، آنها هنوز هم از پس آن برنمی آیند - حداقل نه از طریق همه از آن اما فقط برای یک تغییر ، اجازه دهید آنچه را که کتاب مقدس در حقیقت می گوید برویم و تأیید کنیم که مسح هنوز زنده است بعد از به پایان می رسد که مصیبت دوباره به وجود خواهد آمد.

9 بند

در این بند آمده است: "... قوم یهوه ، به عنوان گروهی ، از مصیبت بزرگ بیرون خواهند آمد."
چرا "به عنوان یک گروه"؟ تمام مسیحیانی که در سال 66 م از اورشلیم خارج شدند نجات یافتند. هر مسیحی که عقب ماند ، به دلیل عدم اطاعت از مسیحی شدن دست کشید. به تمام ویرانی هایی که یوهو در طول تاریخ به بار آورده است نگاه کنید. هیچ موردی وجود ندارد که برخی از وفاداران او نیز گم شوند. خسارت وثیقه و خسارات قابل قبول اصطلاحاتی است که مربوط به جنگ های انسانی است ، نه الهی. گفتن اینکه ما به عنوان یک گروه نجات یافته ایمان این فکر را می دهد که ممکن است افراد از دست بروند ، اما گروه به طور کلی زنده می مانند. این باعث کوتاه شدن دست یهوه می شود ، اینطور نیست؟

13 بند

در پاراگراف 13 نتیجه گیری این است که عیسی "در مصیبت بزرگ می آید". این کاملاً آشکار و منطبق بر متن کتاب مقدس است که مضحک است. این قسمت چقدر می تواند واضح تر باشد ...
(متیو 24: 29 ، 30) "فوراً بعد از مصیبت از آن روزها ... آنها پسر انسان را می بینند که با قدرت و شکوه عظیم بر ابرهای آسمان می آید. "
قرار است کل این مقاله بیانیه معتبری در مورد زمان بندی باشد (توجه به "چه زمانی" در عنوان و پاراگراف های ابتدایی را ملاحظه کنید). خیلی خوب. در کوه 24:29 عیسی بیان روشنی درباره زمان وقایع می دهد. آموزش ما با گفته او مغایرت دارد. آیا ما به تناقض در هر جایی رسیدگی می کنیم؟ نه. آیا ما برای تعارض متناقض خود از کتاب مقدس برای کمک به خواننده پشتیبانی می کنیم؟ نه. ما دوباره ادعایی دلخواه ارائه می دهیم که خواننده قرار است بدون چون و چرا بپذیرد.

بند 14 (به بعد)

زیر عنوان "کی مسیح می آید؟" ما با تغییر در درک خود از زمان ورود مسیح روبرو می شویم زیرا این امر مربوط به مثلهای 1) برده وفادار و با احتیاط ، 2) باکره ها به عنوان جشن عروسی و 3) استعدادها است. ما سرانجام چیز آشکاری را که همه مفسران مسیحی سالها می دانند اعتراف می کنیم: اینکه آمدن مسیح هنوز در آینده است. این چراغ جدید فقط برای ماست. هر مذهب مهم دیگری که ادعای پیروی از مسیح را دارد سالهاست که به این عقیده معتقد است. این در تفسیر ما از کاربرد Prov تأثیر دارد. 4:18 که آنقدر عمیق است که ما در یک پست جداگانه به آن خواهیم پرداخت.

بند 16-18

همانطور که در بالا گفته شد ، در اینجا ذکر مختصری از مثل باکره های احتیاط و احمق آورده شده است. درک جدید ما تفسیر قبلی ما از این مثل ها را که همه چیز از 1914 تا 1919 تحقق یافته بود ، از بین می برد. با این حال ، در اینجا درک جدیدی ارائه نمی شود ، بنابراین ما در انتظار تفسیر اصلاح شده هستیم.

خلاصه

این آرزو ماست که بی طرف باشیم و بی پروا این مقالات را مرور کنیم. با این حال ، با داشتن کاملاً دوازده مورد اختلاف در مقاله اول چهار مقاله ، انجام چنین کاری یک چالش واقعی است. درک جدید باید با پشتیبانی کامل کتاب مقدس آموزش داده شود. هرگونه تناقض آشکار با کتاب مقدس نیاز به توضیح و حل دارد. گفته های حمایتی هرگز نباید به عنوان حقیقت پذیرفته شده یا اثبات شده بدون تأیید کافی از کتاب مقدس یا سوابق تاریخی ارائه شوند. موارد گفته شده همه بخشی از "الگوی کلمات سالم" است ، اما الگویی است که ما در این مقاله از آن پیروی نمی کنیم. (1 تیم. 1:13) بگذارید ببینیم آیا در مقاله های بعدی وضعیت بهتری داریم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    60
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x