درخواستی برای ناشنوایان و مترجمان برای کمک به انتشار خبر خوب

[توسط Vintage، بر اساس مقاله ای از اریک ویلسون]

این یک اسکریپت برای ناشنوایان و مترجمان است تا در ساخت ویدیوهای YouTube از آن استفاده کنند. برج مراقبت حقیقت را در مورد خدا و پسرش عیسی می پیچد. عیسی میانجی بین خدا و انسان است. هیئت حاکمه موقعیت میانجی را از عیسی می‌دزدد. ویدئوهای زبان اشاره می تواند کمک بزرگی برای رهایی ناشنوایان از کنترل آموزه های نادرست باشد. هر مقاله ای در این سایت ممکن است به صورت رایگان و رایگان به عنوان پایه یک ویدیوی زبان اشاره استفاده شود. من یک فیلمنامه رزومه ای را از یکی از مقالات قبلی اریک برای تسهیل تولید یک ویدیوی زبان اشاره تهیه کرده ام. (پایین را ببینید)

لطفاً ویدیوهای این اسکریپت را به زبان اشاره کشور خود بسازید. این اسکریپت را می توان با کلیک بر روی نرم افزار ترجمه در پایین این صفحه وب به بسیاری از زبان ها ترجمه کرد. به دنبال ردیف پرچم های رنگارنگ بگردید، کلیک کنید و یک زبان را انتخاب کنید. برج مراقبت را افشا کنید!

توجه: ناشنوا یا مترجمی که این ویدیو را می‌سازد باید خودش متون کتاب مقدس را امضا کند. از هیچ کلیپ ویدیویی از کتاب مقدس شاهدان یهوه NWT به زبان اشاره استفاده نکنید. در ساختن ویدئویی از این اسکریپت از هیچ فیلم ویدئویی برج مراقبت استفاده نکنید. همه مطالب ویدیویی به زبان اشاره برج مراقبت توسط حق چاپ محافظت می شود. استثناء این قاعده است قانون «استفاده منصفانه».

فیلمنامه ویدیویی برای ناشنوایان: شناسایی برده وفادار – قسمت 2 مقدمه:

مذهب شاهدان یهوه دارای هشت مرد است که آنها را هیئت حاکمه خود می نامند. هیئت حاکمه یک شرکت چندملیتی میلیارد دلاری را با دفاتر شعبه، مالکیت زمین، ساختمان ها و تجهیزات در سرتاسر جهان مدیریت می کند. آن شرکت برج مراقبت، انجیل و انجمن تراکت یا WTBTS نام دارد. هیئت حاکمه از هزاران داوطلب در تعداد زیادی از کشورها استفاده می کند. مبلغان، پیشگامان ویژه، ناظران سیار، و کارگران دفاتر شعبه از شرکت برج مراقبت پول دریافت می کنند.

 شاهدان یهوه تعلیم می‌دهند که مدت‌ها پیش، پس از مرگ عیسی، هیئت حاکمه‌ای وجود داشت که بر جماعت مسیحی قرن اول حکومت می‌کرد. ولی آیا اون واقعا درسته؟ نه! هیچ چیزی در کتاب مقدس وجود ندارد که بگوید رسولان و مردان مسن در شهر اورشلیم یک امپراتوری شرکتی چندملیتی را با دارایی‌های زمین، ساختمان‌ها و دارایی‌های مالی که به ارزهای مختلف نگهداری می‌شد، مدیریت کردند. خداوند در قرن اول به مسیحیان هیئت حاکمه نداد.

 پس منظور ما از یک نهاد حاکم قرن اول چیست؟

امروز، هیئت حاکمه شاهدان یهوه چیزی را آموزش می دهد که درست نیست. هیئت حاکم تعلیم می دهد که مدت ها پیش، پس از مرگ عیسی، مسیحیان اولیه در قرن اول دارای هیئت حاکمه بودند. اما این درست نیست. دروغ است. مسیحیان اولیه هیئت حاکمه ای نداشتند. اگر یک هیئت حاکمه قرن اول وجود داشت، پس این بدان معنی است که ما باید یک هیئت حاکمه نیز بر ما حاکم باشد. هیئت حاکمه شاهدان یهوه امروز می آموزد که آنها همتای هیئت حاکمه ای هستند که مدت ها پیش، در قرن اول وجود داشت. هیئت حاکمه می‌گوید که این حق را دارد که تصمیم بگیرد که چه مردانی در جماعت مشایخ باشند. آنها به شاهدان یهوه می گویند که هر کتاب مقدّس به چه معناست. آنها می گویند که هر شاهد یهوه باید آنچه را که آنها آموزش می دهند باور داشته باشد. آنها قوانینی وضع می کنند که در کتاب مقدس وجود ندارد. آنها جلسات کمیته را تشکیل می دهند. و برای مسیحیانی که از قوانینی که هیأت حاکمه وضع می‌کند سرپیچی می‌کنند، مجازات می‌کنند. هیئت حاکمه هر شاهد یهوهی را که از آنها اطاعت نمی کند، اخراج می کند. هیئت حاکمه می گوید که خدا از طریق آنها، یعنی هیئت حاکم، با مردم مسیحی ارتباط برقرار می کند.

