وقتی هیئت حاکمه شاهدان یهوه مشکلی پیدا کردند و مجبورند تصحیحاتی را انجام دهند که معمولاً به عنوان "نور جدید" یا "اصلاحات در درک ما" به جامعه معرفی می شود ، بهانه ای که برای توجیه تغییر اغلب تکرار می شود این است که این مردان نیستند الهام گرفته. قصد شیطانی وجود ندارد. این تغییر در واقع بازتاب تواضع و فروتنی آنهاست ، اذعان می دارند که آنها به اندازه بقیه ما ناقص هستند و فقط سعی می کنند تمام تلاش خود را برای پیروی از روح القدس انجام دهند.

هدف از این مجموعه چند بخشی آزمایش این باور است. اگرچه ما می توانیم یک فرد خوش فکر را که در هنگام خطا مرتکب بهترین نیت شده است بهانه کنیم ، اگر کشف کنیم کسی به ما دروغ گفته است مسئله دیگری است. اگر فرد مورد نظر بداند که چیزی نادرست است و با این وجود به آموزش آن ادامه می دهد چه؟ چه می شود اگر او برای خنثی کردن هرگونه عقیده مخالف از راه خود خارج شود تا دروغ خود را بپوشاند. در چنین حالتی ، ممکن است او ما را برای نتیجه پیش بینی شده در مکاشفه 22:15 ، افترا کند.

سگهای خارج از منزل و کسانی که به معنویت عمل می کنند در خارج هستند و کسانی که از نظر جنسی غیر اخلاقی هستند ، قاتلان و بت پرستان و هر کس دوست دارد و دروغ می گوید."(پاسخ 22: 15)

ما دوست نداریم در عشق ورزیدن و عمل به دروغ ، حتی در ارتباط ، مقصر باشیم. بنابراین بررسی دقیق آنچه اعتقاد داریم را به نفع ما می کند. آموزه شاهدان یهوه مبنی بر اینکه عیسی در سال 1914 به طور نامرئی از آسمان ها سلطنت می کند یک آزمون آزمایشی عالی برای بررسی ما است. این آموزه کاملاً به یک محاسبه زمانی متکی است که نقطه شروع آن 607 سال قبل از میلاد است. ظاهراً اوقات معین امتها که عیسی در لوقا 21:24 از آنها صحبت کرد ، در همان سال آغاز شد و در اکتبر 1914 پایان یافت.

به زبان ساده ، این آموزه سنگ بنای سیستم اعتقادی شاهدان یهوه است. و همه آن مربوط به سال 607 قبل از میلاد است که سالی است که اورشلیم ویران شد و بازماندگان را به اسارت بابل بردند. 607 قبل از میلاد برای اعتقاد به شهادت چقدر مهم است؟

  • بدون 607 ، حضور نامرئی 1914 مسیح اتفاق نیفتاد.
  • بدون 607 ، روزهای آخر در 1914 شروع نمی شود.
  • بدون 607 ، هیچ محاسبه ای از نسل وجود ندارد.
  • بدون 607 ، نمی توان انتصاب 1919 از بدن حاكم به عنوان برده مومن و باهوش (Mt 24: 45-47) وجود داشت.
  • بدون 607 ، وزارتخانه همه مهم درب و درها برای نجات مردم از نابودی در پایان روزهای گذشته ، به اتلاف بی نتیجه میلیاردها ساعت تلاش تبدیل می شود.

با توجه به همه اینها ، کاملاً قابل درک است که سازمان تلاش زیادی برای حمایت از اعتبار 607 به عنوان یک تاریخ معتبر تاریخی انجام دهد ، علیرغم این واقعیت که هیچ تحقیق معتبر باستان شناسی و یا هیچ کار علمی از چنین موضعی پشتیبانی نمی کند. شاهدان معتقدند که همه تحقیقات باستان شناسی انجام شده توسط دانشمندان نادرست است. آیا این یک فرض منطقی است؟ سازمان شاهدان یهوه علاقه قابل توجه سرمایه گذاری دارد که 607 به عنوان تاریخ نابودی اورشلیم توسط پادشاه نبوکدنصر ثابت شود. از طرف دیگر ، جامعه باستان شناسان در سراسر جهان علاقه ای به اثبات اشتباه شاهدان یهوه ندارند. آنها فقط به فکر آنالیز دقیق داده های موجود هستند. در نتیجه ، همه آنها اتفاق نظر دارند که تاریخ تخریب اورشلیم و تبعید یهودیان به بابل در سال 586 یا 587 قبل از میلاد اتفاق افتاده است.

برای مقابله با این یافته ، این سازمان تحقیقاتی را برای خود انجام داده است که در منابع زیر پیدا خواهیم کرد:

بگذارید پادشاهی شما بیاید، صفحات 186-189 ، پیوست

برج مراقبت، اکتبر 1 ، 2011 ، صفحات 26-31 ، "هنگامی که اورشلیم باستان نابود شد ، قسمت 1".

