از زمانی که شروع به انجام این فیلم ها کردم ، انواع سوالات را در مورد کتاب مقدس دریافت کرده ام. من متوجه شده ام که برخی از سوالات بارها و بارها مطرح می شود ، به ویژه س thoseالات مربوط به قیام مردگان. شاهدان ترک سازمان می خواهند درباره ماهیت اولین قیامت بدانند ، آنچه که به آنها آموزش داده شد در مورد آنها صدق نمی کند. سه سوال به طور مکرر پرسیده می شود:

  1. فرزندان خدا هنگام زنده شدن چه جسمی خواهند داشت؟
  2. این پذیرفته شدگان کجا زندگی خواهند کرد؟
  3. کسانی که در قیامت اول هستند در حالی که منتظر قیامت دوم هستند ، قیامت برای قضاوت چه خواهند کرد؟

اجازه دهید با سوال اول شروع کنیم. همچنین برخی از مسیحیان قرنت همین درخواست را از پولس کردند. او گفت،

اما کسی می پرسد: "چگونه مردگان زنده می شوند؟ آنها با چه جسمی خواهند آمد؟ " (اول قرنتیان 1:15 NIV)

تقریباً نیم قرن بعد ، این س stillال هنوز در ذهن مسیحیان بود ، زیرا جان نوشت:

عزیزان ، اکنون ما فرزندان خدا هستیم ، اما هنوز مشخص نشده است که ما چه خواهیم بود. ما می دانیم که هر زمان که او آشکار شود ما مانند او خواهیم بود ، زیرا او را همانطور که هست خواهیم دید. (اول یوحنا 1: 3)

یوحنا به وضوح بیان می کند که ما نمی توانیم بدانیم که چگونه خواهیم بود ، به غیر از این که هنگام ظهور عیسی شبیه او خواهیم بود. البته همیشه برخی از افراد هستند که فکر می کنند می توانند همه چیز را کشف کرده و دانش پنهان را فاش کنند. شاهدان یهوه از زمان سی تی راسل این کار را می کردند: 1925 ، 1975 ، نسل همپوشانی - فهرست همچنان ادامه دارد. آنها می توانند به هر یک از این سه س answersال پاسخهای خاصی بدهند ، اما آنها تنها کسانی نیستند که فکر می کنند می توانند. خواه کاتولیک باشید یا مورمون یا چیزی در این بین ، به احتمال زیاد رهبران کلیسای شما به شما خواهند گفت که می دانند عیسی دقیقاً بعد از قیام خود چگونه است ، پیروانش در کجا زندگی خواهند کرد و چگونه خواهند بود.

به نظر می رسد که همه این وزرا ، کشیشان و محققان کتاب مقدس از این موضوع حتی بیشتر از یوحنای رسول اطلاع دارند.

به عنوان یک مثال ، این عصاره از GotQuestions.org را در نظر بگیرید: www.gotquestions.org/Bodily-resurrection-Jesus.html.

با این حال ، اکثر قرنتیان درک کردند که قیامت مسیح است بدن و نه معنوی به هر حال ، قیامت به معنی "برخاستن از مردگان" است. چیزی زنده می شود آنها همه را فهمیدند روح ها جاودانه بودند و هنگام مرگ بلافاصله نزد خداوند رفت (دوم قرنتیان 2: 5). بنابراین ، رستاخیز "معنوی" هیچ معنایی نخواهد داشت روح نمی میرد و بنابراین نمی تواند زنده شود علاوه بر این ، آنها آگاه بودند که کتاب مقدس و همچنین خود مسیح اعلام کرده اند که بدن او در روز سوم دوباره زنده می شود. کتاب مقدس همچنین روشن می کند که بدن مسیح پوسیدگی نخواهد دید (مزمور 16:10 ؛ اعمال رسولان 2:27) ، اتهامی که اگر بدن او زنده نشود معنی ندارد. سرانجام ، مسیح با قاطعیت به شاگردان خود گفت که بدن او زنده شده است: "یک روح مانند شما گوشت و استخوان ندارد" (لوقا 24:39).

