[از ws17 / 10 ص. 7 - 27 نوامبر 3]

"ما باید دوست داشته باشیم ، نه به کلمه یا با زبان بلکه با کردار و حقیقت." - 1 John 3: 18

(وقایع: یهوه = 20 ؛ عیسی = 4)

اولین سؤال در این هفته برج نگهبانی مطالعه:

  1. بالاترین شکل عشق چیست و چرا چنین است؟ (تصویر شروع را ببینید.)

بعد از دیدن این تصویر چطور جواب می دهید؟

حالا گفته شده که یک عکس هزار کلمه ارزش دارد. یک دلیل این است که تصویر مستقیماً به مغز می رود و از فیلترها یا عناصر مغزی تفسیری عبور می کند. در حالی که برخی ممکن است در این مورد اختلاف نظر داشته باشند ، تعداد کمی انکار می کنند که آنچه می بینیم تأثیر فوری دارد و می تواند ما را به راحتی به یک دیدگاه خاص برساند.

برای تصویر سازی ، از کودک خردسال همین سوال را بپرسید که او را به سمت تصویر بالا سوق می دهد و فکر می کنید جواب چه خواهد بود؟ آیا تعجب می کنید اگر آنها بگویند ، "تمیز کردن سالن پادشاهی ، یا ساخت یک سالن پادشاهی"؟

پاسخ واقعی پاراگراف این است که بالاترین شکل عشق ، عشق غیرخودخواهانه "مبتنی بر اصول صحیح" است. آیا این شما را شوکه می کند که یاد بگیرید این درست نیست؟

برای اثبات این امر ، سخنان پولس را به تیموتی بخوانید.

"تمام تلاش خود را بکنید تا به زودی نزد من بیایید. 10 برای Deʹmas من را رها کرده است زیرا او محبوب سیستم کنونی چیزها ،. . "(2Ti 4: 9 ، 10)

فعل ترجمه شده "دوست داشتنی" در جمله وی از فعل یونانی است آگاپا, مربوط به اسم یونانی آگاپه. به سختی می توان عشق دماس به این سیستم از مواردی را که باعث شد پولس را در نیاز خود رها کند ، "عشقی غیرخودخواهانه و مبتنی بر اصول صحیح" نامید.

این مثالی است از آنچه در تغذیه معنوی به شاهدان یهوه فراهم شده است - "غذا در زمان مناسب" که دوست دارند آن را بنامند. به اندازه کافی بد است که تجزیه و تحلیل آگاپه در این مقاله سطحی است ، اما آنچه بدتر از آن است این است که به غلط بیان شده است.

چهار عشق در یونانی برای عشق وجود دارد.  در شگفت یکی از این چهار مورد است ، اما در ادبیات کلاسیک یونان به ندرت استفاده می شود. به همین دلیل ، معنای فرهنگی کمی داشت ، و این کلمه ای مناسب برای عیسی است که می تواند از آن استفاده کند تا چیز جدیدی را تعریف کند: نوعی عشق که بندرت در جهان یافت می شود. جان به ما می گوید که خدا هست آگاپه. بنابراین عشق خدا به معیار طلایی تبدیل می شود که براساس آن تمام عشق مسیحیان سنجیده می شود. به همین دلیل ، در میان دیگران ، او پسر خود را - انعکاس کامل خود - برای ما فرستاد تا ما یاد بگیریم که چگونه این عشق باید در میان انسان ها بروز کند.

در تقلید از عشق استثنایی خداوند ، پیروان مسیح نیز باید داشته باشند آگاپه برای یکی دیگر. این غیر قابل انکار بزرگترین فضیلت مسیحی است. با این حال ، همانطور که از سخنان پل می بینیم ، می توان آن را نادرست استفاده کرد. دماس خودخواه بود ، اما خودش آگاپه هنوز بر اساس عقل بود. او همان چیزی را می خواست که سیستم فعلی ارائه می داد ، بنابراین منطقی بود که او پول را کنار بگذارد ، خود را در اولویت قرار دهد و برای استفاده از آنچه سیستم می تواند فراهم کند ، برود. منطقی است ، اما درست نیست. خود آگاپه مبتنی بر اصول بود ، اما اصول ناقص بودند ، بنابراین ابراز عشق او منحرف شد بنابراین در حال دهن دره اگر عشق به درون ، به سمت خود معطوف شود ، می تواند خودخواه باشد. یا غیرخودخواهانه ، اگر به نفع دیگران به بیرون هدایت شود. مسیحی آگاپه ، از آنجا که طبق تعریف آن از مسیح تقلید می کند ، عشق فراری است. با این حال ، تعریف آن فقط به عنوان "عشق غیرخودخواهانه" تعریفی بیش از حد سطحی است ، دقیقاً مانند تعریف خورشید به عنوان یک گلوله داغ گاز. این همان است ، اما خیلی بیشتر است.

