[از ws15 / 09 برای نوامبر 16-22]

"ببینید چه عشقی پدر به ما عطا کرده است!" - 1 John 3: 1

قبل از شروع بررسی ، بیایید کمی آزمایش کنیم. اگر کتابخانه Watchtower را در CD-ROM دارید ، آن را باز کنید و روی پانل سمت چپ "همه انتشارات" را دوبار کلیک کنید. در زیر آن ، در قسمت "بخش" ، روی کتاب مقدس دو بار کلیک کنید. اکنون بر روی "Bible Navigation" دوبار کلیک کرده و 1 John 3: 1 را انتخاب کنید. پس از نمایش ، کلمات متن موضوع را انتخاب کنید: "ببینید پدر چه نوع عشقی به ما عطا کرده است". راست کلیک کرده و "Copy with Caption" را انتخاب کرده و سپس پردازشگر کلمه مورد نظر یا ویرایشگر متن را باز کرده و متن را وارد کنید.
بسته به تنظیمات ارجحیت شما ، باید چیزی شبیه به این را مشاهده کنید:

" . .ببینید پدر چه نوع عشقی به ما داده است. . " (1 جو 3: 1)

آیا بین آنچه که اخیراً جایگذاری کرده اید و آنچه به عنوان متن مضمون ما درج شده است ، اختلاف وجود دارد؟
بیضی (...) یک عنصر دستوری است که برای بیان متن گمشده در یک نقل قول استفاده می شود. در این حالت ، اولین بیضیه نشان می دهد که من نتوانستم "3" فصل را در انتخاب خود قرار دهم. بیضوی دوم نشان می دهد که من نتوانستم این کلمات را بگنجانم: "که ما باید فرزندان خدا بنامیم! و این چیزی است که ما هستیم. به همین دلیل دنیا ما را نمی شناسد ، زیرا او را نشناخته است. "
این حق نویسنده است که سخنان خود را از یک نقل قول خارج کند ، اما این حق قانونی نیست که آن واقعیت را از شما مخفی کند. انجام این کار ممکن است صرفاً یک مسئله تکنیکی دست و پا گیر و ویرایش ضعیف باشد یا بسته به شرایط ، این امر می تواند به معنای نامشخصی روشنفکر باشد. همچنین می تواند این باشد که نویسنده از این عنصر دستوری و کاربرد آن بی خبر باشد ، اما در اینجا چنین نیست. اسکن سریع متن موضوع از مطالعه هفته گذشته نشان می دهد که نویسندگان می دانند که چگونه و چرا بیضه استفاده می شود.
با حذف بیضی در متن این هفته و پایان دادن به نقل قول با تعجب ، نویسنده به ما می فهمد که این یک فکر کامل است - مطالب کامل 1 John 3: 1. چیز دیگری گفته نمی شود. ممکن است یکی از این موارد بهانه ای باشد که چیزی غیر از این است که کل متن در جای دیگری از مقاله تولید شده باشد ، یا اینکه ما باید آن را به عنوان بخشی از مطالبه اجباری Watchtower بخوانیم "خواندنمتن ها چنین نیست.
کسانی از ما که هنوز به سرعت به دفاع از سازمان می پردازیم ، ممکن است این مسئله را نشان دهند که این صرفاً یک خطای تایپی ، یک نظارت ساده است ، یا همانطور که ما نمی خواهیم بگوییم "اشتباهات مردان ناقص". توسط همین آقایان ناقص که برای اطمینان از صحت هر آنچه که در نشریات ما وجود دارد ، بسیار مورد توجه قرار می گیرد و مقالات مطالعاتی بطور ویژه مورد بررسی دقیق قرار می گیرد. این موارد قبل از تصویب توسط کلیه اعضای هیئت مدیره بررسی می شود. سپس قبل از انتشار به مترجمی که تعداد صدها نفر را منتشر می کنند توسط ده ها نفر اسکن و تصحیح می شوند. علاوه بر این ، مترجمان می توانند خطاهای صید را که به بخش نوشتن گزارش شده اند ، انجام دهند. به طور خلاصه ، تقریباً امکان نظارت نظیر این امر وجود ندارد. بنابراین باید نتیجه بگیریم که این کار به عمد انجام شده است.
پس از آن چیست؟ آیا این خیلی مورد هیچ چیز نیست؟ واقعاً چقدر می تواند مهم باشد که یک بیضی حذف شده است؟

