در مقاله چگونه می توانیم اثبات کنیم وقتی عیسی پادشاه شد؟ توسط Tadua ، منتشر شده در 7th دسامبر 2017 ، شواهدی در بحث متنی متن كتاب مقدس ارائه شده است. از خوانندگان دعوت شده است که کتاب مقدس را از طریق سلسله سؤالات بازتابی در نظر بگیرند و ذهن خود را تشکیل دهند. این مقاله به همراه بسیاری دیگر ، الهیات ارائه شده توسط هیئت رهبری (GB) از شاهدان یهوه را برای تاریخ تاج و تخت مسیحی اکتبر ، 1914 به چالش کشیده است. این مقاله به الهیات GB درباره آنچه برای عیسی هنگام بازگشت او به بهشت ​​رخ داده است و نقشی که قبل از پنطیکاست 33 CE داده شده است ، می پردازد.

چه پادشاهی به حضرت عیسی داده شد؟

در کار مرجع منتشر شده توسط Watchtower and Bible Tract Society (WTBTS) با عنوان بینش در کتاب مقدس (مخفف به it-1 یا it-2، برای دو جلد) پاسخ زیر را برای سوال زیرنویس پیدا می کنیم:

پادشاهی پسر عشق او.[1] ده روز پس از عروج عیسی مسیح به آسمان ، در پنطیکاست سال 33 م ، شاگردان وی شواهدی دال بر این داشتند که هنگامی که عیسی روح مقدس را بر روی آنها ریخت ، وی "به دست راست خدا برتری یافته است". (عمل 1: 8 ، 9 ؛ 2: 1-4 ، 29-33) بنابراین "عهد جدید" در برابر آنها عملی شد ، و آنها هسته "قوم مقدس" جدید ، اسرائیل روحانی شدند. - حبر 12:22 -24؛ 1 Pe 2: 9 ، 10 ؛ گا 6:16.

مسیح اکنون در دست راست پدرش نشسته بود و رئیس این جماعت بود. (Eph 5:23؛ Heb 1: 3؛ Php 2: 9-11) کتاب مقدس نشان می دهد که از پنطیکاست 33 م به بعد ، پادشاهی معنوی بر شاگردان او برقرار شد. پولس رسول هنگام نوشتن به مسیحیان قرن اول در کولوسا ، به عیسی مسیح اشاره کرد که قبلاً پادشاهی دارد: "[خدا] ما را از قدرت تاریکی نجات داد و به پادشاهی پسر عشق خود منتقل کرد." - سرهنگ 1:13؛ مقایسه کنش 17: 6 ، 7.

پادشاهی مسیح از پنطیکاست سال 33 م به بعد پادشاهی معنوی بر اسرائیل معنوی حاکم بوده است ، مسیحیانی که روح خدا به آنها متولد شده است تا فرزندان معنوی خدا شوند. (یوحنا 3: 3 ، 5 ، 6) وقتی چنین مسیحیانی که روحانی هستند پاداش آسمانی خود را دریافت می کنند ، آنها دیگر تابع زمینی پادشاهی معنوی مسیح نخواهند بود ، بلکه با مسیح در بهشت ​​پادشاه خواهند بود. - پاسخ 5: 9 ، 10

موارد فوق توسط سازمان برای توضیح کتاب مقدس در استفاده شده است کولسیان 1: 13[2]، که می گوید "او ما را از قدرت تاریکی نجات داد و به پادشاهی پسر محبوب خود منتقل کرد.این نامه به کلسیایی ها مربوط به 60-61 CE است و یکی از چهار نامه ای است که پولس در حالی که منتظر محاکمه در رم است ارسال شده است.

در حالی که کولسیان 1: 13 به وضوح نشان می دهد که عیسی از قرن اول به بعد پادشاهی داشته است ، WTBTS می آموزد که این یک پادشاهی معنوی بر جماعت مسیحی باشد ، همانطور که در زیر آمده است.