ویلیام بارکلی یک کار عالی در توضیح کلمه انجام می دهد:

در شگفت ارتباط با ذهن: این فقط احساسی نیست که در قلب ما بی پرده بماند. این یک اصل است که ما به عمد زندگی می کنیم. در شگفت بسیار ارتباطی با خواهد شد. این یک فتح ، یک پیروزی و یک موفقیت است. هیچ کس به طور طبیعی دشمنان خود را دوست نداشت. دوست داشتن دشمنان ، غلبه بر همه تمایلات طبیعی و احساسات ماست.

این آگاپه، این عشق مسیحی ، صرفاً یک تجربه عاطفی نیست که برای ما بی پرده و ناخواسته به وجود بیاید. این یک اصل آگاهانه ذهن است ، و یک تسخیر و دستیابی عمدی به اراده. در حقیقت قدرت عشق به غیرقابل حل کردن است ، دوست داشتن افرادی که دوستشان نداریم. مسیحیت از ما نمی خواهد که دشمنان خود را دوست داشته باشیم و مردان را به همان روشی که دوست داریم نزدیکترین و عزیزترین خودمان و کسانی که به ما نزدیک هستند دوست داشته باشیم ، عاشق مردان خود کنیم. این در همان زمان غیرممکن و اشتباه خواهد بود. اما این تقاضا را می طلبد که همیشه باید نگرش خاصی از ذهن و جهت خاصی از اراده به همه مردان داشته باشیم ، صرف نظر از اینکه آنها چه کسانی هستند.

پس معنی این آگاپه چیست؟ عالی ترین متن برای تفسیر معنی از آگاپه مت است 5.43-48. ما آنجا هستیم که دوست داریم دشمنان خود را دوست داشته باشیم. چرا؟ برای اینکه ما مانند خدا باشیم.  و عمل معمولی خدا که ذکر می شود چیست؟ خداوند باران خود را بر عادل و ناحق و شر و نیکی می فرستد. که این است که بگوییم-مهم نیست که انسان چگونه است ، خدا چیزی جز بالاترین خیر خود نمی خواهد.[I]

اگر واقعاً همنوع خود را دوست داشته باشیم ، بهترین کار را نیز برای او انجام خواهیم داد. این بدان معنا نیست که ما آنچه او می خواهد یا آنچه او را خشنود می کند انجام خواهیم داد. غالباً ، بهترین حالت برای کسی آن چیزی نیست که می خواهد. وقتی ما واقعیتی را با برادران JW خود در میان می گذاریم که با آنچه به آنها آموخته شده مغایرت داشته باشد ، آنها اغلب از ما ناراضی هستند. حتی ممکن است ما را مورد آزار و اذیت قرار دهند. این امر تا حدی به این دلیل است که ما در حال تضعیف دیدگاه جهانی آنها هستیم که با دقت ساخته شده است - توهمی که به آنها احساس امنیت می دهد ، البته در نهایت نادرست بودن آن ثابت خواهد شد. چنین ساختارشکنی از یک "واقعیت" بسیار گرانبها دردناک است ، اما نگه داشتن آن تا پایان تلخ بسیار دردناک تر ، حتی ویرانگر خواهد بود. ما می خواهیم آنها از نتیجه اجتناب ناپذیر جلوگیری کنند ، بنابراین صحبت می کنیم ، اگرچه این اغلب به معنای به خطر انداختن امنیت خودمان است. تعداد کمی از ما از درگیری و اختلاف لذت می بریم. غالباً ، دوستان را به دشمن تبدیل می کند. (مت 10:36) با این حال ، ما بارها و بارها ریسک می کنیم ، زیرا عشق (آگاپه) هیچگاه ناموفق نیست. (1Co 13: 8-13)

تفکر تک بعدی این مطالعه در مورد عشق مسیحی کاملاً مشهود است که نمونه ای از ابراهیم را در بند 4 آورده است.

