[انوخ به اندازه کافی مهربان بود تا با تهیه بیشتر تحقیقات و متن های این مقاله ، بار من را سبک کند.]

[از ws12 / 16 ص. 26 ژانویه 30 - 5 فوریه]

"گناه نباید بر شما مسلط شود ، زیرا شما هستید. . . تحت مهربانی ناشایست. "-رام 6: 14.

مقاله مطالعاتی این هفته بیش از حد معمول توجه هر دو JW و غیر JW را به خود جلب خواهد کرد ، زیرا باعث می شود قلب بسیاری از احساسات یکی از بزرگترین مناطق مشکل ساز در سازمان باشد: تفسیر آن از نحوه برخورد با گناه در جماعت.

عذرخواهان برج دیده بان این مقاله مطالعاتی را به عنوان شواهدی واضح در مورد بهره مندی شاهدان یهوه از مهربانی غیرقابل استطاعت خداوند (یا لطف ، همانطور که بقیه مسیحیان آن را اصطلاحاً نامیده می شوند) از زمان انتشار اولین برج دیده بانی در سال 1879 در نظر می گیرند. برای برخی از اعضای فعلی فعال موضع دیگری دارند. آنها احساس می كنند در حالی كه برج مراقبت ممكن است با لطف شروع به كار كرده باشد كه از آن زمان فراتر از آنچه در كتاب مقدس آمده است و قوانین خاص خود را برای كنترل بخشش گناهان وضع كرده است. آنها احساس می کنند بیشتر شاهدان یهوه به جای اینکه تحت الشعاع قرار بگیرند ، تحت قانون برج مراقبت هستند. (مقایسه رومیان 4: 3-8 ؛ 8: 1 ؛ 11: 6) منتقدان برای تأیید مواضع خود ، سیستم قضایی JW را به عنوان شواهدی بر نسبی بودن اعتقادشان به فضل خدا نشان می دهند. شاهدان یهوه این حق را دارند که از طریق عیسی مسیح در مورد گناهان صغیر در دعا به خداوند نزدیک شوند اما به آنها دستور داده شده است که همه بزرگان را به بزرگان اعتراف کنند. منتقدان می گویند که این رویکرد رویکرد دو طبقه ای به فضل ایجاد می کند زیرا بزرگان به عنوان جانشین مسیح در تعیین بخشش یا گناه جدی عمل می کنند. (مقایسه 1Ti 2: ​​5)

پس کدام موقعیت صحیح است؟ آیا همانطور که عنوان Watchtower این هفته اعلام می کند ، شاهدان تحت لطف قرار دارند یا منتقدان صحیح هستند که می گویند JW به جای فیض ، تحت قانون برج مراقبت است؟ امیدواریم که این بررسی به ما در پاسخ به این سؤالات کمک کند.

محبت محض یا فضل ، کدامیک؟

بگذارید با توضیح اینکه چرا شاهدان اصطلاح "مهربانی محروم" را به "فیض" بسیار رایج تر ترجیح می دهند ، شروع کنیم.

در حالی که اکثر کتاب مقدس کلمه یونانی را ترجمه می کنند کاریز or خاریس به عنوان "فضل" در انگلیسی ، NWT ترجیح می دهد آنچه شاهدان می دانند ترجمه دقیق تر "کم لطفی" است. (به Insight on the Scriptures، vol II، p. 280 زیر عنوان مراجعه کنید) مهربانی غیرقابل دفاع.) شاهدان ذهنیت "ما شایسته نیستیم" را در رویکرد به عشق خدا اتخاذ می کنند. آیا این دیدگاهی است که یهوه می خواهد فرزندانش به عشق پدرانه او داشته باشند؟ درست است که ما به عنوان گناهکار ، بر اساس شایستگی های خود شایسته مهربانی نیستیم ، اما آیا لیاقت آن عزیز حتی در ایده فیض و لطف از طرف خداوند نیز مثر است؟ پاسخ هرچه باشد ، دیدگاه ما باید مطیع نظر خدا باشد.

