[از ws15 / 09 برای نوامبر 16-22]
"ببینید چه عشقی پدر به ما عطا کرده است!" - 1 John 3: 1
قبل از شروع بررسی ، بیایید کمی آزمایش کنیم. اگر کتابخانه Watchtower را در CD-ROM دارید ، آن را باز کنید و روی پانل سمت چپ "همه انتشارات" را دوبار کلیک کنید. در زیر آن ، در قسمت "بخش" ، روی کتاب مقدس دو بار کلیک کنید. اکنون بر روی "Bible Navigation" دوبار کلیک کرده و 1 John 3: 1 را انتخاب کنید. پس از نمایش ، کلمات متن موضوع را انتخاب کنید: "ببینید پدر چه نوع عشقی به ما عطا کرده است". راست کلیک کرده و "Copy with Caption" را انتخاب کرده و سپس پردازشگر کلمه مورد نظر یا ویرایشگر متن را باز کرده و متن را وارد کنید.
بسته به تنظیمات ارجحیت شما ، باید چیزی شبیه به این را مشاهده کنید:
" . .ببینید پدر چه نوع عشقی به ما داده است. . " (1 جو 3: 1)
آیا بین آنچه که اخیراً جایگذاری کرده اید و آنچه به عنوان متن مضمون ما درج شده است ، اختلاف وجود دارد؟
بیضی (...) یک عنصر دستوری است که برای بیان متن گمشده در یک نقل قول استفاده می شود. در این حالت ، اولین بیضیه نشان می دهد که من نتوانستم "3" فصل را در انتخاب خود قرار دهم. بیضوی دوم نشان می دهد که من نتوانستم این کلمات را بگنجانم: "که ما باید فرزندان خدا بنامیم! و این چیزی است که ما هستیم. به همین دلیل دنیا ما را نمی شناسد ، زیرا او را نشناخته است. "
این حق نویسنده است که سخنان خود را از یک نقل قول خارج کند ، اما این حق قانونی نیست که آن واقعیت را از شما مخفی کند. انجام این کار ممکن است صرفاً یک مسئله تکنیکی دست و پا گیر و ویرایش ضعیف باشد یا بسته به شرایط ، این امر می تواند به معنای نامشخصی روشنفکر باشد. همچنین می تواند این باشد که نویسنده از این عنصر دستوری و کاربرد آن بی خبر باشد ، اما در اینجا چنین نیست. اسکن سریع متن موضوع از مطالعه هفته گذشته نشان می دهد که نویسندگان می دانند که چگونه و چرا بیضه استفاده می شود.
با حذف بیضی در متن این هفته و پایان دادن به نقل قول با تعجب ، نویسنده به ما می فهمد که این یک فکر کامل است - مطالب کامل 1 John 3: 1. چیز دیگری گفته نمی شود. ممکن است یکی از این موارد بهانه ای باشد که چیزی غیر از این است که کل متن در جای دیگری از مقاله تولید شده باشد ، یا اینکه ما باید آن را به عنوان بخشی از مطالبه اجباری Watchtower بخوانیم "خواندنمتن ها چنین نیست.
کسانی از ما که هنوز به سرعت به دفاع از سازمان می پردازیم ، ممکن است این مسئله را نشان دهند که این صرفاً یک خطای تایپی ، یک نظارت ساده است ، یا همانطور که ما نمی خواهیم بگوییم "اشتباهات مردان ناقص". توسط همین آقایان ناقص که برای اطمینان از صحت هر آنچه که در نشریات ما وجود دارد ، بسیار مورد توجه قرار می گیرد و مقالات مطالعاتی بطور ویژه مورد بررسی دقیق قرار می گیرد. این موارد قبل از تصویب توسط کلیه اعضای هیئت مدیره بررسی می شود. سپس قبل از انتشار به مترجمی که تعداد صدها نفر را منتشر می کنند توسط ده ها نفر اسکن و تصحیح می شوند. علاوه بر این ، مترجمان می توانند خطاهای صید را که به بخش نوشتن گزارش شده اند ، انجام دهند. به طور خلاصه ، تقریباً امکان نظارت نظیر این امر وجود ندارد. بنابراین باید نتیجه بگیریم که این کار به عمد انجام شده است.
پس از آن چیست؟ آیا این خیلی مورد هیچ چیز نیست؟ واقعاً چقدر می تواند مهم باشد که یک بیضی حذف شده است؟
پیام گمشده
قبل از پاسخ دادن به این سؤالات ، باید بدانیم که کل مقاله در عنوان آن بیان شده است: "چگونه خداوند عشق خود را برای ما نشان می دهد؟" از آنجا که متن مضمون این مضمون عناوین را پشتیبانی می کند ، فقط یکی از دو دلیل می تواند وجود داشته باشد. برای کنار گذاشتن کلمات از متن موضوع: 1) آنها به موضوع یا 2 ربطی ندارند) آنها با آنچه نویسنده می خواهد به ما آموزش دهد تضاد دارند.
در حالت اول ، هیچ دلیلی برای کنار گذاشتن بیضوی وجود نخواهد داشت. نویسنده چیزی برای پنهان کردن ندارد و این کار را در اختیار او می گذارد تا با درج بیضوی این موضوع را نشان دهد. این در مرحله دوم نیست که نویسنده نمی خواهد ما از حقایق کتاب مقدس آگاه باشیم که ممکن است با پیام او برای ما مغایرت داشته باشد.
با توجه به اینکه ما اکنون می دانیم که چیزی در آنجاست ، بیایید ببینیم جان چه گفته است.
"ببینید چه عشقی پدر به ما عطا کرده است ، که ما باید فرزندان خدا نامیده شویم! و این چیزی است که ما هستیم. به همین دلیل است که دنیا ما را نمی شناسد ، زیرا او را نشناخته است. 2 عزیزان ، ما اکنون فرزندان خدا هستیم ، اما هنوز مشخص نشده است که چه خواهیم بود. ما می دانیم که وقتی او آشکار شد ، ما مانند او خواهیم بود ، زیرا او را دقیقاً همانطور که هست خواهیم دید. "(1Jo 3: 1 ، 2)
پیام جان ساده است؛ در عین حال ، در عین حال قدرتمند و شگفت انگیز است. عشق خدا به ما در این مورد ابراز می شود با ما تماس می گیرد فرزندان او باشند. جان می گوید ما هستیم اکنون کودکانش. همه اینها نشان می دهد که این یک وضعیت تغییر یافته برای ما است. ما زمانی فرزندان او نبودیم ، اما او ما را از جهان فراخوانده است و اکنون ما هستیم. این خواستار ویژه برای تبدیل شدن به فرزندان خدا است که به خودی خود پاسخی برای چالش جان است: "ببینید پدر چه نوع عشقی را به ما داده است ...".
پیام مقاله
با چنین پیام شگفت انگیز و دلگرم کننده ای برای انتقال ، ممکن است نگران کننده به نظر برسد که نویسنده مقاله از راه خود خارج شود تا آن را از ما پنهان کند. برای فهمیدن دلیل ، باید بار آموزه ای را که از او زین شده است درک کنیم.
"اگرچه خداوند بر اساس قربانی باج مسیح ، افراد مسح خود را به عنوان فرزندان و سایر گوسفندان صادق اعلام كرد ...".
(w12 7 / 15 صفحه 28 par. 7 "یک یهوه" خانواده خود را جمع می کند)
در سراسر کتاب مقدس مسیحیان پیام وحدت آمیز این است که مسیحیان فرزندان خدا می شوند. هیچ دعوتی برای ما نیست که دوست خدا باشیم. نویسنده فقط می تواند با آنچه وجود دارد کار کند؛ و چه مواردی وجود دارد که مراجع مکرر به "فرزندان خدا" وجود دارد ، و هیچ یک به "دوستان خدا" نمی رسد. بنابراین چالش این است که چگونه "دوستان دیگر ... گوسفند" را به فرزندان تبدیل کنیم و در عین حال میراثی را که فرزندان به آنها تعلق می گیرد ، از آنها سلب کنیم. (Ro 8: 14-17)
نویسنده سعی دارد با بیان نادرست روابط پدر / فرزند در رابطه با مسیحیان ، این چالش را برطرف سازد. در مرحله بعد ، برای جلوگیری از تمرکز در راه برجسته عشق خدا به ما - همانطور که جان توضیح می دهد - نویسنده بر چهار راه کمتر تمرکز می کند: 1) با آموزش حقیقت به ما. 2) با مشورت با ما؛ 3) با نظم دادن به ما؛ 4) با محافظت از ما.
"با این وجود ، احساسات شما در مورد عشق خدا به شما ممکن است تحت تأثیر تربیت و پیشینه شما باشد." - تراز 2
یک اظهار سخیف برای اطمینان ، زیرا این دقیقاً همان اتفاقی است که برای همه شاهدان یهوه افتاده است. من می دانم که تربیت و پیشینه من به عنوان یک شاهد که از خردسالی آموزش دیده بود این بود که عشق خدا به من با عشقی که به "مسح" داشت ، متفاوت بود. من قبول کردم که شهروند درجه دوم هستم. هنوز هم دوست داشتم ، بله ، اما به عنوان یک پسر نیست؛ فقط به عنوان یک دوست
چه وقت یک پسر ، یک پسر نیست؟
حرامزاده یک کودک نامشروع است. او که پدرش ناخواسته و طرد شده است ، تنها یک پسر است به معنای بیولوژیکی. پسران پسری هستند که از هم جدا شده و از خانواده بیرون رانده شده اند. معمولاً برای رفتاری که نام خانوادگی را ننگ می کند. آدم چنین پسری بود. او از هم پاشید ، زندگی ابدی را که حق الهی همه فرزندان خدا است ، فرشتگان یا انسانها ، انکار کرد.