برج مراقبت، نوامبر 1 ، 2011 ، صفحات 22-28 ، "هنگامی که اورشلیم باستان نابود شد ، قسمت 2".

چه برج مراقبت ادعا؟

در صفحه 30 از اکتبر 1 ، نسخه عمومی 2011 از برج مراقبت ما می خوانیم:

«چرا بسیاری از مقامات تاریخ 587 قبل از میلاد را حفظ می کنند؟ آنها به 2 منبع اطلاعاتی متکی هستند. نوشته های مورخان کلاسیک و قانون بطلمیوس. "

این به سادگی درست نیست. امروزه محققان به معنای واقعی کلمه به دهها هزار سند مکتوب نئو بابلی که در خاک رس نگهداری شده اند ، واقع در موزه بریتانیا و بسیاری از موزه های دیگر جهان ، تکیه می کنند. این اسناد توسط متخصصان با زحمت ترجمه شده و سپس با یکدیگر مقایسه شده اند. سپس آنها این اسناد معاصر را مانند قطعات پازل با هم ترکیب کردند تا تصویری از زمان را تکمیل کنند. مطالعه جامع این اسناد قوی ترین شواهد را ارائه می دهد ، زیرا داده ها از منابع اولیه ، افرادی که در دوران نئو بابل زندگی می کردند ، است. به عبارت دیگر ، آنها شاهد عینی بودند.

بابلی ها در ثبت فعالیت های روزمره روزمره مانند ازدواج ، خرید ، تملک زمین ، دقیق بودند و غیره. آنها همچنین با توجه به سال سلطنتی و نام پادشاه فعلی تاریخ این اسناد را صادر کردند. به عبارت دیگر ، آنها انبوهی از رسیدهای تجاری و سوابق حقوقی را نگهداری می کردند و به طور ناخواسته یک ردیف زمانی را برای هر پادشاه سلطنتی در دوران نئو بابل ثبت می کردند. تعداد زیادی از این اسناد از نظر تقویم زمانی وجود دارد که میانگین فراوانی هر چند روز یکبار است - نه هفته ها ، ماهها یا سالها. بنابراین ، برای هر هفته ، کارشناسان اسنادی به نام یک پادشاه بابلی ، همراه با سال شمارش سلطنت وی ، در آن نقش دارند. دوران کامل نئو بابل توسط باستان شناسان محاسبه شده است ، و آنها این را به عنوان شواهد اولیه می دانند. بنابراین ، گفته فوق در برج مراقبت مقاله نادرست است این مستلزم آن است که بدون هیچ مدرکی بپذیریم که این باستان شناسان از تمام شواهدی که آنها به سختی جمع آوری کرده اند به نفع "نوشته های مورخان کلاسیک و قانون بطلمیوس" چشم پوشی می کنند.

یک استدلال استارمن

یک مغالطه منطقی کلاسیک معروف به "استدلال ولگرد" شامل ادعای دروغین درباره آنچه مخالف شما می گوید ، معتقد است یا می کند. هنگامی که مخاطبان شما این پیش فرض غلط را پذیرفتند ، می توانید تخریب کنید و برنده ظاهر شوید. این مقاله خاص برج مراقبت (w11 10/1) با استفاده از یک گرافیک در صفحه 31 دقیقاً چنین استدلال ولگردی را ایجاد می کند.

این "خلاصه سریع" با بیان چیزی که درست است شروع می شود. "مورخان سکولار معمولاً می گویند که بیت المقدس در سال 587 قبل از میلاد ویران شده است." این تعصب در بیان بعدی آنها غلط است: تقویم مقدس کتاب مقدس به شدت نشان نمی دهد که این تخریب در سال 607 قبل از میلاد رخ داده است. این فقط به نوزدهمین سال سلطنت نبوکدنصر اشاره می کند و نشان می دهد که دوره بندگی 19 سال طول می کشد. ما باید برای تاریخ شروع خود به تحقیقات دنیوی اعتماد کنیم ، نه کتاب مقدس. (فکر نمی کنید اگر خدا می خواست محاسبه ای را که شاهدان انجام داده اند انجام دهیم ، به قول خودش یک تاریخ شروع به ما می داد و ما را ملزم نمی کرد که به منابع دنیوی تکیه کنیم؟) همانطور که دیدیم ، زمان دوره 70 ساله بدون شک با تخریب اورشلیم ارتباط ندارد. با این وجود ، ناشران می توانند بنیان خود را بنویسند و اکنون می توانند کلاه بردار خود را بسازند.