پیام گمشده

قبل از پاسخ دادن به این سؤالات ، باید بدانیم که کل مقاله در عنوان آن بیان شده است: "چگونه خداوند عشق خود را برای ما نشان می دهد؟" از آنجا که متن مضمون این مضمون عناوین را پشتیبانی می کند ، فقط یکی از دو دلیل می تواند وجود داشته باشد. برای کنار گذاشتن کلمات از متن موضوع: 1) آنها به موضوع یا 2 ربطی ندارند) آنها با آنچه نویسنده می خواهد به ما آموزش دهد تضاد دارند.
در حالت اول ، هیچ دلیلی برای کنار گذاشتن بیضوی وجود نخواهد داشت. نویسنده چیزی برای پنهان کردن ندارد و این کار را در اختیار او می گذارد تا با درج بیضوی این موضوع را نشان دهد. این در مرحله دوم نیست که نویسنده نمی خواهد ما از حقایق کتاب مقدس آگاه باشیم که ممکن است با پیام او برای ما مغایرت داشته باشد.
با توجه به اینکه ما اکنون می دانیم که چیزی در آنجاست ، بیایید ببینیم جان چه گفته است.

"ببینید چه عشقی پدر به ما عطا کرده است ، که ما باید فرزندان خدا نامیده شویم! و این چیزی است که ما هستیم. به همین دلیل است که دنیا ما را نمی شناسد ، زیرا او را نشناخته است. 2 عزیزان ، ما اکنون فرزندان خدا هستیم ، اما هنوز مشخص نشده است که چه خواهیم بود. ما می دانیم که وقتی او آشکار شد ، ما مانند او خواهیم بود ، زیرا او را دقیقاً همانطور که هست خواهیم دید. "(1Jo 3: 1 ، 2)

پیام جان ساده است؛ در عین حال ، در عین حال قدرتمند و شگفت انگیز است. عشق خدا به ما در این مورد ابراز می شود با ما تماس می گیرد فرزندان او باشند. جان می گوید ما هستیم اکنون کودکانش. همه اینها نشان می دهد که این یک وضعیت تغییر یافته برای ما است. ما زمانی فرزندان او نبودیم ، اما او ما را از جهان فراخوانده است و اکنون ما هستیم. این خواستار ویژه برای تبدیل شدن به فرزندان خدا است که به خودی خود پاسخی برای چالش جان است: "ببینید پدر چه نوع عشقی را به ما داده است ...".

پیام مقاله

با چنین پیام شگفت انگیز و دلگرم کننده ای برای انتقال ، ممکن است نگران کننده به نظر برسد که نویسنده مقاله از راه خود خارج شود تا آن را از ما پنهان کند. برای فهمیدن دلیل ، باید بار آموزه ای را که از او زین شده است درک کنیم.

"اگرچه خداوند بر اساس قربانی باج مسیح ، افراد مسح خود را به عنوان فرزندان و سایر گوسفندان صادق اعلام كرد ...".
(w12 7 / 15 صفحه 28 par. 7 "یک یهوه" خانواده خود را جمع می کند)