عیسی پادشاهی معنوی بر جماعت مسیحی برادران مسح خود تأسیس کرد. (سرهنگ 1: 13) با این وجود ، عیسی مسیح باید منتظر بماند تا به عنوان "فرزندان موعود" قدرت کامل پادشاهی بر روی زمین را بگیرد.  (w14 1 / 15 ص. 11 به جز 17)

با این حال ، او پادشاهی با رعایایی که از او اطاعت می کردند ، دریافت کرد. پولس رسول هنگام نوشتن این پادشاهی شناسایی کرد: "[خدا] ما [مسیحیان مسح شده از روح] را از قدرت تاریکی نجات داد و ما را به پادشاهی پسر عشق خود منتقل کرد." (کولسیان 1:13) این نجات در پنطیکاست 33 م شروع شد زمانی که روح مقدس بر پیروان وفادار عیسی ریخته شد. (w02 10 / 1 ص. پارس 18. 3 ، 4)

در پنتيكاست 33 م ، عيسي مسيح ، رئيس جماعت ، در پادشاهی برده های مسح شده روح خود فعالانه شروع به حكمر كرد. چطور؟ با استفاده از روح القدس ، فرشتگان و یک بدن قابل مشاهده حاکم ...در پایان "زمان های تعیین شده ملل" ، خداوند قدرت سلطنتی مسیح را افزایش داد و آن را فراتر از جماعت مسیحی گسترش داد. (w90 3 / 15 ص. پارس 15. 1 ، 2)

همه منابع فوق از نشریات WTBTS به روشنی می آموزد كه به محض بازگشت عیسی به بهشت ​​، وی به حاكمیت جماعت مسیحیان در 33 CE هدیه كرد. آنها همچنین می آموزند كه عیسی در 1914 به عنوان پادشاه مسیحی سلطنتی شد.

حال به این استدلال بپردازیم که این پادشاهی معنوی در پرتو 33 CE با توجه به "افشاگریهای" جدید که در حال حاضر توسط GB آموزش داده می شود ، تأسیس شده است.

مبنای کتاب مقدس برای نتیجه گیری چیست؟ Colossian 1: 13 اشاره به پادشاهی بر جماعت مسیحی دارد؟ پاسخ هیچ کدام نیست! هیچ مدرکی برای این نتیجه گیری وجود ندارد. لطفاً کتاب مقدس را که در متن ذکر شده است و بدون تحمیل هیچ درک کلامی دیگری ، مطالعه کنید. آنها از it-2 بخش مربوط به این موضوع

افسسیان 5: 23 "زیرا شوهر همانطور که مسیح رئیس جماعت است رئیس زن خود است ، او نجات دهنده این بدن است."

عبرانیان 1: 3 "او بازتاب جلال خدا و نمایانگر دقیق وجود خود است ، و همه چیز را با قدرت قدرت حفظ می کند. و بعد از اینکه او برای گناهان ما تطهیر کرد ... "

فیلیپین 2: 9-11 "" به همین دلیل ، خداوند او را به مقام برتر تعالی بخشید و با مهربانی نامی را که بالاتر از هر اسم دیگر است به او داد ، 10 به طوری که به نام عیسی هر زانو باید - از کسانی که در بهشت ​​هستند و روی زمین و کسانی که در زیر زمین هستند- خم شود. 11 و هر زبان باید آشکارا تصدیق کند که عیسی مسیح خداوند به جلال خدا پدر است. ""

هیچ چیز در آیات فوق دربار the پادشاهی که به عیسی در 33 CE به عیسی داده نشده است ، صریحاً بر مجالس جماعت مسیحی است و هیچ گزاره ای دلالت بر آن ندارد. درک اجباری است ، زیرا گیگابایت آن را دارد پیشین باید از تعلیماتی که پادشاهی مسیح در 1914 تأسیس شده است دفاع کنید. اگر آن تدریس وجود نداشت ، می توان خواندن طبیعی کتاب مقدس را دنبال کرد.