قرنتیان فهمیدند که "همه روحها جاودانه بودند"؟ بالدرداش! آنها هیچ چیز از این نوع نمی فهمیدند. نویسنده فقط این را می سازد. آیا او برای اثبات این امر از یک کتاب مقدس نقل قول کرده است؟ نه! در واقع ، آیا کتاب مقدس واحدی در کل کتاب مقدس وجود دارد که می گوید روح جاودانه است؟ نه! اگر وجود داشت ، نویسندگانی مانند این با ذوق و شوق آن را نقل می کردند. اما آنها هرگز انجام نمی دهند ، زیرا یکی وجود ندارد. برعکس ، کتابهای مقدس متعددی وجود دارد که نشان می دهد روح فانی است و می میرد. بفرمایید. ویدئو را متوقف کنید و به دنبال خود باشید:

پیدایش 19:19 ، 20 ؛ اعداد 23:10 ؛ یوشع 2:13 ، 14 ؛ 10:37؛ داوران 5:18؛ 16:16 ، 30 ؛ 1 پادشاهان 20:31 ، 32 ؛ مزمور 22:29 ؛ حزقیال 18: 4 ، 20 ؛ 33: 6 ؛ متی 2:20؛ 26:38 ؛ مرقس 3: 4 ؛ اعمال 3:23 ؛ عبرانیان 10:39؛ یعقوب 5:20؛ مکاشفه 8: 9 ؛ 16: 3

مشکل این است که این علمای دینی با نیاز به حمایت از آموزه تثلیث روبرو هستند. تثلیث می خواهد ما را بپذیریم که عیسی خداست. خوب ، خدای متعال نمی تواند بمیرد ، می تواند؟ مسخره است! بنابراین آنها چگونه می توانند از این واقعیت که عیسی - یعنی خدا - از مردگان زنده شده است ، جلوگیری کنند؟ این معضلی است که با آن زین شده اند. برای دور زدن آن ، آنها به آموزه غلط دیگر ، روح جاودانه انسان ، باز می گردند و ادعا می کنند که فقط بدن او مرده است. متأسفانه ، این یک معمای دیگر برای آنها ایجاد می کند ، زیرا اکنون آنها روح عیسی را با بدن انسان زنده شده اش متحد می کنند. چرا آن یک مشکل است؟ خوب ، فکرش را بکن. در اینجا عیسی ، یعنی خداوند متعال ، خالق جهان ، پروردگار فرشتگان ، حاکم بر تریلیون کهکشان است ، و در بدن انسان در اطراف آسمان غلت می زند. شخصاً ، من این را یک کودتای فوق العاده برای شیطان می دانم. از روزگار بت پرستان بعل ، او تلاش می کرد تا مردان را به شکل انسانی خود درآورد. جهان مسیحیت با متقاعد ساختن میلیاردها نفر به پرستش خدای عیسی مسیح به این مهم دست یافته است. در مورد آنچه پولس به آتنی ها گفته است فکر کنید: "بنابراین ، با توجه به اینکه ما نسل خدا هستیم ، نباید تصور کنیم که وجود الهی مانند طلا یا نقره یا سنگ است ، مانند چیزی که با هنر و دستاوردهای انسان مجسمه شده است. (اعمال 17:29)

خوب ، اگر موجود الهی اکنون به شکل انسانی شناخته شده است ، صوتی که صدها نفر آن را دیده بودند ، پس آنچه پولس در آتن گفت دروغ بود. برای آنها بسیار آسان است که شکل خدا را به طلا ، نقره یا سنگ مجسمه سازی کنند. آنها دقیقاً می دانستند که او چگونه به نظر می رسد.

با این وجود ، برخی هنوز بحث خواهند کرد ، "اما عیسی گفت که بدن خود را بلند خواهد کرد و همچنین گفت که او روح نیست ، بلکه گوشت و استخوان است." بله ، او انجام داد. اما این افراد همچنین می دانند که پولس ، تحت الهام ، به ما می گوید که عیسی به عنوان یک روح زنده شد ، نه یک انسان ، و گوشت و خون نمی تواند ملکوت آسمان را به ارث ببرد ، پس آن چیست؟ هم عیسی و هم پولس باید درست باشند زیرا هر دو حقیقت را گفتند. چگونه تناقض ظاهری را برطرف کنیم؟ نه با تلاش برای مطابقت یک عبارت با باورهای شخصی ما ، بلکه با کنار گذاشتن تعصب خود ، با توقف نگاه به کتاب مقدس با تصورات از پیش تعیین شده و اجازه دادن به کتاب مقدس برای خود صحبت می کند.

