این سناریو است. بیایید بگوییم شما یک مطالعه کتاب مقدس دارید ، مثلاً با یک کاتولیک. شما از کتاب مقدس به او نشان می دهید که تثلیث ، آتش جهنم و جاودانگی روح انسان تعالیم نادرستی است. (بله ، من اعتقاد دارم تثلیث ، آتش جهنم و روح جاودانه همه آموزه های نادرستی هستند. برخی از شما در این مورد با من مخالفت خواهید کرد ، اما تحمل کنید. ما در فرصتی دیگر وارد این مباحث خواهیم شد. So) بنابراین شما می پرسید دانشجوی کاتولیک شما اگر منطقی است که در دینی بمانید که آموزه های نادرست را می آموزد ، باقی می ماند ، و او پاسخ می دهد ، "شاید کلیسا در مورد برخی از آموزه های کتاب مقدس اشتباه می کند ، اما تفسیر کتاب مقدس به عهده من نیست. مسیح پاپ را به عنوان برده وفادار و با احتیاط خود تعیین کرد ، بنابراین اگر اشتباه می کند ، تصحیح او بر عهده عیسی است. "

بعداً در مطالعه خود ، به این مسئله بی طرفی رسیدید - که مسیحیان نباید هیچ بخشی از جهان باشند. حتی ممکن است شما در مورد سازمان ملل متحد به عنوان وحشی وحشی شرور مکاشفه بحث کنید ، و اشاره کنید که کلیسای کاتولیک عضوی از سازمان است.

دانش آموز شما در کتاب مقدس موافق است ، اما اظهار می دارد مهم است که منتظر خدا باشید ، به او فرصت دهید تا کلیسا را ​​اصلاح کند.

در یک تلاش نهایی ، شما درباره رسوایی سوءاستفاده جنسی کودکان در داخل کلیسا صحبت می کنید ، و اینکه چگونه رهبری کلیسا این جنایات را پوشانده و آنها را به مقامات گزارش نداده است.

فکر می کنید باید این کار را انجام دهد. با این حال ، او بی حرکت باقی مانده است. وی این ادعاها را مبالغه و حملات منفور و مخالف به کلیسا رد می کند. پدوفیل ها در همه جا با او مقابله می کنند ، اما رفتار نادرست کلیسا به دلیل شرارت نیست ، بلکه فقط به دلیل نقص مردان است.

وقتی کمی بیشتر او را تحت فشار قرار می دهید تا در مورد این موارد استدلال کند ، او می گوید ، "به یاد داشته باشید ، خدا کلیسای کاتولیک را به عنوان سازمان زمینی خود انتخاب کرده است. این قدیمی ترین کلیسا است. اولین کلیسا اگر كلیسا در سراسر جهان بشارت نمی داد ، ما دیگر یك سوم جهان را مسیحی اعلام نمی كردیم. مطمئناً این امر بدون برکت خداوند محقق نمی شد! "

آیا فکر می کنید آموزه های نادرست کلیسای رم فقط درمورد مردان خوش قلبی است که به دلیل نقص ، اشتباهاتی مرتکب شده اند؟ وقتی یک عاشق واقعی مسیح اشتباهی مرتکب می شود که منجر به آموزش برخی از دروغ ها یا رفتاری می شود که پیروی از مسیح را ناخوشایند می داند ، وقتی مسیحی دیگری خطای خود را نشان می دهد ، او چگونه واکنش نشان می دهد؟ آیا او تعالیم خود را تصحیح می کند ، و یا از رفتار ناشایست خود عذرخواهی می کند؟ آیا او برای اصلاح خود و رفع خسارت وارد شده اقداماتی انجام می دهد؟ یا آیا او در برابر کسی که عاشقانه او را اصلاح کرده است ، فریاد می زند و او را نام می برد تا بدنامش کند. آیا او کسی را که قصد دارد او را صاف کند آزار می دهد؟

اگر دومی باشد ، آنگاه در کار ناقص نیست بلکه شرارت است.

شاهدان همه ادیان دیگر را به عنوان بخشی از بابل بزرگ محکوم می کنند ، زیرا آنها آموزه های دروغین را آموزش می دهند ، رفتارهای گناه آلودانه انجام می دهند و پرستندگان واقعی را مورد آزار و اذیت قرار می دهند. (ارمیا 51:45 ؛ مکاشفه 18: 4)

اما چه اتفاقی می افتد که کفش را روی پای دیگر بگذاریم؟ وقتی دقیقاً همان استدلال - هر نکته آخرش - را بر مذهب شاهدان یهوه اعمال می کنیم ، چه پاسخی می گیریم؟

من به تازگی از خواننده ای با جزئیات بحث و گفتگو درمورد بحث خود - 45 دقیقه ادامه یافت - با یك دوست دیرینه كه بزرگتر است ایمیلی دریافت كردم. هنگامی که با استدلال کتاب مقدس روبرو می شوید و مدارک محکمی مبنی بر اینکه این سازمان آموزه های نادرستی را آموزش می دهد ، با وابستگی 10 ساله در سازمان ملل متحد بی طرفی مسیحی را نقض کرده است و نتوانسته است هزاران کودک شناس مشکوک و تأیید شده را به مقامات گزارش دهد ، پاسخ این پیر بزرگ تقریباً لفظی بود به آنچه شخصاً در بحثهایم با دوستان شنیده ام.

