در آخرین فیلم، ما امید سایر گوسفند ذکر شده در جان 10: 16 را بررسی کردیم.

"و گوسفندهای دیگری نیز دارم که از این تعداد نیستند. آنها را نیز باید وارد کنم ، و آنها به صدای من گوش می دهند ، و آنها یک گله می شوند ، یک چوپان. "(جان 10: 16)

هیئت حاکمه شاهدان یهوه می آموزد که این دو گروه از مسیحیان - "این شاخه" و "گوسفندان دیگر" - با پاداش دریافتی متمایز می شوند. اولی مسح شده و به بهشت ​​می روند ، دومی مسح نشده و همچنان به عنوان گناهکار ناقص بر روی زمین زندگی می کنند. ما در آخرین فیلم خود از کتاب مقدس دیدیم که این یک آموزش نادرست است. شواهد کتاب مقدس این نتیجه را تأیید می کند که گوسفندان دیگر نه به خاطر امیدشان ، بلکه با ریشه هایشان از "این شاخه" متمایز می شوند. آنها مسیحیان غیر یهودی هستند ، نه مسیحیان یهودی. ما همچنین یاد گرفتیم که کتاب مقدس دو امید را نمی آموزد ، بلکه یکی:

" . همانطور که شما به یک امید فراخوانده شده اید ، یک بدن وجود دارد و یک روح وجود دارد. یک پروردگار ، یک ایمان ، یک غسل تعمید ؛ یک خدا و پدر همه ، که بر همه و همه و در همه است. " (افسسیان 4: 4-6)

مسلماً سازگاری با این واقعیت جدید کمی زمان می برد. وقتی برای اولین بار فهمیدم که امیدوارم یکی از فرزندان خدا شوم ، احساسات متفاوتی داشت. من هنوز غرق در الهیات JW بودم ، بنابراین فکر کردم این درک جدید به این معنی است که اگر وفادار بمانم ، به آسمان می خواهم که دیگر هرگز دیده نشوم. یادم می آید همسرم - که بندرت اشک می خورد - از احتمالی گریه می کرد.

سؤال این است ، آیا فرزندان مسح شده خدا برای پاداش خود به بهشت ​​می روند؟

خوب است که به یک کتاب مقدس اشاره کنیم که بدون ابهام به این س answersال پاسخ می دهد ، اما افسوس که چنین کتاب آسمانی در حد دانش من وجود ندارد. برای بسیاری ، این به اندازه کافی خوب نیست. آنها می خواهند بدانند. آنها یک جواب سیاه و سفید می خواهند. دلیل آن این است که آنها واقعاً نمی خواهند به بهشت ​​بروند. آنها ایده زندگی در زمین را به عنوان انسانهای کاملی که برای همیشه زندگی می کنند دوست دارند. من هم همین کار را می کنم. این یک تمایل کاملاً طبیعی است.

دو دلیل وجود دارد که ذهن خود را در مورد این سوال راحت کنیم.

دلیل 1

اولین موردی که می توانم با طرح سوالی از شما به بهترین شکل نشان دهم. حالا نمی خواهم به جواب فکر کنید. فقط از روده خود پاسخ دهید. این سناریو است.

شما مجرد هستید و به دنبال همسر هستید. شما دو گزینه دارید. در گزینه 1 ، شما می توانید از بین میلیاردها انسان روی زمین - هر نژاد ، عقیده یا پیشینه - هر جفتی را انتخاب کنید. انتخاب شما بدون محدودیت. خوش تیپ ترین ، باهوش ترین ، ثروتمندترین ، مهربان ترین یا بامزه ترین یا ترکیبی از اینها را انتخاب کنید. هر چه قهوه شما را شیرین کند. در گزینه 2 ، شما انتخاب نمی کنید. خدا انتخاب می کند. هرچه همسر یوهو برای شما بیاورد ، باید بپذیرید.

واکنش روده ، اکنون را انتخاب کنید!

آیا گزینه 1 را انتخاب کردید؟ اگر نه… اگر گزینه 2 را انتخاب کنید ، آیا همچنان به گزینه 1 علاقه مند هستید؟ آیا دومین گزینه خود را حدس می زنید؟ آیا احساس می کنید که قبل از تصمیم نهایی خود باید به آن فکر کنید؟

شکست ما این است که ما بر اساس آنچه می خواهیم ، انتخاب کنیم و نه آنچه که نیاز داریم - و نه آنچه برای ما بهتر است. مسئله این است که به نظر می رسد به ندرت می دانیم چه چیزی برای ما بهتر است. با این حال ما غالباً فکر می کنیم که چنین کاری می کنیم. به حقیقت گفته شود ، وقتی نوبت به انتخاب همسر می رسد ، همه ما اغلب به اشتباه انتخاب اشتباه می کنیم. بالا بودن آمار طلاق گواه این موضوع است.

با توجه به این واقعیت ، همه ما باید از گزینه 2 پرش می کردیم ، حتی از فکر گزینه اول نیز می لرزیدیم. خدا برای من انتخاب کرد؟ بیار

اما ما این کار را نمی کنیم. شک داریم

اگر واقعاً معتقدیم که خداوند بیش از آنچه که ممکن است درباره خود بدانیم ، بیشتر از ما می داند ، و اگر واقعاً ایمان داریم که او ما را دوست دارد و فقط آنچه را برای ما بهتر است می خواهد ، پس چرا نمی خواهیم او را برای ما همکار انتخاب کند. ؟

آیا وقتی پاداش به خاطر ایمان به پسرش می گیریم ، فرقی می کند؟

آنچه که ما اکنون به تصویر کشیدیم ، جوهر ایمان است. همه ما عبرانیان 11: 1 را خوانده ایم. ترجمه كتاب مقدس مقدس جهان نوین این را بیان می كند:

"ایمان همان اطمینان مطمئن از آنچه که می توان انتظار داشت ، نشان دادن آشکار واقعیت هایی است که دیده نمی شود." (عبرانیان 11: 1)

وقتی صحبت از نجات ما می شود ، مطمئناً چیزی که برای آن امیدوار بودیم نه به رغم تصویرهای زیبا از زندگی در جهان جدید که در انتشارات انجمن Watchtower دیده می شود ، به وضوح دیده می شود.