از آنجا که ما همان س questionالی را که قرنتیان از پولس پرسیدیم ، می پرسیم ، پاسخ او به ما یک مکان عالی برای شروع می دهد. من می دانم افرادی که به رستاخیز جسمانی عیسی اعتقاد دارند ، اگر از ترجمه دنیای جدید استفاده کنم ، مشکلی خواهند داشت ، بنابراین در عوض از نسخه استاندارد Berean برای همه نقل قول های 1 قرنتیان استفاده خواهم کرد.

اول قرنتیان 1:15 ، 35 می گوید: "اما کسی خواهد پرسید:" چگونه مردگان زنده می شوند؟ آنها با چه جسمی خواهند آمد؟ " تو احمقی! آنچه می کارید زنده نمی شود مگر اینکه بمیرد. »

این نسبت به پل بسیار خشن است ، فکر نمی کنید؟ منظورم این است که این شخص فقط یک سوال ساده می پرسد. چرا پل اینقدر بی شکل شده و س theال کننده را احمق می داند؟

به نظر می رسد که این اصلا یک سوال ساده نیست. به نظر می رسد که این ، به همراه س questionsالات دیگری که پولس در پاسخ به نامه اولیه از قرنتس به آنها پاسخ می دهد ، نشاندهنده ایده های خطرناکی است که این مردان و زنان انجام داده اند - اما اگر بخواهیم صادق باشیم ، احتمالاً بیشتر مردان بودند - برای معرفی به جماعت مسیحی برخی پیشنهاد کرده اند که پاسخ پل برای حل مشکل گنوسیسم بوده است ، اما من در این مورد شک دارم. فکر گنوسی واقعاً تا چندی بعد ، تقریباً در زمانی که جان نامه خود را نوشت ، مدتها پس از گذشتن پولس ، مورد توجه واقع نشد. نه ، من فکر می کنم آنچه ما در اینجا می بینیم تقریباً همان چیزی است که امروز با این آموزه درباره بدن معنوی گوشت از گوشت و استخوان که می گویند عیسی با آن بازگشت. من فکر می کنم بقیه استدلال پولس این نتیجه را توجیه می کند ، زیرا بعد از اینکه او با این سرزنش شدید شروع می کند ، با قیاس خود قصد دارد ایده رستاخیز جسمانی را شکست دهد.

"و آنچه شما می کارید نه بدن است ، بلکه فقط یک دانه است ، شاید از گندم یا چیز دیگری. اما خدا جسمی را همانطور که طراحی کرده است به او می دهد و به هر نوع دانه ای بدن خود را می دهد. " (اول قرنتیان 1:15 ، 37)

در اینجا تصویری از یک بلوط است. اینم یه عکس دیگه از درخت بلوط. اگر به سیستم ریشه درخت بلوط نگاه کنید ، آن بلوط را نخواهید یافت. برای تولد درخت بلوط باید به اصطلاح بمیرد. بدن جسمانی باید قبل از به وجود آمدن جسمی که خدا می دهد بمیرد. اگر اعتقاد داشته باشیم که عیسی دقیقاً در همان بدن زنده شده است که با آن مرده است ، قیاس پولس بی معنی است. بدني كه عيسي به شاگردان خود نشان داد حفره هايي در دست ها و پاها داشت و در ناحيه اي كه نيزه اي به گوني پريكارد در اطراف قلب بريده بود ، وجود داشت. اگر عیسی دوباره در بدن مشابهی ظاهر شود ، چیزی که این مردم معتقدند و ترویج می کنند ، قیاس دانه ای که به طور کامل ناپدید می شود و با چیزی کاملاً متفاوت جایگزین می شود ، مناسب نیست. برای این که توضیحات پولس مناسب باشد ، باید توضیحی دیگر برای جسمی که عیسی به شاگردان خود نشان داد ، بیابیم ، توضیحی که با بقیه کتاب مقدس سازگار و هماهنگ باشد ، نه بهانه ای ساختگی. اما بیایید از خودمان جلو نرویم. پل به ساختن پرونده خود ادامه می دهد:

"همه گوشتها یکسان نیستند: مردان یک نوع گوشت دارند ، حیوانات یک نوع دیگر دارند ، پرندگان یک نوع دیگر ، و ماهی ها یک نوع دیگر. بدنهای آسمانی و اجسام زمینی نیز وجود دارد. اما شکوه و جلال اجسام آسمانی از یک درجه و شکوه اجسام زمینی از درجه ای دیگر است. خورشید درجه ای از جلال دارد ، ماه درجه ای دیگر و ستارگان درجه ای دیگر. و ستاره از نظر شکوه با ستاره متفاوت است. " (اول قرنتیان 1: 15-39)

این رساله علمی نیست پولس فقط در تلاش است تا نکته ای را برای خوانندگان خود نشان دهد. آنچه او ظاهراً سعی می کند به آنها برساند ، و در نتیجه ، به ما ، این است که بین همه این موارد تفاوت وجود دارد. همه آنها یکسان نیستند. بنابراین ، جسمی که ما با آن می میریم جسمی نیست که با آن زنده می شویم. این دقیقاً برخلاف آنچه مروجان قیام جسمانی عیسی می گویند اتفاق افتاده است.

"موافق" ، برخی خواهند گفت ، "جسمی که ما با آن زنده می شویم یکسان به نظر می رسد اما یکسان نیست زیرا بدن تجلیل شده است." این افراد ادعا خواهند کرد که اگرچه عیسی در یک بدن بازگشت ، اما دقیقاً یکسان نبود ، زیرا اکنون جلال یافته است. این به چه معناست و کجا در کتاب مقدس یافت می شود؟ آنچه پولس در واقع می گوید در اول قرنتیان 1: 15-42 آمده است:

"قیام مردگان نیز چنین خواهد بود: آنچه کاشته می شود فنا پذیر است. فاسد نشدنی مطرح می شود در بی آبرویی کاشته می شود ؛ در جلال برافراشته می شود در ضعف کاشته می شود ؛ در قدرت مطرح می شود بدن طبیعی کاشته می شود. بدن جسمانی برانگیخته می شود اگر بدن طبیعی وجود داشته باشد ، بدن معنوی نیز وجود دارد. بنابراین نوشته شده است: "اولین مرد آدم یک موجود زنده شد ؛" آخرین آدم روح حیات بخش است. " (اول قرنتیان 1: 15-42)

بدن طبیعی چیست؟ این بدن از طبیعت است ، از دنیای طبیعی. این بدن گوشت است ؛ یک بدن فیزیکی بدن معنوی چیست؟ این یک بدن طبیعی جسمانی طبیعی نیست که با کمی معنویت آغشته شده باشد. یا در بدن طبیعی - بدن این قلمرو طبیعت - یا در بدن معنوی هستید - بدن قلمرو روح. پل خیلی واضح می گوید که چیست. "آخرین آدم" به "روح حیات بخش" تبدیل شد. خدا اولین آدم را یک انسان زنده قرار داد ، اما او آخرین آدم را به یک روح حیات بخش تبدیل کرد.

پل به تضاد ادامه می دهد:

با این حال ، معنوی ابتدا نه ، بلکه طبیعی و سپس معنوی بود. اولین مرد از خاک زمین بود ، دومین مرد از آسمان بود. همانطور که انسان زمینی بود ، کسانی که از زمین هستند نیز چنین هستند. و همانطور که انسان آسمانی است ، کسانی که از بهشت ​​هستند نیز چنین هستند. و همانطور که ما شبیه انسان زمینی شده ایم ، شبیه انسان آسمانی نیز خواهیم بود. " (اول قرنتیان 1: 15-46)

مرد دوم ، عیسی ، از بهشت ​​بود. آیا او روح در بهشت ​​بود یا مرد؟ آیا او دارای بدن روحانی در بهشت ​​بود یا جسمانی؟ کتاب مقدس به ما می گوید که [عیسی] ، که ، در شکل خدا، فکر می کرد چیزی نیست که برای برابر بودن با خدا تصرف شود (فیلیپیان 2: 6 نسخه استاندارد تحت اللفظی) در حال حاضر ، بودن در شکل خدا به معنای خدا بودن نیست. من و شما در قالب یک انسان ، یا یک شکل انسانی هستیم. ما در مورد کیفیت صحبت می کنیم نه هویت. شکل من انسانی است ، اما هویت من اریک است. بنابراین ، من و شما یک فرم مشترک داریم ، اما هویت متفاوتی داریم. ما دو شخص در یک انسان نیستیم. به هر حال ، من از موضوع خارج می شوم ، بنابراین اجازه دهید به مسیر اصلی خود بازگردیم.