در سراسر کتاب مقدس مسیحیان پیام وحدت آمیز این است که مسیحیان فرزندان خدا می شوند. هیچ دعوتی برای ما نیست که دوست خدا باشیم. نویسنده فقط می تواند با آنچه وجود دارد کار کند؛ و چه مواردی وجود دارد که مراجع مکرر به "فرزندان خدا" وجود دارد ، و هیچ یک به "دوستان خدا" نمی رسد. بنابراین چالش این است که چگونه "دوستان دیگر ... گوسفند" را به فرزندان تبدیل کنیم و در عین حال میراثی را که فرزندان به آنها تعلق می گیرد ، از آنها سلب کنیم. (Ro 8: 14-17)
نویسنده سعی دارد با بیان نادرست روابط پدر / فرزند در رابطه با مسیحیان ، این چالش را برطرف سازد. در مرحله بعد ، برای جلوگیری از تمرکز در راه برجسته عشق خدا به ما - همانطور که جان توضیح می دهد - نویسنده بر چهار راه کمتر تمرکز می کند: 1) با آموزش حقیقت به ما. 2) با مشورت با ما؛ 3) با نظم دادن به ما؛ 4) با محافظت از ما.

"با این وجود ، احساسات شما در مورد عشق خدا به شما ممکن است تحت تأثیر تربیت و پیشینه شما باشد." - تراز 2

یک اظهار سخیف برای اطمینان ، زیرا این دقیقاً همان اتفاقی است که برای همه شاهدان یهوه افتاده است. من می دانم که تربیت و پیشینه من به عنوان یک شاهد که از خردسالی آموزش دیده بود این بود که عشق خدا به من با عشقی که به "مسح" داشت ، متفاوت بود. من قبول کردم که شهروند درجه دوم هستم. هنوز هم دوست داشتم ، بله ، اما به عنوان یک پسر نیست؛ فقط به عنوان یک دوست

چه وقت یک پسر ، یک پسر نیست؟

حرامزاده یک کودک نامشروع است. او که پدرش ناخواسته و طرد شده است ، تنها یک پسر است به معنای بیولوژیکی. پسران پسری هستند که از هم جدا شده و از خانواده بیرون رانده شده اند. معمولاً برای رفتاری که نام خانوادگی را ننگ می کند. آدم چنین پسری بود. او از هم پاشید ، زندگی ابدی را که حق الهی همه فرزندان خدا است ، فرشتگان یا انسانها ، انکار کرد.
نویسنده مقاله باعث می شود که ما از این واقعیت غافل شویم و وانمود کنیم که ما هنوز فرزندان خدا هستیم با میراث ژنتیکی که با داشتن آدم ، تنها مردی که مستقیماً به عنوان خدا به عنوان پدر بیولوژیکی ما ایجاد شده است ، هستیم.

"بنابراین ، خداوند از چه راههایی ما را دوست دارد؟ پاسخ این سؤال در درک روابط اساسی بین خداوند یهوه و ما نهفته است. البته خداوند ، خالق همه انسانها است. (مزمور 100 را بخوانید: 3-5) به همین دلیل است كه كتاب مقدس آدم را "فرزند خدا" می نامد ، و عیسی به پیروانش آموخت كه خدا را به عنوان "پدر ما در آسمانها" خطاب كنند. پدر ما است؛ رابطه او و ما رابطه پدر با فرزندانش است. به عبارت ساده ، یهوه همانطور که پدر فداکار فرزندان خود را دوست دارد ، ما را دوست دارد. - تراز 3