نویسنده مقاله باعث می شود که ما از این واقعیت غافل شویم و وانمود کنیم که ما هنوز فرزندان خدا هستیم با میراث ژنتیکی که با داشتن آدم ، تنها مردی که مستقیماً به عنوان خدا به عنوان پدر بیولوژیکی ما ایجاد شده است ، هستیم.
"بنابراین ، خداوند از چه راههایی ما را دوست دارد؟ پاسخ این سؤال در درک روابط اساسی بین خداوند یهوه و ما نهفته است. البته خداوند ، خالق همه انسانها است. (مزمور 100 را بخوانید: 3-5) به همین دلیل است كه كتاب مقدس آدم را "فرزند خدا" می نامد ، و عیسی به پیروانش آموخت كه خدا را به عنوان "پدر ما در آسمانها" خطاب كنند. پدر ما است؛ رابطه او و ما رابطه پدر با فرزندانش است. به عبارت ساده ، یهوه همانطور که پدر فداکار فرزندان خود را دوست دارد ، ما را دوست دارد. - تراز 3
از مزمور 100: 3-5 برای اثبات این موضوع استفاده می شود که "البته یهو ، خالق همه انسانهاست." این نادرست است این زبور به ساخت ملت اسرائیل و نه بشریت اشاره دارد. این موضوع از متن آن کاملاً مشهود است. واقعیت این است که یهوه اولین انسان را از غبار زمین آفرید. اولین زن با استفاده از مواد ژنتیکی مرد اول ساخته شد. همه انسانهای دیگر با روندی که خداوند آفریده است ، آمده اند. این فرآیندی است که به عنوان زایش شناخته می شود و من و شما بوجود آمده ایم. در این ما هیچ تفاوتی با حیوانات نداریم. اینکه بگویید من پسر خدا هستم مثل آدم هستم زیرا یهوه مرا آفرید ، به این معنی است که یهوه همچنان به ایجاد انسانهای معیوب و گناهکار ادامه می دهد. همه کارهای خدا خوب است ، اما من خوب نیستم. خوب برای هیچ چیز ، شاید ، اما واضح است که خوب نیست. بنابراین ، خداوند من را نیافریده است؛ من به عنوان پسر خدا به دنیا نیامده ام.
این استدلال که ما فرزندان او هستیم و او پدر ماست بر اساس این واقعیت که او باعث شد آدم چندین حقیقت مهم کتاب مقدس را نادیده بگیرد ، نکته مهم این نیست که هیچ انسانی تصور نمی شد در حالی که آدم و حوا هنوز فرزندان خدا بودند. تنها پس از بیرون راندن آنها از باغ ، از هم پاشیدن و جدا شدن از خانواده خدا ، خانواده بشریت به وجود آمدند.
نویسنده می خواهد بپذیرد كه سخنان عیسی در متیو 6: 9 برای ما صدق می كند زیرا خدا آدم را آفرید و ما فرزندان آدم هستیم. این نویسنده باعث می شود که ما از این واقعیت غافل شویم که همه روی زمین ، فرزندان آدم هستند. با این منطق ، کلمات عیسی برای تمام بشریت صدق می کند. خوب ، پس ، اگر همه پسران او هستیم ، چرا پولس در مورد فرزندخواندگی صحبت می کند؟
"زیرا شما روح برده داری دریافت نکردید که باعث ترس دوباره شد ، اما شما به عنوان فرزندی روح فرزندخواندگی دریافت کردید ، با این روح ما فریاد می زنیم: "آبا، پدر! " 16 این روح با روح ما گواه است که ما فرزندان خدا هستیم. "(Ro 8: 15، 16)
پدر فرزندان خود را به فرزند خود قبول نمی کند. این فقط احمقانه است او كسانی را كه فرزندان او نیستند ، به فرزندخواندگی می گذارد و از طریق فرایند فرزندخواندگی ، فرزندان او می شوند. در نتیجه ، آنها وارث او می شوند.
پل ادامه می دهد:
"اگر ، پس ما فرزندان هستیم ، ما نیز وارث هستیم: وارثان واقعاً از خدا هستیم ، اما وارثان مشترک با مسیح هستند ، به شرطی که در کنار هم رنج ببریم که ممکن است ما نیز در کنار هم قرار بگیریم." (Ro 8: 17)
این همان معنای عیسی بود كه وی به پیروان خود گفت كه نماز بخوانند ، "پدر ما در بهشت ...". این نوع روابط پدر / پسر تا آن زمان وجود نداشت. ما پادشاه دیوید ، سلیمان ، یا ابراهیم ، موسی یا دانیل را نمی یابیم که به عنوان پدر در نماز به خداوند دعوت می شود. این تنها در زمان مسیح به وجود می آید.
بنابراین ، من نیز به عنوان یتیم معنوی ، بی پدر و بیگانه از خدا متولد شدم. فقط ایمان من به عیسی این اختیار را به من می دهد که فرزند خدا بخوانم ، و فقط روح مقدس که با تولد دوباره به من اجازه می دهد تا دوباره به خانواده خدا برگردم. برای من این تحقق خیلی دیر به زندگی آمد ، اما من از پدر رحمت و رحمت و آرامش او را به نام من تشکر می کنم. این واقعاً نوعی عشقی است که خدا به ما داده بود. (جان 1: 12؛ 3: 3؛ Ro 8: 15؛ 2Co 1: 3؛ 1 John 3: 1)
نتوانست نقطه را بسازد
مقاله متوقف می شود و از یک قطعه منطق بد به قطعه دیگر می رود. در بند 5 سعی می شود به ما یاد دهد که یهوه پدری دوست داشتنی است که با استفاده از مثال گفتمان پولس به آتنی ها ارائه می دهد. پولس برای همه انسانها همه چیز شد تا او بتواند برنده شود. (1Co 9: 22) در این مثال ، او با مشرکان استدلال می کرد و از فلسفه خود استفاده می کرد تا آنها را به مفهوم مسیحی بودن فرزندان خدا برساند. پیام او - بر خلاف خبر شاهدان یهوه - این بود که شنوندگان وی می توانند فرزندان فرزندخوانده خدا شوند. اما ، با در نظر گرفتن استدلال پولس به آتنیان بت پرست و اعمال آن در جماعت مسیحی ، نویسنده مقاله ما را معادل با مشرکان و غیر مسیحیان می کند. عشقی که او به ما نشان می دهد همان عشقی است که او به همه بشریت متمایل نشان می دهد. پس تفاوت بین مسیحی و مسلمان ، یهودی یا هندو ، حتی ملحد چیست؟ ایمان به مسیح بی اهمیت می شود زیرا همه انسان ها به دلیل اینکه فرزندان آدم هستند فرزندان خدا هستند. تنها راهی که ما هنوز می توانیم این مسئله را با حقایقی که جان رسول در جان 1 بیان می کند ، آشتی دهیم: 12 و 1 John 3: 1 این است که دو نوع یا درجه از فرزند بودن را تصور کنید. برای نقل قول چارلی چان ، نویسنده از ما می خواهد كه ایده "پسر شماره 1" و "شماره شماره 2 پسر" را بپذیریم.[I]
نویسنده در این زمینه با استفاده از مزمور 115: 15 ، 16 ادامه می دهد. شاید او تحقیقات خود را بر اساس جستجوی كلمات ساده انجام دهد ، و هر متنی را كه حاوی كلمات "یهوه" و "پسران" است ، بدست می آورد ، تصور می كند كه این حرف او را اثبات می كند. بله ، زمین مهربانی بود که به آدم و حوا داده شد. با این حال ، آنها مانند آن ما خراب کردند. نویسنده باید در فصل سوم 1 جان تا آیه 10 را بخواند ، جایی که درباره فرزندان شیطان صحبت می کند. همه پسران مردان زمین را در اختیار دارند ، اما همه "پسران مردان" پسران خدا نیستند. در حقیقت ، اکثریت با فرزندان شیطان رفتار خواهند شد. (Mt 7: 13، 14؛ Re 20: 8، 9)
زمین واقعاً یک ماده فوق العاده از یک پدر عاشق است. به آدم داده شد و توسط پادشاهی خدا به حالت فیض بازگردانده می شود. همه کسانی که تصمیم به پیوستن به خانواده خدا می گیرند ، دوباره از آنچه آدم و حوا دور انداختند لذت می برند. این امر به راحتی با مطالعه کتاب مقدس تأسیس می شود. با این حال ، به نظر می رسد سازمان قصد دارد فراتر از آنچه نوشته شده است فراتر رود. این کافی نیست که خداوند این سیاره شگفت انگیز را به ما داده است. ما باید باور داشته باشیم که این منحصر به فرد است ، یکی از انواع. سازمان مانند کاتولیک های قدیمی ، می خواهد زمین را در مرکز جهان مسکونی قرار دهد.