آیا واقعاً فکر می کنیم که خدا می خواهد میلیاردها انسان ناصالح ، که مسئول همه فجایع و قساوت های تاریخ هستند ، را زنده کند و همه چیز از آغاز کار خسته کننده خواهد بود؟ این فقط واقع بینانه نیست. چند بار متوجه شده ایم که تصویر موجود در تبلیغات با کالای فروخته شده مطابقت ندارد؟

این واقعیت که ما نمی توانیم واقعیت پاداشی که فرزندان خدا دریافت می کنند را به درستی بشناسیم به همین دلیل به ایمان احتیاج داریم. مثالها را در بقیه فصل یازدهم عبرانیان در نظر بگیرید.

آیه چهارم در مورد هابیل صحبت می کند: "با ایمان ، هابیل قربانی ارزش بیشتری نسبت به قائن به خدا هدیه کرد ..." (عبرانیان 11: 4) هر دو برادر می توانستند فرشتگان و شمشیر شعله ور را ببینند که در ورودی باغ عدن نگهبانی می کنند. هیچکدام در وجود خدا شک نکردند. در حقیقت ، قابیل با خدا صحبت کرد. (پیدایش 11: 6 ، 9-16) او با خدا صحبت کرد !!! با این حال ، قابیل ایمان نداشت. از طرف دیگر ، هابیل به دلیل ایمانش پاداش خود را گرفت. هیچ مدرکی وجود ندارد که هابیل تصویری واضح از این پاداش داشته باشد. در حقیقت ، كتاب مقدس آن را راز مقدسى می نامد كه تا هزاران سال بعد توسط مسیح آشكار نشده بود.

" . راز مقدس که از سیستم گذشته چیزها و نسلهای گذشته پنهان شده بود. اما اکنون این برای مقدسین وی نازل شده است. "(کلسیسیان 1: 26)

ایمان هابیل اعتقاد به خدا نبود ، زیرا حتی قابیل هم چنین چیزی داشت. همچنین ایمان او به طور خاص این نبود که خدا به وعده های خود عمل خواهد کرد ، زیرا هیچ مدرکی مبنی بر وعده دادن به او وجود ندارد. به گونه ای ، یهوه تأیید خود را بر فداکاری هابیل نشان داد ، اما آنچه را که می توانیم با اطمینان بیان کنیم ، این است که هابیل آگاه بود که خداوند را خشنود می کند. برای او شاهد بود که از نظر خدا ، او صالح بود. اما این در نتیجه نهایی به چه معنا بود؟ هیچ مدرکی دال بر اینکه او می دانسته وجود ندارد. نکته مهمی که باید درک کنیم این است که او نیازی به دانستن نداشت. همانطور که نویسنده عبرانیان اظهار داشت:

" . علاوه بر این ، بدون ایمان غیر ممکن نیست که [او] را خشنود کنید ، زیرا کسی که به خدا نزدیک می شود ، باید اعتقاد داشته باشد که اوست و پاداش کسانی می شود که با جدیت به دنبال او هستند. »(عبرانیان 11: 6)

و آن پاداش چیست؟ نیازی به دانستن نداریم. در حقیقت ، ایمان همه چیز درمورد ندانستن است. ایمان در واقع اعتماد به خیر متعالی خداوند است.

بگذارید بگوییم شما سازنده هستید و مردی نزد شما می آید و می گوید ، "من را خانه بسازید ، اما شما باید تمام هزینه های خود را از جیب خود بپردازید ، و من تا زمان تصاحب من چیزی را به شما نمی پردازم. آنچه را که من مناسب می دانم به شما می پردازد. "

آیا با آن شرایط خانه ای می ساختید؟ آیا شما قادر خواهید بود که چنین نوع ایمان به خوبی و اطمینان یک انسان دیگر داشته باشید؟

این همان چیزی است که خداوند خداوند از ما می خواهد که انجام دهیم.

نکته این است که ، آیا شما نیاز دارید که دقیقاً بدانید که پاداش قبل از پذیرش آن چه خواهد بود؟

کتاب مقدس می گوید:

"اما همانطور که نوشته شده است:" چشم ندیده است و گوش چیزی نشنیده است ، و چیزهایی که خدا برای کسانی که او را دوست دارند آماده کرده است در قلب انسان تصور نشده است. "(1 Co 2: 9)

اگر بخواهیم ، تصویری بهتر از آنچه که پاداش نسبت به هابیل به دست می آورد ، داریم ، اما ما هنوز تمام تصویر را نداریم - حتی نزدیک هم نیست.

اگرچه راز مقدس در زمان پولس نازل شده بود ، و او با الهام بخشیدن به تعدادی از جزئیات برای روشن شدن ماهیت پاداش نوشت ، اما هنوز فقط تصویری مبهم داشت.

وی گفت: "در حال حاضر ما با استفاده از یک آینه فلزی در یک طرح مبهم قرار داریم ، اما پس از آن چهره به چهره خواهد بود. در حال حاضر من جزئی را می شناسم ، اما بعداً دقیقاً می دانم ، دقیقاً همانطور که دقیقاً شناخته شده ام. با این حال ، این سه باقی مانده اند: ایمان ، امید ، عشق؛ اما بزرگترین این عشق است. "(1 Corinthians 13: 12 ، 13)

نیاز ایمان منقضی نشده است. اگر یهوه بگوید ، "اگر به من وفادار باشی من به تو پاداش می دهم" ، آیا ما پاسخ خواهیم داد ، "پدر ، قبل از اینکه تصمیم بگیرم ، آیا می توانی کمی در مورد آنچه ارائه می دهی دقیق باشی؟"

بنابراین ، اولین دلیل نگرانی ما از ماهیت پاداش ، ایمان به خداست. اگر واقعاً ایمان داشته باشیم که یهوه فوق العاده خوب و بی نهایت عاقل است و در عشق او به ما و تمایل او برای خوشحال کردن ما بسیار فراوان است ، آنگاه پاداش را در دست او خواهیم گذاشت ، با اطمینان که هرچه معلوم می شود خواهد بود. لذت بیش از هر چیزی که تصور کنیم

دلیل 2

دلیل دوم برای نگرانی این نیست که بیشتر نگرانی ما ناشی از اعتقاد به پاداش است که در واقع ، واقعی نیست.