از مزمور 100: 3-5 برای اثبات این موضوع استفاده می شود که "البته یهو ، خالق همه انسانهاست." این نادرست است این زبور به ساخت ملت اسرائیل و نه بشریت اشاره دارد. این موضوع از متن آن کاملاً مشهود است. واقعیت این است که یهوه اولین انسان را از غبار زمین آفرید. اولین زن با استفاده از مواد ژنتیکی مرد اول ساخته شد. همه انسانهای دیگر با روندی که خداوند آفریده است ، آمده اند. این فرآیندی است که به عنوان زایش شناخته می شود و من و شما بوجود آمده ایم. در این ما هیچ تفاوتی با حیوانات نداریم. اینکه بگویید من پسر خدا هستم مثل آدم هستم زیرا یهوه مرا آفرید ، به این معنی است که یهوه همچنان به ایجاد انسانهای معیوب و گناهکار ادامه می دهد. همه کارهای خدا خوب است ، اما من خوب نیستم. خوب برای هیچ چیز ، شاید ، اما واضح است که خوب نیست. بنابراین ، خداوند من را نیافریده است؛ من به عنوان پسر خدا به دنیا نیامده ام.
این استدلال که ما فرزندان او هستیم و او پدر ماست بر اساس این واقعیت که او باعث شد آدم چندین حقیقت مهم کتاب مقدس را نادیده بگیرد ، نکته مهم این نیست که هیچ انسانی تصور نمی شد در حالی که آدم و حوا هنوز فرزندان خدا بودند. تنها پس از بیرون راندن آنها از باغ ، از هم پاشیدن و جدا شدن از خانواده خدا ، خانواده بشریت به وجود آمدند.
نویسنده می خواهد بپذیرد كه سخنان عیسی در متیو 6: 9 برای ما صدق می كند زیرا خدا آدم را آفرید و ما فرزندان آدم هستیم. این نویسنده باعث می شود که ما از این واقعیت غافل شویم که همه روی زمین ، فرزندان آدم هستند. با این منطق ، کلمات عیسی برای تمام بشریت صدق می کند. خوب ، پس ، اگر همه پسران او هستیم ، چرا پولس در مورد فرزندخواندگی صحبت می کند؟

"زیرا شما روح برده داری دریافت نکردید که باعث ترس دوباره شد ، اما شما به عنوان فرزندی روح فرزندخواندگی دریافت کردید ، با این روح ما فریاد می زنیم: "آبا، پدر! " 16 این روح با روح ما گواه است که ما فرزندان خدا هستیم. "(Ro 8: 15، 16)

پدر فرزندان خود را به فرزند خود قبول نمی کند. این فقط احمقانه است او كسانی را كه فرزندان او نیستند ، به فرزندخواندگی می گذارد و از طریق فرایند فرزندخواندگی ، فرزندان او می شوند. در نتیجه ، آنها وارث او می شوند.
پل ادامه می دهد:

"اگر ، پس ما فرزندان هستیم ، ما نیز وارث هستیم: وارثان واقعاً از خدا هستیم ، اما وارثان مشترک با مسیح هستند ، به شرطی که در کنار هم رنج ببریم که ممکن است ما نیز در کنار هم قرار بگیریم." (Ro 8: 17)

این همان معنای عیسی بود كه وی به پیروان خود گفت كه نماز بخوانند ، "پدر ما در بهشت ​​...". این نوع روابط پدر / پسر تا آن زمان وجود نداشت. ما پادشاه دیوید ، سلیمان ، یا ابراهیم ، موسی یا دانیل را نمی یابیم که به عنوان پدر در نماز به خداوند دعوت می شود. این تنها در زمان مسیح به وجود می آید.
بنابراین ، من نیز به عنوان یتیم معنوی ، بی پدر و بیگانه از خدا متولد شدم. فقط ایمان من به عیسی این اختیار را به من می دهد که فرزند خدا بخوانم ، و فقط روح مقدس که با تولد دوباره به من اجازه می دهد تا دوباره به خانواده خدا برگردم. برای من این تحقق خیلی دیر به زندگی آمد ، اما من از پدر رحمت و رحمت و آرامش او را به نام من تشکر می کنم. این واقعاً نوعی عشقی است که خدا به ما داده بود. (جان 1: 12؛ 3: 3؛ Ro 8: 15؛ 2Co 1: 3؛ 1 John 3: 1)