جالب است که در کلسیاییان 1: 23 پول اظهار داشت که "... خبر خوب در تمام آفرینش ها در بهشت ​​شنیده شده و موعظه شده است ..." سؤالی پیش می آید که چگونه این ممکن است با سخنان عیسی در متیو 24: 14 ارتباط برقرار کند؟

نکته دیگری برای پرداختن به آن در قسمت: 15th ژانویه Watchtower 2014 ژانویه مقاله ذکر شده در بالا در آنجا جمله زیر بیان شده است:

"عیسی پادشاهی معنوی بر جماعت مسیحی برادران مسح خود تأسیس کرد. (سرهنگ 1: 13) با این وجود ، عیسی مسیح باید منتظر بماند تا قدرت کامل سلطنتی بر روی زمین را به عنوان "فرزندان موعود" به دست بگیرد. خداوند به پسرش گفت: «در دست راست من بنشین تا وقتی که دشمنان تو را به عنوان مدفوع پاهای خود قرار دهم.» - روان. 110: 1. ""

چرا عیسی باید صبر کند؟ Matthew 28: 18 می گوید: "عیسی به آنها نزدیک شد و با آنها صحبت كرد ، گفت:"تمام قدرت به من در بهشت ​​و زمین داده شده است.این آیه بیان نمی کند که او باید منتظر است تا مراحل را به او واگذار کند. این بیانیه صریح است که به او اختیار داده شده است.

علاوه بر این، 1 تیموتی 6: 13-16 اظهار می دارد: "... من به شما دستور می دهم تا مظهر خداوند ما عیسی مسیح ، كه سعادتمند و تنها توانمند را در زمانهای تعیین شده خود نشان می دهد ، دستور را به گونه ای بی عیب و نقص و غیرقابل توصیف رعایت كنید. او پادشاه کسانی است که به عنوان پادشاه و پروردگار کسانی که به عنوان ارباب حکومت می کنند فرمانروایی می کند، کسی که تنها دارای جاودانگی است ، و در نور غیرقابل دسترس زندگی می کند ، که هیچ کس او را ندیده و نمی تواند ببیند. عزت و قدرت جاوید برای او باشد. آمین. " در اینجا از عیسی صحبت از داشتن پادشاهی و ربوبیت بر همه گفته شده است.

در این مرحله ما می توانیم ببینیم که یک سری کتاب مقدس وجود دارد که صریحاً درباره اقتدار وی و مواضعی که وی در کنار او جاودانه بودن در طبیعت دارد بیان می کند.

چه اتفاقی برای پادشاهی عیسی افتاد؟

اکنون می توانیم به نقط GB تعلیم و تربیت بپردازیم که عیسی پادشاه جماعت مسیحی بود. به دلیل "نور جدید" در نسخه مطالعات Watchtower در نوامبر 2016 ، در کلام ، یک نقص مهلک وجود دارد. دو مقاله مطالعه وجود دارد ، "آنها را از تاریکی فراخوانده اند" و "آنها از دین گمراهی رها شدند".[3]

در این دو مقاله تفسیری مجدد از تبعید امروزی بابل ارائه شده است. برای چندین دهه ، آموخته می شد که در سالهای 1918 و 1919 ، توسط سیستم مذهبی بابل ، یک اسیر برای مسیحیان واقعی وجود داشته است.[4] لطفاً زیر انتشار را مشاهده کنید مکاشفه - اوج عالی آن در دست است فصل 30 پاراگراف 11-12.

11 همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، شهر مغرور بابل در سال 539 قبل از میلاد سقوط فاجعه باری از قدرت را تجربه کرد سپس فریاد شنیده شد: "او سقوط کرده است! بابل سقوط کرده است! " صندلی بزرگ امپراتوری جهان به دست کوروش بزرگ به دست ارتشهای ماد-پارس افتاده بود. گرچه خود شهر از این فتح جان سالم به در برد ، سقوط وی از قدرت واقعی بود و منجر به آزادی اسیران یهودی وی شد. آنها به اورشلیم بازگشتند تا دوباره عبادت خالص را در آنجا برقرار کنند. - اشعیا 21: 9؛ 2 تواریخ 36:22 ، 23؛ ارمیا 51: 7 ، 8.