کاوش در استفاده از کلمه یونانی از طریق پیوند بالا به خواننده متبحر این امکان را می دهد تا ببیند که تغییر اسم با صفت "غیر مستحق" ، معنای محدود کننده ای را برای کاریز که غنای زیادی از آن می گیرد. این کلمه محدود به عمل احسان به غیر شایسته ها نیست. از طرف دیگر ، گریس برای یک شاهد یهوه معنایی ندارد. این نیاز به مطالعه مراقبه ای دارد تا بفهمد چه فضل یا کاریز برای یک مسیحی به طور خاص و برای آن موضوع در کل جهان معنی دارد. شاید اگر بتوانیم همان کاری را انجام دهیم که انگلیسی زبانان قرن ها انجام داده اند و برای بیان بهتر مفهوم جدید ، یک کلمه خارجی را به زبان خود بکار ببریم ، شاید charis نامزد خوبی را ایجاد کند. خوب است کلمه ای داشته باشید که فقط در مورد خدا صدق کند ، اما این موضوع برای زمان دیگری است. در حال حاضر ، فیض را که در جهان مسیحیت فهمیده می شود ، با مهربانی ناشایست که توسط شاهدان یهوه تبلیغ می شود ، مقایسه خواهیم کرد.

سوالی که باید از خود بپرسیم این است که تمرکز باید به کجا انجام شود؟

برای نشان دادن:

تصور کنید شما یک فرد بی خانمان هستید. شما گمشده ، سرد ، گرسنه و تنها هستید. یک شب غریبه با مقداری پتو گرم ، نان و سوپ داغ نزدیک می شود. همچنین غریبه برای کمک به شما مقداری پول نقد به شما می دهد. شما از ته قلبش تشکر می کنید و می گویید: "من نمی توانم بازپرداخت کنم".

غریبه پاسخ می دهد ، "من می دانم که نمی توانید مرا بازپرداخت کنید. شما واقعاً شایسته مهربانی من نیستید. در واقع من اصلاً لازم نیست که به شما کمک کنم. این به خاطر شما نیست بلکه به خاطر شخص سخاوتمندی هستم که من این کار را می کنم. امیدوارم ممنون باشید

آیا این تصویری است که خدا می خواهد ما از اعمال مهربانی او ، لطف او داشته باشیم؟ بگذارید این را با یک پاسخ دیگر مقایسه کنیم.

غریبه پاسخ می دهد ، "من انتظار بازپرداخت ندارم. من این کار را از روی عشق انجام می دهم. وقتی می توانی از من تقلید کن و به دیگران عشق بورز. "

کدام یک از این دو نمونه بیشتر با شما طنین انداز است؟ کدام غریبه را مرد مهربان می نامید؟ یک شاهد طولانی مدت اظهار داشت ، "من دوست ندارم از NWT استفاده کنم ، زیرا احساس می کنم به من می گوید که لیاقت عشق خدا را ندارم ، اما من سزاوار مرگ هستم ، در حالی که وقتی کلمه" فیض "را می بینم ، این حرف را می زند. من احساس می کنم خدا مشتاق عشق است. " (جان 3: 16)

وضع قانون

بیایید به روشی که مقاله از رومیان 6 نقل می کند: 14 به عنوان متن مضمون آن نگاه کنیم.

"گناه نباید بر شما مسلط باشد ، زیرا می بینید که شما تحت مهربانی غیرقابل دفاع هستید"

نویسنده مقاله ، كتاب مقدس را با بیضی خلاصه كرده و كلمات "تحت قانون" را قطع كرده است. چرا؟ آیا کلمات فضای زیادی را اشغال می کنند؟ عذرخواهان WT احتمالاً می گویند این هدف برای وضوح بیشتر موضوع است ، اما نمی توان این احتمال را که این اصطلاح از رویه های قضایی سازمان برای رسیدگی به گناه پشتیبانی نمی کند ، رد کرد. سیستم قضایی JW مربوط به فضل نیست که در کتاب مقدس آشکار شده است ، بلکه اعمال قانون مردان است ، چه کتبی و چه شفاهی.