ما قبلاً ثابت کردیم که جمله سوم درست نیست. مورخان سکولار اساساً نتیجه گیری خود را بر اساس نوشته های مورخان کلاسیک ، و نه بر اساس قانون بطلمیوس ، بلکه بر اساس داده های سخت حاصل از هزاران لوح سفالی کشف نشده استوار می کنند. با این حال ، ناشران انتظار دارند خوانندگانشان این دروغ را به ارزش واقعی خود بپذیرند تا بتوانند یافته های "مورخان سکولار" را با ادعای اعتماد خود به منابع غیرمعتبر ، در حالی که در حقیقت به شواهد و مدارک هزاران لوح سفالی اعتماد می کنند ، بی اعتبار کنند.

البته هنوز واقعیت آن لوحهای سفالی برای مقابله با آنها وجود دارد. به شرح زیر توجه کنید که چگونه سازمان مجبور به پذیرفتن این فراوانی داده های سخت می شود که تاریخ دقیق تخریب اورشلیم را مشخص می کند ، اما همه آنها را با یک فرض بی اساس رد می کند.

"تبلت های تجاری برای همه سالهایی که به طور سنتی به پادشاهان نئو بابلی نسبت داده می شود ، وجود دارد. وقتی مجموع سالهایی که این پادشاهان حکومت می کردند و محاسبه آخرین پادشاه نئو بابلی ، نابونیدوس انجام می شود ، تاریخ تخریب اورشلیم 587 سال قبل از میلاد است. با این حال ، این روش دوستیابی تنها در صورتی کار می کند که هر پادشاه در همان سال از دیگری پیروی کند ، بدون اینکه هیچ گونه اختلاف بین آنها باشد.
(w11 11 / 1 صفحه 24 چه زمانی بیت المقدس باستان نابود شد؟ - قسمت دوم)

جمله برجسته تردید در یافته های باستان شناسان جهان را ایجاد می کند ، اما اکنون شواهدی برای حمایت از آن ارائه می دهد. آیا باید فرض کنیم که سازمان شاهدان یهوه در سالهای سلطنتی همپوشانیها و شکافهای تاکنون ناشناخته ای را کشف کرده است که تعداد بیشماری از محققان فداکار را از دست داده اند؟

این قابل مقایسه با رد کردن اثر انگشت یک متهم در صحنه جرم به نفع اظهار نامه کتبی از همسرش است که ادعا می کند تمام وقت با او در خانه بوده است. اینها هزاران نفر قرص میخی شکل منابع اصلی هستند. علیرغم خطاهای کتبی یا رمزنگاری گاه به گاه ، بی نظمی یا قطعات گمشده ، به عنوان یک مجموعه ترکیبی ، آنها اکثراً تصویری منسجم و منسجم ارائه می دهند. اسناد اولیه مدارکی بی طرف را ارائه می دهند ، زیرا آنها دستور کار خود را ندارند. آنها نمی توانند نوسان یا رشوه بگیرند. آنها صرفاً به عنوان یک شاهد بی طرف وجود دارند که بدون گفتن کلمه به سؤالات پاسخ می دهند.

برای تحقق دکترین خود ، محاسبات سازمان مستلزم ایجاد فاصله 20 در دوره نئو بابل است که به سادگی نمی توان از آن حساب کرد.

آیا می دانید که انتشارات برج مراقبت در واقع سالهای سلطنتی پذیرفته شده پادشاهان نئو بابلی را بدون هیچ چالشی برای آنها منتشر کرده است؟ به نظر می رسد این ابهام ناخواسته انجام شده است. شما باید نتیجه خود را از داده های ذکر شده در اینجا بگیرید:

با شمارش معکوس از سال 539 قبل از میلاد هنگام نابودی بابل - تاریخی که هر دو باستان شناسان و شاهدان یهوه بر آن اتفاق نظر دارند - ما نبونیدوس را داریم که 17 سال از 556 تا 539 BCEاست. (it-2 ص. 457 Nabonidus؛ همچنین به کمک به درک کتاب مقدس ، ص. 1195)

Nabonidus دنبال کرد Labashi-Marduk که فقط از ماه 9 پادشاهی کرد 557 BCE  وی توسط پدرش نریگلیسار منصوب شد که از آن به مدت چهار سال سلطنت کرد 561 تا 557 BCE پس از قتل Evil-merodach که از سال پادشاهی برای 2 بود 563 تا 561 BCE
(w65 1 / 1 ص. 29 شادی انسانهای شرور کوتاه مدت است)

نبوکدانوزر از سالها برای 43 حکومت کرد 606-563 BCE (dp chap. 4 p. 50 par par 9؛ it-2 p. 480 par x XUMUMX)

اضافه کردن این سالها در کنار هم ، سال شروع ما را برای حکومت نبوک ننصر به عنوان 606 BCE رقم می زند

پادشاه پایان سلطنت طول سلطنت
نبونیدوس 539 BCE سال 17
لباشی-مردوک 557 BCE ماه 9 (یک سال 1 گرفته شده)
نریگلیسار 561 BCE سال 4
شر-مروداخ 563 BCE سال 2
نبوچادنصر 606 BCE سال 43

دیوارهای بیت المقدس در هجدهمین سال نبوکدنصر شکسته شد و تا نوزدهمین سال سلطنت او خراب شد.