عیسی به زن سامری گفت که خدا یک روح است. (یوحنا 4:24) او از گوشت و خون ساخته نشده است. بنابراین ، عیسی نیز یک روح بود ، به شکل خدا. بدن جسمانی داشت. او به شکل خدا بود ، اما آن را واگذار کرد تا از بدن خدا یک جسم انسانی دریافت کند.

بنابراین ، هنگامی که مسیح به جهان آمد ، گفت: قربانی و قربانی را نمی خواستی ، بلکه جسمی را که برای من آماده کردی. (عبرانیان 10: 5 کتاب مقدس مطالعه برین)

آیا منطقی نخواهد بود که پس از قیام او ، جسمی را که قبلاً داشت به او بازگرداند؟ در واقع ، او این کار را کرد ، با این تفاوت که اکنون این بدن روحی قادر به زندگی است. اگر بدن فیزیکی با دست و پا و سر وجود داشته باشد ، بدن معنوی نیز وجود دارد. آن بدن چگونه است ، چه کسی می تواند بگوید؟

پولس فقط برای زدن آخرین میخ به تابوت کسانی که زنده شدن بدن جسمانی عیسی را ترویج می دهند ، می افزاید:

اکنون من به شما برادران اعلام می کنم که گوشت و خون نه می توانند ملکوت خدا را به ارث ببرند و نه فنا شدگان وراثت فنا ناپذیر را. (اول قرنتیان 1:15)

من به یاد دارم سالها پیش با استفاده از این کتاب مقدس به مورمون ثابت کرد که ما با بدن جسمانی خود به بهشت ​​نمی رویم تا در سیاره دیگری به عنوان خدای آن فرمانروایی کنیم - چیزی که آنها آموزش می دهند. من به او گفتم: "می بینی که گوشت و خون نمی توانند ملکوت خدا را به ارث ببرند. نمی تواند به بهشت ​​برود. "

بدون این که از ضرب و شتم بگذرد ، او پاسخ داد: "بله ، اما گوشت و استخوان می توانند."

از دست دادن کلمات عاجز بودم! این مفهوم آنقدر مسخره بود که نمی دانستم چگونه بدون توهین به او پاسخ دهم. ظاهراً او معتقد بود که اگر خون را از بدن خارج کنید ، می تواند به بهشت ​​برود. خون آن را بر زمین نگه داشت. من حدس می زنم خدایانی که بر سیاره های دیگر پاداش می دهند به عنوان پاداش وفادار بودن به قدیسان روزهای بعد ، همه بسیار رنگ پریده هستند ، زیرا هیچ خونی در رگ های آنها جریان ندارد. آیا آنها به قلب نیاز دارند؟ آیا آنها به ریه نیاز دارند؟

صحبت درباره این موارد بدون تمسخر بسیار سخت است ، اینطور نیست؟

هنوز این سوال وجود دارد که عیسی بدن خود را بلند می کند.

کلمه "افزایش" می تواند به معنی زنده شدن باشد. ما می دانیم که خداوند عیسی را زنده یا زنده کرد. عیسی مسیح را بزرگ نکرد. خداوند عیسی را زنده کرد. پطرس رسول به سران یهود گفت: "به همه شما و به همه مردم اسرائیل اطلاع دهید که به نام عیسی مسیح ناصری ، که او را به صلیب کشیدید ، که خدا او را از مردگان زنده کرد- توسط او این مرد به خوبی جلوی شما ایستاده است. " (اعمال 4:10 ESV)

هنگامی که خدا عیسی را از مردگان زنده کرد ، او بدن جسمانی به او داد و عیسی روح حیات بخش شد. عیسی می تواند بدن انسان قبلی خود را همانطور که قول داده بود بالا بیاورد. اما افزایش همیشه به معنای قیام نیست. افزایش همچنین می تواند به معنای خوب ، افزایش باشد.

آیا فرشتگان روح هستند؟ بله ، کتاب مقدس در مزمور 104: 4 چنین می گوید. آیا فرشتگان می توانند بدن گوشتی را بلند کنند؟ البته ، در غیر این صورت ، آنها نمی توانند برای مردان ظاهر شوند زیرا یک مرد نمی تواند یک روح را ببیند.

