[به عنوان یک نتیجه از زمان بندی و سوء استفاده از آن برای من مسئولیت کامل را به عهده می گیرم ، شما ذینفع دو بررسی از این هفته هستید مطالعه برج مراقبت مقاله. مزیت این است که شما دو (سه واقعاً) مجموعه چشم در یک موضوع دارید.]

[از ws 10 / 18 ص. 22 - دسامبر 17-23]

"رهبر شما یک مسیح است." - متیو 23: 10

من قصد دارم بروم روی اندام. من فقط چهار پاراگراف مقدماتی را خوانده ام و بدون مطالعه بیشتر می خواهم حدس بزنم که در حالی که مقاله در مورد عیسی به عنوان رهبر فعال ما صحبت می کند ، هدف واقعی آن این خواهد بود که برادران و خواهران اعتماد به رهبری را داشته باشند. هیئت حاکم

اکنون ، اعتماد به هیئت حاکمه برای یک شاهد یهوه آموزش دیده ، مانند من تربیت شده ، منطقی است. ببینید ، به من آموختند که آرماگدون منجر به مرگ ابدی هرکسی در کره زمین خواهد شد که نتوانست به هشدار ما ، به عنوان شاهدان یهوه ، در سرتاسر جهان اعلام کند. کار ما یک کار نجات دهنده ، یک کار نجات بود. این خبر خوبی بود که ما تبلیغ می کردیم. ایده ای که ما منتقل می کردیم این بود: "به ما توجه کنید و یک فرصت خوب در زندگی ابدی بدست آورید.[I]  ما را رها کنید ، و اگر آرمگدون شما را زنده نگه دارد ، شما برنده هستید - برای خوب! "

با توجه به اینکه زندگی ابدی میلیاردها انسان در تعادل قرار دارد ، قابل درک است که چرا شاهدان احساس می کنند که تنها با یک تلاش بسیار سازمان یافته می توان این اثر تاریخی ، "هرگز کاری تکرار نشدنی" را انجام داد.[II]

بیایید در یک نکته روشن باشیم: این کار تبلیغات شاهدان یهوه ، پیام آنها و انتظار آنها از آنچه در آرماگدون اتفاق خواهد افتاد ، در کتاب مقدس نیست. این تعبیر مردان است. خبر خوبی که کتاب مقدس در مورد آن صحبت می کند ، جمع شدن اداره ای است که از فرزندان خدا که مسح روح دارند تشکیل شده است. از طریق آنها ، نجات بقیه انسانها در طول 1,000 سلطنت مسیح انجام خواهد شد. یک مطالعه دقیق از رومیان 8: 1-25 منجر به نتیجه گیری اجتناب ناپذیری می شود ، با این فرض که یکی از آنها برنامه ای نداشته باشد که یک گروه سازگار با میلیون ها نفر را مشغول کند.

بله ، قرار است رویدادی به نام آرماگدون رخ دهد اما این فقط یک عنصر در روند نجات است. این جنگی است که مسیح با ملت ها می کند تا راه حکومت صالح خود بر بشریت را روشن کند. (دا 2:44 ؛ پاسخ 16: 13-16)

با این حال ، چیزی برای نشان دادن این نیست که این داوری نهایی برای همه انسانهای زنده در آن زمان خواهد بود. شاهدان زمان نادرست تمثال گوسفند و گوسفندان را به آرمبادون سوء استفاده می کنند ، اما واقعاً ، روز داوری ، حتی در الهیات شاهدان ، دوره ای است که به دنبال آماگدون و سالهای 1,000 ادامه می یابد.

از این رو ، برای ایجاد هرگونه تلاشی در تفکر شاهدان یهوه بر اعتقاد اساسی آنها به ضرورت یک سازمان ، ابتدا باید به پیش فرضهای ناقص و غیر کلامی که براساس آن پایه ریزی شده است بپردازد: نیاز به شهادت موعظه در سراسر جهان برای نجات میلیارد ها از محکومیت ابدی

با توجه به طرز فکر آنها ، درک آسان این که چگونه سازمان می تواند در آموزه های مبتنی بر "داده ها" لغز شود ، بدون اینکه یک نگاه از خوانندگان آنها باشد ، آسان است. آنها فقط چیزی را به طور کامل بیان می کنند ، بدون اثبات ، می دانند که گله آن را می خورد.