"در ماه پنجم ، در روز هفتم از ماه ، یعنی در سال 19th پادشاه نبوكدنصر ، پادشاه بابل ، نبوزارادان رئیس نگهبان ، خدمتگزار پادشاه بابل ، به اورشلیم آمد. او خانه یهوه ، خانه پادشاه و تمام خانه های اورشلیم را آتش زد. او همچنین خانه هر مرد برجسته را آتش زد. "(2 Kings 25: 8 ، 9)

بنابراین ، افزودن سالهای 19 به آغاز سلطنت نبوكدانوزر ، 587 BCE را به ما می دهد كه دقیقاً همان چیزی است كه همه متخصصان با آن موافق هستند ، از جمله ناخواسته سازمان براساس داده های منتشر شده خود.

بنابراین ، سازمان چگونه این مسئله را حل می کند؟ آنها 19 سال از دست رفته را برای كاهش آغاز سلطنت نبوكدنصر تا سال 624 قبل از میلاد از كجا می یابند تا تخریب اورشلیم در سال 607 پیش از میلاد م workثر واقع شود؟

آنها نمی کنند. آنها پاورقی را به مقاله خود اضافه می كنند كه قبلاً دیده ایم ، اما بگذارید دوباره به آن بپردازیم.

"تبلت های تجاری برای همه سالهایی که به طور سنتی به پادشاهان نئو بابلی نسبت داده می شود ، وجود دارد. وقتی مجموع سالهایی که این پادشاهان حکومت می کردند و محاسبه آخرین پادشاه نئو بابلی ، نابونیدوس انجام می شود ، تاریخ تخریب اورشلیم 587 سال قبل از میلاد است. با این حال ، این روش دوستیابی تنها در صورتی کار می کند که هر پادشاه در همان سال از دیگری پیروی کند ، بدون اینکه هیچ گونه اختلاف بین آنها باشد.
(w11 11 / 1 صفحه 24 چه زمانی بیت المقدس باستان نابود شد؟ - قسمت دوم)

آنچه که این به معنای این است که می گویند 19 سال باید آنجا باشد زیرا آنها باید آنجا باشند. ما به آنها نیاز داریم تا در آنجا باشند ، بنابراین آنها باید در آنجا باشند. این استدلال این است که کتاب مقدس نمی تواند اشتباه باشد و طبق تفسیر سازمان از ارمیا 25: 11-14 ، هفتاد سال ویرانی وجود دارد که در سال 537 قبل از میلاد با بازگشت اسرائیلی ها به سرزمین خود پایان یافت.

اکنون ، ما توافق می کنیم که کتاب مقدس نمی تواند اشتباه باشد ، که دو امکان برای ما ایجاد می کند. یا جامعه باستان شناسی جهان اشتباه می کند ، یا هیئت حاکم در حال تفسیر غلط کتاب مقدس است.

در اینجا متن مربوطه آمده است:

" . و همه این سرزمین باید به مکانی ویران شده ، حیرت تبدیل شود و این ملل باید هفتاد سال به پادشاه بابل خدمت کنند. "" "و باید اتفاق بیفتد که وقتی هفتاد سال تمام شد ، من پاسخ خواهم داد. خطاب آنها علیه پادشاه بابل و علیه آن ملّت ، "است كه خداوند ، خطا آنها حتی در برابر سرزمین چالودین ها است ، و من آن را به عنوان پسماندهای ویران شده تا ابد نامعین خواهم ساخت. من تمام سخنان خود را كه علیه آن گفته ام ، بر آن سرزمين خواهم آورد ، حتی آن چه را كه در این كتاب نوشته شده است كه ارمیا علیه همه ملل پیشگویی كرده است. زیرا حتی خود آنها ، بسیاری از ملل و پادشاهان بزرگ ، از آنها به عنوان خدمتگزار سوء استفاده کرده اند. و من مطابق فعالیت آنها و مطابق کار دست آنها ، آنها را بازپرداخت می کنم. "" (Jer 25: 11-14)

مشکل را از خفاش می بینید؟ ارمیا می گوید که هفتاد سال تمام می شود که بابل برای پاسخگویی فراخوانده شود. این در 539 BCE بود بنابراین حساب کردن سالهای 70 به ما 609 BCE می دهد نه 607. از این رو ، محاسبات سازمان ناقص است.

حال به آیه 11 نگاهی سخت بیندازید. می گوید، "این ملل باید خدمت کنم پادشاه بابل 70 سال. " صحبت از تبعید شدن به بابل نیست. این صحبت از خدمت به بابل است. و این فقط در مورد اسرائیل نیست ، بلکه ملتهای پیرامون آن نیز هستند - "این ملتها".