حمایت علمی از این نتیجه گیری به شرح زیر است:
دانشمندان مبلغ زیادی را برای اکتشافات فضایی برای یافتن سایر سیارات شبیه زمین خرج کرده اند. اگرچه صدها سیاره شناسایی شده اند ، دانشمندان ناامید می شوند که هیچ یک از این سیارات تعادل پیچیده ای از شرایط را ندارد که زندگی انسان را ممکن می سازد ، همانطور که زمین انجام می دهد. به نظر می رسد زمین در بین آفرینش خداوند بی نظیر است. " - تراز 6
دانشمندان سیستم های ستاره نزدیک را جستجو کرده اند و تا به امروز تأیید کرده اند سیارات سیارات 1,905. البته این سیارات به اندازه کافی بزرگ هستند که قابل تشخیص هستند. سیارات نسبتاً ریز مانند زمین در کنار کشف غیرممکن هستند. بنابراین ممکن است یک سیاره زمین شبیه به زمین باشد که یکی از این سیستم ها را به گردش در می آورد ، اما هنوز حضور آن فراتر از توانایی ما برای تشخیص است. به نظر می رسد که سیستم های سیاره ای عادی هستند. بنابراین ، با وجود 100 میلیارد ستاره در کهکشان ما و صدها میلیارد کهکشانی که در آنجا وجود دارد ، ادعا می کنیم که یافته های فعلی نشان می دهد زمین منحصر به فرد است مانند این است که بگوییم بعد از کاوش ساحل در خارج از ییلاقی خود و پیدا کردن صدف های 2,000 ، اما چنین چیزی نبود. آبی ، به نظر می رسد در تمام دنیا هیچ پوسته صدفی وجود ندارد. (قیاس کامل نیست زیرا ستاره های بسیار بیشتری در بهشت وجود دارد از آنکه در تمام سواحل جهان پوسته صدف وجود دارد.)
شاید هیچ سیاره قابل سکونت دیگری در کیهان وجود نداشته باشد. یا شاید هزاران ، حتی میلیون ها نفر وجود داشته باشد. شايد يهوه فقط يك سياره را براي زندگي باهوش شكل داده است. یا شاید تعداد بیشتری وجود داشته باشد. شاید ما اولین ها بودیم. یا شاید ما فقط یک نفر دیگر در یک صف طولانی هستیم. این همه حدس و گمان است و هیچ چیز راجع به عشق یهوه اثبات نمی کند. پس چرا نویسنده وقت ما را هدر می دهد و با گمانه زنی های بی نتیجه و علم احمقانه به هوش ما توهین می کند؟
در پاراگراف 8 ما با این عبارت دوباره در حال فرو کردن انگشتان پا در استخر آهنین هستیم:
پدران فرزندان خود را دوست دارند و می خواهند آنها را از گمراهی یا گمراهی محافظت کنند. اما بسیاری از والدین قادر به ارائه راهنمایی های مناسب به فرزندان خود نیستند زیرا خود آنها معیارهای موجود در کلام خدا را رد کرده اند. نتیجه اغلب سردرگمی و سرخوردگی است. "
آیا معیارهای یافت شده در کلام خدا که رد آن منجر به سردرگمی و سرخوردگی می شود شامل دستورالعمل پیروی از دستورات بعدی مردان به عنوان آموزه است؟ (Mt 15: 8)
بعد ، به ما گفته می شود از طرف دیگر ، خداوند "خدای حقیقت" است. (روانشناسی 31: 5) او فرزندان خود را دوست دارد و از اینكه چراغ حقیقت خود را بدرخشد ، اجازه می دهد تا در هر جنبه ای از زندگی خود ، به ویژه در امور عبادت. (مزمور 43 را بخوانید: 3.) خداوند حقیقت را چه چیزی فاش کرده است و چگونه این نشان می دهد که او ما را دوست دارد؟ - تراز 8
این گفته تا زمانی صادق است که کسی آن را از متن سازمان شاهدان یهوه جدا کند ، اما منظور نویسنده این نیست. امید او این است که خوانندگان از این واقعیت غافل شوند که این سازمان ، در حالی که ادعا می کند کانال حقیقت نازل شده است ، بارها و بارها ما را در مورد بسیاری از موضوعات کتاب مقدس و نبوت گمراه کرده است. اگر بخواهیم آنچه را که بند 8 درباره خدا صادق است بپذیریم ، پس از این همه خداوند چنین پدر خوبی نیست. البته ، این به سادگی نمی تواند باشد. بنابراین ، باید اذعان کنیم که او از این سازمان برای مراقبت از فرزندان مسح شده روح خود استفاده نمی کند.
ما نمی توانیم هر دو روش داشته باشیم.
شواهد بیشتر در مورد این مورد ناخواسته در پاراگراف مطالعه بعدی ارائه شده است.
"او مانند پدری است که نه تنها نیرومند و خردمند بلکه عادلانه و دوست داشتنی است و باعث می شود فرزندانش رابطه شخصی نزدیک با او داشته باشند."
چگونه خداوند رابطه فرزندی نزدیك با او را برای فرزندانش آسان می كند؟
"عیسی به او گفت:" من راه ، حقیقت و زندگی هستم. هیچ کس به جز من نمی آید به پدر. 7 اگر مردان من را می شناختید ، پدر من را نیز می شناختید. از این لحظه او را می شناسید و او را دیده اید. "" (یوه 14: 6 ، 7)
"زیرا" چه کسی ذهن خداوند را می شناسد ، تا او را راهنمایی کند؟ " اما ما ذهن مسیح را داریم. "(1Co 2: 16)
اگر JW.ORG روشی است که خداوند از ما برای فرزندان خود به سمت او سوق می دهد ، چرا نویسنده با روحیه روبرو نشده است تا در این مقاله به عیسی مسیح را به عنوان تنها راه تحقق این روابط معرفی کند؟ در این مقاله کل ذکر نشده است. چقدر گفتن!
مشاوران و رشته های خداوند
پاراگرافهای 12 از طریق 14 هیچ کاربرد عملی از نکاتی را که بیان می شود نیست. با این حال ، پیامد این است که مشاوره و نظم و انضباط از جانب خداوند از طریق بزرگان به ما هدایت می شود. بنابراین ، ما باید همانطور که می خواهیم به خداوند گوش فرا دهیم و هنگامی که از طرف آنها نظم و انضباط داریم ، همانطور که می خواهیم در مورد نظم خداوند قرار دهیم ، پاسخ دهیم. مشکل این است که وقتی شخصی گناهان خود را متوقف کرده و توبه کرده است ، خداوند یک سال صبر نمی کند تا قبل از سلطنت ، اجازه دهد فرد بتواند به یاران خود بازگردد. او احکام ماه های 12 ، 18 و 24 را برای افرادی که فقط توبه می کنند ، اجرا نمی کند.
نکات کتاب مقدس از این سه بند معتبر است ، اما در کاربرد عملی آنها در سازمان است که از عشق خدا کم می شود.
سوء استفاده از اصل محافظت از پدر
بند 16 یک مثال گمراه کننده می دهد:
وی همچنین گفت: «در روزگار ما ، دست خداوند کوتاه نیست. یک نماینده دفتر مرکزی که از شعبه ای در آفریقا دیدن کرده است گزارش داد که درگیری های سیاسی و مذهبی آن کشور را ویران کرده است. جنگ ، غارت ، تجاوز و قتل ، زمین را به آشوب و هرج و مرج فرو برد. با این حال ، هیچ یک از برادران و خواهران ما در این حالت جان خود را از دست ندادند ، حتی اگر بسیاری از آنها همه وسایل و معیشت خود را از دست دادند. وقتی از آنها سؤال شد که چگونه فرار می کنند ، همه با یک لبخند گسترده پاسخ دادند: "همه خوب است ، به لطف خداوند!" آنها عشق خدا را نسبت به آنها احساس کردند. "
چه چیزی بیشتر از این نتیجه خواهد گرفت؟ آیا آنها نتیجه نمی گیرند که خداوند در چنین شرایطی از ما محافظت می کند؟
چندی پیش بود که یک مأموریت بزرگ بتلیس از یک فداکاری بتلی در یک کشور همسایه به کنیا باز می گشت. آنها در تصادف قرار گرفتند و برخی درگذشت و برخی دیگر نیز به شدت مجروح شدند. آن موقع حمایت خداوند از کجا بود؟ در دسامبر 1 ، 2012 در میامی ، یک کشنده رخ داد سقوط با اتوبوس حامل شاهدان یهوه به مجمع. بیست در دیگری درگذشت تصادف در نیجریه یازده نفر درگذشت و چهل و پنج نفر دیگر مجروح شدند سقوط در هندوراس. در فوریه 21 ، 2012 ، بیست و نه شاهدان یهوه در اثر تصادف اتوبوس درگذشت کویتواکوادور تعداد زیادی از کسانی بودند که در طوفان اخیر در فیلیپین درگذشت.
چرا همه برادران این شاخه بی نام در آفریقا شایسته حمایت از خداوند بودند ، در حالی که این دیگران نبودند؟ آیا نویسنده ما را به این فکر می اندازد که به عنوان شاهدان یهوه از نوعی محافظت ویژه برخوردار می شویم؟ اگر چنین است ، چرا؟
اظهاراتی مانند این در بند 16 باعث ایجاد یک باور غلط در مورد چگونگی محافظت خداوند از مردم خود می شود. سازمان مسئولیت عواقب آن را بر عهده دارد ، گرچه تمایلی به فرض وجود ندارد. به عنوان مثال ، در کلمبیا در 1987 هزاران نفر هنگام سقوط یک آتشفشان در گلسنگ جان خود را از دست دادند.