در اینجا چند گزیده آورده شده است.

"چرا دیگر به خاطر نام او با مردم سازمان یافته روحانیون هدایت نمی شوید."

"من به تغذیه از بنده مومن ادامه خواهم داد."

"بله ، من س youالات زیادی مثل شما دارم ، اما من با صبر و حوصله سعی می کنم منتظر جواب باشم چون آنها از کانال درست ، غلام وفادار می آیند. همه چیز پیروی از اقتدار خدادادی و ترتیب ریاست است. "

"من مرتد بسیاری را دیده ام که مدت زیادی را صرف تحقیق در مورد مواد ما کرده اند تا به دستی که آنها را مانند مارها تغذیه می کند ، بزنند."

"سعی کنید و ببینید که این یک سازمان سریع السیر است زیرا باید همه حق را برای زندگی ابدی در اختیار شما قرار دهد."

"فرض کنید امروز اجتماع مسیحیان شاهد جهانیان را رها می کنم ، چه می شوم؟"

"در زمان اسرائیل ، اگر من یهود را ترک کنم ، من به عنوان یهودیان هر بار که خداوند از آنجا رها می شد مرتد می شدم."

"بنابراین ، شاهدان یهوه امروز چه کسانی هستند؟ به من بگو که در آنجا مذهبی وجود دارد که نام خدا را بر خود نهاده اند و نه تثلیث هستند. چه کسی به جهنم ، عذاب ابدی یا جاودانگی روح اعتقاد ندارد؟ آیا از پیروان عیسی سراغ دارید که به تثلیث اعتقاد نداشته باشند؟ چه کسی معتقد است که عیسی واقعاً پسر یهوه است و عیسی مطیع پدر است و فقط آنچه پدر می خواهد انجام می دهد. "

"چه فایده ای دارد که مطالبی از WT یا کتاب مقدس نقل شود تا ثابت شود تنها ابزاری که در زمین برای پیشبرد اراده خدا استفاده می شود غیرقابل اعتماد است."

آیا فکر می کنید که خدا از بابل بزرگ راضی است. چرا هشدار برای بیرون آمدن از او؟ "

در ذهن اکثر شاهدان یهوه چنین می گوید: ما نمی توانیم اشتباه کنیم ، زیرا ما منتخب خدا هستیم و چون ما منتخب خدا هستیم ، باید درست باشیم.

و دور و دور می رویم.

این صحنه را از یاد می برد از یک فیلم کلاسیک والتر ماتائو ، برگ جدید.

شاهدان یهوه در تلاشند تا مبلغی را برای حساب بانکی خالی واریز کنند. آنها هر معیاری را که خود برای خود تعیین کرده اند ، ارزیابی نمی کنند که آیا یک دین صحیح است یا نادرست ، مورد تأیید خداوند است یا از طرف او محکوم شده است. با این حال آنها هنوز هم معتقدند که خدا چک خود را پرداخت می کند.

اگر این ویدیو را مشاهده می کنید ، احتمالاً متوجه شده اید که حساب بانکی معنوی سازمان خالی است و چک آنها NSF است.

ممکن است خودمان را با حیواناتی مقایسه کنیم که به تازگی خود را از دام ، یک مار و یک مار رهایی بخشیده است.

هوم ...

"دین یک دام و یک راکت است."

در سال 1938 ، سومین رئیس انجمن Watchtower Bible & Track Society (WBTS) ، JF Rutherford ، یک کار تبلیغی را با شعار "دین یک دام و یک راکت است" آغاز کرد. ممکن است در بسیاری از مواردی که راترفورد آموزش داده و انجام داده است تقصیر داشته باشید ، اما در این یک مورد ، فکر می کنم ما می توانیم توافق کنیم. خوب ، تقریبا

رادرفورد این بدبینی را در سازمانی که به تازگی ایجاد کرده اعمال نکرد. در یک نمونه کلاسیک فرافکنی ، او همه دیگران را به همان چیزی که خود مقصر شناخته بود متهم کرد. اما همه می توانستند ببینند که شاهدان یهوه به اندازه سایر فرقه ها یک دین بودند. پس از مرگ وی ، انتشارات به تفکیک زیر پرداختند:

پیروزی عبادت پاک و ناخوشایند (w51 11 / 1 صفحه 658 به همراه 9)
"توهینی که اکنون بر مذهب مسیحیت و گرایش جنسی رخ می دهد ، بی دلیل نیست. سزاوار است با توجه به این دین بود که این شعار برای اولین بار در لندن ، انگلستان ، در 1938 مطرح شد: "دین یک مار و یک راکت است. خدمت خدا و مسیح پادشاه. "

بنابراین اکنون شاهدان از دین واقعی و دین باطل صحبت می کنند. من معتقدم که پرستش واقعی و پرستش دروغین وجود دارد. با این حال ، من معتقدم که تمایز واقعی در مقابل دروغ در مورد دین وجود ندارد. من معتقدم که همه دین نادرست و مخالف خداست. سعی می کنم دلیل این عقیده را توضیح دهم و ببینم موافق هستید یا خیر. اما ابتدا بیایید شعار مبارزات انتخاباتی رادرفورد را بشکنیم.