اسرائیل حدود 20 سال قبل از بازگشت بابل برای از بین بردن شهر و بردن جمعیت آن توسط بابل فتح شد. در ابتدا ، با ادای احترام ، به عنوان یک کشور دست نشانده به بابل خدمت کرد. بابل همچنین در آن فتح اول ، همه روشنفکران و جوانان ملت را با خود برد. دانیال و سه همراهش در آن گروه بودند.

بنابراین ، تاریخ شروع سالهای 70 از آن زمان نیست که بابل کاملاً اورشلیم را ویران کرد ، بلکه از زمانی که برای اولین بار همه آن کشورها از جمله اسرائیل را فتح کرد. بنابراین ، سازمان می تواند 587 BCE را به عنوان تاریخی که بیت المقدس بدون تخلف از نبوت سال 70 نابود شد ، بپذیرد. با این وجود آنها با جدیت از انجام این کار خودداری کرده اند. درعوض ، آنها تصمیم گرفتند با قاطعیت از شواهد سخت چشم پوشی کنند و دروغ را مرتکب شوند.

این مسئله واقعی است که باید با آن روبرو شویم.

اگر این فقط نتیجه اشتباهات صادقانه مردان ناقص به دلیل نقص بود ، پس ممکن است بتوانیم از آن چشم پوشی کنیم. ما ممکن است این را نظریه ای بدانیم که آنها پیشرفت کرده اند ، نه چیز دیگر. اما واقعیت این است که حتی اگر این کار به عنوان یک نظریه یا تفسیر خیرخواهانه آغاز شود ، اما واقعاً مبتنی بر شواهد نیست ، اکنون آنها به شواهد دسترسی دارند. همه ما با توجه به این ، آنها بر چه اساسی به پیشرفت این نظریه به عنوان واقعیت ادامه می دهند؟ اگر ما ، بدون استفاده از آموزش رسمی باستان شناسی و پزشکی قانونی ، در خانه های خود نشسته ایم ، می توانیم این موارد را یاد بگیریم ، چه بیشتر این سازمان با منابع قابل توجهی که در اختیار دارد؟ با این حال ، آنها همچنان یک آموزش نادرست را تداوم می بخشند و هر کسی را که صریحاً با آنها مخالف باشد مجازات می کنند - که همانطور که همه ما می دانیم چنین است. این در مورد انگیزه واقعی آنها چه می گوید؟ این به هر یک بستگی دارد که در این مورد جدی فکر کنند. ما نمی خواهیم خداوند ما عیسی مجبور باشد که کلمات مکاشفه 22:15 را به صورت جداگانه در مورد ما بکار برد.

سگهای خارج از منزل و کسانی که به معنویت عمل می کنند در خارج هستند و کسانی که از نظر جنسی غیر اخلاقی هستند ، قاتلان و بت پرستان و هر کس دوست دارد و دروغ می گوید"" (پاسخ 22: 15)

آیا محققان برج مراقبت از این واقعیت ها بی اطلاع هستند؟ آیا آنها فقط به دلیل نقص و تحقیقات شلخته مقصر اشتباه هستند؟

ما می خواهیم یک منبع اضافی برای تأمل در اختیار شما قرار دهیم:

یک منبع اصلی نئو بابلی وجود دارد که اهمیت آن در قدمت سلطنت این پادشاهان چیزی است برج مراقبت قادر به گفتن در مورد ما نیست. این یک کتیبه سنگ قبر است که ثابت می کند هیچ فاصله ای معادل بیست سال بین این پادشاهان وجود نداشته است. این امر بر گزارش مورخان برتر است زیرا راویان در زمان این پادشاهان در آنجا بوده اند.

این کتیبه زندگینامه کوتاهی از ملکه مادر پادشاه نابونیدوس ، Adad-Guppi است. این کتیبه در سال 1906 بر روی یک تخته سنگ یادبود کشف شد. نسخه دوم 50 سال بعد در یک محل حفاری متفاوت پیدا شد. بنابراین اکنون ما شواهد تأییدی بر صحت آن داریم.

