آیا شاهدان یهوه خاص هستند؟

گاهی اوقات ما را مورد انتقاد قرار داده اند زیرا سایت های ما شاهدان یهوه را به استثنای مجازی سایر ادیان متمرکز می کنند. بحث این است که تمرکز ما نشان می دهد ما معتقدیم شاهدان یهوه از بقیه بهتر هستند و بنابراین ، بیش از سایر ادیان مسیحی مورد توجه هستند. ا ون مشخصا قضیه ای نیست که باهاش ​​سر و کار داریم. ضرب المثل همه نویسندگان این است که "آنچه می دانید بنویسید". من شاهدان یهوه را می شناسم ، بنابراین به طور طبیعی از این دانش به عنوان نقطه شروع استفاده می کنم. به خواست مسیح ، ما در خدمت خود شاخه خواهیم گرفت ، اما در حال حاضر کارهای زیادی در زمینه کوچک که JW.org است انجام می شود.

با این حساب ، اکنون به س nowال عنوان پاسخ خواهم داد: "آیا شاهدان یهوه خاص هستند؟" پاسخ منفی است ... و بله.

ما ابتدا با "نه" برخورد خواهیم کرد.

آیا میدان JW از سایر مناطق بارورتر است؟ آیا در JW.org تعداد گندم بیشتری از گیاهان دیگر مانند کاتولیک یا پروتستانیسم رشد می کند؟ قبلاً چنین می اندیشیدم ، اما اکنون فهمیدم که تفکر گذشته من نتیجه برخی هسته های کوچک تلقین است که از دهه ها مطالعه در انتشارات برج مراقبت در مغز من کاشته شده است. همانطور که از حقیقت کلام خدا جدا از آموزه های مردان سازمان بیدار می شویم ، غالباً از بسیاری از پیش فرض های کاشته شده که همچنان ادراک ما از جهان را رنگ می کنند بی اطلاع هستیم.

بزرگ شدن من به عنوان یک شاهد باعث شد که من باور کنم که از آرماگدون جان سالم به در خواهم برد - تا زمانی که به این سازمان وفادار بمانم - در حالی که میلیاردها نفر بر روی زمین همه خواهند مرد. یادم می آید که روی پلی دهلیز مشرف به طبقه اول یک مرکز خرید بزرگ ایستاده ام و با این فکر دست و پنجه نرم می کنم که تقریباً همه کسانی که به آنها نگاه می کنم چند سال دیگر مرده اند. ریشه کن کردن چنین احساسی از استحقاق سخت است. اکنون به آن آموزش نگاه می کنم و می فهمم که چقدر مسخره است. تصور اینکه خدا نجات ابدی میلیاردی جهان را به تلاشهای ناچیز انجمن Watchtower Bible & Tract می سپارد ، بسیار احمقانه است. من هرگز این ایده را که افرادی که حتی هرگز موعظه نشده اند ، به طور ابدی می میرند کاملاً پذیرفتم ، اما این واقعیت که من حتی بخشی از چنین آموزه های مضحکی را خریداری کردم ، شخصاً برای من شرم آور است.

با این وجود ، این آموزه ها و آموزه های مربوط به آن همه به احساس برتری در بین شاهدان کمک می کنند که به سختی می توان آن را کنار گذاشت. وقتی از سازمان خارج می شویم ، غالباً این مفهوم را با خود به همراه می آوریم که امروزه همه ادیان روی زمین ، شاهدان یهوه در عشق به حقیقت بی نظیر هستند. من هیچ مذهبی دیگر سراغ ندارم که اعضای آن معمولاً از خود به عنوان "در حقیقت" یاد کنند و معنای آن را بدانند. ایده ای که همه شاهدان دارند - همانطور که به نظر می رسد اشتباه است - این است که هر وقت هیئت حاکم متوجه می شود تعلیمی در کتاب مقدس به طور کامل پشتیبانی نمی شود ، آن را تغییر می دهد ، زیرا دقت در حقیقت مهمتر از حمایت از سنت های گذشته است.

مسلماً ، حقیقت برای اکثر مسیحیانی که ادعا می کنند چندان مهم نیست.

به عنوان مثال ، ما این خبر را از سال گذشته داریم:

در هواپیمایی که در تاریخ 30 نوامبر از سفر خود به آفریقا بازگشت ، پاپ فرانسیس کاتولیک های معتقد به "حقایق مطلق" را محکوم کرد و آنها را "بنیادگرایان" نامید.