دزد دین

یک دام "تله ای برای صید پرندگان یا حیوانات است ، به طور معمول یکی از آنها دارای سیم سیم یا بند ناف است." دام چه می کند؟ آزادی موجودی را سلب می کند. عیسی به ما گفت که اگر "در قول او باقی بمانیم ... ما حقیقت را خواهیم شناخت و حقیقت ما را آزاد خواهد کرد". دین ما را آزاد نمی کند ، بلکه ما را در چارچوب قوانینی که از سوی مردان تحمیل می شود ، مقید می کند.

در اسرائیل ، هیئت حاکم وقت ، رهبران مذهبی - کشیش ها ، کاتبان ، فریسیان - قوانین بسیاری از مردان را وضع کردند. عیسی در مورد آنها گفت: "آنها بارهای سنگین را بهم می بندند و آنها را روی دوش انسان می گذارند ، اما خودشان نمی خواهند آنها را با انگشت تکان دهند." (مت 23: 4)

باید دام را طعمه بزنید تا حیوان سر یا پای خود را در حلقه قرار دهد. در مورد هر دینی که به آن بپیوندید باید چیز جذابی وجود داشته باشد ، بعضی از آنها برای جذب شما طعمه ای هستند. این معمولاً براساس حقیقت کتاب مقدس است. بهترین دروغ ها بر اساس حقیقت است. نوید زندگی ابدی بسیار جذاب است. دام این اعتقاد است که شما برای به دست آوردن این زندگی باید از قوانین مردانه پیروی کنید و در دین بمانید.

دین یک راکت است

کار "راکت" معنای متنوعی دارد. شما برای بازی تنیس از راکت استفاده می کنید. همچنین می تواند به "سر و صدایی گیج کننده ، مهیج یا هیجان اجتماعی یا هیجان" اشاره داشته باشد. با این حال تعریف که بیشتر متناسب با بحث ماست:

  1. یک طرح ، شرکت یا فعالیت کلاهبرداری
  2. یک شرکت معمولاً نامشروع که با رشوه دادن یا ارعاب قابل اجرا است
  3. وسیله ای آسان و پرسود برای معیشت.

همه ما اصطلاح racketeering را برای توصیف راکتهای محافظتی که Mob و باندهای جنایتکار به آن معروف هستند شنیده ایم ، اما آیا ما پیشنهاد می کنیم که مذاهب در این امر مقصر هستند؟

کلیسای کاتولیک برای "نجات" روحانی که در برزخ گرفتار شده اند ، پولی به نام "زیاده روی" را پذیرفت. برخی از televangelists خود را از طریق "پول دانه" غنی می کنند. من می توانم به روشهای مختلفی که ادیان قدرت خود را افزایش داده اند و کتابهای جیبی خود را با راکت های غیرقانونی و غیرقانونی ردیف کرده اند ، ادامه دهم ، اما من خودم را به دو روش استفاده می کنم که در حال حاضر در سازمانی که من بیشتر با آنها آشنا هستم ، استفاده می کنم.

مطالعه برج مراقبت این هفته با عنوان "حقیقت را بخرید و هرگز آن را نفروشید" است. پیام این است ، "اگر در سازمان باقی بمانید ، در حقیقت هستید. اگر سازمان را ترک کنید ، خواهید مرد. ' ممکن است بگویید ، "این بیشتر شبیه یک دام است تا یک راکت." درست است ، اما اینجا جایی است که از طریق خط مهاجرت می کند تا به یک راکت تبدیل شود. آنچه شما هنگام عضویت در سازمان نمی دانید این است که در صورت ترک آن ، آنها مراقب خواهند بود که از همه خانواده و دوستان خود جدا شوید. هیچ مبنای کتاب مقدس برای آن وجود ندارد ، اما به وضوح در تعریف "یک شرکت غیرقانونی غیرقانونی است که با ایجاد رعب و وحشت قابل اجرا است".