12 در زمان ما نیز فریادی که بابل بزرگ افتاده است نیز شنیده می شود! موفقیت موقت مسیحیان بابل در 1918 به سختی معکوس شد در حالی که باقی مانده های مسح شده ، طبقه جان ، با یک معاد روحانی احیا شد. بابل بزرگ تا آنجا كه نگران كردن قوم خدا بود ، سقوط كرده بود. برادران مسح مسیح مانند ملخ ، از پرتگاه بیرون آمده و آماده عمل هستند. (مکاشفه 9: 1-3 ؛ 11:11 ، 12) آنها "برده وفادار و با احتیاط" مدرن بودند ، و استاد آنها را بر تمام متعلقات خود روی زمین منصوب کرد. (متی 24: 45-47) استفاده از آنها به این روش ثابت كرد كه یهوه با وجود ادعای نماینده بودن در زمین ، مسیحیان را كاملاً رد كرده است. عبادت خالص دوباره برقرار شد و راه برای تکمیل کار مهر و موم باقیمانده 144,000 نفر - باقی مانده از دانه های زن ، دشمن دیرینه بابل بزرگ ، باز شد. همه اینها نشان دهنده شکست سنگین آن سازمان دینی شیطانی بود.

درک جدید هنوز تأیید می کند که تبعید ضد بابلی معمولی برای جماعت مسیحی وجود دارد ، اما تغییر این است که به جای ماندن فقط ماه های 9 ، این اسارت سالهای 1800 را سپری کرد. این را می توان از اولین دو مقاله "به نام خارج از تاریکی" مشاهده کرد که بیان می کند:

آیا یک پارالل امروز وجود دارد؟

آیا تاکنون مسیحیان چیزی قابل مقایسه با اسارت بابل تجربه کرده اند؟ برای سالهای طولانی ، این مجله پیشنهاد می داد که بندگان امروزی خدا در 1918 وارد اسارت بابل شوند و در 1919 از بابل آزاد شدند. اما به دلایلی که در این مقاله و در مقاله بعدی توضیح خواهیم داد ، بررسی مجدد موضوع ضروری بود.

در نظر بگیرید: بابل بزرگ ، امپراتوری جهانی دین نادرست است. بنابراین ، برای اینکه در سال 1918 در اسارت بابل قرار بگیرند ، مردم خدا باید در آن زمان به نوعی برده دین نادرست می شدند. با این حال ، حقایق نشان می دهد که در دهه های منتهی به جنگ جهانی اول ، بندگان مسح شده خدا در حقیقت از بابل بزرگ رها می شدند و به اسارت آن در نمی آمدند. گرچه درست است که مسح ها در طول جنگ جهانی اول مورد آزار و اذیت قرار گرفتند ، اما مصائبی که آنها متحمل شدند عمدتاً توسط مقامات سکولار اتفاق افتاد ، نه توسط بابل بزرگ. بنابراین به نظر نمی رسد که قوم یهوه در سال 1918 به اسارت بابل بزرگ درآیند.

در بند 6 ، نکته ای در مورد بررسی مجدد درک قبلی بیان شده است. بند 7 می گوید که قوم خدا باید به نوعی به بردگی دین نادرست درآیند. بندهای 8-11 تاریخچه چگونگی دین گریزی مسیحیت را بیان می کند. در بند 9 افراد تاریخی مانند امپراطور کنستانتین ، آریوس و امپراطور تئودوسیوس نامگذاری شده اند. لطفاً توجه داشته باشید که هیچ مرجعی به منبع این اطلاعات وجود ندارد. این مقاله فقط به مورخانی گفته می شود كه ادعا می كنند این تغییر است ، اما هیچ جزئیات دیگری برای تحقیق در مورد خواننده ارائه نمی دهد. عجیب است که از کتاب مقدس در متی 13: 24-25 ، 37-39 برای ادعای غرق شدن صدای کوچک مسیحی استفاده شده است.

هرکسی که این آیات را در متن بخواند ، متوجه خواهد شد که هیچ جا در "مَثَل گندم و علفهای هرز" نمی گوید که گندم به اسارت بابل می رود.

از پاراگرافهای 12-14 به ما اطلاعاتی در مورد چگونگی شروع اختراع چاپخانه در اواسط 15 داده می شود.th قرن و موضع گیری عده معدودی ، کتاب مقدس شروع به ترجمه و توزیع در زبان های مشترک کرد. سپس به اواخر 1800 پرش می کند که چارلز تاز راسل و چند نفر دیگر یک مطالعه منظم از کتاب مقدس را برای رسیدن به حقایق کتاب مقدس آغاز می کنند.

پاراگراف 15 جمع بندی را بیان می کند "تاکنون دیدیم که مسیحیان واقعی بلافاصله پس از مرگ آخرین رسولان به اسارت بابل درآمدند." بقیه به سؤالاتی می پردازند که در مقاله دوم به آنها پاسخ داده می شود.