ابراهیم هنگامی که به او دستور داده شد پسرش اسحاق را پیشنهاد دهد ، عشق خود را نسبت به خدا پیشقدم کرد. (Jas. 2: 21) - تراز 4

چه سو transparent استفاده ای شفاف از کتاب مقدس. جیمز در مورد ایمان ابراهیم صحبت می کند ، نه عشق او. این ایمان به خدا بود که باعث اطاعت او شد ، و خواستار آن شد که پسر خودش را به قربانی یهوه بیاورد. با این حال نویسنده این مقاله می خواهد ما را باور کنیم که این یک نمونه معتبر از عشق غیرخودی است. چرا از این مثال ضعیف استفاده می کنیم؟ آیا ممکن است موضوع مقاله "عشق" باشد ، اما هدف مقاله ارتقا-ایثار از طرف سازمان است؟

سایر مثالهای بند 4 را در نظر بگیرید.

  1. با عشق ، هابیل ارائه شده چیزی برای خدا.
  2. با عشق ، نوح موعظه کرد به جهان.[II]
  3. با عشق ، ابراهیم ساخت فداکاری گران قیمت.

با در نظر گرفتن تصاویر باز شده ، می توانیم الگویی را ظهور کنیم.

عشق واقعی در مقابل عشق تقلبی

بسیاری از مثالهای ارائه شده در این مقاله ایده خدمت به سازمان را گسترش می دهد. تعریف کردن آگاپه همانطور که "عشق فداکارانه" درست در ایده عشق فداکارانه جریان می یابد. اما فداکاری ها به چه کسانی ارائه می شود؟

به همین ترتیب ، عشق به یهوه و همسایه ما باعث می شود که نه تنها از خدا بخواهیم "کارگران را در برداشت محصول بفرستد" بلکه سهم کامل در کار موعظه را نیز داشته باشد.- تراز 5 [این کار موعظه ای است که توسط سازمان کنترل می شود.]

به همین ترتیب امروزه ، مرتدین و سایر کسانی که در این جماعت تفرقه ایجاد می کنند از "گفتگوی روان و سخنان تملق گرا" استفاده می کنند تا خود را دوست داشته باشند ، اما انگیزه واقعی آنها خودخواه است.. - تراز 7 [عشق به سازمان باعث می شود هر کسی که با ما مخالف است را رد کنیم.]

عشق ریاکارانه به ویژه شرم آور است زیرا تقلبی از کیفیت خدادادی عشق ایثارگر است. - تراز 8 [کسانی که با ما متناقض هستند ، عشق واقعی ندارند.]

در مقابل ، عشق واقعی ما را وادار می کند تا در خدمت به برادرانمان بدون فن یا شناخت ، شادی پیدا کنیم. به عنوان مثال ، برادرانی که از بدنه فرمانداری در تهیه غذای معنوی پشتیبانی می کنند ، این کار را ناشناسانه انجام می دهند ، توجه خود را جلب نکرده و یا مطالبی را که در آن کار کرده اند فاش نکردند. - تراز 9 [عشق واقعی به معنای این است که ما هیچ وقت توجه خود را از هیئت حاکمه دور نخواهیم کرد.]

تمام این استدلال وقتی متوجه می شویم که مسیحی واقعی وجود دارد تبخیر می شود آگاپه انجام کار درست علی رغم هزینه شخصی است. ما کار درست را انجام می دهیم ، زیرا این همان چیزی است که پدر ماست آگاپه، همیشه انجام می دهد. اصول وی ذهن ما را راهنمایی می کند و ذهن ما بر قلب ما حاکم است و باعث می شود کارهایی را انجام دهیم که ممکن است نخواهیم انجام دهیم ، با این وجود آنها را انجام می دهیم زیرا همیشه به دنبال مزیت دیگران هستیم.

هیئت حاکمه می خواهد شما عشق فداکارانه ای به سازمان نشان دهید. آنها می خواهند شما از همه دستورات آنها پیروی کنید حتی اگر این امر شما را مجبور به فداکاری کند. این گونه فداکاری ها ، به گفته آنها ، از روی عشق انجام می شود.