به تازگی ، یک راکت دیگر تخم ریزی شده است. در سال 2012 ، این سازمان کنترل کلیه املاک محلی تالار پادشاهی را به دست گرفت و از سال 2016 هزاران مورد از آنها را به فروش رسانده است. تالارهایی که کاملاً هزینه آنها پرداخت شده بود و در مکان های مناسبی قرار داشتند ، از زیر مالکین قانونی ، ناشران محلی به فروش می رسیدند و پس از آن مجبور به جابجایی شدند ، غالباً به مکان های دوردست اجتماعات. تأیید آنها جویا نشده است و همچنین با آنها مشورت نشده است. و آنها هرگز از فروش ملک یک پنی ندیدند.

آیا همه دین ها بد است؟

بیایید با بررسی معنای کلمه "دین" شروع کنیم. مانند بسیاری از کلمات رایج در انگلیسی ، این واژه دارای انواع معانی و ظریف است. من نمی خواهم ما در مه تعاریف گنگ و گنگ گم شویم ، بنابراین برای اهداف این بحث ، می خواهم به معنایی بپردازم که وقتی می شنویم شخصی از این اصطلاح استفاده می کند به راحتی به ذهن خطور می کند. برای توضیح ، اگر کسی بگوید "من روحانی هستم اما مذهبی نیستم" ، منظور ما این است که او به دین خاصی تعلق ندارد اما حداقل به معنای مبهم به خدا اعتقاد دارد. گفتن ، "من مذهبی هستم" ، بلافاصله این سsال را ایجاد می کند ، "شما به کدام دین تعلق دارید؟"

مریام وستر تعریف ساده ای از "دین" را ارائه می دهد

"یک سیستم منظم از اعتقادات ، مراسم و قوانین استفاده شده برای پرستش یک خدای یا گروهی از خدایان."

کلمه کلیدی "سیستم" وجود دارد. روش دیگر برای قرار دادن آن ، "چارچوبی از قوانینی است که توسط آن شخص بعضی از خدا را عبادت می کند".

یک سیستم عبادت. چارچوبی از قواعد ، مناسک ، آداب و رسوم یا رویه ها ، همه برای پرستش خدا که ظاهراً به روشی که خداوند قابل قبول می داند است.

اما ... قوانین کیست؟ چارچوب کیست؟ رهبران كلیساهای مسیحیان می گفتند ، "احكام خدا كه در كتاب مقدس آمده است." اما اگر چنین است ، چرا این همه دین گوناگون مسیحی وجود دارد؟ اختلافات زیادی که اغلب منجر به نفرت ، خشونت ، حتی جنگ می شود.

عیسی گفت:

"بیهوده است که آنها مرا عبادت کنند ، زیرا آنها دستورات مردان را به عنوان آموزه ها آموزش می دهند." "(Mt 15: 9)

بر این اساس ، هر سیستم عبادی که بر اساس قوانین انسان ساخته شود ، منجر به عدم تأیید خداوند می شود. از آنجا که همه ادیان بر اساس قوانین و تفسیرهای مردانه بنا شده اند ، می توانیم این جمله را ساده بیان کنیم و بگوییم: "همه دین توسط خدا محکوم است." چرا؟ زیرا این حکمرانی انسان ها را جایگزین حکومت خدا می کند و ما از انجیل 8: 9 می دانیم که "انسان بر آسیب انسان غلبه می کند".

آیا می دانید چه کسی در این مورد با من موافق است؟ (اگر شما شاهدان یهوه باشید ، از این موضوع شوکه خواهید شد.) چارلز تیز راسل!

راسل درست می شود

در اینجا حجم 3 در این سری است مطالعات در کتاب مقدس.

این جلد عنوان شده است پادشاهی تو بیا. در سال 1907 منتشر شد. در آن زمان هیچ سازمانی از شاهدان یهوه وجود نداشت. در دهه های منتهی به آن سال ، گروه های مستقلی از دانشجویان کتاب مقدس در کشورهای مختلف دور هم جمع شده بودند تا کتاب مقدس را از محدودیت های اعتقادی ادیان اصلی مطالعه کنند. بسیاری از نوشته های راسل به عنوان اساس مطالعه کتاب مقدس خود استفاده می کردند ، اگرچه محدود به آن انتشارات نبود. راسل بر آنها حکومت نکرد. وی یک شرکت انتشاراتی را اداره می کرد و افراد زیادی در آن مجامع سهام آن شرکت را خریداری می کردند. زیبایی این ترتیب این بود که ، هر گروه با بهره گیری از تحقیقات راسل ، هر گروهی می توانست آنچه را می خواهد بپذیرد و آنچه را که نمی خواست ، رد کند. به عنوان مثال ، راسل معتقد بود که هرم بزرگ جیزه دارای اهمیت نبوی است ، اما همه با او موافق نیستند. هنوز هم می توانید با او مخالف باشید و همچنان دور هم جمع شوید و کتاب مقدس را در جماعت خاص خود از دانشجویان کتاب مقدس مطالعه کنید.