نتوانست نقطه را بسازد

مقاله متوقف می شود و از یک قطعه منطق بد به قطعه دیگر می رود. در بند 5 سعی می شود به ما یاد دهد که یهوه پدری دوست داشتنی است که با استفاده از مثال گفتمان پولس به آتنی ها ارائه می دهد. پولس برای همه انسانها همه چیز شد تا او بتواند برنده شود. (1Co 9: 22) در این مثال ، او با مشرکان استدلال می کرد و از فلسفه خود استفاده می کرد تا آنها را به مفهوم مسیحی بودن فرزندان خدا برساند. پیام او - بر خلاف خبر شاهدان یهوه - این بود که شنوندگان وی می توانند فرزندان فرزندخوانده خدا شوند. اما ، با در نظر گرفتن استدلال پولس به آتنیان بت پرست و اعمال آن در جماعت مسیحی ، نویسنده مقاله ما را معادل با مشرکان و غیر مسیحیان می کند. عشقی که او به ما نشان می دهد همان عشقی است که او به همه بشریت متمایل نشان می دهد. پس تفاوت بین مسیحی و مسلمان ، یهودی یا هندو ، حتی ملحد چیست؟ ایمان به مسیح بی اهمیت می شود زیرا همه انسان ها به دلیل اینکه فرزندان آدم هستند فرزندان خدا هستند. تنها راهی که ما هنوز می توانیم این مسئله را با حقایقی که جان رسول در جان 1 بیان می کند ، آشتی دهیم: 12 و 1 John 3: 1 این است که دو نوع یا درجه از فرزند بودن را تصور کنید. برای نقل قول چارلی چان ، نویسنده از ما می خواهد كه ایده "پسر شماره 1" و "شماره شماره 2 پسر" را بپذیریم.[I]
نویسنده در این زمینه با استفاده از مزمور 115: 15 ، 16 ادامه می دهد. شاید او تحقیقات خود را بر اساس جستجوی كلمات ساده انجام دهد ، و هر متنی را كه حاوی كلمات "یهوه" و "پسران" است ، بدست می آورد ، تصور می كند كه این حرف او را اثبات می كند. بله ، زمین مهربانی بود که به آدم و حوا داده شد. با این حال ، آنها مانند آن ما خراب کردند. نویسنده باید در فصل سوم 1 جان تا آیه 10 را بخواند ، جایی که درباره فرزندان شیطان صحبت می کند. همه پسران مردان زمین را در اختیار دارند ، اما همه "پسران مردان" پسران خدا نیستند. در حقیقت ، اکثریت با فرزندان شیطان رفتار خواهند شد. (Mt 7: 13، 14؛ Re 20: 8، 9)
زمین واقعاً یک ماده فوق العاده از یک پدر عاشق است. به آدم داده شد و توسط پادشاهی خدا به حالت فیض بازگردانده می شود. همه کسانی که تصمیم به پیوستن به خانواده خدا می گیرند ، دوباره از آنچه آدم و حوا دور انداختند لذت می برند. این امر به راحتی با مطالعه کتاب مقدس تأسیس می شود. با این حال ، به نظر می رسد سازمان قصد دارد فراتر از آنچه نوشته شده است فراتر رود. این کافی نیست که خداوند این سیاره شگفت انگیز را به ما داده است. ما باید باور داشته باشیم که این منحصر به فرد است ، یکی از انواع. سازمان مانند کاتولیک های قدیمی ، می خواهد زمین را در مرکز جهان مسکونی قرار دهد.
حمایت علمی از این نتیجه گیری به شرح زیر است:

دانشمندان مبلغ زیادی را برای اکتشافات فضایی برای یافتن سایر سیارات شبیه زمین خرج کرده اند. اگرچه صدها سیاره شناسایی شده اند ، دانشمندان ناامید می شوند که هیچ یک از این سیارات تعادل پیچیده ای از شرایط را ندارد که زندگی انسان را ممکن می سازد ، همانطور که زمین انجام می دهد. به نظر می رسد زمین در بین آفرینش خداوند بی نظیر است. " - تراز 6