من قصد دارم کار خود را با بیان یک جمله جسورانه آغاز کنم. هر مذهبی به نوعی پاداش آسمانی اعتقاد دارد و همه آنها آن را اشتباه دارند. هندوها و بودایی ها هواپیماهای موجودیت خود را دارند ، هندو بووا لوکا و سوارگا لوکا ، یا نیروانای بودایی - که به اندازه نوعی فراموشی سعادتمندانه نیست. به نظر می رسد نسخه اسلامی زندگی پس از مرگ به نفع مردان کج شده است ، وعده بسیاری از باکره های زیبا را برای ازدواج می دهد.

در باغها و چشمه ها ، پوشیدن [پوشاک] ابریشمی و دستبند ریز و روبرو ، روبروی یکدیگر ... ما ازدواج خواهیم کرد ... زنان عادلانه با چشمان بزرگ و [زیبا]. (قرآن ، 44: 52-54)

در آنها [باغها] زنانی هستند که نگاه های خود را محدود می کنند ، و مرد یا جنی در برابر آنها دست نخورده اند - گویی که یاقوت و مرجان هستند. (قرآن ، 55: 56,58)

و سپس به دنیای مسیحیت می رسیم. اکثر کلیساها ، از جمله شاهدان یهوه ، معتقدند که همه افراد خوب به بهشت ​​می روند. تفاوت در این است که شاهدان معتقدند این تعداد فقط به 144,000 نفر محدود شده است.

بیایید به کتاب مقدس برگردیم تا همه تعالیم نادرست را خنثی کنیم. بیایید 1 قرنتیان 2: 9 را دوباره بخوانیم ، اما این بار در متن.

وی گفت: "اکنون ما در میان افراد بالغ ، با خرد صحبت می کنیم ، اما نه خرد این سیستم از چیزها و نه حاکمان این سیستم امور است، چه کسی به هیچ چیز نمی رسد. اما ما عقل خدا را در یک راز مقدس ، حکمت پنهان ، که خدا پیش از سیستم های چیزها برای جلال ما مقدم ساخته ، صحبت می کنیم. این حکمت است که هیچ یک از حاکمان این نظام از امور متوجه نشده اند، زیرا اگر آن را می دانستند ، پروردگار با شکوه را اعدام نمی کردند. اما همانطور که نوشته شده است: "چشم ندیده است و گوش چیزی نشنیده است ، و چیزهایی را که خدا برای کسانی که او را دوست دارند آماده کرده است ، در قلب انسان تصور نشده است." از طریق روح او ، زیرا روح در همه چیز ، حتی چیزهای عمیق خدا جستجو می کند. "(1 Corinthians 2: 6-10)

بنابراین ، "حاکمان این سیستم چیزها" چه کسانی هستند؟ آنها کسانی هستند که "پروردگار با شکوه" را اعدام کردند. چه کسی عیسی را اعدام کرد؟ به یقین رومی ها در این امر دست داشتند ، اما مقصرترین افراد ، کسانی که اصرار داشتند که پونتیوس پیلاتوس عیسی را به اعدام محکوم کند ، طبق گفته شاهدان ، سازمان اسرائیل ، حاکمان سازمان یهوه بودند. از آنجا که ما ادعا می کنیم ملت اسرائیل سازمان زمینی یهوه است ، از این رو حاکمان آن - هیئت حاکمه آن - کشیش ها ، کاتبان ، صدوقیان و فریسیان بودند. اینها "حاکمان این نظام چیزها" هستند که پولس به آنها اشاره می کند. بنابراین ، وقتی این متن را می خوانیم ، اجازه ندهیم تفکر خود را به حاکمان سیاسی امروز محدود کنیم ، بلکه شامل کسانی می شویم که حاکمان مذهبی هستند. زیرا این حکام دینی هستند که باید موقعیتی برای درک "حکمت خدا در یک راز مقدس ، حکمت پنهان" باشند که پولس از آن صحبت می کند.

آیا حاکمان سیستم امور شاهدان یهوه ، هیئت حاکمه ، راز مقدس را درک می کنند؟ آیا آنها به حکمت خدا محرم هستند؟ ممکن است کسی چنین فرض کند ، زیرا به ما آموخته شده است که آنها روح خدا را دارند و بنابراین ، همانطور که پولس می گوید ، باید بتواند "چیزهای عمیق خدا" را جستجو کند.

با این حال ، همانطور که در فیلم قبلی خود دیدیم ، این مردان به میلیون ها مسیحی صادق که در جستجوی حقیقت هستند ، می آموزند که از این راز مقدس کنار گذاشته شده اند. بخشی از تعالیم آنها این است که فقط 144,000،144,000 با مسیح حکومت خواهند کرد. و همچنین آنها می آموزند که این قانون در بهشت ​​خواهد بود. به عبارت دیگر ، XNUMX نفر برای همیشه زمین را ترک می کنند و به آسمان می روند تا در کنار خدا باشند.