غذا در زمان مناسب؟

به شاهدان آموزش داده می شود که آنها غذای مورد نیاز خود را در صورت نیاز دریافت می کنند. این غذا توسط عیسی تهیه می شود. اگر این تعلیم را بپذیریم ، پس باید بپذیریم كه عیسی بیشتر نگران این است كه ما را از انواع خاصی از موسیقی و سرگرمی ، مادی گرایی و تعاملات اجتماعی پرهیز كند. همچنین ، به نظر می رسد نگرانی اصلی او این است که ما مطابق دستورات سازمان عمل کنیم. رشد خصوصیات مسیحی مانند عشق از همان سطح تأکید برخوردار نیست. این مقاله نمونه ای از این موارد است. در اینجا ما در حال مطالعه یکی از مهمترین حقایق آشکار شده توسط عیسی مسیح هستیم و به آن توجه کمی می کنیم ، حتی به خواهران و برادران کمک نمی کنیم کلمه واقعی را در یونانی مورد مطالعه درک کنند. اگر واقعاً می خواستیم عرض ، عمق و ارتفاع اصطلاح را بدست آورند ، پیوندهای پیوندی با مواد مرجع خارج را برای آنها فراهم می کردیم.

در اینجا مجدداً پیوندی به چندین واژگان و مصالحه وجود دارد ، بنابراین می توانید برای خودتان ببینید که چگونه کاریز در کتاب مقدس استفاده می شود.

حداقل مقاله یک تعریف از ما می دهد کاریز 

او از یک کلمه یونانی استفاده کرد که مطابق با یک اثر مرجع ، این حس را دارد که "مطلبی که آزادانه انجام شود ، بدون ادعا یا انتظار بازگشت." این یک یادگیری و بی استفاده است. - تراز 4

چرا مقاله کار مرجعی را که نقل می کند به ما نمی گوید تا بتوانیم خودمان آن را جستجو کنیم. شاید به این دلیل که اگر این اطلاعات را داشتیم ، یاد می گرفتیم که این عبارت کاریز "بدون درآمد و بدون درآمد" است که درک انحرافی می دهد که کاملا دقیق نیست.

آیا اینگونه نیست که بتوان یک لطف را آزادانه انجام داد ، بدون اینکه فرد دهنده درمورد شایسته بودن آن تأمل کند یا خیر؟ پس چرا این عزم را مجبور می کنیم؟ چرا هدیه را نه در مورد عشق هدیه دهنده ، بلکه در مورد بی لیاقتی گیرنده تهیه کنیم؟

در بند 5 ، WT استفاده از اصطلاح "مهربانی غیرمستقیم" سازمان را با نقل قول از جان پارهورست ، محقق تأیید می کند که "ارائه" مهربانی غیر قابل دفاع "در ترجمه جهان جدید مناسب است".  به انصاف ، ما باید این نقل قول را رد کنیم ، زیرا WT نتوانسته است به ما مرجعی بدهد که بتوانیم خود تأیید کنیم. حتی اگر ما به آنها شک و تردید را ببریم ، با عدم ارائه مرجع ، راهی برای دانستن اینکه Parkhurst از چه منظری مناسب بودن ارائه را احساس می کند ، نداریم و همچنین نمی دانیم که آیا وی ارائه دیگری از مناسب تر و دقیق تر احساس کرده است.

قدردانی از مهربانی ناشایست خداوند

این کتاب مقدس نمونه های بسیاری از کسانی دارد که به خاطر انواع تخلفات جدی مورد بخشش قرار گرفته اند. این مثالها شامل گناهانی مانند قتل و زنا (پادشاه دیوید) ، محارم (لوط) ، قربانی کردن کودک و بت پرستی (Manasseh) است. این نمونه ها برای خنثی کردن گناهان ثبت نشده اند ، اما اطمینان می دهند که بندگان خدا می توانند حتی از گناهان بسیار جدی و ناخوشایند از بخشش اطمینان حاصل کنند ، تا زمانی که توبه نشان دهند.

ممکن است تصور کنید که در مطالعه ای تحت عنوان "با لطف غیرمستقیم شما آزاد شدید" نویسنده از چنین نمونه هایی از بخشش خدا استفاده می کند ، اما در عوض مقاله به جهتی متفاوت می رود و فضل را ارائه می دهد ، نه از نظر آنچه که هست ، بلکه ، آنچه نیست به عنوان مثال ، اگر از دوستی بپرسید که همسرش دوست داشتن چیست و او می گوید: "خوب این به این معنی است که به او ضربه نزنید ، فریاد نزنید ، و او را تقلب نکنید" ، آیا موافقت می کنید؟ دوست شما عشق را با آنچه هست تعریف نمی کند بلکه با آنچه که نیست تعریف می کند. یک دیدگاه متعادل نشان دادن هر دو طرف است ، همانطور که پولس در 1 قرنتیان 13: 1-5 چنین می کند.