این رادرفورد بود که موفق به پایان دادن به آن شد. طبق گزارش ها ، توسط 1930 ها ، 75٪ از همه گروه های دانشجویی کتاب مقدس که از طریق WBTS به راسل وابسته بودند ، رادرفورد را ترک کردند ، اما با 25٪ باقیمانده او قدرت را متمرکز کرد و سازمانی را که از امروز می شناسیم ایجاد کرد.

این باعث می شود آنچه را که می خواهم بخوانم ، گرچه نبوی نیست ، مسلماً پیش بینی می کند. بیایید به صفحه 181 مراجعه کنیم:

بگذارید اینگونه فکر کند که ما اکنون در زمان برداشت محصول هستیم و دلیل ابراز پروردگار خود را برای خروج ما از بابل ، یعنی "اینکه شما در گناهان او نیستید" به یاد داشته باشید. "باز هم توجه کنید که چرا بابل نامگذاری شده است. بدیهی است که به دلیل خطاهای زیادی که در آموزه دارد ، که با چند عنصر حقیقت الهی آمیخته شده است ، سردرگمی بزرگی ایجاد می کند و به دلیل شرکت مختلط است که توسط حقایق و خطاهای مختلط جمع شده است. و از آنجا که آنها خطاها را در قربانی حقیقت نگه دارند ، دومی باطل و اغلب بدتر از بی معنی است. این گناه ، خطا در نگه داشتن و تعلیم در فداکاری حقیقت یکی از آنهاست که هر فرقه اسمی کلیسا بدون استثناء مقصر است. فرقه ای که به شما در جستجوی کوشش کتاب مقدس کمک می کند ، در آن به فیض و دانش حقیقت رشد خواهید کرد؟ فرقه ای که با آموزه ها و کاربردهای آن مانع رشد شما شود ، کجاست؟ کجای فرقه ای که می توانید از سخنان استاد پیروی کنید و اجازه دهید نور شما بدرخشد؟ ما از هیچی نمی دانیم

به نظر من بسیار غم انگیز است که سازمانی که تقریباً کل زندگی خود را به آن اختصاص داده ام دقیقاً با این توصیف 100 ساله مطابقت دارد. و اکنون بیش از هر زمان دیگری شما حتی لازم نیست که آموزه هایی را خلاف آنچه که در انتشارات وجود دارد ترویج کنید. در واقع ، اکنون سؤال فقط کافی است تا شما را به اتاق عقب نشیمن سالن پادشاهی دعوت کند تا در مورد وفاداری شما به هیئت حاکمه سوال شود.

بازگشت به کتاب:

اگر هیچ یک از فرزندان خدا در این سازمانها پیوند خود را درک نکنند ، به این دلیل است که آنها سعی نمی کنند از آزادی خود استفاده کنند ، زیرا در پست های وظیفه خود می خوابند ، وقتی آنها باید مأمور فعال و نگهبان وفادار باشند. (1 thes. 5: 5,6) بگذارید آنها بیدار شوند و سعی کنند از آزادی که فکر می کنند در اختیار دارند استفاده کنند. بگذارید آنها را به یاران خود نشان دهد که در آن اعمالشان از برنامه الهی کم می شود ، جایی که آنها از آن منحرف می شوند و در تقابل مستقیم با آن فرار می کنند. بگذارید آنها نشان دهند که چگونه عیسی مسیح به نفع خدا طعم مرگ را برای هر مردی فراهم آورد. چگونه این واقعیت و نعمتهای ناشی از آن ، "به موقع" برای هر مرد شهادت می یابد. چگونه در "روزهای طراوت" نعمت بازپرداخت به کل نژاد بشر سرازیر خواهد شد. بگذارید آنها بیشتر ندای بلند کلیسای انجیل ، شرایط سفت و سخت عضویت در آن بدن و رسالت ویژه عصر انجیل را برای بیرون بردن این شخصیت عجیب و غریب "مردم به نام او" نشان دهند که در آینده به تعجب می رسد. برای سلطنت با مسیح. كسانی كه به این ترتیب تلاش خواهند كرد تا از آزادی خود برای موعظه كردن بشارت در كنیسه های امروز استفاده كنند ، می توانند در كلیسای كوچك و یا دیگری در بیداری طوفان مخالفت موفق شوند. آنها مطمئناً شما را از کنیسه های خود بیرون خواهند کشید ، و شما را از شرکت آنها جدا می کند ، و همه بدی را علیه شما ، به دروغ ، به خاطر مسیح می گوید. و با انجام این کار ، بی شک ، بسیاری احساس می کنند که آنها خدمات خدا را انجام می دهند.