روی آن ، ملکه مادر زندگی خود را روایت می کند ، اگرچه بخشی از آن توسط پسرش ، پادشاه نابونیدوس پس از مرگ به پایان رسید. او یک شاهد عینی بود که در دوران پادشاهی همه پادشاهان از دوره نئو بابل زندگی می کرد. این کتیبه با استفاده از سالهای ترکیبی تمام پادشاهان حاکم ، سن او را در 104 سالگی نشان می دهد و نشان می دهد که طبق ادعای سازمان ، هیچ خلائی وجود ندارد. سندی که به آن ارجاع شده است NABON است. N ° 24 ، HARRAN. ما برای بررسی شما مطالب آن را در زیر بازتولید کرده ایم. علاوه بر این ، وب سایتی به نام Worldcat.org وجود دارد. اگر می خواهید تأیید کنید که آیا این سند واقعی است و تغییری نکرده است. این وب سایت شگفت انگیز نشان می دهد که کدام کتابخانه نزدیک به شما کتاب مربوطه را در قفسه های خود دارد. این سند در واقع شده است متون باستانی نزدیک به شرق توسط جیمز ب پریچارد. در زیر فهرست مطالب تحت عنوان مادر نبونیدوس ذکر شده است. جلد 2 ، صفحه 275 یا جلد 3 ، صفحه 311 ، 312.

در اینجا یک پیوند به ترجمه آنلاین.

متن سنگی یادبود Adad-Guppi

از سال 20th آشوربانیپال ، پادشاه آشور ، که من متولد شدم (در)
تا سال 42nd سال Assurbanipal ، سال 3rd Asur-etillu-ili ،
پسرش ، سال 2 I Nabopolassar ، سال 43rd نبوکدرزصر ،
سال 2nd Awel-Marduk ، سال 4th Neriglissar ،
در سال 95 خدای سین ، پادشاه خدایان بهشت ​​و زمین ،
(در) که من به دنبال زیارتگاه های خدای بزرگش بودم ،
(برای) کارهای خوب من با لبخندی به من نگاه کرد
او دعاهای من را شنید ، سخنان من را غضب کرد
قلبش آرام شد به سمت E-hul-hul معبد سین
که (در) هاران ، محل لذت قلب اوست ، او آشتی کرد
توجه. گناه ، پادشاه خدایان ، به من نگاه کرد و
نبو نائید (تنها) فرزند من ، موضوع رحم من به پادشاهی است
او تماس گرفت ، و پادشاهی سومر و آکاد
از مرز مصر (از) دریای بالا حتی تا دریای پایین
تمام سرزمینهایی که وی به آنجا واگذار کرده است
به دست او دو دستم را بلند کردم و به سین ، پادشاه خدایان ،
با احترام با التماس دعا [(من دعا کردم) »، نابو نائید
(پسر من) فرزندان رحم من ، محبوب مادرش ،]
سرهنگ دوم

شما او را به پادشاهی فرا خوانده اید ، نام او را تلفظ کردید ،
به دستور خدای بزرگ شما ممکن است خدایان بزرگ باشند
به دو طرف او برود ، باشد که دشمنان او را به زمین بیاندازند ،
فراموش نکنید ، (اما) خوب E-hul-hul و به پایان رساندن پایه آن (؟)
وقتی در خواب من بود ، دو دست او بر روی ، سین پادشاه خدایان گذاشته شده بود ،
با من چنین صحبت کرد ، "با تو من به دستان نابو نید ، پسرت ، بازگشت خدایان و سکونت حران خواهم رفت.
او E-hul-hul را بنا می کند ، ساختار آن را کامل می کند ، و (و) Harran
قبل از این که او کامل شود و آن را به جای خود بازگرداند ، بیش از (بود) بود.
دست Sin ، Nin-gal ، Nusku و Sadarnunna است
I. او دست می زند و باعث می شود تا آنها به E-hul-hul وارد شوند. " کلمه گناه ،
پادشاه خدایان ، که او با من افتخار کرد ، و من خودم دیدم (آن را برآورده).
نبو نائید ، (تنها) فرزند من ، فرزندان رحم من ، مناسک
فراموش شده از Sin ، Nin-gal ، Nusku و
سادارونونا او را کامل کرد ، ای الحول
دوباره او ساخت و سازه آن را کامل ساخت ، هاران بیشتر
از قبل از آنکه او به کمال برسد و آن را در جای خود بازگرداند دست
از Sin ، Nin-gal ، Nusku و Sadarnunna از
او سلطان شهر سلطنتی خود را بست و در میان هاران قرار گرفت
در E-hul-hul ، آرامش قلب آنها را تسکین می دهد
و خوشحال شد که به آنها اجازه سکونت داد. از زمان های قبلی سین ، پادشاه خدایان ،
به خاطر عشق به من کاری نکرده بود و به کسی عطا نکرده بود
که تا به حال خدای خود را پرستش کرده بود ، سینه لباس خود را ، سین ، پادشاه خدایان ،
سرم را بلند کرد و نام خوبی را در سرزمین بر من گذاشت ،
روزهای طولانی ، سالهای راحتی قلب او بر من چند برابر شد.
(نبونیدوس): از زمان آشوربانیپال ، پادشاه آشور ، تا سال 9th
پسر نبوئید پادشاه بابل ، پسر فرزندان رحم من است
104 سال خوشبختی ، با احترام به سین ، پادشاه خدایان ،
در من قرار گرفت و من را شکوفا ساخت ، خودم: دید دو نفر من روشن است ،
من در درک عالی هستم ، دست من و هر دو پا سالم است ،
کلمات ، گوشت و نوشیدنی من به خوبی انتخاب شده اند
با من موافق باشید ، گوشت من خوب است ، خوشحالم قلب من است.
فرزندان من به چهار نسل از من در خود شکوفا می شوند
من دیده ام ، من فرزندان برآورده شده ام. ای گناه ، پادشاه خدایان ، برای نعمت
مرا نگاه کردی ، روزهای من را طولانی کردی: نبو نعید ، پادشاه بابل ،
پسرم ، من او را وقف گناه پروردگارم کرده ام. تا زمانی که او زنده است
بگذار او از تو توهین نکند. نبوغ نفع ، نبوغ نعمت که (با من بودن) است
شما منصوب شده اید و آنها باعث شده اند که من فرزندان خود را نیز به دست بیاورم.
(و آنها) و شرارت و بزهکاری را بر ضد خدای بزرگ خود تعیین کنید
تحمل نكن ، اما او را به پرستش خدای بزرگ تو بگذارد. در سالهای 2I
از نبوپلاسار ، پادشاه بابل ، در سالهای 43 نبوكدرزصر ،
پسر نبوپلاسار ، و 4 سال نریگلیسار ، پادشاه بابل ،
(چه موقع) آنها پادشاهی را برای مدت 68 اعمال کردند
با تمام قلب من آنها را احاطه کردم ، من مراقب آنها بودم ،
پسر نبو نائید (من) ، فرزندان رحم من ، قبل از نبوکادرزر
پسر نبوپلاسار و (قبل از) نریگلیسار ، پادشاه بابل ، من ایستادم ،
روز و شب مراقب آنها بود
آنچه او برای آنها لذت بخش بود ، مرتباً انجام می داد ،
نام من او را از نظر آنها محبوب ساخت (و مورد علاقه) ، (و) مانند
[دختری از [خود] آنها سر من را بلند کردند
سرهنگ سوم