اولین جمله دروغین مبتنی بر "داده" در بند 4 یافت می شود.

"از آنجا که سازمان خدا به سرعت پیش می رود ، آیا دلایل خوبی برای اعتماد به عیسی به عنوان رهبر منصوب خود داریم؟"

شواهد نشان می دهد که سازمان "به سرعت رو به جلو حرکت نمی کند". کاملا برعکس، در واقع. در سه سال گذشته شاهد توقف اکثر پروژه های عمرانی بوده ایم. در عوض ، هزاران سالن پادشاهی در بلوک هستند و با فروش پول به دفتر مرکزی فروخته می شوند. ما شاهد کاهش 25 درصدی کارکنان در سراسر جهان بوده ایم و درجات نیروهای پیشگام ویژه کاهش یافته است. هیچ یک از اینها دلیلی بر "پیشروی سریع سازمان" نیست. در حقیقت ، اکنون به نظر می رسد که به عقب حرکت می کند.

هدایت قوم خدا به کنعان

در بندهای 5 تا 8 صحبت از دستورالعمل های استراتژیکی ناشناخته ای است که توسط جاشوا قبل از تصرف اریحا به بنی اسرائیل داده شده است. آیا مردم به انتصاب یوشع به عنوان رهبر خود توسط ی Jehovahهو trustه اعتماد خواهند داشت؟ چرا باید داشته باشند؟ خوب ، فکر کنید که آنها معجزات بسیاری را از دست موسی مشاهده کرده اند و اکنون موسی عصای اقتدار را به یوشع منتقل کرده است. علاوه بر این ، آنها معجزه خشک شدن اردن را دیده بودند که به آنها اجازه عبور می دهد. (جاشوا 3:13)

با توجه به این نکته ، نتیجه گیری را که هیئت مدیره از ما نتیجه می گیرد در نظر بگیرید.

از این حساب چه می توانیم یاد بگیریم؟ ممکن است در بعضی مواقع دلایل ابتکارهای جدیدی را که سازمان بیان کرده است کاملاً درک نکنیم. به عنوان مثال ، ما در ابتدا ممکن است استفاده از وسایل الکترونیکی را برای مطالعه شخصی ، در وزارتخانه و جلسات زیر سوال برده باشیم. اکنون احتمالاً فواید استفاده از آنها را در صورت امکان متوجه خواهیم شد. وقتی نتایج مثبت چنین پیشرفت هایی را با وجود هرگونه شک و تردیدی که ممکن است داشته باشیم می بینیم ، در ایمان و اتحاد رشد می کنیم. (بند 9)

"داده شده" در اینجا این است که بین جوشوا در جریکو و هیئت حاکمه شاهدان یهوه همبستگی وجود دارد. آنها با یک واقعیت کتاب مقدس شروع می کنند ، همه قبول می کنند - که جوشوا از طرف خدا منصوب شده است - و سپس آن را بدون هیچ مدرکی به هیئت حاکم گسترش می دهند.

چیزهایی که می شوند تا وقتی که کمپین علیه جریکو را با استفاده از وسایل الکترونیکی در جلسات و وزرات میدانی مقایسه می کنند ، تا حد احتیاط پیش می روند.

هیئت حاکمه معتقد است که همانطور که بنی اسرائیل ممکن است دستورالعمل های جاشوا را زیر سوال برده باشند ، برادران نیز از استفاده از تلفن های هوشمند و تبلت ها س questionال کردند ، اما در نهایت ، همه کارها خوب انجام شد. ما می خواهیم این ایده را بخوانیم که یوهو سازمان را راهنمایی می کند و آنها همیشه در لبه برش قرار دارند و در بهترین کارها پیش قدم می شوند. به نظر می رسد که آنها فراموش کرده اند که همین مدت ها پیش بود که ما از استفاده از رایانه برای هر چیز مربوط به جماعت دلسرد شده بودیم. وقتی آنها سرانجام تسلیم شدند و JW.org را ایجاد کردند و سپس شروع به تولید کردند برج مراقبت به صورت الکترونیکی ، هنگامی که در مطالعه برج مراقبت هفتگی شرکت می کردم ، از iPad خود استفاده کردم. با این حال ، ناظر مدار به من گفت که اجازه چنین کاری را ندارم. در اینجا یک پیوند به نامه 8 ، 2011 نوامبر به بدن بزرگان در مورد استفاده از چنین دستگاههایی در قسمت مربوطه آمده است:

"... از رایانه لوحی الکترونیکی یا دستگاه مشابه دیگر نباید روی سیستم عامل استفاده شود ، مانند خواندن پاراگراف ها در برج نگهبانی مطالعه ، انجام جلسه یا سخنرانی از هر نوع ... احساس می شود که استفاده از رایانه لوحی از سیستم عامل می تواند دیگران را بر آن داشته باشد که آنها نیز باید در چنین دستگاهی سرمایه گذاری کنند. بعلاوه ، از آنجا که بسیاری از برادران توانایی تهیه چنین وسیله ای را ندارند ، در واقع استفاده از یک وسیله برجسته در صحنه می تواند "تمایزهای طبقاتی" ایجاد کند یا "نمایشی نمایشی از وسایل زندگی فرد" باشد.

طی دو سال ، این تصمیم لغو شد. ناگهان ، خواهران و برادرانی که هنوز "توانایی تهیه چنین وسیله ای را ندارند" برای استفاده از آنها در خدمت میدانی هدایت می شدند. چگونه می تواند از "نمایش نمایشی وسایل زندگی فرد" به - در کمتر از دو سال - به ابزار تایید شده برای تبلیغ بشارت از نظر شاهدان یهوه تبدیل شود؟ و آیا این واقعیت که اکنون ناشران به استفاده از تلفنها و تبلت های پرهزینه در وزارتخانه ترغیب شده اند ، به معنای طولانی شدن شرایط مالی شاهدان فقیرتر است؟

یک سؤال مهمتر این است ، "این فلاپ چگونه می تواند یک مقایسه عادلانه با دستور الهی جوشوا به اسرائیلیان در مورد حمله به سرزمین موعود اعزام کند؟"

رهبری مسیح در قرن اول

"داده ها" همچنان جمع می شوند.

حدود 13 سال پس از تبدیل کرنلیوس ، برخی از معتقدین یهودی هنوز هم ختنه می کردند. (اعمال 15: 1 ، 2) هنگامی که اختلاف در آنتیاکی رخ داد ، برای پولس ترتیب داده شد تا این موضوع را به هیئت حاکمه در اورشلیم برسانند. اما چه کسی پشت این مسیر بود؟ پولس اظهار داشت: "من به عنوان یک مکاشفه بالا رفتم." بدیهی است که مسیح امور را راهنمایی می کند تا بدنه حاکم اختلاف را حل کند. (بند 10)

این فرض می کند که یک هیئت حاکمه قرن اول وجود داشته است.[III]  هیچ مدرکی وجود ندارد که چنین ارگانی در قرن اول کار جهانی را هدایت کند. مشکل ختنه از انطاکیه نبود ، بلکه توسط ایمانداران یهودی که "از یهودیه فرود آمدند" ایجاد شد. (اعمال 15: 1) از نظر منطقی ، از این رو نتیجه می شود که اگر آنها می خواستند مشاجره ای را که از بیت المقدس نشأت می گرفت ، حل کنند ، مجبور بودند برای این کار به اورشلیم بروند. رسولان آنجا بودند و کار در آنجا آغاز شد ، اما این بدان معنا نیست که آنها به بدنه ای تبدیل شدند که گسترش مسیحیت را از طریق قرن اول اداره می کرد. به دنبال تخریب اورشلیم و تا پایان مشاوره نیکیا در سال 325 م. ، هیچ مدرکی در نوشته های تاریخی مربوط به زمان تشکیل یک هیئت حاکمه متمرکز وجود ندارد. در حقیقت ، مشاوره Nicea نشان می دهد که کاملاً برعکس وجود داشته است. امپراتور بت پرست کنستانتین است که واقعاً مسئول آغاز یک اقتدار متمرکز بر کلیسا است.