دانشمندان سیستم های ستاره نزدیک را جستجو کرده اند و تا به امروز تأیید کرده اند سیارات سیارات 1,905. البته این سیارات به اندازه کافی بزرگ هستند که قابل تشخیص هستند. سیارات نسبتاً ریز مانند زمین در کنار کشف غیرممکن هستند. بنابراین ممکن است یک سیاره زمین شبیه به زمین باشد که یکی از این سیستم ها را به گردش در می آورد ، اما هنوز حضور آن فراتر از توانایی ما برای تشخیص است. به نظر می رسد که سیستم های سیاره ای عادی هستند. بنابراین ، با وجود 100 میلیارد ستاره در کهکشان ما و صدها میلیارد کهکشانی که در آنجا وجود دارد ، ادعا می کنیم که یافته های فعلی نشان می دهد زمین منحصر به فرد است مانند این است که بگوییم بعد از کاوش ساحل در خارج از ییلاقی خود و پیدا کردن صدف های 2,000 ، اما چنین چیزی نبود. آبی ، به نظر می رسد در تمام دنیا هیچ پوسته صدفی وجود ندارد. (قیاس کامل نیست زیرا ستاره های بسیار بیشتری در بهشت ​​وجود دارد از آنکه در تمام سواحل جهان پوسته صدف وجود دارد.)
شاید هیچ سیاره قابل سکونت دیگری در کیهان وجود نداشته باشد. یا شاید هزاران ، حتی میلیون ها نفر وجود داشته باشد. شايد يهوه فقط يك سياره را براي زندگي باهوش شكل داده است. یا شاید تعداد بیشتری وجود داشته باشد. شاید ما اولین ها بودیم. یا شاید ما فقط یک نفر دیگر در یک صف طولانی هستیم. این همه حدس و گمان است و هیچ چیز راجع به عشق یهوه اثبات نمی کند. پس چرا نویسنده وقت ما را هدر می دهد و با گمانه زنی های بی نتیجه و علم احمقانه به هوش ما توهین می کند؟
در پاراگراف 8 ما با این عبارت دوباره در حال فرو کردن انگشتان پا در استخر آهنین هستیم:

پدران فرزندان خود را دوست دارند و می خواهند آنها را از گمراهی یا گمراهی محافظت کنند. اما بسیاری از والدین قادر به ارائه راهنمایی های مناسب به فرزندان خود نیستند زیرا خود آنها معیارهای موجود در کلام خدا را رد کرده اند. نتیجه اغلب سردرگمی و سرخوردگی است. "

آیا معیارهای یافت شده در کلام خدا که رد آن منجر به سردرگمی و سرخوردگی می شود شامل دستورالعمل پیروی از دستورات بعدی مردان به عنوان آموزه است؟ (Mt 15: 8)
بعد ، به ما گفته می شود از طرف دیگر ، خداوند "خدای حقیقت" است. (روانشناسی 31: 5) او فرزندان خود را دوست دارد و از اینكه چراغ حقیقت خود را بدرخشد ، اجازه می دهد تا در هر جنبه ای از زندگی خود ، به ویژه در امور عبادت. (مزمور 43 را بخوانید: 3.) خداوند حقیقت را چه چیزی فاش کرده است و چگونه این نشان می دهد که او ما را دوست دارد؟ - تراز 8
این گفته تا زمانی صادق است که کسی آن را از متن سازمان شاهدان یهوه جدا کند ، اما منظور نویسنده این نیست. امید او این است که خوانندگان از این واقعیت غافل شوند که این سازمان ، در حالی که ادعا می کند کانال حقیقت نازل شده است ، بارها و بارها ما را در مورد بسیاری از موضوعات کتاب مقدس و نبوت گمراه کرده است. اگر بخواهیم آنچه را که بند 8 درباره خدا صادق است بپذیریم ، پس از این همه خداوند چنین پدر خوبی نیست. البته ، این به سادگی نمی تواند باشد. بنابراین ، باید اذعان کنیم که او از این سازمان برای مراقبت از فرزندان مسح شده روح خود استفاده نمی کند.
ما نمی توانیم هر دو روش داشته باشیم.
شواهد بیشتر در مورد این مورد ناخواسته در پاراگراف مطالعه بعدی ارائه شده است.