"درست طبق برنامه ، نوادو دل روئیز در شب 13 نوامبر 1985 قله های خود را منفجر کرد. بیش از 20,000،41 نفر در آرمرو جان خود را از دست دادند و هزاران قربانی از چینچینا و سایر شهرهای اطراف وجود داشت. در میان کسانی که در آرمرو درگذشتند ، 87 شاهد یهوه و همکارانشان بودند. برخی ناخواسته به سالن پادشاهی که در سطح پایین بود فرار کرده بودند. آنها را با خود بردند و با آن مقبره شدند. خوشبختانه دیگر شاهدان توانستند به مناطق بالاتر فرار کنند و نجات یافتند. " (w12 15/24 p. XNUMX نادیده گرفتن هشدارها و آزمایش خدا)
ادعاهای مبتنی بر شواهد حکایتی مانند آنچه برای برادران ما در ملل یاد شده در آفریقا اتفاق افتاد ، تنها در تقویت اعتقاد به مداخلات الهی در مواقع مشکل هستند. بنابراین بسیار اعتراض آمیز است وقتی که سازمان از افرادی که تصمیمشان سالها چنین تلقیناتی بوده و نتیجه آن انتخابی غم انگیز بوده ، انتقاد می کند. متهم کردن چنین افرادی ، پس از این واقعیت ، به نادیده گرفتن هشدارها و آزمایش خدا ، در حالی که حاضر نیست مسئولیت هر مسئولیتی را برعهده بگیرد ، کاملاً قابل درک است.
یک سوء استفاده نهایی
با زیرنویس "یک امتیاز بزرگ" ، مقاله با مراجعه مجدد به 1 John 3: 1 بسته می شود ، و با بازنویسی نقل قول گمراه کننده آن به صورت یک جمله کامل ، این نکته را نادیده می گیرد که جان جان را نادیده گرفته و متن را برای اهداف خاص خود سوء استفاده می کند:
”درک و تجربه عشق خداوند به ما یکی از بزرگترین امتیازات و نعمت هایی است که امروز می توانیم داشته باشیم. همانطور که رسول یوحنا ، ما نیز مجبور شدیم اعلام کنیم: "ببینید پدر چه نوع عشقی را به ما داده است!" - 1 John 3: 1. " - تراز 18
بنابراین بزرگترین امتیاز درک (همانطور که توسط انتشارات توضیح داده شده است) و تجربه کردن (در چارچوب سازمان) عشق به خداوند است. با این حال ، آیا این یک امتیاز بزرگتر نیست که توسط خود خدا خواسته شود که یکی از فرزندانش باشد؟
عاشق این است که این واقعیت را از خواننده پنهان کند؟
________________________________________________________
[I] عذرخواهی می کنم از همه نسل های Xers و Millennials برای این مرجع ، اما شما بچه ها همه با اینترنت مهارت دارید ، بنابراین من به شما اعتماد می کنم فقط به آن گوگل می کنید.
عیسی مسیح را در کتاب مقدس NWT در کولسیان بخاطر بسپارید عیسی مابقی چیزهای دیگر را خلق کرده است شاید کتاب مقدس NWT به معنای زندگی در سیارات دیگر باشد ... با عرض پوزش جناح بد یا حقیقت جناس ry. 🙂
با تشکر از مقاله meleti ، فقط خواندن نظر شما در زیر عنوان نادرست از اصل حمایت از پدر. همانطور که می دانید آنچه در اینجا انجام می دهند یک تکنیک دستکاری عرفانی است. یکی از نکات لیفتون در کنترل فکر است. من برخی از ماههای گذشته راجع به ویراناتون ناشی از فیلیپین ها پخش شد. نکته مهم به نظر می رسید فیلمبرداری از همه (تجربیات تقویت ایمان) بیش از هر چیز دیگری باشد.
آنها از این فیلم ها اطمینان می گیرند که همه می دانند که همه افراد WT چقدر وفادار و عادل هستند. متی 6: 1-6: مراقب باشید که عدالت خود را در مقابل مردان انجام ندهید تا توسط آنها رعایت شود. در غیر این صورت هیچ پاداشی با پدر خود که در بهشت است ، نخواهد داشت. 2 از این رو هنگامی که می خواهید هدایای رحمت ببخشید ، ترومپیکی را در پیش روی خود قرار ندهید ، درست مانند کاری که منافقان در کنیسه ها و خیابان ها انجام می دهند ، تا آنها را شکوه و جلال دهند. راستی به شما می گویم ، آنها پاداش خود را به طور کامل دریافت می کنند. 3 اما... بیشتر بخوانید »
پست عالی ، با تشکر از TRA.
بله ، آنچه این فیلم ها انجام می دهند این است که تصور می کنیم اگر بخشی از سازمان هستیم ، از خدا محافظت و برکت می شود. بنابراین اگر می خواهیم از خدایان محافظت کنیم ، میلیون ها نفر دیگر را که باید در آن حضور داشته باشیم ، تحت تأثیر قرار می دهد.
چنین مقاله عالی ملتی ، متشکرم. وقتی از روی آن خواندم به ذهنم خطور کرد که اگر بخواهم روز یکشنبه به جلسه بروم و هر بار که در مقاله تناقض یا مغالطه منطقی وجود داشت ، فقط به نقل از متون مقدس و سایر مقالات برج مراقبت پاسخ می دادم ، آنها به زودی دست از انتخاب برمی دارند دست من. بسیار برای "آزادی شکوهمند فرزندان خدا". !
و در بند 17 افزونه معمولی داریم. با استفاده از کلمه خود و انتشارات کتاب مقدس از سازمان خود. ما به دیدن حقیقت و غیره کمک می شویم. جایی که به عنوان تیموتیکس 2 xNUMX؛ 3 و 16 نشان می دهد که ما نیازی به چنین چیزی نداریم بلکه فقط خود کتاب مقدس هستند. برادران مرتباً از آیات برای اثبات در صحت کتاب مقدس استفاده می کنند اما نکته ای که پائول در اینجا مطرح می کرد این بود که به تیموتی می گفت چگونه خود را از گمراهی محافظت کند.
و همچنین ، 2 تیموتائوس 3: 16-17 نشان می دهد که کتاب مقدس همه آنچه که ما نیاز داریم ، است ، زیرا تنها با آن "کاملاً مجهز هستیم". اگر تجهیزات ما "کامل" باشد ، چه چیز دیگری لازم است؟ اما WT می گوید ، "نه ، بدون ما کامل نیست". آنها دوست دارند در مورد الهام از كتاب مقدس صحبت كنند ، درصورتی كه متناسب با آنها باشد - از این رو دلالت دارد كه كتاب مقدس شایسته اعتماد است - اما وقتی كتاب می گوید كامل است ، از آن دریغ می كنند و به طور موثری آموزش می دهند كه در واقع نمی شود قابل اعتماد است مگر اینکه آنها (نگهبانان آموزه) همه اینها را برای ما توضیح دهند. هوم
من از این Meleti لذت بردم ، متشکرم که زمینه را در تصویر قرار دادید. من به طور مداوم از این که این یک درس چه حول بخشی از یک آیه ساخته شده و کاملاً از متن آن خارج شده ، متعجب می شوم. به سادگی خواندن جمله قبل و بعد از متن "موضوع" همه چیز را تغییر می دهد. مثل شما ، درک من از فرزندخواندگی اخیراً اتفاق افتاده است. در طول زندگی خود هنگام خواندن NT ، هیچ وقت احساس نکردم که کلمات در واقع با من صحبت می کنند. احساس می کردم مثل یک شخص ثالث هستم ، مثل یک همسر همسر در یک جمع خانواده ... مثل احساسی که شخص هنگام حضور در آن احساس می کند... بیشتر بخوانید »
فقط یک کنار ... آیا همه متوجه شده اند که مخالفین WT چقدر عبارت "نگهبانان دکترین" را از جلسات دادرسی کودک آزاری در استرالیا برداشت کرده اند؟ این واقعاً عصب خام را زده است. در مورد هر وب سایتی که به آن مراجعه می کنید انتقادهایی را که WT به آن اشاره کرده است. شخصاً به نظر من این عبارت اوج جسارت و استکبار است. سخنان عیسی را در مورد نگهبانان آموزه قرن اول - کاتبان و فریسی ها در نظر بگیرید. برای دیدن چگونگی کاربرد این کلمات در GB امروز تخیل کمی لازم است. متی 23: 1-12: سپس عیسی با... بیشتر بخوانید »
صرف پیگیری در بیضه های WT می تواند به خودی خود تمرین جالبی باشد. آنها غالباً از این شگرد برای معرفی نادرست منابع مختلف - دانشمندان ، مورخان ، دانشمندان کتاب مقدس ، به خود کتاب مقدس استفاده می کنند. همه برای اینکه به نظر برسد که این منابع با تفکر آنها موافق هستند ، اما وقتی اصل را بخوانید ، عکس آن را پیدا خواهید کرد!