پاراگراف 11 و جعبه صفحه 24 از اوضاعی صحبت می کند که پیرمردهای اورشلیم پولوس را ترغیب می کنند تا در یک اقدام یهودی برای جلب رضایت یهودیان شرکت کند. فایده ای نداشت و زندگی پل به خطر افتاد. یهودیان مسیحی شده آزادی را که مسیح به آنها پیشنهاد کرده بود درک نمی کردند و این نگرش تا برجسته ترین پیرمردها بالا رفت.

برای نتیجه گیری این قطار فکری ، پاراگراف آخر زیر این زیرنویس عنوان می کند:

برای بعضی ها ، زمان لازم است تا در فهم آن را روشن كنیم. مسیحیان یهودی به زمان کافی برای تنظیم دیدگاه خود نیاز داشتند. (جان 16: 12) برخی دریافتند که پذیرش ختنه سخت نیست و دیگر نشانه ای از رابطه ویژه با خدا نیست. (ژنرال 17: 9-12) دیگران ، از ترس از آزار و اذیت ، مایل به ایستادگی در جوامع یهودی نبودند. (گال. 6: 12) اما با گذشت زمان ، مسیح راهنمایی های بیشتری را از طریق نامه های الهام گرفته شده توسط پولس ارائه داد. - روم. 2: 28 ، 29؛ گال 3: 23-25. (بند 12)

درست است که ما به عنوان انسان ، به زمان نیاز داریم تا با حقایقی کاملاً جدید و تغییر دهنده زندگی کنار بیاییم. همچنین این درست است که مسیح مانند پدر ما صبور است. او آنچه را كه لازم بود با الهام از پولس و دیگران برای نوشتن در این زمینه فراهم آورد. اما تلاش ناموفق برای مماشات که چنین غم و اندوهی را به پل وارد کرد ، کار مسیح نبود.

آنچه که ما در اینجا برای آن آماده شده ایم "داده شده" دیگری است. مسیح به پولس الهام گرفت تا بنویسد تا تصورات مسیحیان را اصلاح کند. با این حال ، پاول مبدع این تفکر شکست خورده نبود ، بلکه قربانی آن بود. مسیح به پیرمردهای اورشلیم الهام نکرد تا فکر نادرست خود را اصلاح کنند ، اما از یک فرد خارجی استفاده شد. بنابراین ، قیاس شکست می خورد. در واقع ، اگر بخواهیم مقایسه کنیم ، پس وقتی هیئت حاکمه با دستورالعمل هایی بیرون می آید که نیاز به تعدیل یا حتی تغییر اساسی دارند ، عیسی از آنها برای اصلاح خود استفاده نمی کند ، بلکه از یک خارجی استفاده می کند.

مسیح هنوز هم در حال پیشروی جماعت خود است

درست است که مسیح هنوز جماعت خود را رهبری می کند. "داده شده" در اینجا این است که JW.org آن جماعت است.

وقتی دلایل برخی تغییرات سازمانی را به طور کامل نمی فهمیم ، خوب است که درباره نحوه عملکرد مسیح در گذشته رهبری خود را تأمل کنیم. چه در روز جوشوا و چه در قرن اول ، مسیح همواره جهت محافظت از مردم خدا به عنوان كلی ، تقویت ایمان خود و حفظ وحدت بین بندگان خدا ، همیشه راهنمایی عاقلانه ای داشته است. (بند 13)