من ، اوه ، من ، اما چه استدلال دور اندیشی! "کنیسه ها" را با "سالن های پادشاهی" جایگزین کنید و شرح دقیقی از آنچه بیدارکننده های فرزندان خدا امروز در مجامع شاهدان یهوه تجربه می کنند ، دارید. ادامه دارد

مطمئناً همه می دانند که هر زمان که به هر یک از این سازمانهای بشری ملحق شوند ، اعتراف خود را به عنوان ایمان خود بپذیرند ، خود را ملزم می کنند که باور کنند نه بیشتر و نه کمتر از آن چیزی که بیان شده در مورد این موضوع است. اگر علیرغم پیوندی که به این صورت داوطلبانه تحمل می شود ، باید برای خود فکر کنند و از منابع دیگر نور دریافت کنند ، قبل از نوری که از فرقه ای که به آنها ملحق شده اند ، بی اعتنا باشند ، یا باید نسبت به این فرقه و پیمان خود بی اعتماد باشند. با این کار ، هیچ چیز خلاف اعتراف خود را باور نکنید ، وگرنه آنها باید صادقانه اعترافاتی را که از آن خارج شده اند کنار بگذارند و از این فرقه بیرون بیایند. برای انجام این کار نیاز به فضل و هزینه زیادی دارد ، مانند آنچه که غالباً اتفاق می افتد ، انجمن های دلپذیر را مختل می کند ، و حقیقت یاب را به اتهام احمقانه بودن "خائن" بودن برای فرقه خود ، "تورکن" ، در معرض قرار می دهد. ، "و غیره. وقتی شخصی به یک فرقه می پیوندد ، فکر می شود که ذهن او کاملاً به آن فرقه واگذار می شود ، و از این رو مال خودش نیست. این فرقه متعهد می شود برای او تصمیم بگیرد که حقیقت چیست و چه خطایی است. و او ، برای اینکه یک عضو واقعی ، استوار ، مومن باشد ، باید تصمیمات فرقه ، آینده و گذشته خود را در مورد همه مسائل دینی بپذیرد ، نادیده گرفتن فکر فردی خود را ، و اجتناب از تحقیقات شخصی ، مبادا رشد دانش کند و به عنوان عضو چنین فرقه ای گم شود. این بردگی وجدان نسبت به یک فرقه و عقیده ، غالباً در بسیاری از کلمات گفته می شود ، وقتی چنین شخصی اعلام می کند که "متعلق" به چنین فرقه ای است.

اگر این توصیف دقیقی از وضعیت فعلی سازمان شاهدان یهوه نباشد ، من نمی دانم که چیست.

رادرفورد درست بود - هرچند که او به این معنا نبود - "دین یک مار و یک موشک است." اما او درباره قسمت بعدی این شعار تبلیغاتی موعظه نیز حق داشت: "خدمت به خدا و مسیح پادشاه."

علفهای هرز و گندم

بسیاری از شاهدان یهوه که از خواب بیدار می شوند به ارتباط با سازمان شاهدان یهوه ادامه می دهند. آنها این کار را به دلیل راکت سازمان برای تنبیه مخالفان با قطع ارتباط با خانواده و دوستانشان انجام می دهند. بنابراین ، آنها ساکت می مانند و در سکوت رنج می برند.

برخی دیگر سازمان را ترک می کنند اما آرزو می کنند که در جامعه JWs مشارکت داشته باشند. برخی با معاشرت با سایر گروه های مذهبی به دنبال یافتن این موضوع هستند.

با این حال ، در نظر داشته باشید که سخنان راسل هنوز کاربرد دارد.

آنچه اکنون بسیاری به دنبال آن هستند گروههایی از نمازگزاران هستند که سیستمی از قوانین را تحمیل نمی کنند. در حال حاضر ، گروه های غیر فرعی کمی وجود دارند که به این ترتیب در اواخر 19 وجود دارندth قرن. تا زمانی که این گروه ها از پیروی از حضرت مسیح پیروی می کنند و نه از آموزه های انسان پیروی می کنند ، در گروه مذاهب طبقه بندی نمی شوند. این خوب است ، زیرا عبرانیان 10:24 ، 25 به ما دستور می دهد که دور هم جمع شویم ، بنابراین در صورت امکان ما نیز باید این کار را انجام دهیم. اما باید همیشه احتیاط کرد. سرانجام - تقریباً به ناچار - گروه های کوچک رشد می کنند و کسی فرصت رهبر شدن را می بیند. لحظه ای که شروع به دیدن تعبیر و قاعده مردها می کنید که سر زشت خود را عقب می اندازند ، بدانید که این دام در آن گذاشته شده است. به زودی راکت بازی آغاز می شود. بیایید با این سخنان پروردگارمان هدایت شویم:

"اما شما ، آیا شما خاخام نیستید ، زیرا یک معلم شماست ، و همه شما برادر هستید. علاوه بر این ، کسی را پدر خود بر روی زمین ننامید ، زیرا یکی پدر شما ، آسمانی است. نه رهبر شوید ، زیرا رهبر شما یکی است ، مسیح. اما بزرگترین در میان شما باید وزیر شما باشد. هرکسی که خود را ارتقا بخشد ، فروتن خواهد شد و هرکسی که خود را فروتن کند ، برتری خواهد یافت. "(Mt 23: 8-12)

اخیراً از من سال شد ، "کجای دین واقعی را پیدا می کنیم؟" از نظر فروتن من پاسخ این است: "شما نمی توانید. دین واقعی از نظر اصطلاحات ضد و نقیض است. دین در نهایت ، حکومت مردان است ، نه خدا. "

با این حال ، اگر می خواهید عبادت واقعی را پیدا کنید ، به دنبال خودتان نباشید.