"بنیادگرایی" بیماری است که در تمام ادیان وجود دارد ، "همانطور که توسط گزارشگر گزارشگر كاتولیك ملی ، واتیكان ، جوشوا مك الوی ، و به طور مشابه توسط سایر روزنامه نگاران در هواپیما گزارش شده است. "ما کاتولیک ها برخی - و نه برخی ، بسیاری - که به این اعتقاد دارند حقیقت مطلق و جلو برو و دیگری را با رکیک ، با اطلاعات نادرست و شرارت آلوده کن. "

از نظر بسیاری از آیین های مسیحی ، احساس پیروز حقیقت است. ایمان آنها تماماً به احساسی که در آنها ایجاد می کند است. "من عیسی را پیدا کردم و اکنون نجات یافته ام!" خودداری است که اغلب در شاخه های کاریزماتیک تر مسیحیت شنیده می شود.

من فکر می کردم که ما متفاوت هستیم ، که ایمان ما به منطق و حقیقت است. نه به سنت وابسته بودیم و نه تحت تأثیر احساسات. من آموختم که درک چقدر اشتباه است با این وجود ، هنگامی که برای اولین بار فهمیدم که بیشتر آموزه های منحصر به فرد JW ما از کتاب مقدس نیست ، من با این باور غلط کار می کردم که تمام کاری که من باید انجام می دادم این بود که این حقیقت را برای دوستانم فاش کنم تا ببینم که آنها نیز همانطور که قبلاً پذیرفته ام ، از آن استقبال می کنند. برخی گوش کردند ، اما بسیاری از آنها گوش نکرده اند. چه ناامیدی و ناامیدی بوده است! آشکار شد که ، به طور کلی ، خواهران و برادران JW من بیش از اعضای مذهب دیگری که طی ده ها سال شاهد آن بوده ام ، به حقیقت کتاب مقدس علاقه ندارند. مانند سایر ادیان ، اعضای ما متعهد به حفظ سنت ها و هویت سازمانی ما هستند.

با این حال بدتر می شود. برخلاف اکثر ادیان اصلی در دنیای مسیحیت در عصر جدید ، سازمان ما سرکوب و آزار و اذیت همه مخالفان را انتخاب می کند. آیین های مسیحی گذشته وجود داشته است که این عمل را انجام می داده اند و امروزه فرقه های مذهبی وجود دارد - اعم از مسیحی و غیر مسیحی - که به عنوان شکلی از کنترل ذهن ، شکنجه و آزار و اذیت (حتی قتل) را انجام می دهند ، اما مطمئناً شاهدان هرگز خود را در خویشاوندی نمی دانند با چنین.

چقدر غم انگیز است که کسانی که من آنها را روشن ترین مسیحیان می دانم وقتی با کسانی روبرو می شوند که فقط حقیقت را در کلام خدا می گویند ، مرتباً به توهین ، ارعاب جنگ طلبانه و حملات شدید شخصی خم می شوند. همه اینها آنها برای دفاع از نه از یهوه ، بلکه از تعالیم و سنتهای انسانها انجام می شوند.

بنابراین آیا شاهدان یهوه خاص هستند؟ نه

با این حال ، این نباید ما را متعجب کند. قبلاً این اتفاق افتاده است. پولس رسول نوشت:

"من حقیقت را در مسیح می گویم. من دروغ نمی گویم ، زیرا وجدانم با روح مقدس با من شهادت می دهد ، ² که غم و اندوه فراوان و درد بی وقفه در قلبم دارم. ³ زیرا می توانستم آرزو کنم که من به عنوان یک نفرین شده از مسیح به نیابت از برادرانم ، بستگانم طبق جسم جدا شوم ، ⁴ که ، به همین ترتیب ، بنی اسرائیل هستند ، که فرزندخواندگی به عنوان فرزندان و جلال و میثاق ها و اعطای قانون و خدمات مقدس و وعده ها به آنها تعلق دارد. ⁵ نیاکان به او تعلق دارند و مسیح مطابق با گوشت از او برخاست: خدایی که بر همه چیز برتر است ، برای همیشه مبارک باشد. آمین. " (عاشقانه 9: 1 5)

پولس این احساسات را در مورد یهودیان بیان می کند ، نه غرایم. یهودیان قوم خدا بودند. آنها برگزیدگان بودند. غیر یهودیان چیزی را بدست آوردند که هرگز نداشته اند ، اما یهودیان آن را داشته اند و آن را از دست داده اند - به جز یک باقیمانده. (Ro 9: 27; Ro 11: 5) اینها افراد پولس بودند و او با آنها خویشاوندی خاصی داشت. یهودیان شریعتی داشتند که معلمی بود که آنها را به سوی مسیح راهنمایی می کرد. (Gal 3: 24-25) غیریهودیان چنین چیزی نداشتند ، هیچ بنیادی از قبل وجود نداشت که بتوانند ایمان تازه یافته خود به مسیح را پایه گذاری کنند. یهودیان از چه موقعیت ممتازی برخوردار بودند! با این حال آنها آن را هدر دادند ، و با عنایت خداوند بی فایده رفتار کردند. (اعمال 4: 11) چقدر ناخوشایند است که پل ، خود یهودی است ، شاهد چنین سخت دلی از جانب هموطنانش است. نه فقط امتناع سرسختانه ، بلکه در یک مکان پس از دیگری نفرت آنها را تجربه کرد. در حقیقت ، بیشتر از هر گروه دیگری ، این یهودیان بودند که به طور مداوم با رسول مخالفت و آزار می دادند. (Ac 9: 23; Ac 13: 45; Ac 17: 5; Ac 20: 3)