من (روح آنها) و بخور دادن بخور دادم
غنی ، از طعم شیرین ،
من مرتباً برای آنها منصوب می شوم و
قبل از آنها گذاشته شده است
(اکنون) در سال 9th Nabu-Naid ،
پادشاه بابل ، سرنوشت
از خودش او را با خود برد و
نبو نائید ، پادشاه بابل ،
(فرزندش) ، موضوع رحم او ،
جسد او وارد شد و [لباس]
پر زرق و برق ، یک جلیقه روشن
طلا ، روشن
سنگهای زیبا ، سنگهای قیمتی ،
سنگ های گران قیمت
روغن شیرین جسد او را [مسح]
آنها آن را در یک مکان مخفی قرار دادند. [گاو و]
گوسفند (مخصوصاً) او را چاق کرد [ذبح]
قبل از آن. او [مردم] را جمع کرد
بابل و بورسیپا ، [با مردم]
سکونت در مناطق دور ، [پادشاهان ، شاهزادگان و]
فرمانداران ، از [مرز]
مصر در دریای بالا
(حتی) به دریای پایین او [برای ظهور] ،
عزاداری
گریه کرد ، [غبار؟]
آنها برای روزهای 7 روی سر خود می اندازند
و شب 7 با
آنها لباس خود را بریده اند (؟)
فرو ریختند (؟) روز هفتم
مردم (؟) همه زمین موهایشان (؟)
تراشیده ، و
لباس آنها
لباس آنها
در (؟) مکانهای آنها (؟)
آنها ؟ به
در گوشت (؟)
عطرهای تصفیه شده او سرگرم (())
روغن شیرین بر روی سر [مردم]
قلب آنها را ریخت
او خوشحال شد ، او [تشویق کرد (؟)]
ذهن آنها ، جاده [به خانه های آنها]
او (()) خودداری کرد (؟)
آنها به جاهای خود رفتند.
آیا شما ، چه یک پادشاه یا یک شاهزاده.
(برای ترجمه خیلی پراکنده است تا اینکه: -)
ترس (خدایان) ، در بهشت ​​و زمین
به آنها دعا كن ، [غفلت] نكن [سخنان]
دهان سین و الهه
بذر خود را ایمن کنید
[همیشه (؟)] و برای [همیشه (؟)].

بنابراین ، مستند شده است که از 20 سال عاشورانیپال تا 9 سال سلطنت او ، مادر نبونیدوس ، آداد گوپی تا 104 * زندگی می کرد. او پسربچه King Labashi-Marduk را حذف کرد ، زیرا اعتقاد بر این است که نابونیدوس پس از چند ماه سلطنت ، قتل خود را مهندسی کرد.

وقتی Nabopolasar از تخت صعود می کرد ، او تقریباً 22 یا 23 می بود.