عیسی گفت:

بنابراین هر کس این سخنان من را بشنود و آنها را انجام دهد مانند مردی باهوش است که خانه خود را بر روی صخره بنا کرده است. و باران ریخت و سیل ها فرا رسید ، وزش باد می وزید و به آن خانه می وزید ، اما غار نمی شد ، زیرا بر روی صخره بنا شده بود. علاوه بر این ، هر کس این حرف های من را می شنود و آنها را نمی کند ، مثل یک احمق است که خانه خود را بر روی شن ساخته است. و باران ریخت و سیل ها آمد ، و بادها بر آن خانه هجوم آوردند ، و آن را غار کرد و فروپاشی آن عالی بود. "" (Mt 7: 24-27)

مشاهده خواهید کرد که او در مورد کلیساها ، جماعات ، سازمانها صحبت نمی کند. او می گوید "همه". این قانون در مورد افراد اعمال می شود. شما برای عبادت خدا به گروهی احتیاج ندارید. شما فقط به عیسی احتیاج دارید.

راسل این خرد را داشت تا در این باره صحبت کند:

اما هیچ سازمان زمینی نمی تواند گذرنامه ای را به جلال آسمانی اعطا کند. بزرگترین فرقه گر (جدا از رومیان) ادعا نخواهد کرد ، حتی عضویت در فرقه او جلال آسمانی را تأمین خواهد کرد. [یادداشت نویسنده: ممکن است اضافه کنم که با این وجود ، شاهدان تبلیغ می کنند که عضویت در سازمان و پیروی از آن ، شکوه زمینی را تأمین می کند.]  همه مجبورند اعتراف كنند كه كليساي واقعي كليسايي است كه پرونده آن در آسمان نگهداري مي شود و نه روي زمين. آنها مردم را فریب می دهند و ادعا می كنند كه آمدن به مسیح از طریق آنها ضروری است - برای عضویت در "بدن مسیح" ، كلیسای واقعی ، لازم است كه به عضوی از یك گروه فرقه ای درآیند. برعکس ، پروردگار ، در حالی که کسی را که از طریق فرقه گرایی به سراغش آمده نپذیرفته است و هیچ جستجوگر حقیقی را خالی از کار دور نکرده است ، به ما می گوید که ما به چنین مانعی احتیاج نداریم ، اما بهتر است مستقیماً به او مراجعه کنیم. او گریه می کند ، "بیا پیش من". «یوغ مرا بر دوش خود بگیر و از من بیاموز»؛ "یوغ من آسان است و بار من سبک است ، و شما برای روح خود آرامش خواهید یافت." آیا ما زودتر به صدای او توجه می کردیم ما می توانستیم از بسیاری از بارهای سنگین فرقه گرایی ، بسیاری از دست اندازهای ناامیدی ، بسیاری از قلعه های تردیدآمیز ، نمایشگاه های باطل ، شیرهای دنیاطلبانه و ... خودداری کنیم.

او بیشتر ، هر چند ناخواسته ، درباره بیداری که اکنون در سازمان تجربه می کنیم صحبت می کند.

اما بسیاری از آنها در فرقه های مختلف متولد شده اند ، یا در دوران نوزادی یا کودکی پیوند خورده اند ، بدون اینکه سیستم ها را زیر سؤال ببرند ، در قلب آزاد شده اند و به طور ناخودآگاه فراتر از محدودیت ها و مرزهای موجودی هستند که با حرفه خود تصدیق می کنند و از ابزار و تأثیر خود پشتیبانی می کنند. . تعداد معدودی از اینها مزایای آزادی کامل یا اشکالاتی که در پیوند فرقه ای وجود دارد ، به رسمیت شناخته اند. جدایی کامل و کامل تاکنون ، در زمان برداشت ، منع نشده بود.

به عبارت دیگر ، بسیاری مثل خودم که در ایمان شاهدان یهوه پرورش یافته اند ، اکنون فقط می دانیم که آزادی واقعی مسیح را می شناسیم.

با این حال ، برخی هنوز رضایت ندارند و می خواهند جواب قطعی تری بگیرند. آنها می پرسند ، "کجا باید بروم تا حقیقت را پیدا کنم." اینها بی شباهت به بنی اسرائیل نیستند که نزد ساموئل نبی آمدند و اصرار کردند ، "نه ، ما مصمم هستیم که پادشاهی بر خود داشته باشیم." (1 Sa 8:19) آنها از تصمیم گیری خود درباره مسائل ناراحت کننده هستند و می خواهند کسی آنها را هدایت کند - کسی که قابل مشاهده باشد ، نه عیسی.