در پیدایش 18 ، می آموزیم که سه مرد به دیدار ابراهیم آمده اند. یکی از آنها "یهوه" نام دارد. این مرد در کنار ابراهیم می ماند در حالی که دو نفر دیگر راهی سدوم می شوند. در فصل 19 آیه 1 آنها به عنوان فرشته توصیف شده اند. بنابراین ، آیا کتاب مقدس دروغ می گوید و آنها را در جایی مرد و در مکان دیگر فرشته می نامد؟ در یوحنا 1:18 به ما گفته می شود که هیچ کس خدا را ندیده است. با این وجود ، در اینجا می بینیم که ابراهیم با یَه Jehovahوَه صحبت می کند و با او غذا می بخشد. باز هم ، آیا کتاب مقدس دروغ می گوید؟

بدیهی است که یک فرشته ، هرچند یک روح باشد ، می تواند گوشت را به خود بگیرد و هنگامی که در جسم است می تواند به درستی یک انسان نامیده شود و نه یک روح. هنگامی که فرشته به عنوان یک فرشته عمل می کند و نه خدای متعال ، می توان از فرشته به عنوان یهوه نام برد. چقدر احمقانه خواهیم بود اگر بخواهیم با هر یک از این موارد مثل یک سند قانونی بخوانیم و به دنبال روزنه ای باشیم ، به آن اعتراض کنیم. "عیسی ، تو گفتی که روح نیستی ، بنابراین نمی توانی اکنون باشی." چقدر احمقانه این کاملاً منطقی است که بگوییم عیسی بدن خود را درست همانطور که فرشتگان گوشت انسان را گرفتند ، بلند کرد. این بدان معنا نیست که عیسی با آن بدن گیر کرده است. به همین ترتیب ، هنگامی که عیسی گفت من روح نیستم و آنها را دعوت کرد تا گوشت او را احساس کنند ، او دروغ نمی گفت مگر اینکه فرشتگانی که به دیدار ابراهیم رفته بودند دروغ می گفت. عیسی می تواند آن بدن را به آسانی مثل من و شما کت و شلوار بپوشد ، و او نیز می تواند آن را به همین راحتی از تن درآورد. در حالی که در جسم بود ، او گوشت بود و روح نبود ، اما ماهیت اساسی او ، یعنی روح حیات بخش ، بدون تغییر باقی می ماند.

وقتی که او با دو تن از شاگردان خود قدم می زد و آنها نتوانستند او را بشناسند ، مرقس 16:12 دلیل آن را این می گوید که او شکل دیگری به خود گرفته است. همان واژه ای که در اینجا در فیلیپی ها به کار می رود و در مورد وجود به شکل خدا صحبت می کند.

پس از آن عیسی در حالی که در روستا قدم می زدند به شکل دیگری برای دو نفر از آنها ظاهر شد. (مرقس 16:12 NIV)

بنابراین ، عیسی با یک بدن گیر نکرده بود. اگر او بخواهد می تواند شکل دیگری پیدا کند. چرا او جسدی را که با تمام زخم هایش سالم بود بالا آورد؟ بدیهی است ، همانطور که گزارش شک و تردید در توماس نشان می دهد ، بدون هیچ شبهه ای ثابت کند که او واقعاً زنده شده است. با این حال ، شاگردان اعتقاد نداشتند که عیسی به صورت جسمانی وجود دارد ، تا حدی به این دلیل که او آمد و رفت تا آنجا که هیچ شخص جسمانی نمی تواند. او در یک اتاق قفل شده ظاهر می شود و سپس در جلوی چشم آنها ناپدید می شود. اگر آنها معتقد بودند که شکلی که مشاهده کردند شکل واقعی زنده شده او ، بدن او بود ، پس هیچ یک از آنچه پل و یوحنا نوشتند هیچ معنایی نخواهد داشت.

به همین دلیل است که یوحنا به ما می گوید که ما نمی دانیم چگونه خواهیم بود ، فقط این که هرچه باشد ، ما مانند عیسی در حال حاضر خواهیم بود.

با این حال ، همانطور که برخورد من با "گوشت و استخوان" مورمون به من آموخت ، مردم با وجود هرگونه شواهدی که می خواهید ارائه دهید ، آنچه را که می خواهند باور کنند باور خواهند کرد. بنابراین ، در آخرین تلاش ، اجازه دهید این دلیل را بپذیریم که عیسی در بدن فیزیکی انسانی خود که قادر به زندگی خارج از فضا ، در بهشت ​​، و هر کجا که باشد ، بازگشت.