 اما در قرن اول هیئت حاکمه ای وجود نداشت. در آن زمان، هیچ هیئت حاکمه مسیحی وجود نداشت که این کارها را انجام دهد. بنابراین، امروز نیز نباید هیئت حاکمه ای بر ما حاکم باشد. هیچ مثالی در کتاب مقدس وجود ندارد که به هیئت حاکمه این حق را بدهد که امروز بر ما حکومت کند.

 آیا چنین نهاد حاکمی قرن اول وجود داشته است؟

 مثال 1، امروز: هیئت حاکمه شاهدان یَهُوَه بر کار موعظه جهانی نظارت می‌کند، شعبه و ناظران سیار را منصوب می‌کند، مبلغان و پیشگامان ویژه را اعزام می‌کند و نیازهای مالی آنها را تأمین می‌کند. همه اینها به نوبه خود مستقیماً به هیئت حاکمه گزارش می دهند.

 مثال 1، قرن اول: هیچ سابقه ای از دفاتر شعبه در هیچ یک از کشورهایی که در نوشته های یونانی گزارش شده است وجود ندارد. با این حال، مبلغان نیز وجود داشتند. پولس، برنابا، سیلاس، مرقس، لوقا همگی نمونه هایی از اهمیت تاریخی هستند. آیا این افراد توسط اورشلیم اعزام شده بودند؟ خیر. آیا اورشلیم از وجوه دریافتی از تمام جماعات جهان باستان از آنها حمایت مالی می کرد؟ نه. آیا آنها پس از بازگشت به اورشلیم گزارش دادند؟ خیر

 مثال 2، امروز: همه جماعت ها از طریق نمایندگان سیار و دفاتر شعبه ای که به هیأت حاکمه گزارش می دهند، کنترل می شوند. امور مالی توسط هیئت حاکمه و نمایندگان آن کنترل می شود. به همین ترتیب، خرید زمین برای تالارهای پادشاهی و همچنین طراحی و ساخت آنها، همگی به این شیوه توسط هیئت حاکمه از طریق نمایندگان آن در شعبه و کمیته ساختمان منطقه ای کنترل می شود. هر جماعتی در جهان گزارش‌های آماری منظمی را به هیئت حاکمه ارائه می‌کند و همه بزرگانی که در این جماعت خدمت می‌کنند توسط خود جماعت‌ها منصوب نمی‌شوند. امروزه، هیئت حاکمه از طریق دفاتر شعبه خود، بزرگان را منصوب می‌کند.

 مثال 2، قرن اول: مطلقاً هیچ مشابهی برای هیچ یک از موارد فوق در قرن اول وجود ندارد. ساختمان ها و زمین های محل ملاقات ذکر نشده است. به نظر می رسد که جماعت ها در خانه های اعضای محلی گرد هم می آمدند. گزارش‌ها به‌طور منظم تهیه نمی‌شد، اما طبق عرف آن زمان، اخبار توسط مسافران منتشر می‌شد، بنابراین مسیحیان که به این مکان یا مکان دیگری سفر می‌کردند، گزارش‌هایی را به جماعت محلی از کار انجام شده در هر کجا که بوده‌اند، ارائه می‌کردند. با این حال، این اتفاقی بود و بخشی از برخی مدیریت کنترل سازمان یافته نبود.

 مثال 3، امروز: هیئت حاکم قوانین و قضاوت می کند. در جایی که چیزی به وضوح در کتاب مقدس بیان نشده است، هر مسیحی باید از وجدان خود استفاده کند. اما هیئت حاکمه قوانین و مقررات جدیدی در مورد این چیزها وضع می کند. هیئت حاکم تصمیم گرفته است که چگونه ممکن است برای برادران مناسب باشد که از خدمت سربازی اجتناب کنند. به عنوان مثال، هیئت حاکمه با رشوه دادن به مقامات مکزیک برای دریافت کارت خدمت سربازی موافقت کرد. هیأت حاکمه تصمیم گرفته است که چه چیزی زمینه‌های طلاق را فراهم می‌کند. هیئت حاکمه قوانین و رویه های بسیاری را برای اجرای قوانین خود وضع کرده است. کمیته قضایی سه نفره، روند استیناف، جلسات غیرعلنی که حتی ناظرانی را که متهم درخواست کرده است، از خود دور می کند، همگی نمونه هایی از اختیاراتی است که هیئت حاکمه ادعا می کند از خداوند دریافت کرده است.