در این پاراگراف چیزهای زیادی اشتباه است که من به سختی می دانم از کجا شروع کنم. نخست ، آنها تغییراتی را که سازمان ایجاد می کند به رهبری مسیح نسبت می دهند. ما فقط نامه ای را خوانده ایم که برادران را به استفاده از تبلت در سیستم عامل هدایت نمی کند و بیان می کند که ممکن است استفاده از آنها به عنوان نمایشی از وسایل زندگی فرد تلقی شود و افراد فقیرتر را وادار به خرج کردن پولی که ندارند ، کنند تا احساس نکنند آنها در یک طبقه پایین بودند سپس دیدیم که سیاست معکوس شده است. بنابراین ، اگر هر دو تغییر "مسیح در حال رهبری خود بود" ، پس باید مسیح را مقصر این امر بدانیم. این نامناسب است ، زیرا مسیح اشتباهات احمقانه ای مرتکب نمی شود. بنابراین ، وقتی نکته ای از این دست به عنوان یک چالش مطرح می شود ، هیئت حاکم درک قبلی را به اشتباهاتی که به دلیل نقص انسانی مرتکب می شویم نسبت می دهد. خوب ، اما پس از آن کدام تغییر نتیجه نقص انسانی است؟ اولی یا دومی؟ آیا مسیح در یکی دخیل بود ، اما انسان ها در دیگری؟ و اگر چنین است ، مسیح ما را به دنبال کدام یک رهنمون می کند؟ آیا مسیح به ما گفت که از لوح استفاده نکنید ، اما به دلیل نقص انسانی ، هیئت حاکمه فعلی جلوتر از مسیح می دوید و به ما می گفت که از او سرپیچی کنید و از آنها استفاده کنید؟ یا هیچ یک از جهت ها از مسیح نیست ، بلکه فقط از مردان است؟

بعد ، آنها در مورد هدایت مسیح در روز جاشوا صحبت می کنند؟ مسیح به معنای مسح است و عیسی مسیح شد تا زمان تعمید خود ، مدتها پس از مرگ جاشوا. بعلاوه ، فرشته ای بود که از جاشوا دیدار کرد. عیسی هرگز فقط یک فرشته نبود. پولس می گوید:

"به عنوان مثال ، خدا كه یكی از فرشتگان تاكنون فرموده است:" شما پسر من هستید. امروز من پدر تو شدم "؟ و دوباره: "من پدر او خواهم شد ، و او پسر من خواهد شد؟" اما هنگامی که او دوباره زادگاه خود را به زمین مسکونی آورد ، می گوید: "و بگذار همه فرشتگان خدا از او اطاعت کنند." "(Heb 1: 5، 6)

در اینجا ، پولس تفاوت آشکاری بین همه فرشتگان و پسر خدا ایجاد می کند. وی سپس نشان داد كه از فرشتگان برای برقراری ارتباط با مردان وفادار قدیم استفاده می شده است كه شامل یوشع است ، اما مسیحیان جهت خود را از پسر خدا می گیرند.

"زیرا اگر کلمه ای که از طریق ملائکه گفته می شود ثابت باشد ، و هر تخلف و نافرمانی عذاب را با هماهنگی با عدالت دریافت می کرد. چطور فرار خواهیم کرد اگر نجات چنین عظمت را نادیده بگیریم ، زیرا از طریق پروردگار [ما] شروع به سخنرانی کرد و توسط کسانی که او را شنیدند برای ما تأیید شد ... »(Heb 2: 2، 3)

ما هنوز در پاراگراف 12 هستیم و چیزهای دیگری برای آینده وجود دارد. اکنون به بیانیه نهایی می رسیم:

مسیح همواره جهت محافظت از مردم خدا به عنوان یک کل ، تقویت ایمان خود و حفظ وحدت بین بندگان خدا ، جهت عاقلانه‌ای داشته است.

توجه داشته باشید که تمرکز سازمان تغییر نکرده است. عیسی از مردم خدا "به عنوان یک کل" محافظت می کند. روش دیگری برای نوشتن این جمله - متناسب با پیام La مقاله Watchtower آشکارا ساخته است - این است که "مسیح همیشه جهت محافظت از سازمان ، تقویت ایمان سازمان و حفظ وحدت در سازمان ، راهنمایی عاقلانه ای را ارائه می دهد."