گفته می شود که در املاک و مستغلات سه عامل وجود دارد که باید همیشه در خرید خانه به خاطر بسپارید: اول مکان است. دوم مکان است ، و سوم ، شما حدس می زنید ، مکان است. آیا این پاداش مسیحیان چیست؟ مکان ، مکان ، مکان؟ آیا پاداش ما مکان بهتری برای زندگی است؟

اگر چنین است ، پس از مزمور 115: 16:

" . با توجه به آسمانها ، به آسمانهای خداوند متعال است ، اما زمینی که وی به پسران مردان داده است. "(مزمور 115: 16)

و آیا او به مسیحیان ، فرزندان خدا قول نداد كه آنها زمین را به عنوان میراث در اختیار داشته باشند؟

"خوشحالم که افراد با ذلت خفیف هستند ، زیرا آنها زمین را به ارث می برند." (متیو 5: 5)

البته ، در همان قطعه ، آنچه به عنوان مضراب شناخته می شود ، عیسی نیز گفت:

"مبارک خالص قلب هستند ، زیرا آنها خدا را خواهند دید." (متیو 5: 8)

آیا او استعاره صحبت می کرد؟ احتمالاً ، اما من اینطور فکر نمی کنم. با این حال ، این فقط نظر من و نظر من است و 1.85 دلار یک قهوه کوچک در Starbucks برای شما فراهم می کند. شما باید به حقایق نگاه کنید و نتیجه گیری خود را انجام دهید.

سؤال پیش روی ما این است: آیا پاداش مسیحیان مسح ، اعم از یهودیان ، یا گوسفندان بزرگتر بزرگ دیگر ، می توانند زمین را ترک کنند و در بهشت ​​زندگی کنند؟

عیسی گفت:

"مبارک کسانی هستند که از نیاز معنوی خود آگاه هستند ، زیرا پادشاهی آسمانها به آنها تعلق دارد." (متیو 5: 3)

اکنون این عبارت ، "پادشاهی آسمانها" ، 32 بار در کتاب متی آمده است. (این کتاب در هیچ کجای کتاب مقدس وجود ندارد.) اما توجه کنید که این "پادشاهی نیست in آسمانها ». متی در مورد مکان صحبت نمی کند ، بلکه از مبدا صحبت می کند - منبع اقتدار پادشاهی. این پادشاهی از زمین نیست بلکه از آسمانها است. بنابراین اقتدار آن از طرف خدا نیست و نه از انسان.

شاید این زمان خوبی باشد برای مکث و نگاه کردن به کلمه "آسمان" همانطور که در کتاب مقدس استفاده شده است. "بهشت" ، منفرد ، تقریباً 300 بار در کتاب مقدس و "آسمانها" بیش از 500 بار وجود دارد. "آسمانی" نزدیک به 50 بار اتفاق می افتد. اصطلاحات معانی مختلفی دارند.

"آسمان" یا "آسمان" می تواند به معنای آسمان بالای سر ما باشد. مارک 4:32 در مورد پرندگان بهشت ​​صحبت می کند. آسمان ها همچنین می توانند به جهان فیزیکی اشاره کنند. با این حال ، آنها اغلب برای اشاره به قلمرو معنوی استفاده می شود. دعای خداوند با این جمله آغاز می شود ، "پدر ما در آسمان ها ..." (متی 6: 9) در آنجا از جمع استفاده شده است. با این حال ، در متی 18:10 مسیح در مورد 'فرشتگان در بهشت ​​که همیشه به چهره پدر من در بهشت ​​نگاه می کنند صحبت می کند. در آنجا ، از مفرد استفاده شده است. آیا این با آنچه ما از اولین پادشاهان می خوانیم در مورد اینکه خدا حتی در آسمان آسمان ها محصور نشده است ، مغایرت دارد؟ اصلا. اینها فقط عباراتی است برای درک کمی از ذات خداوند به ما.

به عنوان مثال ، هنگام صحبت از عیسی ، پولس در فصل 4 آیه 10 به افسسیان می گوید که "بسیار بالاتر از همه آسمانها صعود کرد". آیا پولس به او اشاره کرده است که عیسی بالاتر از خود خدا صعود کرده است؟ به هیچ وجه.

ما از خدا بودن در بهشت ​​صحبت می کنیم ، اما او چنین نیست.

"اما آیا خدا واقعاً روی زمین ساکن خواهد شد؟ نگاه کن آسمانها ، بله ، بهشت ​​آسمانها ، نمی توانند شما را در بر گیرند. بنابراین ، این خانه ای که من ساخته ام چه کمتر است! "(1 Kings 8: 27)

کتاب مقدس می گوید که خداوند در بهشت ​​است ، اما همچنین می گوید که بهشت ​​نمی تواند او را در خود جای دهد.

تصور کنید سعی دارید برای یک مرد نابینا متولد شوید که رنگ قرمز ، آبی ، سبز و زرد چگونه است. ممکن است با مقایسه رنگها با دما امتحان کنید. قرمز گرم ، آبی سرد است. شما سعی می کنید به مرد نابینا چارچوب مرجعی بدهید اما او هنوز رنگ را نمی فهمد.

ما می توانیم مکان را درک کنیم. بنابراین ، گفتن اینکه خدا در بهشت ​​است به معنای این است که او در اینجا با ما نیست بلکه در جایی دیگر بسیار فراتر از دسترس ماست. با این حال ، این توضیح نمی دهد که حقیقت بهشت ​​چیست و نه ماهیت خدا. اگر بخواهیم چیزی در مورد امید آسمانی خود بفهمیم ، باید با محدودیت های خود کنار بیاییم.

بگذارید این را با یک مثال عملی توضیح دهم. من می خواهم آنچه را که بسیاری از آنها مهمترین عکسی که گرفته شده است به شما نشان دهم.

با بازگشت به 1995 ، مردم ناسا خطر بزرگی را متحمل شدند. زمان روی تلسکوپ هابل بسیار گران بود ، با لیست انتظار طولانی افرادی که مایل به استفاده از آن بودند. با این وجود ، آنها تصمیم گرفتند که آن را به بخش کوچکی از آسمان که خالی است ، نشان دهند. اندازه یک توپ تنیس را در یکی از دروازه های بدن سازی زمین فوتبال در سمت دیگر تصور کنید. چقدر ریزه این قدر مساحت آسمان است که آنها بررسی کردند. برای روزهای 10 ، نور ضعیف از آن قسمت از آسمان که در اثر تابش فوتون در فوتون قرار دارد ، در سنسور تلسکوپ قابل تشخیص است. آنها می توانستند با هیچ چیز به پایان نرسند ، اما در عوض آنها این کار را کردند.