درباره نکاتی که در این مقاله مطرح شده است می توان گفت: ما به این نکته خواهیم پرداخت که عیسی پادشاه جماعت مسیحی باشد. در این مقاله بیانیه ای بدون هیچ گونه پشتیبانی از کتاب مقدس بیان شده است.

همانطور که قبلاً گفته شد ، GB یک قاعده برای تعیین یک نوع و آنتی تایپ ایجاد کرده است. بدون آیات کتاب مقدس [5] به این ادعا مبنی بر تبعید یهودیان بابل نوعی داده نشده است و می توان گفت که جماعت مسیحی توسط بابل بزرگ با اسارت ضدیت با مردم روبرو خواهد شد. تبعید یهود به دلیل شکستن میثاق قانون بود و ناهنجاری های مندرج در قانون نتیجه بود. هیچ گزارشی از این قبیل برای جماعت مسیحی صادر نشده است.

این ادعا که چارلز تاز راسل و یارانش در حال بازگرداندن حقایق کتاب مقدس هستند ساده انگارانه است و خلاف گفته خودش است:

"پس چگونه راسل نقشی را که او و همکارانش در انتشار حقیقت کتاب مقدس داشتند ، درک کرد؟ وی توضیح داد: «کار ما. . . گردآوری این قطعات طولانی و پراکنده از حقیقت و ارائه آنها به قوم خداوند بوده است - و نه به همین ترتیب جدید، نه به عنوان خود ما، اما به عنوان پروردگار. . . . ما باید از هرگونه اعتباری حتی برای یافتن و بازآرایی جواهرات حقیقت صرف نظر کنیم. " وی در ادامه اظهار داشت: "کاری که خداوند از استفاده از استعدادهای فروتن ما خشنود بوده است ، کار منشا of آن کمتر از بازسازی ، تنظیم ، هماهنگی بوده است." (تأکید با اصطلاح کج از اصل ؛ پررنگ اضافه شده)[6]

بنابراین ، اگر جدید نباشد ، این حقایق باید از قبل در گردش بوده باشند. بنابراین ، آنها از کجا آنها را یاد گرفته اند؟ علاوه بر این ، راسل یک کار باورنکردنی در توزیع درک کتاب مقدس در تراکت ، کتاب ، مجله ، خطبه های روزنامه و اولین رسانه آموزش سمعی و بصری انجام داد. اگر این پیام به این گستردگی تبلیغ و توزیع شود چگونه می توانند در اسارت باشند؟ مطمئناً این غرق شدن در صدا نبود. به نظر می رسد که اسیران آزادانه خود را ابراز می کردند.

این درک تجدید نظر شده از اسارت بابل و سلطنت مسیح عیسی به عنوان پادشاه جماعت مسیحی امری قابل قبول نیست. عیسی در بهشت ​​یا روی زمین توسط شیطان فاسد نشد. حتی به عنوان یک مرد عیسی می توانست ادعا کند:

"من این چیزها را به تو گفتم تا به وسیله من آرامش داشته باشی. در دنیا دچار درد و رنج خواهید شد ، اما شجاعت کنید! من جهان را فتح کردم(جان 16: 33).

این در پایان گفتمان نهایی او در روز درگذشت او بود. پس از بازگشت به بهشت ​​، به وی جاودانگی داده شد و پادشاه پادشاهان و ارباب اربابان شد. علاوه بر این ، به او اختیاراتی داده شد. سؤال این است: چگونه شیطان چگونه توانست پادشاهی مسیحی مسیحی را فاسد و اسیر كند؟ چگونه می توان شیطان پادشاه پادشاهان را شکست؟

عیسی وعده در متیو 28: 20: "... و نگاه کن! من تمام روزها تا نتیجه گیری از سیستم امور با شما هستم. »چه موقع عیسی مسیحیان خود را رها کرد یا یک وعده را حفظ نکرد؟

تمام این آموزه های پیچ خورده برای پشتیبانی از این عقیده که پادشاهی مسیح در 1914 تأسیس شده است ، ایجاد می شوند. GB با این آموزه ها ، GB باعث می شود که پروردگار با شکوه ما عیسی مسیح به نظر برسد که شکست خورده است ، یک سال پادشاهی را برای 1800 سال از دست داده است ، و حداقل برای مدتی شیطان را به عنوان قدرتمندتر برتر می کند. چگونه ناسزاگویی به خدا و پادشاه او؟ مطمئناً ، این زانوها را خم نمی کنیم و تصدیق می کنیم که عیسی مسیح جلوی جلال پدر است.