به آنها می گویم ، شما حقیقت را نمی یابید. شما را می یابد

در روح و حقیقت

عیسی یک بار با زنی روبرو شد که مانند یهودیان فکر می کرد پرستش واقعی با مکانی ارتباط دارد. او به او گفت:

"باور کنید ، زن ، ... زمان دیگری فرا می رسد که شما پدر را در این کوه و در اورشلیم پرستش نخواهید کرد ... اما زمان دیگری فرا رسیده است و اکنون زمان آن فرا رسیده است که پرستش کنندگان واقعی پدر را با روح و حقیقت عبادت می کنند ، زیرا پدر به دنبال چنین مواردی است که از او عبادت کند. (جان 4: 21 ، 23)

توجه کنید ، نه "با حقیقت" ، مثل اینکه کسی مجبور است چنین کاری را برای لذت بردن از پدر انجام دهد ، اما "در حقیقت". اولی به تصرف اشاره دارد ، اما دومی به حالت روحی برمی گردد. هیچ کس تمام حقیقت را ندارد. در واقع ، هدف از زندگی ابدی کسب مداوم حقیقت در مورد پدر و پسر است.

"زندگی ابدی این است که شما ، تنها خدای واقعی را بشناسید ، و عیسی مسیح را که ارسال کردید ، بشناسید." (جان 17: 3 نسخه انگلیسی معاصر)

پرستش در روح و در حقیقت به معنای دوست داشتن حقیقت و اشتیاق بیشتر است در حالی که فروتنیانه به نادانی خود اعتراف می کنیم. پدر در جستجوی کسانی است که چنین نگرشی دارند. از این نظر ، اگر به دنبال حقیقت هستیم ، حقیقت از طریق روح القدس ما را پیدا می کند.

توجه کنید که افرادی که در 2 تسالونیکیها محکوم شده اند 2: 10 به دلیل عدم حقیقت محکوم نمی شوند بلکه به دلیل امتناع از عشق به حقیقت هستند.

ممکن است با گروهی از همفکران معاشرت داشته باشید. این خوب است و مطابق با عبرانیان 10:24 ، 25 است. با این حال ، شما هرگز نباید به آن گروه یا سازمان ، یا مذهب دیگری تعلق داشته باشید. چرا؟ زیرا شما به صورت جداگانه قبلاً متعلق به شخصی هستید. شما به مسیح تعلق دارید ، و مسیح به خدا تعلق دارد.

اگر تصمیم می گیرید که به عنوان یکی از شاهدان یهوه با JW.org ارتباط برقرار کنید ، یا اگر می خواهید با کسانی که از فرقه های اصلی دیگر مسیحیان هستند ارتباط برقرار کنید ، این انتخاب شماست. فقط توجه داشته باشید که احتمالاً زمانی فرا می رسد که وفاداری شما به مسیح آزمایش می شود.

عیسی گفت:

"بنابراین هر کس به من اعتراف کند پیش از مردان ، من نیز او را در برابر پدرم در بهشت ​​اعتراف خواهم کرد. اما هر کس مرا پیش از مردان منکر کند ، من نیز او را در برابر پدرم در بهشت ​​انکار خواهم کرد. "(متیو 10: 32 ، 33)

به زودی…

بسیاری از کسانی که از دام دین رها می شوند چنان از تجربه ناامید شده اند که ایمان خود به خدا و مسیح را از دست می دهند. آنها "کودک را با آب حمام بیرون می اندازند"؟ کتاب مقدس نشان می دهد که آزادی واقعی بدون مسیح وجود ندارد. با این حال ، بسیاری معتقد نیستند که چنین باشد. در نتیجه ، آنها در جستجوی آزادی در جای دیگری هستند. بعضی از آنها اگنوستیک می شوند ، در حالی که برخی دیگر بی دین هستند. آنها سراغ دانشمندانی می روند که تکامل را ترویج می کنند و دانشمندانی که می آموزند کتاب مقدس فقط کتابی است که توسط مردان نوشته شده است.

پولس به كولسیان هشدار داد:

"اجازه ندهید کسی شما را با فلسفه های پوچ و مزخرفات بلند صدا که ناشی از تفکر انسان و قدرت های معنوی این جهان است ، به جای مسیح اسیر کند." (سرهنگ 2: 8)

من آزادی را دوست دارم و دیگر نمی خواهم برده دیگران شوم ، خواه این دینداران ، دانشمندان ، فیلسوفان ، نظریه پردازان توطئه و یا آنچه پل از آنها به عنوان "قدرت های معنوی این جهان" یاد می کند. با داشتن توانایی تفکر انتقادی ، اجازه دهید این قدرت را برای محافظت از خود در برابر بسیاری از تله هایی که در جهان پنهان است ، ادامه دهیم.

در فیلم بعدی من ، نگاهی انتقادی به تکامل خواهیم داشت.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    27
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x