مثال 3، قرن اول: فقط یک بار در کتاب مقدس وجود داشت که پیران و رسولان قوانینی را وضع کردند. وقتی این اتفاق افتاد، یک استثناء قابل توجه بود و ما فقط در یک دقیقه در مورد آن خواهیم آموخت. اما به غیر از این استثنا، پیران و حواریون در مورد هیچ چیز در دنیای باستان قانون وضع نمی کردند. تمام قواعد و قوانین جدید محصول افرادی بود که تحت الهام عمل می کردند یا می نوشتند. یَهُوَه همیشه از افراد برای برقراری ارتباط با قوم خود استفاده کرده است. یَهُوَه از کمیته‌ها برای برقراری ارتباط با قوم خود استفاده نکرده است. در جماعات محلی قرن اول، هدایت الهام شده الهی از سوی مردان و زنانی که به عنوان پیامبر عمل می کردند، ارائه شد. هدایت الهام شده الهی از سوی برخی از مقامات متمرکز نبود.

استثنایی که قاعده را ثابت می کند.

اکنون با آن استثنا آشنا خواهیم شد. زمانی بود که یک جهت الهام شده الهی از سوی گروهی از مردان آمده بود، نه از سوی یک فرد منفرد. برای دریابید که چگونه این اتفاق افتاد، کتب مقدس زیر را بخوانید.

تنها مبنای این آموزه که هیئت حاکمه قرن اول در اورشلیم وجود داشت، از اختلاف بر سر موضوع ختنه نشات می‌گیرد.

(اعمال رسولان 15:1، 2) 15 و عده ای از یهودیه آمدند و شروع به تعلیم برادران کردند: «تا طبق رسم موسی ختنه نشوید، نجات نخواهید یافت.» 2 اما وقتی که پولس و برنابا با آنها اختلاف و مناقشه نداشتند، ترتیبی دادند که پولس و برنابا و برخی دیگر از آنها در این مورد نزد رسولان و پیران اورشلیم بروند. اختلاف نظر.

(اعمال رسولان 15:6). . و رسولان و بزرگان گرد هم آمدند تا از این ماجرا دیدن کنند.

‏ (‏اعمال ۱۵:‏۱۲‏)‏ در آن هنگام،‏ تمام جمعیت ساکت شدند،‏ و شروع کردند به گوش دادن به برنابا و پولُس که نشانه‌ها و نشانه‌های بسیاری را که خدا از طریق ایشان در میان ملل انجام داد، بیان می‌کردند.

(اعمال رسولان 15:30) بر این اساس، هنگامی که این مردان رها شدند، به انطاکیه رفتند، و جماعت را جمع کردند و نامه را به آنها دادند.

(اعمال رسولان 15:24، 25). . از آنجا که شنیده ایم که برخی از ما در سخنرانی شما را به دردسر انداخته اند و سعی در تخریب روح شما کرده اند، هر چند به آنها دستوری ندادیم، 25 به اتفاق آرا به توافق رسیدیم و ترجیح دادیم مردانی را انتخاب کنیم تا با هم نزد شما بفرستند. با عزیزانمان، برنابا و پولس،…

به نظر می رسد که رسولان و پیران این جلسه را در اورشلیم برگزار کردند زیرا مشکل بزرگی در مورد ختنه در بین مسیحیان اورشلیم وجود داشت. رسولان و پیران باید در مورد ختنه تصمیم می گرفتند. تا زمانی که تمام مسیحیان اورشلیم نتوانند بر سر این موضوع به توافق برسند، مشکل برطرف نخواهد شد. به نظر نمی رسد که رسولان و پیران به این جلسه در اورشلیم رفته باشند، زیرا آنها توسط عیسی برای حکومت بر جماعت قرن اول جهانی منصوب شده بودند. بلکه به نظر می رسد همه آنها به اورشلیم رفته اند زیرا منشأ مشکل ختنه در اورشلیم بوده است.

 مشاهده کل تصویر

پولس انتصاب ویژه ای به عنوان رسول برای ملل داشت. پولس مستقیماً توسط عیسی مسیح به عنوان رسول منصوب شد. اگر هیئت حاکمه ای در اورشلیم وجود داشت، آیا پولس با آن هیئت حاکمه صحبت نمی کرد؟ اما او نمی گوید که با هیچ هیئت حاکمه ای در اورشلیم صحبت کرده است. بلکه پولس می گوید:

 (غلاطیان 1:18، 19). . .سپس سه سال بعد برای دیدار قیفا به اورشلیم رفتم و پانزده روز نزد او ماندم. 19 اما هیچ‌کس دیگری از رسولان را ندیدم، فقط یعقوب برادر خداوند.