در بند 8 ، یک نمونه فرضی از یک شاهد یهوه را که می گوید ، دریافت می کنیم "حتی اگر کار اشتباهی انجام دهم - چیزی که خدا آن را گناه می داند" ، لازم نیست نگران این موضوع باشم. خداوند مرا خواهد بخشید. " اگر یک مسیحی تحت لطف باشد و از گناهان خود توبه کند ، آن جمله صحیح است اما در عوض مقاله خوانندگان را به Jude 4 ارجاع می دهد.

"دلیل من این است که مردان خاصی در میان شما لغزیده شده اند که مدتها پیش توسط کتاب مقدس به این قضاوت منصوب شده بودند. آنها مردانی غیر خدا هستند که مهربانی ناشایست خدای ما را بهانه ای برای رفتارهای گستاخانه درمی آورند و ثابت می کنند که دروغ بودن تنها صاحب و پروردگار ما ، عیسی مسیح ، است. " (جود 4)

در این کتاب مقدس ، جود اشاره به یک عضو جماعت عادی ندارد که ممکن است به گناه جدی وارد شود ، بلکه به "مردانی که وارد شدند". تمام زمینه های جود نشان می دهد که این افراد مسیحیانی صادق نبودند که گناه کرده باشند ، بلکه متجاوزان شرور ، "صخره هایی در زیر آب پنهان شده" بودند. این "سنگها" مرتکب گناهی عمدی و غیر توبه پذیر می شوند. آیا نویسنده دلالت دارد که هر کسی که در جماعت مرتکب گناه جدی شود ، با کسانی که جود به آنها اشاره می کند تناسب داشته باشد؟

نادیده گرفتن متن

یکی از مشکلات مطالعه نشریات همانطور که ما انجام می دهیم این است که ما را در معرض اثرات منفی بیضه قرار می دهد. چند آیه اینجا و آنجا به ما داده شده و به نتیجه هایی رسیده ایم که با زمینه پشتیبانی نمی شوند. برداشتن گیلاس از آیات یک روش عالی برای پیچاندن کتاب مقدس برای متناسب کردن با آموزه های شخصی خود هنگام آموزش به افراد معتمد و بی احتیاط است ، اما مورد بررسی قرار نمی گیرد.

به عنوان مثال:

اگر آنها وفادار بودند ، آنها با مسیح در بهشت ​​زندگی می کردند و حکومت می کردند. اما پولس می تواند از آنها صحبت کند در حالی که آنها هنوز زنده بودند و در حال خدمت به خدا در روی زمین بودند که "با توجه به گناه" درگذشت. "او از مثال عیسی مسیحی که از دنیا رفت به عنوان یک انسان درگذشت و سپس به عنوان یک روح جاودانه در بهشت ​​پرورش یافت. مرگ دیگر بر عیسی مسلط نبود. مشابه با مسیحیان مسح شده بود ، که می توانستند خود را "مردد با توجه به گناه باشند اما با رجوع به خدا توسط مسیح عیسی زندگی می کنند". (Rom. 6: 9 ، 11)

پولس در اینجا در مورد مسیحیان مسح صحبت می کند. مقاله حتی این را تأیید می کند. همچنین اذعان می کند که مرگ اشاره شده در اینجا مرگ تحت اللفظی ، جسمی نیست ، بلکه مهمترین مرگ معنوی است. گرچه از نظر جسمی زنده بودند ، این مسیحیان قبل از پذیرش عیسی مسیح مرده بودند ، اما اکنون آنها زنده بودند. زنده به خدا (مقایسه Mt 8:22 و Re 20: 5)