وقتی برخی به نقص آموزه های خود اشاره می کنند ، این افراد را مرتد منافق می دانند که عشق تقلبی را نشان می دهد.

عشق ریاکارانه به ویژه شرم آور است زیرا تقلبی از کیفیت خدادادی عشق ایثارگر است. چنین ریاکاری ممکن است مردان را فریب دهد ، اما نه خداوند. در حقیقت ، عیسی گفت كه كسانی كه مانند منافقین هستند ، "با شدیدترین مجازات" مجازات خواهند شد. (مت. 24: 51) البته ، بندگان یهوه هرگز نمی خواهند عشق منافقانه نشان دهند. با این حال ، خوب است که از خود بپرسیم ، "آیا عشق من همیشه واقعی است ، از خودخواهی یا فریب لکه دار نیست؟" - تراز 8

عیسی گفت: "با این حال ، اگر معنی این مسئله را می فهمیدید ،" من رحمت می خواهم ، و نه قربانی "، شما بی گناهان را محکوم نمی کردید." (مت 12: 7)

امروز تمرکز بر فداکاری است و نه رحمت. بیشتر و بیشتر "بی گناهان" را می بینیم که برای شنیدن صدا بلند می شوند و اینها به عنوان مرتد و منافق محکوم می شوند.

شکایت اصلی عیسی از هیئت حاکم یهود متشکل از کشیشان ، کاتبان و فریسیان ریاکاری آنها بود. با این حال ، آیا یک دقیقه فکر می کنید که آنها خود را ریاکارانه قلمداد می کنند؟ آنها عیسی را به خاطر آن محكوم كردند و گفتند كه او شیاطین را به بیرون كشید ، اما هرگز آنها این چراغ را به خود روشن نمی كردند. (مت 9:34)

در شگفت ممکن است بعضی اوقات خودخواه و گاه فداکار باشد ، اما آنچه بیش از هر چیز دیگری است عشقی که به دنبال بهترین مزایای بلند مدت برای کسی است که آن عشق را ابراز می کند. آن عزیز حتی ممکن است دشمن باشد.

وقتی مسیحی با تعالیم هیئت حاکمه مخالف باشد زیرا می تواند نادرست بودن آن را بر اساس کتاب مقدس ثابت کند ، این کار را از روی عشق انجام می دهد. بله ، او می داند که این امر باعث ایجاد تفرقه خواهد شد. این انتظار می رود و اجتناب ناپذیر است. خدمت عیسی کاملاً مبتنی بر عشق بود ، اما پیشگویی کرد که این امر منجر به تفرقه شدید خواهد شد. (لوقا 12: 49-53) هیئت حاكم می خواهد كه ما بی سر و صدا از دستورالعمل های آنها پیروی كنیم و وقت و منابع خود را فدای پروژه های آنها كنیم ، اما اگر آنها اشتباه می كنند ، فقط خاطر نشان كردن این نکته در جریان عشق است. یک پیرو واقعی مسیح می خواهد همه نجات یابد و هیچ کس گم نشود. بنابراین او شجاعانه موضع می گیرد ، حتی در معرض خطر بزرگی برای خود و سلامتی اش ، زیرا این روند مسیحی است آگاپه

هیئت حاکم دوست دارد هر کسی را که با او مخالف باشد به عنوان مرتدی توصیف کند که از "" صحبت صاف و سخنان چاپلوسانه "برای اینکه خود را دوست داشتنی جلوه دهند ، استفاده می کند ، و از آنها به عنوان فریبنده های خودخواه یاد می کند. اما بیایید کمی دقیق تر به آن نگاه کنیم. اگر یک بزرگتر در جماعت شروع به صحبت کند زیرا می بیند که برخی از مطالب در انتشارات نادرست است - حتی کاذب و گمراه کننده - چگونه این فریبنده است؟ علاوه بر این ، چگونه خودخواهی است؟ آن انسان همه چیز برای از دست دادن دارد و ظاهراً چیزی برای بدست آوردن ندارد. (در واقع ، او چیزهای زیادی برای بدست آوردن دارد ، اما این قابل لمس نیست و فقط با چشم ایمان قابل درک است. در حقیقت ، او امیدوار است که به لطف مسیح دست یابد ، اما آنچه واقعاً از انسان انتظار دارد آزار و اذیت است.)