منصفانه نگاه کردن به مقاله اگرچه ظالمانه بودن برای ترک کردن (که باید فرزندان خدای نامیده شویم) به معنای عشقی که پدر نسبت به فرزندان دارد ، جلب می شود. بنابراین من شخصاً مشکل بزرگی با مقاله ندارم. اما به نظر می رسد که 99٪ شاهدان به این واقعیت تبدیل نشده اند که حتی با پذیرش خودشان به عنوان پسر و دختر طبقه بندی نمی شوند بلکه فقط به اصطلاح مسح هستند. بنابراین چگونه می توانید کتاب مقدس 1 ژانویه 3؛ 1 واقعاً... بیشتر بخوانید »
متأسفم ... اما حتی ملائکه از یک نظر متفاوت "پسران خدا" نامیده می شوند نسبت به کسانی که "به عنوان فرزندان خدا مسح شده را به فرزندان خود پذیرفته یا به آسمان خوانده اند"
با تشکر از Meleti برای کشف این سو 1 استفاده از 3 John 1: 1 ، و برجسته کردن رابطه پدر و پسر. پاراگراف XNUMX ، آنها به آیه مراجعه می کنند و باز هم نمی توانند پیام واقعی خود را ارائه دهند. کسانی که در سازمان مسح می شوند ، باید تا حدی احساس کنند که کنار گذاشته شده اند. به ندرت این یکی تغذیه می شود ، زیرا بیشتر این مقالات "گوسفندان دیگر" را تهیه می کنند. در صورت تدریس ، این حقیقت وجود نخواهد داشت که همه مسیحیان به عنوان پسر پذیرفته شده باشند. این می تواند یک مسیر عالی برای ایجاد رابطه پدر و پسر و تقویت این رابطه باشد. به هر حال ، وقتی من در وزارت هستم ، همیشه... بیشتر بخوانید »
WT سهام بزرگی در این واقعیت است که نام "یهوه" را در NT "بازسازی" کرده است ، گویا آنها کار بزرگی انجام می دهند. این ، با وجود این واقعیت که بیش از 5,000 نسخه خطی موجود در NT در دسترس دانشمندان است و Tetragrammaton در هیچ یک از آنها وجود ندارد. اگر واقعاً نفوذ مرتد یا بت پرستی یا فساد متنی وجود داشت که به آرامی در متن NT نفوذ می کرد ، مطمئناً برخی اشکال انتقالی وجود داشت که حداقل حروف YHWH در چند مکان حضور داشتند. متون کتاب مقدس نادر بودند ، تولید آنها بسیار دشوار بود و بنابراین بسیار ارزشمند بودند.... بیشتر بخوانید »
خوب گفت ، TRA.
آنها حق ندارند. اگر کسی به مقاله اصلی 1934 برگردد ، در بندهای پایانی می بیند که دلیل اصلی ایجاد یک بخش روحانیت / عوام بود. دیدن فراتر از آنچه نوشته شده است.
به کدام مقاله 1934 اشاره می کنید؟ آیا می توانید پیوندی تهیه کنید؟
من می توانم بهتر از این کار کنم. من می توانم یک تحلیل ارائه دهم. دیدن فراتر از آنچه نوشته شده است.
من نمی فهمم مقاله ای که یادداشت کردید در مورد نقش زنان است و فقط به طور خلاصه فراتر از آنچه نوشته شده است را لمس می کند. این در مورد "مقاله 1934" چیزی نمی گوید. این چگونه به هم ربط دارد؟ من گیج شدم.
متاسف. من تعجب می کردم که چرا من از قبل یک مرجع می خواستم وقتی من قبلاً آن را ارائه داده ام. وقتی آن پیوند را کنار هم گذاشتم حتماً روی مقاله اشتباهی کلیک کرده ام. الان درستش کردم
مقاله مورد بحث نکاتی را در هر دو مقاله از این مجموعه دو بخشی با عنوان "مهربانی او" که مقاله ای بود که کل نامزد "گوسفندان دیگر" را راه اندازی کرد ، تجزیه می کند.
یک نظر بسیار قابل تأمل ، بسیار بصیرانه. چیزی که همیشه من را آزار می داد این است که چرا یهوه اگر اینقدر مهم بود نام خود را در کتاب مقدس یونان حفظ نکرد - چرا در هیچ یک از قدیمی ترین قطعات موجود وجود ندارد. واضح است که اگر این مهم بود که یهوه از زنده ماندن آن اطمینان می یافت ، ما اثبات و مدرکی در این باره خواهیم داشت ، بدون شک. مگر اینکه برای شروع آنجا نبود!
ناراحتی شما در مورد این موضوع کاملاً قابل درک است. مشکلات حتی از این هم فراتر می روند. دعای نمونه را در نظر بگیرید ، جایی که عیسی از پدرش می خواهد که نام او مقدس شود. در اینجا ما پسر بی گناه و صالح خدا را داریم که دعا می کند نام پدرش مقدس شود. چه دلیل احتمالی ممکن است خدا داشته باشد که به پسرش در مورد این موضوع گوش ندهد ، دلیل که ظاهراً نزد خدا نزدیک و عزیز است؟ و با این حال ، هیچ نسخه خطی بازمانده ای وجود ندارد که همان نام پدر او را حمل کند. این بدان معناست که خداوند از شنیدن سخنان پسر تنها پسرش در نماز امتناع ورزید. خیلی فکر... بیشتر بخوانید »
من این را یک بار می گویم و از پست خود دفاع نمی کنم و توضیح نمی دهم: نام جاه بخشی از کتاب مقدس یونان است ، در هر نسخه خطی NT وجود دارد. مشکل این است که کلیساهای مسیحی نتوانسته اند به اعضای خود بیاموزند که نام "عیسی" در واقع "جوشوا" است که به معنای نجات جاه است. بنابراین - بگذارید نام شما مقدس باشد یا مقدس شود - اشاره به لطف نجات دهنده Jah از طریق پسر او دارد. برج دیده بانی اشتباه است که نام خدا را در جایی که رخ ندهد وارد کند. همچنین اشتباه است که بگوییم نام خدا در نسخه های خطی مفقود شده است... بیشتر بخوانید »
این یک نقطه عادلانه دبورا است ، و یک مثال دیگر کلمه حلولوجا است که حداقل بخشی از نام الهی را شامل می شود. اما به همین دلیل است که من احساس کرده ام که در مورد این موضوع دچار تضاد شده ام. این مشتقات الهی در کتب مقدس یونان باقی مانده است ، اما نام الهی خود باقی نمانده است. و با این حال ، آن را در کتاب مقدس عبرانی بسیار قدیمی تر ، حداقل به شکل Tetragrammaton ، حفظ کرده اند. به نظر من بعید است که مسیح هنگام نقل قول از کتاب مقدس عبری از آن نام استفاده نکند. هرچند که گفته شد ، من تعجب می کنم که آیا واقعاً همه چیز برای یهوه مهم است؟... بیشتر بخوانید »
نگهبانان آموزه ها ... کسی حتما محافظان کهکشان را تماشا کرده است ، من عاشق این هستم که برج مراقبت همه پرونده های X را در بند 6 اجرا می کند ... تعجب آور است.
عشق به همه از بوسترت
مثل همیشه برادر من ، مطمئناً آنها از یوحنا 14: 6 استفاده نمی کنند ، این کتاب مقدس است که آنها را تأیید نمی کنند (به نظر خودم می گویم) ، من دوست دارم که آنها با استفاده از متی 28:19 دوست دارند ، اما در سخنرانی تعمید در مجامع ، آنها آن را رها نمی کنند ، و همه ما می دانیم که سtionsالات از اواسط دهه 80 ، به قانون گرایی بیشتری تغییر یافته است ، متاسفم که از موضوع خارج شدیم ، به کارهای بزرگ ادامه می دهیم. 🙂
با تشکر از شما برای انجام این همه مقاله. من می دانم که آنها وقت می گیرند. بعضی اوقات فکر می کنم JW ها کارهای خوبی روی مقالات انجام می دهند و شما شیب را بیرون می کشید. متشکرم ، زیرا من هرگز نتوانستم این ناهماهنگی ها را برطرف کنم. خیلی ممنون که وقت خود را برای انجام این کار در هر هفته سپری کردید.
ممنون کریستوفر این کار است ، اما کار لذت بخش و با ارزش است.
مقاله خوب ، Meleti.
"شاید یهوه فقط یک سیاره را برای زندگی هوشمند ترورفورم کرد. یا شاید تعداد بیشتری وجود داشته باشد. شاید ما اولین ها بودیم. یا شاید ما فقط یک نفر دیگر در یک صف طولانی هستیم. "
من فکر می کنم زمین تنها سیاره ای است که خداوند زندگی هوشمندانه ، پسران و دختران را خلق کرده است. در غیر این صورت پسرش مجبور می شد بارها و بارها جان خود را از دست بدهد.
ممنون دبورا. شما به نکته معتبری اشاره کردید. البته این احتمال نیز وجود دارد که دیگران سیارات زندگی هوشمندانه داشته باشند اما ما تنها کسی هستیم که به گناه افتاد.
در این صورت ، یهوه به شیطان اجازه می دهد تا به اینجا و آنجا برود و تلاش کند تا باعث خلق چندین هوشمندانه در سیارات مختلف شود ، بدون این که دانه زن سرش را خرد کند؟
این نبوت را ناکارآمد می کند.