در هر نقطه ، هر قطعه از رنگ سفید در این تصویر یک ستاره نیست بلکه یک کهکشان است. کهکشان با صدها میلیون اگر نه میلیاردها ستاره. از آن زمان تاکنون در نقاط مختلف آسمان اسکنهای عمیق تری انجام داده اند و هر بار نتیجه یکسانی کسب می کنند. آیا فکر می کنیم خدا در مکانی زندگی می کند؟ عالم جسمی که می توانیم درک کنیم آنقدر بزرگ است که نمی توان توسط مغز انسان تصور کرد. چگونه خداوند می تواند در مکانی زندگی کند؟ فرشتگان ، بله آنها مثل شما و من محدود هستند. آنها باید در جایی زندگی کنند. به نظر می رسد ابعاد دیگری از وجود ، هواپیماهای واقعیت نیز وجود دارد. باز هم ، نابینایان سعی در درک رنگ دارند - این همان چیزی است که ما هستیم.

بنابراین ، هنگامی که کتاب مقدس از بهشت ​​یا آسمان صحبت می کند ، اینها صرفاً یک امر متعارف برای کمک به ما در درک چیزی است که ما نمی توانیم درک کنیم. اگر می خواهیم یک تعریف مشترک پیدا کنیم که همه کاربردهای مختلف "بهشت" ، "آسمان" ، "آسمانی" را بهم پیوند دهد ، ممکن است این باشد:

بهشت آن چیزی است که از زمین نیست. 

ایده بهشت ​​در کتاب مقدس همیشه چیزی است که از زمین و / یا چیزهای زمینی ، حتی به روش منفی ، برتر باشد. افسسیان 6: 12 در مورد "نیروهای روح شریر در مکانهای آسمانی" صحبت می کند و 2 پطرس 3: 7 در مورد "آسمانها و زمین که اکنون برای آتش سوزی شده اند" صحبت می کند.

آیا آیه ای در کتاب مقدس وجود دارد که بدون شک بگوید پاداش ما این است که از بهشت ​​حکمرانی کنیم یا در بهشت ​​زندگی کنیم؟ مذهبیون قرن ها از کتاب مقدس استنباط کرده اند ؛ اما به یاد داشته باشید ، این همان مردانی هستند که آموزه هایی مانند آتش جهنم ، روح جاویدان ، یا حضور مسیح در سال 1914 را آموزش داده اند - فقط چند مورد را نام ببرید. برای ایمنی ، باید از هرگونه تعلیم و تعالیم آنها به عنوان "میوه درخت مسموم" چشم پوشی کنیم. درعوض ، اجازه دهید ما به سادگی به کتاب مقدس برویم ، هیچ فرضی نمی گیریم ، و ببینیم که کتاب ما را به کجا می برد.

دو سوال وجود دارد که ما را به مصرف می رساند. کجا زندگی خواهیم کرد؟ و ما چه خواهیم شد؟ بیایید سعی کنیم ابتدا به موضوع موقعیت مکانی بپردازیم.

موقعیت مکانی:

عیسی گفت ما با او حکومت خواهیم کرد. (2 تیموتائوس 2:12) آیا عیسی از بهشت ​​حکمرانی می کند؟ اگر او می تواند از بهشت ​​فرمانروایی کند ، چرا مجبور شد پس از رفتن برده ای مومن و با احتیاط برای گله دادن گله خود تعیین کند؟ (مت 24: 45-47) در مثالی بعد از مثل - استعدادها ، میناها ، 10 باکره ، مهمان وفادار - همان مضمون مشترک را می بینیم: عیسی عزیمت می کند و بندگان خود را مسئول می کند تا زمانی که برگردد. برای اداره کامل ، او باید حضور داشته باشد و کل مسیحیت در انتظار انتظار بازگشت او به زمین برای حکومت است.

برخی می گفتند ، "هی ، خدا می تواند هر کاری را که بخواهد انجام دهد. اگر خدا می خواهد عیسی و مسح از بهشت ​​حکمرانی کنند ، می توانند. "

درست است اما مسئله این نیست که خدا چیست می توان انجام دهید ، اما آنچه خدا دارد برگزیده انجام دادن. ما باید به سوابق الهام گرفته شده نگاهی بیندازیم تا ببینیم که یهوه تا امروز چگونه بشر را اداره کرده است.

به عنوان مثال ، حساب Sodom و Gomorrah را در نظر بگیرید. سخنگوی فرشته ای ی Jehovahه materialوه که به عنوان یک شخص متمایز شد و از ابراهیم دیدار کرد به او گفت:

وی گفت: «اعتراض علیه سدوم و گوموره واقعاً بزرگ است ، و گناهان آنها بسیار سنگین است. من پایین می روم تا ببینم که آنها بازی می کنند یا نه مطابق طغیانی که به من رسیده است. و اگر اینگونه نباشد ، می توانم آن را بشناسم. "" (پیدایش 18: 20 ، 21)

به نظر می رسد که یهوه از علم و دانش همه چیز خود استفاده نکرده است تا به فرشتگان بگوید که در واقع در این شهرها چه وضعیتی وجود دارد ، اما در عوض اجازه می دهد که آنها خودشان این موضوع را بفهمند. آنها برای آموختن باید پایین می آمدند. آنها باید به عنوان مردان تحقق می یافتند. حضور فیزیکی لازم بود و آنها مجبور بودند از محل بازدید کنند.