این انتشارات ستایشگر مردان مومن گذشته است که برخاستند و حقیقت را گفتند ، حتی اگر باعث ایجاد تفرقه در جماعت و آزار و اذیت و حتی مرگ شدند. با این حال ، مردان مشابه امروزه وقتی در جماعت مدرن ما کار مشابهی انجام می دهند ، مورد تحقیر قرار می گیرند.

آیا منافقین نیستند که در حالی که به تعلیم دروغ ادامه می دهند و "بی گناهان" را که شجاعانه برای دفاع از حقیقت ایستادگی می کنند ، بیان می کنند که چقدر صالح هستند؟

طعنه ناموزون بند 8 برای کسانی که حقیقتاً از دست می دهند ، گم نمی شود آگاپه حقیقت ، عیسی ، یهوه ، و بله ، مرد رفیق آنها.

افزودن

برج مراقبت در این مقاله از اصطلاح "عشق ایثارگرانه" استفاده می شود. این یکی از اصطلاحات برج مراقبت است که وقتی به طور سطحی مشاهده شود مناسب و بی اعتراض به نظر می رسد. با این وجود ، باید استفاده مکرر از اصطلاحاتی را که در کتاب مقدس وجود ندارد ، در انتشارات زیر سال برد. چرا کلام خدا هرگز از "عشق ایثارگرانه" صحبت نمی کند؟

درست است که عشق به مسیح شامل تمایل به فداکاری به معنای انصراف از چیزهایی است که برای ما ارزش زیادی قائل است ، مانند وقت و منابع خود ، و به نفع دیگری است. عیسی مایل بود خود را به خاطر گناهان ما تقبل کند ، و این کار را از روی عشق هم به پدر و هم به ما انجام داد. با این حال ، توصیف عشق مسیحی به عنوان "ایثار" به معنای محدود کردن دامنه آن است. یهوه ، بزرگترین تجسم عشق ، همه چیز را از روی عشق آفرید. با این حال او هرگز این را به عنوان یک فداکاری بزرگ ابراز نمی کند. او مانند برخی از مادران نادر نیست که با یادآوری میزان زجر دادن در هنگام زایمان ، دائماً فرزندان خود را مقصر بدانند.

آیا ما باید هر ابراز عشق را به عنوان یک قربانی ببینیم؟ آیا این نگاه ما را نسبت به این خدایانه ترین ویژگی ها تحریف نمی کند؟ یهوه رحمت می خواهد و فداکاری نمی کند ، اما به نظر می رسد سازمان برعکس آن را داشته باشد. در یک مقاله و ویدئو یکی پس از دیگری ، شاهد فداکاری هستیم ، اما چه زمانی صحبت از رحمت می کنیم؟ (مت 9:13)

در زمان بنی اسرائیل ، قربانی های کاملاً سوختنی (قربانی) وجود داشت که همه چیز در آنها مصرف می شد. همه چیز به یهوه رسید. با این حال ، اکثر فداکاری ها چیزی برای کشیش برجای گذاشت و از این رو زندگی کردند. اما این اشتباه بود که کشیش بیش از سهم خود را می گرفت. و حتی بدتر اینکه او مردم را برای فداکاری بیشتر تحت فشار قرار دهد تا بتواند از آنها سود ببرد.

تأکید بیش از حد بر فداکاری کاملاً منشأ تشکیلاتی دارد. واقعاً چه کسی از این "عشق فداکارانه" سود می برد؟

_______________________________________________

[I] کلمات عهد جدید توسط ویلیام بارکلی ISBN 0-664-24761-X

[II] شاهدان اعتقاد داشتند نوح علی رغم هر گونه شواهد در کتاب مقدس ، خانه به خانه دیگر تبلیغ می کرد. پس از 1,600 سال زاد و ولد انسان ، جهان به احتمال زیاد به طور گسترده ای روبرو شده است - به همین دلیل سیل باید جهانی باشد - و این باعث می شود که یک مرد پیاده یا اسب در کوتاه مدت در دسترس او نباشد.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    46
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x