این توضیح می دهد که چرا او از "غم بزرگ و درد بی وقفه" قلب صحبت می کند. او انتظارات بسیار بیشتری را از کسانی که مردم خودش بودند ، داشت.

با این وجود ، ما باید تصدیق کنیم که یهودیان بود خاص این به این دلیل نبود که آنها جایگاه ویژه ای به دست آوردند ، بلکه به دلیل قولی بود که خداوند به پدرشان ، ابراهیم ، داده بود. (Ge 22: 18) شاهدان یهوه از چنین تمایزی برخوردار نیستند. بنابراین وضعیت خاصی که ممکن است داشته باشند فقط در ذهن ما که زندگی خود را با شانه به شانه با آنها سپری کرده ایم و اکنون آرزو می کنیم آنچه را که ما یافته ایم داشته باشیم - مروارید بسیار ارزشمند ما. (Mt 13: 45-46)

بنابراین ، "آیا شاهدان یهوه خاص هستند؟" آره.

آنها برای ما خاص هستند زیرا ما با آنها یک قرابت یا خویشاوندی طبیعی داریم - نه به عنوان یک سازمان ، بلکه به عنوان افرادی که با آنها کار و تلاش کرده ایم و هنوز هم عشق ما را دارند. حتی اگر آنها اکنون ما را دشمن بدانند و با تحقیر با ما رفتار کنند ، ما نباید این عشق را به آنها از دست بدهیم. ما نباید با آنها تحقیر ، بلکه با ترحم رفتار کنیم ، زیرا آنها هنوز گم شده اند.

"شر را به شر به کسی بازگردانید. چیزهای خوب را در نزد همه مردان فراهم کنید. ¹⁸ در صورت امکان ، تا آنجا که به شما بستگی دارد ، با همه مردان صلح داشته باشید. ¹⁹ عزیز خود انتقام خود را نگیرید ، اما جای خود را به خشم واگذار کنید. زیرا نوشته شده است: «انتقام از من است. یهوه می گوید ، من جبران می کنم. " ²⁰ اما ، "اگر دشمن شما گرسنه است ، او را سیر کنید. اگر تشنه است ، چیزی برای نوشیدن به او بدهید. زیرا با این کار ذغال های آتشین را بر سر او جمع خواهید کرد. " ²¹ اجازه ندهید که توسط شیطان تسخیر شوید ، بلکه با نیکی به پیروزی ادامه دهید. " (Ro 12: 17-21)

خواهران و برادران JW ما ممکن است اکنون ما را مرتد ، شورشی مانند کوره بدانند. آنها فقط همانطور كه ​​نه از كتاب مقدس ، بلكه توسط انتشارات آموزش داده شده است ، پاسخ می دهند. بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که ثابت کنیم اشتباه آنها را "با تسخیر شر با خوبها" انجام داده ایم. نگرش و احترام ما تا حد زیادی برای مقابله با تصور آنها در مورد کسانی که "دور می شوند" خواهد بود. در دوران باستان ، فرآیند تصفیه متالورژی شامل انباشت ذغال های سوخته برای تشکیل کوره ای بود که مواد معدنی و فلزات در آن ذوب شوند. اگر در داخل آن فلزات گرانبها وجود داشت ، آنها جدا می شدند و به بیرون سرازیر می شدند. اگر فلزات گرانبها وجود نداشت ، اگر مواد معدنی بی ارزش بودند ، این روند نیز نشان می داد.

مهربانی و عشق ما نیز فرایند مشابهی را نشان می دهد ، اگر طلا آنجا باشد ، طلا را در قلب دشمنان آشکار می کند و اگر چنین نباشد ، آنچه در جای خود وجود دارد نیز آشکار خواهد شد.