مشکلی که نویسنده با آن روبرو است این است که خوانندگان وی خود را مسیحی مسح نمی دانند. پاراگراف بعدی با این کلمات باز می شود: "چه چیزی از ما؟" واقعاً چه! به ما آموخته اند که مانند افراد مسح ، کسانی که هیئت حاکم ادعا می کنند گوسفندان دیگر هستند با امید زمینی نیز با اشاره به خدا زنده هستند؟ طبق این مقاله ، آنها چنین هستند ، اما چگونه می توانند باشند ، وقتی همان هیئت حاكمه به ما می آموزد كه گوسفندان دیگر در دنیای جدید زنده می شوند كه هنوز در حالت گناه هستند ، در نظر خدا هنوز مرده اند و برای هزار سال باقی می مانند ؟ (دیدن re کلاهبرداری 40 ص. 290)

برای اینکه امور حتی بیشتر گیج کننده تر شود ، هیئت فرمانداری از طریق این مقاله به ما می آموزد که مرگ و زندگی به آن در این فصل رومیان معنوی است ، اما آنها گیلاس آیه 7th را انتخاب می کنند و می گویند که در این مورد ، برخلاف متن ، مرگ به معنای واقعی کلمه است

"زیرا کسی که درگذشت از گناه خود تبرئه شده است." (Ro 6: 7)

کتاب بینش می گوید:

کسانی که رستاخیز می شوند بر اساس کارهایی که در زندگی قبلی خود انجام داده اند ، مورد قضاوت قرار نمی گیرند ، زیرا قاعده در رومیان 6: 7 می گوید: "کسی که درگذشت از گناه خود تبرئه شده است." (it-2 p. 138 روز داوری )

 

مبارزه ای که می توانید برنده شوید

در بحث از مبحث فیض ، کتاب مقدس مقیاس گناهانی را ارائه نمی دهد ، بعضی از آنها به فضل خدا احتیاج دارند و بعضی دیگر نه. همه گناهان تحت لطف است. به محض تبدیل شدن به مسیحیت ، مردم گناهان جدی را بخشیده می شوند ، اما پس از تبدیل آنها ، گناهان جدی نیز مورد بخشش قرار می گیرند. (مقایسه 1Jo 2: 1,2؛ Re 2: 21، 22؛ Ec 7: 20؛ Ro 3: 20)

در پاراگرافهای 13-16 ، مقاله جالب به نظر می رسد. این صحبت در مورد گناهان جدی استغفار می شود که قبل از تبدیل ، و سپس به گناهانی که "جدی تر" گروه بندی می شوند ، تبدیل می شود.

"با این حال ، آیا ما نیز تصمیم داریم که با انجام بهترین تلاش خود از "مطیع قلب" پیروی کنیم تا از گناهانی که بعضاً آن را جدی تر می دانند جلوگیری شود.  - تراز 15

کتاب مقدس واضح است که همه گناهان به استثنای گناه علیه روح القدس تحت لطف قرار می گیرند. (مارک 3:29 ؛ کارشناسی ارشد 12:32) وقتی مفسران مسیحی بحث بر سر لطف بودن را مطرح می کنند ، آنها به گناهی دو طبقه اشاره نمی کنند ، پس چرا سازمان این مسئله خاص را در پیش می گیرد؟

یک دلیل احتمالی می تواند این باشد که در ابتدای این بررسی بیان شد ، اینکه لطف شاهدان یهوه فقط برای گناهانی است که آنها جزئی (کمتر جدی) می دانند اما در موارد گناه جدی ، موارد بیشتری مورد نیاز است. بخشش خداوند تنها در صورتي وجود دارد كه كميته قضايي در آن دخيل باشد.

در پاراگراف 16 ، گفته شده است كه پولس هرگز مرتكب گناهی نشد كه پس از تغییر دین جدی بود و هنگام ابراز تاسف از گناهان خود در رومیان 7: 21–23 ، پل فقط به گناهی اشاره داشت كه "از شدت وخیم" برخوردار بود.

"با این وجود ، آیا ما نیز تصمیم داریم که با انجام هر چه کاری خود از" مطیع قلب "پیروی کنیم تا از گناهانی که برخی آن را جدی تر می دانند جلوگیری کنیم؟ - رومی. 6: 14 ، 17. به پولس رسول فکر کنید. می توانیم مطمئن باشیم که او در اشتباهات ناخالص ذکر شده در 1 Corinthians 6: 9-11 به اشتراک نگذاشته است. با این وجود ، او اعتراف کرد که هنوز هم گناهکار است. 