به همین ترتیب ، هنگامی که عیسی بازگشت ، او بر روی زمین خواهد بود تا بر بشر حکومت کند و قضاوت کند. کتاب مقدس فقط در مورد یک فاصله کوتاه زمانی که او می رسد صحبت نمی کند ، برگزیدگان خود را جمع می کند و سپس آنها را به آسمان می زند تا دیگر برنگردند. عیسی اکنون حضور ندارد. او در بهشت ​​است. هنگامی که او بازگشت ، خود را Parousia، حضور او آغاز خواهد شد اگر حضور او هنگام بازگشت به زمین آغاز می شود ، اگر او به بهشت ​​برگردد ، چگونه می توان حضور او را ادامه داد؟ چگونه این را از دست دادیم؟

مکاشفه مکاشفه به ما می گوید: "خیمه خدا همراه بشر است ، و او خواهد کرد اقامت داشتن با آنها…" "با آنها زندگی کنید!" چگونه خدا می تواند با ما زندگی کند؟ زیرا عیسی با ما خواهد بود. او امانوئل نامیده شد که به معنای "خدا با ماست" است. (مت 1:23) او "نمایندگی دقیق" وجود یهوه است ، "و همه چیز را با قول قدرت خود حفظ می کند." (عبرانیان 1: 3) او "تصویر خدا" است ، و کسانی که او را می بینند ، پدر را می بینند. (دوم قرنتیان 2: 4 ؛ یوحنا 4: 14)

نه تنها عیسی در کنار بشر زندگی خواهد کرد ، بلکه مسح ، پادشاهان و کشیش های او نیز زندگی خواهند کرد. همچنین به ما گفته شده است که اورشلیم جدید - جایی که مسح در آن اقامت دارد - از بهشت ​​فرود می آید. (مکاشفه 21: 1-4)

گفته می شود فرزندان خدائی که به عنوان پادشاهان و کشیش با عیسی حکومت می کنند روی کره زمین، نه در بهشت NWT مکاشفه 5:10 را به اشتباه ترجمه می کند که کلمه یونانی را ارائه می دهد EPI که به معنای "در یا بر" به عنوان "بیش از" است. این گمراه کننده است!

مکان: به طور خلاصه

در حالی که ممکن است چنین به نظر برسد ، من چیزی را قاطعانه بیان نمی کنم. این یک اشتباه خواهد بود. من فقط نشان می دهم وزن شواهد به کجا می رسد. فراتر از آن ، نادیده گرفتن سخنان پولس است که ما فقط چیزهایی را جزئی می بینیم. (1 Corinthians 13: 12)

این ما را به سؤال بعدی سوق می دهد: ما چه خواهیم شد؟

چه خواهیم شد؟

آیا ما انسانهای کاملی خواهیم بود؟ مشکل این است که ، اگر ما فقط انسان هستیم ، گرچه کامل و گناهکار هستیم ، چگونه می توانیم به عنوان پادشاه حکومت کنیم؟

کتاب مقدس می گوید: "انسان بر صدمه خود بر انسان مسلط است" و "این متعلق به انسان نیست که قدم خودش را هدایت کند". (کلیسای 8: 9 ؛ ارمیا 10: 23)

کتاب مقدس می گوید که ما بشر را قضاوت خواهیم کرد و بیش از آن ، ما حتی فرشتگان را نیز داوری خواهیم کرد ، با اشاره به فرشتگان افتاده که همراه شیطان هستند. (1 Corinthians 6: 3) برای انجام این کارها و سایر موارد ، ما به قدرت و بینش بیش از آنچه که هر انسانی می تواند نیاز داشته باشد ، نیاز خواهیم داشت.

کتاب مقدس در مورد یک آفرینش جدید صحبت می کند ، و نشانگر چیزی است که قبلاً وجود نداشته است.

 " . بنابراین ، اگر کسی با مسیح متحد باشد ، او یک مخلوق جدید است. چیزهای قدیمی گذشت نگاه کن چیزهای جدیدی به وجود آمده اند. " (دوم قرنتیان 2:5)

" . اما ممکن است من هرگز لاف نزنم ، مگر در چوب شکنجه خداوند ما عیسی مسیح ، که به واسطه او دنیا با توجه به من و من با توجه به جهان به قتل رسیده است. زیرا نه ختنه چیزی است و نه ختنه ، بلکه خلقت جدید است. و اما همه کسانی که طبق این قانون رفتاری منظم پیش می روند ، سلام و رحمت بر آنها ، بله ، بر اسرائیل خدا. " (غلاطیان 6: 14-16)

آیا پل در اینجا استعاره صحبت می کند ، یا به چیز دیگری اشاره دارد. این س remainsال باقی است ، ما در بازآفرینی که عیسی در متی 19:28 از آن صحبت کرد ، چه خواهیم کرد؟

با بررسی عیسی می توانیم نگاهی اجمالی به آن بیاندازیم. ما می توانیم این را بگوییم زیرا آنچه جان در یكی از آخرین كتاب های كتاب مقدس به ما گفت ، تاكنون نوشته شده است.

" . .ببینید پدر چه نوع محبتی را به ما داده است تا ما را فرزندان خدا بنامیم! و این چیزی است که ما هستیم. به همین دلیل است که دنیا ما را نمی شناسد ، زیرا او او را نشناخته است. عزیزان ، ما اکنون فرزندان خدا هستیم ، اما هنوز مشخص نشده است که چه خواهیم بود. ما می دانیم که وقتی آشکار شد ، ما نیز مانند او خواهیم شد ، زیرا او را همانگونه که هست خواهیم دید. و هرکسی که این امید را به او داشته باشد ، خود را پاک می کند ، همانطور که آن فرد پاک است. " (اول یوحنا 1: 3-1)

هرچه عیسی اکنون باشد ، وقتی آشکار شود ، به آنچه برای رسیدن به فرمانروایی بر روی زمین برای هزار سال تبدیل می شود ، تبدیل می شود و بشر را به خانواده خدا باز می گرداند. در آن زمان ، ما مانند او خواهیم بود.

هنگامی که عیسی توسط خدا زنده شد ، او دیگر انسان نبود بلکه یک روح بود. بیش از این ، او به روحی تبدیل شد که در درون خود زندگی دارد ، زندگی که می تواند به دیگران منتقل کند.