ما نمی توانیم با زور منطق یک شاگرد واقعی بسازیم. یهوه کسانی را که به پسر او تعلق دارند ترسیم می کند. (جان 6: 44) با گفتار و عملکرد خود می توانیم مانع این روند شویم یا به آن کمک کنیم. هنگامی که طبق گفته JW.org خانه به خانه می رفتیم و بشارت می دادیم ، کار را با انتقاد از رهبری کسانی که به آنها تبلیغ می کردیم ، یا با نقص در آموزه آنها شروع نمی کردیم. ما به درب یک کاتولیک نرفتیم و در مورد رسوایی کودک آزاری صحبت نکردیم. ما هیچ عیبی از پاپ پیدا نکردیم و بلافاصله از نوع پرستش آنها انتقاد نکردیم. زمانی برای آن وجود داشت ، اما در ابتدا ما یک رابطه مبتنی بر اعتماد ایجاد کردیم. ما در مورد پاداش شگفت انگیزی که به اعتقاد ما برای همه بشریت اعطا می شود صحبت کردیم. خوب ، اکنون فهمیدیم که پاداش ارائه شده حتی شگفت انگیزتر از آن است که از زمان راترفورد به اشتباه آموزش داده شده است. بگذارید از آن برای کمک به بیدار شدن برادرانمان استفاده کنیم.

از آنجا که یهوه کسانی را که برای او شناخته شده اند ترسیم می کند ، روش ما باید با روش او مطابقت داشته باشد. ما می خواهیم بیرون بکشیم ، نه اینکه تلاش کنیم بیرون برویم. (2Ti 2: 19)

یکی از بهترین راه ها برای جلب توجه افراد پرسیدن سوال است. به عنوان مثال ، اگر دوستی با چالش روبرو شوید که متوجه شده است دیگر به جلسات زیادی نمی روید یا از در به در دیگر نمی روید ، ممکن است بپرسید ، "اگر متوجه شوید که نمی توانید اثبات کنید آموزه اصلی از کتاب مقدس؟ "

این یک سوال کاملا ضد گلوله است. شما نگفته اید که این آموزه نادرست است. شما فقط می گویید که نمی توانید آن را از طریق کتاب مقدس اثبات کنید. اگر دوست از شما خواست که خاص باشید ، به دنبال یک آموزه اصلی بروید ، مانند "گوسفندان دیگر". بگویید که شما این آموزه را مشاهده کرده اید ، در انتشارات آن را تحقیق کرده اید ، اما هیچ آیات کتاب مقدس پیدا نکرده اید که در واقع آن را آموزش دهد.

مسیحی که حقیقت را واقعاً دوست دارد ، در این زمینه بحث خواهد کرد. با این حال ، کسی که سازمان را دوست دارد و آنچه را که آن را بیش از حقیقت کلام خدا نشان می دهد ، به حالت قفل در می آید و با اظهارات تدافعی مانند "ما باید به هیئت حاکم اعتماد کنیم" یا "ما فقط باید منتظر یهوه باشیم "، یا" ما نمی خواهیم اجازه دهیم نقایص مردان ما را لغزش دهد و باعث شود ما از زندگی غافل شویم. "

در آن مرحله ، ما می توانیم ارزیابی کنیم که آیا بحث بیشتر موجه است. قرار نیست مرواریدهایمان را قبل از خوک پرتاب کنیم ، اما گاهی اوقات تشخیص اینکه آیا با گوسفند یا خوک سر و کار داریم دشوار است. (تن 7: 6) نکته مهم این است که هرگز اجازه ندهیم میل به حق ما را برانگیزد ، و ما را به حالت استدلال سوق دهد. عشق باید همیشه انگیزه ما باشد و عشق همیشه به دنبال مزیت کسانی است که دوستشان داریم.

ما تشخیص می دهیم که اکثریت گوش نخواهند داد. بنابراین آرزو ما این است که آن اقلیت ، تعداد معدودی را که خدا آنها را ترسیم می کند ، پیدا کنیم و وقت خود را صرف کمک به آنها کنیم.

این یک کار نجات دهنده به معنای مطلق نیست. این دروغی است که انگیزه شاهدان یهوه است ، اما کتاب مقدس نشان می دهد که این فصل انتخاب کسانی است که در پادشاهی آسمان ها کشیش و پادشاه خواهند شد. پس از پر شدن تعداد آنها ، آرماگدون می آید و مرحله بعدی نجات آغاز می شود. کسانی که این فرصت را از دست می دهند احتمالاً پشیمان خواهند شد ، اما همچنان فرصت درک زندگی ابدی را خواهند داشت.

بگذارید کلمات شما با نمک چاشنی شوند! (Col 4: 6)

[موارد ذکر شده پیشنهادهایی است که بر اساس درک من از کتاب مقدس و تجربه خودم است. با این حال ، هر مسیحی باید بهترین راه را برای شرکت در کار تبلیغی که روحیه او را بر اساس شرایط و توانایی های شخصی آشکار کرده است ، انجام دهد.]

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.