سؤال این است: آیا این آموزه ها کفرآمیز علیه عیسی مسیح است؟ هرکدام باید نتیجه گیری خود را بکنند.

__________________________________________________

[1] it-2 صفحه 169-170 پادشاهی خدا

[2] همه مراجع کتاب مقدس از ترجمه جهان جدید (NWT) از مقدسات نسخه 2013 نسخه مگر اینکه در غیر این صورت بیان شده باشد.

[3] به ترتیب صفحات 21-25 و 26-30 هستند. لطفاً مقالات را بخوانید و ببینید که چگونه کتاب های نقل شده یا نقل شده از ادعاها پشتیبانی نمی کنند.

[4] اولین مرجع موجود در Watchtower 1 استst اوت 1936 تحت مقاله ای با عنوان "Obadiah" قسمت 4. پاراگرافهای 26 و 27 عبارتند از:

26 اکنون به تحقق پیشگویی نگاه می کنیم: میزبان اسرائیل روحانی قبل و در سال 1918 در اسارت سازمان شیطان ، یعنی بابل بود. تا آن زمان آنها حتی حکام این جهان ، خادمان شیطان ، به عنوان "قدرت های بالاتر". این کار را نادانانه انجام دادند ، اما به یوهو وفادار و وفادار ماندند. وعده این است که این افراد وفادار باید مکانی را که به ناحق اشخاصی که به آنها ستم کرده اند ، اشغال کنند. این تصویری است از اینکه خداوند چگونه از کسانی که نسبت به او صادق و وفادار مانده اند ، یادداشت می کند و به موقع آنها را نجات می دهد و به آنها جایگاهی برتر از دشمنان و دشمنان خود می دهد. این حقایق که خداوند بدون شک اکنون به مردم خود این اجازه را می دهد تا درک کنند که آنها ممکن است راحت شوند و با صبر و شکیبایی کار خود را که به آنها اختصاص داده است دنبال کنند.

27 "اسارت اورشلیم" ، همانطور که توسط عبادیا نبی استفاده می شود ، به شدت دلالت بر این دارد که تحقق این قسمت از پیشگویی مدتی پس از سال 1918 و در حالی که باقی مانده ها هنوز روی زمین هستند و قبل از اینکه کار آنها روی زمین تمام شود ، آغاز می شود. "هنگامی که خداوند دوباره به اسارت صهیون بازگشت ، ما مانند آنها بودیم که خواب می بینیم." (ص 126: 1) وقتی بازماندگان دیدند که از بندهای الزام آور سازمان شیطان آزاد هستند ، در مسیح عیسی آزاد هستند و خدا و مسیح را به رسمیت شناختند. مطیع که چنان شاداب و شاداب به نظر می رسید که به نظر رویا می آمد ، و بسیاری از آنها گفتند.

در این مقاله به بررسی نوع و آموزش های ضد نوع می پردازیم که توسط GB مورد قبول نیست ، مگر اینکه کتاب مقدس صریحاً آن را بیان کند. این را می توان در March15 یافتth Watchtower نسخه مطالعه 2015.

[5] برخی ممکن است به مکاشفه 18: 4 به عنوان پشتیبانی از یک آنتی تایپ مراجعه کنند. در مقاله بعدی به این موضوع پرداخته می شود.

[6] مشاهده گواهان گواهان خداوند ، مبلغ پادشاهی خدا ، فصل 5 صفحه 49 (1993)

الیاسار

JW برای بیش از 20 سال. اخیراً به عنوان یک بزرگتر استعفا داده است. فقط کلام خدا حقیقت است و دیگر نمی توان از آن استفاده کرد ما در حقیقت هستیم. Eleasar به معنای "خدا کمک کرده است" است و من سرشار از شکرگزاری هستم.
    12
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x