" . بنابراین ، نوشته شده است: "اولین مردی که آدم زنده شد." آخرین آدم روح حیات بخشی شد. " (اول قرنتیان 1:15)

"زیرا پدر همانطور که زندگی در خودش زندگی دارد ، به پسر نیز اجازه داده است که زندگی در خودش داشته باشد." (جان 5: 26)

"در حقیقت ، راز مقدس این فداکاری خدادادی بسیار بزرگ است:" او در بدن آشکار شد ، با روح به صحیح اعلام شد ، به فرشتگان ظاهر شد ، در میان ملل موعظه شد ، به جهانیان اعتقاد داشت ، با شکوه دریافت شد. "" (1 تیموتی 3: 16)

عیسی توسط خدا قیام شد ، "با روح صالح" اعلام شد.

" . . بگذارید برای همه شما و همه مردم اسرائیل شناخته شود که به نام عیسی مسیحی ناصری ، که او را روی یک عصا اعدام کردید ، اما خدا او را از مرگ زنده کرد ،. . " (اعمال 4:10)

با این حال ، با شکوه و احیای شکوه خود ، توانست بدن خود را بالا ببرد. او "در بدن آشکار شد".

" . عیسی در پاسخ به آنها گفت: "این معبد را خراب كنید و در سه روز آن را بالا می آورم." سپس یهودیان گفتند: "این معبد در سالهای 46 ساخته شده است ، و آیا شما آن را در سه روز بالا می برید؟" در مورد معبد بدن او صحبت می کرد. "(جان 2: 19-22)

توجه کنید ، او توسط خدا بزرگ شده است ، اما او-عیسی-بدنش را بالا می آورد این کار را مرتباً انجام داد ، زیرا نمی توانست خود را به عنوان روحیه به شاگردان خود نشان دهد. انسان ها از توانایی حسی برای دیدن روح برخوردار نیستند. بنابراین ، عیسی به میل خود گوشت گرفت. در این شکل ، او دیگر یک روح نبود ، بلکه یک انسان بود. به نظر می رسد که او می تواند بدن خود را به دلخواه خود تحویل داده و از آن جدا کند. او می تواند در هوای نازک ظاهر شود ... بخورد ، بنوشد ، لمس کند و لمس شود ... سپس دوباره در هوای نازک ناپدید شود. (نگاه کنید به یوحنا 20: 19-29)

از سوی دیگر ، در همین زمان عیسی در روحیه ارواح در زندان ظاهر شد ، شیاطین که به زمین افتاده بودند و به زمین محصور شده بودند. (1 پیتر 3: 18-20؛ مکاشفه 12: 7-9) او این کار را به عنوان یک روح انجام می داد.

دلیل اینکه عیسی به عنوان یک مرد ظاهر شد این بود که او نیاز به نیازهای شاگردان خود داشت. به عنوان مثال بهبود پیتر را در نظر بگیرید.

پیتر مردی شکسته بود. او پروردگار خود را شکست داده است. او سه بار او را انکار کرده بود. عیسی با دانستن اینکه پیتر باید به سلامت معنوی بازگردد ، یک سناریوی دوست داشتنی را به نمایش گذاشت. هنگامی که آنها در حال ماهیگیری بودند ، در ساحل ایستاده بود ، آنها را راهنمایی کرد که تور خود را به سمت سمت راست قایق بیندازند. فوراً ، تور ماهی پر شده بود. پیتر فهمید که خداوند است و از قایق پرید تا به ساحل شنا کند.

در ساحل خداوند را دید كه آرام نشسته و مشغول آتش زغال است. شبی که پیتر خداوند را انکار کرد ، یک آتش زغال هم بود. (یوحنا 18:18) صحنه آماده شد.

عیسی ماهی هایی را که صید کرده بودند کباب کرد و آنها با هم غذا خوردند. در اسرائیل ، غذا خوردن با هم به معنای صلح با یکدیگر بود. عیسی به پیتر می گفت که آنها در صلح هستند. بعد از غذا ، عیسی فقط از پیتر س askedال کرد ، آیا او را دوست دارد یا نه. او نه یک بار ، بلکه سه بار از او سال کرد. پیتر سه بار خداوند را انکار کرده بود ، بنابراین با هر تصدیق عشق خود ، انکار قبلی خود را لغو می کرد. هیچ روحیه ای نمی تواند این کار را انجام دهد. این یک تعامل بسیار انسان به انسان بود.

بیایید این نکته را در ذهن داشته باشیم که ما آنچه را که خدا برای افراد منتخب خود ذخیره کرده است در ذهن داریم.

اشعیا از پادشاهی صحبت می کند که برای عدالت و شاهزادگان حکومت خواهد کرد که برای عدالت حکمرانی می کنند.

" . .ببینید پادشاهی برای عدالت سلطنت خواهد کرد ،
و شاهزادگان برای عدالت حكومت خواهند كرد.
و هر کس مانند یک مکان مخفی از باد خواهد بود ،
مکان پنهان شدن از طوفان باران ،
مانند جریان آب در سرزمین بی آب ،
مانند سایه ای از انبوه انبوه در سرزمین متلاطم. "
(اشعیا 32: 1 ، 2)

ما به راحتی می توانیم تشخیص دهیم که شاهی که در اینجا به او اشاره شده عیسی است ، اما شاهزاده ها چه کسانی هستند؟ سازمان می آموزد که این بزرگان ، ناظران مدار و اعضای کمیته شعب هستند که در جهان جدید بر روی زمین حکمرانی می کنند.