"او مانند پدری است که نه تنها نیرومند و خردمند بلکه عادلانه و دوست داشتنی است و باعث می شود فرزندانش رابطه شخصی نزدیک با او داشته باشند."

چگونه خداوند رابطه فرزندی نزدیك با او را برای فرزندانش آسان می كند؟

"عیسی به او گفت:" من راه ، حقیقت و زندگی هستم. هیچ کس به جز من نمی آید به پدر. 7 اگر مردان من را می شناختید ، پدر من را نیز می شناختید. از این لحظه او را می شناسید و او را دیده اید. "" (یوه 14: 6 ، 7)

"زیرا" چه کسی ذهن خداوند را می شناسد ، تا او را راهنمایی کند؟ " اما ما ذهن مسیح را داریم. "(1Co 2: 16)

اگر JW.ORG روشی است که خداوند از ما برای فرزندان خود به سمت او سوق می دهد ، چرا نویسنده با روحیه روبرو نشده است تا در این مقاله به عیسی مسیح را به عنوان تنها راه تحقق این روابط معرفی کند؟ در این مقاله کل ذکر نشده است. چقدر گفتن!

مشاوران و رشته های خداوند

پاراگرافهای 12 از طریق 14 هیچ کاربرد عملی از نکاتی را که بیان می شود نیست. با این حال ، پیامد این است که مشاوره و نظم و انضباط از جانب خداوند از طریق بزرگان به ما هدایت می شود. بنابراین ، ما باید همانطور که می خواهیم به خداوند گوش فرا دهیم و هنگامی که از طرف آنها نظم و انضباط داریم ، همانطور که می خواهیم در مورد نظم خداوند قرار دهیم ، پاسخ دهیم. مشکل این است که وقتی شخصی گناهان خود را متوقف کرده و توبه کرده است ، خداوند یک سال صبر نمی کند تا قبل از سلطنت ، اجازه دهد فرد بتواند به یاران خود بازگردد. او احکام ماه های 12 ، 18 و 24 را برای افرادی که فقط توبه می کنند ، اجرا نمی کند.
نکات کتاب مقدس از این سه بند معتبر است ، اما در کاربرد عملی آنها در سازمان است که از عشق خدا کم می شود.

سوء استفاده از اصل محافظت از پدر

بند 16 یک مثال گمراه کننده می دهد:

وی همچنین گفت: «در روزگار ما ، دست خداوند کوتاه نیست. یک نماینده دفتر مرکزی که از شعبه ای در آفریقا دیدن کرده است گزارش داد که درگیری های سیاسی و مذهبی آن کشور را ویران کرده است. جنگ ، غارت ، تجاوز و قتل ، زمین را به آشوب و هرج و مرج فرو برد. با این حال ، هیچ یک از برادران و خواهران ما در این حالت جان خود را از دست ندادند ، حتی اگر بسیاری از آنها همه وسایل و معیشت خود را از دست دادند. وقتی از آنها سؤال شد که چگونه فرار می کنند ، همه با یک لبخند گسترده پاسخ دادند: "همه خوب است ، به لطف خداوند!" آنها عشق خدا را نسبت به آنها احساس کردند. "