این لزوماً دنبال نمی شود. تنها چیزی که من پیشنهاد می کنم این است که ما نمی توانیم تمدن های دیگر را به دلیل آنچه در اینجا اتفاق افتاده رد کنیم. یک فرشته بی گناه تصمیم می گیرد بد شود. چه فقط یک زمین باشد یا یک میلیون ، او باید از جایی شروع کند و هر کجا که شروع کند همان جایی است که پایان می یابد. البته همه اینها فرضی است. حرف من این است که ما برای تصمیم گیری قاطع در مورد اینکه آیا زندگی باهوش تر در آنجا وجود دارد ، ما فاقد داده ها هستیم. با این وجود برج مراقبت در استفاده از منطق مارک خود بر اساس استدلال های علمی نادرست برای بیان جمله ای مشکلی ندارد... بیشتر بخوانید »
خوب ، من از این عقیده هستم که آدم و حوا سقوط خواهند کرد. اراده آزاد همیشه آزمون را از دست می دهد ، همان چیزی است که هست. ما خراب می کنیم ، یاد می گیریم.
شاید بحثی برای یک روز دیگر باشد.
ممنون بابت پاسخ.
دب ، ملتی ، برای افزودن امکان دیگری به ترکیب mix. آیا ممکن است "زمین" های دیگر در مراحل مختلف رشد در سراسر جهان باشند؟ آیا ممکن است زمین ما نمونه اولیه موجودات "تنفس کننده" باشد؟ این کاملاً تصور است ، اما اگر چنین بود ، زیرا یهوه انسان را با توانایی تولید مثل خلق کرد (زندگی فرشته ای نمی تواند) فقط یک اصل لازم است ایجاد شود. تمام آفرینش های "مانند انسان" با DNA آن یک و تنها اصلی مرتبط و قابل ردیابی هستند. هرچه هر سیاره زمین مانند زمین به راحتی مملو از انسان شود ، سیاره بعدی آماده پایداری خواهد بود... بیشتر بخوانید »
یک فکر جذاب. ما نمی خواهیم همه آنچه پدرمان برای ما آماده کرده را از دست بدهیم. (1Co 2: 9)
من عقیده دارم که اگر سقوط انسان و نقشه رستگاری چیزی بود که خداوند از قبل پیش بینی می کرد ، نزدیک به این هستم که به سرنوشت همه چیز برسم. پس باید موضع بگیرم که یهوه می دانست که وقتی انسان انسان شد ، کلام گناه نمی کند. اوه ، چطور همه چیز برای من تغییر می کند. اگر "نمی توانید ضرر کنید" خطر کجاست؟ پس از آن فقط 33 سال زمینی است ، و آخرین روز از نظر جسمی دردناک است ، پس از آن تمام می شود. یک روز زمین در متن هزار میلیارد سال زمین چقدر طول می کشد؟ حتی یک چشم بر هم زدن آیا عیسی چنین نمی کند؟... بیشتر بخوانید »
سوپاتر ، خدا پایان را می داند زیرا او توانایی تحقق همه چیز ، مانور دادن به همه حوادث را دارد تا هدف مطلوب محقق شود. او پیش بینی می کند زیرا می تواند اینگونه عمل کند. او با توجه به تغییراتی که در مردان رخ می دهد تنظیم می شود. توبه نینوا به عنوان نمونه ای از خداوند که اجازه می دهد اراده آزاد ، تعیین سرنوشت ، چرخش ، تبدیل شدن ، به اذن خدا ، برنده محکومیت خود (درسی که از برج مراقبت فرار می کند) است. مقدر نبودند که توبه کنند ، نه. اما پس از آن هیچ کدام از آنها برای مرگ ابدی پیش بینی نشده بودند. خدا آن طور کار نمی کند. در مورد مسیح ،... بیشتر بخوانید »
دب ، آنچه به من کمک می کند تا این موضوع را درک کنم تشبیه "تولید کننده" است. مردان ناقص و انسانهای ناقص آنها دستگاه های معیوب تولید می کنند ، از این واقعیت گریزی نیست. آنها نمی توانند پیش بینی کنند که کدام بخش از بازرسی عبور نمی کند ، یا ممکن است از بازرسی عبور کند و بعداً خراب شود. آنها فقط می دانند که درصد معینی از آنچه تولید می کنند معیوب است. در بعضی مواقع نقص آشکار نمی شود تا زمانی که قطعات در این زمینه خراب شوند (فراخوان خودکار). اگرچه ممکن است آن قطعه از بازرسی اولیه سازنده عبور کرده باشد ، اما باز هم معیوب بود ، یا یک نقص در طراحی بود ، یا در غیر این صورت. در آن یهوه و... بیشتر بخوانید »
چند هفته پیش بر چگونگی دوست بودن GC تأکید شده بود ، این هفته باید به یهوه به عنوان یک پدر نگاه کنیم ، و چون ما فرزندان او هستیم ، آنها فقط قسمت اول 1 John 1 John 3: 1Redised Standard Version (RSV) 3 را نقل کردند ببینید پدر چه محبتی به ما داده است تا ما را فرزندان خدا بنامیم. و همینطور هم هستیم دلیل اینکه دنیا ما را نمی شناسد این است که او او را نمی شناخت. چرا GB این کار را می کند ، آنها معتقدند که کتاب مقدس فقط مربوط به مسح است ، به همین دلیل آن را ترک کردند... بیشتر بخوانید »
من می دانم که بسیاری در مورد مسئله و احتمال جبر بحث کرده اند ، و من به احتمال زیاد از همه کسانی که قبل از من بودند باهوش تر نیستم. اما اینجا دو سنت من است. به نظر می رسد که اگر خداوند پیش از موعد می دانست که شیطان و انسانها گناه می کنند و این همه آسیب و رنج ناشی از آن را به وجود می آورند ، می توان او را مسئول آن دانست. این به معنای سرزنش خدا در شر و در نتیجه انتساب شر به خدا است ، چیزی که کتاب مقدس می گوید امکان پذیر نیست ، زیرا او صالح و کامل است. خداوند به وضوح از خصوصیات اخلاقی نیز برخوردار است ، و... بیشتر بخوانید »
TRA ،
لزوما خدا فرشته ای را که می شناسیم به عنوان سقوط شیطان نمی شناخت. اما او می دانست که اراده آزاد ، هدیه ای از تعیین خویشتن ، به طور طبیعی منجر به انتخاب های بد ، شورش خواهد شد.
این یک حقیقت غیر قابل اجتناب است که تاریخ آنرا اثبات می کند.
تلنگر سکه. فقط به این دلیل که فرصتی برای فرود دم و انجام آن وجود دارد ، به این معنی نیست که شما قصد آن را داشته اید ، با اثبات تاریخ ورق زدن سکه صرفاً به معنای تشخیص احتمال نتیجه است. دیگه هیچی خدا نه گناه را مقدر کرد و نه گناه را پیش بینی کرد.
دقیقا.
این سیاره "بذر" است که در بعضی از مواقع در آینده خداوند به آن اجازه می دهد و کمک می کند تا بشر بتواند باغ عدن را به هرجایی که می تواند از خارج بدست آورد به بار بیاورد. البته ، هیچ عالمی در جهان وجود ندارد که پایانی نداشته باشد ...
خدای بزرگ و پدر بزرگ ما در عشق خود و هدایای او به فرزندان خود چه در آسمان و چه در دنیای جسمی هیچ محدودیتی ندارد.
احتمالاً ، اما باز هم ، ما نمی توانیم بدانیم ، بنابراین نباید ادعاهای محکم داشته باشیم.
منظورتان این است که "ما نباید ادعاهای محکم کنیم". خیلی شرم آور است وقتی که فراموش نکنیم که "نه" مزاحم در ناراحت ترین زمان :-))
با تشکر برای گرفتن این ، TRA. درستش کردم
>> احتمالاً ، اما باز هم ، ما نمی توانیم بدانیم ، بنابراین نباید ادعاهای محکمی ارائه دهیم.
من "ادعاهای محکم" می کنم ، شما "آزمایش های فکری".
من می گویم سیب زمینی ، تو می گویی
شما می گویید سیب زمینی ، من می گویم سیب. بله درسته. دقیقاً همین موضوع
تلاش خوب است ، اما هیچ انگشتر طلائی نیست. 🙂
>> اراده رایگان همیشه آزمون را از دست می دهد
همیشه… (عبرانیان 4:15)
نیک او. بله ، سقوط آدم و حوا اجتناب ناپذیر بود. برنامه ریزی نشده ، اما اجتناب ناپذیر ... چیزی فریب خورده است که نمی تواند در میان فرشتگان رخ دهد. دیگری با دانستن همانطور که برخی از فرشتگان نیز نافرمانی کردند. اجتناب ناپذیر بود که در میان انبوه فرزندان روح حداقل یک نفر سقوط کند. وضعیت آزاد بودن در تعیین خود مسیر ما به طور حتم منجر به برخی انتخاب های بد خواهد شد. بهشت همه شیرینی و نور نبوده است. فرشتگان برادر جانبداری می کنند ، فرزندان روحانی وفادار پدرشان با توانایی دوست داشتن ، مانند ما ، ایجاد شده اند ،... بیشتر بخوانید »
بله ، سقوط آدم و حوا اجتناب ناپذیر بود.