در دنیای جدید ، عیسی "شاهزادگان در تمام زمین" را منصوب خواهد کرد تا رهبری نمازگزاران یهوه در زمین را به دست آورد. (مزمور 45: 16) بدون شک او بسیاری از این موارد را از میان بزرگان وفادار امروز انتخاب خواهد کرد. از آنجا که این مردان در حال حاضر خود را اثبات می کنند ، او وقتی که نقش طبقه رئیس در دنیای جدید را فاش می کند ، در آینده امتیازات حتی بزرگتری را به آنها واگذار می کند.
(w99 3 / 1 صفحه 17 par. 18 "معبد" و "رئیس" امروز)

"کلاس رئیس" !؟ به نظر می رسد این سازمان کلاس های خود را دوست دارد. "کلاس ارمیا" ، "کلاس اشعیا" ، "کلاس جاناداب" ... لیست ادامه دارد. آیا واقعاً باید باور کنیم که یهوه از اشعیا الهام گرفته است تا درباره عیسی به عنوان پادشاه پیشگویی کند ، از تمام بدن مسیح - فرزندان خدا - بگذرد و درباره بزرگان ، ناظران مدار و بزرگان بیتل شاهدان یهوه بنویسد؟ آیا از بزرگان جماعت در کتاب مقدس به عنوان شاهزاده یاد شده است؟ کسانی که شاهزادگان یا پادشاهان خوانده می شوند ، برگزیدگان ، فرزندان مسح شده خداوند هستند و این تنها پس از زنده شدن به جلال است. اشعیا اشاره نبوی به اسرائیل خدا ، فرزندان خدا ، و نه انسانهای ناقص داشت.

گفته شد ، چگونه آنها به عنوان منبع طراوت آب حیات آور و خرچنگ محافظ عمل خواهند کرد؟ اگر همانطور که سازمان ادعا می کند ، دنیای جدید از ابتدا یک بهشت ​​خواهد بود ، چه نیازی به چنین مواردی خواهد بود؟

در نظر بگیرید که پول در مورد این شاهزاده ها یا پادشاهان چه می گوید.

" . برای این آفرینش با انتظار مشتاقانه برای آشکار کردن پسران خدا منتظر است. زیرا خلقت نه به خواست خود بلکه به واسطه کسی که آن را تحت الشعاع قرار می دهد ، مبتنی بر امید است که خود آفرینش نیز از بردگی گرفته تا فساد آزاد خواهد شد و آزادی شکوهمند فرزندان خدا را خواهد داشت. . زیرا می دانیم که همه آفرینش ها تا به امروز با همدیگر ناله می کنند و در کنار هم قرار گرفته اند. "(رومیان 8: 19-22)

"خلقت" متمایز از "فرزندان خدا" دیده می شود. آفرینشی که پل از آن صحبت می کند ، انسانیت نابود شده - ناصالح است. اینها فرزندان خدا نیستند ، بلکه با خدا بیگانه هستند و نیاز به آشتی دارند. این افراد ، در میلیاردها سال خود ، با تمام دستمال کاغذی ، تعصبات ، کاستی ها و چمدان های عاطفی دست نخورده در زمین زنده می شوند. خدا با اراده آزاد خراب نمی کند. آنها مجبورند خودشان بیایند و با میل خود تصمیم بگیرند که قدرت بازخرید دیه مسیح را بپذیرند.

همانطور که عیسی با پیتر کرد ، این افراد به احتیاط مهربانانه احتیاج دارند تا با لطف خداوند برگردانده شوند. این نقش کشیش خواهد بود. برخی نمی پذیرند ، یاغی می شوند. برای حفظ صلح و محافظت از کسانی که در برابر خدا فروتنی می کنند ، دستی مستحکم و قدرتمند لازم است. این نقش پادشاهان است. اما همه اینها نقش انسانها است نه فرشتگان. این مشکل انسانی توسط فرشتگان حل نخواهد شد ، بلکه توسط انسانهایی که توسط خدا انتخاب شده اند ، آزمایش تناسب اندام را دارند و به آنها قدرت و خرد حکمرانی و درمان می دهند.

در خلاصه

اگر به دنبال برخی جواب های قطعی در مورد جایگاه زندگی خود هستیم و پس از دریافت پاداش خود چه می خواهیم ، متاسفم که نمی توانم به آنها بدهم. خداوند به سادگی این موارد را برای ما نازل نکرده است. همانطور که پولس گفت:

" . در حال حاضر ما با طرح آینه فلزی می بینیم که در طرح کلی مبهم وجود دارد ، اما پس از آن چهره به چهره خواهد بود. در حال حاضر من تا حدی می دانم ، اما سپس دقیقاً می دانم ، همانطور که دقیقاً شناخته شده ام. "
(1 قرنتیان 13: 12)

من می توانم بیان كنم كه هیچ شواهد روشنی وجود ندارد كه ما در بهشت ​​زندگی كنیم ، اما شواهد فراوان این ایده را كه ما بر روی زمین خواهیم بود ، تأیید می كند. یعنی ، بعد از همه ، مکانی برای بشریت است.

آیا ما می توانیم بین آسمان و زمین ، بین قلمرو روح و قلمرو جسمی گذار کنیم؟ چه کسی می تواند با اطمینان بگوید؟ به نظر می رسد این یک امکان متمایز است.

ممکن است برخی بپرسند ، اما اگر نمی خواهم پادشاه و کشیش شوم ، چه می شود؟ چه می شود اگر من فقط می خواهم به عنوان یک انسان معمولی روی زمین زندگی کنم؟

این چیزی است که من می دانم. یهوه خدا به واسطه پسرش عیسی مسیح به ما این فرصت را می دهد که حتی در حال حاضر در گناه ، فرزندان خوانده او شویم. یوحنا 1:12 می گوید:

"با این حال ، به همه کسانی که او را دریافت کردند ، او اختیار داد که فرزندان خدا شوند ، زیرا آنها به نام او ایمان می آوردند." (جان 1: 12)

هر پاداشی که مستلزم آن باشد ، هر چه شکل بدن جدید ما باشد ، به عهده خداست. او به ما پیشنهاد ارائه می دهد و به نظر نمی رسد احتیاط کنیم که بگوییم "خدا خوب است ، اما چه چیزی در پشت درب شماره دو است؟"

بگذارید به واقعیت ها ایمان بیاوریم ، هرچند که دیده نمی شود ، به پدر محبت خود اعتماد کنیم تا ما را فراتر از وحشی ترین رویاهایشان خوشحال کنیم.

همانطور که فارست گامپ گفت ، "این تنها چیزی است که باید در مورد آن بگویم."

 

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.

    از ما پشتیبانی کنید

    ترجمه

    نویسندگان

    تاپیک

    مقالات ماه

    دسته بندی ها

    155
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x