چه چیزی بیشتر از این نتیجه خواهد گرفت؟ آیا آنها نتیجه نمی گیرند که خداوند در چنین شرایطی از ما محافظت می کند؟
چندی پیش بود که یک مأموریت بزرگ بتلیس از یک فداکاری بتلی در یک کشور همسایه به کنیا باز می گشت. آنها در تصادف قرار گرفتند و برخی درگذشت و برخی دیگر نیز به شدت مجروح شدند. آن موقع حمایت خداوند از کجا بود؟ در دسامبر 1 ، 2012 در میامی ، یک کشنده رخ داد سقوط با اتوبوس حامل شاهدان یهوه به مجمع. بیست در دیگری درگذشت تصادف در نیجریه یازده نفر درگذشت و چهل و پنج نفر دیگر مجروح شدند سقوط در هندوراس. در فوریه 21 ، 2012 ، بیست و نه شاهدان یهوه در اثر تصادف اتوبوس درگذشت کویتواکوادور تعداد زیادی از کسانی بودند که در طوفان اخیر در فیلیپین درگذشت.
چرا همه برادران این شاخه بی نام در آفریقا شایسته حمایت از خداوند بودند ، در حالی که این دیگران نبودند؟ آیا نویسنده ما را به این فکر می اندازد که به عنوان شاهدان یهوه از نوعی محافظت ویژه برخوردار می شویم؟ اگر چنین است ، چرا؟
اظهاراتی مانند این در بند 16 باعث ایجاد یک باور غلط در مورد چگونگی محافظت خداوند از مردم خود می شود. سازمان مسئولیت عواقب آن را بر عهده دارد ، گرچه تمایلی به فرض وجود ندارد. به عنوان مثال ، در کلمبیا در 1987 هزاران نفر هنگام سقوط یک آتشفشان در گلسنگ جان خود را از دست دادند.
"درست طبق برنامه ، نوادو دل روئیز در شب 13 نوامبر 1985 قله های خود را منفجر کرد. بیش از 20,000،41 نفر در آرمرو جان خود را از دست دادند و هزاران قربانی از چینچینا و سایر شهرهای اطراف وجود داشت. در میان کسانی که در آرمرو درگذشتند ، 87 شاهد یهوه و همکارانشان بودند. برخی ناخواسته به سالن پادشاهی که در سطح پایین بود فرار کرده بودند. آنها را با خود بردند و با آن مقبره شدند. خوشبختانه دیگر شاهدان توانستند به مناطق بالاتر فرار کنند و نجات یافتند. " (w12 15/24 p. XNUMX نادیده گرفتن هشدارها و آزمایش خدا)
ادعاهای مبتنی بر شواهد حکایتی مانند آنچه برای برادران ما در ملل یاد شده در آفریقا اتفاق افتاد ، تنها در تقویت اعتقاد به مداخلات الهی در مواقع مشکل هستند. بنابراین بسیار اعتراض آمیز است وقتی که سازمان از افرادی که تصمیمشان سالها چنین تلقیناتی بوده و نتیجه آن انتخابی غم انگیز بوده ، انتقاد می کند. متهم کردن چنین افرادی ، پس از این واقعیت ، به نادیده گرفتن هشدارها و آزمایش خدا ، در حالی که حاضر نیست مسئولیت هر مسئولیتی را برعهده بگیرد ، کاملاً قابل درک است.

یک سوء استفاده نهایی

با زیرنویس "یک امتیاز بزرگ" ، مقاله با مراجعه مجدد به 1 John 3: 1 بسته می شود ، و با بازنویسی نقل قول گمراه کننده آن به صورت یک جمله کامل ، این نکته را نادیده می گیرد که جان جان را نادیده گرفته و متن را برای اهداف خاص خود سوء استفاده می کند:

”درک و تجربه عشق خداوند به ما یکی از بزرگترین امتیازات و نعمت هایی است که امروز می توانیم داشته باشیم. همانطور که رسول یوحنا ، ما نیز مجبور شدیم اعلام کنیم: "ببینید پدر چه نوع عشقی را به ما داده است!" - 1 John 3: 1. " - تراز 18

بنابراین بزرگترین امتیاز درک (همانطور که توسط انتشارات توضیح داده شده است) و تجربه کردن (در چارچوب سازمان) عشق به خداوند است. با این حال ، آیا این یک امتیاز بزرگتر نیست که توسط خود خدا خواسته شود که یکی از فرزندانش باشد؟
عاشق این است که این واقعیت را از خواننده پنهان کند؟
________________________________________________________
[I] عذرخواهی می کنم از همه نسل های Xers و Millennials برای این مرجع ، اما شما بچه ها همه با اینترنت مهارت دارید ، بنابراین من به شما اعتماد می کنم فقط به آن گوگل می کنید.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    82
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x