پشتیبانی از این در کتاب مقدس کجاست؟ اگر بخواهیم از طریق عیسی با خدا رابطه شخصی برقرار کنیم ، نیاز به دیدگاه شخصی داریم. عیسی به صورت جداگانه از ما محافظت می کند ، نه به طور کلی. او ایمان ما را در سطح فردی تقویت می کند. و اما وحدت ، همه خوب و خوب است ، اما عیسی هرگز ما را به حفظ وحدت به قیمت حقیقت راهنمایی نمی کند. در حقیقت ، او کاملا عکس این را پیش بینی کرد.

"فکر نکنید من آمده ام تا صلح را به زمین بیاورم. من آمده ام تا نه صلح ، بلکه شمشیر بیاورم. زیرا من آمده ام تا باعث تقسیم ... "(Mt 10: 34 ، 35)

و فقط چرا همه صحبت های مسیح است ، اما نه درباره عیسی. "مسیح" 24 بار در این مقاله ظاهر می شود. "یهوه" 12 بار ظاهر می شود. اما "عیسی" فقط 6! اگر می خواهید احترام به اقتدار را تحمیل کنید ، پس از نقش معتبری که شخصی بازی می کند صحبت می کنید ، بنابراین با عنوان خود به او اشاره می کنید. اگر می خواهید یک رابطه شخصی ایجاد کنید ، از نام آنها استفاده می کنید.

دوگانگی موجود در بند 16 کمی سخت است:

علاوه بر مراقبت از نیازهای معنوی ما ، مسیح به ما کمک می کند تا تمرکز خود را روی مهمترین کارهایی که امروز روی زمین انجام می شود ، حفظ کنیم. (مارک 13 را بخوانید: 10.) آندره ، یک بزرگر تازه منصوب ، همواره به تغییر جهت در سازمان خدا توجه داشته است. او می گوید: وی گفت: "کاهش کارمندان دفتر شعبه ما را فوریت های زمان و لزوم تمرکز انرژی ما بر فعالیت موعظه را به یاد می آورد."

آنها کم پول هستند و به جای اعتراف به آن و مجبور به توضیح دادن اینکه پول کجا می رود ، یک چرخش دروغین روی اوضاع قرار می دهند. دروغ در همه اینها از این واقعیت مشهود است که آنها همچنین تا درجه استخوان به درجه پیشگامان ویژه رسیده اند؟ این افراد افرادی هستند که قادر به تبلیغ در مناطقی هستند که تعداد کمی از آنها می توانند به آنها برسند. آنها این کار را انجام می دهند زیرا توسط سازمان به صورت پولی پشتیبانی می شوند. بنابراین اگر ما باید "روی فعالیت تبلیغی" متمرکز شویم ، چرا باید از پیشگامان برجسته و سازنده خود به شدت کوتاه بیاییم؟

علاوه بر این ، اگر واقعاً تمایل به تبلیغ داشت ، چرا بیتلی های قدیمی و قدیمی را عزل کرد. اینها با سلامتی و استقامت روبرو هستند؟ از آنجا که آنها برای دهه ها از نیروی کار خارج شده اند ، در بدست آوردن شغل سودآوری که به آنها امکان می دهد شاهد تمام وقت باشند با مشکل روبرو خواهند شد. چرا همه جوانان را رها نمی کنیم. کسانی که کمترین قدرت صدا را دارند؟ آنها هنوز هم از انرژی ، سلامتی و پتانسیل کسب درآمد برای م effectiveثر بودن در بشارت کامل وقت برخوردارند.

به نظر می رسد که سازمان در تلاش است چرخش مثبتی را بر وضعیت رو به وخامت بگذارد. این تلاش در مقاله مطالعاتی هفته آینده ادامه خواهد یافت.

_________________________________________________________

[I] شاهدان آموزش می دهند که کسانی که از آرمگدون جان سالم به در می برند ، همچنان به عنوان گناهکار ادامه می یابند ، اما می توانند در طول سلطنت 1,000 مسیح به سمت کمال پیش بروند ، در صورت گذراندن آزمون نهایی ، به آنها زندگی ابدی اعطا می شود.

[II] w12 12 / 15 ص. 13 par. 21

[III] آنها همیشه از قلمرو حاکم برای قرن اول استفاده می کنند ، اما مدرن دارای سرمایه است.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    7
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x