شما احتمالاً قصد نداشتید از این طریق بیرون بیایید ، اما این سخنان نام و شخصیت خدا را ملامت می کند. اگر سقوط آدم و حوا اجتناب ناپذیر بود ، پس گفته خدا که همه چیز خوب است نادرست بود زیرا پیش فرض سقوط آنها بود.
شما قسمت اول جمله بعدی را کنار گذاشتید. ایناهاش:
"بله ، سقوط آدم و حوا اجتناب ناپذیر بود. برنامه ریزی نشده ، اما اجتناب ناپذیر است ... "
بنابراین برنامه ریزی نشده از پیش تعیین نشده است.
می بینم ، بنابراین خدا اینطور برنامه ریزی نکرده است اما می داند که این کار اجتناب ناپذیر است. بله ، اکنون مشخص شده است که این دو اصطلاح هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. خداوند دو موجود را آفرید که قادر به جلوگیری از گناه نیستند و آنها را خوب اعلام کرد.
بیا دیگه. شما همچنان بر نام نیكوی خدا سرزنش می كنید. وقت توبه است.
ملتی ، تو نوشتی: "می بینم ، بنابراین خدا اینطور برنامه ریزی نکرد اما می دانست که این کار اجتناب ناپذیر است. بله ، اکنون مشخص شده است که این دو اصطلاح هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. خداوند دو موجود را آفرید که قادر به جلوگیری از گناه نیستند و آنها را خوب اعلام کرد. " بله ، ملتی ، خدا می تواند چیز خوبی خلق کند در حالی که می داند چنین چیزی باقی نخواهد ماند. مار پسران روحانی را در بهشت به سوی خود جلب کرد. در مقایسه ، موفقیت با گوشت فرومایه ، قطعه ضرب المثل کیک است ، بدون ذهنیت ، بدون مشکل ، سس آسان است. شما همچنین نوشتید: ”بیا. شما ادامه دهید... بیشتر بخوانید »
دبورا ، لطفاً برای من توضیح دهید که چرا احساس می کنید سقوط آدم و حوا اجتناب ناپذیر است. البته اراده آزاد امکان وقوع این موارد را فراهم می کند ، اما اجتناب ناپذیر؟ تک تک فرشته ها چطور؟ ما می دانیم که برخی از فرشتگان از راه شیطان پیروی می کنند ، با این حال اکثریت آنها وفادار می مانند. آیا هیچ یک از این دو احتمال برای آدم انسانی (که به نظر او "کمی پایین تر از فرشتگان" ساخته شده است) وجود نداشته است؟ شما پیشنهاد می کنید که این طبیعت منحصر به فرد مسیح بود که او را قادر به سقوط نکرد. با این حال موافقت نخواهیم کرد که ذات مسیح به عنوان تنها فرزند پسر خدا چیزی است... بیشتر بخوانید »
بزرگترین مشکل در مورد زندگی جسمی هوشمند در جاهای دیگر مربوط به حل و فصل حاکمیت خدا بر جهان است. از آنجایی که جهان ما به دلیل آدم و حوا به گناه افتاد ، زمین جهانی بی قانون و لعنتی است. تلاش و دردسر عظیمی توسط خدا و مسیح صرف ترتیب قربانی باج و کمک به خارج شدن ما از این آشفتگی شده است. فرض کنید افراد دیگر در جهانهای دیگر خلق شده اند در حالی که هنوز مسئله حاکمیت خدا و سرپیچی شیطان حل نشده است. این می تواند یک تناقض قانونی ایجاد کند. در مورد آدم و حوا بعد از اینکه گناه کردند ، در نظر بگیرید. ... بیشتر بخوانید »
من دیگر با نظر JW موافق نیستم که هر مسئله ای مربوط به حل و فصل حاکمیت خدا باشد. من اعتقاد ندارم که هرگز زیر سوال رفته باشد. نگاهی به ادعای حاکمیت خداوند برای بحث مفصل
چه بخواهیم به این مسئله به عنوان مسئله "حاکمیت" نگاه کنیم و چه به سادگی تحمل موقت گناه و قانون گریزی ، یک "مشکل" در رابطه بشر با خدا وجود دارد که ابتدا باید در اینجا حل شود ، تا هرج و مرج ایجاد نشود. بر جهان هستی حکومت کن مطمئناً خدا اجازه نمی دهد که دیوانگی این جهان در جهان های دیگر وجود داشته باشد و شکوفا شود. این تمام چیزی است که من سعی می کنم بگویم.
من با همه چیز موافقم به جز "اول". اگر او 10 جهان را با زندگی هوشمند خلق کرد ، و این جهان 10 بود و اینجا جایی است که گناه آغاز شده است ، در اینجا می توان آن را به سود همه حل کرد.
البته این همه حدس و گمان است ، بنابراین نظریه من به خوبی نظریه شما است و بالعکس ، اما من احساس می کنم که خدا می توانست پیش بینی کند که همه چیز می تواند برای خلقت انسانی او بد اتفاق بیفتد ، و به دلیل آن مشکل بالقوه ، او عمداً خودش را آماده نمی کند تا با 10 "جهان مشکل" روبرو شود ، مثل اینکه "یک باره جنگ در 10 جبهه". فرض کنید او زندگی انسان را در دو جهان خلق کرده است ، و هر دو به گناه افتادند. حالا او چه کار می کند؟ از طرف دیگر ، اگر خداوند زندگی را بر دیگری خلق کرد... بیشتر بخوانید »
اگر فرض کنیم خدا برای انسان گناه کرده است ، تنها راهی که می توانم منطق شما را ببینم کار است. من نمی توانم آن فرضیه را براساس آنچه کتاب مقدس به عنوان 1 John 4 به ما یاد می دهد بپذیرد: 8.
نه ، من اعتقاد ندارم که خداوند برای انسان گناه کرده است ، به معنای دانستن ، پیش بینی یا انتظار زودتر از زمان اینکه انسان قطعاً گناه کند. اما مطمئناً خدایی به اندازه توان خود و دانا می تواند احتمال وقوع چنین احتمالی را پیش بینی کند. به توصیه در ضرب المثل های 22: 3 توجه کنید: "زیرک کسی است که فاجعه را دیده یا خود را پنهان کرده است ، اما افراد بی تجربه کنار رفته اند و باید مجازات شوند." حال ، این آیه با اصل مورد بحث در اینجا مطابقت دقیق ندارد. هنوز هم ، مطمئناً کسی که به این امر الهام بخشیده است... بیشتر بخوانید »
موافقم. اگر خداوند چندین "زمین" را با همان الگوی آزمایش در مقابل اولین زوج هوشمند ایجاد کرده بود ، خدا می دانست که پسرش در معرض شکنجه و مرگ برای هر سیاره ای قرار می گیرد. به نظر نمی رسد که یهوه که خدای نظم و خرد است. هرچند شیطان امیدوار بود که پسر اولاد خدا را در معرض آزمایش و شکنجه های متعدد قرار دهد. نه ، کاملا منطقی است که زمین ، این سیاره ، تنها خانه زندگی هوشمند جسمی است. تنها سیاره ای که تجربه جدایی از خدا را دارد... بیشتر بخوانید »
خدا برای انسان گناه نکرده ، و همچنین برای سقوط فرشتگان نیز برنامه ای نداشته است. این هیچ ارتباطی با "برنامه ریزی" ندارد ، اما تشخیص اینکه تعیین سرنوشت به اندازه ای از عصیان منجر خواهد شد.
سلام ناشناس واقعی ، این یک آزمایش فکری است مسلما. من سعی در اثبات وجود جهان های دیگر ندارم. با مثال گرفتن از 10 جهان ، شما هزاران فرشته دارید که از ابتدای زمان وجود داشته اند. با این حال ، آنها زمان را اندازه می گیرند ، در جهان ما از ابتدا وجود داشته اند. هیچ کس گناه نکرده است. سپس خداوند زندگی جسمی هوشمندانه ای ایجاد می کند. بیایید سیاره خود را زمین 10 بنامیم. بنابراین او روی زمین 1 زندگی را ایجاد می کند. تولید مثل. هزاران سال می گذرد. بدون گناه سپس او به سمت زمین حرکت می کند. 2. روند از طریق زمین 3 ، 4 ، تا 9 ادامه می یابد.... بیشتر بخوانید »
من اعتقاد ندارم که هر یک از آنها باید به دنیای مشکل تبدیل شوند. مسئله این است که اگر بیش از یک مورد انجام شود ، چه می شود؟ چگونه خدا آن را حل می کند؟ مطمئناً می توانیم بگوییم که از آنجا که خداوند از خرد ما فراتر است ، مطمئناً می تواند چیزی را ارائه دهد. در مورد زمین ما ، از نظر انسانی ، وقتی آدم و حوا گناه کردند ، ما خودمان (آیا امروز امکان داشتیم ناظر مستقلی از وقایع عدن باشیم) ممکن است به این نتیجه برسیم که همه چیز از دست رفته است ، آینده انسان ناامید است ، که به اصطلاح "بازی تمام شده" بود. با این وجود خدا قدم گذاشت... بیشتر بخوانید »
من معتقدم که این مشکل به دلیل یک پیش فرض نادرست بوجود آمده است ، این که فرزندان خدا در 9 جهان دیگر که از قبل وجود داشته اند ، باید مورد بازخرید قرار گیرند. من معتقدم که رستگاری برای انسان ها یک مورد منحصر به فرد است. چرا فرشتگانی که گناه کردند فدیه ای دریافت نمی کنند؟ به زبان ساده ، زیرا هیچ مبنایی برای رستگاری وجود ندارد. آنها کار خدا بودند و کار او خوب است. آنها با انتخاب آگاهانه و با اراده آزادانه خود را ناقص می کنند. پس چرا ساکنان 9 جهان دیگر مستحق فدیه اند؟ پاسخ: آنها بیش از... بیشتر بخوانید »
ملتی ، من کمی آزادی عمل به شما خواهم داد ، اما فقط کمی. برگردیم به سناریوی 10 جهان. به دلیل عدم توضیح بهتر ، بیایید زمین خود را یک زمین بنامیم ، و بیایید وجود یک زمین دو را فرض کنیم. Earth One آدم و حوا را دارد. Earth Two دارای "آدم دو" و "حوا دو" است. هر دو آدامز و هر دو ایوز را گناه کنید. اگر یک مسئله جهانی به یک حل قانونی نیاز دارد ، نیازی نیست که این قطعنامه در همه جا دوباره برقرار شود. در این صورت ، آدم یک و حوا یکی مجاز به زندگی و فرزندآوری هستند ، اما آدم دو و حوا دو بلافاصله مجاز به زندگی هستند... بیشتر بخوانید »
آه ، اما شما به سناریوی 10 دنیای من برنگشتید. شما زمین دیگری را خلق کردید ، یکی که در آن خدا همزمان دو زمین با دو آدامز و دو ایو ایجاد می کند. سناریوی من ایجاد یک زندگی متوالی از زندگی جسمی هوشمند است. بنابراین فقط یک مورد وجود دارد که به نظر می رسد با گناه والدین همه موجودات متولد نشده ، هدف خدا از بین برود.