از آنجا که جسمی که او در آن مرده است ، جسمی است که اکنون دارد ، و از آنجا که می دانیم آن بدن با سوراخ هایی در دست و حفره ای در پاها و یک شکاف بزرگ در پهلو آمده است ، پس باید فرض کنیم که به همین ترتیب ادامه می یابد. از آنجا که ما قرار است مانند حضرت عیسی (ع) زنده شویم ، نمی توان انتظار چیزی بهتر از خود عیسی را داشت. از آنجا که او با زخم های سالم زنده شد ، پس ما نیز خواهیم بود. کچل هستی؟ انتظار نداشته باشید با مو برگردید. آیا شما یک عضو قطع عضو هستید ، شاید یک پا از دست رفته باشد؟ انتظار نداشته باشید که دو پا داشته باشید. اگر بدن عیسی از زخم هایش ترمیم نمی شود ، چرا باید آنها را داشته باشید؟ آیا این بدن جلالی انسان دارای دستگاه گوارش است؟ مطمئناً دارد. بدن انسان است. من فکر می کنم توالت در بهشت ​​وجود دارد. منظورم این است که چرا سیستم گوارشی دارید اگر قصد استفاده از آن را ندارید. همین امر در مورد سایر قسمت های بدن انسان نیز صدق می کند. راجع بهش فکر کن.

من فقط این را به نتیجه مسخره منطقی آن می رسانم. آیا می توانیم ببینیم چرا پولس این ایده را احمقانه خواند و به سerال کننده پاسخ داد: "ای احمق!"

نیاز به دفاع از آموزه تثلیث این تفسیر را وادار می کند و کسانی را که آن را ترویج می کنند ملزم می کند که از برخی حلقه های زبان شناسانه بسیار احمقانه بپرهیزند تا توضیح واضح پولس را که در فصل اول قرنتیان 1 آمده است ، توضیح دهند.

من می دانم که در پایان این ویدئو نظراتی دریافت خواهم کرد که سعی می کند همه این استدلال ها و شواهد را با لکه برچسب "شاهدان یهوه" لغو کند. آنها خواهند گفت: "آه ، شما هنوز سازمان را ترک نکرده اید. شما هنوز درگیر آن همه آموزه قدیمی JW هستید. " این یک مغالطه منطقی است که "مسمومیت چاه" نامیده می شود. این نوعی حمله ad hominem است ، مانند آنچه که شاهدان وقتی به فردی مرتد برچسب می زنند ، استفاده می شود و نتیجه ناتوانی در برخورد مستقیم با شواهد است. من معتقدم که اغلب از احساس ناامنی در مورد اعتقادات خود ناشی می شود. مردم چنین حملاتی را انجام می دهند تا خود را مانند دیگران متقاعد کنند که باورهای آنها هنوز معتبر است.

به دنبال آن تاکتیک نباشید. در عوض ، فقط به شواهد نگاه کنید. حقيقت را صرفاً رد نكنيد زيرا ديني كه با آن مخالفيد ، آن را نيز باور مي كند. من با بیشتر آنچه کلیسای کاتولیک می آموزد موافق نیستم ، اما اگر همه آنچه که آنها به آن اعتقاد دارند را نادیده بگیرم - مغالطه "مجرم توسط انجمن" - من نمی توانم به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده من اعتقاد داشته باشم ، می توانم؟ حالا ، این احمقانه نیست!

بنابراین ، آیا می توانیم به این س answerال پاسخ دهیم که چگونه خواهیم بود؟ بله و خیر. برمی گردیم به سخنان جان:

دوستان عزیز ، ما اکنون فرزندان خدا هستیم و آنچه ما خواهیم بود هنوز فاش نشده استبه ما می دانیم که وقتی او ظاهر می شود ، ما مانند او خواهیم بود زیرا او را همانطور که هست خواهیم دید. (1 یوحنا 3: 2 کتاب مقدس استاندارد هولمن مسیحی)