گرچه ممکن است درست باشد که پولس هرگز مرتکب یکی از گناهان ذکر شده در 1 Cor 6: 9-11 نشده است ، او هنوز هم یک انسان ناقص بود و بنابراین با وسوسه برای انجام گناهان کوچک و جدی مبارزه می کرد. در حقیقت آیات موجود در رومیان 7: 15-25 یکی از بهترین توصیفات این است که چرا همه ما گناهکاران به فضل احتیاج داریم. بیان پولس در آیات 24 و 25 به مسیحیان صادق اطمینان می دهد که با وجود ارتکاب به هر نوع گناه ، می توانند مورد قبول عیسی قرار گیرند. آنچه مهم است ، نوع گناه نیست ، بلکه میل به توبه و آمادگی برای بخشش دیگران است. (مت 6: 12 ؛ 18: 32-35)

در پاراگرافهای پایانی ، 17-22 ، مقاله ما را با نمونه هایی از گناهان "جدی تر" معرفی می کند. به گفته نویسنده ، این موارد شامل گناهانی است که دروغ در نیمه حقایق است. نوشیدن بیش از حد اما نه به حد مستی و مرتکب غیراخلاقی بلکه تماشای آن به شکل تفریحی سرگرم کننده است.

این سازمان به پیروان خود می گوید که آنها در بهشت ​​معنوی قرار دارند ، زیرا رویه های عدم همکاری آن جماعت را تمیز نگه می دارد. اما در اینجا آشکارا اذعان می شود كه اعضای سازمان در حال انجام مشاغل هستند كه صرفاً از آنچه كه آن را جرم شركت در نظر می گیرد كوتاه است. آیا این امر می تواند به این دلیل باشد که سیستم قضایی که JW.org ایجاد کرده است جایگزین فضیلت شده است و باعث می شود برخی از اعضا احساس کنند با خدا خوب هستند تا زمانی که قوانین شفاهی و کتبی سازمان را نقض نکنند؟ آیا این نشانگر آن است که شاهدان قانونی شده اند و فیض خدا را با قوانین انسانی جایگزین می کنند؟

مثلا. دو JW برای عصر بیرون می روند و بیش از حد مشروب می نوشند. یکی می گوید او مست بود اما دیگری می گفت که فقط از این کار کوتاه بود. ممکن است بیش از حد شراب خورده باشد اما فکر نمی کرد به آستانه مستی رسیده باشد. شاهد اول باید به بزرگان خود گناه خود را اعتراف کند ، در حالی که شاهد دوم نیز چنین الزامی ندارد.

این مقاله توضیحی نسبتاً درهم و برهم از فضل ارائه می دهد که به نظر می رسد بیش از آنچه توسط مسیح تنظیم شده ، نسبت به ترتیب قضایی یا داخلی خود سازمان برای رسیدگی به گناهان متمایل است. این مقاله به جای ذکر مثالهایی از بخشش گناهکاران ، به شرایطی می پردازد که آنها نمی توانند به سادگی به خدا توبه کنند ، بلکه باید بزرگان را نیز درگیر این روند کنند. در حالی که ما اعتراف کاتولیک را محکوم می کنیم ، ادعا می کنیم که این اعتبار نامعتبر است زیرا هیچ کس نمی تواند گناهان دیگری را ببخشد ، ما حتی چیز بدتری را جایگزین آن کرده ایم.

استدلال سازمان درباره رسیدگی به گناه در جماعت ممکن است در سطح بسیار سطحی به نظر برسد ، اما تحقیقات عمیق نشان می دهد که آنها فیض خدا را برای یک سیستم داوری انسانی غصب کرده اند و قربانی را بالاتر از رحمت قرار داده اند.

" . پس بروید و یاد بگیرید که این به چه معنی است ، "من رحمت می خواهم ، و قربانی نمی کنم." زیرا من برای تماس آمدن آمده ام ، نه افراد صالح بلکه گناهکاران. "(Mt 9: 13)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    40
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x