من فقط سعی در توضیح ساده داشتم. البته ، اگر زندگی در جهان های مختلفی وجود داشته باشد ، ما راهی برای دانستن ترتیب آن نداریم ، چه همزمان انجام شود و چه به صورت سریال. اگر "رواج متوالی" زندگی وجود داشت ، آدام و حوا در اولین برنامه ، در کجای برنامه قرار می گرفتند؟ من اعتقاد ندارم که ادعای یک توالی متوالی مسئله اساسی را حل می کند ، این است که تعیین می کنم اگر یک همپوشانی زمانی وجود داشته باشد که زندگی انسان در بیش از یک جهان وجود داشته باشد و احتمال گناه وجود داشته باشد... بیشتر بخوانید »
نقطه نظرات متفاوت ما از این فرضیه شما ناشی می شود که در صورت بروز گناه ، تمام تمدن های بشری قابل رستگاری هستند ، در حالی که من معتقدم که هیچ انسانی که در گناه به دنیا نیامده باشد ، قابل بازخرید نیست. فرشتگانی که عصیان کردند ، فدیه نمی شوند ، پس چرا باید آدم فدیه شود ، یا هنگام سقوط تعداد بی شماری از فرشتگان ، میلیون انسان بی گناه کامل بر روی زمین 2.0 فدیه شود ، زیرا دیوها گزینه ای برای بازخرید ندارند. وضعیت ما - شما و من - از این نظر خاص است که ما هرگز رئیس و بی گناه نبودیم ، بلکه در گناه متولد شدیم. ما هرگز گزینه انتخاب را نداشتیم. با این وجود ، شایسته ماست... بیشتر بخوانید »
جالب Meleti. اگر "آزمایش فکری" شما درست بود ، من به آن دنیای دیگری که از تجربه عمق عشق خدا که در قربانی شخصی شخص خدا ابراز شده بود ، زمانی که پسر خود را فرستاد تا برای ما بمیرد ، متاسفم. آنها همچنین از دیدن پیروزی پسر خدا و جلال خدا بر شر غافل شده اند. چه زیبایی در مسیح وقتی شاگردان گمراه و گرسنه معنوی خود را تحویل داد ، وقتی جان خود را برای آنها داد ، وقتی آنها را با همه عیبهایشان پذیرفت و آنها را دوست داشت. از دختر شدن خوشحالم... بیشتر بخوانید »
آزادی اطاعت یا عدم اطاعت منجر به نتایج اجتناب ناپذیر می شود: تلاش برای نافرمانی. من اعتقاد ندارم که ممکن است تمام نژادهای پسران باهوش هرگونه تلاش برخی افراد را برای دیر یا زود ”، کم کم ، آزمایش نافرمانی انجام دهند. منطق و تجربه این موضوع را اثبات می کند.
کتاب مقدس این حقیقت را اثبات می کند.
در حقیقت ، آنچه صحت کتاب مقدس ثابت می شود این است که موجودات باهوش می توانند میلیاردها یا میلیاردها سال قبل از گناه یکی از آنها زندگی کنند. این مورد در مورد فرزندان روحانی یهوه وجود دارد. چرا با فرزندان جسمی او که فقط کمی از فرشتگان پایین تر شده اند فرق می کند. بنابراین کاملاً ممکن است که قبل از آنکه روح روحانی که شیطان شد و ظاهراً در نوع خود اولین شخص گناهکار بود ، از تمدن های جسمی بی شماری ایجاد شده باشد تا انسانهای نخستین را وسوسه کند. در نتیجه ، همه... بیشتر بخوانید »
اگر شیطان تمدنهای بدنی بیشماری برای وسوسه کردن داشت ، می توانست در بعضی از این تمدن ها باعث شورش شود. جذابیت داشتن مثل خدا قدرتمند است. مطمئناً خدا می دانست که فرزندان روحانی وجود خواهند داشت که شورش را انتخاب می کنند ، با ناراحتی که می گویند ، وقتی اراده آزاد به میان می آید ، رول تاسها چنین می کند. ما در مورد احتمال باقی ماندن جهان های دیگر از خطا اختلاف نظر داریم. من اعتقاد ندارم که شیطان چنین چیزی را داشته باشد ، زیرا به نظر می رسد که خدا به دلیل خوب به او اجازه داده است کارهای کثیف خود را انجام دهد. تفکیک. ... بیشتر بخوانید »
>> اگر شیطان تمدنهای جسمی بی شماری برای وسوسه داشت ، می توانست باعث شورش برخی افراد در این تمدنها شود. اغوای شبیه بودن خدا قدرتمند است. این فرض را بر این می گذارد که پدری مهربان به او اجازه دسترسی به این تمدن های دیگر را می داد. فقط متغیرهای زیادی وجود دارد که ما می توانیم یک راه یا دیگری را تعیین کنیم. مطمئناً خدا می دانست که پسران روحانی وجود خواهند داشت که عصیان می کنند ، اگر گفته شود ، وقتی صحبت از اراده آزاد می شود ، تاس ها این کار را می کنند. کار خدا کامل است. میلیارد ها طول می کشد... بیشتر بخوانید »
"کار خدا کامل است." برادر ، "کامل" و تعیین سرنوشت به طور مرتب یکی را با دیگری هماهنگ نمی کنند. چگونه "کامل" را با توجه به خلقت هوشمندانه خدا تعریف می کنید؟ گزارش پیدایش پیدایش ، مخلوقات خدا را خوب نه کامل می نامد چه چیزی کامل است؟ چه کسی کامل است؟ آیا فقط خدا نیست؟ مات 5:48 "بنابراین شما باید کامل باشید ، همانطور که پدر آسمانی شما کامل است" ، یعنی کامل. ما هرگز در ناب ترین شکل آن کامل نخواهیم شد ، زیرا خداوند کامل است. "میلیاردها سال طول کشید تا پسر اول روحیه قیام کرد. آیا قرار است کارهای فیزیکی وی را کمتر تصور کنیم؟ " بله ، چون ما... بیشتر بخوانید »
شما از موضوع خارج می شوید و به ادعاهای بی اساس ادامه می دهید. من معتقدم که بحث های بیشتر بی ثمر خواهد بود ، بنابراین با احترام لازم ، کار را متوقف می کنم.
بله ، ملتی ، مواردی وجود دارد که احساس می کنم یهوه فقط اجازه آنها را نمی دهد. من فکر می کنم فرشته ها با توجه به مطالعه کتاب مقدس ما در زن و شوهر و ازدواج با آنها ، یکی از آنها بوده اند. هر کتاب مقدس در پیدایش 6 و 7 نشان می دهد قدرت خدا قدرت خود را بر انسانها و فرشتگان حفظ می کند. عیسی هرگز از زندگی مشترک نام نمی برد و حتی می گوید فرشتگان ازدواج نمی کنند. فقط یک طرف فکر کرد.
عصیان علیه حق حاکمیت خدا ، حق الزام به اطاعت ، در بهشت اتفاق افتاد. قدرت والای خدا هرگز زیر سال نرفت ، اما از استعداد پسران پسران بودن که عاشقانه از خود تعیین می کردند ، نهایت استفاده شد. آنها خود را در اولویت حتی خدای و خالق خود قرار داده و سقوط کردند. من موافقم ، این مسئله حاکمیت نبود. خدا پادشاهی انسانی نیست که بتوان از آن حق حاکمیت گرفت. اطاعت مسئله بود - آیا ارتشهای فرشته ای که با عزم سرنوشت ایجاد شده اند ، در همه کارها از خدای خود اطاعت می کنند یا برخی راه خود را که منجر به جدایی از... بیشتر بخوانید »