ما می دانیم که عیسی توسط خدا پرورش یافته و بدن روح بخشنده به او داده شده است. ما همچنین می دانیم که در آن شکل معنوی ، با آن - همانطور که پولس آن را نامید - بدن معنوی ، عیسی می تواند شکل انسانی ، و بیش از یک را به خود بگیرد. او تصور کرد که هر شکلی که با هدف او مطابقت داشته باشد. هنگامی که او نیاز داشت شاگردان خود را متقاعد کند که او زنده شده است و نه یک متقلب ، او شکل بدن کشته شده خود را به خود گرفت. وقتی می خواست بدون افشای هویت واقعی خود روی امید تمرکز کند ، شکل دیگری به خود گرفت تا بتواند بدون غلبه بر آنها با آنها صحبت کند. من معتقدم که ما می توانیم همان کار را در قیامت خود انجام دهیم.

دو س otherال دیگر که در ابتدا پرسیدیم این بود: کجا خواهیم بود و چه خواهیم کرد؟ من در پاسخ به این دو س specال بسیار گمانه زنی کرده ام ، زیرا در کتاب مقدس چیز زیادی در مورد آن نوشته نشده است ، لطفاً آن را با یک دانه نمک مصرف کنید. من معتقدم که این توانایی عیسی به ما نیز داده خواهد شد: توانایی در نظر گرفتن شکل انسانی به منظور تعامل با بشر ، هم به عنوان حاکمان و هم به عنوان کاهن برای آشتی همه افراد به خانواده خدا. ما قادر خواهیم بود تا شکل مورد نیاز خود را در نظر بگیریم تا به قلبها برسیم و ذهنها را در مسیر عدالت تحت تأثیر قرار دهیم. اگر چنین باشد ، این س questionال دوم را پاسخ می دهد: کجا خواهیم بود؟

برای ما منطقی نیست که در بهشتی دور باشیم که نمی توانیم با سوژه های خود تعامل داشته باشیم. وقتی عیسی رفت ، غلام را در محل خود گذاشت تا از تغذیه گله مراقبت کند زیرا غایب بود. هنگامی که او برمی گردد ، او دوباره می تواند نقش تغذیه گله را بر عهده بگیرد و این کار را با بقیه فرزندان خدا که او را برادر (و خواهران) خود می شمارد ، انجام دهد. عبرانیان 12:23؛ رومیان 8:17 آن را کمی روشن می کند.

وقتی کتاب مقدس از کلمه "آسمان" استفاده می کند ، اغلب به مناطق بالای انسان اشاره می کند: قدرتها و حکومتها. امید ما به خوبی در نامه پولس به فیلیپی ها بیان شده است:

اما در مورد ما ، تابعیت ما در آسمانها وجود دارد، ما از آنجا مشتاقانه منتظر نجات دهنده ای هستیم ، خداوند عیسی مسیح ، که بدن تحقیر شده ما را به گونه ای تغییر می دهد که با توجه به عملکرد قدرتی که دارد ، حتی با این وجود که همه چیز را تحت فرمان خود قرار دهد ، با بدن شکوهمند خود سازگار شود. (فیلیپیان 3:20 ، 21)

امید ما این است که بخشی از اولین قیامت باشیم. این همان چیزی است که ما برای آن دعا می کنیم. هر مکانی که عیسی برای ما آماده کرده باشد ، عالی خواهد بود. ما شکایتی نخواهیم داشت. اما آرزوی ما این است که به بشر کمک کنیم تا به حالت لطف نزد خدا بازگردد و بار دیگر فرزندان انسانی زمینی او شود. برای انجام این کار ، باید بتوانیم با آنها کار کنیم ، همانطور که عیسی یک به یک با شاگردان خود کار می کرد. همانطور که گفتم ، چگونه پروردگار ما این کار را انجام می دهد ، در حال حاضر فقط حدس و گمان است. اما همانطور که جان می گوید ، "ما او را همانطور که هست خواهیم دید و خود ما شبیه او خواهیم بود." حالا این چیزی است که ارزش جنگیدن برای آن را دارد. این چیزی است که ارزش مرگ برای آن را دارد.

خیلی ممنون که گوش کردید. همچنین می خواهم از همه به خاطر حمایت هایی که از این کار می کنند تشکر کنم. مسیحیان وقت ارزشمند خود را برای ترجمه این اطلاعات به زبانهای دیگر ، حمایت از ما در تولید ویدئوها و مطالب چاپی و با بودجه بسیار لازم اختصاص می دهند. با تشکر از همه شما.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    13
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x