سن طول سلطنتی Adad's + Kings
23 + سال 21 (Nabonassar) = 44
44 + 43 سال شما (Nebuchadnezzar) = 87
87 + 2 سال (آمل-مردوک) = 89
89 + سال 4 (نریگلیسار) = 93
93 پسرش نبونیدوس بر تخت سلطنت صعود کرد.
+ 9 او چند ماه بعد درگذشت
* 102 نهمین سال نابونیدوس

 

* این سند سن وی را 104 سال ثبت می کند. اختلاف 2 ساله توسط کارشناسان به خوبی شناخته شده است. بابلی ها تاریخ تولد را پیگیری نمی کردند ، بنابراین کاتب مجبور شد سال های خود را اضافه کند. او با محاسبه هم پوشانی 2 ساله سلطنت Asur-etillu-ili ، (پادشاه آشور) با سلطنت Naboplassar ، (پادشاه بابل) خطایی را مرتکب شد. به صفحه 331 ، 332 کتاب مراجعه کنید ، بارهای جنایی مورد بازنگری قرار گرفت، توسط کارل اولوف جونسون برای توضیح عمیق تر.

هیچ شکافی وجود ندارد که توسط این نمودار ساده نشان داده شده است ، بلکه فقط یک همپوشانی وجود دارد. اگر بیت المقدس در سال 607 قبل از میلاد نابود می شد ، بعید به نظر می رسید که آداد گوپی 122 ساله باشد. علاوه بر این ، سالهای سلطنت پادشاهان بر این سند با نام / سالهای سلطنتی هر پادشاه یافت شده در دهها هزار رسید تجاری و حقوقی روزانه بابلی مطابقت دارد.

تعالیم شاهد سال 607 قبل از میلاد به عنوان سال نابودی بیت المقدس فقط یک فرضیه است که با شواهد مستدل پشتیبانی نمی شود. شواهدی از جمله کتیبه Adad Guppi از واقعیت ثابت شده تشکیل شده است. این منبع اصلی ، کتیبه Adad Guppi ، فرضیه فاصله 20 ساله بین پادشاهان را از بین می برد. نویسندگان کمک به درک کتاب مقدس بیوگرافی Adad Guppi نشان داده می شد ، اما در هیچ یک از نشریات خود این سازمان هیچ اشاره ای به آن نشده است.

"هرکدام از شما با همسایه خود حقیقت بگویید" (افسسی 4: 25).

با توجه به این دستور خدا ، آیا احساس می کنید که رتبه و پرونده حق دیدن زندگی نامه Adad-Guppi را ندارند؟ اگر همه شواهد نشان داده نشده است برج مراقبت است محققان پیدا کرده اند؟ آیا ما حق نداشتیم در مورد اینکه چه چیزی را باور کنیم آگاهانه تصمیم بگیریم؟ به نظرات خودشان در مورد به اشتراک گذاشتن شواهد نگاه کنید.

این دستور به این معنی نیست که باید به همه کسانی که از ما می خواهند همه آنچه را که می خواهد بداند بپرسیم. ما باید حقیقت را به کسی که حق دانستن آن است بگوییم ، اما اگر کسی آنقدر حق ندارد ممکن است گریزان باشیم. (برج مراقبت، ژوئن 1 ، 1960 ، صفحه 351-352)

ممکن است آنها فکر کنند در مورد این کتیبه ، ممکن است فکر شود. ا ون مشخصا قضیه ای نیست که باهاش ​​سر و کار داریم. سازمان از آن آگاه است. آنها در واقع در مقاله مورد بررسی به آن اشاره می کنند. به بخش یادداشت ها ، مورد 9 در صفحه 31 مراجعه کنید. آنها حتی عبارت گمراه کننده دیگری را نیز شامل می شوند.

"همچنین نوشته های حران از نابونیدوس ، (H1B) ، خط 30 ، وی (Asur-etillu'ili) را قبل از Nabopolassar ذکر کرده است."  (بازهم سخنی گمراه کننده از برج دیده بانی هنگام تلاش برای ادعای لیست پادشاهان بطلمیوس نادرست است زیرا نام Asur-etillu-ili در لیست پادشاهان بابل وجود ندارد). در واقع ، او پادشاه آشور بود ، هرگز پادشاه دوگانه بابل و آشور نبود. اگر او بود ، او در لیست بطلمیوس قرار می گرفت.

بنابراین ، این تنها یکی از چند مورد از شواهد است که هیئت مدیره از آن آگاه است ، اما محتوای آنها را از رتبه و پرونده مخفی کرده است. چه چیز دیگری آنجا هست؟ مقاله بعدی شواهد اولیه بیشتری را ارائه می دهد که خود صحبت می کند.

برای مشاهده مقاله بعدی در این مجموعه ، این پیوند را دنبال.

 

 

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    30
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x