 بیشتر شواهد نشان می‌دهد که عیسی در قرن اول مستقیماً با جماعت‌ها برخورد می‌کرد.

درسی از اسرائیل باستان

مدتها قبل از اینکه عیسی روی زمین زندگی کند، یَهُوَه ابتدا قوم اسرائیل را به عنوان قوم خود انتخاب کرد. یَهُوَه به اسرائیل رهبرى به نام مویسس داد. خداوند به مویسس قدرت و اقتدار زیادی داد. و خدا به مویسس این کار را داد که قوم خود را از مصر آزاد کند و آنها را به سرزمین موعود هدایت کند. اما موسی نتوانست خودش وارد سرزمین موعود شود. بنابراین، موسی یوشع را مأمور کرد تا قوم خود را به سرزمین موعود هدایت کند. بعد از اتمام آن کار و مرگ جاشوا، اتفاق جالبی افتاد.

 (داوران 17:6). . در آن روزها در اسرائیل پادشاهی وجود نداشت. همانطور که برای هر کس، آنچه در نظر خودش درست بود عادت داشت انجام دهد.

 به بیان ساده، هیچ حاکم انسانی بر قوم اسرائیل وجود نداشت. سرپرست هر خانوار کد قانون داشت. آنها نوعی عبادت و رفتار داشتند که به دست خدا به صورت مکتوب بیان شده بود. درست است که قاضی بودند اما نقش آنها حکومت نبود بلکه حل و فصل اختلافات بود. آنها همچنین برای رهبری مردم در زمان جنگ و درگیری خدمت می کردند. اما هیچ پادشاه انسانی یا هیئت حاکمه ای بر اسرائیل وجود نداشت زیرا یَهُوَه پادشاه آنها بود.

 بعداً عیسی موسی بزرگتر بود. در قرن اول، هنگامی که یَهُوَه دوباره ملتی را برای خود انتخاب کرد، طبیعی بود که خدا از همان الگوی حکومت الهی پیروی کند. موسی بزرگ، عیسی، قوم خود را از اسارت روحانی آزاد کرد. وقتی عیسی رفت، دوازده رسول را مأمور کرد تا کار را ادامه دهند. آن دوازده رسول مردند. سپس عیسی مستقیماً از آسمان بر جماعت مسیحی سراسر جهان حکومت کرد. جماعت مسیحی توسط یک قدرت انسانی متمرکز اداره نمی شد.

وضعیت امروز.

امروز چطور؟ آیا این واقعیت که هیچ هیئت حاکمه ای در قرن اول وجود نداشت به این معنی است که امروز نباید وجود داشته باشد؟ اگر در آن زمان آنها بدون هیئت حاکمه کنار می آمدند، چرا ما اکنون نمی توانیم بدون هیئت حاکمه کنار بیاییم؟ آیا جماعت مسیحی مدرن امروزی به گروهی از مردان نیاز دارد که آن را هدایت کنند؟ اگر چنین است، چقدر باید بر روی آن بدنه مردان سرمایه گذاری شود؟

ما در پست بعدی سعی خواهیم کرد به این سؤالات پاسخ دهیم.

 یک مکاشفه شگفت انگیز

برادر فردریک فرانتس برخی از این موارد را به کلاس پنجاه و نهم گیلعاد در طول فارغ‌التحصیلی آنها در 7 سپتامبر 1975 گفت. فردریک فرانتس آن سخنرانی را درست قبل از تشکیل هیئت حاکمه امروزی شاهدان یهوه در 1 ژانویه 1976 انجام داد. می توانید صحبت های فردریک فرانتس را در youtube.com بشنوید. اما، چیزهای خوبی که فردریک فرانتس در سخنرانی خود گفت نادیده گرفته شد و هرگز در هیچ یک از انتشارات برج مراقبت تکرار نشد.

 نظر پایانی:

امیدوارم از این مقاله لذت برده باشید. این یک رزومه بر اساس مقاله این سایت با عنوان، "شناسایی غلام وفادار - قسمت 2". این رزومه مقاله اریک مخصوصاً برای ناشنوایان و مترجمان ساخته شده است. لطفا از این اسکریپت یک ویدیو بسازید تا ناشنوایان دیگر آن را ببینند و متوجه شوند. از روی عشق، به همه مردم کمک کنید از برج مراقبت دور شوند.

با تشکر از شما برای خواندن.